مقالات
حوزه های تخصصی:
جامعه مدیریت فناوری ایران، اجتماعی نوپاست که رفته رفته سکان مدیریت خود را به دست نسل دوم دانش آموختگان این حوزه می سپارد. نسل سوم این دانش آموختگان نیز هم اکنون به سرعت در حال طی پلکان ترقی در حوزه های مدیریت فناوری کشور هستند. اگرچه توجه به علم و دانش در این کشور قدمتی به اندازه تاریخ این سرزمین دارد ولیکن آموزش رسمی و گسترده حوزه دانشی مدیریت علم و فناوری و حرکت جدی در شکل گیری این جامعه علمی از سال های آغازین دهه 1380 شمسی شروع شده است. در این مقاله با مروری تاریخی بر جریان شکل گیری جامعه مدیریت فناوری تلاش شده تا با بررسی عملکرد پیشگامان این حوزه نظری در ایران، مهمترین اقدامات تأثیرگذار بر تولد این اجتماع علمی بررسی شود. فرصت ها و چالش های پیش روی اجتماع علمی مدیریت فناوری و نوآوری کشور و ترسیم راه پیش روی این جامعه جوان، متخصص و آتیه ساز کشور از مهم ترین یافته های این مقاله است. این مقاله دلالت هایی در راستای آشناسازی متخصصین جوان این حوزه دانشی با ریشه ها و جریان های اصیل شکل دهنده اجتماع متخصصین حوزه مدیریت فناوری و فناوری ایران داشته تا زمینه همگرائی و انسجام فکری بیشتر بین سه نسل از پیشگامان، توسعه دهندگان و بالاخره آتیه سازان این حوزه تخصصی را در کشورمان فراهم نماید.
تحلیلی تاریخی بر تجربه نهادسازی در سیاستگذاری فناوری نانو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل مهم در حوزه سیاستگذاری صنعتی و فناوری، جایگاه نهاد سیاستگذار در ساختار نظام سیاسی و نقش آفرینی آن در برابر ساختار سنتی سیاست گذاری است. پیشینه تجربه نهادسازی ورود ایران به عرصه سیاستگذاری فناوری نانو، هم از نظر ورود تخصصی به یک حوزه فناورانه و هم از نظر تاثیر سیاست های اتخاذ شده بر سیاست های صنعتی و فناوری کشور، شایسته توجه ویژه است. در مورد اول تجربه ستاد نانو به لحاظ تاریخی بر تشکیل معاونت علمی و فناوری و سایر ستادهای توسعه فناوری مقدم می باشد. در مورد دوم تکثیر تجارب موفق سیاستی ستاد نانو در سیاستگذاری صنعتی و فناوری همچون نمایشگاه ساخت ایران، کانون پتنت، فدراسیون سرآمدان و شبکه ازمایشگاهی در سایر حوزه های فناورانه حایز اهمیت است. لذا این مقاله با تحلیل تاریخی تجربه 20 ساله کشور در عرصه سیاستگذاری فناوری نانو (از ابتدای دهه 1380 شمسی)، با تمرکز بر تکوین و توسعه ستاد ویژه توسعه فناوری نانو می پردازد. بر این اساس، ضمن جمع آوری و تحلیل داده های مکتوب همچون گزارش ها، اخبار و مصاحبه های عمومی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با بنیانگذاران و افراد مرتبط در سیر شکل گیری و توسعه ستاد انجام شده است. مقولات محوری در تحلیل تاریخی تجربه سیاستگذاری فناوری نانو شامل اولویت دهی به نیروی انسانی سیاستگذاری، نهادسازی در برنامه های تخصصی، ثبات و پایداری مدیریتی و انعطاف پذیری در راهبردهای توسعه ای است. به بیان دیگر در موفقیت ستاد نانو، حمایت مسئولین عالی رتبه کشور و حضور نهادهای مرتبط به عنوان ساختار پشتیبان و تقویت کننده در کنار مدیریت تعارض منافع حاصل از ذی نفعان مختلف نقش آفرینی جدی داشته است.
