زبان فارسی و گویش های ایرانی
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال ششم پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (شماره 12) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در شماری از زبان های ایرانی کرانه های دریای خزر یا زبان هایی که خاستگاه آنها این منطقه بوده است، همچنین در بلوچی و بشگردی در جنوب شرقی ایران، ساخت ویژه ای برای نمود درجریان وجود دارد که در دیگر زبان های ایرانی دیده نمی شود. این مقاله به بررسی ساخت صرفی و نحوی درجریان در زبان های رایج این مناطق می پردازد و بررسی می کند که در هر زبان ساخت درجریان از چه سازه هایی ساخته شده است و هر سازه چه نقشی دارد و این ساخت چگونه با ساخت های رایج برای نمود درجریان مرتبط است. یافته های این مقاله نشان می دهد که این ساخت گونه ای ساخت مکانی است که از چند سازه اصلی ساخته می شود: یکی فعل اصلی که به شکل مصدر، اسم مصدر، صفت فعلی حال و گاهی صرف حال ناکامل است؛ دوم فعل ربطی که به دیگر سازه های این ساخت یا به سازه دیگری در جمله پی بست می شود؛ سوم حرف اضافه ای که حالت مکانی را بیان می کند که در برخی گونه ها این حرف اضافه حذف شده و مفهوم مکانی با فعل ربطی بیان می شود. در برخی از زبان های بررسی شده سازه چهارمی هم ممکن است افزوده شود و آن اسمی از یک فعل حالتی است که نقش آن ایجاد حالتی است که تداوم یا درجریان بودن فعل را نشان دهد.
بررسی تلفظ اسم های جمعِ دارای واکۀ پایانی در گویش قاینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درگویش قاینی در واژه های مختوم به واکه های /ou/،/ɑ/و/a/، نشانه جمع به صورت [au] بازنمایی آوایی دارد و در واژه های دارای واکه های /i/،/u/ و/e/ نشانه جمع به صورت [u] تلفظ می شود. این صورت های روساختی مؤید صورت زیرساختی /-ɑn/ برای نشانه جمع در قاینی است. در تبیین این امر براساس رویکرد بهینگی لایه ای، نگارندگان داده های پژوهش را در سه سطح ستاک، واژه و فراواژگانی بررسی کردند. نتایج یافته ها نشان داد فرایندهای واجی افراشتگی پیش خیشومی و رفع التقای واکه ها در سطح ستاک و فرایندهای تغییر واکه و حذف / n/ی پایانی در سطح واژه رخ می دهند. اشتقاق روساختی داده ها پیش از اعمال سطح فراواژگانی بیانگر تیرگی تعامل زمینه برچین بین فرایندهای افراشتگی پیش خیشومی و حذف /n/ی پایانی بود. در سطح های فراواژگانی که در دو حالت افزودن ضمیر متصل ملکی سوم شخص مفرد /in/ و ضمیر ناپیوسته اول شخص جمع /mɑ/ به برون داد سطح واژه بررسی شد فرایندهای واجی ای مانند حذف /n/ی پایانی و ساده شدن واکه مرکب دخیل هستند. در سطح فراواژگانی نیز تیرگی تعامل زمینه چین بین فرایندهای حذف کسره اضافه و حذف /n/ی پایانی مشاهده می شود. ازاین رو، در این پژوهش، در چارچوب بهینگی لایه ای تعامل های تیره موجود در اشتقاق های روساختی اسم های جمع دارای واکه پایانی در گویش قاینی بررسی می شود. بهینگی لایه ای نسبت به بهینگی موازی در تبیین تغییرات آوایی تیره در مرز تکواژها کارایی بیشتری دارد.
