مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
شیء
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان مسلمان نظریة مطابقت صدق را بر تحلیل سازمان جمله استوار نموده، جمله را به عنوان «حامل صدق»(truth bearer) و واقع یا نفس الامر را به عنوان «سازندة صدق»(truth -maker) تلقی کردهاند. دراین مقاله, پس از بحث دربارة موارد کاربرد این نظریه در فلسفة اسلامی و شناسایی اصول و مبانی آن، توانایی این نظریه را در مقایسه با نظر منطق جدید در تحلیل سازمان قضیه ارزیابی نموده، با عنایت به مغایرت واقعیت با اندیشه, به شناسایی عناصر اصلی تئوری مطابقت می پردازیم. براساس این تحلیل، جمله «حامل صدق» و «صدق» محمولی تک موضعی است که احراز آن تابعی از احراز نسبت «مطابقت» است. اما « مطابقت » محمولی دو موضعی است که از نسبت بین وضعیت ترسیم شده توسط آن جمله و وضعیتی که در واقع اتفاق افتاده است حکایت میکند. بنابراین سازنده صدق نه واقع و نفس الامر, بلکه نسبت مذکور است. به علاوه, احراز مطابقت تابع احراز دسترسی به واقع یا نفس الامر می باشد
مقایسه مبنای منطق سنتی و منطق فرگه در تحلیل قضیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
قضیه، یکی از مهمترین موضوعات منطق است. در طول تاریخ منطق، دربارة اجزای قضیه دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است. اما منطق سنتی و منطق جدید، که با کارهای فرِگه آغاز شده است، در این زمینه تفاوت مبنایی مهمی دارند. در منطق سنتی قضیة حملی به موضوع و محمول تجزیه میشود، اما در منطق فرگه قضیه به تابع و متغیر تجزیه میگردد و تحلیل قضیه به موضوع و محمول، به نقد کشیده میشود. مقالة حاضر، پس از گزارش هر یک از این دیدگاهها، دیدگاه فرگه را نقد کرده و کوشیده است تا لوازم ناپذیرفتنیِ آن را نشان دهد.
فرانسیس پونژ در هزار توی شئی و واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فرانسیس پونژ جایگاهی متمایز در گستره ادبیات فرانسه دارد. تصور این «شاعر اشیاء» از جهان محسوس‘ تفکر خلاق و نوآورش آن چنان استثنایی بو د که در چارچوب تنگ الگوی زیبایی شناختی یا فکری نمی گنجید. پونژ هیچگاه نخواست جهان را از ورای ذهنیت یک شاعر نشان دهد یا تبیین نماید. او طرف اشیاء را گرفت و کوشش کرد«کلام را به دنیای خاموش و ساکت بازگردند». چگونه اشیاء را باید بیان کرد؟و این بیان چگونه باید باشد تا شاعر در دام عقاید و تصاویر تکراری نیفتد؟ این چالش پایه و اساس تفکر و شعر فرانسیس پونژ است. پژوهش حاضر کوششی است برای دست یافتن به دنیای پونژ از ورای خوانش ژان پیر ریشار از آثار این شاعر که همواره در جستجوی زبان و مادیت زبان در شعر بوده است. چرا که بیش از آن ابزاری برای ارتباط باشد‘ نوشتار‘ از دیدگاه پونژ ‘ نوعی شیوه و روش زیستن است
بازتاب حکمت و فلسفه در متون نظم و نثر فارسی (کشف المحجوب هجویری و مثنوی مولوی)
حوزه های تخصصی:
در متون کلامی قدیم بحثی با عنوان مساوات یا مساوقت شیء و وجود مطرح شده است. متکلمین معتزله، شیء را از وجود عام تر می دانند و عقیده دارند که ضد شیء، نفی است، و ضد وجود، عدم. بنابراین امکان دارد برخی شیءها موجود باشند، مانند شخصی که الآن در خیابان راه می رود که هم شیء است و هم موجود، اما معدنی که در زیرزمین است ولی هنوز کشف نشده است، شیء است، اما فعلاً موجود نیست.
در نتیجه معتزلیان، شیء را از وجود عام تر می دانند و عقیده دارند که هر موجودی شیء است، ولی هر شیئی موجود نیست. متکلمان اشعری، شیء و وجود را الفاظ مترادفه می دانند و هجویری در کشف المحجوب در باب فقر سخن کوتاهی به این مضمون دارد: «بعضی از متأخران گفته اند الفَقْرُ عَدَمٌ بِلا وُجُود». نویسندة کتاب به روش و مشرب اشاعره، شیء و وجود را مساوی می داند و نظریة معتزلیان مبنی بر عام تر بودن شیء و شمول آن بر وجود و این که عدم، مقابل وجود و نفی، مقابل شیء است، را نقد می کند و چند و چون این موضوع در مطاوی این نوشتار آمده است.