تحلیلی تاریخی بر شکل گیری و توسعه تجربه سیاستی قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان فناور محرک توسعه اقتصادی در نیم قرن گذشته بوده اند و حمایت از آن ها به یکی از نقاط اصلی تمرکز در سیاست های ملی فناوری و نوآوری تبدیل شده است. در ایران، تدوین یک بسته سیاستی منسجم برای حمایت از شرکت های فناور خصوصی پس از حدود سه دهه تطور در نظام سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری کشور رخ داد. این پژوهش به مطالعه چرایی و چگونگی شکل گیری این بسته سیاستی با عنوان «قانون حمایت از شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوری ها و اختراعات» می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و مبتنی بر نظریه چرخه سیاست انجام شده و گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل اسنادی صورت پذیرفته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که چگونه بسترها و زمینه های نهادی و تاریخی (مانند تغییر تدریجی تمرکز از سیاست علم به سمت سیاست فناوری و سیاست نوآوری، شکل گیری فهم نظام مند از نوآوری و درک نقش بنگاه ها در نظام نوآوری) در تعامل با محرک های سیاسی و حکمرانی کشور (نظیر تحریم های فناورانه، ایجاد نهادهای تخصصی حمایت از توسعه فناوری و نوآوری، بازتعریف نقش ها و مسئولیت های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تأسیس معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور) موجب شکل گیری بسته ای از ابزارهای سیاستی برای حمایت از شرکت های فناور در قالب یک قانون مستقل و منسجم شده که پس از تصویب نیز تکامل یافته است. نتایج پژوهش بر لزوم توجه به ابزارهای سیاستی طرف تقاضای نوآوری، اعتبار مالیاتی و حمایت از مالکیت فکری برای تکمیل حمایت های این قانون دلالت دارد.
تحلیل تاریخی چالش های پیاده سازی سیاست های تدارکات عمومی حامی نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش سیاست های تدارکات عمومی حامی نوآوری در تحریک تقاضا در دهه های اخیر مورد توجه سیاستگذاران خصوصا در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. به منظور بررسی تحلیلی تاریخی روند تطوری این دسته از سیاست ها در ایران، مطالعه چند موردی از سیاست های افقی و عمودی و مقایسه آنها در این مقاله انجام می شود. مهمترین نمود این سیاست ها از سال 1375 و با تصویب قانون حداکثر استفاده از توان داخل اجرا و به مرور تکامل یافت. در این پژوهش از سیاست های افقی، قانون حداکثر استفاده از توان داخلی (مصوب 1375، 1391 و 1398) و ضوابط بکارگیری تسهیلات اعتبار صادراتی یا فاینانس (مصوبه شورای اقتصاد در بازه زمانی 1390 تا 1396)؛ و از سیاست های عمودی سیاست 10 قلم کالای اساسی نفت (اجرا در سال 1394) و نمایشگاه ساخت ایران (آغاز اجرا در سال1391) مورد بررسی قرار می گیرد. این چهار برنامه سیاستی بر اساس الگوی سیاستی چهاربخشی تحلیل ابعاد تدارکات عمومی حامی نوآوری تحلیل شده و با یکدیگر مقایسه شده اند. بررسی تطور ابزارهای سیاست تدارکات عمومی حامی نوآوری نشان می دهد، شفافیت تقاضا مبتنی بر اولویت های بخش های مختلف، احصاء، ارزیابی و ارتقای توانمندی داخلی، نهادهای واسط (مدیریت هزینه های مبادله) و ارتقای نظام حکمرانی، در جهت توسعه نوآوری های بخشی مهمترین چالش های مشترک در چهار برنامه مورد بررسی است. یافته های این پژوهش دلالت بر تکرار چالش ها و نواقص سیاستی در فرآیند متنوع سازی و تطور برنامه های سیاستی افقی و عمودی تدارک عمومی حامی نوآوری در ایران است که پیشنهاد می شود در تلاش های آتی سیاست گذاری مورد توجه قرار گیرد.
