مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه صنعتی
حوزه های تخصصی:
ایجاد صنایع جدید در استان آذربایجان شرقی همزمان با کل ایران از حدود چهل سال پیش آغاز شد. علی رغم گذشت مدت طولانی از تأسیس بنگاههای صنعتی، تغییرات زیادی درصنایع ایران صورت گرفته که دراین تحقیق هدف بررسی تغییرات ساختار صنعت استان آذربایجان شرقی و اولویت بندی فعالیتهای آن می باشد.
برای اندازه گیری تغییرات ساختار اقتصادی در زیربخشهای صنعت استان از مدل تغییر سهم و برای اولویت بندی فعالیتهای صنعتی از شاخصهای مزیّت تولیدی استفاده شده است.
بر اساس نتایج مدل تغییر سهم، فعالیتهای 19 گانه صنعتی استان در قالب بخشهای برنده اقتصادی، برنده مختلط اقتصادی، بازنده اقتصادی و بازنده مختلط اقتصادی ارائه گردیده است.
اولویتجبندی فعالیتهای صنعتی بر مبنای شاخصهای مزیت تولیدی ، ضریب مکانی ارزش افزوده و ضریب مکانی اشتغال و سایر شاخصهای مطرح شده نشان می دهد تولید ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی نشده درجای دیگر، تولید مواد و محصولات شیمیائی، دباغی وعمل آوردن چرم و. . . ، صنایع موادغذائی و آشامیدنی ، تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی، تولید محصولات فلزی فابریکی بجز ماشین آلات ،تولید منسوجات و تولید سایر وسایل حمل ونقل اولویتهای اول تا هشتم فعالیتهای صنعتی استان را تشکیل می دهند.
بررسی کارکرد اقتصادی بنیاد پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی در سال 1337ش بنیاد پهلوی را تأسیس کرد. این بنیاد در مدت بیست سال فعالیت خود(1337-1357) در ظاهر سازمانی خیریه بود که تنها برای تأمین مالی اهداف خیریه شاه به فعالیت اقتصادی می پرداخت، اما در واقع سازمان اقتصادی ای بود که در حوزه های مختلف اقتصادی سرمایه گذاری های گسترده ای انجام می داد.تاکنون پژوهش های انجام شده دلیلِ این سرمایه گذاری های گسترده را ثروت اندوزی شاه از طریق پوشش خیریه این بنیاد دانسته اند. اما این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای نشان داده است که شاه به جز انگیزه مزبور، از طریق بنیاد پهلوی قصد مداخله، هدایت و تقویت جریان توسعه اقتصادی و صنعتی را داشته است. جریان مزبور جریانی در بین شاه و سیاست گذاران اقتصادی حکومت پهلوی از نیمه دوم دهه 1330ش به بعد بود که بر توسعه سریعِ اقتصادی و صنعتی تأکید داشت. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی و چرایی مداخله شاه در این جریان از طریق بنیاد پهلوی، که در این پژوهش «کارکرد اقتصادی» بنیاد پهلوی نام گرفته است، پرداخته است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که به جز عامل مالی(ثروت اندوزی)، چه عاملی مبیّن سرمایه گذاری ها و فعالیت های گسترده بنیاد پهلوی در حوزه اقتصادی است؟ براساس یافته های این پژوهش، شاه با این سرمایه گذاری ها، از بنیاد در واقع اقتصادیِ پهلوی به مثابه ابزاری برای تحقق هرچه سریع ترِ برنامه های بلندپروازانه اقتصادی و صنعتی خود و تقویت و پشتیبانی از سیاست های اقتصادی حکومت خود در حوزه های بانک داری، صنعت و معدن، بازرگانی دریایی، توریسم و مسکن در دو دهه 1340 و 1350ش بهره برداری کرده است.
