مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
اخلاق
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
نقش انسان شناسی در اخلاق بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدأ «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدأ فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسانِ محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عاملِ اخلاقی نیز تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدأ داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدأ غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی تحلیلی است.
شریعت، ضمانت اجرای اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه بنیادی اخلاق، ارتباط وثیق آن با همه ساحات زندگانی بشر و نقش بی بدیل آن در راهنمایی انسان ها و گره گشایی از معضلات گوناگون ما را بر آن می دارد تا از اخلاق و ضمانت اجرایی آن بحث کنیم. اجرای قانون، همواره یکی از دغدغه های قانون گزاران بوده است؛ چراکه ثمره وضع قانون در اجرای آن است و بدون اجرای قانون، وضع آن کاری لغو و بیهوده خواهد بود و اجرای قانون، نیازمند ضمانت هایی است که احتمال اجرا را بالا ببرد و احتمال عدم اجرا را پایین آورد و هرچه ضمانت ها محکم تر باشد، به همان اندازه اجرایی تر خواهد بود. همین بحث در اخلاق نیز مطرح است و امروزه دوربین های پلیس و تحقیقات و نیز احکام قضایی، ضامن اجرای حقوق بشر است که دو عیب اساسی دارد: اول اینکه آنها فقط عمل بیرونی انسان را مشاهده می کنند و از انگیزه درونی فرد که همان نیت اوست، بی خبرند و دوم اینکه فقط از جَلوت انسان خبر می گیرند و از خلوت انسان خبری ندارند؛ اما در شریعت الهی، وجدان انسان و نفس لوامه او به مثابه دادگاه اخروی معرفی می شود که قاضی اش همان عامل است. همچنین خداوند ناظر، همان داور است و نعمت های بی پایان بهشت و عذاب های جاوید جهنم به عنوان پاداش و کیفر اعمال نیک و بد انسان معرفی می شوند. در نتیجه دیگر مجالی برای فرار از عدالت باقی نمی ماند و کسی نمی تواند با وجود گناه، خود را تبرئه کند یا با وجود بی گناهی، محکوم شود. در این مقاله درصدد هستیم ضمانت های اجرایی شریعت اسلامی را برشمریم و ترجیح آن را بر ضمانت منهای شریعت نشان دهیم.
اصول اخلاق حرفه ای در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است که لازم است ازلحاظ معرفتی بیشتر به آن توجه شود. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. اما شناخت و ترویج اخلاق حرفه ای برمبنای اسلام، بدون تحلیل آموزه های اخلاقی نهج البلاغه امکان پذیر نیست. باتوجه به این مهم، در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اصول اخلاق حرفه ای را در کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی کنیم. نتایج نشان می دهد که امام علی (ع) همواره به بحث اخلاقیات و اصول اخلاقی توجه داشته اند و در موارد فراوانی، کارگزاران و یاران خود، به طور اخص و تمامی انسان ها را در طول زمان به رعایت آنها فرمان داده اند. اصول اخلاقی مطرح در نهج البلاغه، مشتمل بر: اصل احترام، اصل آزادی، اصل انصاف، اصل وفای به عهد، اصل امانت، اصل صداقت، اصل مسئولیت پذیری، اصل نقادی و انتقادپذیری، اصل مدارا و سعه صدر، اصل قانون مداری، اصل اعتدال و اصل رازداری است.
