مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
جامعه مدنی
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
9 - 25
حوزه های تخصصی:
عمده تحلیل گرانِ تاریخ ایران پیش از انقلاب اسلامی، روحانیت شیعه را بر خلاف روحانیت اهل سنت، نهادی «متحد جامعه مدنی» و نه «متحد دولت» تلقی کرده اند. درواقع، جز در مواردی اندک در دوره های معدودی از اواخر صفویه و اوایل قاجار که پیوند نزدیکی میان «نهاد دین» و «نهاد دولت و سلطنت» پدید می آید، در باقی موارد، چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی، روحانیت شیعه به عنوان مدافع جامعه مدنی شیعی و منتقد نهاد قدرت ظاهر می شود. این مقاله، بر پایه تلقی شهید مطهری از تمایز روحانیت شیعه و روحانیت سنّی می کوشد روایتی تاریخی از تغییر موقعیت ساختاری روحانیت شیعه از جانب جامعه مدنی به سوی حکومت، از دوره مشروطه تا سال های پس از انقلاب ارائه دهد و با طرح تأثیر این دگرگونی ساختاری بنیادین بر الهیات سیاسی شیعی، نسبت به تحول آن در دهه های اخیر هشدار دهد.
مطالعه جامعه شناختی سمن های مریوان: از مطالبه گری و روشنگری تا سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
279 - 307
حوزه های تخصصی:
اهداف: سازمان های مردم نهاد (سمن) به مثابه پدیده های نوظهور در واکنش به ناکارآمدی بخش خصوصی و دولتی و در پاسخ به ملزومات گفتمان توسعه در نیمه دوم قرن بیستم گسترش یافته و امروزه به عنوان یکی از مهمترین بازیگران جامعه مدنی نقش انکارناپذیری در توسعه مشارکتی و دموکراسی ایفا می کنند. در این چارچوب مقاله حاضر به مطالعه سازمان های مردم نهاد شهر مریوان از خلال بیانیه هایی می پردازد که این نهادها در طول یک دهه اخیر منتشر کرده اند. بیان نظری موضوع با بررسی ادبیات موجود و با استناد به نظریه های جامعه مدنی، سرمایه اجتماعی و نظریه جنبش های اجتماعی جدید صورت بندی شده است. روش: این مطالعه به شیوه اسنادی و با کاربرد تکنیک تحلیل محتوا به اجرا درآمده است. واحد تحلیل بیانیه هایی است که تعدادی از سمن-های مریوان در فاصله 1391 تا 1400 منتشر کرده اند. یافته ها: بر طبق یافته ها عمده بیانیه ها به صورت جمعی و مشترک منتشر شده و سمن های محیط زیستی، علمی، اجتماعی و فرهنگی بیشترین مشارکت را در آن داشته اند. «محیط زیست»، «زنان» و «جامعه مدنی» موضوعاتی است که بیشترین اهمیت و اولویت را برای سمن ها دارد. لحن بیانیه ها بیانگر موضع مطالبه گرانه (انتقادی) از نهادهای حکومتی و ایفای نقش روشنگرانه نسبت به جامعه است. سیاست هویت و به عبارتی سیاسی شدن سمن ها متأثر از هویت کردی از دیگر یافته های مهم این مقاله است. نتیجه گیری: به طور کلی سمن های مریوان در بستر شرایط موجود توانسته اند نقش ها و کارکردهای مورد انتظار از سازمان های جامعه مدنی را به خوبی ایفا کنند.