عوامل مؤثر بر پایداری و فراگیری توسعه صنعتی در ایران: رویکرد همگرایی و الگوی تصحیح خطای برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواه مطالعات تجربی انجام یافته، آنچه طی فرآیند صنعتی شدن در ایران رخ داده، اغلب تغییرات نامتوازن و بعضاً متناقضی بوده، که در برخی از زمینه ها و ساختار های صنعتی و در سطوح مختلف ملی و استانی صورت پذیرفته که نتیجه آن، رشد نامتوازن و ناپایدار صنعتی در کشور است. در این مقاله، با بهره گیری از داده های سری زمانی سال های 1353 تا 1394 روند پایداری و فراگیری توسعه صنعتی کشور ترسیم و تحلیل شده و عوامل مؤثر بر شکل گیری روندهای کشف شده، با استفاده از روش همگرایی یوهانسون مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که رشد صنعتی روندی پر نوسان، فراگیری توسعه صنعتی، روند نسبتاً ثابت و پایداری توسعه صنعتی، روند نزولی را طی دوره مذکور تجربه کرده است. نتایج تحلیل همگرایی، حاکی از اثر مثبت و معنی دار سرمایه ، نرخ ارز، فناوری و مخارج تحقیق و توسعه بر رشد صنعتی است. فراگیری توسعه صنعتی باوجودآنکه تحت تأثیر مثبت اشتغال صنعتی، سرمایه گذاری و سرمایه اجتماعی قرار داشته، اما به طور منفی از فناوری و مخارج تحقیق و توسعه تأثیر پذیرفته است. پایداری توسعه صنعتی نیز تابعی مثبت از اشتغال صنعتی، سرمایه اجتماعی و سرمایه گذاری دولت در محیط زیست است. مبتنی بر این یافته ها، پیشنهاد می شود، به منظور تسهیل شرایط حصول به پایداری و فراگیری توسعه صنعتی در ایران، اعتبارات قابل تخصیص به سرفصل حفاظت از محیط زیست در بودجه سالیانه تقویت شده و بسترهای موردنیاز برای تقویت سرمایه اجتماعی و در نتیجه، افزایش میزان مشارکت اقشار مختلف جامعه در فعالیت های صنعتی و صیانت از محیط زیست فراهم گردد.
مطالعه تطبیقی سیاست های توسعه صنعتی ایران و کره جنوبی
منبع:
مجله اقتصادی سال هجدهم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۳ و ۴
87-102
حوزه های تخصصی:
توسعه مبتنی بر دانایی مستلزم تعیین سیاست ها و راهبردهای ملی علم و فناوری است. هدف مقاله حاضر، ارائه راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای سیاست های علم و فناوری ایران است. به این منظور، روند تاریخی سیاست های توسعه صنعتی کشور با تأکید بر علم و فناوری و توانمندی های فناورانه کشور در دوره های قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران تحلیل شده است، در ادامه بخش اول مقایسه اجمالی سیاست های توسعه صنعتی ایران و کره جنوبی به عنوان نمونه یک کشور تازه صنعتی شده با هدف فرموله کردن سیاست های علم و فناوری کشور در راستای حرکت و پیشرفت با سرعت بیشتر به سوی روند صنعتی شدن صورت گرفته است. در بخش دوم، نظام ملی توسعه فناوری ایران، نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیرنده، با هدف شناسایی نقاط قوت، ضعف ها، تهدیدها و فرصت های موجود برای تدوین سیاست ها در جهت تقویت قوت ها و بهره برداری از فرصت ها و نیز کاهش نقاط ضعف و تهدیدها معرفی شده است. بخش سوم، مشتمل بر بیان چالش های جهانی و چالش های مخصوص به ایران در برابر نظام های علوم و فناوری است. درنهایت در بخش چهارم مقاله، بر اساس بخش های اول، دوم و سوم، راهکارهای پیشنهادی برای سیاست گذاری در حوزه علم و فناوری کشور ارائه شده اند.
سیاست گذاری اتحاد راهبردی در توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
357 - 375
حوزه های تخصصی:
این مقاله الگوی اتحاد راهبردی را به عنوان یکی از رویکردهای توسعه منطقه ای و منطقه گرایی جدید مورد کنکاش قرار می دهد. گرایش به سوی رویکرد سیاست گذاری اتحاد راهبردی، مشارکت شرکت های چندملیتی با اقتصاد ملی و منطقه ای است. این امر در راستای توسعه اقتصاد جهانی و افزایش ظرفیت اقتصاد سرمایه داری انجام گرفته است. این مجموعه ها توانسته اند شبکه های تولید جهانی را در مناطق در حال توسعه فعال کرده و به این ترتیب، سرمایه های منطقه ای را تولید نمایند که شامل موضوعاتی همانند فنآوری، منابع انسانی و سرمایه اجتماعی است. این نکته نشان می دهد که سرمایه گذاری مالی بدون توجه به مولفه های انسانی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی شکل نمی گیرد. کشورهایی که توسعه منطقه ای را تجربه نموده اند، شاهد به کارگیری روش های سازمان یافته ای در سیاست گذاری توسعه اقتصادی بوده اند.
