مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
صلح
حوزه های تخصصی:
امروزه در ادبیات روابط بین الملل در هنگام بحث در باب تبیین رفتار دولتها در کنار مبارزه برای قدرت و مبارزه برای ثروت به مبارزه برای شناسایی نیز اشاره می کنند. در بافت معنایی مبارزه برای شناسایی، دولتها در راستای مورد شناسایی قرارگرفتن و پذیرفته شدن حق حیات (شناسایی حداقلی) و لایه های مختلف هویتی خود از جمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش می کنند. با توجه به اینکه اگر شناسایی مد نظر دولت به طور مسالمت آمیز محقق نشود، مبارزه برای شناسایی وضعیت خشونت باری به خود گرفته و شرایط منجر به جنگ را ایجاد می کند، در صورت وجود سازوکارهایی که شناسایی را به طور مسالمت آمیز محقق کنند، این سازوکارها می توانند به مثابه نیروهای تقویت کننده بنیادهای صلح در عرصه بین المللی عمل کنند. بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا سازوکارهای شناسایی در سطح بین المللی وجود دارند که شناسایی درون آنها به صورت مسالمت آمیز محقق گردد؟ در پاسخ به این سؤال تلاش شده است تا مفهوم سازی نظری در باب سازوکارهای شناسایی صورت گیرد. بنابراین به لحاظ روشی، مقاله حاضر پژوهشی مبتنی بر تحلیل نظری و ایده پردازانه درباره سازوکارهای شناسایی است که تلاش می کند تعریفی از سازوکارهای شناسایی ارائه دهد و مصداق های عینی این مفهوم در سیستم بین المللی را تعیین کند. مراد از سازوکار، هرگونه ترتیبات و روابطی است که شناسایی را به صورت مسالمت آمیز محقق می کنند. در این نوشتار سعی شده است با توجه به تقسیم بندی مبارزه برای شناسایی به شناسایی حداقلی و حداکثری، سازوکارهایی برای تحقق شناسایی در این دو حوزه بازشناسی یا تعریف شود.
تبیین بنیادهای جغرافیایی صلح در خاورمیانه (مطالعه موردی: ایران، ترکیه و عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
79 - 102
حوزه های تخصصی:
امنیت و به موازات آن همزیستی و صلح که از دیرپاترین موضوعاتی بوده که ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، ضرورت برقراری آن در دوره مدرن و به طور ویژه در سده بیست و یکم بیش از هر زمانی برای خاومیانه غرق آشفتگی احساس می شود. این موضوع (یعنی صلح) تاکنون از ابعاد گوناگونی مورد توجه واقع شده، در این پیوند، پژوهش حاضر تلاشی علمی است تا برقراری صلح و همزیستی بین واحدهای سیاسی را از بعد تازه و آن هم جغرافیایی درمنطقه خاورمیانه و بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی وروش توصیفی - تحلیلی برای درک بهتر مسئله بنیادهای جغرافیایی مؤثر بر صلح را بررسی کرده و سرانجام اقدام به تحلیل داده ها کرده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که جغرافیا؛ موقعیت جغرافیایی، بنیادهای فرهنگی، همسایگی و حتی ایدئولوژی را نیز به نوعی تعیّن می دهد، جغرافیا همچنین نقاط قوت و ضعف را هم شکل داده و مثلث (ایران، ترکیه و عربستان) مورد پژوهش را به سمت اهداف و منافع مشترک هدایت می کند. از این مرحله به بعد این سازه های سیاسی هستند که با تشخیص درست خود باید اهداف و منافع مشترک را مشخص کنند و به سمت همزیستی و همگرایی و سرانجام صلح گام بردارند.<br /> <strong> </strong><br />
Geopolitics of Regionalism; Moving towards Regional Integration as a Means for Lasting Peace and Stability in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
280 - 293
حوزه های تخصصی:
