مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
اثرات فضایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثرات اقتصادی، اجتماعی، ترافیکی و محیط زیستی مکان های ورزشی بر محیط شهری اصفهان بوده است.روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه ساکنان اطراف ورزشگاه های شهر اصفهان و مسئولان ورزشگاه ها بود. حجم نمونه برآورد شده پس از انجام یک مطالعه مقدماتی، برای ساکنان اطراف ورزشگاه ها تعداد 185 نفر محاسبه گردید که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و حجم نمونه مسئولان ورزشگاه ها برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بود که دارای تعداد 30 سؤال و چهار حیطه (اثرات اقتصادی، اجتماعی، ترافیکی و محیط زیستی) بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از روش های آماری T تک متغیره و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره(F) استفاده شد. یافته ها نشان دادند، میانگین های حاصله در زمینه اثرات اقتصادی، اجتماعی، ترافیکی و محیط زیستی بر محیط شهری از نظر مردم بزرگ تراز سطح متوسط(3) بود. میانگین های حاصله در مورد اثرات اجتماعی، ترافیکی و محیط زیستی بر محیط شهری از نظر مسئولان ورزشگاه ها بزرگ تراز سطح متوسط(3) بود، در حالی که این میانگین، در مورد اثرات اقتصادی کوچکتر از سطح متوسط بوده است. همچنین F مشاهده شده در سطح 05/0= تفاوت معنیداری را بین نظرات مردم و مسئولان ورزشگاه ها در خصوص آثار اقتصادی، اجتماعی، ترافیکی و محیط زیستی مکان های ورزشی بر محیط شهری نشان داد.
اثر انتشار فضایی تغییرات قیمت مسکن در ایران با استفاده از مدل وقفه فضایی و داده های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از اقتصادسنجی فضایی برای بررسی تحولات بازار مسکن می تواند نقایص اقتصادسنجی متعارف را بهبود بخشد. برای این منظور، در این مطالعه از چارچوب مدل وقفه فضایی (SAR) و با استفاده از داده های ترکیبی استان های اصلی کشور برای دوره (1389-1370) تغییرات قیمت مسکن در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که اثر انتشار فضایی قیمت مسکن بین استان های مختلف کشور عاملی بسیار مهم در توضیح رفتار قیمت مسکن است و به طور متوسط افزایش 10 درصدی قیمت مسکن در سایر استان ها قیمت مسکن در استان موردنظر را به میزان 6 درصد افزایش می دهد. سایر متغیرهای مدل شامل هزینه مالکیت اثر منفی و معنا دار و تسهیلات بانکی، قیمت زمین و هزینه ساخت آثار مثبت و معنا داری بر قیمت مسکن داشته اند، اما اثرگذاری هزینه خانوارها که به عنوان جایگزین متغیرهای درآمد و ثروت مورد استفاده قرار گرفته با ابهام همراه بوده است.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
تحلیل اثرات فضایی بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی زمین مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار زمین یکی از اصلی ترین مکانیسم های تأثیرگذار بر چگونگی تخصیص زمین بین کاربردها و کاربران مختلف است. مطالعات بسیاری مبتنی بر نقش بازار در ارتقاء کیفیت تخصیص زمین صورت گرفته است. پیش شرط بازار زمین را چون سایر کالاهای معمول در نظر می گیرد، ولی با بررسی ماهیت زمین می توان به ویژگی هایی اشاره کرد که بر عملکرد بازار در حوزه زمین تأثیرگذار است. از سوی دیگر در تحلیل عملکرد بازار زمین باید ویژگی ها و شرایط خاص اقتصادی منطقه را نیز مورد توجه قرار داد. از این رو مقاله حاضر در صدد تحلیل اثرات فضایی بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی است. داده های حاصل از پرسش نامه گویایی این واقعیت است که منبع سرمایه موجود در بازار زمین منطقه در سطح ملی ناشی از درآمدهای نفتی تزریق شده به واسطه دولت و در سطح محلی مربوط به مبادلات مرزی است. این ویژگی اصلی ترین تفاوت اقتصاد منابع محور منطقه با یک اقتصاد سرمایه داری پیشرفته است، همچنین از طریق تصاویر ماهواره ای به روزترین ورژن ArcBruTile.07 و مشاهدات دقیق میدانی نسبت به پهنه بندی معاملات صورت گرفته با در نظر گرفتن سه متغیر تقطیع زمین، تغییر کاربری کشاورزی و احداث خانه های دوم غیرقانونی در یک دوره 15 ساله 1380-1395 اقدام شده است. نتایج حاصل از این مقاله حاکی از آن است که بازار زمین بر ناپایداری اقتصاد کشاورزی مؤثر بوده است.
