مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
صلح
حوزه های تخصصی:
دین مقدس اسلام از همان آغاز جهت برقراری صلح و آرامش و آنچه که امروزه بشر به اهمیت آن بیشتر پی برده یعنی تدابیر پیشگیرانه، توجه داشته و بر اساس آن سعی نموده تا از بسیاری از نزاع های میان مسلمانان و غیرمسلمانان ممانعت ورزد. تدابیری چون توجه به ترک جدال و بحث های غیر منطقی، ایجاد انگیزه درونی از طریق ترس از عذاب اُخروی، وضع مجازات نسبت به متجاوزگر، ایجاد محدودیت در جنگ با هدف جلوگیری از شعله ورتر شدن آتش آن و تقویت احساس نوع دوستی و دادن چهره مقدس دینی به آن، محورهای بحث در مقاله حاضر است که سعی گردید در قالب جدید به یکی دیگر از جوانب صلح طلبانه بودن اسلام به صورت مختصر پرداخته شود.
صلح، عدالت و دموکراسی در جوامع چندقومیتی (متکثر): دموکراسی توافقی با تأکید بر مقایسه تطبیقی کشورهای بوسنی هرزگوین و عراق
حوزه های تخصصی:
برقراری و تامین صلح، عدالت و دموکراسی در جوامع انسانی ؛ امری است که تحصیل آن به دلیل وجود شکافهای اقتصادی و اجتماعی با مشکلاتی جدی روبروست. تردیدی نیست که وجود تفاوتهای فرهنگی و قومی بر مشکلات فوق الذکر خواهد افزود و شکاف را متراکم می سازد. در نتیجه، طبیعی است که معیارها، تکنیکها و قواعد مربوط به استقرار صلح، عدالت و دموکراسی در جوامع چند قومیتی در مقایسه با جوامع همگن و بسیط متفاوت خواهد بود.
مطالعات انجام شده نشان می دهد که آمار درگیریها، تنشها و مخاصمات داخلی بسیار بیشتر از درگیریهای بین المللی است. اختصاص نزدیک به سه چهارم تعارضات و مخاصمات روی داده در سال 2013 میلادی نشان از این واقعیت دارد که جامعه بین المللی می بایست توجه بیشتری به رفع تنشها و بحرانها در عرصه ی داخلی و میان جوامع بشری نشان دهد. در این میان بخش قابل توجهی از تعارضات و مخاصمات داخلی کشورها به جوامعی اختصاص دارد که چند قومیتی هستند.
در این مقاله ، تلاشهای انجام شده برای تامین عدالت و دموکراسی و در نتیجه ایجاد و تثبیت صلح در جوامع چند قومیتی مورد بررسی قرار می گیرد. فرضیه ی نگارنده آن است که در جوامع چند ملیتی و چند قومیتی عمیقاً تقسیم شده ؛ سیستم دموکراسی توافقی؛ تنها راه حلّ ممکن و مطلوب برای اداره آنها و تامین کننده عدالت، صلح و دموکراسی خواهد بود.
مطالعه ی جوامع چند قومیتی در دو قاره ی متفاوت ( عراق و بوسنی ) به این دلیل صورت می گیرد که فرضیه ی نگارنده به بوته ی آزمایش گذاشته شود.
بررسی ابعاد اخلاقی امنیت بین الملل از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
پرسش اصلی مقاله این است که ابزارهای اخلاقی اسلام برای تأمین امنیت بین الملل چیست؟ به عبارت دیگر، چگونه می توانیم از وقوع جنگ پیشگیری کنیم و صلح و امنیت را برای مردم جهان به ارمغان آوریم؟ اهمیت گفت وگو درباره این پرسش در وضعیت کنونی، نیاز به توضیح ندارد؛ زیرا بشر امروز از انحطاط امنیتی در جهان رنج می برد. نویسنده سعی کرده با روش استنباطی، پاسخ پرسش مذکور را با بهره گیری از آثار آیت الله جوادی آملی بررسی کند. مدعای مقاله این است که ابزارهای اسلام برای تأمین امنیت بین الملل، از چند جهت، قابل طرح است: اول، به لحاظ سطوح تحلیل که سه سطح: جهان اسلام، ادیان توحیدی و جهانی در آن وجود دارد؛ دوم، از نظر میزان فراگیری که به دو گروه مشترک میان هر سه سطح و اختصاصی هر سطح، قابل تقسیم است. مقاله به هر دو بحث پرداخته است. مبنای مفهومی و نظری مباحث، نظریه توحش طبیعی و تمدن فطری انسان است. بر این اساس، ویژگی های دین اسلام باعث می شود تا مدعی شویم که تنها مبنا و منبع برای تأمین امنیت بین الملل، آموزه های اسلامی، به ویژه آموزه های اخلاقی آن است.
