مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
سیاست هویت
حوزه های تخصصی:
امروزه بعد نرم افزاری امنیت ملی کشورها حلقه سازنده در سیاستگذاری عمومی تلقی میشود و در این میان ایده های قومی ، هویت های اقلیتی ، جوانان و زنان میتوانند پارامترهای قابل ملاحظه ای باشند . با فروپاشی اتحاد شوروی و جنگ عراق پتانسیل های لازم برای سیاسی شدن هویت ها و به هم خوردن دموگرافی کشورهای چند قومی منطقه خاورمیانه بزرگ فراهم شده است . سیاسی شدن هویت ها ، انباشتگی جوانان ، زنان و سایر نیروهای اجتماعی از پارامترهای قابل ملاحظه در محاسبه بعد نرم افزاری امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است ...
ورزش و سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل ورزش و سیاست در عصر جدید به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است و حکومت ها می-کوشند تا ازظرفیت های آن به بهانه هایی مختلف بهره گیرند. مهم ترین کارویژه سیاسی ورزش به ویژه ورزش فوتبال کنترل و جهت دهی به افکار عمومی، نشان دادن چهره ای کارآمد از دولت و در نهایت ملت سازی است. اما فوتبال تنها مورد استفاده دولت های ملی نبوده بلکه گروه های اقلیت و اقوام نیز می کوشند تا از پتانسیل بالای این ورزش در جهت نشان دادن مخالفت خود با دولت ها و یا تقویت همگرایی قومی خود بهره بگیرند. دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در مواردی از ظرفیت فوتبال ملی برای تقویت همگرایی و هویت ملی بهره گرفته است.
این مقاله می کوشد تا تحلیلی نظری بر رابطه ورزش و سیاست ارایه نماید و در پایان تیم تراکتورسازی را بر اساس برخی شعارها و گفتارهای هواداران سیاسی-ورزشی آن بررسی نماید و برآنیم که جریان نژادگرای پان ترک درصدد بهره گیری از فوتبال باشگاهی در جهت ایجاد تعریفی از هویت آذری به مثابه «هویت مقاومت» است و آن را در مقابل هویت ملی ایرانی قرار می دهد.
سیاست هویت و جنبش های اجتماعی جدید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربه سیاسی در ایرانِ پس از انقلاب، نشان از اختلال های کارکردی دولت ها و ظهور شکل های جدیدی از نزاع های سیاسی در میان گفتمان ها دارد. هریک از این گفتمان ها هنگامی که بر دولت تسلط یافتند، به گفتمانی برتر تبدیل شدند و «دگرها»ی خود را به حاشیه راندند؛ بدین معناکه برای تبیین جهان فرهنگی خود، در کنار بیان سازه های هویتی، تمایزها و غیریت ها را با دیگران آشکار ساختند و رقیبان خود را طرد کردند. در نتیجه، هویت ها به کانون هایی برای ستیز میان نیروهای سیاسی و اجتماعی تبدیل شدند. سوژه-های سیاسی طردشده، از راه بازنمایی هویت به مقابله با گفتمان دولت مسلط می پردازند و شکل جدیدی از جنبش های اجتماعیِ معطوف به هویت پدید می آید. بنابراین، پرسش مقاله حاضر این است که چرا و چگونه هویت در کانون نزاع های سیاسی قرار می گیرد و چگونه سیاسی شدن هویت به شکل گیری جنبش های اجتماعی جدید می انجامد؟ از راه سیاست هویت می توان به پاسخ این پرسش و تبیین واکنش سوژه های سیاسی پرداخت. بدین ترتیب، سیاست هویت به امکان های سیاسی شدن سوژه ها تحت تأثیر هویت اشاره دارد. هنگامی که گفتمانی مسلط می شود و هویت برآمده از گفتمان با منابع قدرت، پیوند برقرار می سازد، جماعت هایی که در این موقعیت به حاشیه رانده می شوند، از راه بازنمایی هویت به مقاومت در برابرگفتمان مسلط می پردازند و جنبش های اجتماعی هویت بنیان شکل می گیرد.
