مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کتاب فارسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا، میزان توجه به نگرش کارآفرینانه در ابعاد شناختی، نگرشی و عاطفی در کتاب های فارسی دبستان، بررسی میشود. بدین منظور کل کتابهای فارسی (کتاب های بخوانیم و بنویسیم) پنج پایه دبستان در سال تحصیلی 1388-1389 به کمک جدول تحلیل محتوا بررسی شد. برای تهیهی جدول تحلیل محتوا، نگرش کارآفرینانه با کمک الگوهای موجود و به ویژه با تاکید بر الگوی رابینسون، به شاخص های: تشخیص و بهره برداری از فرصت، کنترل ادراک شخصی، عزت نفس، میل به موفقیت، خلاقیت و نوآوری تجزیه شد. نتایج نهایی بیان گر آن است که 8/24% از کل کتاب های بخوانیم و نیز 9/54 % از کل کتاب های بنویسیم (شامل کل متون، پرسش و تصویرهای موجود در کتاب) به شاخص های نگرش کارآفرینانه توجه کرده اند. از سوی دیگر نتایج تحقیق نمایان گر آن بود که از مجموعهی ابعاد بررسی شدهی نگرش کارآفرینانه در کلیهی کتابها، خلاقیت و نوآوری از بیش ترین و تشخیص فرصت از کم ترین فراوانی برخوردار بود.
بررسی عناصر طبیعت در کتاب فارسی دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کتاب فارسی دوم دبستان که از پایه ای ترین کتاب های درسی به شمار می رود، از منظر یکی از جلوه های پر اهمیت رفتارهای اجتماعی- فرهنگی در جهان معاصر، یعنی از زاویه ی توجه به محیط زیست، بررسی می شود. به همین منظور عناصر طبیعت به هشت دسته ی عمده ی: جانوران، پرندگان، گیاهان، خوراکی ها، آسمانی ها، آب، و زمینی ها تقسیم شدند. سپس تمام موارد مربوط از کتاب استخراج گردید و براساس نظریه های زبان شناسانه و به طور خاص بر اساس «سخن کاوی انتقادی» و مطابق با الگوی «دستوری- واژگانی» بررسی و تحلیل شدند. نخستین نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد که عناصر طبیعت در کتاب مورد بررسی، به طور کلی از موضع قدرت بهره مند نیستند. در بررسی دقیق تر و جزء به جزء، آشکار می شود که در میان عناصر طبیعت، نخست پرندگان و به دنبال آن آسمان و وابسته های آن در بالاترین مدارج قدرت قرار دارند و در مقابل آن ها عناصر مربوط به زمین و خوراک در مدارج پایین تر و سپس آب و آن چه مربوط به آن است در پایین ترین مرحله قرار دارند. گیاهان و جانوران نیز با بهره مندی از قدرتی متوسط، در میان دسته های یاد شده قرار گرفته اند
بررسی تحول فرهنگ جنسیتی در کتب درسی (مطالعه ای تطبیقی پیرامون کتاب های فارسی اول ابتدایی سال های 1357، 1362 و 1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، تغییرات بسیاری در کتب درسی صورت گرفته است. تحقیق حاضر با تمرکز بر سه دوره تغییرات کتاب فارسی ابتدایی، به بررسی تحولات فرهنگ جنسیتی[1] می پردازد. برای این منظور، محتوای آشکار و پنهان کتاب فارسی در سه سال تحصیلی 1357، 1362 و 1382 با رویکردی استقرایی و به روش تحلیل محتوای کیفی، مورد مطالعه قرار گرفت. مقولات مرتبط با سئوالات این تحقیق، با سه تکنیک کد گذاری باز، محوری و گزینشی، استخراج شد. کدهای مربوطه نیز با به کارگیری تکنیک کمی، شمارش شدند. یافته ها نشان از جنسیتی شدنِ فضا، نقش ها، تفریحات و ابراز احساسات در هر سه دوره دارند. همچنین جامعه پذیری نقش های جنسیتی توسط والدین در دو دوره نخست و جنسیتی شدن استقلال کودک تنها در دوره آخر دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد در سه دوره مورد بررسی، هویتی جنسیتی شده منعکس شده است که البته در دوره آخر این موضوع کمرنگ تر شده است. به عبارت دیگر، در برخی موارد، تفاوت بین دو جنس به میزان اندکی کمتر شده است.
