مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شناسه
حوزه های تخصصی:
با وجود گذشت بیش از هزار سال از عمر ادبیات مکتوب زبان فارسی، توجه به وحدت رسمالخط و یکدستی کاربرد قواعد ویرایشی و نگارشی، جدید است. این رویکرد نو ناشی از گسترش آموزش همگانی و افزایش شمار کتابهای چاپی است. یکدست نبودن رسمالخط حاکی از کمتوجهی به وضع قواعد دستور زبان فارسی است. از علتهای مهم این کمتوجهی این است که اهل هر زبان از هنگام فراگیری زبان مادری، قواعد و ضوابط زبان را به صورت طبیعی میآموزند. از این رو همان گونه که قوانین و مقررات اجتماعی، ناظر بر تحولات و تنظیم و هماهنگی امور و جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی است، دستور زبان نیز با عنایت به سیر تحولات و توسعة متناسب آن با نیازهای جدید در قالب قواعد و قراردادهای وضع شده به تنظیم روابط زبانی و رعایت هنجارها پرداخته از بروز آشفتگی در زبان جلوگیری میکند. شناسه یا ضمایر متصل فاعلی از مباحث قابل توجه دستور زبان فارسی است که از نظر دستوری و بویژه مباحث مربوط به آیین نگارش کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از این رو در این مجال کوتاه با هدف کوشش در راه رسیدن به روشی واحد به بررسی مختصر تاریخ دستور زبان و سیر نگارش خط فارسی به جایگاه دستوری و نگارشی آن در زبان فارسی پرداخته شد و با بررسی پیشینة اجمالی موضوع، دیدگاه های گوناگون در این باره، مقایسه و تحلیل شد.
شناسهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئوس مطالبی که در این مقاله مورد بحث و تدقیق قرار گرفته عبارتند از: بحث در مورد حصول (Actualisation)، تعریف (Détermination)، تخصیص (Caractéristation) و شناسهها بهطور اعم و سپس بهطور اخص در مورد حرف تعریف (Articles)، شکلها و ارزشهای متفاوت آنها یعنی: الف) حرف تعریف معرفه (Article défini) با ارزشهای 1 ـ شهرت عام و منحصر به فرد بودن (Valeur de notoriété) 2 ـ ارزش تاکیدی (Valeur emphatique) 3 ـ ارزش ملکی (Valuer possessive) 4 ـ ارزش اشاره (Valeur démonstrative) 5 ـ ارزش توزیعی (Valeur distributive) و ارزشهای خاص دیگر. ب) حرف تعریف نامعین (Article indéfini) با ارزشهای 1 ـ تعمیمدهنده (Valeur généralisante) 2 ـ ارزش واحد و یگانه (Valeurd`unicité) 3 ـ ارزش تاکیدی (Valeur emphatique) 4 ـ ارزش معرفی (Valeur de présentation) و ارزشهای خاص دیگر.
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
تأثیر کیفیت خدمات و تصمیم گیری مشتری بر ارزش ویژه شناسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به شناسه(برند) و به کارگیری راهبردهای شناسه سازی نه تنها در حوزه تولید بلکه در حوزه خدمات جایگاه ویژه ای دارد. کیفیت نیز به عنوان یکی از عوامل مهم و ضروری در این بحث مطرح می شود. مطالعات مربوط نشان می دهد در شناسه سازی خدمات، بعد کیفیت نقش قابل توجهی دارد.
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین کیفیت خدمات، تصمیم گیری مشتریان و ارزش ویژه شناسه است.در این تحقیق با استفاده ازپرسشنامه محقق ساخته به بررسی یک نمونه 200 تایی از مشتریان 5 بیمه خصوصی(پارسیان، کارآفرین، ملت، سینا و دی) در سطح شهر تهران پرداخته شده است. براساس ادبیات تحقیق مدلی برای نشان دادن تاثیر متغیرها انتخاب شده که با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد آزمون قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از انجام تجزیه و تحلیل داده¬های پرسشنامه، مشخص شد که کیفیت خدمات یکی از عوامل مهم و اثر گذار بر ارزش ویژه شناسه است و این رابطه با در نظر گرفتن متغیر میانجی تصمیم گیری مشتریان یعنی به طور غیرمستقیم قوی تر می¬باشد. نتایج بطور جزئی در ادامه آورده خواهد شد. در مدل مورد بررسی مقدار شاخص¬های برازش(GFI=0/93 و AGFI=0/91) نشان دهنده مناسب بودن مدل است.