صلح: میل به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بخواهیم چنان که متون مسیحی گفته اند صلح آفرین باشیم باید در صلح نخستین آفرینش خداوند مشارکت بجوییم. در دین مسیحی سنتی وجود دارد که در پی کاستن از تمایز بین صلح به مثابهیک هدف و صلح به مثابهیک سبک زندگی است و می خواسته صلح را یک فرمان بی چون وچرا ببیند. این سنت صلح را یک دعوت مسیحی می داند، دعوت به بازگشت به صلح نخستین خداوند در آفرینش. هرچند صلح هرگز کاملاً بر روی زمین محقق نمی شود، بی معناست که بگوییم نمی توان به نحوی آن را در وجودِ زمانی و مکانی به بیان آورد و بی معناست که بخواهیم آن را بدون توسل به صلح نخستینی که خداوند در آفرینش قرار داده است محقق کنیم. به علاوه این برداشت از صلح یک مفهوم بنیادین و مشترک در هر سه دین بزرگ توحیدی است؛ جدا از این که مفهومی که ارسطو از دوستی اجتماعی بیان می کند نیز قرابت های تنگاتنگی با آن دارد. اینها در حالی است که در جامعه سکولار مدرن نه اثری از صلح به معنای توحیدی آن دیده می شود و نه از دوستی ارسطویی. اما ساختار جامعه معاصر می توانست به گونه ای دیگر باشد، و بهره برداری از منابع عمیق و صلح آفرینِ سنت های دینی مان می تواند در این کار به ما یاری کند.
پدیدارشناسی تکنیک های امام علی (ع) برای صلح (مطالعة موردی عهدنامة مکتوب خطاب به مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح شعاری است که از غایت های علم سیاست محسوب می شود. برای این که صلح از حالت شعاری بیرون بیاید و در واقعیت عینی و وجوه اجتماعی و سیاسی عملیاتی شود نیاز به تکنیک دارد. امام علی (ع) یکی از بزرگان و اندیشمندان اسلامی است که در نامه اش به مالک اشتر، کارگزار خود، شیوه های اجرایی و کاملاً عملی برای رسیدن به صلح را ترسیم می کند. در این پژوهش بر شش تکنیک راهبردی امام علی (ع) در اندرزنامه به مالک اشتر با عنوان: 1. تکنیک متافیزیکی، 2. تکنیک تفهمی و پدیداری، 3. تکنیک تقدم عمل بر دانش (واقع گرایی)، 4. تکنیک نیت خوانی نکردن، 5. تکنیک بردباری و خاموشی خشم و 6. تکنیک تواضع و درویشی اشاره می کنیم و با استفاده از تحلیل محتوای نامه با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد صلح می پردازیم. چهارچوب تئوریک به کاررفته در این پژوهش تکنیک های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر و میشل فوکو و جورجو آگامبن است، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه نویسی اسلامی به کار گرفته شده است.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی فتح اصفهان به دست اعراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتح ایران به دست اعراب مسلمان یکی از رخدادهای عظیم تاریخی به شمار می آید که پیامدهای گسترده ای به دنبال داشت. علاوه بر تحولاتی که در کل ایران به طور یکپارچه رخ نمود دگرگونی هایی هم در سطوح محلی و منطقه ای پدید آمد. پژوهش حاضر به چگونگی فتح اصفهان به دست اعراب مسلمان و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن بر پایه نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی دانان مسلمان در سده های نخست هجری اختصاص دارد. تلاش ما بر آن بوده است تا با مقایسه روایات گوناگون با یکدیگر و تطبیق دادن آن ها، واقعیت این رویداد حائز اهمیتِ تاریخی روشن تر گردد و به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن در منطقه اصفهان پرداخته شود. بر پایه این منابع، اصفهان در پایداری ایرانیان در مقابل تهاجم اعراب، جایگاه درخورِتوجهی داشته و یکی از کانون های پرجنب وجوش سرزمین جبال در گردآوری سپاه و تجهیزات نبرد بوده است. پس از حمله اعراب به اصفهان، برخی نقاط آن همچون جی به صلح و پاره ای دیگر مانند قِه به جنگ گشوده شدند. در پی فتح اصفهان، مردم آن به تدریج به دین اسلام گرویدند و با مهاجرت اعراب به این منطقه، کرسی اصفهان از جی به یهودیه انتقال یافت.