واکاوی دلایل خود محوری دکتر محمد مصدق در شکست نهضت ملی و صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
112 - 134
حوزه های تخصصی:
در دوره نخست وزیری محمد مصدق، استقلال طلبی، آزادی خواهی، تحمل مخالفان و رواداری به گفتمان حاکم تبدیل گردید. به این ترتیب، فضای سیاسی ایران متکثرتر، قدرت شاه محدودتر، احزاب متنوع تر، اقتدار قانونی بیشتر شد و از طرف دیگر تحمل و مدارا با مخالفان بیشتر شد. با این نوع نگاه در این نوشته منطق اصلی بحث، چگونه «استیفای حقوق ملت ایران» در سال های جنبش نفت، مفهومی برابر با «ملی کردن» می باشد. چرا که با عنایت به متن تاریخی سال های ملی شدن صنعت نفت، تحلیل گفتمان کمک می کند تا فهمی واقع بینانه از عملکرد منطق ملّیون ایرانی در برابر منطق انتقال گرانه دشمنان آن ها داشت. علل و عوامل بنیادین مطرح شده در این نوشتار نشان می دهد که ملّیون ایرانی راهبردهای عمیق و قابل پیش بینی در قبال ایالات متحده و به ویژه انگلستان نداشتند. با بر ملاشدن این ضعف ها و علل و عوامل بنیادین، ملّیون فاقد ابتکار عمل های واقع بینانه بودند، ابتکار عمل های واقع بینانه ای که می توانست ابهام گفتمانی را وارد دوره ای جدید نماید. دوره جدید می توانست به گونه ای مطرح شود که بنیاد جنبش ملی شدن صنعت نفت به قوت خود باقی بماند و دشمنان ایران را دچار انفعال گرداند. این مهم انجام نشد و اندک اندک شکست گریبان جنبش ملی را گرفت.
نقش سازمانهای جامعه مدنی در فقرزدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۹
۳۲-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمانهای جامعه مدنی به عنوان نهاد واسط میان دولت و جامعه، نقش مهمی در اتخاذ رویکردهای چندبعدی و یکپارچه فقرزدایی دارند که با توجه به این امر، مقاله حاضر به بررسی نقش سازمانهای جامعه مدنی در فقرزدایی می پردازد. روش: روشهای مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است که در آن، به چگونگی، چرایی و چیستی سازمانهای جامعه مدنی و الزامات آن در فقرزدایی پرداخته شده است. یافته ها: وجود جامعه مدنی برای فقرزدایی بسیار مهم است و مشارکت آنها با بخش دولتی در پروژه های فقرزدایی می تواند به امحای آن کمک شایانی کند. با این وجود مشکلاتی که فراروی سازمانهای جامعه مدنی اعم از شناسایی آنها، أثربخشی و نفوذ و در نهایت تأمین مالی وجود دارد، نتیجه حاصله این است که شکستن دور باطل فقر مستلزم مجموعه ای از اقدامات هم زمان است. سازمانهای جامعه مدنی امکان مشارکت مردم فقیر را در جامعه فراهم نموده و تسهیل کننده فرآیندهای تحول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سطوح گروهها و افراد جامعه می باشند. بحث: بحث این مقاله در خصوص نقش مؤثر سازمانهای جامعه مدنی در فقرزدایی است که با مشارکت قوی و فعال این سازمانها، ظرفیتهای تولیدی افراد فقیر افزایش یافته، به شرکت در تصمیم گیریها ترغیب شده و در مجموع موجبات توانمندی فقرا و خروج از گردونه فقر فراهم می گردد.
بازخوانی سیاست های توسعه ای دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی و تطبیق آن با الگوی دولت های توسعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
207 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بازخوانی سیاست های توسعه ای دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی ایران به ریاست هاشمی رفسنجانی منطبق با الگوی ارتباطی دولت های توسعه گرا است. براساس نظر پیتر اوانز، دو ویژگی اصلی دولت های توسعه گرا، اتکا بر دیوان سالاری وبری و درآمیختگی دولت با جامعه مدنی است. این دو ویژگی، با روش تحلیل محتوای کیفی در عناوین خبری روزنامه اطلاعات طی سال های 1368 تا 1376 (دوره هشت ساله دولت های پنجم و ششم) رصد شده است. نتایج نشان می دهد، طی این سال ها مؤلفه هایی نظیر توسعه منابع انسانی، اصلاح روش ها و سیستم های اداری، اصلاح ساختار و تشکیلات اداری و قوانین و مقررات گرایی ذیل ویژگی دولتی متکی بر دیوان سالاری وبری، حجم زیادی از مصاحبه ها، سخنرانی ها، گفت وگوهای خبری دولت را به خود اختصاص داد، اما در سوی دیگر در زمینه بررسی درآمیختگی دولت با جامعه مدنی، هیچ سخنی از جامعه مدنی به چشم نمی خورد. جامعه مدنی جای خود را به توده سازمان نیافته مردم داده است. اتکای دولت بر نقش توده مردم، صرفاً در توسعه اقتصادی کشور و عمدتاً در نظارت بر اصلاحات اداری مدنظر است؛ به این ترتیب، براساس مدل اوانز، این گونه از دولت صرفاً از یک ویژگی دولت توسعه برخوردار بوده و به نوعی واجد توسعه گرایی ناقص دولت بوده است.