بررسی هوش اجتماعی و مؤلّفه های آن در محتوای کتاب های فارسی(بخوانیم) دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد تورندایک نشان داد که انسان برای ایجاد یک رابطه ی اجتماعی مناسب و موفّق عمل کردن در زندگی اجتماعی به مجموعه مهارت هایی نیاز دارد که از هوش اجتماعی نشأت می گیرند. ذهن آماده ی کودکان بستری مناسب برای تقویت و کتاب های فارسی آن ها به دلیل زبان تأثیرگذاری که دارد بهترین ابزار برای انتقال و تقویت این نوع مهارت هاست. در این پژوهش محتوای شش کتاب فارسی بخوانیم دوره ی ابتدایی به شکل توصیفی و از نوع تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. بدین منظور هر کدام از مؤلّفه های هوش اجتماعی (همدلی، ارائه ی راه حل های نوآورانه، نفوذ اجتماعی، اجتماع پذیری،مذاکره، گفت و گو و شنیدن فعّال) به صورت مجزّا در هر درس بررسی و تحلیل شد اما در نتیجه با تمام دقّت نظری که در انتخاب این متون شده، انعکاس مؤلفه های هوش اجتماعی در این شش کتاب به صورت برجسته مشاهده نشد و مواردی هم که ذکر شد، بدون پشتوانه ی مهارت های هوش اجتماعی است. با این همه بر طبق مؤلفه های هوش اجتماعی که در این پژوهش مطرح شد در 233 داستان کوتاه و بلند کتاب های مورد بررسی، 80 مورد از این مؤلفه ها قابل توجه هستند.
مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در درس فارسی پنجم ابتدایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای تعیین سطح خوانایی کتابهای درسی و تشخیص متناسب بودن متن با توانایی دانش آموزان، اندازه گیری قدرت خوانایی متن است که عوامل مهمی همچون خود یادگیرنده و کتاب درسی (فونت، شکلها و اندازه متن و...) را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد و آذری زبان) و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق با روش علّی- مقایسه ای انجام شده است. ۴۳۰ دانش آموز پنجم ابتدایی یک زبانه فارس و دو زبانه آذری و کرد زبان به منزله نمونه آماری در سه شهر تهران، مهاباد و مراغه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شمار نمونه ها در این شهرها به ترتیب ۱۵۳، ۱۴۵و ۱۳۲ بوده است. برای اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند، استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های آذری و کردزبان، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متن کتاب فارسی پنجم متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی براساس مؤلفه های هوش های چندگانه: روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
157 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش" آنتروپی شانون" است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی است. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه مبتنی بر مبانی علمی هوش های چندگانه(گاردنر و فلیتهم) بود که محقق آن را تدوین کرد و روایی محتوایی آن توسط 5 نفر از متخصصان احراز شد. پایایی به دست آمده با استفاده از تکنیک اجرای مجدد، برای چک لیست مذکور 86/0 می باشد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های فارسی، ضریب اهمیت هوش زبانی- کلامی و طبیعت گرایانه (115/0)، هوش تصویری- فضایی، ریاضی- منطقی، جنبشی- بدنی، درون فردی، میان فردی و هستی گرایانه (111/0) و هوش موسیقیایی (103/0) بود. به عبارتی، هر یک از مؤلفه های هوش های چندگانه در کتاب های درسی فارسی به صورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته و کتاب های درسی فارسی به یک نسبت، مؤلفه های هوش های چندگانه را پوشش نداده اند. با توجه به نقش هوش های چندگانه که در زندگی دانش آموزان دارد و با عنایت به تأکید پژوهشگران بر این سازه، ضروری است که مؤلفان کتاب های درسی فارسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند.