نظام اخلاقی حارث محاسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حارث محاسبی شناخته شده ترین عارف در حوزة عرفان اسلامی دورة نخست است. با توجه به آثار محاسبی به یقین می توان وی را یک متفکر اخلاق دانست. مهم ترین اثر محاسبی الرعایه است که هم در شرق و هم در غرب شناخته شده است؛ شاید به این علت که این کتاب بهترین دستورالعمل برای حیات معنوی در حوزة تفکر اسلامی است. در این مقاله با استناد به آرا و آثار محاسبی به بیان نظام اخلاقی وی می پردازیم
بررسی توصیه های اخلاقی ناصرخسرو بر پایة هرم مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رعایت اصول اخلاقی گاه با لذّات آنی و منافع شخصی افراد در تضاد است و این امر، پایبندی به این اصول را تضعیف می کند. این پژوهش، در جست وجوی راه کار مورد استفاده ناصرخسرو در نصایحش برای مقابله با این مسئله است. او با بیان کارکرد اخلاق در رفع نیازهای انسان، ضمانت اجرایی لازم را برای فراخوان اخلاقی خود ایجاد کرده است. این تدبیر به اخلاق متعالی، رنگی زمینی و کاربردی داده و انگیزه ای استوار برای گرایش به آن خلق نموده است. بنابراین با توجّه به پیوند ناگسستنی اخلاق و نیازهای ذاتی انسان، راه کار ناصرخسرو همواره کارآمد و مؤثر خواهد بود. این پژوهش با طبقه بندی و بررسی شواهد گوناگون از دیوان ناصرخسرو بر اساس «هرم مزلو» که از نظریه های مشهور و کاربردی علم روان شناسی است، مطلب مذکور را ثابت نموده و منطق، استدلال و تأثیرگذاری شعر ناصرخسرو را از این منظر آشکار کرده است.
بررسی بازتاب روحیات پروین اعتصامی در توصیه های اخلاقی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی(۱۳۲۰-۱۲۸۵) بزرگ ترین شاعر زن ایران را به عنوان شاعر اخلاق و تربیت می شناسیم. گذشته از اشعار سیاسی و اجتماعی، وی توصیه های اخلاقی ارزشمندی به زبانی ساده و رسا از خود بر جای گذاشته است که برخاسته از عواطف و احساسات او نسبت به جهان پیرامون است. برای دریافت تأثیر تأثّرات روحی پروین در اندرزها و توصیه های اخلاقی وی، باید درونمایة غالب اشعار او را جست و جو کرد زیرا شعر انعکاس افکار و عواطف شاعر است. آنچه از مضامین و معانی اشعار پروین می توان درباره روحیات او استنباط کرد، روحیة ظلم ستیزی، توجه به وضع محرومان و ستمدیدگان، توجه به زوال و ناپایداری جهان، توجه به مرگ و کوتاهی عمر و حس عدم امنیت است که در اشعار وی انعکاس یافته است. پروین تحت تأثیر این عواطف، خود و دیگران را توصیه به اغتنام فرصت، نیکی، دستگیری از نیازمندان، دوری از غفلت، هوشیاری و آگاهی، دل نبستن به جهان و تعلّقات دنیوی، دوری از تکبّر و غرور و… می کند. در این مقاله چهار مضمونی که در بیشتر اشعار پروین دیده می شود، یعنی اندیشة زوال و ناپایداری جهان، اندیشة مرگ، کوتاهی عمر و حس ناامنی و تأثیر آن ها در توصیه های اخلاقی وی بررسی شده است.
همگونیهای فکری سعدی و حکیمان یونان در مقوله اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اخلاق مقوله ای است که از دیرباز در جوامع متمدن، دغدغه خاطر بزرگان فلسفه و ادب و مصلحان اجتماعی بوده است. سعدی نیز به عنوان ادیب و مصلحی اجتماعی، در آثار خود بر این مسئله مهم تأکید و به ترویج محاسن اخلاقی اهتمام می ورزد. وی در تعلیم آموزه های اخلاقی، پس از تعالیم اسلام، به گفتار فیلسوفان هم توجه داشته است. فلاسفه یونان قدیم، به اخلاق عنایتی ویژه داشته و نظر ی ات ارزنده ای در این زمینه عرضه کرده اند. فیلسوفان مسلمان در آثار خود برخی از این اندیشه ها را نقل نموده اند و از طریق آثار آنان، این آرا به آثار ادبی راه یافت است. سعدی بیش تر به واسطه نوشته های ابن مسکویه و ابوالحسن عامری و نه به طور مستقیم، با افکار یونانیان آشنا شده و آن ها را در آثار تعلیمی خود بازتابانده است. در این مقاله، سعی بر آن است تأثیر حکیمان یونان بر سعدی، با توجه به مشابهت گفتار آنان با یکدیگر نموده شود . بنابر این پرسش اصلی مقاله این است که سعدی در چه مواردی تحت تأثیر اندیشه های حکیمان یونان بوده است؟ این پژوهش به دو بخش اصلی فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی تقسیم می شود . در مبحث فضایل اخلاقی، علم و حکمت، تحمل و فروتنی دانایان، شجاعت و ظلم ستیزی، بلندنظری، فضل و توانگری و دوستی و اتحاد از نظر سعدی و حکمای یونان بررس ی می گردد؛ در بخش رذایل اخلاقی، به مباحثی چون خبث طینت، سخن چینی و دروغ از نظر حکیمان و سعدی پرداخته می شود.واژه های کلیدی: التوسل الی الترسل، بهاء الدین محمد بن موید بغدادی، سلطانیات، حکمت عملی، سیاست مدن، عدالت.