مقایسه واجی صرفی افعال گویش تاتی ادکان با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها و گویش ها به عنوان یکی از عناصر عمده فرهنگ ها، از سرمایه های انسانی محسوب می شوند و در شرایطی که شاهد نابودی سریع این سرمایه های ملّی و انسانی هستیم و نگه داری از آن ها میسّر نیست، لازم است با ثبت و ضبط ویژگی های آن ها از محو کامل این میراث های فرهنگی جلوگیری به عمل آوریم. هدف از انجام این پژوهش توصیف بخشی از نظام فعلی گویش روستای ادکان (خراسان شمالی اسفراین) است. این گویش از جمله گویش های تاتی خراسان شمالی می باشد و تاکنون تحقیق زبان شناختی جامعی بر روی آن انجام نگرفته است. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها، از ده گویش ور زن و پنج گویش ور مرد بومی، سال خورده و میان سال، و بی سواد و کم سواد ساکن در این روستا استفاده شده است و سؤالات از قبل تدوین شده ای به طور شفاهی از آن ها به عمل آمده و صدایشان ضبط گردیده است. داده های خام این بررسی از آوانویسی صدای ضبط شده گویش وران به دست آمده است. این داده ها نشان می دهد که نظام فعلی این گویش تفاوت های زیادی با زبان فارسی معیار دارد و مهم ترین نتایج مرتبط با این پژوهش عبارتند از: 1) این گویش فاقد زمان های ملموس، ماضی نقلی مستمر وگذشته ابعد است؛ 2) شناسه ها در این گویش در زمان های مختلف و با فارسی معیار متفاوتند؛ 3) تکواژهای ماضی ساز در این گویش متفاوت با فارسی معیارند؛ 4) در این گویش پیشوندهای فعلی اغلب به سبب هماهنگی واکه ای با ستاک فعل، به صورت های دیگری به کار می روند؛ 5) در گویش ادکان صرف فعل در ماضی نقلی مشابه صرف آن در ماضی ساده است وتفاوت آن ها در جایگاه تکیه است؛ 6) در این گویش فعل کمکی «بودن» در صرف فعل های ماضی بعید، به /d/ تبدیل می شود؛ 7) برای ساخت صورت آینده فعل در این گویش دو روش وجود دارد؛ 8) ساخت فعل امر در گویش ادکان مشابه با فارسی معیار است به جز موارد استثنایی چون فعل «ایستادن».
ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
مطابقه فعل و فاعل در دو زبان فارسی و انگلیسی
منبع:
ادبیات تطبیقی جیرفت تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
101 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مواردی که به هنگام نوشتن، احتمال وقوع اشتباه یا خطا در آن بسیار است - به ویژه در زبان فارسی - مطابقه فعل و فاعل است. در این مقاله سعی شده است این مقوله با نگاهی تطبیقی در دو زبان فارسی وانگلیسی، و بیشتر از زاویه ویرایش، بررسی شود.
ارجاع متقابل و مطابقه: دو سازوکار متفاوت در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
213-234
حوزه های تخصصی:
در خصوص ارجاع متقابل در زبان فارسی، آراء مختلفی وجود دارد. برخی آن را مطابقه مفعولی در نظر گرفته اند (راسخ مهند 1384) و برخی از آن با عنوان نمایه سازی مفعول نام برده اند (بهرامی و رضایی1392). حتی در مطالعات صورت گرفته در سطح جهانی نیز مرز مشخصی میان مطابقه و ارجاع متقابل تعریف نشده است؛ برای مثال سیویرسکا (1999) هر دو را مطابقه و هسپلمث (2015) هر دو را نمایه سازی موضوع می نامد. طبق نظر مطرح در سیویرسکا (1999) در زبان های دارای مطابقه فاعلی و مفعولی، حتی نشانگرهای مطابقه فاعلی نیز مسیر دستوری شدگی خود را به طور کامل طی نمی کنند و واژه بست باقی می مانند. در این جا تلاش می شود تا با بررسی داده های فارسی نشان دهیم اولاً شناسه های فارسی وندند در نتیجه زبان فارسی دارای مطابقه فاعلی دستوری است و پی بست های ضمیری به کار ارجاع متقابل می آیند و ثانیاً ارجاع متقابل و مطابقه، دو سازوکار متفاوت در فارسی هستند؛ ارجاع متقابل، برخلاف مطابقه، اختیاری است و با انگیزه های گفتمانی صورت می گیرد و از اصول و محدودیت های نحوی ناظر بر مطابقه پیروی نمی کند. در مقابل، مطابقه رابطه ای است نحوی و تابع شرط نفوذناپذیری فاز (چامسکی، 2001). تأمین نشدن این محدودیت، موجب برهم خوردن رابطه مطابقه و بدساختی جمله می شود.