بررسی مقایسه ای جایگاه جامعه مدنی پس از انقلاب تونس و مصر
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
78-102
حوزه های تخصصی:
خیزش های مردمی که در اواخر سال 2010 در تونس شروع شد و بزودی چندین کشور عربی را هم در برگرفت، سبب دگروگونی عظیمی در ساختار این کشورها شد. تونس و مصر که در کانون این اعترضات قرار داشتند، با حکومت های مادام العمری زین العابدین بن علی و حسنی مبارک خداحافظی کرده و مسیر جدیدی پیش روی جامعه و حکمرانی در این دو کشور ایجاد شد. این پژوهش درصدد بررسی نقش جامعه مدنی در دوران پس از انقلاب در تونس و مصر است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان کاکرد جامعه مدنی در این دو کشور را با هم مقایسه کرد؟ در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و نظریه جامعه مدنی هابرماس بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از لحاظ تاریخی جامعه مدنی هم در تونس و هم در مصر دارای یک پویایی نسبی بوده است، با این حال، ریشه های جامعه مدنی در تونس عمیق تر از مصر است. در دوران بعد از انقلاب، جامعه مدنی تونس نقش میانجی و حل اختلاف میان گروه های سیاسی را ایفا کرد، به علاوه در بحران های ایجاد شده برای تونس، این جامعه مدنی از انسجام و استحکام لازم برای حل مشکلات برخوردار بود. اما جامعه مدنی در مصرِ پس از انقلاب، به یک طرف منازعه تبدیل شد و با تثبیت جنبش تمرد، فرصت مطلوبی برای کودتای نظامیان ایجاد کرد. به علاوه برخلاف تونس، جامعه مدنی چه قبل از کودتای سال 2013 و چه بعد از کودتا، دچار پراکندگی و عدم انسجام بود.
الگوی اعتراضی جوانان تحصیلکرده شهر تهران به تصمیمات دولتی در سال 1400 (با تاکید بر فضای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 93
حوزه های تخصصی:
تغییر تاریخی روش حکمرانی پس از انقلاب اسلامی و برجسته تر شدن رویکرد مردمسالاری بر اهمیت نقش آفرینی مردم در تصمیم سازی های اجتماعی- سیاسی افزوده و در مفهوم مشارکت اجتماعی- سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. این مشارکت اجتماعی همواره همسو با تصمیمات اجتماعی دولتمردان و در حمایت از آنان بوده اما در مواردی نیز شکل اعتراض اجتماعی به خود گرفته و هزینه هایی بر کشور تحمیل نموده است. به واسطه این اهمیت، بررسی اعتراضات اجتماعی و پاسخ مناسب به آنها پس از مدنظر قرار دادن نیازها و انتظارات عامه مردم در تصمیم گیری های اولیه اجتماعی، می تواند یکی از کارویژه های اصلی دولت های جمهوری اسلامی به شمار رود که شناسایی الگوی بروز اعتراض ها گامی ضروری برای شناخت دقیق آنهاست تا در ادامه با برنامه ریزی مناسب از تغییر مسیر این اعتراضات به سمت رویدادهای خشونت آمیز و افزایش هزینه های سیاسی- امنیتی کشور جلوگیری شده و از هدر رفتن سرمایه های اصلی کشور (جوانان) پیشگیری شود. با این فرض تحقیق حاضر به روش داده بنیاد و در چارچوب نظریه ماکس وبر در خصوص کنش خرد اجتماعی نظرات 323 نفر از جوانان را که سابقه تحصیلات دانشگاهی داشته و از شبکه های اجتماعی هم استفاده می کنند به صورت گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری در خصوص چگونگی اعتراض به تصمیمات دولتی در فضای رسانه ای شده کنونی جامعه جویا شده است. پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته، داده های به دست آمده در پنج گام مورد تحلیل قرار گرفته و حدود 600 کد اولیه در 19 مفهوم و 6 طبقه در 4 مقوله ساخت یافته و الگوی اعتراض اجتماعی جوانان تحصیلکرده احصا گردید