مطالعه تطبیقی- کمّی رابطه بوروکراسی و توسعه صنعتی (یک رویکرد نهادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه صنعتی بدون شناخت عواملی که روند حرکت آن را کند یا سریع می کنند، میسر نخواهد بود. یکی از این عوامل، نقش بوروکراسی است که تأثیرات متناقضی می تواند بر توسعه اقتصادی یک جامعه داشته باشد؛ به طوری که در برخی از کشورهای درحال توسعه، بوروکراسی به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی جوامع و همچنین، تسهیل انباشت سرمایه و افزایش آن منجر شده است. برعکس، در موارد دیگر، بوروکراسی دولتی منابع اقتصادی جوامع خود را به یغما برده است و به یک مانع جدی بر سر راه توسعه صنعتی تبدیل شده است. با توجه به تأثیرات تعیین کننده بوروکراسی بر توسعه صنعتی جوامع، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از رویکرد نهادی، تحلیلی، تطبیقی و کمّی رابطه بین بوروکراسی و توسعه صنعتی بررسی شود تا نحوه اثرگذاری بوروکراسی بر توسعه صنعتی مشخص شود؛ براین اساس، داده های ثانویه متغیرهای اثرگذار بر بوروکراسی و توسعه صنعتی، از سال 1996 تا 2012 برای برخی از کشورهای جهان بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان دادند که بوروکراسی کارآمد تأثیر مثبتی بر توسعه صنعتی جوامع دارد و این کارآمدی بوروکراسی تحت تأثیر متغیرهایی ازقبیل پاسخ گویی دولت، اندازه دولت، قاعده مندی، حاکمیت قانون، کارایی و اثربخشی حکومت است.
تحلیل تکاملی پیامدهای توسعه صنعت حمل ونقل بر اقتصاد کشور بر اساس بلوک های توسعه به کمک روش هم جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۸۸
387 - 406
رویکرد بلوک های توسعه نگاهی هم تکاملی به توسعه بخش های اقتصادی دارد. این روش تحلیل که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی بیشتر به کار می رود ابزار خوبی برای تحلیل و سیاستگذاری توسعه فناوری و صنعت در بخش میانی اقتصاد و تبیین روابط موجود بین بخش ها و صنایع مختلف است. با شناخت صحیح این روابط و میزان تأثیر و تأثر بلندمدت متقابل بخش های مختلف اقتصاد، سیاستگذاران قادر خواهند بود تأثیرات تصمیم های استراتژیک را در صنایع مختلف شناسایی کنند. موقعیت محوری ایران به عنوان پل ارتباطی بین سه قاره کهن و مهم جهان، باعث شده است که سیاستگذاران بیش ازپیش به صنعت حمل ونقل در توسعه اقتصادی و امنیتی کشور توجه کنند. ازاین رو مقاله حاضر بر آن است به تحلیل و تأثیر و تأثر توسعه صنعت حمل ونقل بر توسعه سایر بخش های اقتصادی با استفاده از رویکرد تکاملی بلوک های توسعه بپردازد. برای این منظور از داده های حساب های ملی سال های 1338 تا 1391 استفاده کرده ایم و در نظر داریم با تحلیل داده های آماری حساب های ملی 12 بخش اصلی اقتصاد، میزان و ضریب ارتباط توسعه ای بین این بخش ها و صنعت حمل ونقل را محاسبه و مدل توسعه هم تکاملی صنعت حمل ونقل را با سایر بخش های اقتصادی مورد مطالعه ترسیم کنیم.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر توسعه صنعتی: مطالعه موردی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 148
حوزه های تخصصی:
از دهه 1990 به طور گسترده ای نقش نهادها و کیفیت حکمرانی و در کنار آنها سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر توسعه مورد تأکید قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی نقش و سهم موانع نهادی و اجتماعی در کنار عوامل اقتصادی و فنی در فرایند توسعه است. نتایج بدست آمده از تحلیل پرسشنامه ها با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که عوامل سرمایه اجتماعی و کیفیت نهادی که با سرفصل های عوامل سیاستی و سیاسی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، و عوامل مدیریتی و نیروی انسانی لحاظ گردیده اند به ترتیب با وزن محاسبه شده 31/0، 14/0، 11/0 اولویت نخست، اولویت سوم، و اولویت چهارم در موانع توسعه صنعتی بوده اند، لازم به ذکر است که عوامل مالی و فنی به ترتیب با ضریب اهمیت 21/0و 08/0 اولویت های دوم و ششم بوده اند، همچنین موانع زیرساختی و عوامل محدویت در دسترسی به منابع و مواد اولیه به ترتیب با ضریب اهمیت 1/0 و 05/0 در اولویت های پنجم و هفتم قرار دارند.