From emergence of ancient civilizations in pre-history era to the dawn of early 21st century in contemporary history, the world has witnessed a variety of ways according to which members of international community tried to solve their disputes and find peaceful solutions for their conflicts. However, a very recent mechanism, which proved to be fruitful, is moving towards integration and convergence within the region they belong to. <br />Defining and drawing the lines of common interest is the first step in this long road. It is the objective of this paper to explore that how moving towards regional integration based on geographical closeness, cultural interaction, and economic cooperation can create the framework for a geopolitics in the Middle East leading to a new regional subsystem in international system ending decades of bloody wars and costly destruction and promising a better future with peace, stability and welfare for its nations. The paper also argues that a minimum level of mutual understanding, mutual trust, and political will, and less intervention by outsiders are among necessary preconditions for this process to begin. The paper finally evaluates the challenges facing this approach from an Iranian perspective. <br /> <br />
جایگاه میانجی گری مبتنی بر اخلاق سازمان ملل متحد در بحران های سوریه و یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل و فصل اخلاقی و صلح آمیز مناقشات به معنی حل منازعات بین المللی بدون رجوع به زور است. این روش در بردارنده روش های علمی است، که طی آن مناقشات دولت ها و گروه ها در وظایف و حقوق اساسیشان می تواند مورد حل و فصل قرار گیرد (از قبیل: مذاکره، میانجی گری، سازش، مساعی جمیله و داوری). هنگامی که صحبت از حل مناقشه ای می شود، غالباً تلاش یا کوشش هایی مدنظر است که در صورت به بن بست رسیدن، حالت جنگی یا وجود احتمال های قوی مبتنی بر وقوع جنگ صورت می گیرد. در این مقاله حل و فصل اخلاقی مناقشات بین المللی از طریق اخلاق میانجی گری توسط سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل متحد و شورای امنیت با رویکرد تحولات و بحران های اخیر رخ داده در دو کشور سوریه و یمن مورد مطالعه قرار می گیرد. نقش اخلاقی سازمان ملل در پایان دادن به منازعات و بحران های بین المللی انکارناپذیر است اما سؤالی که مطرح می شود چگونگی برخورد اخلاقی سازمان ملل در پایان دادن به این بحران ها است و این که تا چه حدی دولت های بزرگ جهانی در تصمیمات سازمان ملل متحد مؤثر هستند؟ سؤالی که سعی می شود در این رساله با در نظر گرفتن تمام جوانب به آن پاسخ داده شود.
مقاومت در آستانه مرز، الگویی برای تحلیل فتوحات اعراب مسلمان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۶)
27 - 48
حوزه های تخصصی:
فتح ایران از سوی اعراب مسلمان یکی از مهم ترین تحولات تاریخ ایران است. ایران در طول دو دهه کاملاً تسخیر شد و استقلال کشور از بین رفت و دولت ساسانی سقوط کرد. هنور پرسش های بسیاری درباره ی این سقوط و دلایل و چگونگی آن وجود دارد. در این نوشتار تلاش می شود الگویی نوین برای تحلیل روند فتوح ارائه گردد روش این پژوهش کتابخانه ای و بر اساس منابع اصلی فتوح در ایران است. پرسش اصلی این است که آیا فتوحات در ایران از الگوی خاصی پیروی نموده و قابلیت ارائه در قالب یک نظریه دارد؟ پرسش فرعی هم ناظر به چگونگی فتح شهرها است. آیا بیش تر به جنگ بوده است یا به صلح؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه این نوشتار شکل می گیرد. ایران به هشت منطقه تقسیم می شود. در مرزهای این مناطق شاهد بیش ترین مقاومت نظامیان ایرانی هستیم و از آن با نام مقاومت در آستانه مرز یاد می کنیم. با شکسته شدن مرز پیش روی اعراب مسلمان با سرعت بیش تر و جنگ کم تر انجام می شود. نتیجه آن که درگیری ها بیش تر از سوی نظامیان است و عموم مردم کم تر در صحنه های جنگ حضور دارند. فهم سرعت و چگونگی فتوح اعراب مسلمان در ایران تابعی از فهم این الگو است.