سیاست هویت و جنسیت در ایران معاصر با تأکید بر اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
سیاست هویت امروزه به یکی از مهم ترین ابزارهای تحلیلی متفکران علوم اجتماعی تبدیل شده و معطوف به ایستارهای سیاسی و علایق گروه های اجتماعی ای است که عمدتاً بر پایه جنسیت، نژاد، قومیت و یا مذهب شکل گرفته اند. نگرش به جنسیت زن یکی از مهم ترین طیف های قابل بررسی است. این تحولِ شناختی، منبعث از تغییرات بنیادین اجتماعی است و فهم آن متضمن بررسی سویه های روش شناختی آن در ادبیات سیاسی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که تغییر مفهوم جنسیت در ادبیات سیاسی ایران چه تأثیری بر شکل گیری سیاست هویت در ایران داشته است. برای پاسخ به این سؤال، مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر مطالعات گفتمانی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی، و کاربست مدل فرکلاف بر اشعار شاملو به شکل گیری این سیاست هویت بپردازد. فرضیه این است که از عصر مشروطه به بعد جامعه ایران به تدریج به سوی درک جدیدی از مفهوم جنسیت حرکت کرده که همین امر موجب مفصل بندی جدیدی از سیاست هویت در ایران شده است. جلوه گاه اصلی این سیاست را باید در ادبیات، به ویژه، ادبیات سیاسی جست که به واسطه فقدان نهادهای مدنی در ایران همواره محمل اندیشه ورزی بوده است.
تحلیل انتقادی گفتمان ایرانشهری (با تاکید بر نگاه رانسیری به اندیشه جوادطباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
58 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان ایرانشهری به مثابه گفتمان هویتیِ نوین ایرانیان در کلیت اقتصادی- سیاسی معاصر است. از آن جا که صورت بندی نوین این گفتمان در آثار جوادطباطبابی ظهور یافته، مفصل بندی این گفتمان و چراییِ هژمونیک شدن آن بر مبنای متون نویسنده نام برده مورد پرسش قرار می گیرد. در ادامه مفهوم خلاِ ایجاد شده به وسیله نئولیبرالیسم را واسطه قرار داده و به صورت بندی این خلا در گفتمان ایرانشهری بر مبنای روش شناسی لاکلائو پرداخته ایم. ایده نظری پژوهش حاضر این است که گفتمان ایرانشهری درصدد تفسیر شکاف برآمده از نئولیبرالیسم به واسطه فلسفه سیاسی خاص خود است. بدین ترتیب با بهره گیری از مفاهیم رانسیری مولفه هایی مانند: دیگری تهی از دیگریت، حذف مردم و برساخت ملت، جمعِ تهی افراد و تحمیل اجماع بر اختلاف را در تحلیل فلسفه سیاسی آن بر شمرده ایم. براساس مولفه های فوق چنین استنباط می شود که گفتمان ایرانشهری و فلسفه سیاسی آن درصددند با عطف توجه توده ها به جایی غیر از بحران های نئولیبرالیسم، سیاست هویت ایرانی را بنیان نهاده و وضعیت موجود را توجیه کند.
