مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مطالعات ترجمه
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر دورنمایی از جهت گیری و موقعیت ادبیات و ادبیات تطبیقی را در سده بیست ویکم به دست می دهد. درآمدی است به یکی از رویکردهای اخیر نقد ادبی، یعنی مطالعات استعماری و پسااستعماری. افزون بر این، مطالعات نیم کره جنوبی و پسااستعماری و مطالعات ترجمه را به عنوان دو رویکرد اصلی در ادبیات تطبیقی نوین معرفی می کند. در عین حال، به بررسی شباهت ها و تفاوت های نظرات خود و اسپیواک نیز می پردازد. هر دو پژوهشگر در مورد تحول شگرف مفهوم ادبیات تطبیقی و لزوم گسترش حیطه مطالعات در این حوزه به فراتر از بنیاد اروپامحورِ سنتّی آن اتفاق نظر دارند. اما باسنت در موضوع پژوهش و تأکید آن با اسپیواک موافق نیست. او معتقد است که پژوهشگران اروپایی نباید قانون ادبی خود را یکسره به فراموشی بسپارند. همچنین، علاوه بر مسائل سیاسی، بر جنبه های زیبا شناختیِ پژوهش های ادبی نیز اصرار می ورزد. نویسندهْ موضوعِ اصلی پژوهش های تطبیقی را مطالعه درباره تاریخ ادبیات ــ یعنی مطالعه تاریخی درباره پیشینه دریافت و پذیرش متن در طول زمان ــ می داند، و بر پرهیز از تجویزگرایی در ادبیات تطبیقی تأکید می کند. (م. ذ.)
ترجمه به مثابه اقدامی میان رشتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب ترجمه، از زاویه های مختلفی بحث شده است. عموماً بر این نکته اجماع وجود دارد که ترجمه، پدیده ای میان فرهنگی است؛ بدین معنا که مترجم در کار خود با بیش از یک فرهنگ سروکار داشته و دارد. در این مقاله، از زاویه ای دیگر، استدلال می شود که عمل ترجمه، علاوه بر میان فرهنگی بودن، از آغاز یک عمل میان رشته ای بوده است. بدین معنا که مترجمان برخلاف دانشمندان که به کسب یک رشته علمی خاص اکتفا نمی کردند بلکه جویای همه معارف بودند، و نیز برخلاف متخصصان رشته ای کنونی، موضوع کار خود را به گونه ای می یافته اند که نه به همه معارف نیازی داشته اند و نه می توانسته اند با تخصص در یک رشته علمی به کار خود ادامه دهند، بلکه ناگزیر علاوه بر دانش زبان به دانشی که با موضوع ترجمه ارتباط برقرار می کرد نیز نیازمند بوده اند. این مسئله، یعنی نیازمندی شناخت موضوع مورد ترجمه، از آغاز ترجمه را به معرفتی میان رشته ای تبدیل کرده است. استلزام دیگر این ادعا این است که میان رشته ای، تماماً مفهومی مدرن و امروزی نیست؛ بلکه از آغاز مصادیقی برای آن وجود داشته است که عمل ترجمه نمونه بارز آن است و این ویژگی خود را هنوز نیز از دست نداده است. امروزه نه تنها ترجمه، بلکه مطالعات ترجمه نیز، معرفتی میان رشته ای تلقی می شود. بررسی و تدقیق در تجربه میان رشتگی ترجمه به ویژه برای مللی که امروزه، به ضرورت، به میان رشتگی در حوزه های مختلف روی آورده اند می تواند می تواند پیامدهایی مفیدی را جهت فهم درست تر میان رشتگی به دست دهد.