توسعه گرایی و فقرزدایی در دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۴۲-۳۱۱
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته دولت ها، توانایی در پیشبرد اهداف توسعه کشور به شکل همه جانبه و متوازن است که می تواند نتایج ارزشمندی در زمینه ارتقای کیفیت زندگی مردم و فقرزدایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه الگوی توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم جمهوری اسلامی و نقش آن در فقرزدایی است. این مطالعه با روش ترکیبی در دو گام شامل روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل محتوای کمّی انجام گرفته است. در گام نخست، از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک تحلیل مضمون (تماتیک) برای بررسی الگوی توسعه گرایی دولت استفاده شد. بدین منظور با 17 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عمل آمد که بر پایه یافته ها، دو بُعدِ تأکید بر نقش مردم در دولت و دولت متکی بر دیوانسالاری وبری و شش مؤلفه شناسایی شدند. در مرحله تحلیل محتوای کمّی نیز عناوین خبری روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از اصلی ترین پایگاه های خبری دولت طی سال های 1368 تا 1376 (دوره هشت ساله دولت های پنجم و ششم) جستجو و بررسی شد. نتایج گویای آن بود که طی این سال ها ویژگی های متکی بر دیوان سالاری وبری، حجم زیادی از عناوین خبری دولت را به خود اختصاص داده؛ اما در زمینه جامعه مدنی و درآمیختگی دولت با آن کمتر سخن به میان رفته است. افزون بر آن، دولت صرفاً در توسعه اقتصادی کشور و برای دریافت کمک های مالی به منظور پیشبرد اهداف اقتصادی خود به مردم رجوع نموده است. همچنین، شاخص های اقتصادی در دوره موردبررسی حکایت از افزایش فقر داشت که می توان آن را با ضعف الگوی توسعه گرایی دولت مرتبط دانست. بر پایه نتایج، توسعه گرایی دولت های پنجم و ششم ناقص بوده که گسترش فقر طی سال های موردبررسی را در پی داشته است.
حکمروایی مطلوب شهری بر بنیان سرمایه اجتماعی: آزمون نظم نهادی- فضایی ارتباطی و فاعلیت مندی غیر اقتصادی؛ مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک سال ۱ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
35 - 52
حوزه های تخصصی:
حکمروایی مطلوب شهری فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است و ریشه در چشم انداز مدیریت عمومی نو دارد که از اواخر دهه 1980 با ابتکار عمل بانک جهانی و مرکز اسکان بشر سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی در ادبیات توسعه وارد شده است و در واقع رهیافتی ساختار شکنانه به برنامه ریزی توسعه شهری دارد و با مشارکت و کنش متقابل میان بازیگران اصلی مدیریت شهری یعنی جامعه مدنی، حکومت و بازار و بخش خصوصی، از یگانه الگوی توسعه شهری و مبتنی بر عقلانیت ابزاری گذر کرده و متشکل بر بنیان سرمایه اجتماعی شهروندان و عقلانیت ارتباطی، الگوی جایگزینِ شهرنشینی ارتباطی را پیش می گیرد. در این مقاله با استدلال قیاسی و با توجه به تعدد مولفه های حکمروایی مطلوب شهری، شاخص های آن متناظر با متغیرمستقل تحقیق، یعنی سرمایه اجتماعی انتخاب شده است. جامعه آماری مورد نظر به منظور سنجش متغیر وابسته تحقیق( حکمروایی مطلوب شهری) شامل شهرداری تبریز به عنوان نهاد دولتی و رسمی، شورای شهر به عنوان فراگیرترین نهاد مدنی و شهروندان و بخش خصوصی به عنوان مولفه بازار می باشد که نتایج تحقیق همبستگی معنی داری را بین خلق و ایجاد حکمروایی مطلوب شهری از رهگذر جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی نشان می دهد.