بررسی انواع امکانات تکریمی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از وسایل ارتباطی در جامعه است. ارتباط زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین نقش های زبان، نشان دهنده روابط میان افراد است. مفهوم ادب به عنوان یک عامل اجتماعی-شناختی، بیانگر شأن و فاصله اجتماعی میان افراد است. این مفهوم با ابزارهای متفاوتی در ارتباط میان افراد تجلی می یابد. یکی از این ابزارها امکانات تکریمی هستند. افراد جامعه برای رعایت احترام و ادب، تشخیص جایگاه و شأن اجتماعی مشارکت کنندگان و مخاطبان از صورت های امکانات تکریمی بهره می جویند. امکانات تکریمی در زبان ژاپنی در چهار گروه جای می گیرند؛ تکریمی های ارجاعی، تکریمی های مخاطب، زبان های اجتنابی و زیباسازی. در اغلب زبان ها تکریمی های ارجاعی نسبت به سایر انواع تکریمی ها بیشتر به کار می روند و در میان انواع تکریمی های ارجاعی نیز تکریمی های فاعلی بیشتر از تکریمی های فروتنانه و غیر فاعلی کاربرد دارند. در این پژوهش چهار دسته امکانات تکریمی در فارسی میانه بر طبق این چارچوب بررسی شده است. در فارسی میانه نیز همانند زبان ژاپنی، تکریمی های ارجاعی دارای بیشترین کاربرد هستند. علاوه بر تقسیم بندی شیباتنی، می توان استعاره و تشبیه، تکریمی های صفتی متکلم و دعایی را نیز به گروه تکریمی های فارسی میانه افزود.
بررسی معنایی فعلهای وجهی گیلکی (گونۀ سیاهکلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی معنایی فعل های وجهی گیلکی گونه سیاهکلی اختصاص دارد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تحلیل معنایی این پژوهش در چارچوب پالمر (1997) و بررسی نگاشت معنایی آن براساس چارچوب ناوز (2008) است. در این پژوهش، شش فعل وجهی گیلکی بررسی شده اند. براساس این پژوهش، به لحاظ معنایی فعل وجهی va «باید» دارای خوانش هر سه وجهیت معرفتی، تکلیفی و پویاست و vast «بایست» و vasti «بایستی» و صورت حال فعلtonəstan «توانستن» برای بیان وجهیت تکلیفی و پویا به کار می روند. فعل وجهی šay «می توان، می شود» برای بیان وجهیت معرفتی و پویا و šast «می شد» و صورت گذشتهtonəstan «توانستن» و هر دو صورت حال و گذشته xastən «خواستن» و rəse:n «رسیدن» برای بیان وجهیت پویا کاربرد دارند. فعل وجهی bo:n «می شود» برای بیان وجهیت معرفتی و تکلیفی و bəbu «شد» برای بیان وجهیت تکلیفی به کار می روند. va «باید» و صورت های گذشته آن بیانگر درجه ضرورت اند و دیگر فعل های وجهی بر درجه امکان دلالت دارند. برای تکمیل مبحث معنایی، نگاشت معنایی فعل های وجهی بر روی فضای مفهومی وجهیت نشان داده شده است. بر این اساس مشخص شد فعل وجهی va «باید» بر روی محور عمودی فضای مفهومی نشان دهنده وجه ضرورت و بر روی محور افقی این فضا دارای تنوع معناست. همچنین مشخص شد دیگر فعل های وجهی گیلکی بر روی محور عمودی امکان قرار داشته و نشان دهنده چندمعنایی یا تفاوت معنایی هستند.
