مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
صنعت قطعه سازی خودرو
حوزه های تخصصی:
تاکنون به صورت نظری بارها ادعا شده است که بازارمحوری با بهبود عملکرد بازرگانی شرکت ها رابطه داشته و موجب سوق دادن بیشتر عملکرد نیروهای سازمان به سمت بازار و مشتری می شود؛ اما تحقیقات منظم و تجربی برای درک عمیق تر و اثبات این ادعاها به خصوص در محیط ایرانی کمتر انجام شده است، لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین بازارمحوری و عملکرد بازرگانی در محیطی ایرانی است. این تحقیق از نظر روش، توصیفی- پیمایشی مبتنی بر همبستگی می باشد. شرکت های قطعه ساز خودرو مستقر در شهر مشهد به عنوان جامعه آماری تحقیق در نظر گرفته شده اند. در راستای هدف تحقیق، بعد از بررسی نظریه های مختلف در عرصه بازارمحوری، مدل جدیدی برای این مفهوم ارایه شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین بازارمحوری و عملکرد بازرگانی رابطه مثبت وجود دارد.
برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک،در موفقیت سازمان ها در میدان رقابت نقشی کلیدی دارد . این نوع برنامه ریزی که تاکنون غالباً مورد استفاده سازمان های بزرگ واقع شده است ، اگر بدرستی تدوین شود،به انتخاب استراتژی هایی منجر می شود که در صورت اجرای صحیح و بموقع ، تعالی و پیشتازی سازمان را به ارمغان می آورد . تحقیق حاضر در نظر دارد تا تفاوت های موجود بین برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در مؤسسات کوچک را شناسایی نموده،از طریق مقایسه تطبیقی مدل های موجود برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و کوچک،مدلی مناسب از این نوع برنامه ریزی برای مؤسسات کوچک ارائه کند. برای شناسایی تفاوت های برنامه ریزی استراتژیک بین سازمان های کوچک و بزرگ،تعدادی تفاوت مشخص از مطالعه ادبیات موضوع استخراج شده،از نمونه آماری تحقیق در این باره پرسش به عمل آمد. در نهایت با گردآوری و تجزیه و تحلیل نظرات آنها،تفاوت ها مورد شناسایی قرار گرفت . برای طراحی مدل مفهومی این تحقیق ، 9مدل برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و 3 مدل برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفت . از این مقایسه تطبیقی ، سه عامل به عنوان وجوه مشترک دوازده مدل بررسی شده شناسایی شد، که این سه شامل ماموریت /چشم انداز،عوامل داخلی/خارجی و استراتژی در برنامه های استراتژیک بودند؛ وبه عنوان شاکله اصلی مدل مفهومی جدید قرار گرفتند و یک عامل دیگر با توجه به ویژگی خاص موسسات کوچک،بینش مدیران ارشد سازمان های کوچک،به مدل اضافه شد و مدل جدید با چهار عامل و به صورت شماتیک طراحی شد و مبنای تحقیق حاضر قرار گرفت . این تحقیق از نظر هدف "کاربردی" و از نظر روش گردآوری داده ها"توصیفی" است وبه خاطر این که شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو را مورد مطالعه قرار داده است،میتوان آن را مطالعه موردی به حساب آورد. جامعه آماری این تحقیق مدیران شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو استان تهران بودند که به لحاظ برخورداری از ویژگیهایی مشترک،نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین آنها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز،علاوه بر داده های ثانویه از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری،داده های اولیه نیز از نمونه آماری جمع آوری شد . داده های جمع آوری شده از طریق آزمون Z تجزیه و تحلیل شد(جامعه نرمال و تعداد نمونه بیش از 30). نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از نظر نمونه آماری ، بین برنامه ریزی استراتژیک در شرکت های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در شرکت های کوچک در موارد مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و مدل ارائه شده در این تحقیق از ابعاد مختلف برای برنامه ریزی استراتژیک شرکتهای کوچک مناسب می باشد.