تحلیل سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن درسطح ناحیه پیراشهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن در عرصه های روستایی واقع در پیرامون شهر ها بیشتر ماهیت ساختاری یا فضایی دارند. این تحولات در نظام های سرمایه داری نامولد متکی بر درآمدهای نفتی متاثر از برنامه ها، سیاستگذاری ها در ساختار اقتصاد سیاسی کشور و همچنین ویژگی های خاص نواحی مختلف جغرافیایی است و در نهایت منجر به شکل گیری چشم اندازهای مختلف جغرافیایی می گردد. این چشم اندازها، نه تنها بیانگر سطوح متفاوت در توسعه اقتصاد فضا در سطح نواحی جغرافیایی هستند، بلکه بیانگر عرصه کنش، بازیگران اصلی تحولات اقتصاد فضا جهت دستیابی به اهداف انباشت سرمایه است. مطالعه موردی در این پژوهش، روستاهای ناحیه پیراشهری سنندج است. این روستاها به جهت پیوستگی مکانی – فضایی با شهر سنندج، با چالش ها و مسائلی رو برو هستند که در دیگر روستاها ناحیه به چنین شدتی وجود ندارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با تاکید بر جنبه کاربردی بودن؛ بر آن است، تا با کاربرد روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (فازی – تاپسیس) FTOPSIS، مصاحبه نیمه ساختارمند و تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بهره گیری از آمار و اطلاعات مستخرج از مرکز آمار ایران و بخشداری سنندج؛ سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن را در سطح ناحیه پیراشهری سنندج مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شوراها و دهیارهای 24 روستای ناحیه پیراشهر هستند که به شیوه تمام شماری شامل 96 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح توسعه اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی از یک الگوی نامتوازنی پیروی می کند، به گونه ای که برخی روستاها، باباریز، آرندان، آساوله و دوشان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین تحلیل اثرات فضایی تحولات اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی بیانگر، رشد و گسترش ساخت و ساز، تخریب مناظر طبیعی و افزایش قیمت زمین، کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی و گسترش زیرساخت ها و ساخت و ساز غیرمجاز است.
بررسی اثر مخارج دولت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر شدت انرژی در صنایع کارخانه ای استان های ایران: رویکرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
157 - 184
حوزه های تخصصی:
تدوین سیاست های مؤثر بر کاهش شدت (افزایش بهره وری) انرژی نیازمند مطالعه کامل عوامل مؤثر بر آن است. از طرفی طی سال های اخیر، مصرف نهایی انرژی بخش صنعت در بین بخش های مختلف مصرف در ایران افزایش زیادی داشته است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر شدت انرژی در صنایع کارخانه ای ایران به ویژه اثر متغیرهای مخارج عمرانی دولت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر شدت انرژی در این صنایع به تفکیک استان و کنترل اثرات سرریز فضایی بین آن ها با استفاده از داده های تابلویی 28 استان کشور طی دوره 1379 تا 1393 می باشد. به منظور بررسی وجود اثرات سرریز فضایی از آزمون های Wald، LR و Panel (Robust) LM استفاده شده است و پس از تائید وجود اثرات فضایی و نوع آن، مدل دوربین فضایی (SDM) جهت بررسی شدت انرژی انتخاب شده است. مطابق نتایج، قیمت انرژی، سهم مالکیت خصوصی و مخارج عمرانی دولت اثر منفی بر شدت انرژی داشته اند درحالی که متغیرهای نسبت صادرات به ارزش افزوده و نسبت سرمایه به نیروی کار دارای اثر مثبت بر شدت انرژی بوده اند. سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز اثر معناداری بر روی شدت انرژی نداشته است. این نتایج لزوم توجه بیشتر به اتخاذ فناوری های بالاتر تولید در سرمایه گذاری ها و تأثیر دولت در تغییرات شدت انرژی را بیان می کنند ضمن اینکه امکان استفاده از سیاست های مرتبط با غنی سازی همسایه در جهت افزایش بهره وری انرژی را نیز متصور می سازد.