شناسایی موانع و ارائه ی چارچوبِ عملیاتی برای ارتقای کیفیت معماری صنعتی در ایران
حوزه های تخصصی:
معماری صنعتی در ایران علی رغم برخورداری از یک پیشینه قوی تاریخی، حسب شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در پروژه های جاری صنعتی چندان مورد توجه قرارنمی گیرد و با وجود صرف هزینه های قابل توجه در ایجاد زیر ساخت های صنعتی، در ساختمان ها و بناهایی که برای فعالیت های صنعتی طراحی می شوند ارزش های معمارانه و مبانی معماری صنعتی مورد توجه قرارنمی گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی تنگنا ها و مشکلاتِ نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی و ارایه راهکارهایی برای ارتقای کیفیت فضایی ساختمان های صنعتی انجام شده است. در این راستا مصاحبه هایی با کارشناسان و مدیران بنگاه های صنعتی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها نشان داد یکی از موانع کلیدیِ عدم توجه به معماری صنعتی در ایران برداشت های نادرست است که شفاف سازی در خصوص آنها می تواند زمینه های مناسبی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی فراهم کند. با تحلیل دغدغه ها و انتظارات دست اندرکاران صنعت و رجوع به مبانی نظری مرتبط، تلاش شده یک تعریف عملیاتی و شفاف برای معماری صنعتی ارایه شود. در نهایت متعاقب آن یک چارچوب ۳ سطحی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی ارایه شد. یافته کلیدی این پژوهش حاکی از این امر است که معماری صنعتی یک ضرورتِ کسب و کار صنعتی است که می تواند باعث افزایش بهره وری نیروی انسانی و کیفیت محصولات صنعتی شود.
بررسی و تحلیل شاخص های کیفی ارزش های پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده با تأکید بر پیاده راه (نمونه موردی: محور تربیت تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۳
95 - 112
حوزه های تخصصی:
پیاده راه ها از اجزاء اصلی سیستم حمل و نقل به شمار می روند که در صورت عملکرد صحیح، تأثیرات مثبتی از لحاظ محیطی، اجتماعی و اقتصادی در فضاهای شهری خواهند گذاشت. میزان پویایی و ایستایی این فضاها و استقبال و عدم استقبال شهروندان تا حدود زیادی به ارزش های کیفی و کمی این مکان ها بستگی دارد. در این راستا هدف این پژوهش شناخت و بررسی مؤلفه های تأثیر گذار در پیاده مداری فضاهای شهری در جهت ارتقای کیفی ارزش های کالبدی، اجتماعی و محیطی پیاده راه ها و همچنین ارئه راهکارهایی در جهت مناسبت سازی و افزایش قابلیت پیاده مداری محیط های شهری می باشد. بدین منظور روش به کار رفته در این پژوهش بر اساس اهداف تحقیق کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها، روش تحقیق تحلیلی و توصیفی و مقایسه تطبیقی با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده می باشد تا پاسخ مناسبی به سوالات این تحقیق داده شود: 1- مؤلفه ها و شاخص های ارزیابی پیاده راه ها کدامند؟ 2- اولویت معیارها نسبت به مؤلفه ها بر اساس دیدگاه متخصصین چگونه است؟ 3- اولویت معیارها و شاخص های مؤثر برکیفیت پیاده راه تربیت تبریز، از دیدگاه شهروندان و استفاده کنندگان به چه ترتیبی است. نتایج تحقیق نشان می دهد بالاترین اولویت ها از دیدگاه متخصصین مربوط به شاخص های «حضورپذیری اقشار مختلف اجتماعی»، «گوناگونی واختلاط کاربری ها»، «مطلوبیت کیفیات بصری مکان» و «نفوذ پذیری مکان» می باشد و همچنین شاخص های «نظارت اجتماعی و طبیعی بر فضا»، «خرده فروشی و عملکردهای پیاده مدار»، «مجاورت با عناصر تاریخی»، «عدم وجود موانع حرکتی پیاده» از اولویت و ارجحیت بیشتری نسبت به سایر شاخص ها از دیدگاه شهروندان واستفاده کنندگان از فضا داشته است. با تحلیل یافته ها و هم راستا کردن اولویت های متخصصین و شهروندان می توان راهبردها و اولویت های رسیدگی جهت ارتقای قابلیت پیاده مداری محور را مشخص کرد و زمینه ای مناسب برای تسهیل و تشویق پیاده روی در محور را فراهم آورد.