ارائه الگوی کارکردهای اتحاد راهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و ارائه الگوی کارکردهای اتحادراهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط موفق می پردازد. کارکردهای اتحادراهبردی شامل تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه های کوچک و متوسط می شوند. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) است. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت قطعه سازی باتجربه در اتحادهای راهبردی بهره گرفته شد. نمونه ها به صورت هدفمندانتخاب شدندو حجم آن ها با توجه به ماهیت پژوهش کیفی، تا اشباع داده ها (دوازده نفر) ادامه یافت. در بخش کمّی، الگوی به دست آمده در بخش کیفی در قالب پرسشنامه در اختیار 100 نفر از مدیران و کارشناسان صنعتی باتجربه در اتحادهای راهبردی در صنعت قطعه سازی استان تهران قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، سازه طراحی شده تاییدشد. در نهایت، نتایج به دست آمده در چهار دسته کلی؛ تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، تقویت سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه جای گرفتند. از بین چهار مولفه شناسایی شده، الگوی تقویت قابلیت های کارآفرینانه، تقویت سرمایه اجتماعی، بین المللی شدن بنگاه، و تقویت مزیت رقابتی به ترتیب بیش ترین تاثیر را در شکل گیری اتحادهای راهبردی دارند. این پژوهش، به شناسایی و ارائه الگوی بومی از کارکردهایی منجر شده است که بنگاه های کوچک و متوسط برای بهره مندشدن از آن، وارداتحادبا شرکت های بزرگ می شوند.
تبیین مولفه های اقدامات رهبران در اجرای موفق برنامه های تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکست 70 درصدی تغییرات سازمانی و لزوم سازمانهای امروزی به تغییرات روزافزون، بسیاری از محققان را به این موضوع سوق داده است که دلایل شکست چیست و چه چیزی منجر به موفقیت تغییرات در سازمان میشود. با توجه به اینکه اقدامات و کارهایی که رهبران در اجرای تغییرات انجام میدهند، موفقیت یا شکست آن تغییر را تحت تأثیر قرار میدهد، از این رو هدف تحقیق حاضر شناسایی و ارائه مدل اقدامات رهبران اثربخش در اجرای موفق برنامههای تغییر و سنجش مدل استخراج شده میباشد. در این راستا، تحقیق از استراتژی ترکیبی بهره گرفت. به منظور جمعآوری دادهها در بخش کیفی، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد و با استفاده از نمونهگیری گلوله برفی با 17 نفر از مدیران این صنعت دادههای لازم گردآوری و تحلیل شد. استراتژی تحلیل محتوا در این مرحله مورد استفاده قرار گرفت. در بخش کمّی، پرسشنامهای طراحی و در بین 192 نفر از کارکنان صنعت قطعهسازی خودرو قرار گرفت و اعتبار نتایج مرحله کیفی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. حاصل نهایی تحلیل دادههای گردآوری شده در قالب یک مدل ارائه شد. نتایج نشان داد که اقدامات رهبران تغییر در دو حوزه کلی اقدامات انسان محور (5 اقدام) و اقدامات سازمان محور (10 اقدام) طبقهبندی میشوند. این مدل مجموعه اقداماتی که یک رهبر تغییر میکوشد تا برنامههای تغییر را با موفقیت به انجام برساند را با توجه به شرایط محیطی تبیین میکند.