قانون وابستگی متقابل؛ بنیانی برای صلح در دین بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
33 - 52
قانون «وابستگی متقابل پدیده ها» به عنوان آموزه ای بنیادین در آیین بودا، هم با رویکرد وجودشناختی قابل بررسی است و هم با رویکرد معرفت شناختی. به لحاظ وجود شناسی، نظریه ای است برای توضیح ماهیت و روابط وجود، صیرورت، هستی و واقعیت غایی؛ بدین معنا که تمامی وضعیت ها متوقف بر حالات و وضعیت های پیشین هستند و خود این حالات و وضعیت ها نیز به نوبه خود ایجادگر دیگر امور هستند؛ اما به لحاظ معرفت شناسی، نظریه ای است درباره چگونگی کسب معرفت در رابطه با وجود، صیرورت، هستی و واقعیت. این قانون می تواند دارای ارتباط وثیقی با صلح و همزیستی باشد؛ با این توضیح که اگر انسان ها به واقعیت ارتباط متقابل تمام اجزای جهان آگاهی داشته باشند، خواهند دریافت که کنش هایشان نسبت به دیگران درواقع در ارتباط با خودشان است. این مطالعه به روش توصیفی و تبیینی در پی بررسی اضلاع و ابعاد این اصل است.
بنیان های طبیعی صلح و دوستی در آیین نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین نوروز یکی از آیین های سنتی ایرانیان است که بر اساس نظم و بنیان طبیعی استوار شده است. این بنیان طبیعی هم واجد ویژگی های طبیعی است و هم از مشخصهٔ اجتماعی برخوردار است. در عین حال بنیان های طبیعی نوروز زمینه ساز صلح و دوستی در رابطهٔ میان انسان و طبیعت و انسان با انسان است. این بنیان ها عبارت اند از: آغاز، پایان، تنوع و شادی بخشی، زندگی، حیات، چرخه(اکوسیستم)، همگونی با طبیعت، ارزش(نه بهای) طبیعت و ریتمیک بودن زمان. بنیان های طبیعی به ابعاد اجتماعی زیست بشر یعنی صلح و دوستی کمک می کنند. این مقاله بر این باور است که با درک نوروز از منظر طبیعی می توان به بسیاری از ابعاد زیست انسان ایرانی در سیر تاریخی آن رسید؛ زیرا آیین نوروز از گذشته تداوم داشته و این تداوم نوعی معنای طبیعی و اجتماعی را با خود به همراه داشته که در طی دوران زیست انسان ایرانی همراه زندگی ایرانیان بوده است. آیین نوروز در عین داشتن وجه پیوستاری زیست ایرانی و نوعی همگونی و همبستگی فکری، از بنیان های طبیعی برخوردار است که امکان تسرّی و پذیرش در آن، فراوان است و نگاه خاص گرایانه ندارد که مانع همزیستی و پذیرش و دوستی میان ایرانیان و غیرایرانیان باشد. این به نوعی راز ماندگاری نوروز نیز محسوب می شود.
نقد نظریه مدرن صلح (به سوی نظریه کلاسیک صلح مبتنی بر تاریخ ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح در دنیای مدرن محصول مدیریت و هماهنگی هایی است که بر ترس از نتایج کاربرد قدرت نظامی استوار است. این نظریه ساده و موسع، مفروض اصلی مطالعات صلح در رشته حقوق و روابط بین الملل در قرن بیستم بوده است. اما در این مقاله ادعا می شود که نظریه مدرن صلح (استقرار نظم بر پایه قدرت اجبار و ملاحظات ناشی از ترس) مرتبط با تجربیات تاریخی و واقعیت «صلح» نیست، بلکه آنچه بیشتر به واقعیت صلح ارتباط دارد و زیسته تر است، نظریه کلاسیک صلح است که برخلاف تصورات مدرن از صلح، می گوید صلح مشخصه دولت ها نیست، بلکه مشخصه اجتماعات است. در برابر تصور امروزی از صلح، فرضیه ای که می کوشیم آن را معقول و بین الاذهانی سازیم عبارت است از صلح به عنوان توان و کارکرد یک اجتماع تاریخی ]یا تمدن[ برای تلطیف و قابل زیست ساختن مناطق پیرامونش از طریق گسترش فرهنگیِ ناهشیارِ خود. یافته تحقیق آن است که ایران از معدود اجتماعات تاریخی است که کارکردهای مطابق با نظریه کلاسیک صلح را در سراسر تاریخ خود بروز داده و از این رو شایسته است که همین اصل یعنی نظریه کلاسیک یا ماقبل مدرن صلح، اندیشه راهنمای سیاست خارجی ایران باشد؛ اندیشه ای مرکزی که می گوید ایران در طول تاریخ خود، بیشتر با گسترش یابیِ اجتماع و فرهنگش مشخص می شده است تا با درگیری ها و اشتغالات دولت خود. دولت در ایران اغلب مواقع ضعیف و اجتماع ایرانی همواره قوی بوده است. به عبارتی، گسترش تفاهمات ناهشیار، کارکرد تاریخی اجتماع ایرانی در منطقه پیرامونیش بوده است و همین باید اندیشه پایه سیاست خارجی ایران باشد. سیاست خارجی ایران باید همین گرایش تاریخیِ اجتماع ایرانی، همین گسترش طلبی ناهشیار را آیینگی کند و خود را معمار طرح های بلند تصور نکند. اوج موفقیت دولت ایرانی در سیاست خارجی آن است که زیاد به چشم همسایگان نیاید.