الگوی توسعه صنعتی در صنعت قطعه سازی خودرو: بینش هایی برای درک واقعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
125 - 147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر روایتی تاریخی با تمرکز بر دورانی مشخص بین سال های آغازین دهه 70 تا میانه های دهه 90 شمسی در صنعت قطعه سازی خودروست. در این بازه زمانی تحولاتی در این صنعت رخ داده است که از دوران پیش و پس از آن متمایز است. تکوین و توسعه صنعت قطعه سازی خودرو در این دوره تاریخی نمونه ای از جریان های تکوین و توسعه در صنایع ایران است که فارغ از پیامدهای مرادی و نامرادی آن، نیازمند تحلیلی واقعی است تا زمینه ای برای درک مشترک فراهم شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه روایتی از توسعه صنعتی در صنعت قطعه سازی خودرو می توان به دست داد که منطبق بر واقعیت باشد و آموزه های برآمده از این روایت چیست؟ به همین منظور با انجام مطالعه ای اکتشافی به دنبال ارائه روایتِ تکوین و توسعه این صنعت هستیم. روندهای اساسی تکوینی صنعت قطعه سازی خودرو با انجام مصاحبه های عمیق استخراج شده است. در تحلیل نهایی استدلال شد که شناخت امور واقع اجتماعی فارغ از نگاه های سیاسی و روزمره، درکی عمیق تر و جامع تر در اختیار قرار می دهد و به مثابه سدی در برابر توصیف های برآمده از نگاه کوتاه مدت و روزمره که ناپیوستاری اجتماعی هسته اصلی آنهاست، عمل می کند. آفت های نگاه کوتاه مدت مانند تیشه به ریشه زدن است و تلاش های وسیع در این صنعت را نادیده می انگارد. بر همین مبنا گفتمانی جایگزین پیشنهاد شده است تا صنعت قطعه سازی خودروهر آن گونه که هست توصیف شود تا در این مقطع زمانی محرکی برای رشد دوباره این صنعت باشد.
تحلیلی تاریخی بر اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران و ارائه الزامات سیاستی در سال های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
121 - 144
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعه صنعتی از مهم ترین برنامه ها و مداخلاتی محسوب می شود که تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته حال حاضر، دست کم در دوره ای چند دهه ای به صورت منسجم، فعال و تهاجمی توسط دولت ها دنبال شده است. در ایران از دوره پهلوی اول سیاست توسعه صنعتی با محوریت جایگزینی واردات مورد توجه بوده و به جزء دوره ای کوتاه در دهه 1340، دستاوردهای قابل توجهی از این سیاست ها مشاهده نمی شود. از دهه 1380 به بعد توسعه صنعتی از طریق تدوین اسناد اختصاصی توسعه صنعتی در دستورکار قرار دارد. تا ابتدای سال 1400، 4 سند در این راستا تصویب شده و فارغ از تفاوت های آن ها، دستاوردهای توسعه صنعتی از محل این اسناد چشم گیر نیست. لذا این مقاله با بررسی پیشینه و تحلیل کیفی و تاریخی اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران چالش ها و الزامات سیاستی و اجرایی توسعه صنعتی را استخراج می نماید. داده های مورد نیاز این پژوهش با از طریق 9 مصاحبه نیمه ساختار یافته و بررسی منابع ثانویه جمع آوری شده است. بر اساس یافته های نویسنده، اسناد سیاست توسعه صنعتی در سال های آتی لازم است با تمرکز بر ارتقاء توانمندی فناورانه و تولیدی، همراستایی توسعه صنعتی و سایر سیاست های ملی، حمایت مدت دار مبتنی بر عملکرد و شایستگی، خلق پویای مزیت های نسبی فناورانه، اولویت گذاری علمی و اصولی تعداد کمی بخش با پتانسیل توسعه، حمایت از رویکرد صادرات محور و تقویت رقابت پذیری بین المللی بنگاه ها را مورد توجه قرار دهد. وجود متولی دارای اختیار اجرایی، هماهنگی ، ارزیابی و بازنگری مستمر، فراتر از یک وزارتخانه موضوعی نظیر وزارت صمت، نیز از الزامات اصلی نهادی پیاده سازی اسناد سیاست توسعه صنعتی است.