برآورد کارآیی تولید و عوامل مؤثر بر آن در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۸
195 - 221
حوزه های تخصصی:
نابرابری کارآیی تولید یکی از عوامل اصلی برای وجود نابرابری رشد اقصادی در بین مناطق مختلف است. مطالعه حاضر با استفاده از داده های در سطح استانی برای دوره زمانی 1385 تا 1394 و رهیافت مدل توبیت فضایی و تابع تولید ترانسلوگ به برآورد و بررسی عوامل مؤثر بر کارآیی تولید می پردازد. شواهد برای مطالعه حاضر نشان می دهد که استان چهارمحال و بختیاری و خراسان رضوی به ترتیب با مقدار کارآیی 63/0 و 09/0 کارآترین و ناکارآترین استان ها برای دوره زمانی 1385 تا 1394 بوده اند. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل توبیت فضایی نشان می دهد که صنعتی شدن با ضریب 0018/0 اثر مثبت و معنادار و نسبت اعتبارات به تولید با ضریب 0013/0 اثر منفی و معناداری بر کارآیی تولید استان ها دارد. علاوه بر این، اثرات سرریز فضایی صنعتی شدن و افزایش نسبت اعتبارات، به ترتیب برابر با 0104/0- و 0042/0 است. بنابراین، توسعه بنیادی صنعت و تخصیص منابع مبتنی بر آمایش سرزمین یکی مهم ترین عوامل برای بهبود کارآیی تولید و افزایش رشد اقتصادی است.
وابستگی فضایی با عوامل مشترک: مطالعه موردی رشد اقتصادی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های اقتصادی یک منطقه جغرافیایی مانند رشد اقتصادی آن تحت تأثیر متغیرها و اثرات سرریز سایر مناطق قرار دارند و از این طریق به آنها وابسته می شوند. علاوه بر وابستگی فضایی ایجاد شده به وسیله عوامل مذکور، عوامل عام مشترک مانند قیمت نفت نیز موجب ایجاد همبستگی در متغیرهای اقتصادی مناطق جغرافیایی می شوند و لازم است میان وابستگی ایجاد شده توسط این عوامل و وابستگی فضایی تفاوت قائل شد، زیرا در غیر این صورت نقش اثرات فضایی پررنگ تر از آنچه واقعیت دارد نشان داده خواهد شد و مشکلات دیگری مانند ناسازگاری ضرایب و نقض برخی از فروض متداول به وجود می آورد. در مدل های اقتصادسنجی فضایی همانند مدل خودرگرسیون فضایی و خطای فضایی عوامل عام مشترک در نظر گرفته نمی شوند. در این مقاله برای اولین بار وجود وابستگی فضایی در رشد اقتصادی استان های ایران طی سال های 1394-1379 با استفاده از ترکیب مدل های خودرگرسیون فضایی و خطای فضایی و با استفاده از ترکیب روش حداکثر درست نمایی و اثرات عام مشترک همبسته آزمون و مورد بررسی قرار می گیرد. روش قابلیت در نظرت گرفتن نقش برای اثرات عام مشترک را دارد. نتایج نشان می دهند در نظرنگرفتن عوامل عام مشترک منجر به نتایج نادرست می شود. معنادار شدن متغیرهای پروکسی به کار گرفته شده برای عوامل عام مشترک و عدم معناداری متغیرهای مربوط به وابستگی فضایی نشان می دهند وابستگی موجود ناشی از تأثیر عوامل عام مشترک است و داده های رشد اقتصادی مناطق جغرافیایی ایران لااقل در سطح استان ها وابستگی فضایی را نشان نمی دهند.