بازدارندگی حقوق بین الملل کیفری و تأثیر آن در جوامع انتقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق کیفری و جرم شناسی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
119 - 143
حوزه های تخصصی:
با اینکه حقوق بین الملل کیفری به دنبال تحقق اهداف مختلفی است، در بین این اهداف، بازدارندگی اهمیت عمده ای دارد. این اهمیت به دلیل ارتباط بازدارندگی با مسئله صلح و امنیت بین المللی است. این فرض وجود دارد که اجرای عدالت کیفری بین المللی می تواند مانع از ارتکاب جرایم بیشتر شود و به این ترتیب به حفظ صلح و امنیت بین المللی منجر شود. در این نوشتار ضمن بررسی نقش بازدارندگی حقوق بین الملل کیفری، تأثیر آن در تحقق صلح و ثبات در جوامع انتقالی ارزیابی می شود. فرضیه قابل طرح آن است که اثر بازدارنده حقوق بین الملل کیفری کمتر از آن چیزی است که ادعا می شود. با توجه به مشکلات پیشِ رویِ جامعه بین المللی در جلوگیری از ارتکاب جرایم بیشتر، صرف اتکا بر بازدارنده بودن حقوق بین الملل کیفری و تلاش جهت ارتقای شدت و به ویژه قطعیت مجازات ها کفایت نمی کند، بلکه باید به سایر سازوکارهای موجود در جوامع انتقالی جهت تحقق بازدارندگی و کاهش نرخ ارتکاب جرایم بین المللی و در نتیجه تحقق صلح و امنیت بین المللی توجه کرد.
سرمایه اجتماعی و امنیت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
113 - 128
حوزه های تخصصی:
تاثیر برخورداری جوامع از سرمایه اجتماعی بر امنیت داخلی بوسیله تحقیقات مختلف نشان داده شده است. اما آیا می توان رابطه ای میان سرمایه اجتماعی و امنیت بین المللی نیز یافت؟ به منظور یافتن پاسخ این پرسش در مرحله اول با استعانت از مفهوم "جامعه بین الملل"، وجود سرمایه اجتماعی در این "جامعه" را مورد بررسی قرار داده ایم. نقش اعتماد و هنجارهای موجود در جامعه بین الملل در افزایش همکاری و کاهش منازعات نظامی نمودی از تاثیر سرمایه اجتماعی بر امنیت بین الملل است. اما آیا برخورداری جوامع در سطح داخلی از سرمایه اجتماعی نیز رابطه ای با امنیت بین الملل دارد؟ به منظور بررسی این رابطه از متغیر واسط توسعه اقتصادی کمک گرفتیم. آنچه از این بررسی حاصل شده است رابطه مستقیم (اما نه لزوماً خطی) بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی از یک سو و توسعه اقتصادی و امنیت بین الملل از سوی دیگر است.