اثر سیاست های مالی دولت بر توسعه بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصاد بخش عمومی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
105 - 124
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن به عنوان موتور رشد اقتصادی یکی از راهبردهای اساسی برای رشد و توسعه اقتصادی است. در واقع صنعتی شدن به عنوان کوتاه ترین راه برای خاتمه دادن به عقب ماندگی های فنی و اقتصادی در کمترین زمان ممکن شناخته شده که کارکردی برای بالا بردن بهره وری تولید و بازده کار دارد. در روند توسعه به تدریج از سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی کاسته شده و بر سهم صنعت افزوده می شود. توسعه صنعت به عنوان یکی از بخش های دارای صرفه مقیاس از مهم ترین مؤلفه های رشد اقتصادی است؛ به همین دلیل شناخت عوامل مؤثر بر رشد صنعت اهمیت بالایی دارد. مطالعه ی حاضر با استفاده از شواهد آماری ایران در دوره زمانی 1357-1399 و رهیافت ARDL به بررسی اثر سیاست های مالی دولت بر رشد بخش صنعت می پردازد. نتایج برآوردها نشان می دهد که صنعتی شدن در اقتصاد ایران یک فرآیند بلندمدت است و سیاست های موقت کوتاه مدت قادر به افزایش سهم صنعت در اقتصاد نیست؛ چرا که بر اساس شواهد، در کوتاه مدت تنها نرخ ارز اثر منفی و معنی داری را بر صنعتی شدن دارد، اما در بلندمدت سیاست های مالی و حمایتی دولت و نرخ ارز اثر منفی و معنی داری بر رشد صنعت دارند. بنابراین، افزایش جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی به واسطه دیپلماسی قوی، ایجاد ثبات اقتصادی در بازارهای مالی و هدایت اعتبارات به سمت فعالیت های دارای ارزش افزوده و ارائه برنامه جامع دولتی برای بهبود زیربناها مهم ترین سیاست های پیشنهادی در مطالعه حاضر است.
شناسایی و دسته بندی آسیب های سیاستگذاری توسعه صنعتی در ایران (1370-1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه صنعتی نقش مهمی در متغیرهای اقتصادی از جمله ایجاد اشتغال، افزایش رشد اقتصادی و کاهش فقر دارد. در برنامه های پنج ساله توسعه در ایران به بخش صنعت نیز توجه شده است. علاوه بر این، سازمان های مختلفی در زمینه سیاست گذاری توسعه صنعتی فعالیت دارند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی آسیب های سیاستگذاری توسعه صنعتی در ایران در دوره زمانی 1370 تا 1397 است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: برای دستیابی به این هدف، از روش فرا ترکیب استفاده شده و داده های پژوهش به روش اسنادی گردآوری شده است. در پژوهش حاضر به 75 داده شامل مقاله های علمی، کتب و گزارش (به زبان فارسی) استناد شده است. روش نمونه گیری از داده ها، هدفمند است. در این راستا تعداد 117 مفهوم یا چالش شناسایی شده است که این مفاهیم بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی سازماندهی شده اند. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش حاضر شامل آسیب های سیاستگذاری توسعه صنعتی ایران است که در چهار بخش: 1) محتوا شامل مقوله های اهداف بلندمدت یا چشم اندازها، راهبردها، برنامه ها، سیاست ها و قوانین و مقررات نظارتی یا تنظیمی؛ 2) فرایند شامل مقوله های تنظیم دستور کار، تدوین سیاست، تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی؛ 3) بازیگران شامل مقوله های فراسازمانی، سازمانی، و فردی؛ و در نهایت 4) محیط یا زمینه در مقوله های ارزش های سیاسی، رویکرد و نگاه کلان و غالب حکومتی، حمایت سیاسی، ظرفیت مدیریتی- اداری، و ظرفیت تحلیلی شناسایی و دسته بندی شده است. یافته های پژوهش حاضر می تواند مبنای مناسبی برای اصلاح سیاستگذاری توسعه صنعتی در ایران فراهم آورد.
طراحی الگوی سازمانی متولی توسعه (آژانس راهبر) در ایران- مورد پژوهی وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
89 - 119
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای مهم در الگوی نظری دولت توسعه گرا به عنوان یکی از نظریه های مهم در حوزه مطالعات توسعه، فعالیت سازمان های متولی توسعه یا آژانس های راهبر در کشورهای مورد مطالعه است. نامگذاری وزارت صنعت، معدن و تجارت در ایران و نوع مأموریت های محوله به این وزارتخانه در برنامه های توسعه حکایت از تلقی برنامه ریزان توسعه در کشور از جایگاه این وزارتخانه به عنوان سازمان متولی توسعه صنعتی در ایران دارد. لیکن سوال تحقیق این است که بر اساس الگوی نظری آژانس راهبر در دولت های توسعه گرا، الگوی سازمانی نهاد متولی توسعه در ایران چگونه است و به چه میزان با ویژگی های وزارت صمت تطابق دارد. برای پاسخگویی به این سوال، از راهبرد پژوهش کیفی مبتنی بر داده های متنی با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای کیفی داده ها استفاده شده است. ویژگی های سازمان متولی توسعه در پنج محور رویکرد، حوزه فعالیت، ابزار سیاستی، مأموریت و ساختار سازمانی و منابع انسانی در این مقاله تبیین شده است. نتایج مقاله نشان می دهد در حوزه های رویکرد و تقسیم کار مهم ترین چالش های شناسایی شده قرار گرفته اند و در حوزه ابزارها، مأموریت و ساختار سازمانی چالش ها به صورت نسبی ظهور و بروز پیدا کرده است.
