مسائل اجتماعی ایران

مسائل اجتماعی ایران

مسائل اجتماعی ایران سال 15 تابستان 1403 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

واکاوی نگره بازنشستگان از معانی و شاخصه های معناداری و معنازدایی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی عوامل معنازدا بازنشستگان شاخصه های معناداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
پرسش از معنا و هدف زندگی، از پُردغدغه ترین مسائل عصر حاضر است و به باور بسیاری از نظریه پردازان، یافتن معنای زندگی از مهم ترین نیازهای انسان امروز به شمار می رود. این امر از منظر بازنشستگان که هم دارای علم و هم دارای تجربه زیسته هستند، مهم جلوه گر می شود. هدف پژوهش حاضر، فهم معنای زندگی، شاخصه های معناداری و معنازدایی زندگی در بین بازنشستگان استان کردستان در سال ۱۴۰۲ است. برای دست یابی به این هدف، از پارادایم تفسیری، روش شناسی کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی بهره بُرده شد. میدان پژوهش، شامل بازنشستگان ادارات استان کردستان بود که افراد واجدشرایط بر اساس ملاک های مشخصی از اداره های آموزش وپرورش، برق، بهزیستی و تأمین اجتماعی، تعداد ۲۴ بازنشسته به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با معیار اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته ها در سه تم دسته بندی شد: در تم اول که در مورد تبیین معنای زندگی است، دو تم اصلی (شرط معناداری زندگی و هدف از داشتن معنای زندگی) حاصل شد. تم دوم، در مورد شاخصه های معنای زندگی و شامل یک تم اصلی (عوامل معناساز در زندگی) بود. تم سوم نیز عوامل معنازدای زندگی شامل دو تم اصلی (عوامل اجتماعی و عوامل ذهنی) را مدنظر قرار داد. بر پایه نتایج، اغلب بازنشستگانی که زندگی را بامعنا می دانند و برای زندگی شان هدفی دارند، زندگی برایشان لذت بخش تر است و از زندگی خود تقریباً راضی هستند؛ ولی افرادی که از زندگی شان راضی نیستند و درنتیجه برای آن تلاش چندانی ندارند، اکثراً زندگی را بی معنا جلوه می دهند. ازاین روست که برای معنادارکردن زندگی و لذت بردن از آن، تلاش و هدف در کنار هم بسیار مؤثر خواهد بود.
۲.

زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی استان خوزستان فقر چندگانه آشفتگی محیطی نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
۳.

کاوشی در تجربه زیسته کودکان زباله گرد در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان کار خیابانی روش کیفی زباله گردی شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
در سال های اخیر بر شمار کودکان کار خیابانی در اهواز افزوده شده است و در میان این کودکان، زباله گردها ازنظر تعداد بر دیگران پیشی گرفته اند. کودکان زباله گرد در ساعات مختلف شبانه روز و با دردست داشتن یک گونی، چرخ دستی و یا با استفاده از موتورهای سه چرخ و دیگر وسایل مشابه، به جستجو در سطل های زباله و یا کیسه ها و بسته های زباله قرارداده شده در کوچه ها می پردازند و نتیجه تلاش خود را در انتهای فعالیت، به انبارهای ضایعاتی عرضه می کنند. این پژوهش در پی کشف تجربه زیسته این زباله گردها طی فرایند یادشده و ارائه فهم موشکافانه تری از وضعیت آنان در شهر اهواز بوده که با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق، از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، ۳۶ نفر کودک زباله گرد بودند که از استراتژی های متنوعی همانند مشارکت طولانی در بستر، توصیف غنی، تأیید مشارکت کنندگان و بررسی همکاران برای اعتباربخشی به داده های حاصل از مصاحبه و مشاهده استفاده شد. مقولات اصلی استخراج شده شامل گرادیان اجتماعی، ضعف ظرفیت فرهنگی خانوادگی، فقر سلامت کودکان کار، ضعف برخورداری از حمایت های نهادهای متولی، امید به تغییر و امکان تحرک اجتماعی افقی، تلقی زباله گردی به مثابه شغل شرافتمندانه و احساس غرور و در معرض رفتارهای پُرخطر بودن کودکان کار بود. این نتایج دلالت بر آن داشت که زباله گردی متأثر از موضوعات گوناگونی است و نباید تنها اقتصادی درک شود. علاوه برآن، بخش قابل توجهی از کودکان کار خیابانی ساکن محلات حاشیه نشین بوده اند و عضوی از خانواده یا خویشاوندان همراه بسیاری از آن ها حضور داشته است.
۴.