گدایی پشت در شورای امنیت سازمان ملل؛ استعاره، مجاز و آمیختگی مفهومی در کارتون های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارتون های سیاسی ابزارهایی نیرومند و تأثیرگذارند که در خدمت بیان مفاهیم و دیدگاه های سیاسی درمی آیند و در آنها به وفور از سازوکارهای شناختی مانند استعاره، مجاز و آمیختگی مفهومی استفاده می شود. در هشت سال گذشته «برجام» مهم ترین موضوع در سیاست خارجی ایران بوده که در کارتون های سیاسی داخلی نیز بازتاب گسترده ای یافته است. یکی از موضوعاتی که در سال 1399 به محل منازعه بین آمریکا و دیگر کشورهای عضو برجام تبدیل شد، مکانیزم ماشه بود. در پژوهش حاضر در چارچوب سه نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980؛ لیکاف، 1993)، استعاره چندوجهی (فورسویل، 1996، 2009) و آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو کارتون سیاسی با موضوع مکانیزم ماشه از پایگاه اینترنتی خبرگزاری تسنیم استخراج و بررسی شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که یکی از کارتون ها حول محور آمیختگی مفهومی میان دو فضای ذهنی «تکدی گری» و «فعال سازی مکانیزم ماشه» شکل گرفته است و دیگری حول محور استعاره «مکانیزم ماشه، یک تفنگ است». علاوه بر استعاره و آمیختگی مفهومی، دو مجاز مفهومی اساسی نیز در کارتون ها یافت می شود؛ یکی «شخص به جای کشور/ دولت» و دیگری «مکان به جای سازمان/ نهاد». کارتونیست با این سازوکارهای شناختی تلاش ترامپ و دولت او را برای فعال سازی مکانیزم ماشه تلاشی از سر ضعف و درماندگی و محکوم به شکست ترسیم کرده است.
بررسی مبتداسازی ضمیرگذار ساخت ملکی و مفعول متممی زبان فارسی برپایۀ دستور گفتمانی نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند مبتداسازی ضمیرگذار از ساخت ملکی و مفعول متممی فارسی و چگونگی ظهور واژه بست ضمیری در پی اعمال آن براساس دستور گفتمانی نقشی است. در مقاله پیش رو نحوه نگاشت عناصر مبتداسازی شده ضمیرگذار فارسی در قالب های ساخت واژی-نحوی معرفی شده در دستور گفتمانی نقشی تحلیل شد. نتایج بررسی و تحلیل تعدای ازجمله های منتخب از گفتار و متون نوشتاری زبان فارسی نشان می دهد که در این ساخت، با عنایت به نیت ارتباطی سخنگو عناصر مختلفی نظیر مالک در ساخت اضافی و مفعول متممی می توانند سازه مبتدا واقع گردند و روش پویای تعیین ترتیب سازه ای این دستور روشی مناسب و کارآمد برای تبیین آن است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه سازه مبتداشده در سطح بینافردی براساس اصول این دستور در اولویت ورود به قالب های ساخت واژی-نحوی قرار می گیرد، لذا فرایند مبتداسازی حاصل حرکت نیست بلکه عنصر مبتداشده به صورت پایه زایشی در جایگاه اصلی خود تولید می شود. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین علت ظهور واژه بست ضمیری در فرایند مبتداسازی ضمیرگذار فارسی از هر دو ساخت ملکی و مفعول متممی و تعیین اجباری و غیراجباری بودن آن است که برای نخستین بار با اِعمال سازوکارهای دستور گفتمانی نقشی صورت می پذیرد.
بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی: تحلیلی بر پایۀ رویکرد مفهوم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان خارجی بر پایه مراحل سه گانه (کاربردشناختی، واژگانی و ساخت واژی) رویکرد مفهوم محور می پردازد. پیکره این پژوهش 50 متن نگارش فارسی آموزان خارجی از کشورهای (چین روسیه عراق ازبکستان سوریه) در سطوح زبانی مقدماتی، میانی و پیشرفته است. فارسی آموزان یک ترم تحصیلی در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی در نیمسال اول 98-99 به یادگیری زبان فارسی پرداختند. هدف از این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که آیا کاربرد مفهوم آیندگی در نوشته های فارسی آموزان مبتنی بر مراحل رویکرد مفهوم محور بازنمایی یافته است یا خیر. بررسی و تحلیل نوشته های فارسی آموزان نشان داد که مفهوم آیندگی مطابق مراحل سه گانه رویکرد مفهوم محور در نوشتار فارسی آموزان سطوح مقدماتی تا پیشرفته بازنمایی یافته است. نتایج نشان داد که فارسی آموزان، در مرحله اول (کاربردشناختی) با مفهوم آیندگی آشنایی دارند و از دانش زبان اول خود برای درک و شناخت این مفهوم بهره می گیرند. آنها در سطوح زبانی بالاتر با یادگیری بیشتر زبان فارسی، علاوه بر داشتن مرحله واژگانی به مرحله ساخت واژی نیز می رسند و در بیان مفهوم آیندگی از صورت های متعددی نیز استفاده می کنند.