بررسی تاثیر صنعت گردشگری بر اشتغال استان های کشور با رویکرد اقتصاد سنجی فضایی تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به امکان تعامل مناطق مجاور در فعالیت های اقتصادی، توسعه صنایع در یک منطقه علاوه بر اینکه اشتغال را در منطقه مذکور افزایش می دهد، بلکه ممکن است با گسترش صنایع مرتبط در مناطق مجاور، افزایش اشتغال مناطق مذکور را نیز به همراه داشته باشد. براین اساس در این مطالعه پس از آزمون وجود اثر فضایی، تاثیر توسعه صنعت گردشگری بر اشتغال در چارچوب داده های تابلویی پویایی فضایی به تفکیک استان های کشور برای دوره (1394-1390) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی در چارچوب داده های تابلویی پویای فضایی و براساس تخمین زن دوربین فضایی نشان داد که گردشگری دارای تاثیر معنی دار فضایی بر اشتغال بوده و توسعه آن علاوه بر اینکه اشتغال را در استان های هدف افزایش می دهد، بلکه منجر به افزایش اشتغال در استان های مجاور نیز می گردد. همچنین براساس نتایج این مطالعه شاخص قیمت تاثیر منفی و تولید سرانه تاثیر مثبت بر اشتغال استان ها دارد، اما تاثیر دستمزد حقیقی بر اشتغال معنی دار نیست.
تحلیل فضایی درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب صادر کننده نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
150 - 199
حوزه های تخصصی:
نفت به عنوان یک ماده اساسی در کشورهای صادر کننده نفت از موقعیت راهبردی ویژه ای برخوردار است. نوسانات قیمت نفت و درآمدهای حاصل از آن، منبع اصلی آشفتگی اقتصاد کشورهای متکی به درآمدهای نفتی بوده و اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت را متاثر کرده و موجب اختلال در عملکرد متغیرهای کلان اقتصادی و رشد اقتصادی شده است. از این رو، هدف این پژوهش تحلیل فضایی درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب صادر کننده نفت طی بازه زمانی 2008-2019 است. پیش از برآورد الگوی فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران، جری سی، جتیس و آماره آکائیک اثرات سرریز فضایی برای مدل دوربین فضایی مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی در چارچوب داده های ترکیبی فضایی و بر اساس تخمین زن دوربین فضایی نشان داد که درآمدهای نفتی و اثرات مجاورت آن، اثرات منفی بر رشد اقتصادی کشورهای صادر کننده نفت دارد. از سایر نتایج تحقیق، متغیرهای جمعیت و نرخ تورم تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای فوق دارند در حالی که متغیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی تاثیری مثبت بر رشد اقتصادی دارد. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهاد می گردد جهت دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالا و پایدار، اتخاذ سیاست های کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی، کاهش مخارج است.