تحلیلی تاریخی بر اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران و ارائه الزامات سیاستی در سال های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعه صنعتی از مهم ترین برنامه ها و مداخلاتی محسوب می شود که تقریباً در تمام کشورهای توسعه یافته حال حاضر، دست کم در دوره ای چند دهه ای به صورت منسجم، فعال و تهاجمی توسط دولت ها دنبال شده است. در ایران از دوره پهلوی اول سیاست توسعه صنعتی با محوریت جایگزینی واردات مورد توجه بوده و به جزء دوره ای کوتاه در دهه 1340، دستاوردهای قابل توجهی از این سیاست ها مشاهده نمی شود. از دهه 1380 به بعد توسعه صنعتی از طریق تدوین اسناد اختصاصی توسعه صنعتی در دستورکار قرار دارد. تا ابتدای سال 1400، 4 سند در این راستا تصویب شده و فارغ از تفاوت های آن ها، دستاوردهای توسعه صنعتی از محل این اسناد چشم گیر نیست. لذا این مقاله با بررسی پیشینه و تحلیل کیفی و تاریخی اسناد سیاست توسعه صنعتی در ایران چالش ها و الزامات سیاستی و اجرایی توسعه صنعتی را استخراج می نماید. داده های مورد نیاز این پژوهش با از طریق 9 مصاحبه نیمه ساختار یافته و بررسی منابع ثانویه جمع آوری شده است. بر اساس یافته های نویسنده، اسناد سیاست توسعه صنعتی در سال های آتی لازم است با تمرکز بر ارتقاء توانمندی فناورانه و تولیدی، همراستایی توسعه صنعتی و سایر سیاست های ملی، حمایت مدت دار مبتنی بر عملکرد و شایستگی، خلق پویای مزیت های نسبی فناورانه، اولویت گذاری علمی و اصولی تعداد کمی بخش با پتانسیل توسعه، حمایت از رویکرد صادرات محور و تقویت رقابت پذیری بین المللی بنگاه ها را مورد توجه قرار دهد. وجود متولی دارای اختیار اجرایی، هماهنگی ، ارزیابی و بازنگری مستمر، فراتر از یک وزارتخانه موضوعی نظیر وزارت صمت، نیز از الزامات اصلی نهادی پیاده سازی اسناد سیاست توسعه صنعتی است.
تحلیلی تاریخی برعلل شکست در پروژه های توسعه صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروژه های توسعه منطقه انرژی پارس تجربه ای یکپارچه و ملی برای ایجاد زیرساخت های بالادستی و پایین دستی متمرکز در صنعت نفت است که در دستیابی به اهداف مورد انتظار و بهره برداری در زمان مقرر با شکست رو به رو شد. لذا مقاله حاضر به علل شکست و استخراج درس آموخته های آن برای سایر پروژه های توسعه صنعت نفت می پردازد. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است و با استراتژی روایتی و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با مدیران و متخصصین فعال در اجرای این پروژه ها متشکل از کارفرمایان، پیمانکاران و مهندسین مشاور، چهار دوره ی زمانی در فرایند توسعه طرح های صنعتی منطقه انرژی پارس واقع در عسلویه را از سال 1377 تا 1400 بررسی می نماید. بر اساس نتایج، علل اصلی شکست پروژه های مورد مطالعه را می توان به نگاه به خارج در فرایند توسعه، وابستگی در تأمین تجهیزات و اجرای کلان پروژه ها توسط شرکت های خارجی در کنار عدم اتخاذ راهبرد مناسب برای آموزش نیروی انسانی متخصص و انتقال دانش فنی و مدیریتی برای طراحی در دوره ی حضور فعال پیمانکاران بین المللی صاحب صلاحیت؛ عدم استفاده از ظرفیت مدیران شایسته به دلیل تغییر مکرر سیاسی تصمیم گیران اصلی وزارت نفت در دوره ی تحریم ها؛ توجه به مسئله افزایش فروش نفت در برابر نگاه توسعه محور به این صنعت در دوره ی برجام؛ تشدید تحریم ها و مهاجرت نیروی انسانی متخصص به خارج از کشور نسبت داد. سیر تاریخی توسعه صنعت نفت بیانگر ضرورت ایجاد تحولی بنیادی در تمامی سطوح کلان و خرد با هدف برنامه ریزی کارآمد، افزایش توانمندی فناورانه، بومی سازی دانش فنی، خودکفایی در ساخت تجهیزات و اجرای پروژه ها توسط پیمانکاران ایرانی است.