نقش تفاوت های جنسیتی در کیفیت ترجمه: بررسی سبک نگارش مترجمان زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه و نوشتار دارای رویکردها و ویژگی های مشابهی هستند. این پژوهش به بررسی رابطه ترجمه و نوشتار با توجه به تفاوت های جنسیتی در کیفیت ترجمه متن بیانی و اطلاعی و سبک نگارش (بیانی و اطلاعی) مترجمان زن و مرد می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل 150 نفر (75 زن و 75 مرد) از دانشجویان سال آخر کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی از 10 دانشگاه کشور بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان درابتدا دو پاراگراف انگلیسی شامل متن های بیانی و اطلاعی جهت ترجمه دریافت کردند و پس از آن، یک پاراگراف به زبان فارسی نگاشتند. کیفیت ترجمه و سبک نگارش به ترتیب توسط سه تن از متخصصان رشته ترجمه و سه تن از متخصصان رشته زبان شناسی بررسی وسپس یک بار بر اساس آزمون تی برای هریک از دوگروه زن و مرد به طور جداگانه و بار دیگر به صورت مقایسه ای با یکدیگر بر اساس آزمون تحلیل واریانس دو طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون تی بیانگر وجود تفاوت معنادار میان کیفیت ترجمه مردان در متن بیانی با توجه به سبک نگارششان بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس دو طرفه نیز حاکی از وجود رابطه معنادار میان متغیر سبک نگارش و کیفیت ترجمه متن بیانی بود. با این وجود، رابطه معناداری میان دیگر متغیرهای پژوهش یافت نشد
بررسی وضعیت آموزش ترجمة عناصر فرهنگی در مقطع کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه در دانشگاه های ایران: کاستی ها و ضرورت ها با توجه به دیدگاه ها و عملکرد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق تعریف سرفصل آموزشی مصوب مقطع کارشناسی ارشد رشتة مطالعات ترجمه، یکی از اهداف عمدة این دوره تربیت مترجمانی است که بتوانند نیاز روزافزون کشور به تبادل اطلاعات با کشورهای دیگر را برآورده سازند. شناخت عناصر فرهنگی یکی از ابزارهای مهم موفقیت مترجمان در این امر خطیر است. مترجمان باید علاوه بر ویژگی-های زبانی، با ویژگی های فرهنگی زبان مبدأ و زبان مقصد و نیز روش های ترجمة عناصر فرهنگی آشنایی کافی داشته باشند. در این مقاله به بررسی این مطلب می پردازیم که آیا در سرفصل مصوب رشتة مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی ارشد، به نقش فرهنگ در ترجمه توجه کافی شده است و آیا در این سرفصل دروسی تعریف شده اند که به طور مستقیم به مطالعة فرهنگ و نقش عناصر فرهنگی در ترجمه و شیوة ترجمة آن ها بپردازند. علاوه براین، نظرهای دانشجویان این رشته دربارة سرفصل و همچنین عملکرد آن ها در ترجمة عناصر و اصطلاحات فرهنگی نیز بررسی شده است. تحلیل محتوای سرفصل مصوب رشتة مطالعات ترجمه نشان داد که تنها دو درس با عنوان «شناخت عناصر فرهنگی در دو زبان» و «فرهنگ و جامعه شناسی در ترجمه»، به عنوان دو درس اختیاری برای آشنایی دانشجویان با عناصر فرهنگی درنظر گرفته شده اند؛ اما ازمیان ده دانشگاه بررسی شده در این پژوهش، تنها دو دانشگاه یکی از این دو درس را به عنوان دروس اختیاری به دانشجویان ارائه می دهند. درمجموع، 60 دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه در این پژوهش شرکت نمودند که آن ها را به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم کردیم. ابتدا دانشجویان دو گروه به یک پرسش نامة کیفی محقق ساخته پاسخ دادند و نظرهای خود
بررسی نظریة اسکوپوس (هدفمندی) در نهضت ترجمة بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت ترجمة بغداد یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ترجمه است. پیروی از شیوة علمی در ترجمه، تنوع آثار ترجمه شده و اتخاذ روش های مختلف در ترجمه ازجمله ویژگی های این نهضت یا «مکتب ترجمه بغداد» هستند. نظریة اسکوپوس یا هدفمندی در ترجمه نیز که نخستین بار در اواخر دهة هفتاد میلادی ازسوی هانس ورمیر مطرح شد، از مهم ترین نظریات کارکردگرا در حوزة مطالعات ترجمه به شمار می رود. در این نظریه، هدف نقش عمده ای در جهت دهی به کنش ترجمه ایفا می کند؛ تاآنجایی که شکل نهایی ترجمه در متن مقصد تابع هدفی است که برای آن درنظر گرفته شده است. در این نظریه، بحث «سفارش» برای نخستین بار مطرح می شود و مخاطب اهمیت ویژه ای در تصمیم گیری های مترجم پیدا می کند. در مقالة حاضر، نهضت ترجمة بغداد با توجه به شاخص های نظریة هدفمندی بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد موارد مطرح شده در نظریة هدفمندی نمود بارزی در نهضت بغداد داشته اند.