بررسی پارادایمی نسبت اخلاق و سیاست در تفکر لاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان لاک نام آشنا در سیر اندیشه های سیاسی و فلسفی در غرب است؛ چرا که لاک از بانیان لیبرالیسم، از شارحان نظریه قرار اجتماعی، از پیروان مکتب تجربه گرایی، از واضعان نهضت روشنگری و در نهایت از منادیان انقلاب امریکا بود و این همه کافی است که بتوان گفت لاک جایگاه سترگی را در سیر تفکر سیاسی در غرب به خود اختصاص داده است. نظر بر همین مسئله فهم نسبت اخلاق و سیاست در تفکر لاک هم اهمیت خاص خود را دارا می باشد؛ به خصوص اینکه لاک نسبت اخلاق و سیاست خود را به طور همزمان در دل آموزه های الوهی(الهیات مسیحی)، انسان شناختی، روان شناختی و اجتماعی مستور نموده است و از این حیث به گونه ای داهیانه علاوه بر اینکه در سنت اخلاق پیشینی فضیلت همچنان زیست می کند، زمینه های ورود به اخلاق پسینی معرفت را در ساحت سیاست برای متفکران دیگری مانند روسو و حتی کانت فراهم می کند. به هر روی با توجه به این محورها این پژوهش بر آن است که با دقت نظر در دل آموزه های سیاسی لاک، نسبت این آموزه ها را با انگاره های اخلاقی وی به بوته بحث و بررسی بگذارد. بدیهی است با توجه به کاربست چارچوبه نظری پارادایمی شلدون ولین در این جستار، می توان امیدوار بود که نسبت اخلاق و سیاست در تفکر لاک از صورت صرف نظریه معرفت به سمت جامعه شناسی معرفت نیز رهنمون شود.
سنجش الگوی نظری هابرماس بر اساس نسبت اخلاق و جمهوریت در اندیشة سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشة سیاسی را به طورکلی به دو دورة کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دورة کلاسیک، اخلاقو سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دورة مدرن با حدوث دو تحولروش شناسانه و موضوعی، «فلسفة سیاسیِ» کلاسیکجای خود را به علم یا «فلسفة اجتماعی» داد واین سرآغاز جدایی روزافزون اخلاق از سیاست شد. بدین سان، سیاست از نهادی که زمینه سازتحقق سعادت شهروندان است، به نهادِ مدیریت و تکنیکِ کنترل روابط اجتماعی و غرایزانسانی مُبدل می شود. هابرماس صیرورت مذکور را به آراء کانت هم تعمیم می دهد. مقالةحاضر، در صدد است تا با توجه به شناسه ها و مختصات اندیشة سیاسی کانت، نشان دهد کهداعیة مزبور به کانت قابل تعمیم نیست؛ چرا که در اندیشة سیاسی کانت نیز هماننداندیشة سیاسی کلاسیک، سیاست بسترساز تحقق مفاهیم اخلاقی است، با این تفاوت که دراندیشة کانت مفهوم «سعادت» جای خود را بهمفهوم «خودآیینی» و «کمال» می دهد.