هویت در کشاکش چهره و سنت: کاوشی کیفی از فرایند هویت یابی نوجوانان افغانستانی ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت بحران هویت نوجوانان مهاجرت افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
امروزه، هویت اجتماعی شرطی لازم برای زندگی افراد است و نقشی تعیین کننده در معنابخشی به تجربیات روزمره دارد. این مفهوم به ویژه در مورد پدیده هایی مانند مهاجرت، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. با افزایش جمعیت مهاجران به ویژه مهاجران بین المللی در سال های اخیر، شکل گیری بحران هویت در میان این گروه ها به مسئله ای برجسته در مطالعات علمی تبدیل شده است. مهاجرت بین المللی نه تنها مهاجران، بلکه کشورها و جامعه میزبان را نیز با چالش های هویتی مواجه کرده است. این چالش ها ممکن است به احساس عدم تعلق به جامعه میزبان یا احساس همبستگی با جامعه مبدأ منجر شود. پژوهش حاضر فرایند شکل گیری هویت در میان نوجوانان افغانستانی ساکن شهر یزد را مورد مطالعه قرار داده است. داده های این پژوهش که با رویکرد کیفی و استفاده از نظریه زمینه ای و نمونه گیری از ۲۱ نفر از نوجوانان مهاجر افغانستانی انجام شده، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده است. یافته های تحقیق به شناسایی ۱۶ مقوله اصلی ازجمله «طرد هویت دوسویه، تجارب زیسته هویت زدا، محدودیت های پیشرفت ساختاری، خودپنداره منفی، ارتباطات خویشاوندی بحران ساز، حمایت سازنده خانواده، بحران رودررویی، سرگردانی هویتی، مسئله مندی چهره، تفاوت قومیتی، هویت یابی آموزشی مهارتی، گستره ارتباط گیری مثبت، تلاش برای تأیید هویتی، گستره ارتباط گیری تخصص محورانه، طرد هویت افغانستانی و انصراف از پذیرش هویتی» منجر شد. مقوله های پیش گفته درنهایت مفهوم «سرگردانی هویتی» به عنوان مقوله هسته را ساختند. نتایج نشان داد این نوجوانان در فرایند هویت یابی خود، به دنبال خلق هویتی مستقل از ارزش های ملیتی و ناسیونالیستی هستند و تلاش می کنند با استفاده از هویت یابی مهارتی/اکتسابی، به تعریفی جدید از خود دست یابند.
۵.