دیالکتیک حقیقت و شیء در فلسفه ی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت، پرسش برانگیزترین مسألة فلسفی است که اندیشة فیلسوفان را همواره به خود جلب کرده است. مارتین هایدگر با تعریف حقیقت به نامستوری (الثیا)، حقیقت را از معیار سنجش صدق و کذب گزاره خارج کرده و به آن جایگاهی هستی شناسانه بخشیده است. در این مقاله ارتباط میان حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر بررسی می شود و استدلال می شود که نگاه هایدگر به هستی های ابزاری تأثیر قاطعی بر حقیقت اندیشی وی داشته است. تفسیر ما از ارتباط حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر متمرکز بر روی بند 44 وجود و زمان است. این بند اوّلین جایی است که هایدگر مسألة حقیقت را به صورت جدّی مطرح می کند. در عنوان مقاله از واژة دیالکتیک استفاده شده است که به نظر می رسد مناسب ترین واژه برای بیان ارتباط دوجانبه میان دو موضوع است. بنابراین دیالکتیک حقیقت و شیء، افق سنجش و ارزیابی حقیقت است که از منظر هستی شناسی پیش دستی و هستی شناسی تودستی واکاوی شده است. این دو گونه هستی شناسی ناظر بر دو نحوة تقرّب و نزدیکی ما با اشیای درون جهانی است. هدف مقاله نشان دادن پیوند میان این دوگونه هستی شناسی و حقیقت اندیشی است.
واکاوی جایگاه زبان در افق هستی شناسی تودستی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان در زمره بحث برانگیزترین موضوعات فلسفی سدّه بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژه ای داده است. مقاله حاضر سعی می کند تا جایگاه زبان در فلسفه هایدگر را در ارتباط با هستی شناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال می شود که این هستی شناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستی شناسی تودستی نحوه ای از مواجهه عملی با اشیاء درون جهانی است که میان فاعل شناسا و متعلق آن فاصله ایجاد نمی کند. در این مقاله زبان به عنوان یکی از مهمترین اشیای درون جهانی در افق این هستی شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. رابطه میان هستی شناسی تودستی و زبان رادر دو دوره تفکّر هایدگر پی می گیریم. در دوره اوّل تمرکز بر روی بخش هایی از وجود و زماناست و در دوره دوّم دیگر آثار هایدگر بررسی می شود. پرسش پژوهش این است که هستی شناسی تودستی چه امکانات جدیدی را در بررسی جایگاه زبان به روی ما می گشاید؟ و اساساً چه رابطه ای میان نحوه تلقی ما از شیء و رویکرد ما به زبان وجود دارد؟ در این مقاله سعی می کنیم در حدّ توان به این پرسش ها پاسخ دهیم.
تبارشناسی مال : مطالعه تطبیقی در حقوق اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم اینکه بخش عمده مواد قانون مدنی ایران به «مال» و احکام آن اختصاص پیدا کرده، مفهوم، ماهیت و احکام «مال» و همچنین عناصر آن صراحتاً بیان نشده است. این وضع در قانون مدنی فرانسه که الهام بخش نویسندگان قانون مدنی ما بوده نیز وجود دارد؛ یعنی نخستین ماده راجع به مال با تقسیم بندی و بیان انواع آن آغاز شده است. اما دکترین حقوق غرب، به ویژه در قرون اخیر تحولات چشم گیری در این زمینه به خود دیده که درخور مطالعه است. در فقه اسلامی نیز در این خصوص اختلاف نظر شدیدی وجود دارد. در این مقاله تلاش شده مفهوم و عناصر «مال» و معیار تمیز آن و تحولاتی که در این خصوص صورت گرفته در دو نظام حقوق اسلام و غرب مطالعه شده و معیاری برای تمیز «مال» ارائه و عناصر آن بیان گردد و ثابت خواهیم کرد که مال یک مفهوم اعتباری و یک حقیقت عرفیه است نه شرعیه و معیار تمیز آن هم شخصی است.