جایگاه کُناتوس در متافیزیک سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا برجسته ترین فیلسوف عصر روشن گریِ رادیکال است، به طوری که روشنگری رادیکال را هم سنگ «اسپینوزیسم» خوانده اند. فلسفه سیاسی اسپینوزا در امتداد سنت بزرگ جمهوری خواهی فلورانس و ونیز و در چهارچوب رئالیسم سیاسی مدرن تحلیل می شود. اساس این جمهوری خواهی یا رئالیسم سیاسی دریافتی از مدینه یا جمهوری است که بر تحلیل و ارزیابی مناسبات نیروها استوار است. به عبارتی، محور اصلی رئالیسم سیاسی اسپینوزایی مفهوم قدرت یا «پوتنتیا» است و این فلسفه سیاسیِ تمهید شده با محوریت مفهوم قدرت و ساخت کشمکش آمیز نیروهای اجتماعی، بر دستگاه متافیزیکی ویژه ای تکیه دارد که انگاره یا مفهوم محوری آن کُناتوس است. بیهوده نیست که متفکری چون ژیل دلوز اخلاق اسپینوزا را رساله ای در باب قدرت می خواند. پرسش های راهبر این پژوهش بدین شرح طرح می شوند: کُناتوس به مثابة یکی از عناصر اصلی دستگاه متافیزیکی اسپینوزا، چه مختصاتی دارد؟ بر پایه مختصات کُناتوس، اسپینوزا چگونه فلسفه سیاسی ای تدوین و صورت بندی کرده است؟ مدعای اصلی این مقاله آن است که تلقی خاص اسپینوزا از عنصر متافیزیکی (و البته فیزیکیِ) کُناتوس رئالیسم سیاسی وی را از سنت غالب رئال پولیتیکِ گسسته از اخلاق جدا می سازد. بر این اساس، کُناتوس صرفاً رانه ای طبیعی یا عنصری مربوط به سامان روانی جسمانیِ انسان نیست؛ بلکه با ساحتِ الوهی و عاطفیِ زیست بشری نیز قرین است و عناصر اخلاقی ای چون شادی، عشق و دوستی را در حوزه عمومی یا جمهوری مستقر می سازد.
اخلاق و سیاست در آموزه ها و اندیشه های «اخوان الصفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این گفتار تمهید و مقدمه ای است برای تبیین آموزه ها و اندیشه های اخلاقی و سیاسی جمعیت «اخوان الصفا» به منظور فهم صائب از پیوستگی اخلاق و سیاست در اندیشه های ایشان که ملهم از تعالیم اسلامی و عرفانی است. در این پژوهش تحلیل آموزه های اخوان از لحاظ روشی بر اساس رویکردی هنجاری انجام شده است. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی اجمالی این جماعت متساهل و سرّی به این پرسش پاسخ دهد که چه نسبتی میان آموزه های اخلاقی و دینی اخوان با سیاست و حکمرانی جامعة انسانی برقرار است؟
نظریة «اخلاق هنجاری» و دلالت های آن در سیاست گذاری اقتصادی؛ درس هایی برای اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری اقتصادی از جهات گوناگون، از جمله تعیین اهداف و گزینه ها، مستلزم ارزش داوری بر مبنای معیارهای انتخاب شده است. اقتصاد متعارف براساس معیارهای پارتویی و فنون هزینه و فایده در خصوص وضعیت های بدیل تصمیم گیری می کند که خود مبتنی بر نظریة «اصالت فایده» (مطلوبیت گرایی) در اخلاق است. هرچند اتخاذ این مبنا در سیاست گذاری، مزایایی برای اقتصاد متعارف ایجاد کرده، اما مشکلاتی نیز بر جای گذاشته است. این مقاله با «روش توصیفی تحلیلی» به بررسی رابطة بین سیاست گذاری در اقتصاد متعارف و مبانی اخلاق هنجاری آن پرداخته و لوازم آن برای سیاست گذاری در اقتصاد اسلامی را بررسی می کند. یافته های مقاله نشان می دهد که به کارگیری نظریة «اصالت فایده» (مطلوبیت گرایی) به عنوان تنها مبنا برای سیاست گذاری در اقتصاد اسلامی، با وجود نقاط قوتش، موجب بروز کاستی های زیادی می شود. هرچند مقاله درصدد ارائة نظریة «اخلاق هنجاری اسلام» به عنوان مبنای سیاست گذاری اقتصادی نیست، اما مشکلات ابتنای سیاست ها بر تک مبنای مطلوبیت گرایی را تنقیح می نماید.