تبیین الگوی نااقلیدسی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۴
39 - 48
حوزه های تخصصی:
با سیطره معرفت شناسی کانتی و عقلانیت ابزاری در علوم اجتماعی و جغرافیای انسانی، تفسیر فضا بر بنیانهای مفهومی فیزیک جدید استوار شده است که عمدتاً مترادف با تجربه حسی و کالبدی و مکانِ استقرار سرمایه و بازتولید آن می باشد بنابراین از لحاظ تحلیلی بر اصول هندسه اقلیدسی تاکید دارند. این مقاله به دنبال طرح الگوی نااقلیدسی در برنامه ریزی شهری با توجه به مفاهیم بنیادین برنامه ریزی از جمله فضا و زمان است. این الگو مترتب بر نوع متفاوتی از مفهوم فضا است بنابراین ابتدا تحول هستی شناختی مفهوم فضا را بازنمایی کرده و ویژگیهای الگوی نااقلیدسی برنامه ریزی شهری را بر شمرده ایم. منظور از تحول هستی شناختی فضا، آشفتگی معرفت شناختی ناشی از دگرگونی عملکردی و آشکار شدن زوایای دیگری از وجود و ماهیت فضا است. بر خلاف گذشته هر شهروندی به طور همزمان در میان تار و پودی از فضاهای چند سطحی در مقیاس های عملکردی متفاوت همانند جهانی، منطقه ای، بین المللی و ملی و محلی به تجربه شهری می پردازد. هندسه اقلیدسی به بحث درباره سازمان یابی اشیا در فضای فیزیکی می پردازد در حالیکه الگوی نا اقلیدسی در برنامه ریزی بر فروپاشی نظم جهان اقلیدسی، هستی های پایدار و فروض متعارف اشاره می کند که بر درک ما از جهان طی دو سده گذشته سلطه داشته اند. الگوی نااقلیدسی در برنامه ریزی شهری به شدت هنجاری و مبتنی بر ارزشهاست. بنابراین معطوف الگویی غیر مهندسی از برنامه ریزی شهری است که تصمیم سازی و طرح های شهری را با دخالت و مشارکت اجتماعات محلی و شهروندان پیش می برد. در این فرایند الگوی سلسله مراتبی و از بالا به پایین که همراه و موازی با الگوی اقلیدسی برنامه ریزی است جای خود را به الگوی شبکه ای و از پایین به بالا می دهد.