آسیب شناسی نهادی رویکرد دولت به توسعه صنعتی در جمهوری اسلامی ایران ( 1358 تا 1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
31 - 65
این مقاله از چشم اندازی نونهادگرایانه، زمینه ها و دلایل افول بخش صنعت در اقتصاد کشور و تضعیف موقعیت صاحبان صنایع نوپای ایران در دهه نخست استقرار جمهوری اسلامی را تحلیل کرده است. برای این منظور، دودسته عوامل « نهادی-ایدئولوژیک» و «شرایط پیشا نهادی» در بستر فرایندی تاریخی، تحلیل شده است تا بتوان سازوکار نهادی-تاریخی منجر به تضعیف بورژوازی صنعتی و سقوط جایگاه صنعت و توسعه سرمایه داری صنعتی در اقتصاد سیاسی ایران را تحلیل کرد. روش مقاله حاضر از نوع تحلیل تاریخیِ کیفی است که در انجام آن از داده های اسنادی مستخرج از گزارش های اقتصادی و آماری رسمی، خاطرات، آثار مکتوب و به ویژه گفتگو با نخبگان (سیاست گذران دولتی و صاحبان صنایع فعال در بازه زمانی پژوهش) و نیز تحلیل های تاریخی و اقتصادی و سیاسی دیگر محققان و صاحب نظران، بهره برده است. یافته های این مقاله، نشان می دهد که در بزنگاه شکل گیری نهادهای حکومتی و اقتصادی پسا انقلابی در ایران، روابط متقابل و مجموعه ای از عوامل نهادی و پیشا نهادی در بستری از تحول تاریخی، موجب صورت بندی فرایندی وابسته به مسیر، در نهادهای تصمیم گیرنده و ذهنیت تصمیم گیران درباره مناسبات و سیاست های اقتصادی کشور شد که رویکردی مخالف با رشد سرمایه داری صنعتی داشت. این رویکرد، در دهه های بعد هم یکی از عوامل مهم بازدارنده رشد و توسعه صنعتی در کشور بوده است.
مقایسه نظریات مکاتب اقتصادی منتخب به منظور استخراج چارچوب نظری سیاست های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
سیاست صنعتی یکی از مقولات مهم اقتصادی است که سابقه نظریه پردازی در این مقوله به قرن هجدهم برمی گردد. اما به دلیل غلبه اقتصاد مرسوم که معتقد به عدم دخالت دولت در توسعه است، این مقوله چندان که باید در محافل علمی و سیاست گذاری فراگیر نشده است. در این مقاله، با بررسی مقایسه ای مهمترین مکاتب نظری، مشاهده می شود که دو جریان نظری اقتصاد که به اقتصاد متعارف و اقتصاد پسامتعارف مشهورند، رویکردهای متمایزی نسبت به مقوله سیاست های دولت در توسعه صنعتی دارند. این تمایز در قالب مقایسه هشت محور، از قبیل تئوری بنگاه، نوع رقابت، نقش مکانیزم بازار و غیره نشان داده شده است. در انتها نیز چارچوبی برای نشان دادن ابعاد نظری سیاست صنعتی ارائه شده و براین اساس، تحلیلی کلی درباره وضعیت ادبیات نظری سیاست صنعتی در ایران ارائه شده است.