صورت گرایی در اخلاق کانتی از نگاه شلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی مورد بررسی در این مقاله عبارت از این است که آیا اندیشه ی اخلاقی کانت، چنان که شلر ادعا کرده است، صورت گرایانه است یا خیر. در اینجا پس از توضیح معنای صورت گرایی و پیشینه ی انتقاداتی که از این منظر به تفکر کانت شده است، از طریق توضیح برخی از مفاهیم اصلی تفکر اخلاقی کانت، مانند خیر مطلق، تکلیف، امر مطلق و خودآیینی اراده، سعی کردیم نگرش صورت گرایانه ی او را در اخلاق نشان دهیم. گفته شده که توجه صرف کانت به صورت کلی قانون اخلاقی و چشم پوشی وی از ماده، محتوا، متعلَّق و غایت فعل حاکی از صورت گرایانه بودن تفکر اخلاقی اوست. سپس به نسبت صورت گرایی و غایت گرایی در اخلاق کانتی اشاره و گفته شده که بر اساس نظر برخی از مفسران، کانت با غایت فی نفسه تلقی کردن انسان، تا حدودی نگرش صورت گرایانه ی خود را تعدیل می کند؛ اما چون مفهوم غایت در نزد او مفهومی نظام بخش است نه قوام بخش، غایت گرایی او را نمی توان به معنای متداول، که صورتی از نتیجه گرایی است، تفسیر کرد و نگرش او همچنان صوری باقی می ماند. سرانجام رویکرد شلر به اخلاق کانت و وجه اشتراک و اختلاف این دو بیان شده است. شلر با این نظر کانت که شالوده های اخلاق باید کلی، نامشروط و پیشین باشد و اخلاقی بودن فعل نمی تواند وابسته به نتیجه ی آن باشد موافق است، اما مخالف این نتیجه گیری کانت است که «محتوای مادی» تجربه ی اخلاقی هیچ جایگاهی در تعیین اخلاقی بودن فعل ندارد و این اختلاف نظر مبتنی بر تفاوت نگاه پدیدارشناختی شلر و نگاه عقل گرایانه ی کانت در اخلاق است.
وضعیت اخلاق آموزشی اعضای هیات علمی از دیدگاه دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اعضای هیات علمی دانشگاه ها که مسئولیت تعلیم و تربیت دانشجویان را بر عهده دارند باید از اصول اخلاق آموزشی آگاهی داشته باشند و برای توسعه این اصول در دانشگاه به طور مداوم تلاش نمایند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت اخلاق آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
روش ها: در این تحقیق توصیفی- پیمایشی در سال 1392، 96 نفر از دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند که تعیین حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته اخلاق آموزشی جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SSPS 16 و به کمک آمار توصیفی و T تک نمونه ای انجام گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات اخلاق آموزشی اعضای هیات علمی و مولفه های آن شامل اثربخشی محتوای درسی، اثربخشی آموزشی، پرداختن به موضوعات حساس، نداشتن رابطه دوگانه با دانشجویان، ارزش یابی عادلانه، احترام به دانشگاه، احترام به همکاران، رازداری و اهمیت دادن به رشد فکری دانشجویان از دیدگاه دانشجویان پرستاری در سطح نسبتاً مطلوب قرار داشت.
نتیجه گیری: وضعیت اخلاق آموزشی و مولفه های آن در اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از دیدگاه دانشجویان نسبتاً مطلوب ارزیابی می شود.