واکاوی کیفی کافه نشینی به مثابه زیست پنهان دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کافه نشینی زیست پنهان دختران مجرد فشار اجتماعی تغییر سبک زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
کافه نشینی مفرّی به منظور تجربه سبک های تازه زندگی و رهایی از فشارهای هنجاری مسلط و رسمی برای زنان جوان است این پدیده همچنین بستری برای نمایش و تعامل زنانگی های متنوع خارج از چهارچوب های سنتی برای تعامل و گفت وگو فراهم می آورد تا دختران بدون ترس و واهمه از فشارهای سنتی و اجتماعی، سبک های جدید زندگی را تجربه کنند و از این طریق هویت خود را به نمایش بگذارند. با توجه به اهمیت هویت و خود، نظریه کنش متقابل نمادین به فهم بهتر این پدیده کمک می کند، زیرا خودادراکی دختران در تعاملات روزمره اجتماعی شکل می گیرد. پژوهش حاضر که با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (اشتراوس و کوربین) انجام شده، به بررسی کافه نشینی به مثابه زیست پنهان در میان دختران مجرد ۱۶ تا ۳۵ ساله در منطقه مرکزی شیراز پرداخته است. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و استراتژی نمونه گیری نظری، با ۳۰ نفر از دختران که به طورپیوسته به کافه ها مراجعه داشتند، مصاحبه های عمیق انجام شد. داده ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد که به شناسایی ۱۱۸مقوله فرعی، ۱۴ مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی با عنوان «تمایل به زیست پنهان» منجر گردید. شرایط علّی مؤثر در بروز این پدیده شامل فشارهای اجتماعی، محدودیت های خانوادگی، خشونت های فرهنگی، باورهای افراطی مذهبی و مشکلات اقتصادی و نشانگر آن بود که ساختارهای سلسله مراتبی پدرسالارانه و نابرابری های اجتماعی ریشه اصلی محدودیت های جامعه هستند. همچنین، شرایط زمینه ای شامل افزایش آگاهی، استقلال مالی، تغییر سبک زندگی و دل بستگی های مکانی به تقویت عاملیت زنان منجر شده و آنان را قادر به مقابله با ساختارهای پدرسالاری و تصمیم سازی ها در عرصه اجتماعی و عمومی کرده است. درنهایت، وجود شرایط مداخله گری چون تغییرات هویتی، سبب ساز تجربه جدید و تازه از زندگی (در قالب اتخاذ راهبردهایی چون فردگرایی، عادت گرایی، تنوع طلبی، مُدگرایی، مصرف گرایی و رقابت جویی) به شکل پدیده کافه نشینی و تمایل به زیست پنهان از سوی دختران شده است. این راهبرد پیامدهایی همچون دگرگونی ارزش ها و فاصله گرفتن از کانون خانواده را در پی دارد.
۶.

پیش را ن ها و پس ران های کنش ورزی قومی (مورد مطالعه: بختیاری های ساکن شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش ورزی قومی تعصب قوم گرایی ترجیحات طایفه ای ناسازوارگی نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مسئله مندشدن کنش ورزی قومی، ترجیحات طایفه ای و تعصبات قومی، همواره یکی از موضوعات مورد بحث در ایران بوده است. ازاین رو، پژوهش حاضر درصدد شناسایی پیش ران ها و پس ران های کنش ورزی قومی و کشف دلالت های معنایی آن است. مشارکت کنندگان این پژوهش که با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است، بختیاری های ساکن شهر دزفول در استان خوزستان بودند که ۱۸ نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیار اشباع نظری انتخاب شدند. داده های تحقیق با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد و تحلیل آن از طریق تکنیک تحلیل مضمون انجام گرفت. بر پایه یافته ها، پیش ران های کنش ورزی قومی شامل «قطبی شدگی سیاسی، بسامدگرایی قومی، هم آیندی چالش های فرهنگی، قوم گرایی سازمانی، احساس تبعیض قومی، قوم گرایی فضایی کالبدی، ابزاری شدن قومیت و جامعه پذیری قوم گرایانه» و پس ران های این کنش ورزی شامل «مراودات فرهنگی، دیگرپذیری، ارتباطات اجتماعی درهم تنیده، حکمرانی مطلوب و بهبود کیفیت زندگی» بوده است. به طورکلی، می توان گفت نقش ناسازواره این گونه فرهنگی بر الگوهای کنش ورزی و مشارکت سیاسی شهروندان، به ویژه در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود آشکارتری دارد و پیامد آن در عرصه سیاست، اخلال در روند تصمیم گیری عقلانی-استدلالی انتخاب کنندگان و درنتیجه اخلال یا تضعیف نهاد تصمیم سازی در سطح ملّی است. تقلیل و تضعیف این الگوی کنش ورزی، در گرو ایجاد بسترهایی است که در آن کنش های عقلانی به منصه ظهور برسد.
۷.