میزان رعایت اصول روانشناختی در تدوین کتاب فارسی دوم ابتدایی از نظر معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
129-136
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان رعایت اصول روانشناختی در کتاب فارسی دوم ابتدایی از نظر معلمان زن بود. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن پایه دوم ابتدایی در دو شهر اصفهان و تهران بودند که مجموع آن650 نفر بوده که260 نفر در نواحی 5گانه اصفهان و390 نفر در مناطق22 گانه تهران بودند و براساس نمونه گیری خوشه ای چند طبقه ، در شهر اصفهان نواحی2و 3 و در شهر تهران مناطق6، 7، 10و11 برای انجام پژوهش انتخاب شدند. حجم نمونه براساس نواحی، در شهر اصفهان 86 نفر و در شهر تهران 97 نفر بوده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. روایی این پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 937/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها، از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Spss20 استفاده شده است. براساس یافته ها، بیشترین مقدار میانگین، مربوط به انطباق محتوا با شرایط سنی دانش آموزان با میانگین50/2 و کمترین مقدار میانگین مربوط به بیان پیش سازماندهنده در ابتدای هر فصل با میانگین 07/2 و تناسب مطالب برای تقویت خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان با میانگین16/2 می باشد . همچنین میانگین کل جامعه آماری، 33/2 به دست آمده است و در سطح خطای 05/0 معنادار بوده است بنابراین، با توجه به بالا بودن میانگین های نمونه از میانگین فرضی 25/2 و معنادار بودن آزمون ها، می توان نتیجه گرفت که معیارهای روانشناختی در کتاب فارسی دوم ابتدایی در سطح بالایی رعایت شده است.
بررسی مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه شهرستان زابل در ارتباط با درس فارسی دوره ابتدایی و رابطه ی آن با پیشرفت تحصیلی
هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی و نوشتاری دانش آموزان یک زبانه (فارسی زبان) و دو زبانه (زابلی و بلوچی زبان) و رابطه ی آن با پیشرفت تحصیلی است (با توجه به این مسئله که زابلی، زبان نیست و تنها یک لهجه و گویش است، اما در این پژوهش بعنوان یک واحد مستقل در نظر گرفته شده) . 300 دانش آموز ابتدایی یک زبانه و دو زبانه به منزله ی نمونه آماری در سه شهر زابل، زهک و نیمروز با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند شمار نمونه ها به ترتیب 153، 92 و 55 نفر بوده است. جهت اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون های معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های زابلی و بلوچی، تفاوت معناداری وجود ندارد همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت متن کتاب های فارسی دوره ابتدایی متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است
تحلیل انتقادی صورت و محتوای اشعار کتاب های فارسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
در برنامه درسی ایران، درس فارسی و کتاب آن به عنوان مهم ترین ابزار آموزش زبان رسمی اهمیت بسیاری دارد. از سویی دیگر شعر در انواع منظوم و غیر منظوم آن در ادبیات فارسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر بر آن است که به روش کتابخانه ای تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) به توصیف تحلیلی کتاب های فارسی این دوره بپردازد و نشان دهد که آیا اشعار مندرج در این کتاب ها قابلیت به تصویر کشیدن یک شمای کلی متناسب، متعالی و مطابق واقع از شعر فارسی را در ذهن دانش آموزان دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که کتاب های مورد نظر بیشتر نثر محور است. اشعار انتخاب شده بیشتر به ادب حماسی، میهنی، پایداری و انقلاب اختصاص دارد و به دلیل عدم پراکندگی متناسب در نوع ادبی، سبک شعر، قالب شعری، بحر و وزن و ... اشعار کتاب های فارسی این دوره چهره درستی از شعر فارسی را به مخاطب نشان نمی دهد. ضمن این که از نظر جایگاه شاعران مطرح شده و آثار منتخب از ایشان نیز موارد قابل نقد بسیاری در هر سه کتاب وجود دارد. بنا بر موارد مذکور، پژوهش صورت گرفته بر ضرورت بازنگری و اصلاح کتاب های درسی مورد مطالعه صحّه می گذارد.