تحلیلی تاریخی بر گفتمان های رقیب نوآوری و تحول در صنایع دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم سابقه طولانی مطالعات تحول و نوآوری در بخش دفاعی،کمتر پژوهشی برای بررسی پویایی و تکامل این مطالعات و سیاست های متناظرشان انجام شده است. در پاسخ به این سوال، پژوهش حاضر با بررسی گزارش ها و اسناد تحول و نوآوری دفاعی و انجام 20 مصاحبه با مجریان پروژه های مطالعاتی، سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران واحدهای صنعتی و تحقیقاتی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این مطالعات را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد که در هر دوره یک گفتمان جهت گیری سیاست های نوآوری و تحول دفاعی را مشخص کرده است. گفتمان اول در دهه 70 فعال شد و تمرکز خود را ترویج و گفتمان سازی اهمیت نوآوری و تحول در بخش دفاع و معرفی ابزارها و سیاست های سایر کشورها قرار داد و کمتر به توصیه و تجویز پرداخت. گفتمان دوم از اوایل دهه 1380 با هدف تاثیر گذاری بر تحول صنعت دفاعی کشور رویکردها و استراتژی هایی تجویزی در دو سطح بنگاه ها و سازمان های سیاستگذار دفاعی در قالب دو بسته الگوی تعالی و سیاست های هسته و شبکه مطرح شد. در مقابل گفتمان سوم (از اوایل دهه 1390) توجه جدی تری به تجویز داشته و توصیه های سیاستی در قالب دستورالعمل ها و شیوه نامه های اجرایی تحت عنوان نظام نوآوری دفاعی ارائه می نماید. در هر سه گفتمان به جنبه های اجتماعی و اقتصادی کمتر توجه شده و سطح تمرکز در تحلیل و تجویز عموماً به ساختار (آرایش بازیگران رسمی) و بازمهندسی ساختار تقلیل یافته است. با این حال، فاصله اندک سیاست پژوهی تا اجرا و اصلاح این سیاست ها، از بلوغ نسبی بخش دفاعی در سیاست گذاری و پیاده سازی نوآوری و تحول حکایت دارد.
تحلیلی تاریخی بر چالش های توسعه و تجاری سازی در یک شرکت دانش بنیان حوزه تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان و سیاست گذاران تجاری سازی فناوری در پاسخ به چالش های متنوع مالی، مدیریتی، ساختاری و بازاریابی، راهکارهایی را برای خروج از بحران دره مرگ ارائه نموده اند. پژوهش حاضر، تجربه ای در راستای غلبه بر چالش های تجاری سازی فناوری ارائه کرده است. مقاله حاضر به بررسی تجربه عملی شرکت دانش بنیان در حوزه تجهیزات پزشکی ایران در قالب مطالعه موردی پرداخته است. داده ها طی شش ماه (مهر تا اسفند 1399) با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شده و با رویکرد روایت تاریخی تجربه عملی شرکت طی چرخه عمر بیش از پنج ساله آن تا به امروز (مراحل تولد، رشد، بلوغ و احیا) تشریح شده است. نتایج نشان می دهد، هر چند راهکارهای نهادی مانند استقرار واحدهای پژوهشی و تولیدی شرکت در مراکز رشد و تأمین هزینه های پیش از تولید صنعتی از سال 1396 و در مراحل تولد، رشد و بلوغ امکان تحصیل موفقیت هایی را به همراه داشته اما در تجاری سازی با چالش مواجه شد. شرکت در مرحله احیا با ایجاد یک شرکت هلدینگ فناور توانسته راهکاری نوین جهت غلبه بر چالش دره مرگ فناوری در شرکت های دانش بنیان ارائه نماید. شرکت در همکاری با شرکت های بزرگ و تأسیس شرکت های تابعه در زمینه «طراحی و ساخت» و «بازاریابی و فروش» و ایجاد پژوهشکده ای جهت مطالعات پیش بالینی و بالینی، تمرکز خود را بر جنبه های فنی فرایند نوآوری متمرکز ساخته و فعالیت های تخصصی کسب و کار را به متخصصین این حوزه محول و موفق به تجاری سازی محصولات خود شده است. یافته های این مقاله دلالت های سیاستی و مدیریتی برای سیاست گذاران و مدیران شرکت های دانش بنیان در تجاری سازی فناوری های پیشرفته دارد.