مولانا و هویت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت/ Identit، چیستى هر چیزى است، اما در مورد آدمی «هویت»، مجموعه ای از خصوصیت های پایداری است که به اعتبار آن یک فرد انسانی از دیگران متمایز می شود. افراد انسانی وقتی در یک میدان تعامل گروهی/قومی قرار می گیرند هویت تازه ای به نام «ما» کسب می کنند. هویت جمعی با دیالکتیک میان فرد و اجتماع شکل می گیرد؛ طوری که احساس امنیت به فرد انسانی می دهد. هویت های فردی و اجتماعی در جامعة جهانی شده، چندان کارآمد نیستند؛ لذا آدمی در جهان امروز نیازمند هویتی فراتر از هویت فردی و قبیله ای/قومی/زبانی است تا به دستاویز آن بتواند در جامعه ای به گسترة جهان، احساس امنیت کند. در جهان امروز این هویت گسترده را -که می توان «هویت انسانی» نامید- بیش از دنیای گذشته نیاز داریم. یکی از راه های وصول به «هویت انسانی» که به استعانت از آن می توان امنیتی جهانی را توقع داشت «عرفان» و آموزه های جهان شمول آن است. اگر میدان عواطف، احساسات و خواسته های بشری را در نگرشی عرفانی تعریف کنیم، به اجتماع انسانی مطلوب تری می رسیم. اجتماعی که با آموزه هایی چون؛ عدم آزمندی، وحدت گرایی، رواداری و صلح اندیشی در صدد رفع تمایزات و تاکید بر اخوتی فراتر از قومیت و ملیّت دارد.
نقش صلح و همزیستی مسالمتآمیز در بازآفرینی حرکت احیاگرانه اسلامی با تکیه بر نظرات امام خمینی
حوزه های تخصصی:
صلح و همزیستی مسالمت آمیز از توصیه ها ی الهی در قرآن و از اهداف مهم انبیا، به ویژه پیامبر اسلام است. بر همین اساس، تحکیم و گسترش وحدت و اخوت در بین همه اقشار جامعه و ارتباط سالم با دیگر ملل، از اهداف اجتماعی اسلام محسوب می شود؛ به طوری که در حکومت اسلامی مدینه، پیامبر علاوه بر عقد اخوت میان مسلمانان مهاجر و انصار، پیمان نامه ها یی را با قبایل و اقوام یهودی، مسیحی و غیره امضا نمود تا با عمل به قانون اساسی حکومت اسلامی، صلح و همزیستی حکم فرما باشد. آن چه که از نظر اسلام اهمیت دارد، آرامش، امنیت، رفاه و زندگی انسانی و الهی به دور از تفرقه و اختلاف و ظلم پذیری است که در قالب آموزه ها ی دینی عرضه شده است. این آموزه ها ، همواره مورد توجه رهبران و مصلحین بزرگ مسلمان قرار داشته است. امام خمینی به عنوان یکی از همین رهبران که هدفی جز احیای اسلام ناب محمدی نداشت، ضمن تبیین مفهوم واقعی صلح، دولت ها و ملت ها را به صلح و زندگی مسالمت آمیز فرا می خواند. از منظر ایشان، نتیجه اتحاد و همبستگی اقوام و ملت ها با یکدیگر موجب پیروزی، اقتدار، خود کفایی و سازندگی می شود.
امام، سیاست جمهوری اسلامی را نه تنها قطع رابطه با دولت ها و قدرت های دیگر نمی دانست، بلکه بر تحکیم روابط حسنه و انسانی نیز تأکید داشت و معتقد بود تا زمانی که دولت های دیگر قصد تجاوز و دخالت و ظلم نداشته باشند، این رابطه برقرار می ماند. صلحی را که با سرپوش گذاشتن بر تجاوز و جنایت همراه باشد، صلح تحمیلی و دروغین می دانست و محکوم می نمود. از منظر ایشان، صلح و همزیستی مسالمت آمیز، تشویق جانیان و جنایتکاران به ادامه ظلم نیست؛ نیز معتقد بود، صلح هنگامی جایگاه اسلامی و انسانی خود را پیدا می کند که ملّت ها و دولت ها به حقوق خود قانع باشند. کلید این امر از نظر ایشان، ملاک قرار دادن قرآن برای تحقق صلح واقعی است. مجموعه آموزه ها ی مبتنی بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز که در کلام و سیره امام خمینی تجلّی یافت، رهیافتی برای بازآفرینی حرکت احیاگرانه اسلامی شد که پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب ادبیاتی جدید همچون«تمدن نوین اسلامی»، «سبک زندگی اسلامی»، ... بروز یافته است. این رویکرد اصیل که ریشه در مبانی اسلام ناب دارد، ایشان را از یک سو به عنوان نظریه پرداز احیاگری اسلامی مبتنی بر صلح و همزیستی به جهان بشریت معرفی نمود، و از سوی دیگر، موجد پدید آمدن مجموعه ای از قواعد و اصول لازم برای تحقق جامعه ای مبتنی بر این اصول گردید. این پژوهش با هدف بازشناسی رویکرد تمدن ساز اسلامی مبتنی بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز که در کلام و سیره امام خمینی دیده می شود، قصد پاسخ گویی به این سؤال را دارد: آراء و نظرات امام خمینی در موضوع صلح و همزیستی مسالمت آمیز چیست و چگونه می تواند به حرکت احیاگرانه اسلامی منجر شود؟ در پاسخ به سؤال فوق، این فرضیه مطرح شده: توانمندی بالای علمی و فقاهتی امام خمینی در شناخت و استخراج اصول همزیستی مسالمت آمیز نهفته در کلام وحی و احادیث، همراه با تجربیات عملی ایشان در تحقق این اصول، الگویی را فرا روی جامعه بشری برای تحقق حرکت احیاگرانه اسلامی قرار داد که می تواند به حرکت تمدن ساز نوینی منجر شود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، تلاش می نماید تا الگویی در این راستا تدوین نماید
اقتصاد لیبرال و مسئلة جنگ و صلح در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهه های آغازین سدة بیستم با جنگ و کشتارهای گسترده ای همراه بود اما، از دهة پایانی این سده، با اشاعة گفتمان جهانی شدن، فضای امنیت بین الملل تعدیل شده است. در این شرایط، تحلیل ها و نظریه های مختلفی درمورد آیندة امنیت بین الملل ارائه شد. این مقاله در نظر دارد به ارتباط دو متغیر «اقتصاد لیبرال» و «مسئلة جنگ و صلح» در عرصة بین الملل، از منظر سه مکتب مهم روابط بین الملل، بپردازد. از دیدگاه لیبرالیسم، اقتصاد لیبرال می تواند مانع بروز جنگ شود و پایداری صلح را تضمین کند. ازاین رو، در عصر جهانی شدن، احتمالاً جنگ به شدت کاهش خواهد یافت. اما رئالیست ها نه تنها اقتصاد لیبرال را مانعی در برابر جنگ نمی دانند بلکه آن را محرک جنگ تلقی می کنند. مارکسیست ها نیز اقتصاد لیبرال را ذاتاً مستعد جنگ افروزی دانسته اند. به نظر آن ها، با وجود نظام سرمایه داری، صلح و امنیت جهان همواره در معرض تهدید است. این مقاله درپی آزمون صدق و کذب دیدگاه های مکتب یا نظریة خاصی نیست، بلکه به بررسی تطبیقی رویکرد سه مکتب مذکور درمورد رابطة اقتصاد لیبرال و امنیت بین الملل تأکید دارد.
برابری: اساس حکومت قانون و صلح
حوزه های تخصصی:
مفاهیم حقوقی بسان زنجیره ای به یکدیگر وابسته اند و از این روی، بدیهی است در تحلیل کلان هر یک از آن ها از دیگر مفاهیم بی نیاز نخواهیم بود. حکومت قانون از نظریه های نوین حقوق عمومی و از مبانی آن به شمار می رود. وجود این نظریه موجب دگرگونی مفاهیم حقوق عمومی و نیز تعامل سهل تر آن ها با مفاهیم فلسفی و بین المللی شده است. بنابراین در تحلیل کلان حقوق بنیادین یا صلح، به عنوان مفاهیمی کلیدی، ناچار از تبیین ارتباط آن ها با حکومت قانون خواهیم بود.
تحقق حکومت قانون به عنوان یکی از شاخص های جامعة مدرن مستلزم تحقق عناصری است که آن را تشکیل می دهند. یکی از این عناصر حمایت از حقوق بنیادین است که بسیاری از اصول حاکم بر حقوق عمومی را توجیه می کند. در عین حال، حمایت از حقوق بنیادین خود نیازمند مقدماتی است که برابری و امنیت حقوقی از آن جمله اند. در این میان برابری نقش بسیار مهم تری را ایفاء می کند. زیرا در عرصة داخلی فقدان برابری به حمایت از حقوق بنیادین آسیبی عمده وارد می آورد و در عرصة حقوق بین الملل نیز با تحقق صلح و شیوه های گوناگون تقویت آن ارتباط می یابد.
اما چرا از میان عناصر حکومت قانون برابری را برای تحلیل ارتباط با مفاهیم دیگر برگزیده ایم؟ به یقین کارکرد چند جانبة برابری و ارتباط عمیق آن با دیگر مفاهیم دلیل عمدة این گزینش قلمداد می شود. می دانیم که اصل برابری در حقوق عمومی به مثابة ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی به کار گرفته می شود. کارکرد دوگانة برابری در حکومت قانون و نیز عدالت اجتماعی به گونه ای است که می توان گفت که این نهاد به مثابه پل ارتباطی عناصر تشکیل دهندة حکومت قانون و عدالت اجتماعی به شمار می رود. ارکان تشکیل دهندة برابری در سطح بین المللی نیز نمود می یابند و کارکرد داخلی اصل برابری در داخل دولت - کشورها می تواند به مثابه الگویی برای اعضای جامعه بین المللی قرار گیرد. بی گمان، روابط مبتنی بر برابری در رابطةدولت - کشورها به تقویت صلح منتهی خواهد شد. پس برابری به عنوان عنصری بنیادین می تواند در ارتباط میان حکومت قانون و صلح نیز در جامعه و در سطح کلان بین المللی مؤثر باشد.