تحلیل محتوای کتاب فارسی خوانداری و نوشتاری دوره دبستان از منظر معنی شناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی در مقام مهم ترین ابزار آموزشی کشور، بخش مهمی از محتوای برنامه درسی را در خود دارد. از این رو، روزآمد کردن کتاب های درسی، افزودن بر غنای مفهومی و پرهیز از کاستی های موجود در آن ها همواره ضرورت تحلیل محتوای کتاب های درسی را اجنتاب ناپذیر می کند. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن میزان توجه کتاب های فارسی خوانداری و نوشتاری دوره دبستان به انواع معانی موجود در یک قالبِ معنایی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که « در کتاب فارسی دوره دبستان کدام یک از انواع معانی «دستوری»، «صریح» «سبکی»، «هم آیندی»، «کاربردی»، «تلویحی» و «متداعی» آموزش داده می شود؟» و «هر یک از انواع معانیِ مورد نظر تا چه سطحی مورد توجه قرار گرفته اند؟». پژوهش در شمار پژوهش های کیفی قرار دارد و جامعه آماری پژوهش تمامی تکالیف مجموعه کتاب فارسی نوشتاری و تمامی متون و تمرین های فارسی خوانداری دوره دبستان را دربردارد. برای ارزیابی محتوای درسی از روش تحلیل محتوا و مشخصاً چک لیست استفاده شده و واحد تحلیل، واژه است. معیار تحلیل محتوا برای ارزیابی این کتاب، معنی شناسی قالبی فیلمور ( 1975 ) است و محتوای کتاب ها بر اساس میزان کاربست انواع معانی موجود در یک قالب معنایی، تحلیل و توصیف می شوند. یافته های پژوهش ناظر است به آموزش غیرمستقیم معنای صریح، معنای هم آیندی، معنای متداعی و معنای سبکی در قالب تکلیف های نوشتاری و خوانداری مختلف که از این میان معنای صریح بیش از معانی هم آیندی، متداعی و سبکی است. همچنین، تحلیل کتاب های دوره دبستان نشان می دهد که معانی دستوری، کاربردی و تلویحی از نظر دور مانده اند.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس الگوی ویلیام رومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوا ازجمله روش های ضروری، برای برنامه ریزان درسی جهت شناخت پاره ای از مشکلات تحصیلی و یادگیری دانش آموزان، رفع نواقص و کاستی ها و گنجاندن اصولی مفاهیم برنامه درسی است.هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. از جامعه فوق 50% از متن، تصاویر و پرسش های هر کتاب، به عنوان نمونه، به ترتیب برای تحلیل محتوای متن، تصاویر و پرسش ها، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تعیین میزان درگیری دانش آموز با محتوا از الگوی ویلیام رومی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان درگیری دانش آموز با متن، در پایه چهارم، پنجم و ششم به ترتیب (0، 0 و 005/0)؛ میزان درگیری دانش آموز با تصویر به ترتیب (45/1، 17/0 و 5/0)؛ و میزان درگیری دانش آموز با پرسش ها به ترتیب (49/0، 58/0و 1/1) بود. درمجموع می توان نتیجه گرفت که کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی از لحاظ متن جزء کتاب های غیرفعال و از لحاظ پرسش ها جزء کتاب های فعال محسوب می شوند. از لحاظ تصاویر کتاب های پایه چهارم و پنجم غیرفعال و کتاب پایه ششم فعال است.
تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۴
75-86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی، و به صورت توصیفی تحلیلی است و از میان روش های کیفی، این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی صورت می پذیرد. پس از بررسی و تهیه سیاهه ارزش های اجتماعی از سند تحول با پایی 11/94 درصد، اهداف، متن، تصاویر، پرسش و تمارین کتاب های فارسی اول و ششم ابتدایی که به صورت هدفمند از میان کتاب های فارسی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت شناسایی و توصیف ارزش های اجتماعی و مفاهیم مرتبط با آنها کتاب های فوق الذکر مورد تحلیل محتوا قرار گرفت؛ تا علاوه بر توصیف برخی از مزایا و کاستی ها در رابطه با ارزش های اجتماعی سند تحول، پیشنهاداتی جهت بهبود این کتاب ها ارائه کنیم. با بررسی کتاب های فارسی، این نتیجه به دست آمد که در این متون درسی به ارزش ایثار و وطن دوستی، توجه شایسته ای شده است و ارزش هایی مانند امانت داری، انصاف در روابط با دیگران، تولی و تبری، خدمت به محرومین، عدالت و کارآمدی اجتماعی به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته اند و برخلاف انتظار پرداختن به ارزش ها در پایه اول بیش از پایه ششم بوده است.
بررسی متون کتاب های فارسی (بخوانیم) اول تا سوم دبستان بر اساس نظریه شبکه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
153 - 182
حوزههای تخصصی:
شبکه ی معنایی تعداد زیادی واژه را در شبکه ای مرتبط به هم نمایش می دهد. وجود شبکه های معنایی در یک متن نشانگر انسجام آن متن و در نتیجه، خوانش و یادگیری بهتر آن است. هدف این پژوهش، بررسی شبکه های معنایی، حوزه های عینی و انتزاعی و روابط مفهومی در متون کتاب های فارسی سه سال اول دوره ی ابتدایی بود. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی – تحلیلی از نوع کیفی است. نتایج به دست آمده عبارتند از: واژه های متون اغلب دروس یا با توجه به عنوان و یا بدون توجه به عنوان، دست کم یک شبکه ی معنایی قابل ترسیم داشتند. روابط مفهومی موجود در بین واژه ها نیز عبارت بودند از: باهم آیی، هم معنایی، تقابل معنایی، شمول معنایی، جزء واژگی و عضوواژگی. در میان این روابط، باهم آیی بیشترین کاربرد و عضوواژگی کمترین کاربرد را داشتند. فراوانی حوزه های عینی نیز از کتاب اول تا سوم به نصف کاهش یافت و حوزه های انتزاعی نیز تقریبا بسامد یکسانی داشتند.
تحلیل محتوای کتب فارسی دوره دوم ابتدایی بر اساس مؤلفه های تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
175 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های فارسی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی از نظر میزان توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی است. در این پژوهش برای مشخص کردن مؤلفه های تربیت اخلاقی و سپس، میزان توجه به این مؤلفه ها در کتب فارسی دوره دوم ابتدایی، از روش تحلیل محتوای کیفی- قیاسی استفاده شده و واحد تحلیل، شامل تمام متون، تصاویر و فعالیت های این کتاب هاست. ابزار تحلیل محتوا، چک لیست تحلیل محتواست که محقق با توجه به مرحله اول پژوهش (استخراج مؤلفه ها از سند تحول بنیادین و کتب راهنمای معلم) ساخته است. روایی ابزار پژوهش بر اساس نظر کارشناسان این حوزه به دست آمد. همچنین، پایایی ابزار با فرمول ویلیام اسکات محاسبه شد که ضریب توافق 72درصد را نشان داد. یافته ها حاکی از آن است که در کتب یادشده، به طور نامتعادل به این مؤلفه ها پرداخته شده است. بیشترین فراوانی در جمع سه واحد تحلیل به آموزش به کارگیری معیارهای عقلانی و دینی در ارزیابی ها و کمترین فراوانی به آموزش قوانین و مقررات مربوط است. بنابراین، لزوم توجه متوازن به این مؤلفه ها در کتب فارسی ضرورت دارد.