تحلیل تاریخی شکل گیری و توسعه خدمات توانمندسازی شرکت های دانش بنیان در صندوق نوآوری و شکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های فناور و دانش بنیان یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصاد دانش بنیان در کشور هستند و به همین جهت سازوکارهای توانمندی های این شرکت ها دارای اهمیت می باشد. در دو دهه اخیر حمایت های نسبتاً زیاد مالی و حقوقی از این شرکت ها صورت پذیرفته، اما توانمندسازی مدیریتی و سازمانی آن ها معمولاً مغفول بوده است. بر این اساس صندوق نوآوری و شکوفایی از سال 1394 تا سال 1400 و در راستای اجرایی نمودن قانون حمایت از شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوری ها و اختراعات [1] اقدام به ارائه خدمات توانمندسازی به شرکت های دانش بنیان نمود. در این مقاله از طریق روش مطالعه موردی و با بهره گیری از مستندات موجود، آمار و شواهد و انجام 21 مصاحبه نیمه ساختار یافته، به بیان روایت تاریخی شکل گیری و توسعه خدمات توانمندسازی، الگوها و محدودیت های آن از آغاز شکل گیری تاکنون پرداخته است. بر اساس یافته های تحقیق، سه عامل درک ضرورت وجود چنین خدماتی، وجود ساختارها و نهادهای مشابه در سطح بین المللی و تاکید مدیریت ارشد صندوق بر اهمیت و ضرورت ارائه خدمات توانمدسازی بر شکل گیری این خدمات موثر بوده اند. همچنین سه کاستی عدم همزمانی خدمات توانمندسازی با سایر خدمات مالی صندوق، کمبود شرکت توانمند و نیروی متخصص برای ارائه خدمات توانمندسازی و تمرکز خدمات در استان های برخوردار از چالش های پیش روی این خدمات در آینده می باشد. یافته های این مقاله دلالت های سیاستی برای سیاست گذاران اقتصاد دانش بنیان در توسعه خدمات توانمند سازی شرکت های دانش بنیان ارائه می نماید. [1] نام کامل قانون "حمایت از شرکت ها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوری ها و اختراعات" است که در این مقاله به اختصار با عنوان قانون دانش بنیان اطلاق می شود.
از خرید کارخانه تا طراحی کارخانه: مورد کاوی دو سرمایه گذاری صنعتی مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع در صنعت غذایی در دوره های قبل و بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز بر تجربه زیسته افراد و سازمان ها یکی از روش های مناسب برای فهم شکست ها و موفقیت های تاریخی در حوزه همکاری های فناورانه و صنعتی است. بر این اساس، در این پژوهش با تمرکز بر داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته مبتنی بر تجربه زیسته آقای داریوش محجوبی که یکی از مدیران پروژه پیشین سازمان گسترش و صنایع نوسازی ایران در هر دوره قبل و بعد از انقلاب بوده اند و در پروژه های مرتبط با سرمایه گذاری های مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران حضور فعالی داشته اند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مورد کاوی دو تجربه متفاوت ایشان در سرمایه گذاری مشترک قبل و بعد از انقلاب در صنعت غذایی نشان می دهد که نگاه به مفهوم فناوری در همکاری های فناورانه با طرف خارجی و هدف سیاستگذار از همکاری (توسعه توانمندی های فناورانه داخلی یا استفاده از ظرفیت داخلی) نقش مهمی در نتایج و دستاوردهای همکاری دارد. بر این اساس، در شرایطی که نگاه در همکاری فناورانه و صنعتی به جای صرف وارد کردن تجهیزات و بهره برداری از آنها به روابط بخش های مختلف فرایند تولید و جریان نیازهای موجود در آن واحد صنعتی یا کارخانه تغییر یابد و در نهایت به تسلط بر طراحی کارخانه منجر خواهد گردد، نتایج بهتری از منظر اثربخشی همکاری های فناورانه به دست می آید. بر این اساس در صنعت غذایی رویکرد کلید در دست قبل از انقلاب، ایران را به واردکننده تجهیزات تبدیل کرده بود. اما تجربه پروژه شیر سنندج بعد از انقلاب و تسلط بر طراحی فرایند امکان مدیریت پروژه مطابق نیازهای بومی را فراهم می کند.