پیشامدها، پیامدها و راهبردهای کنش گری کودک همسری مبتنی بر فراتحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمزگشایی پیشامدها پیامدها راهبردهای کنش گری کودک همسری فراتحلیل کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
کودک همسری یکی از آسیب های اجتماعی حوزه کودکان در دهه های اخیر است. بااین حال، نگاهی جامع به این مسئله در مطالعات کمتر به چشم می خورد و این مقاله تبیین پیشایندها، پیامدها و استراتژی های کنشگری کودک همسری را مدنظر دارد. در این تحقیق کیفی، ضمن مرور نظام مند ادبیات پژوهشی شامل ۲۶ منبع فارسی و لاتین، داده ها گردآوری و با روش فراتحلیل کیفی و استفاده از دستورالعمل PRISMA مورد تحلیل قرار گرفته است. با توجه به تحلیل داده ها، پیشایندهای کودک همسری از چهار جنبه اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی، روان شناختی و آموزشی قابل تبیین هستند. پیامدهای کودک همسری نیز در قالب چهار دسته عوامل مرتبط با سلامت جسمی، پیامدهای اجتماعی، خانوادگی، روحی و روانی ساختاردهی شده اند. استراتژی های کنشگری افراد نیز در دو دسته منفعلانه و فعالانه قرار گرفته اند. استراتژی های منفعلانه مواردی همچون بی تفاوتی نسبت به زندگی مشترک، خروج از رابطه، خودآزاری و انزواطلبی است؛ درحالی که استراتژی های فعالانه مواردی مانند اقدامات تلافی جویانه، مشاوره گرفتن، درمان پزشکی، خشونت علیه کودکان و خودکشی را دربرگرفته است. با توجه به یافته ها، اتخاذ رویکردی جامع و چندوجهی برای مقابله با کودک همسری شامل تلاش برای رفع پیشایندهای کودک همسری، حمایت از قربانیان و توانمندسازی آن ها برای کنشگری فعال ضروری است. همچنین، با ارتقای آگاهی عمومی، زمینه برای تغییر نگرش ها در مورد کودک همسری فراهم و با همکاری بین بخشی و تدوین قوانین و سیاست های مؤثر، آثار زیان بار این پدیده از چهره جامعه زدوده می شود.
۸.

مسائل سازمان های خیریه در ارتباط با دولت و بازار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیریه ها جامعه مدنی بازار دولت نحوه آرایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
این پژوهش بر پایهٔ نظریه آرایش مناسب میان سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی، ضمن توضیح نحوه همکنش و ارتباط سازمان های جامعه مدنی با دولت و بازار؛ می کوشد با شناساندن رویکردی جدید، بازگفت متفاوت تری از دو رویکرد رقیب ارائه دهد. در این رویکرد، خیریه ها سازمان های غیردولتی و غیربازاری هستند که در استقلال نسبی و نحوه تعامل و ارتباطشان با دو عرصه دیگر فهم پذیر می شوند و مسائل آن ها رؤیت پذیر می شود. این مطالعه با روش کیفی و تکنیک دلفی در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۲۹ نفر از دست اندرکاران مؤسسات خیریه در کشور انجام شده است. یافته ها نشان داد برجسته ترین مسائل این سازمان ها در مورد دولت عبارت از دولتی کردن هرچه بیشتر خیریه ها، نبود قوانین کارآمد، رقیب پنداری خیریه ها از سوی دولت، فقدان یکپارچگی مرجعیت در صدور مجوز و نظارت است. همچنین، چالش بنیادین این سازمان ها در مورد بازار، بی تفاوتی بنگاه های اقتصادی نسبت به مسئولیت اجتماعی و سازمان های خیریه است. با چنین مسائلی، خیریه ها به پیچ ومهره های بوروکراسی دولتی تبدیل می شوند که تنها در برابر دولت تعهد و مسئولیت دارند و کارکرد آن ها فقط جنبه تسکینی دارد که این، سرآغاز انحطاط آن هاست. افزون بر آن، این سازمان ها رابطه همیشگی و بایسته ای با بنگاه های خصوصی ندارند. درنهایت می توان گفت آرایش مناسبی میان سه عرصه پیش گفته برقرار نیست و مسائل این سازمان ها در نبود آرایش مناسب رؤیت پذیر می شود.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۶