نگاهی به کاربرد پیکره ها در برخی حوزه های زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی پیکره ای یکی از شاخه های نو در زبان شناسی است که به رغم عمر کوتاهش توانسته به پیشرفتی چشمگیر و جایگاهی برجسته در پژوهش های زبان شناختی دست یابد و این را بیش از همه مدیون پیشرفت شتابنده فناوری اطلاعات و ابزارهای رایانه ای است. با توجه به نقش کارساز پیکره ها در زبان شناسی امروز و نوپا بودن زبان شناسی پیکره ای در ایران، آشنایی با کاربرد پیکره ها در حوزه های گوناگون پژوهشی رشته زبان شناسی نیازی تردیدناپذیر است. از این رو، هدف از پژوهش پیش رو آن است که نقش و کاربرد پیکره ها را در چهار حوزه پژوهشی زبان شناسی مورد مطالعه قرار دهد. این چهار حوزه عبارتند از: واژگان، دستور زبان، کاربردشناسی و مطالعات ترجمه. یافته های پژوهش گویای آن است که کاربرد پیکره ها در این چهار حوزه از زبان شناسی، کاربردی بنیادین و تحول آفرین است و تأییدی است بر سخن کسانی همچون تاگنینی بونلی (2010) و هانکس (2012) که از ’انقلاب پیکره ای‘ نام برده اند.
بررسی و نقد کتاب «روش شناسی پژوهش در مطالعات ترجمه»(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش نظام مند و شناخت شیوه ها و رویکردهای رسیدن به مطلوب علمی، دغدغه های مهم جامعه علمی اند. نمود این دغدغه ها در مطالعات ترجمه تلاش های پراکنده ایست در قالب مقاله ها و کتابهایی روزافزون. روش شناسی پژوهش در مطالعات ترجمه نیز تلاشی است در جهت تهیه منبعی جامع درباره روش پژوهش ویژه مطالعات ترجمه. در این کتاب، سالدانا و اُبراین میان رشته ای بودن مطالعات ترجمه را پیوسته در نظر داشته اند و درک معرفت شناسی و غایت شناسی پژوهش را مقدم بر هر اقدامی در این زمینه دانسته اند؛ این دو مؤلفه ها و عناصر پژوهش را تبیین کرده اند، اخلاق پژوهش را از نظر دور نداشته و براساس مطالعات توصیفی ترجمه، به روش ها و رویکردهای خاص پژوهش ترجمه پرداخته اند. در نقد پیشِ رو، نخست فصول هفتگانه این کتاب از نظر گذرانده شده است. در ادامه به بررسی و نقد ساختار و محتوای کتاب پرداخته شده و نقاط ضعف و قوت آن بحث شده است. نویسندگان نقدِ پیشِ رو، با نگاهی به هدف کتاب و بررسی کاستی ها و نقاط قوت آن، مناسب بودنش را برای تدریس در دوره های ارشد و دکتری در دانشگاه های ایران جویا شده اند.