بنابراین، پرسش اساسی ما در این مقال این خواهد بود که در وهلة نخست جایگاه برابری در حکومت قانون کجاست. در وهلة دوم به کارکرد برابری به عنوان برآیند عدالت اجتماعی می پردازیم و ارتباط آن را با حکومت قانون می کاویم. بدیهی است که تطبیق برابری و عدالت اجتماعی در حقوق غرب و حقوق اسلامی در این رهگذر بی فایده نخواهد بود. سرانجام تبیین ارتباط دو مفهوم فوق با صلح و نقش برابری به عنوان حلقة واسط آن ها بخش پایانی این تحلیل را تشکیل خواهد داد.
تحلیل اصالت صلح یا جنگ در سیاست خارجی دولت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در خصوص سیاست خارجی دولت اسلامی، هریک از نظریاتی که اصالت را به صلح یا جنگ داده اند دچار ابهام ها و اشکال های جدی هستند. بدین روی، نوشتار حاضر کوشیده است تا با بهره گیری از منابع معتبر اسلامی، به ویژه آیات و روایات و نیز مدد گرفتن از کلام فقها و مفسران، پس از بررسی اجمالی دیدگاه های مذکور، اثبات کند که هیچ یک از این اصول نمی تواند راهگشای دولت اسلامی برای تدوین سیاست خارجی و تعیین محدوده ها و ضوابط حاکم بر سیاست خارجی باشد. و چون اصالت جنگ یا صلح، اصالتی ذاتی و اولی نبوده و تابع قواعد و احکام دیگر است، ناگزیر باید اصل مبنایی حاکم بر جنگ و صلح را یافت. این نوشتار درصدد اثبات این ادعاست که اصل تحقق عبودیت خداوند می تواند مبنایی برای تعیین چارچوب ها و ضوابط دقیق سیاست خارجی دولت اسلامی، از جمله تعیین ضوابط و محدوده های احکام و قواعد مربوط به جنگ و صلح باشد.
نقد آرای فایرستون درباره آیات جهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق آرای خاورشناسان درباره معارف قرآنی و نقد علمی دیدگاه های آنان، ضرورتی انکارناپذیر برای ما مسلمانان است. در پژوهش حاضر تلاش شده است دیدگاه های فایرستون درباره آیاتِ جهاد، نقل، تحلیل و نقد شود. تحقیقات فایرستون درباره این موضوع، از پژوهش بسیار او در منابع اسلامی حکایت دارد. نکته محوری دیدگاه او درباره آیات جهاد، توجه دادن به تناقض این آیات با یکدیگر، در جواز و منع جنگ و چندگانگی روش پیشنهادی قرآن در برخورد با دشمنان اسلام است. بی توجهی به سیاق آیات، دخالت ندادن زمینه های نزول آیه و استفاده نکردن از کلام معصومان سبب شده است فایرستون در میان آیات جهاد به تناقض قائل شود
پدیدارشناسی صلح در اندیشه انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران ادبیات سیاسی جدیدی در اواخر قرن بیستم با عنوان ورود اسلام سیاسی به عرصه عمومی به وجود آمد. بازنمایی انقلاب اسلامی با رویدادهایی چون گروگان گیری در سفارت آمریکا، جنگ هشت ساله، حمایت ایران از حزب الله و حماس، طرفداری از جنبش های اسلامی، نفی اسرائیل، نقد غرب و سرمایه داری، ضدیت با رژیم های استبدادی عربی، تلاش برای ناکام گذاشتن آمریکا و ناتو در خاورمیانه، نفوذ داشتن در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین، حمایت از انقلاب در یمن و بحرین و ... چهره ای خشونت طلب، جنگجو و تروریست از ایران در اذهان منطقه و جهان شکل داده است. این پژوهش سعی دارد با تعلیق آگاهی، شکاکیت و فرا رفتن از قصدیت های قدرت در منطقه و جهان به تفسیر و تحلیل جهان زیست اندیشه انقلاب اسلامی که ریشه در سنت ایرانی اسلامی دارد، بپردازد و نشان دهد که رگه های صلح طلبی، آبادانی، مشارکت مردم و گرایش به امنیت و ثبات در سازه ها و ساختار سیاست ایرانیان بعد از انقلاب وجود دارد. برای این منظور با استفاده از روش کیفی پدیدارشناسی و با ارجاع به متن قانون اساسی و درآوردن پدیدارهای اسلامی، شیعی، انقلابی، ملی و انسانی به واکاوی صلح خواهی ایرانی خواهیم پرداخت.