اصالت صلح در اندیشه سیاسی اسلام و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
671 - 689
حوزه های تخصصی:
صلح و هم زیستی مسالمت آمیز انسان ها و ملت ها با یکدیگر، هم در درون مرزها و هم در عرصه نظام بین الملل از ضرورت های ارکان پایدار تمدن بشری و منطبق بر فطرت و طبیعت بشر در طول تاریخ بوده است. اسلام، آیات متعدد قرآن کریم، اندیشمندان و فقهای جهان اسلام نیز بر اصالت صلح در روابط جوامع و ملت ها تأکید و توجه جدی دارند. با توجه به تأثیر مستقیم اصول شریعت اسلام در شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران و تدوین قانون اساسی و اصول سیاست خارجی، همان گونه که ملاحظه می شود، در طول بیش از سه دهه حیات جمهوری اسلامی، روابط ما با سایر ملت های دنیا تا حدودی رفتاری صلح آمیز و مبتنی بر احترام متقابل بوده و به اصالت صلح در اسلام و به تبع آن در سیاست خارجی، به عنوان اصلی مسلم و بدیهی توجه جدی شده است. دولت مردان در ایران همواره دو رویکرد متفاوت نسبت به اصل صلح در این مدت به جامعه جهانی عرضه کرده اند که یکی پذیرفته شده و دیگری نادیده انگاشته شده است.
تبیین جایگاه حقوق بشر و آموزش صلح در برابر تروریسم
با گذشت قریب به 40 سال از پایه گذاری روز جهانی صلح همچنان شاهد به وجود آمدن عوامل ناقض صلح در مقیاس جهانی هستیم. زمانی بحث بر «صلح منفی» بود، اما امروزه صلح مثبت یا ایجابی بیشتر مدنظر است و صلح صرفاً به معنای نبود جنگ نیست. بحث «دیدن» یا به حساب آوردن موجودیت ها یا افراد، بسیار مهم است. زمانی که برخی از افراد یا موجودیت ها احساس می کنند که دیده نمی شوند، تلاش می کنند تا خود را نشان دهند ولو با اقدام های خشونت آمیز یا تروریستی. بنابراین، بخش عمده ای از تقصیرات متوجه جامعه (اعم از ملی یا بین المللی) می شود. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حقوق بشر و آموزش صلح در برابر تروریسم می باشد و از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به همراه استدلال قیاسی و استقرائی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. آنچه بعنوان یافته و نوآوری می توان به آن اشاره داشت این است که امروزه تنها جنگ، دشمن صلح نیست؛ بلکه بیسوادی، بی احترامی به عقاید یکدیگر، نادیده گرفتن افراد یا موجودیت های دیگر که خود عامل سرخوردگی افراد در جامعه و در نتیجه منجر به پیوستن آنها به گروه های تروریستی می شود، نقض حقوق بشر، بی عدالتی و غیره تهدیدات صلح به حساب می آیند. سوال اصلی قابل طرح این است که چه جایگاهی را می توان برای آموزش در جهت مقابله با تروریسم جهانی در نظر گرفت.
روزنامه نگاری صلح و ارزش های خبری آن در ایران؛ نحوه انعکاس اخبار حمله نیروهای ائتلاف به عراق در 6 روزنامه سراسری کشور (کیهان، رسالت، اطلاعات، همشهری، اعتماد و یاس نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به روزنامه نگاری صلح، که مفهومی به نسبت تازه در ادبیات روزنامه نگاری جهان محسوب می شود، می پردازد. هدف اصلی این پژوهش کمک به تبیین و ارتقای سطح ادبیات موضوعی روزنامه نگاری صلح است. در این میان، به تبیین شاخص ها و ارزش های این شیوه روزنامه نگاری پرداخته ایم، تا میزان بهره گیری شش روزنامه سراسری کشور (کیهان، رسالت، اطلاعات، همشهری، اعتماد، یاس نو) را از ارزش های صلح، در جنگ میان نیروهای ائتلاف و عراق در فروردین 82 بسنجیم. در این پژوهش، نظریه گالتونگ و چهار مؤلفه اصلی روزنامه نگاری صلح (راه حل گرایی، فرایندمداری، حقیقت گرایی و مردم گرایی) را مبنا قرار دادیم و دو بایسته اساسی را یعنی «موازین حرفه ای» و «اصول اخلاقی» به آن افزودیم؛ بنابراین ادعای نظری ما این است که چهار مؤلفه ذکر شده باید با دو بایسته موازین اخلاقی و حرفه ای رابطه ای دوسویه داشته باشند و استمرار آن می تواند زمینه صلحی پایدار توسط رسانه ها را فراهم کند. پس از استخراج و تعریف ارزش ها و مؤلفه های مربوط به روزنامه نگاری صلح با روش تحلیل محتوا نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده از مؤلفه های مربوط به روزنامه نگاری صلح در دوره مورد بررسی بسیار پایین است و هرچند به مؤلفه مردم گرایی در مقایسه با سایر مؤلفه ها بیشتر توجه شده، اما به نظر می رسد این امر در جنگ عراق برخاسته از نوعی مجاورت معنوی میان ایران و عراق باشد. از طرف دیگر، انعکاس مظلومیت مردم عراق در شش روزنامه مورد بررسی کاملاً یک سویه و محدود به جنگ است و کمتر برای روشن کردن ابعاد و دامنه های جنگ تلاش شده است. روزنامه ها خبرنگار اعزامی به عراق نداشته اند و گزارش های توصیفی کمتری به چاپ رسانده اند و به جای گزارش های تحلیلی و تحقیقی ترجیح داده اند ابتدا فقط به مسئله و خبر درگیری میان دو طرف بپردازند.