بررسی معناشناختی مفهوم مشیت از دیدگاه قرآن کریم: تدوین چارچوب مفهومی برای فرایند عمل مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه معنا شناختی واژه مشیت به عنوان یکی از اساسی ترین واژه های کلیدی قرآن کریم می باشد. مطالعه معناشناختی واژه مشیت به ما کمک می کند تا به نقش و جایگاه این مفهوم در ترسیم شبکه معنایی کلمات قرآن کریم دست پیدا کنیم. این مفهوم به ما کمک می کند تا از آن به عنوان یکی از ساختارهایی بهره گیریم که می تواند به منزله راهنما در شکل دهی به فعالیت های ما نقش آفرینی کند. هر فعالیتی از این منظر از دریچه مشیت می تواند نگریسته شود و در شکل دهی به یک شیء منجر شود. فرایند مشاوره و عملی که در این فرایند ساخته و پرداخته می شود، موضوع بررسی حاضر قرار گرفته است. این بررسی نحوه ای از مطالعه معناشناسانه زبان است که ماهیت و ساختار معنای زبانی را آشکار می سازد؛ در همین راستا، معناشناسی قرآنی به کشف جهان بینی قرآن و نحوه نگرش قرآن به جهان هستی و موجودات و مخلوقات عالم کمک می رساند مشیت یکی از مهمترین مقولاتی که در ترسیم چگونگی خلق جهان و مخلوقات عالم به کار رفته، مشیت است. در قرآن کریم، مشیت به دو صورت فعلی (شاء) و اسمی( شیء) و در یک معنا به کار رفته اند. به لحاظ مفهومی مشیت به خواست و تمایلی اشاره می کند که خلق جهان را هدف خویش قرار داده است؛ این خواست به لحاظ مصداقی، شیء نامیده می شود.
مبانی مسؤولیت مدنی ناشی از فعل شیء (ساختمان و حیوان) در حقوق ایران و فرانسه بر اساس قانون مدنی 2016 فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107-135
حوزه های تخصصی:
هرگاه فردی به لحاظ رابطه با یک شیء (بنا، حیوان و...) از جمله مالکیت یا تصرف، محافظت از آن را عهده دار باشد و از ناحیه آن شیء خسارتی به وجود آید، مسؤول جبران خسارت وارده خواهد بود. منظور از اشیا نیز، در حقوق فرانسه هر موجودی به جز انسان می باشد. براساس قانون مسؤولیت مدنی، مبنای مسؤولیت مدنی بر پایه تقصیر استوار شده است. در خصوص خسارت ناشی از ویرانی بنا نیز قانونگذار به این قاعده وفادار بوده است. این مسؤولیت متوجه شخصی است که وظیفه حفاظت و مراقبت از ساختمان و بنا را بر عهده دارد. معمولاً این تکلیف متوجه مالک است مگر این که وی ساختمان را به تصرف دیگری داده باشد، البته در این صورت بعضی از وظایف به متصرف انتقال می یابد. در حقوق فرانسه مبنای مسؤولیت در مورد خسارات ناشی از عیب بنا در مورد ویرانی، تقصیر می باشد. مسؤولیت مالک حیوان نیز در قانون مدنی ایران مبتنی بر تقصیر می باشد، ولی در قانون مجازات اسلامی مسؤولیت هایی دیده می شود، که برای مالک حیوان فرض تقصیر شده است. در حقوق فرانسه مسؤولیت مالک حیوان مبتنی بر نظریه حفاظت و نگهبانی (تکلیف مراقبت از حیوان) و به صورت فرض تقصیر است.
وضعیت زن ساسانی بر پایه قوانین ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخی پدیده های اجتماعی می تواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشه های تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعه وضعیت زنان در هر دوره ای از تاریخ ایران، می تواند جنبه های گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگوواره ای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعه وضعیت زنان در دوره ساسانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا معلوم می کند که قوانین تعیین کننده بعدی بر پایه چه سنت های حقوق و عرفی شکل گرفته اند. ازاین رو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزه مشترک مطالعات پژوهشگران ایران شناسی و اسلام شناسی تبدیل شده است؛ اما رویکردها و زمینه های فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحث انگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافته های پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر می گرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پرونده های حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکس شده در مادیان هزار دادستان بررسی می شوند.
نظریه ظهورات وجودیه از خزائن الهیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ظهور هستی امکانی از مبدأ هستی، مسئله ای است که نوع دیدگاه درباره آن، تأثیری بسزا در تحقیقات مابعدالطبیعی از جهت نظری در قوس نزول و تقربات سلوکی از جهت عملی در قوس صعود دارد و به دلیل این اهمیت، همواره مرکز توجه محققان با گرایش های گوناگون بوده است. پژوهش در این مسئله، هم نحوه رابطه خالق و مخلوق و هم نحوه تمایز آنها را آشکار می سازد که این بیانگر ضرورت تحقیق در این مسئله است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی نزول هر شیء و ظهور آن از مبدأ هستی و لازمه این نزول و ظهور از دیدگاه کتاب الهی است که به روش استنباطی در فرایندی اجتهادی از متن دینی به انجام رسیده است. ازجمله نتایج تحقیق آن است که ظهور هر شیء به نزول از نزد حق تعالی بوده، نزول یا همان آفرینش، مقرون به قدر است و این مقرونیت به نحو لازم است که انفکاک آن امکان ندارد. پس ظهور شیء به وجود صرفاً با قدر است و از جمله دستاوردهایش این است که نتیجه استنباطی در مابعدطبیعت اجتهادی، هماهنگ با نتیجه استدلالی در مابعدطبیعت استدلالی است که براین اساس از سویی نقد دیدگاهی که به سلب کلی، مابعدطبیعت اسلامی را جدای از دین الهی به شمار می آورد، روشن شده و از سویی ظرفیت معرفتی بی پایان کتاب الهی در تحلیل و تثبیت مسائل بنیادی مابعدالطبیعی آشکار می گردد.
