مطالب مرتبط با کلیدواژه

جهاد ابتدائی


۱.

تدابیر پیشگیرانه دین اسلام از خونریزی و جنگ مسلمانان با غیرمسلمانان

کلیدواژه‌ها: صلح جهاد دفاعی تدابیر پیشگیرانه مقاتله جهاد ابتدائی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی امنیت ملی،صلح و جهاد
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۴۰۳
دین مقدس اسلام از همان آغاز جهت برقراری صلح و آرامش و آنچه که امروزه بشر به اهمیت آن بیشتر پی برده یعنی تدابیر پیشگیرانه، توجه داشته و بر اساس آن سعی نموده تا از بسیاری از نزاع های میان مسلمانان و غیرمسلمانان ممانعت ورزد. تدابیری چون توجه به ترک جدال و بحث های غیر منطقی، ایجاد انگیزه درونی از طریق ترس از عذاب اُخروی، وضع مجازات نسبت به متجاوزگر، ایجاد محدودیت در جنگ با هدف جلوگیری از شعله ورتر شدن آتش آن و تقویت احساس نوع دوستی و دادن چهره مقدس دینی به آن، محورهای بحث در مقاله حاضر است که سعی گردید در قالب جدید به یکی دیگر از جوانب صلح طلبانه بودن اسلام به صورت مختصر پرداخته شود.
۲.

بررسی سندی و دلالی حدیث «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاس...»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهاد جهاد ابتدائی حدیث ضعیف فقه شیعه فقه عامه قتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۵ تعداد دانلود : ۵۶۲
حدیث «أُمِرْتُ أَنْ أُقاتِلَ الناس...» از جمله مهم ترین مستندات احکام جهاد به شمار می آید. مستشرقان و تکفیرگرایان با استناد به این حدیث و البته سایر ادله جهاد در اسلام را خشونت بار معرفی می کنند لکن واکاوی سندی این حدیث بیانگر مخدوش بودن آن است. برخی منابع رجالی نشان می دهد در هر یک از طرق این حدیث، افراد ضعیف، متهم به کذب و یا کسانی وجود دارند که درباره آنها توصیفی وارد نشده است. در این مقاله بررسی رجالی بیشتری با نگاه به مبانی شیعی صورت پذیرفته است. همچنین بررسی محتوایی حدیث در قالب عرضه حدیث بر قرآن و سیره پیامبر (ص)و نیز تحلیل واژگان حدیث، حاکی از معنایی متفاوت از فهم رایج آن است. به علاوه توجه به روح حاکم بر آیات قتال در قرآن و دفاع از مظلومان و سرزمین های اسلامی در کنار اولویت صلح و مدارا، مؤلفه های دیگری است که به لحاظ محتوایی حدیث یاد شده را بی اعتبار می کند. همچنین با وجود تواتر حدیث مذکور نزد اهل سنت، در مجامع حدیثی مشهور شیعه ذکری از آن به میان نیامده است و تنها فقها بدان استناد کرده اند.