بررسی اثرات فضایی مناطق ویژه اقتصادی بر سکونتگاه های عسلویه (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی)
ایرانکشوری درحال توسعه است که دائماً پروژه های اقتصادی گوناگون درمناطق مختلف آن اجرا می شود. غالب این پروژه ها (نظیر احداث سدها، تأسیسات اتمی و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی) در مقیاس بزرگ تأثیرات شدید اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و محیطی- اکولوژیکی برمناطق پیرامونی خود می گذارند. عدم ملاحظه به شرایط پایداری اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی این پروژه ها سبب شده تا کیفیت زندگی ساکنان مناطق اجرای طرح ها با خطر مواجه گردد.منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی در جنوب استان بوشهر یکی از مناطق است که به منظور استفاده از میدان گازی پارس جنوبی در سال 1377 تأسیس گردید. ورود چنین صنایع و ساختارهای مدرنی به جوامعی با ساختارهای سنتی بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن، پیامدهای گوناگونی به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل اثرات فضایی منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی بر سکونتگاه های منطقه عسلویه است. پرسش اصلی این است که ورود صنعت به این منطقه چه پیامدهای داشته و این پیامدها چه تأثیراتی بر توسعه پایدار اجتماعات محلی گذاشته است. این پژوهش یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی است. بر این اساس جامعه آماری تحقیق 150 نفر، می باشد در جمع آوری داده ها از روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ و در روایی از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد حضور صنعت و گسترش سریع تحولات صنعتی در منطقه پیامدهای مختلفی در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدیو زیست محیطی به همراه داشته است و منطقه را با معضلات جدی مواجه کرده است. شواهد نشان می دهد اجتناب کردن از این مشکلات در صورت داشتن برنامه ریزی فرابخشی امکان پذیر است.
تحلیل اثر شاخص کارآفرینی بر اشتغال در استان های ایران: رهیافت اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
285 - 311
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت ایجاد اشتغال در جهت ثبات اقتصادی جامعه موضوعی غیرقابل انکار است. توجه هرچه بیشتر به موضوع اشتغال در جامعه می تواند منجر به افزایش سطح رفاه عمومی و توسعه همه جانبه در جامعه شود. یکی از عوامل مؤثر در ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، کارآفرینی است. کارآفرینی به طور گسترده به عنوان محرک اصلی رشد و توسعه اقتصادی در یک کشور شناخته می شود که می تواند اقتصاد و جامعه را به طرق متعدد و پیچیده ای تحت تأثیر قرار دهد و سبب ایجاد فرصت های شغلی جدید، کاهش بیکاری، ارتقای نوآوری، ایجاد تغییرات اجتماعی و بهبود رفاه مردم شود. بنابراین، ارزیابی اثرات شاخص کارآفرینی به منظور ایجاد و گسترش بستر کارآفرینی به ویژه برای استان های کمتر توسعه یافته و مرزی با نیل به افزایش میزان اشتغال بسیار با اهمیت است. از این رو، هدف این پژوهش «تحلیل اثر شاخص کارآفرینی بر اشتغال در استان های ایران طی بازه زمانی 1392-1399 با رویکرد اقتصادسنجی فضایی» است. نتایج حاصل از این بررسی در چهارچوب داده های ترکیبی فضایی و براساس تخمین زن دوربین فضایی نشان داد که شاخص کارآفرینی و اثرات مجاورت آن تأثیر مثبتی بر افزایش میزان اشتغال در استان های ایران دارد. از سایر نتایج تحقیق، متغیر تولید ناخالص داخلی تأثیری مثبت و معنی دار بر افزایش میزان اشتغال در استان های فوق دارند، در حالی که متغیرهای شاخص قیمت و نرخ دستمزد تأثیری منفی بر میزان اشتغال استان ها دارند. براساس نتایج تحقیق پیشنهاد می شود جهت سرریز اثرات شاخص کارآفرینی به استان های کشور، اتخاذ سیاست های ایجاد صنایع کوچک و متوسط در مناطق روستایی و شهر های کوچک، ایجاد جلسات استانی بین کارآفرینان برتر جهت مشاوره، انتقال تجربیات، آگاهی از مشکلات موجود در این حوزه، آشنایی با مزیت های نسبی مناطق مختلف کشور و بهبود زیرساخت های مختلف در مناطق محروم از طریق دولت جهت جذب هرچه بیشتر کارآفرینان انجام شود.