متن شناسی تحریمة القلم و تصحیح ابیاتی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله آثاری که از سنائی غزنوی، شاعر زبان آور و دوران ساز تاریخ ادبیات فارسی باقی مانده، مثنوی کوتاه تحریمهالقلم است. این مثنوی را استادان دانشمند مجتبی مینوی (1336)، رضا مایل هروی (1346) و محمدتقی مدرس رضوی (1348) تصحیح کرده اند. آخرین کوشش، یعنی تصحیح شادروان مدرس رضوی، در نیم قرن اخیر همواره محل توجه و مراجعه اهل تحقیق بوده است. بااین حال، در این چاپ سهوهای متعددی دیده می شود که غالبا به سبب برخی کاستی ها در منابع مصحح و اشکالات روش شناختی رخ داده است. در این نوشتار پس از جست وجو و تحصیل همه منابع شناخته شده این مثنوی تا امروز، نخست به تبارشناسی این منابع و نقد و تحلیل متن شناختی آنها پرداخته ایم، سپس براساس این دست نوشت ها، با توجه به قراین موجود در خود متن، مضامین و ساخت های مشابه در سایر متون ادبی و عرفانی کهن، فرهنگ های قدیم و جدید و تحقیقات معاصران، تعداد قابل توجهی از ابیات متن مصحح مدرس رضوی را تصحیح و اصلاح کرده ایم.
بررسی و تحلیل برخی از دیدگاه های زبانی امام بخش صهبایی با تکیه بر شرح سه نثر ظهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر هنری دیگرگونه نگریستن است و این نگرش هنری در کارکردهای زبانی آشکار می گردد. بهره گیری از عناصر زبانی نیز، نشانگر نگرش هنری هنرمند است؛ به این معنا که نویسنده با به کارگیری زبان هنری اثرش را فصیح و بلیغ و تأثیرگذار می گرداند. در پژوهش پیشِ رو به روش توصیفی-تحلیلی سعی کرده ایم به خوانش عناصر تازه کتاب «شرح سه نثر ظهوری» که نماینده نقد زبان شناسی نوظهور قرن نوزدهم میلادی در شبه قاره است بپردازیم؛ عناصر تازه ای چون اختلاف لغات براساس اختلاف مصوت و صامت، بدل البدل نوع تازه ای از ابدال، توافق اللسانین در مبحث لغت. هدف اصلی این پژوهش، کشف و معرفی این عناصر تازه زبانی است که در حوزه زبان شناسی دوره صهبایی مطرح بوده است. دستاوردها گویای این است که شارح به خوبی توانسته در شرح اثر، ارتباط بین سه عنصر اساسی پدیدآورنده، متن و مخاطب را حفظ و موازین علمی زبان شناسی را که هنوز در حال تکوین بوده، رعایت کند. همچنین او به خوبی توانسته است مسائل زبانی دوره خود را، طبق اصول و موازین علمی روزگار در آثار خود پی بگیرد. بازخوانی علمی آرای زبانی صهبایی و معاصرانش می تواند برای مخاطب در ادراک آثار ادبی این دوره، شعرشناسی، نثرپژوهی و در نتیجه، غنابخشی به ظرفیت های نقد زبانی مؤثر افتد.
چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مباحث مربوط به چارچوب های ارجاع زمانی در زبان فارسی پرداخته است. در چارچوب های ارجاع زمانی آنچه بیش از همه آشکار است پراکندگی نظری است. مقاله حاضر با نگاه به زبان فارسی، مروری بر رویکردها و مسائل اصلی این حوزه داشته است؛ مشاهده شده که در این زبان، میان حوزه های مکان و زمان رابطه وجود دارد؛ اما اگرچه مثال های عمده ای از بیان زمان براساس مکان یافت می شود، این رابطه یکسویه نیست و توضیح مکان براساس زمان نیز در این زبان ممکن است. مثال هایی از زبان فارسی برای مفاهیم نظری مرتبط، هم چون انگاره های خود متحرک و زمان متحرک، تسلسل الف و ب و چارچوب های اشاری، پی در پی و خارجی ارائه شده است و با نظرسنجی از گویشوران این زبان، مشخص شده معنی زمانی «جلوتر» در فارسی برای بیشتر گویشوران معادل «زودتر» بوده است. درخصوص کاربرد چارچوب های ارجاع مکانی در حوزه زمان نکاتی مطرح شده و نگاهی انتقادی به بحث استعاره درخصوص ارجاع زمانی نیز ارائه شده است.
مثل های گیلکیِ حوزۀ خوراکی ها و وابسته های آن در قاب طرح واره های تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مَثَل ها جمله واره هایی با ساختار ثابت هستند که واقعیات پذیرفته شده، الگوهای اجتماعی و ملاحظات اجتماعی یک قوم را بازمی تابانند. ازاین رو، واجد وجهی زبانی -فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در موقعیت های متفاوتی از زندگی به کار می روند. نظر به اینکه بسیاری از مَثَل ها ماهیتی استعاری دارند و شماری از استعاره ها از تجربه های بدنمند نشأت می گیرند، مقاله پیش رو می کوشد با اتخاذِ نظریه طرح واره تصوری به مَثَل های گیلکی در حوزه خوراکی ها و وابسته های آن، دو هدف را دنبال کند: نخست، شناسایی طرح واره های تصوری موجود در مَثَل های گیلکی حوزه خوراکی ها و وابسته های آن؛ دوم، تعیین دامنه کاربردهای معنایی آنها. داده های این پژوهش کیفی به روش اسنادی گردآوری شده اند و تحلیل آنها به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به آرای جانسون (1987) انجام شده است. یافته های پژوهش ناظر به کاربرد انواع طرح وارها ی حرکتی، مهارشدگی و فضایی در این گویش است. همچنین مشخص شد در مَثَل های حوزه خوراکی های گیلان، مفاهیمِ فرهنگیِ پسندیده مهرورزی، مهمان نوازی و باورمندی در کنار ویژگی های نکوهیده تباهی، خیانت و ناسپاسی توأمان به کار می رود.
موادی در آواشناسی گویش ایرونیِ زبان آسی از گویش های شاخۀ شرقی زبان های ایرانی (مطالعۀ موردی بر پایۀ منابع روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام های «آلان» / «آس» بر اوست ها، گونه آوایی از «آریا» است که خود بر « ایرونی» بودن ایشان دلالت دارد. زبان آسی در گروه ایرانی زبان های هندواروپایی قرار می گیرد. صورت نوشتاری کنونی زبان آسی به کمک الفبای سیریلیک، به سال 1844 برمی گردد که آ.م. شگرن بنیانگذار آن بود و در ادامه و.ف. میلر آن را تکمیل نمود. مبنای ورود به پژوهش های زبان شناسی زبان آسی، آشنایی و فراگیری خوانش درست این زبان است. ازین رو در این پژوهش به آشنا ساختن خوانندگان و زبان شناسان ایرانی با واکه ها، همخوان ها و نظام آوایی زبان آسی پرداخته ایم. در این مسیر به مواردی چون بی واک شدگی، ابدال، محل قرارگیری ضربه و ... نیز توجه شده است. هدف از این پژوهش فراهم آوردن بستر پژوهش های بعدی در زبان آسی به عنوان شاخه ای از زبان های ایرانی است. در کار حاضر، زبان روسی راهی برای انتقال پژوهش های زبانی در زبان آسی برای زبان شناسان ایرانی گشته است. نتایج نشان داد که نظام الفبایی زبان آسی و نشانه های آوایی این زبان می تواند در مقایسه با نظام آوایی دیگر زبان ها خیلی متفاوت باشد.