بررسی تطبیقی بسترهای ملی و بین المللی مشارکت دهی مردم در پیشگیری از فساد اداری: مطالعه موردی جرم تعارض منافع
حوزه های تخصصی:
تعارض منافع مجموعه شرایطی است که این خطر را ایجاد می کند که تصمیم یا اقدامات حرفه ای درباره منفعت اولیه به صورت ناروا تحت تأثیر منفعتی ثانویه قرار گیرد؛ به عبارت دیگر ارتباط منافع شخصی افراد با وظیفه حرفه ای آنان که سبب نگرانی معقولی از تحت تأثیر قرار گرفتن اقدامات حرفه ای باشد . در این میان، تعارض منافع به عنوان یکی از جرایم اقتصادی که اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت را تخطیه می نماید در اسناد مختلف داخلی و بین المللی و به درازای تاریخ دارای سبقه بوده است . سوال اصلی که در این تحقیق که به روش توصیفی -تحلیلی صورت گرفته ، نگارنده به دنبال پاسخ بوده است،آن می باشد که چه تفاوت هایی میان بسترهای ملی و بین المللی مشارکت های مردمی در پیشگیری از فساد اداری با تاکید بر تعارض منافع وجود دارد؟ نتیجه تحقیق حاضر دلالت بر آن دارند که تفاوت هایی میان بسترهای داخلی و بین المللی مبارزه با تعارض منافع دیده می شود از جمله عدم جرم انگاری تعارض منافع در بخش خصوصی ، هم چنین عدم پیش بینی ساز و کار معاضدت های قضایی بین المللی در زمینه تعارض منافع، عدم تبیین دقیق مقررات سوت زنی در مورد مبارزه با تعارض منافع در حقوق داخلی ایران در مقابل منطقه ای بودن تا بین المللی بودن حقوق مبارزه با تعارض منافع و عدم ضمانت اجراهای موثر در سطح بین المللی برای مبارزه با تعارض منافع قابل ذکر می باشد .
تأثیر سیاستهای دولت بر وقوع توسعه سیاسی و شکل گیری جامعه مدنی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال بود که اساساً سیاست چه تأثیری بر روند توسعه سیاسی و به دنبال آن، تحقق جامعه مدنی منتج از آن در ایران داشته است. روش: در این تحقیق از روش کیفی برای سنجش فرضیه پژوهش استفاده شد تا مفاهیم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در بافت طبیعی خود بررسی شوند. ماهیت تحلیلهای پژوهشگر در این رویکرد، بیشتر مبتنی بر سعی در توصیف و تحلیل موضوع بوده است. یافته ها: وابستگی دولت به نظام ایل تباری، رویکرد مبتنی بر تابعیت(قیّم مآبانه) به آحاد جامعه، هم پذیری، عدم تکثّرگرایی و روشنفکری معیوب ناشی از روشنفکران ناکارامد، از جمله علل عمده و مؤثر در عقیم ماندن فرایندهای توسعه سیاسی و به تبع آن، عدم تحقق جامعه مدنی در ایران بوده است که یا بر دولت تحمیل شده یا به عنوان سیاست متخذه از سوی آن در کشور اعمال شده و عرصه فعالیت و تلاش دولت را به منظور تحقق توسعه سیاسی در کشور محدود کرده است. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن یافته های تحقیق و این فرض که نقش دولت و سیاستهای دولتی، امری لازم در روند توسعه سیاسی ایران بوده، به این نتیجه می رسیم که دستیابی به جامعه مدنی نیازمند بسترسازی هایی است که دولت باید برای تحقق توسعه سیاسی و نمایان شدن حاصل آن، که همان جامعه مدنی است، فراهم کند.
تحلیل تاثیرات دولت رانتیر بر نظام حکمرانی ایران در زمینه توسعه سیاسی در دولت های احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
199 - 224
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد مطالعه تطبیقی دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی است. از این منظر از راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون استفاده شده است. لذا داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی یا هدفمند از متون سیاسی مرتبط بواسطه فرایند کدگذاری موضوعی در راستای کشف و شناسایی مضامین پایه ای، سازمان یافته و فراگیر دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی استفاده شده است. یافته های کیفی تحقیق نشان داده است که دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی از سه مضمون فراگیر: الف- عدم توجه به مکانیسم های جامعه مدنی ، ب- دولت کارامد، ج- عدم بخش خصوصی فعال تشکیل شده است. علاوه بر آن وجوه اشتراک و اختلاف سه مضمون فراگیر که ملاک های مورد مقایسه دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی بوده اند؛ مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تخلیلی است و روش گردآوری داده و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای است که با رجوع به کتب، مقالات و دیگر آثار مکتوب منتشر شده به استخراج آن پرداخته شده است.