ترجمة متون علوماجتماعی: مشکلات و راهحلها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ما، توجه کمی به ترجمه متون علمی، به ویژه متون علوم اجتماعی شده است و اکثر محققان و دانشگاهیان ترجمه پژوه و زبان شناس ما توجه خود را به متون ادبی معطوف کرده اند.البته،باید گفت که نظریه پردازان ترجمه نیز زیاد به متون علمی نپرداخته اند و تمرکز اصلی شان متون ادبی بوده است. ترجمة متون علمی مشکلات خاص خود را دارد و هرکسی قادر نیست که وارد عرصة ترجمة متون علمی، به خصوص متون علوم اجتماعی، شود. با توجه به این مسئله، هدف تحقیق حاضر این است که برای ترجمة متون علوم اجتماعی راهکارهایی برگرفته از آرای نظریه پردازان رشتة مطالعات ترجمه ونیز مترجمان فعال در زمینة علوم اجتماعی ارائه دهد. برای این منظور، به مواردی همچون تمایز میان متون ادبی و علمی و فرآیند معادل یابی در ترجمة متون علوم اجتماعی اشاره می کنیم و درخلال این موارد به مشکلات ترجمة این نوع متون می پردازیم. تحقیق پژوهش توصیفی تحلیلی استوامید است که این مقاله بتواند توجه ما را به ترجمة متون علمی بیشتر کند و برای دانشجویان رشتة علوم اجتماعی و افراد علاقه مند به ترجمة متون علوم اجتماعی و علمی مفید باشد.
نقش ترجمه در پذیرش اشعار مولوی با ترجمه کُلمِن بارکس در امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
7-32
حوزه های تخصصی:
امرسون نخستین شاعر امریکایی بود که مولوی را به جامعه امریکا معرفی کرد. پس از امرسون، دیگر شاعران مکتب تعالی گرایی، ازجمله تورو، لانگفلو و ویتمن، به شعر صوفیان پارسی خاصه شعر مولوی روی آوردند. در قرن بیستم، مترجمان و شاعرانی نظیر دیوید مارتین، رابرت دانکن، مروین و رابرت بلای کوشیدند شعر مولوی را به جامعه امریکا بشناسانند. پس از آنان، در اوایل دهه 1980م، بارکس به کمک جواد معین و براساس ترجمه های آربری و نیکلسون، بخش هایی از اشعار عارفانه مثنوی ، دیوان شمس و رباعیات مولوی را به فارسی ترجمه کرد. با انتشار ترجمه های بارکس در دهه 1980م، شعر مولوی در امریکا به شهرتی چشمگیر رسید. در جستار حاضر، کوشش شده است بر اساس پژوهش های بینارشته ای، یعنی مبانی نظری ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه، پذیرش اشعار مولوی با ترجمه بارکس در امریکا بررسی شود. دلایل اقبال عام به شعر مولوی در امریکا را می توان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد. دلایل داخلی به متن مبدأ و نویسنده آن و دلایل خارجی به متن مقصد، مترجم و روح زمانه بازمی گردد. سه مورد مهم و اثرگذار در پذیرش ترجمه این اشعار عبارت اند از: 1. مضامین جهان شمول و متعالی؛ 2. ایماژهای نامتعارف و نامأنوس؛ 3. شعر، موسیقی و سماع. توجه و اقبال به شاعر یا نویسنده ای در فرهنگ و زبان دیگر نه در خلأ، بلکه به واسطه عوامل متعددی اعم از ادبی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی اتفاق می افتد.