تحلیل اثر تورم بر بیکاری در استان های ایران: رهیافت اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
99 - 129
حوزه های تخصصی:
تورم یکی از موضوعات اصلی در اقتصاد کلان و یکی از دغدغه های اصلی بسیاری از کشورها است. در سال های اخیر وجود تورم شتابان به دلیل تحریم های اقتصادی و عدم تزریق درآمدهای نفتی موجب تضعیف عملکردهای متغیرهای کلان ازجمله افزایش نرخ بیکاری و سرریز اثرات آن بر تمامی استان های کشور علی الخصوص استان های توسعه نیافته و فقیر شده است؛ بنابراین، لازم است عوامل مؤثر در جهت کنترل، ثبات نرخ تورم و کاهش مزمن نرخ بیکاری مورد بررسی قرار گیرد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثر فضایی تورم بر بیکاری در استان های ایران با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی 99-1385 است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران، جری سی و F فضایی اثرات سرریز فضایی برای الگوی خودرگرسیون فضایی مورد تأیید قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، نرخ تورم و اثرات مجاورت آن، اثرات منفی و معنی داری بر نرخ بیکاری استان های موردمطالعه دارد. با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی) و لگاریتم سرمایه انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند. حرکت هم زمان در جهت راستای ثبات نرخ تورم و افزایش میزان اشتغال با هدف افزایش توان رقابتی تولید برای استان های کمتر توسعه یافته و فقیر پیشنهاد می گردد.
تحلیل فضایی اثر تروریسم بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
129 - 164
حوزه های تخصصی:
گستردهمعرفی:خاورمیانه از جمله مناطقی است که دارای تنوع قومی و دینی گسترده ای است. سهم بالای تامین انرژی نیز تمرکز قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را در این منطقه سبب شده است. طی سال های اخیر سهم بالایی از حملات تروریستی در خاورمیانه شکل گرفته است که علاوه بر زیان های انسانی، اثرات بزرگ و منفی بر سرمایه گذاری، گردشگری و رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه گذاشته است. بنابراین شناسایی اثر فعالیت های تروریستی بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی این کشورها در سیاست گذاری های اقتصادی و امنیتی این کشورها مهم و ضروری است. سرمایه گذاران خارجی اکثرا در تکاپو هستند تا از تمامی مخاطراتی که متوجه فعالیت آنان می باشد، آگاهی داشته باشند. مخاطرات متاثر از حوادث تروریسم نیز از این اصل مستثنی نیست بخصوص موقعی که هدف حملات تروریستی، ایجاد رعب و ترس در سرمایه گذار خارجی باشد. ریسک های تروریسم باعث افزایش مخارج ایجاد کسب و کار از طریق صرف هزینه های بسیار برای تأمین امنیت و بیمه فعالیت اقتصادی، پرهزینه بودن انجام اقدامات پیشگیرانه و نیز دستمزدهای بالا برای کارکنانی که در معرض مخاطرات هستند، می شود. این مخارج کارکرد مورد انتظار فعالیت سرمایه گذاری را کاهش می دهد و چنان که مخاطرات تروریستی از حد مشخصی بالاتر روند، سرمایه گذار خارجی مبادرت به جابجایی سرمایه خود به یک منطقه امن تر خواهد کرد شرایط کشورهای در حال توسعه در ارتباط با عوامل سیاسی کمی متمایزتر از شرایط و کارکرد آن ها در خصوص عوامل اقتصادی است. بنیان اقتصادی کشورها، علی الخصوص کشورهای در حال توسعه در مواجه عوامل نامقبول داخلی بسیار آسیب پذیر است. ناپایداری سیاسی به عنوان اصلی ترین عامل داخلی، نزدیک ترین واکنش را با محتوای امنیت اقتصادی در اثربخشی بر عوامل تولید دارد. در کشورهای در حال توسعه، نااطمینانی که در فضای ناپایداری سیاسی و ارتکاب هنجارهای خشونت آمیز (نظیر حملات تروریستی) پدیدار می شود، سبب کم شدن سرمایه گذاری ها، فقدان توانایی کشور در جذب موفق سرمایه های خارجی و فرار