راهکار امام خمینی(ره) برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
این مقاله راجع به راهکاریی بر اساس چهارچوب نظری متخذ از حدیث نبوی که از جانب امام خمینی ( ره )شرح شده است، با روش توصیفی تحلیلی ارائه می شود. بر اساس تفسیر انسان شناسانه حضرت امام از این حدیث، انسان دارای سه بعد بینشی و عقلی، گرایشی و ارزشی، کنشی و رفتاری می باشد. به همین دلیل راهکار امام برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت دارای سه بعد است که عبارتند از: در بعد اول، معطوف به این نکته است که آتش خشونت و غضب، قادر است که اعتقاد و ایمان انسان را پوچ و به خاکستر تبدیل کند. در نتیجه هر چه ایمان و اعتقاد انسان فزونی گیرد، آتش خشم و غضب نیز فروکش کرده و جهان از صلح و امنیت بیشتری برخوردار می شود. در بعد دوم، معطوف به تقویت جنود عقل در انسان، جامعه و دولت، از جمله رأفت، رحمت، اخوت، محبت، شجاعت و پرهیز از جنود جهل شامل قساوت، خشم، خشونت، ترس، ضعف نفس، حب نفس و حب دنیاست. بنابراین هر مقدار جنود عقل در انسان، جامعه و دولت تقویت و جنود جهل تضعیف شود، جهان امن تری خواهیم داشت. در بعد سوم، امام دو راهکار ارائه می کند؛ راهکار علمی و راهکار عملی. راهکار علمی امام، تفکر در آفات و مفاسد اعتقادی، اخلاقی و عملی خشونت است؛ چون ایشان استعاره آتش را برای غضب و خشونت به کار می برد. به عنوان راهکار عملی می فرماید قبل از آنکه آتش غضب و خشونت شدت گیرد، مکانی که اسباب غضب و خشونت در آنجا تدارک شده را ترک کند، در غیر این صورت تغیر وضعیت بدهد. از آنجا که نگاه اسلام به فرد انسان یک نگاه مکمل و منسجم است، این سه بعد، دارای انعکاس مستقیم در سطوح و ابعاد مختلف جامعه است. به این ترتیب امام با نکته سنجی دقیق و مبتنی بر معارف فلسفی، اخلاقی و فقهی، بحران خشونت، ریشه های بحران، وضع مطلوب، و روش گذار از وضع نامطلوب به وضع مطلوب را در ساحات گوناگون حیات بشری تبیین می کند. نمونه عینی این تفکر، در انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، دفاع مقدس و پس از آن پیش چشم جهانیان است.
دین و صلح بین المللی: با اشاره به نقش هنجارهای اسلامی در صلح بین المللی
حوزه های تخصصی:
از دهه های پایانی سده بیستم نشانه های تقویت جایگاه دین در تئوری روابط بین الملل نمایان تر شده است. از یک سو، واقعیت روابط بین الملل تحت تأثیر کارگزارانی قرار گرفته که با گرایش های دینی وضع موجود را به چالش می کشند و از سوی دیگر، در عرصه نظری نیز جریان مسلط روابط بین الملل آماج چالش های معرفت شناختی ای قرار گرفته که بر ضعف و ناکارآیی عقل گرایی، پوزیتیویسم، و ماتریالیسم در رسیدگی به مسایل و مشکلات روابط بین الملل تأکید می کنند. یکی از موضوعات مهمی که پرداختن به آن در تئوری روابط بین الملل ضرورت دارد، رابطه بین دین و صلح بین المللی است. سؤال اصلی مقاله این است که دین در ایجاد صلح و امنیت بین المللی چه نقشی دارد و بالاخص هنجارهای اسلامی چگونه می توانند به استقرار صلح بین المللی کمک کنند. در پاسخ، ایده استفاده از دین به مثابه عامل برقراری صلح مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان، به عنوان مطالعه موردی به برخی هنجارهای صلح گرا در دین اسلام اشاره خواهد شد. این مقاله به لحاظ نظری، به جریان انتقادی روابط بین الملل اتکا دارد و از این رو منتقد جریان های فکری پوزیتیویست است.