دیپلماسی ترجمه انگاره ای نوآورانه، چشم اندازی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها در برقراری مناسبات بین المللی و روابط ژئوپلیتیک از ابزارهای متفاوتی بهره می گیرند که دیپلماسی عمومی یکی از آن هاست. دیپلماسی عمومیِ هر کشور در ایجاد تصویر ملی مناسب نزد دیگران و تصحیح برداشت آن ها نقشی تعیین کننده دارد و می تواند در پیشبرد اهداف فرهنگی-سیاسی کشور ها به ویژه در مقابله با تهدید های بین المللی با هدف تامین امنیت ملی کشور ها نقش ایفا کند. ترجمه به مثابه کنشی فرهنگی و ابزاری کارا می تواند در تأمین اهداف دیپلماسی عمومی نقشی مهم ایفا نماید. این مقاله بر آن است که علاوه بر پیشنهاد و تبیین مفهوم دیپلماسی ترجمه، به مثابه شاخه ای از دیپلماسی عمومی، با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، عملکرد دستگاه های متولی دیپلماسی ترجمه را ارزیابی کند، دستگاه هایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز ساماندهی ترجمه، مجمع جهانی اهل بیت، جامعه المصطفی، سازمان تبلیغات اسلامی و مجتمع جهانی تقریب. ابزارهای دریافت داده های این پژوهش عبات بودند از انجام مصاحبه اختصاصی با کارگزاران مربوط و طراحی پرسشنامه تخصصی . یافته های پژوهش نشان داد دیپلماسی ترجمه در صورتی که هوشمندانه به کار گرفته شود می تواند در زدودن انگاره های منفی از افکار عمومی کشور های دیگر و خلق تصویری مثبت از فرهنگ و جامعه ی کشور مجری این نوع دیپلماسی موثر باشد.
نقد و بررسی جلوه های بازنویسی در چهار اپیزود ترجمه بلعمی از تاریخ طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جولان آزاد زبان مترجم و به کارگیری مؤلفه های بازنویسی یکی از مهم ترین علل پیدایش رویکرد ترجمه تألیفی در ادبیات فارسی و عربی کلاسیک است. مترجمان در این شیوه به مانند شیوه آزاد و ارتباطی از ترجمه برابر، معادل و طوطی وار که اغلب گنگ و نامفهوم است، اجتناب می کنند. شیوه بازنویسی در ترجمه کهن فارسی از عربی به دلیل عدم رعایت قوانین و معیارهای علمی ترجمه و مقاصد آرمان گرایانه به طرز وسیعی به کار گرفته شد و مترجم بدون رعایت امانت داری با تکیه بر مقوله بازنویسی و سازوکارهای آن به تغییرات متعددی در متن ترجمه در قیاس با متن اصلی می پرداخت. پژوهش حاضر در تلاش است مفهوم و جلوه های بازنویسی را در چهار اپیزود از تاریخ بلعمی (نحوه کشته شدن سیاوش، بنای شارستان کاووس، به آسمان رفتن کاووس، ترک فرمانروایی توسط کیخسرو) با توجه به مبحث بازنویسی «آندره لفور» مورد بررسی قرار دهد تا به جلوه ها و کارکردهای شیوه بازنویسی در ترجمه بلعمی دست یابد. نتیجه نشان می دهد یکی از علل ماندگاری ترجمه بلعمی که به اسم مترجم شناخته می شود نه نویسنده به خاطر وجود جلوه های متواتر مفهوم بازنویسی است و مترجم با شیوه هایی نظیر اقتباس، تعدیلات ساختاری، حذف و فشرده سازی و گاهی اطناب اثری متفاوت از طبری خلق کرده است.
نقد آموزش نظریه های غربی ترجمه در دودرسنامه آموزش ترجمه ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۸۴)
355-368
آموزش ترجمه ادبی درایران علیرغم تلاشهای ارزشمندی که دراین حیطه صورت گرفته است هنوز دارای کاستیهای بسیاریست. کتب درسی مربوطه که عموما از دو بخش تئوری وعملی تشکیل شده اند بیش از آنکه نقش و مسوولیت مترجم به عنوان کنشگر در حیطه ی ترجمه را به جویندگان این علم آموزش دهند،با زبان به عنوان مقوله ای انتزاعی و نه اجتماعی برخورد میکنند و لاجرم مترجمی که تعلیم میدهند نیز تعریفی غیر اجتماعی و گاها انتزاعی از این مقوله و از خویشتن دارد .مقاله ی حاضر نقدی بربخش نظری دو کتاب "در آمدی بر اصول و وروش ترجمه" تالیف کاظم لطفی پور ساعدی و "ترجمه ی ادبی"، اثرعلی اکبر عقیلی اشتیانی به عنوان نمونه هایی از کتب دانشگاهی در این حیطه است. این مقاله با رویکردی توصیفی بخش نظری این دو کتاب را بررسی و میزان همخوانی آنها را با دیدگاه های امروزی آموزش ترجمه مطالعه میکند و به دنبال روشها و نگاه هایی جدیدتر برای آموزش ترجمه میگردد که در آنها به ترجمه نه به عنوان عملی مجرد بلکه به عنوان فرایندی در حرکت دایم نگاه شود که در واقع از تعاملی دایمی میان انسان و جهانی که مترجم در آن میزید بر می آید.