اندیشه های فردوسی و نظریه های روابط بین الملل واقع گرایی یا آرمان گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینه های ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانسته اند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیده های سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیده های سیاسی و جهان پیرامون خود به کدام یک از رویکردهای نظری در روابط بین الملل نزدیک تر است؟ فردوسی را باید یک واقع گرای سیاسی بخوانیم یا یک آرمان گرا؟ برای این منظور از روش تطبیقی استفاده شده و تلاش گردیده است تا با استخراج مهم ترین شاخصه های دو نظریه فوق، ارزیابی از اندیشه های فردوسی حاصل شود. یافته های پژوهش نشان می دهد درحالی که فردوسی به لحاظ مباحث فرانظری به دیدگاه های سازه انگارانه نزدیک است، اما در مباحث نظری او را باید یک واقع گرا خواند. این نکته به ویژه در تفسیرهایی که از سرشت انسان، جنگ، قدرت و امنیت به دست می دهد بیش از هر چیز نمایان است. با این توضیح که واقع گرایی او از جنس هابز و والتز نیست و به نوعی به وجهی جدید با نام «واقع گرایی آرمان خواهانه» نزدیک می شود.
کنشگریِ قانونی و صلح آمیز در نافرمانی مدنی: «نافرمانی مدنی» در نظریه عدالت جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
1 - 37
حوزه های تخصصی:
نافرمانی مدنی در نظریهعدالت جان رالز، کنش اعتراض آمیز شهروندان نسبت به برخی از قانون ها و سیاستگذاری های ناعادلانه در حکومت های دموکراتیک با هدف اصلاح و یا تغییرآن، برپایه قانون اساسی از راه های خردمندانه و صلح آمیز است. رالز نافرمانی مدنی را بر بنیان های فلسفی- اخلاقی استوار می سازد و ضمن توجیه آن برمبنای دواصل عدالت، نقش این کنش مدنیِ عاری از خشونت را مورد بحث قرار می دهد. او نافرمانی مدنی را به عنوان کنشی قانونی و اخلاقی موّجه می داند، زیرا این اقدام در برابر بی عدالتی، ناکارآمدی اقدامات قانونیِ دیگر و با پذیرش برخی محدودیت های ناگزیر، به عمل درمی آید. این کنش برمدار گسترش آزادی ها، عقلانیت، واقع گرایی و اجماع هم پوشان شکل می گیرد. بدین سان، نافرمانی مدنی حرکتی دموکراتیک با هدف اصلاح پاره ای از قانون ها و ساختارها است و نمی تواند کنشی ستیزه جویانه باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی براساس فلسفه تحلیلی، به تبیین و نقد موضوع نافرمانی مدنی در فلسفه سیاسی رالز می پردازد. برآیند این پژوهش آن است که اندیشه های رالز درمقام تعریف و تبیین اصول و ارکان فلسفی اخلاقی و نیز ترسیم دقیق مرزهای نافرمانی مدنی از کنشگری های ستیزه جویانه، دارای سازگاری منطقی و استحکام نظری است. در برابر، رهنمودهای عینی و عمل محور او دراین باره، در مواردی با ابهام ها و کاستی هایی همراه است. رالز در ارائه این رهنمود ها از روشی یگانه پیروی نمی کند.