بررسی کتاب فارسی پایه هشتم از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزه زبان شناسی است که از تعامل دو رویکرد زبان شناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایه هشتم، دوره متوسطه اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبان شناسی اجتماعی شناختی است. در این مطالعه، واحد تحلیل "جمله" و داده ها به شیوه اسنادی و تمام شماری استخراج شده اند. از میان 1200 جمله استخراج شده، جمله هایی که ساختار استعاری داشتند، (500 جمله)، بر اساس طرح واره های تصوری جانسون (1987) بررسی شدند. از این میان، جمله های حاوی متغیرهای اجتماعی (170 جمله) مشخص شده و در پایان تعامل طرح واره های تصوری با متغیرهای اجتماعی مورد تحلیل (کمّی و کیفی) و بازنمایی قرار گرفتند. در این تعامل 320 مورد طرح واره تصوری و 240 مورد متغیر اجتماعی مشارکت داشتند. طرح واره های تصوری «نیرو»، «حرکت»، «حجم» و «فرایند» و متغیرهای اجتماعی «نگرش اعتقادی و مذهبی»، «فرهنگ» و «همبستگی» بیشترین مشارکت را در تعامل دو رویکرد زبان شناسی شناختی و اجتماعی داشتند. گرچه کاربرد بیش از 500 جمله استعاری نشان می دهد که مؤلفان به رشد خلاقیت و تفکرات انتزاعی نوجوانان توجه داشته اند؛ اما، با توجه به تعامل 34 درصدی از جمله های استعاری با متغیرهای اجتماعی، نگارندگان معتقدند رویکرد زبان شناسی اجتماعی شناختی در این کتاب به تمامیت به منصه ظهور نرسیده است. از دیگر یافته ها آن که هر چه تعداد طرح واره ها نسبت به متغیرهای اجتماعی در یک جمله بیشتر باشد، آن جمله از پیچیدگی مفهومی بیشتری برخوردار است و عکس آن نیز صادق است. ایجاد حس صمیمیت با کاربرد بالای متغیر «همبستگی»، تبعیض جنسیتی، معرفی فرهنگ ایرانی-اسلامی در ساختارهای استعاری از دیگر یافته های این پژوهش می باشند.
نگاهی به ویژگی شعرهای کتاب فارسی اول دبستان
حوزههای تخصصی:
شعر یکی از گونه های ادبی بسیار مهم و مؤثر در امر آموزش است. بیشتردانش آموزان با یک بار خواندن یا شنیدن شعری، آن را به خاطرمی سپارند و در موقعیت های گوناگون، تکرارش می کنند. این ویژگی و دیگر خصوصیات شعر، از چشم مؤلفان کتب فارسی دبستان پنهان نمانده است. از این رو، پدیدآورندگان کتاب فارسی اول دبستان، با بهره گیری از شعر تعدادی از شاعران معاصر، بخش عمده ای از حجم کتاب را به شعر اختصاص داده اند؛ توضیح این که در این منبع آموزشی بنیادی و مهم، سیزده شعر برای گروه هدف، تعیین شده و در این پژوهش تمامی اشعار بررسی شده است. که به واسطه آن ها مفاهیم مختلفی از زندگی فردی و اجتماعی به دانش آموزان آموزش داده می شود. نگارنده در این پژوهش با استفاده از شیوه کتابخانه ای – اسنادیعلاوه بر بررسی توصیفی قالب شعر، تعداد ابیات و موسیقی شعر، به بررسی محتوای این شعرها پرداخته ونشان داده استکه مؤلفان، مفاهیمی چون توحید، احترام، طبیعت شناسی و مانند این ها را با زبانی ساده و به دور از تکلف، برای دانش آموزان پایه اول، در نظر گرفته اند.