تفاوت های ترجمه از زبان واسطه با ترجمه از زبان اصلی ارزیابی کیفیت دو ترجمه از رمان ژاپنی باران سیاه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه ترجمه از زبان واسطه (ترجمه متونی که خود حاصل ترجمه اند) از دیرباز در حوزه ادبیات و سایر حوزه ها رواج داشته است، اما تنها در سال های اخیر در مطالعات ترجمه به آن توجه شده است. مقاله حاضر می کوشد بی اعتنا به سوگیری های رایج، تفاوت های ترجمه ادبی از زبان واسطه را با ترجمه از زبان اصلی آشکار سازد. برای رسیدن به این هدف، رمان ژاپنی باران سیاه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. این رمان دارای دو ترجمه فارسی است که یکی از زبان واسطه (روسی) و دیگری از متن اصلی (ژاپنی) ترجمه شده است. برای ارزیابی کیفیت این دو ترجمه، از انگاره جولیان هاوس ( 1997, 2001, 2015 ) استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که ترجمه بی واسطه ترجمه ای آشکار بود که در آن مؤلفه های فرهنگی متن مبدأ تا حد زیادی حفظ شده است، درحالی که ترجمه از زبان واسطه با ایجاد «صافی فرهنگی» رنگ و بوی بومی به خود گرفته و به ترجمه ای پنهان تبدیل شده بود. هاوس در انگاره خود خطاهای ترجمه را به دو دسته خطاهای آشکار و خطاهای پنهان تقسیم می کند. نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ترجمه بی واسطه فاقد خطاهای پنهان بود، درحالی که در ترجمه از زبان واسطه خطای پنهان مشاهده شد. هاوس خطاهای آشکار را نیز به دو دسته ناهمخوانی معنایی بین متن مبدأ و مقصد و تخطی از قواعد زبان مقصد تقسیم می کند. بررسی ها نشان داد که تعداد خطاهای دسته اول در ترجمه باواسطه بسیار بیشتر از ترجمه بی واسطه بود، درحالی که تعداد خطاهای دسته دوم در ترجمه بی واسطه اندکی بیشتر از ترجمه از زبان واسطه بود.
پژوهش های فرایندمدار: حلقه مفقوده مطالعات ترجمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به فعالیت های پژوهشگران در زمینه مطالعات ترجمه در ایران به ویژه در سال های اخیر، نشانگر آنست که تحقیقات در این زمینه به لحاظ کمی و کیفی روند رو به رشدی داشته است. نگاهی دقیق تر به این پژوهش ها نشان می دهد که غالب این پژوهش ها در یکی از این سه گروه جای می گیرند:(1)پژوهش هایی با رویکرد زبان شناختی،(2)تحقیقاتی با گرایش های فرا یا غیر زبان شناختی و(3)مطالعات نظری که پرداخت این گروه بیشتر به ترجمه است تا تربیت مترجم.مقاله حاضر با در نظر گرفتن این حقیقت از یک سو و از سویی دیگر با در نظر گرفتن گسترش گرایش مترجمی در همین دهه،به توصیف چشم انداز فعلی مطالعات ترجمه می پردازد و بانگاهی موشکافانه خلا و نیاز پژوهشی موجود را برجسته و شفاف تبیین می کند که همان پژوهش های فرایند مدار است. با ارایه چارچوب و تشریح پژوهش های فرایندمدار، مقاله حاضر می کوشد تا جایگاه پژوهشی و موقعیت کاربردی این دسته از پژوهش ها را در شرایط کنونی مطالعات ترجمه ایران تبیین نماید.