صورت بندی مفهومیِ «اخلاق مسالمت» براساس واژه قرآنی «ناس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دین اسلام مسالمت مهم ترین اصل اخلاقی معرفی شده است ازآنجا که نام اسلام از سلم و مسالمت مشتق شده و برسر هر یک از سوره های قرآن آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» - که رحمانیت عام پروردگار را نسبت به همگان تداعی می کند – تکرار می شود. نویسنده مقاله حاضر با استفاده از سه تفسیر شیعی( من وحی القرآن، الکاشف، و المیزان) و سه تفسیر سنی( التحریر و التنویر، فی ظلال القرآن، و جامع البیان فی تفسیر القرآن) براساس کلیدواژه قرآنی «ناس» کوشیده تا در روشی عقلی و مفهومی اصول «اخلاق مسالمت» را صورت بندی کند. این اصول اخلاقی اولاً) بر مبانی انسان شناسانه قرآنی مانند پاک نهادی، برادری، و برابری همه افراد بشر، پایه گذاری شده؛ ثانیاً) در زمینه های اخلاق همگرایانه ای مانند رحمت، وحدت، امنیت و صلح عمومی شکل گرفته ؛ تا ثالثاً) اصول اخلاق مبتنی بر مشترکات فطری همه افراد نوع بشر به گونه ای صورت بندی شود که در هر یک از اصول، همه زمینه های مشترک زیست اخلاقی قرآن، و نیز همه مبانی انسان شناسانه قرآن حضور داشته باشند تا نظام اخلاقی منسجمی برای ارتباط مسالمت آمیز میان فرهنگ ها و ادیان مختلف جهان شکل گیرد؛ اخلاقی که مبتنی بر وجوه اشتراک «امت انسانی واحد» است.
تحلیل و ارزیابی پایانِ جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : ارزیابی پایان جنگ ایران و عراق در چارچوب معیار «هدف-نتیجه» و به آزمون گذاشتن نظریه «برد-باخت». روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و برپایه منابع اسنادی، کتابخانه ای و مصاحبه با فرماندهان جنگ تحمیلی انجام شده است. چارچوب نظری بر نظریه «برد-باخت» اچ. اف کالاهان مبتنی است. این نظریه برپایه دو مفهوم اصلی پیروزی و شکست بنا شده است و بیان می کند که کشورها تا زمانی می توانند برای تحقق اهدافشان به جنگ ادامه دهند که توان نظامی، سیاسی و روانی داشته باشند. یافته ها و نتیجه گیری : پذیرش قطعنامه 598 در 27تیر1367، سبب رفع ادعای جنگ طلبی ایران و صلح طلبی عراق شد. هم چنین روند تحولات منطقه ای در پایان جنگ، نشان دهنده تأمین اهداف سیاسی ایران در جنگ با عراق بوده است؛ زیرا ایران توانسته بود با حمایت و پشتیبانی مردم، ضمن حفظ تمامیت ارضی، جنگ را اداره و نظامی سیاسی خود را با شاخص های انقلابی-دینی تثبیت کند؛ ولی دولت عراق در دستیابی به هیچ کدام از اهدافش موفق نبود و فقط وابستگی اش را درزمینه اقتصادی و خرید تسلیحات نظامی به قدرت های بزرگ بیشتر کرد.
تحلیل محتوای کیفی سخنرانی های رئیس دولت یازدهم (حسن روحانی) در سازمان ملل با رویکرد استقرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل محتوای کیفی سخنرانی های رئیس جمهور (حسن روحانی) در مجمع عمومی سازمان ملل در سال های 1392، 1393 و 1394پرداخته شده است. بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، مقوله های (محورهای) اساسی نهفته در متن، ارتباط بین مقوله ها و مدل مفهومی از هر کدام از سخنرانی ها به دست آمد. نتایج این تحلیل نشان می دهد که خشونت سازمان یافته غرب در منطقه مانند حمله به عراق و افغانستان و... باعث خشونت، افراطی گری و جنگ در خاورمیانه شده و خطر نابودی تمدن و ایجاد حکومت های تروریستی بسیار محتمل است. قدرت های بزرگ باید دست از دخالت های نظامی و غیر نظامی در منطقه بردارند. ایران کشوری امن و خواهان ایفای نقش سازنده در منطقه است. مردم ایران به دولت تدبیر و امید رأی دادند و رویکرد تعاملی دولت ایران منجر به شروع مذاکرات با رویکرد جدید بر سر برنامه هسته ای ایران شد. برنامه دقیق و دیپلماتیک به همراه گفت وگوی سازنده و شهامت انعطاف پذیری ایران منجر به توافق هسته ای شده است. نتیجه توافق هسته ای، لغو تحریم های ناعادلانه، صلح و ثبات در منطقه و جهان و آغاز فصل جدید روابط ایران با جهان در همه زمینه ها خواهد بود. ایران خواهان تعامل اقتصادی و توسعه در دوران پس از توافق است.