مطالعه انتقادی متون برگزیده از ادبیات جهان در کتاب های فارسی دوم متوسطه درغیاب مکتب های ادبی
حوزههای تخصصی:
آشنایی با ادبیات جهان بدون توجه به مکتب های ادبی ممکن نیست و آشنایی جسته و گریخته با متون برخی از شاعران و نویسندگان غیر فارسی زبان نمی تواند منجر به شناخت ادبیات جهان شود. از آنجا که نخستین مواجهه رسمی دانش-آموزان با ادب جهان در کتاب فارسی دوره متوسطه اتفاق می افتد، جا دارد این آشنایی به شکلی نظام مند و مبتنی بر سیر جریان های ادبی جهان صورت پذیرد. در برنامه درسی دوره دوم متوسطه سه کتاب فارسی تدریس می شود که هریک از کتاب ها شامل هشت فصل است و فصل آخر با عنوان «ادبیات جهان» چهار متن ترجمه ای را درخود دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به تحلیل محتوای این دوازده اثر از منظر پراکندگی جغرافیایی، قالب، نوع ادبی و مکتب های ادبی پرداخته تا کلیّت ترسیم شده از ادبیات جهان در ذهن دانش آموزان را به تصویر کشد. یافته های پژوهش نشان می-دهد که در همه موارد مذکور نقدهایی بر انتخاب های کتاب های مورد بررسی وارد است. همچنین شاعران و نویسندگان منتخب از هر مکتب و نیز آثار برگزیده از آنان در بسیاری از موارد انتخاب های شایسته ای نیست و نمی تواند نشانگر ویژگی های اصلی آثار مکاتب برجسته ادبیات جهان باشد. به طور کلی در انتخاب متن برای کتاب های یاد شده بیش از آن که توجه مؤلفان معطوف به فرم، مکتب ادبی و جریان های مهم ادبی جهان باشد، محتوا محور است و به تعبیری در فصل ادبیات جهان، تنها به جای متن های فارسی، متن هایی غیر فارسی آورده شده است.
نگرش انتقادی به پایبندی کتب فارسی به ساحت زیبایی شناسی و هنری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
در کشور ما تحقق بخش بزرگی از تعلیم و تربیت و سوق دادن دانش آموزان به سمت و سوی حیات طیبه از طریق کتاب های درسی اتفاق می افتد که برای رسیدن به آن نقشه راهی دقیق و حساب شده لازم است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بر مبنای این اصول و با الهامگیری از اسناد بالادستی و با توجه به راهبردهای نظام جمهوری اسلامی تدوین شده است تا پیش روی مولفان کتاب های درسی باشد. ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری، ششمین ساحت در بخش الگوی نظری ساحت های تربیتی این سند است. جامعه آماری، کتاب های فارسی متوسطه دوم و نمونه، کتاب فارسی پایه دوازدهم است. تحلیل کیفی پژوهش حاضر با کدگذاری قیاسی و طبقه بندی داده ها انجام شده و واحدتحلیل در این پژوهش جمله بوده است. برای رسیدن به پایایی کدها، بخش هایی از کتاب توسط دو کدگذار، کدگذاری شد و روایی آن از روش کثرت گرایی و اعتمادسازی صورت پذیرفت؛ همچنین فضای پژوهش با حضور داور بیرونی مورد کنترل قرار گرفت. تحلیل کمی کدها توسط نرم افزار spss، انجام پذیرفت. بر اساس تحلیل های انجام شده فراوانی جملاتی که این ساحت را مدنظر قرار دادند 11/49 درصد بوده است که میزان توجه به اصول آن به صورت غیرمساوی و در برخی موارد هم چون سوق دادن متربیان به سمت گرایش و تخصص هنری خاص و آفرینشگری و خلاقیت بسیار اندک بوده است که توجه ویژه مولفان کتاب های درسی را می طلبد.