بررسی اثرات فضایی مناطق ویژه اقتصادی بر سکونتگاه های عسلویه (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی)
ایرانکشوری درحال توسعه است که دائماً پروژه های اقتصادی گوناگون درمناطق مختلف آن اجرا می شود. غالب این پروژه ها (نظیر احداث سدها، تأسیسات اتمی و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی) در مقیاس بزرگ تأثیرات شدید اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و محیطی- اکولوژیکی برمناطق پیرامونی خود می گذارند. عدم ملاحظه به شرایط پایداری اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی این پروژه ها سبب شده تا کیفیت زندگی ساکنان مناطق اجرای طرح ها با خطر مواجه گردد.منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی در جنوب استان بوشهر یکی از مناطق است که به منظور استفاده از میدان گازی پارس جنوبی در سال 1377 تأسیس گردید. ورود چنین صنایع و ساختارهای مدرنی به جوامعی با ساختارهای سنتی بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن، پیامدهای گوناگونی به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل اثرات فضایی منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی بر سکونتگاه های منطقه عسلویه است. پرسش اصلی این است که ورود صنعت به این منطقه چه پیامدهای داشته و این پیامدها چه تأثیراتی بر توسعه پایدار اجتماعات محلی گذاشته است. این پژوهش یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی است. بر این اساس جامعه آماری تحقیق 150 نفر، می باشد در جمع آوری داده ها از روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ و در روایی از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد حضور صنعت و گسترش سریع تحولات صنعتی در منطقه پیامدهای مختلفی در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدیو زیست محیطی به همراه داشته است و منطقه را با معضلات جدی مواجه کرده است. شواهد نشان می دهد اجتناب کردن از این مشکلات در صورت داشتن برنامه ریزی فرابخشی امکان پذیر است.
آسیب شناسی تولید و فرهنگ اقتصادی مولد در برنامه های توسعه در راستای تدوین برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به رغم سابقه طولانی در برنامه ریزی، همچنان با مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری روبرو است. تولید به عنوان مهمترین رکن توسعه صنعتی دچار معضلات بسیاری است. سؤال اصلی این است که مشکلات و معایب برنامه های توسعه در حوزه های اقتصادی و فرهنگی، جهت حمایت از تولید، فعالیت های مولد و توسعه صنعتی چیست؟ برای پاسخ از روش تحلیلی توصیفی در چارچوب مبانی نظری رویکرد اقتصاد نهادگرا استفاده شده است. با وجود قوانین حمایت از تولید در برنامه های توسعه و تأکید بر حمایت های مالی، اما همچنان بخش تولید با مشکلات بسیار مواجه است. نتایج حاکی از آن است که فقدان راهبرد توسعه صنعتی مشخص، عدم توجه به فرهنگ اقتصادی ضد تولید، عدم شناسایی فعالیت های مولد، جذابیت سرمایه گذاری در فعالیت های نامولد، فقدان سیاست های مالیاتی مناسب، عدم دسترسی به کلیه حساب های بانکی، عدم شفافیت، فضای بی ثبات اقتصاد کلان و ناامنی حقوق مالکیت از مهمترین مشکلات تولید است و موجب شده حمایت های مالی به رانت های نامولد و افزایش رانت جویی منجر شود. یکی دیگر از مسائل مهم اما مغفول در برنامه ریزی توسعه، فقدان راهبرد برای تحول فرهنگ اقتصادی و خلقیات جامعه در مسیر تولید و توسعه صنعتی و افزایش اعتماد عمومی و سرمایه های اجتماعی است.
تحلیلی تاریخی بر روند توسعه فناوری در ایران
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۸۶ شماره ۱۲
15 - 36
حوزه های تخصصی:
همواره در طول تاریخ تکنولوژی تأثیر عمیقی بر پیشرفت تمدن بشری و رشد اقتصادی و فرهنگی داشته است. بررسی گذشته ایران نشان می دهد که همواره علم و تکنولوژی در کنار سایر مؤلفه ها در سرنوشت ایران تأثیرگذار بوده است. در این مقاله سعی بر این است که با تکیه بر مستندات و پژوهشهای انجام گرفته از قبل از انقلاب (عمدتاً دوره پهلوی) و بعد از انقلاب، بتوان تحلیل تاریخی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار بر توسعه فناوری ارائه نمود در بخش های مقدماتی مبانی و چارچوب ارزیابی فرایند توسعه تکنولوژی مورد بررسی قرار می گیرد و با دو مؤلفه عرضه و تقاضا و سیاستهای تأثیرگذار دولت در هر دو حوزه بحث ادامه می یابد و پس از ارائه چارچوب مفهومی مقاله به ارزیابی سیاستهای انگیز شی دولت در دوره های متفاوت پهلوی می پردازد. در همین اثنا سیاستهای انگیز شی دولت در حوزه های صنعتی و اقتصادی با ارائه آمار و ارقام مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. سپس روند تحولات اقتصادی صنعتی و تکنولوژیکی در دوره بعد از انقلاب ارائه می شود و تأثیرات و سیاستهای انگیز شی و همچنین طراحی ساختارها و شکل گیری توانمندیها در عرصه های صنعتی و تکنولوژیکی در سطح ملی بیان می گردد و در پایان مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه تکنولوژی در دهه اخیر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.