سازمان شدگی مطالعات ترجمه
حوزه های تخصصی:
ترجمه کتبی و شفاهی به عنوان یک فعالیت حرفه ای برای مدت طولانی در بسیاری از کشورها و در سطح بین المللی از طریق مراکز آموزش ترجمه، انجمن های حرفه ای، اصول اخلاقی، شرکت های خصوصی و ادارات دولتی (که نمونه بارز آن کانادا است) و سازمانهای بین المللی (مانند واحد تخصصی ترجمه کتبی و شفاهی اتحادیه اروپا) به مرحله سازمان شدگی رسیده است. سازمان شدگی مطالعات ترجمه، یعنی رشته دانشگاهی که تحقیقات در مورد شاخه های مختلف ترجمه کتبی و ترجمه شفاهی را در بر می گیرد، به نسبت بسیار کمتری پیشرفت کرده است. این مقاله اهمیت موضوع را توضیح می دهد و جنبه های تاریخی و سایر موارد سازمان شدگی مطالعات ترجمه را تحلیل می کند.
نقد پسااستعماری با رویکرد تصاحب زبانی: موردپژوهیِ «خنده لهجه نداره» و ترجمه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
229 - 248
حوزه های تخصصی:
پشتیبانی از فرهنگِ بومی به شکل های گوناگونی در ادبیات معاصر رواج یافته و سبب گسترش گونه ادبی جدیدی به نام ادبیات پسااستعماری در جهان شده است. تغییر در زبان استعمارگر و تصاحب آن به منظور معرفی فرهنگ و زبان مستعمره، از ویژگی های نوشتار پسا استعماری است که نویسندگان مهاجر در مسیر نگارش تجارب خود در دنیای مهاجرت و انتقال فرهنگ بومی از آن بهره می برند. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی در پی تبیین راه کارهای تصاحب زبانی بر اساس نظریه کاچرو (Kachru, 1983) و اشکرافت و همکاران (Ashcroft et al, 1989; Ashcroft et al, 2002) در مجموعه داستانی « Laughing without Accent » به قلم جزایری دوما (Duma, 2009) و ترجمه آن، « خنده لهجه نداره » به قلم نفیسه معتکف (Motakef, 2013) است. در این راستا، برآنیم تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که آیا متن انگلیسی این داستان ها، قابلیت نقد پسااستعماری بر اساس نظریه تصاحب زبانی را دارد؟ نویسنده از چه شیوه هایی برای تصاحب زبانی و خلق اثری پسااستعماری بهره برده است؟ آیا تصاحب زبانی به ترجمه فارسی اثر نیز وارد شده است؟ بر پایه یافته های به دست آمده جزایری دوما (همان) در متن انگلیسی داستان ها از راه کارهای تصاحب زبانی برای تغییر در زبان انگلیسی بهره گرفته و متنی پسا استعماری تولید نموده است. در ترجمه متن از میان راه کارهای تصاحب زبانی فقط راه کارهای توضیح و تداخل زبانی باقی مانده اند و دیگر راه کارها در مسیر ترجمه از بین می روند و منتقل نمی شوند. همچنین هنگامِ بررسی داده ها مشخص شد که انتقال این راه کارها به ترجمه، سبب ورود بعضی از عناصر فرهنگی و زبانی انگلیسی به متن فارسی شده اند.