جنگ مقدمه صلح؛ تناقض اندیشه و عمل گروه های اسلام گرایان رادیکال معاصر در تحقق آرمان شهر
حوزه های تخصصی:
دوگانه صلح و جنگ همواره در سطوح مختلف، مساله نظری و عملی بشر بوده است. در این میان، آموزه های دینی و مذهبی نیز توصیه هایی برای دو سر این طیف داشته اند. بر این اساس، برخی بر وجوه رحمانی دین و برخی نیز با تقسیم بندی های دوگانه حق و باطل و خودی و غیرخودی بر استفاده ابزاری از خشونت و جنگ جهت تحقق اهداف اجتماعی و سیاسی خود تاکید کرده اند. در این میان، و در دوران معاصر، اسلام گرایان رادیکال خشونت را مقدمه صلح دانسته اند. از نظر آنان، آرمان شهری که در آن مومنان در آرامش و صلح به شکوفایی و سعادت نائل می شوند، با توسل به نابودی هرآنچه که هست، محقق خواهد شد. مقدمه وصول و تحقق این آرمان شهر جذاب، خشونت و جنگ می باشد.بنابراین حذف همه عوامل مخل و بن بست های موجود در مسیر تحقق آرمان شهر با استفاده از زور و خشونت از جمله تاکیدات آنها در نظر و عمل بوده است. اما سوال این است که خشونت تا کجا مجاز است؟ توان جامعه و آحاد آن در پیگیری خشونت جهت تحقق صلح تا کجاست؟ چه تضمینی وجود دارد که جنگ و خشونت به هدف تبدیل نشود؟ در کدام مرحله از تاسیس جامعه مطلوب، خشونت فروکش می شود؟ خشونت های گسترده گروه های اسلام گرای رادیکالی مانند القاعده و دولت اسلامی – موسوم به داعش - نمونه ای از این دست تلاش های بشری است که وعده تحقق جامعه مومنان را با ابزار جنگ و ستیز ممکن می داند. در این مقاله ضمن بررسی آرای تاثیرگذار در گسترش خشونت از سوی این گروه ها، وضعیت تناقض آمیز «مقدمه بودن» جنگ برای صلح به بحث گذاشته می شود.
عوامل مؤثر بر شکل گیری افراط گرایی سلفی در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی و افراطی گری خشونت آمیز ناشی از آن، که به یکی از پدیده های تهدیدکننده صلح در جهان تبدیل شده است، همچون هر پدیده دیگر در جوامع انسانی، حاصل علل مختلف در حوزه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. بنیادگرایی و افراطی گری، تنها خاص جهان اسلام نبوده و در میان دیگر ادیان نیز دیده می شود. اما به طور ویژه در جهان امروز، بنیادگرایی و افراطی گری سلفی اسلامی است که با وجوه خشونت آمیز خود برجسته شده و صلح جهانی را تهدید می کند، به طوری که با وجود آن، آرمان جهانی عاری از خشونت، در حال حاضر دست نیافتنی به نظر می آید. هدف این مقاله که با روشی تاریخی- توصیفی به انجام رسیده است، آن است که نشان دهد که عوامل ایجاد این نوع افراط گرایی بر خلاف آنچه در رسانه های داخلی و خارجی تبلیغ می شود، تنها خارج از جهان اسلام بویژه غرب و یا تنها در میان اهل سنت در جهان اسلام نبوده است. از این رو پرسش اصلی مقاله این است که علل شکل گیری افراط گرایی سلفی چیست و این علل چه تاثیری بر صلح جهانی داشته است؟ نتیجه کلی مقاله نیز آن است که مجموعه عوامل داخلی و خارجی در حوزه های مختلف در تعامل و تقابل با یکدیگر موجب شکل گیری افراط گرایی سلفی خشونت ورز شده است که پیامد آن، دور بودن صلح جهانی در آینده ای نزدیک برای جامعه بشری است.
بنیان های صلح و همزیستی در اندیشه اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه صلح و جنگ در اسلام می پردازد. گروهی از مسلمانان با استناد به آیات متعدد قرآن در مورد جهاد، بر اصالت جنگ در روابط با دیگران تأکید دارند که این نوع نگاه را می توان در بین جریانات سلفی تکفیری و وهابی جهادی و جریاناتی همچون القاعده و داعش بخوبی مشاهده کرد اما در مقابل این نگرش، بخشی از متفکران مسلمان با نقد دیدگاه مذکور بر اصالت صلح در اسلام تاکید می کنند که این مقاله به بررسی بنیان های معرفتی کلامی، عرفانی و فقهی آنها می پردازد.سؤال اصلی این پژوهش آن است که: اولویت دادن به صلح در اندیشه متفکران مسلمان مبتنی بر کدامین بنیان های نظری می باشد؟ این مقاله با روشی تحلیلی تلاش می کند به این سؤال براساس اندیشه های امام خمینی به عنوان یک اندیشمند بزرگ مسلمان، معمار و تئوریسین انقلاب اسلامی در ایران پاسخ دهد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که اصالت صلح مثبت و همزیستی مسالمت آمیز در روابط بین المللی دارای بنیا ن های محکم انسان شناسانه، کلامی، عرفانی و فقهی در اندیشه سیاسی اسلام می باشد.