سرمایه می گردد. نمود تروریسم از زمره شاخص های ناپایداری سیاسی می باشد که امروزه به عنوان یکی از مشکلات خطیر مجامع بین الملل علی الخصوص کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته و نتایج آن بر تحولات پیوندهای اقتصادی و سیاسی جهانی گسترده است. متدولوژی:هدف از این پژوهش بررسی رابطه تروریسم و جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای خاورمیانه با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی 2008-2019 با به کارگیری الگوی خودهمبسته فضایی (SAC) می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز برای سه متغیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی، نرخ تورم و درجه باز بودن تجاری از سایت بانک جهانی و برای متغیر تروریسم، از پایگاه جهانی داده های تروریسم و برای شاخص بی ثباتی سیاسی، حقوق مالکیت و دموکراسی از سایت ICRG وابسته به PRS GROUP[1] برای بازه زمانی 2008-2019 به تفکیک 15 کشور خاورمیانه استخراج گردیده است. یافته ها:ابتدا جهت بررسی تشخیص وابستگی فضایی از آزمون موران و جری سی، وابستگی فضایی کشورها مورد تایید قرار گرفت و بر اساس معنی داری آزمون موران، الگوی پژوهش در چارچوب خودهمبسته فضایی برآورد گردید. با توجه به نتایج تحقیق، فعالیت های تروریستی، اثرات منفی و مخرب بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی این مناطق را نشان می دهد و این نتیجه سازگار با نتایج سایر مطالعات از جمله پناهی (Panahi ,2013) و سلمانی (Salmani ,2014) می باشد. با عنایت به نتایج تحقیق، متغیرهای درجه باز بودن تجاری و دموکراسی دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی مناطق مورد تحقیق دارند در حالی که متغیرهای شاخص بی ثباتی سیاسی، حقوق مالکیت و نرخ تورم دارای تاثیر منفی و معنی داری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی مناطق مورد مطالعه را دارند که از این میان تعداد حملات تروریستی بیشترین تاثیر منفی در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارد و همچنین شاخص حقوق مالکیت، بی ثباتی سیاسی، درجه باز بودن تجاری، دموکراسی و نرخ تورم به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر روی رشد اقتصادی کشورهای فوق دارد. نتیجه:سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از مولفه های اصلی توسعه اقتصادی است و جریان آن تاثیرات بزرگی بر اقتصاد یک کشور دارد. به عبارت دیگر، فعالیت های تروریستی امنیت و اعتماد سرمایه گذاران را به کشورهای در معرض فعالیت های تروریستی کاهش می دهد و جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را کاهش می دهد. از سوی دیگر، هزینه های امنیتی ضد تروریستی که بر اقتصاد تحمیل می شود، پتانسیل اقتصادی را کاهش می دهد. اثرات اقتصادی تروریسم بین المللی را می توان در کوتاه مدت و بلندمدت تحلیل کرد. در کوتاه مدت تروریسم منجر به زیان های مالی، تلفات و ایجاد یک محیط سرمایه گذاری ناامن می شود و در بلندمدت، تروریسم بین المللی با افزایش هزینه های امنیتی ملی و فعالیت های ضد تروریستی سبب انحراف منابع سرمایه گذاری به سمت این هزینه ها و افزایش مالیات می شود. برای تبیین چرایی استفاده از رگرسیون فضایی در این تحقیق می توان اضافه کرد که متغیر فعالیت های تروریستی در ناحیه j تنها تحت تاثیر عوامل درونی آن ناحیه نخواهد بود. زمانی که در کشور همسایه تعداد فعالیت های تروریسم افزایش یابد بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کشورهای مجاور تاثیری منفی دارد (اثرات سرریز) و همچنین اگر فعالیت های تروریسم در منطقه j اثرگذار باشد، بیانگر پدیده وابستگی فضایی است که اقتصادسنجی مرسوم امکان تخمین و شناسایی این اثرات و عوامل را ندارد. [1] https://www.prsgroup.com