«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
مطالعات ترجمه و ادبیات تطبیقی: ایده ای نویافته در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
167 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور یافتن نشانه ای از ایده های بومی فن ترجمه، «مقامات حمیدی» اثر قاضی حمیدالدین بلخی را مطالعه و بررسی کرده است. بدیهی است که تاریخ مطالعات ترجمه به سه دوره پیشازبانی (لفظ به لفظ)، زبانی (زبان شناختی) و پسازبانی (فرهنگی) تقسیم شده است. باتوجه به آخرین دوره، امروزه این تصور وجود دارد که فرهنگ ها بر اساس نیازهایشان ترجمه می کنند. نظر به این که یافته های پژوهش حاضر، وجود این اندیشه را در دیباچه مقامات حمیدی ردیابی کرده است، باید به این نکته مهم توجه کرد که قاضی حمیدالدین قرن ها قبل تر از صاحب نظران کنونی، به مسائل فرازبانی و فرهنگی در امر ترجمه اشاره کرده و ایده مترجم مؤلف را به صحنه مطالعات ترجمه آورده است. موضوع این پژوهش از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای، و شیوه انجام آن، توصیفی-تحلیلی است. یافته ها بیانگر آن است که حمیدی ایده عبور از ترجمه های وفادار به زبان مبدأ را باهدف جلب رضایت کاربران زبان مقصد و نیز تقویت زبان و ادبیات جامعه هدف، در دیباچه مقامات خود مطرح کرده است تا زمینه حرکت به سمت بازنویسی و بازآفرینی متون مبدأ به زبان مقصد فراهم آید. وی برای عملی ساختن این ایده، به بازآفرینی مقامات همدانی و حریری در زبان فارسی پرداخته است.
ادبیات تطبیقی میان رشته ای: تطبیق نظریات روانکاوی لاکان از دریچه نظریه های مطالعات ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی میان رشته ای، از رویکردهای نوینی است که امروزه بسیار مورد اقبال محافل علمی و اندیشمندان قرار گرفته است. جستار حاضر در پی انجام نمونه ای از این دست مطالعات، با تمرکز بر رشته مطالعات ترجمه و روانکاوی است. برای تحقّق این هدف، در گام نخست، به بررسی نظریّات روانکاو فرانسوی، لاکان، پرداخته و مقایسه ای مجمل میان برخی نظرات او و فروید ارائه شد. همچنین پس از ارائه توضیحاتی پیرامون قلمروهای «واقعی»، «خیالی» و «نمادین»، میان عقاید لاکان و فروید در زمینه ی «خود»، «دیگر»، جایگاه مرکز ساختار و تأثیر آن بر کلِّ ساختار تطبیق صورت گرفت. در نهایت، رابطه میان نظریات روانکاوی لاکان از دریچه نظریه های مطالعات ترجمه به طور مبسوط تشریح شد. طبق یافته های پژوهش، همان طور که هیچ عضوی از «نظام» نمی-تواند بطور مطلق جایگزینِ «مرکز» شود، هیچ ترجمه ای نیز قابلیّت جایگزینی مطلق با متن اصلی را ندارد. پس از اشاره به برخی مفاهیم کلیدی در ترجمه و تحلیل تطبیقی نظریّات، این نتیجه حاصل گردید که حوزه های مذکور ارتباطی ظریف و در خور توجّه داشته و هرچند تاکنون مغفول نهاده شده، عرصه برای انجام مطالعات بیشتر در حوزه های نوین تطبیقی از این دست، کاملاً مهیّاست.
متون التقاطی، ادبیات چیکانو و نقش مترجم به عنوان کنشگر اجتماعی در فرایند ترجمه آ ن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
امروز، یکی از راه های مبارزه فرهنگی علیه انقیاد پسا استعماری، استفاده ازادبیات التقاطی است که در آن خالقان و بازنویسان این نوع متن، در کنار هم در چالشی مدام برای جلوگیری از حذف گفتمانی هستند که متعلق به اقلیت زبانی، فرهنگی و گفتمانی در بافتاریست که در آن اکثریتی صاحب ثروت و قدرت گفتمان نمادین در تلاش برای حذف دیگری و تثبیت خویشتن خویش است. دراین مقاله، تلاش براین است تا با ذکر مثال هایی اززبان چیکانا، زبان مهاجران مکزیکی به ایالات متحده ی امریکا، راهکارهایی به مترجم، به عنوان کنشگر در مبارزه با حذف التقاط وتلاش برای وارد کردن صدای اقلیت خاموش به جهان گفتمان سرمایه داری، ارائه دهیم.