سیاست هویت در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
7 - 24
آموزش وپرورش از مهم ترین و تأثیرگذارترین نهادهایی است که سیاست هویتی دولت ها را در عمل اجرا می کند و کتب درسی مهم ترین منبعی هستند که با بررسی آن ها می توان به درک روشن و واضحی از سیاست های هویتی دولت ها دست یافت. در میان کتب درسی نیز کتاب تعلیمات اجتماعی به دلیل پوشش دادن مباحث تاریخ، جغرافیا و جامعه شناسی بیش از سایر کتب می تواند سیاست هویتی هر دولت را بازنمایی کند. بر این اساس در این مقاله به بررسی سیاست هویت در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره اول متوسطه پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره اول متوسطه تا چه اندازه به ابعاد و گرایش های مختلف هویت در ایران توجه داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست های هویت ملی، قومی، دینی، مذهبی و جنسیتی به تفکیک موردبررسی قرار می گیرند تا این فرضیه به آزمون گذاشته شود که محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره اول متوسطه نشانگر توجه نامتناسب و نامتوازن به ابعاد و گرایش های مختلف هویت در ایران است. روش پژوهش مبتنی بر تکنیک تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی است و سه کتاب تعلیمات اجتماعی دوره اول متوسطه نظری که در سال 1400-1399 در مدارس ایران تدریس شده اند موردمطالعه قرار گرفته اند. نتایج و یافته ها نشانگر آن است که تناسب و توازن لازم در توجه به ابعاد مختلف سیاست هویتی در کتب موردبررسی وجود ندارد.
سیاست هویت، آموزش و پرورش و امنیت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی تأثیر سیاست هویت منعکس شده در کتب آموزش و پرورش بر امنیت ملی ایران پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که سیاست هویتی جمهوری اسلامی ایران در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه نظری چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟ روش پژوهش مبتنی بر تکنیک تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی است و سه کتاب مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه نظری که سال 1400-1399 در مدارس ایران تدریس شده اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که کتب مورد بررسی تصویری نامتناسب و نامتوازن از توجه به ابعاد و گرایش های مختلف هویت ملی، قومی، مذهبی، دینی و جنسیتی ارائه می دهند. علاوه بر این، حتی توجه اندک به مؤلفه های هویتی تجدد و اهل تسنن نیز اغلب با جهت گیری منفی همراه بوده است. این نوع سیاست هویت اعمالی باعث عدم تقویت هویت های چندگانه برجسته دانش آموزان می شود که تضعیف هویت ملی و در نهایت تهدید امنیت ملی را به همراه خواهد داشت.
مطالعه جامعه شناختی سمن های مریوان: از مطالبه گری و روشنگری تا سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
279 - 307
حوزه های تخصصی:
اهداف: سازمان های مردم نهاد (سمن) به مثابه پدیده های نوظهور در واکنش به ناکارآمدی بخش خصوصی و دولتی و در پاسخ به ملزومات گفتمان توسعه در نیمه دوم قرن بیستم گسترش یافته و امروزه به عنوان یکی از مهمترین بازیگران جامعه مدنی نقش انکارناپذیری در توسعه مشارکتی و دموکراسی ایفا می کنند. در این چارچوب مقاله حاضر به مطالعه سازمان های مردم نهاد شهر مریوان از خلال بیانیه هایی می پردازد که این نهادها در طول یک دهه اخیر منتشر کرده اند. بیان نظری موضوع با بررسی ادبیات موجود و با استناد به نظریه های جامعه مدنی، سرمایه اجتماعی و نظریه جنبش های اجتماعی جدید صورت بندی شده است. روش: این مطالعه به شیوه اسنادی و با کاربرد تکنیک تحلیل محتوا به اجرا درآمده است. واحد تحلیل بیانیه هایی است که تعدادی از سمن-های مریوان در فاصله 1391 تا 1400 منتشر کرده اند. یافته ها: بر طبق یافته ها عمده بیانیه ها به صورت جمعی و مشترک منتشر شده و سمن های محیط زیستی، علمی، اجتماعی و فرهنگی بیشترین مشارکت را در آن داشته اند. «محیط زیست»، «زنان» و «جامعه مدنی» موضوعاتی است که بیشترین اهمیت و اولویت را برای سمن ها دارد. لحن بیانیه ها بیانگر موضع مطالبه گرانه (انتقادی) از نهادهای حکومتی و ایفای نقش روشنگرانه نسبت به جامعه است. سیاست هویت و به عبارتی سیاسی شدن سمن ها متأثر از هویت کردی از دیگر یافته های مهم این مقاله است. نتیجه گیری: به طور کلی سمن های مریوان در بستر شرایط موجود توانسته اند نقش ها و کارکردهای مورد انتظار از سازمان های جامعه مدنی را به خوبی ایفا کنند.
