آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

امروز، برخی بر این باورند که انسان در جامعه ایران غمگین تر از گذشته شده است. یکی از حوزه هایی که می توان درپی این مفهوم و تغییرات آن در گذر زمان بود، زبان است. زیرا، زبان یک پدیده اجتماعی-شناختی و حاصل تفکرات و احساسات انسانی و جامعه پیرامون است. در این پژوهش، ازدیدگاه علمی به دنبال این مهم هستیم که «آیا جامعه ایرانی فارسی زبان غمگین تر شده است؟». در همین راستا، به استخراج ابزارهای زبانی رمزگذار مفهوم غم و شادی در زبان فارسی می پردازیم. مهم ترین ابزاری که برای مطالعه این مفهوم مورد استفاده قرار می گیرد، استعاره مفهومی است؛ زیرا، معمولا انسان مفاهیم انتزاعی را سخت تر از مفاهیم عینی درک می کند. به همین منظور، مفاهیم انتزاعی ازرهگذر مفهوم سازی آن ها به وسیله مفاهیم عینی ادراک می شوند. از آن جا که جامعه و انسان همواره درحال تغییرند، میزان تغییرات زبان و غم و شادی نیز در زبان مشهود است که بیانگر تغییر احساسات انسانیست. پیکره زبانی مورد استفاده در این پژوهش، شامل فیلم های سینمایی، داستان ها، ترانه ها، عناوین مطبوعاتی و اخبار از دهه های 1347 تا 1357، 1358 تا 1367، 1368 تا 1377، 1378 تا 1387، 1388 تا 1397 است. این دهه ها به علت رخ داد های سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار، ازجمله انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و دوران پس از آن برگزیده شده اند. براساس بررسی های صورت گرفته، غم در جامعه ایران دارای تغییراتی اندک از دهه 50 تا 70، اندکی کاهش در 80 و درنهایت، افزایش چشم گیر در دهه 90 است. شادی نیز از دهه 50 تا 60 نزول و یک باره افزایش در دهه 70 و سرانجام در دهه 80 و 90 کاهش چشم گیری را تجربه می کند. علت های اصلی افزایش غم و کاهش شادی را می توان مشکلات اقتصادی، جنگ، تجمل گرایی و روابط انسانی پیچیده تر عنوان کرد. یکی از پیامدهای افزایش غم، کاهش امنیت اجتماعی است. 

تبلیغات