هوش اخلاقی و بررسی کارکردهای آن در سازمان از منظر اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نفوذ در افراد همیشه به عنوان امری مهم در ادبیات سازمان و مدیریت مطرح بوده است. هرقدر نفوذ مدیر بیشتر باشد قدرت او در به کارگیری افراد و انجام بهتر کارها افزایش می یابد. «هوش اخلاقی» نوع سوم قدرت است در کنار «قدرت مدیریتی یا سازمانی» (که از مقام فرد در سازمان نشأت می گیرد) و «قدرت شخصی» (که برآمده از ویژگی های شخصی فرد است.) هوش اخلاقی توانایی تشخیص درست از اشتباه است که با اصول اخلاقی سازگار باشد. با مطالعة دیدگاه اسلام دربارة کارکردهای هوش اخلاقی در سازمان، که با روش توصیفی(از حیث ماهیت و روش) و کتابخانه ای (از لحاظ راه کار و نوع فعالیت اجرایی) انجام شد، این نتیجه به دست آمد که اولاً، هوش اخلاقی می تواند از راه تنظیم بهتر روابط به وسیلة تمرکز و توجه بر پرورش فضیلت های، اخلاقی منجر به حصول عملکرد بهتر برای سازمان گردد. ثانیاً، کارکردهای مهم هوش اخلاقی در سازمان، شامل امانت داری، مسئولیت پذیری، مهرورزی، مدارا، خوش رفتاری، بردباری، دادورزی، تغافل است.
اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).
اسلوب خطاب و نقش آن در تبیان معارف قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اعجاز قرآن کریم، اعجاز بیانی و وجه زبان شناختی آن است. بدان گونه که از اسلوب های گوناگون ادبی برای تعلیم و تربیت مخاطبان استفاده کرده، در خلال این اسلوب ها بر قلب، فکر و رفتار آن ها تأثیر گذاشته است. مقاله حاضر به بررسی اسلوب خطاب وتاثیر این شیوه ادبی- به عنوان یکی ازمقدمات تفسیر- بر تبیین معارف قرآنی می پردازد. معارف قرآنی، مباحث اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی را در بر می گیرد. ترتب این سه نوع دانش نیز بسیار با معناست، یعنی در طبقه بندی آموزه های دینی، ابتدا عقاید و نظام بینشی مورد توجه و شناخت قرار می گیرد، پس از آن به نظام ارزشی یعنی اخلاق و اصول مربوط به آن پرداخته می شود تا به فوائد آن که سلامت روان فرد و تقلیل و حل کشمکش های جامعه است، آگاهی لازم حاصل شود و در نهایت نظام عملی و احکام مقرر شده از جانب خداوند حکیم بررسی می گردد.
گذار از تحویلی نگری در مفهوم «آموزش اخلاق» به جامع نگری در پرتو توجه به جایگاه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال دغدغه عدم کارایی آموزش های رایج اخلاق و تضمین نکردن تحقق اخلاق در رفتار افراد، پژوهش حاضر ابتدا دو پیش فرض را در نظر می گیرد: 1. عدم موفقیت برنامه های رایج آموزش اخلاق، پدیده ای چندعاملی است و شرط توفیق نهایی، رفع همه موانع در پرتو نگاهی جامع نگرانه است؛ 2. براساس اصل روش شناختیِ ابتنای موفقیت در هر فعالیتی بر تصور صحیح از آن فعالیت، یکی از عوامل عدم توفیق آموزش های رایج اخلاق، رواج تصورهای تحویلی نگرانه از آموزش اخلاق است. سپس این فرضیه در نظر گرفته می شود که بی توجهی به جایگاه آموزش اخلاق در طبقه بندی اهداف آموزشی، سبب تصورهای فروکاهش گرایانه از آن شده است. بنابراین ابتدا، انگاره ها و تصورات تحویلی نگرانه رایج از آموزش اخلاق، براساس تجربه زیسته و روش مشاهده و مصاحبه، استقصا و سپس سعی شده است تا انگاره ای جامع تر با توجه به حیطه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی ارائه شود. در پرتو این پژوهش برخی الزامات آموزش اثربخش مانند تقدم سواد عاطفی بر سواد اخلاقی، اصل گوناگونی اهداف (جزئی) آموزش اخلاق و اصل کثرت گرایی روش شناختی در آموزش بررسی شده است.
الاهیات اخلاقی در اندیشه ی غزالی و فیض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه های الاهیات عملی محسوب می شود. الاهی دانان مسیحی با روی آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه ی اسلام، می توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می شود و در این راستا، راه های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می آموزد. آرا و اندیشه های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش های متفاوتی داشته اند، اما هر دوی آن ها امروزه از کسانی محسوب می شوند که دین را تنها نجات دهنده ی بشریت از دام های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی گرایی و انحراف می دانستند.