مبناهای هویتی سیاست گذاری در آموزش عالی ایران؛ زمینه های عملی و نظری تقویت همبستگی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
7 - 25
حوزه های تخصصی:
اجرای برنامه های مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، مبناهای امکانی سیاست هویتی یعنی امکان خودِ سوژه و زمینه ابراز هویتی سوژه و متعاقب آن، بازتولید دیگری را ذیل سیاست اجتماعیِ انسجام دچار مشکل کرده و به این ترتیب، سیاست گذاری اجتماعی و مزیت های مترتب بر آن ازجمله تقویت همبستگی ملی را با مسئله مواجه کرده است. مهم ترین وجه این برنامه ها، طرح بومی گزینی است که اجرای آن این پرسش را مطرح کرده که چه نسبتی میان اجرای این سیاست، انسجام اجتماعی و همبستگی ملی وجود دارد؟ این مقاله این فرض را مطرح می کند که سیاست بومی گزینی با تولید کلیت های اجتماعی و از طریق ایجاد انسجام میان امر صنفی، فرهنگی و اجتماعی، سوژه را دچار زمینه زدودگی کرده و امکان تولید خود و بازتولید دیگری را با چالش مواجه کرده است. این پژوهش با تکیه بر اهمیت سیاست هویت و نقش سوژگی کنشگران در بازصورت بندی هویت اجتماعی و نقش سوژه ها در ارتقای هویت و همبستگی ملی، با بررسی گفتارهای متنوع سیاست گذاران آموزش عالی ایران طی دو دهه اخیر و با تکیه بر منطق ارزیابی سیاستی، مفصل بندی این فرضیه را در روشی کیفی و با استفاده از انگاره های پدیدارشناسانه صورت بندی کرده است.
سیاست هویت از نگاه اسلام در شرایط جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله، بررسی سیاست هویت فرهنگی اسلام در وضعیت جهانی شدن است. فرهنگ اسلامی در شرایط جهانی شدن، از حیث نظری، چه نوع مواجهه ای با سایر فرهنگها خواهد داشت. روش: طبیعی است به دلیل پرسش از چیستی مواضع، بیشترین رهیافت به کار برده شده، رهیافت توصیفی باشد؛ اما در جایی که بحث به سیاست مطلوب مربوط بوده، رهیافت تجویزی هم بر داوری و توصیف افزوده شده است. یافته ها: در چارچوب نظری، پس از بحث درباره مفاهیم کلیدی، محورهای ذیل به عنوان محورهای بررسی مشخص شده است: 1. درک روند جاری، 2. فرهنگ جهانشمول و فنّاوری، 3. عقلانیت، خیر و غایت ایدئولوژیک، 4. سیاست هویت. در بررسی های به عمل آمده، ضمن تأیید امکان جهانی شدن و امکان سیاست هویت عام و جهانشمول از دیدگاه اسلام؛ دو نوع سیاست هویت متفاوت و در عین حال تکمیل کننده در حیطه «هویت محیطی» و «هویت فلسفی» مورد تأیید اسلام تشخیص داده شد. نتیجه گیری: هویت فلسفی که امری برساخته است، سیاست هویتی اولیه «سیاست گفتگویی» در ذیل عقلانیت حقجوی اسلامی است؛ اما در صحنه واقعیات ثانویه در چارچوب اصول سیاست خارجی اسلام از قبیل قواعدی مثل «نفی سبیل» و «اسلام یعلو ولا یعلی علیه»، این سیاست هویت قابلیت تغییر می یابد.