محدودیت های گفتمان اعتدال گرایی در ایجاد صلح منطقه ای (با تاکید بر روابط ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس)
حوزه های تخصصی:
با شروع به کار دولت یازدهم، اعتدال گرایی به گفتمان غالب در عرصه سیاست خارجی ایران تبدیل گردید. سؤال پژوهش حاضر بر این مبنا قرار گرفته است که گفتمان اعتدال گرایی به چه معناست؟ و این گفتمان در بهبود مناسبات ایران با شورای همکاری خلیج فارس و متعاقبا برقراری صلح و ثبات در خاورمیانه و ایجاد منطقه عاری از خشونت با چه موانع و محدودیت هایی مواجه می باشد؟ این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول و ثانویه، گفتمان اعتدال گرایی را تلفیقی از آرمان گرایی و واقع گرایی تعریف می کند که توازن و تعادل بین آنها دال مرکزی این خرده گفتمان را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر همچنین با ترکیب رهیافت نظری سازه انگاری و «مجموعه امنیتی منطق های» استدال می کند که در حال حاضر، تحت ژئوپلتیک جدید خاورمیانه، نخبگان سیاسی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یکدیگر را به عنوان «دیگری» در نظر گرفته که برآیند آن شکل گیری برداشت ها و ادراکات متفاوت از مقوله امنیت در منطقه می باشد. چنین برداشت هایی منجر به «معضل امنیتی» شده و در نهایت، دولت های مذکور را به سمت اتخاذ رهیافت های متعارض جهت تأمین صلح و ثبات منطق های رهنمون ساخته است. پیامدهای چنین رویکردی تاکنون، با توجه به بهم پیوستگی امنیت کشورهای منطقه، تشدید تنش ها، رقابت ها، خصومت ها و در آخر افزایش خشونت ها و واگرایی بین این کشورها بوده است.
مارتین بوبر و انسان شناسی صلح
حوزه های تخصصی:
صلح و دوستی حقیقی بین انسانها مستلزم فراتر رفتن از مصلحت جویی های گذرا و آنی، و عمل براساس پشتوانه ای اعتقادی و نیز ایمانی ژرف و عمیق است. از دیرباز انسانها در قالب ادیان و اندیشه های مختلف به صلح اندیشیده اند و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند. در دوران مدرن، گسستن از مقتضیات و الزامات اعتقادی دوران گذشته، سبب تلاش برای بازاندیشی در مبنای پیوند و ارتباط بین انسانها شده است. ضرورت این امر در آن است که، به تعبیر اندیشمندانی همانند دورکیم، نوع همبستگی بین افراد دگرگون شده است. با آنکه جریان عمومی و کلی برای همبستگی بین افراد در دوران مدرن، مبنایی غیردینی و غیرالهیاتی داشته است، اما هنوز هم اندیشمندان و آموزه هایی بوده و هستند که تعلّق خاطر انسانها به یکدیگر را بر پایه مبانی دینی و الهیاتی استوار نموده اند. چنین آموزه هایی سعی دارند نسبت جدید میان انسانها با یکدیگر را بر اساس رابطه ایشان با خداوند و امر قدسی بازتعریف کنند. مارتین بوبر از کسانی است که در دوران جدید با بیان نسبت های میان فرد و دیگری، و نیز فرد و خداوند، به چنین ارتباطات و پیوندهایی می اندیشد. مهم ترین مبنای مورد تأکید وی آن است که برای تحقق نسبت و ارتباط درست بین هر یک از اینها باید از نگاه ابزارگونه دست کشید. ارتباط حقیقی انسان با دیگری، در ذیل نسبتی که وی با خداوند دارد، باید همنوع خویش را به مثابه غایتی در خود ببیند؛ آن گونه که کانت نیز این گونه می انگاشت. بالطبع هر نوع نگرش ابزارانگارانه نسبت به آدمی مانع از تحقق این امر خواهد شد. دیدگاه بوبر بر وجه وجودشناختی ارتباط بین انسانها تأکید دارد و گفتگو را رکن رکین چنین رابطه ای می انگارد. او برای تبیین منظور خویش از دو نوع رابطه من-تو و من-او یاد می کند که نوع و جهت گیری من، در هرکدام از اینها با دیگری متفاوت است. تلقی دیگری، در مقام تو، نگرشی وجودشناسانه و بالاستقلال است که با نوعی گشودگی به دیگریِ متفاوت با من، هم به شناخت اصیلی از طرف مقابل می رسد و هم شناخت من از خودم را تکامل می بخشد.