بازتاب اندیشه سیاسی محقق کرکی و روزبهان خنجی در مناسبات سیاسی دولت صفویه و عثمانی (از جنگ چالدران تا صلح آماسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز قرن دهم هجری تاریخ تحولات ایران با دوره روی کار آمدن صفویان مقارن است؛ به نحوی که ایران رفته رفته جای خود را با صورت و سیرت خاصی در تاسیس دولت و نظام سازی سیاسی متجلی می سازد. همکاری محقق کرکی و روزبهان خنجی دو فقیه بزرگ ایرانی این قرن با دولت های شیعی (صفوی) و سنی (عثمانی و ازبک) از لحاظ فکری نقش به سزایی در لایه بندی های اندیشه سیاسی آن دوره دارد. سوال اصلی در این پژوهش نیز بر اساس همین همکاری تنظیم شده است؛ اینکه خدمات فکری این دو شخصیت موثر در دو حوزه اهل سنت و تشیع، چگونه به دولت های عثمانی و صفویه در ماندگاری، فرهنگ سازی، مصالحات و منازعات آن دولت ها کمک می کند؟ از یک طرف ظرفیت سازی محقق کرکی در همکاری با صفویان با اغتنام فرصتی تاریخی نه تنها به محک عملی در عالم سیاست دست می یازد؛ بلکه با رویکرد تحول گرایانه و استکمالی ظرفیت های علمی و نظری را جایگزین منش های تقریبا ناکارآمد پیشین می کند، در حالی که روزبهان خنجی، همتای سنی او، نه تنها سلطنت خان ازبک و سلطان عثمانی را تا منصب امامت بالا می برد؛ بلکه احکام و فتاوای فقهی خود را وسیله خون ریزی ها و کشورگشایی های این سلاطین جور تحت عنوان های جهاد در راه خدا قرار می دهد. واکاوی ساخت اندیشگی این مقوله در ابتدای قرن دهم با رویکردی مقایسه ای، کمک می کند به روش و منش دو عالم شیعی و سنی هم عصر، در شرایط تثبیت و نهادمندی سیاسی دولت صفوی و تداوم وجاهت دولت عثمانی پی ببریم.
جایگاه عدالت ترمیمی در جرایم علیه حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرائم علیه حاکمیت جرایمی هستند که متوجه خود حکومت بوده و معمولاً آسیب اصلی ناشی از ارتکاب آن ها، امنیت جامعه را تهدید می کند. برخورد حقوق کیفری سنتی با این جرائم برخوردی سرکوب گرانه و طردکننده بوده و بزهکار چنین جرایمی موجودی خطرناک و دشمن جامعه تلقی می گردد. اما پرسش مطرح در این نوشتار این است که آیا برخلاف ایده مرسوم سنتی، می توان از عدالت ترمیمی در این جرائم سخن گفت و میانجی گری و جبران خسارت را جایگزین انتقام و حذف بزهکار نمود؟ با توجه به اینکه بزه دیده این جرائم «حکومت» و موضوع این جرائم «امنیت» است و در برخی موارد بزهکاران چنین جرایمی قصد اصلاح حاکمیت را دارند، به نظر می رسد در چنین جرایمی بتوان زمینه هایی برای راهکارهای صلح مدار و واکنش های ترمیمی از طریق مذاکره و صلح یافت تا بزهکار بتواند جبران خسارت و اعاده وضع سابق کند و برای همیشه طرد نشود. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد امکان سنجی آموزه های عدالت ترمیمی در جرائم علیه حاکمیت با تاکید بر حقوق کیفری ایران و فقه اسلامی است.