تحلیل محتوای مقایسه ای مؤلفه های هویت بخش ملی در کتاب های فارسی؛ دوره ابتدایی ایران و کتاب های دری صنف ابتدایی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
47 - 66
هدف کلی از این مقاله تحلیل محتوای مقایسه ای کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره ابتدایی کشور ایران و کتاب های دری صنف ابتدایی کشور افغانستان برای تعیین جایگاه مؤلفه های هویت ملی در محتوای این کتاب ها است. در این پژوهش از روش پژوهش تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) با رویکرد مقایسه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 6 کتاب فارسی پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی در ایران در سال تحصیلی 1398-1399 و 6 کتاب دری صنف های اول تا ششم دوره ابتدایی در افغانستان در سال تحصیلی 1398-1399 است. برای تحلیل محتوای کمی از نرم افزار SPSS و برای تحلیل محتوای کیفی هم از بررسی مضامین کتب درسی و تعیین شاخص های هویت ملی در کتاب های جامعه آماری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخست توجه به مؤلفه های هویت بخش ملی در کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی ایران و کتاب های درسی دری صنف ابتدایی افغانستان کمتر از 50 درصد بوده و دوم، درصد فراوانی مؤلفه های هویت بخش در کتاب های فارسی دوره ابتدایی در ایران بیشتر از کتاب های دری دوره ابتدایی در افغانستان است.
بررسی طولی مباحث نگارش در مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی، پرکاربرد ترین ابزار آموزشی در کشور ماست و دربردارنده بخش های نوشتاری، تصاویر و تمرین هایی است که در راستای تحقق هدف های آموزشی، انتخاب و سازمان دهی شده اند. و در این میان، آموزش خواندن و نوشتن به عنوان مجوز ورود به نظام آموزش رسمی کشور، اهمیت کتاب های «فارسی» و «نگارش فارسی» مقطع ابتدایی را دوچندان کرده است. پژوهش حاضر که هدف اصلی آن بررسی طولی مباحث نگارش دو کتاب فارسی و نگارش دوره ابتدایی است، در حقیقت تلاشی است در راستای توجه هرچه بیشتر به این دو محتوای آموزشی، با در نظر داشتن جایگاه و نقش انکارناپذیر آن ها. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری ما، مباحث نگارشی کتاب های نگارش و فارسی ابتدایی است؛ بنابراین، نمونه آماری با جامعه آماری برابر است. برای جمع آوری داده ها، ابتدا مباحث نگارشی هر درس استخراج گردید، سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و جداول آماری، داده ها توصیف شده اند. تحلیل داده ها نشان داد در کتاب های نگارش و فارسی این دوره، جمعاً ۳۲ مبحث مرتبط با نگارش آمده که شمار اندکی از آن ها ویژه دروه اول ابتدایی است و مابقی غالباً در دوره دوم به کار رفته اند. میزان رعایت دو اصل تداوم و توالی در این مباحث به یک اندازه نیست؛ از این رو، ارتباط طولی آن ها مشخصاً در ۲5 درصد موارد از مطلوبیت لازم برخوردار است و در ۷۵% موارد با نقص یا نواقصی همراه است که ۸/۲۱% این نواقص جزئی و ۲/۵۳ درصد نسبتاً زیاد یا زیاد است. به علاوه، مشخص شد که در دوره اول ابتدایی، ارتباط طولی مباحث کتاب های نگارش دو پایه اول و سوم از مطلوبیت خوبی برخوردار است. در کتاب های فارسی هم ارتباط طولی در دو پایه اول و دوم مطلوب است. در دوره دوم، مباحث کتاب نگارش پایه ششم ارتباط طولی بیشتری دارند. در کتاب های فارسی هم میزان مطلوبیت ارتباط طولی مباحث پایه چهارم بیشتر است. با توجه به نتایج پژوهش، بازنگری در کمیت و کیفیت ارائه مباحث نگارش مقطع ابتدایی، امری اجتناب ناپذیر است.