الگوی توسعه صنعتی در صنعت قطعه سازی خودرو: بینش هایی برای درک واقعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
125 - 147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر روایتی تاریخی با تمرکز بر دورانی مشخص بین سال های آغازین دهه 70 تا میانه های دهه 90 شمسی در صنعت قطعه سازی خودروست. در این بازه زمانی تحولاتی در این صنعت رخ داده است که از دوران پیش و پس از آن متمایز است. تکوین و توسعه صنعت قطعه سازی خودرو در این دوره تاریخی نمونه ای از جریان های تکوین و توسعه در صنایع ایران است که فارغ از پیامدهای مرادی و نامرادی آن، نیازمند تحلیلی واقعی است تا زمینه ای برای درک مشترک فراهم شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه روایتی از توسعه صنعتی در صنعت قطعه سازی خودرو می توان به دست داد که منطبق بر واقعیت باشد و آموزه های برآمده از این روایت چیست؟ به همین منظور با انجام مطالعه ای اکتشافی به دنبال ارائه روایتِ تکوین و توسعه این صنعت هستیم. روندهای اساسی تکوینی صنعت قطعه سازی خودرو با انجام مصاحبه های عمیق استخراج شده است. در تحلیل نهایی استدلال شد که شناخت امور واقع اجتماعی فارغ از نگاه های سیاسی و روزمره، درکی عمیق تر و جامع تر در اختیار قرار می دهد و به مثابه سدی در برابر توصیف های برآمده از نگاه کوتاه مدت و روزمره که ناپیوستاری اجتماعی هسته اصلی آنهاست، عمل می کند. آفت های نگاه کوتاه مدت مانند تیشه به ریشه زدن است و تلاش های وسیع در این صنعت را نادیده می انگارد. بر همین مبنا گفتمانی جایگزین پیشنهاد شده است تا صنعت قطعه سازی خودروهر آن گونه که هست توصیف شود تا در این مقطع زمانی محرکی برای رشد دوباره این صنعت باشد.
تحلیل اهمیت- عملکرد شاخص های مدیریت روابط زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
21 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، بهبود روابط زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو کشور است. رویکرد مورد استفاده، تحلیل اهمیت عملکرد و شیوه گردآوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. پس از مطالعه پیشینه پژوهش، سیزده عامل مهم در روابط زنجیره تأمین شرکت های مورد مطالعه، شناسایی شده که همگی به تأیید خبرگان رسیده اند. سپس با توجه به پیشینه پژوهش، برای هر عامل شاخص های مناسب تعیین شده است. در ادامه، پرسش نامه ای در اختیار 175 شرکت کوچک و متوسط فعال در صنعت قطعه سازی خودرو قرار گرفته و با روش تحلیل عاملی تأییدی، میزان اهمیت هر عامل اندازه گیری شده است. برای تحلیل عملکرد شرکت ها نیز از آزمون یک جامعه میانگین تی. استفاده شده است. سرانجام، شاخص های روابط زنجیره تأمین در ماتریس اهمیت عملکرد، دسته بندی شده و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت شرکت های ارائه شده است.
توسعه تکنیک بهترین- بدترین در محیط کاربرگ میلتنبرگ به منظور تدوین راهبردهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
183 - 214
حوزه های تخصصی:
از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیت های سطوح عملیاتی همراستا و هم جهت با اولویت های رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسب ترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو می باشد. چراکه این صنعت به عنوان موتور محرک صنایع و اقتصاد، نقش مهمی در رشد کشور دارد و همواره تحت فشارهای روزافزون و متنوعی بوده که می توان به دو نیروی پرتوان تغییرات مکرر در ذائقه مشتریان و پیشرفت سریع در نوآوری فناوری اشاره کرد که تعدیل تاثیر این فشارها بازنگری و تدوین راهبردهای عملیاتی را می طلبد. به همین منظور پس از تعیین اهداف یک ساله در خصوص هر یک از خروجی ها، سیستم تولیدی جریان پیوسته به عنوان سیستم مناسب جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در شرکت مورد مطالعه شناخته شد؛ و درنهایت تعدیلاتی به منظور بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه در هر یک از اهرم های تولیدی ارائه شد. اولویت بندی خروجی ها با توجه به نظر خبرگان و توسعه تکنیک بهترین- بدترین فازی (FBWM) برای اولین بار صورت گرفت که شاخص هزینه به عنوان مهم ترین خروجی دارای بیشترین اهمیت شناخته شد و شاخص کیفیت در سطح دوم اهمیت قرار گرفت؛ و همچنین شاخص های انعطاف پذیری، عملکرد و تحویل در سطوح بعدی اهمیت جای گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که با بهره گیری صحیح از مدل میلتنبرگ می توان ضمن بررسی وضعیت جاری سیستم های تولیدی و کنکاش محیط رقابتی، به دنبال زمینه هایی بود که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می نمایند.