سوبژکتیو پنهان در ابژه هنر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
5 - 15
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان به عنوان سوژه با هر آنچه در خارج موجود است به عنوان ابژه، تعاملی دوسویه است که فرآیند شناخت یکی (ابژه) وابسته به وجود دیگری(سوژه) است. حضور شیء به عنوان ابژه در زندگی انسان دارای نقش های گوناگون هست. در دوران معاصر و در پی تغییر نگرش هنرمند به جهان و واقعیت های موجود در آن، شاهد حضور اشیاء پیش پاافتاده ای در هنر هستیم که هنرمند در فعل ساختن فیزیکی آنها نقشی نداشته است، از همین رو فرض می شود که نقش هنرمند در شکل گیری این ابژه ی هنری قابل حذف است. هدف این مقاله که به روش تحلیلی انجام گرفته تاکید بر نقش هنرمند به عنوان سوژه ی آگاه در تعیین هویت جدید این اشیاء است که منجر به دگرگون شدن نحوه ی ادراک ابژه هنری می شود. برهمین اساس مقاله به این سوالات پاسخ می دهد: نقش هنرمند در تعیین این اشیاء به عنوان ابژه هنری به چه میزان است؟ علت تغییر کنش ذهنیت هنرمند به اشیاء در دوران معاصر چیست؟ نتیجه نشان می دهد با توجه به بحث شکل گیری آگاهی و تعامل دوسویه سوبژکیتو و ابژکتیو، ادراک اشیاء در هنر معاصر در گرو ادراک ذهنیت آگاه هنرمند هست که حذف او غیر ممکن است و هنرمند با فعل" انتخاب کردن" و تغییر مفهوم "ساختن" یک شیء هنری، باعث شکل گیری شیوه ی جدیدی از ادراک شده است که ازعوامل تاثیرگذار این کنش، می توان به شرایط اجتماعی و ظهور نظریه هایی مبنی بر عدم قطعیت در پذیرش واقعیت حتمی، اشاره کرد.
رویکرد حقوق بین الملل بشردوستانه به حمایت از حیوانات در مخاصمه مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
905 - 931
حوزه های تخصصی:
حیوانات از زمان های بسیار قدیم نقش مهمی در مخاصمات مسلحانه داشته اند. حمل آذوقه، سربازان و تجهیزات نظامی و پزشکی، جستجوی سربازان مجروح، آسیب به مواضع دشمن به ویژه از طریق انفجار بمب های متصل به حیوانات، از مهمترین اشکال استفاده از حیوانات در مخاصمه می باشند. با توجه به افزایش استفاده از حیوانات به ویژه دلفین ها توسط دولت ها برای تحقق مقاصد نظامی در مخاصمات مسلحانه، شناخت استانداردها و چارچوب های حمایتی راجع به آنها ضرورت دارد. از این رو این مقاله مبتنی بر یک روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ می دهد که حقوق بین الملل بشردوستانه چه رویکردی در این زمینه اتخاذ کرده است؟ این مقاله نتیجه می گیرد که به دلیل فقدان قواعد مشخص و خاص در حقوق بین الملل بشردوستانه در باب ممنوعیت استفاده از حیوانات به عنوان مقاصد نظامی، می بایست برای تبیین نظام حقوقی ناظر به موضوع، به سراغ عمومات قواعد بشردوستانه بخصوص مواد پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 رفت. با در نظر گرفتن حیوانات به عنوان بخشی از محیط زیست و قرار دادن آنها در دسته اشیای خاص و حمایت شده تحت ماده 54 پروتکل مزبور می توان چارچوب های حمایتی برای آنها در نظر گرفت. البته با توجه به وضعیت خاص حیوانات در مقایسه با انسان، اجرای اصول حقوق بشردوستانه همچون تفکیک، تناسب و احتیاط نسبت به حیوان سرباز با پیچیدگی ها و ابهاماتی روبه رو است.