مطالب مرتبط با کلیدواژه

معجم


۱.

کلمات فارسی در قدیمی ترین فرهنگ نامه عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی قرن دوم فرهنگ نامه کتاب العین معجم تاریخ زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مرجع شناسی فرهنگها و فرهنگ نویسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری بررسی‌های تاریخی تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۵۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۳
کتاب العین خلیل بن احمد فراهیدی، قدیمی ترین فرهنگ نامه عربی است که در اختیار داریم. در مباحث مقدّماتی اشاره کرده ایم که هرچند منابع تاریخی نشان می دهند اثر ابن عبّاس خصلت معجم گونه دارد، امّا اطلاق اصطلاح نخستین معجّم تنها زیبندة کتاب العین است. مقاله با توضیحات فرامتنی دربارة زندگی و اثر خلیل بن احمد آغاز می شود. نیز اشارة کوتاهی کرده ایم به نخستین فرهنگ نامه های عربی تا حدود قرن چهارم. در بخش «منبع شناسی تحقیق» گفته ایم که غیر از اثر خلیل بن احمد، المعرّب جوالیقی، لسان العرب ابن منظور از منابع کلاسیک و الالفاظ الفارسیّة المعرّبة اثر سیّد ادّی شیر، معجم-المعرّبات الفارسیّة نوشتة محمّد التّونجی و المعرّب و الدّخیل فی المعاجم العربیّه نگاشتة نصر علی به عنوان منابع اصلی تحقیق انتخاب شده اند؛ هر کدام به دلیلی. محور تحقیق، کتاب العین است و این که حضور کلمات فارسی در نخستین فرهنگ نامة عربی چگونه است و منابع دیگر فقط در جهت توضیح بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند. مقاله شامل پنجاه و دو کلمه و ترکیب فارسی است که در کتاب العین آمده است؛ چه مواردی که مؤلّف به فارسی بودن آن ها اذعان کرده و چه کلمات فارسی که وی به کار برده، امّا به فارسی-بودن آن ها اشاره نکرده است. این مقاله نشان می دهد کلمات فارسی در قرن دوم هجری چندان در میان اعراب متداول بوده که نظر مؤلّف العین را به خود جلب کرده است.
۲.

چالش های معادل یابی اصطلاحات«ساختار» و «ساختارگرایی» در قاموس های لغوی و پژوهش های نوین عربی

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی ساختار معادل یابی البنیویة معجم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۶۱۵
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادل های واژگانی را به خود اختصاص داد ه اند که رایج ترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالش های ترجمه های در زبان عربی به دلایلی چون «برداشت متفاوت ناقدان و زبانشناسان عربی از مفاهیم نوین نقد غربی، عدم آگاهی نویسندگان از کار های علمی یکدیگر و تعصّبات نژادی و زبانی به وجود آمده است، چالش برانگیزترین معادل های این اصطلاحات در زبان عربی واژه های «البنییّة» و «البنیویة» است، نویسندگان و معجم نویسانی که این دو اصطلاح را در آثارشان به کار برد ه اند، بر اساس دو اصل دستور زبان عربی «البنییّة» و یا نظریّة رواج غلط مشهور (البنیویة) به این کار اقدام کرد ه اند. در این جستار برآنیم تا پس از واکاوی این اصطلاحات در معجم ها، آثار نقدی، پژوهش های زبانشناسی و دستور زبان عربی صحّت و سقم هر کدام را مورد بررسی قرار دهیم و مشخّص کنیم که این معادل یابی های آشفته بر چه مبنایی شکل گرفته است.
۳.

ناسوده شدگی انفجاری های لثوی در هورامی گونه پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هورامی ناسوده لثوی نرم کامی شده [d] زاگرسی دال ذال معجمه معجم واج شناسی زایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۴۲
ادیبان و دستورنویسان قدیم در توصیف قاعده مندی های تلفظی فارسی از همخوانی با نام «ذالِ مُعجَمه» یا «ذالِ مُعجَم» یاد کرده اند که با آن چه ایشان «دال» تشخیص می داده اند در توزیع تکمیلی بوده است. این همخوان که از قرار معلوم جزو آواهای شایان توجه فارسی و برخی دیگراز زبان های ایرانی بوده، به تدریج در تداول محدود و محدودتر شده، تا بدان جا که گویش شناسان دوره معاصر بازمانده آن را صرفاً در جمعی از گونه های زبان های ایرانی جنوب غربی و برخی از گونه های پراکنده در استان فارس یافته ند، و ظاهراً به همین دلیل به آن [d] زاگرسی گفته اند. به هر حال، هیچ یک از آثار در دست رس، از حضور این همخوان در هورامی سخنی به میان نیاورده اند؛ و این در حالی است که اتّفاقاً این همخوان، هم در مختصّه های آواییش، هم در کاربرد گسترده ای که دارد، و هم از جنبه همخوان های زیرساختی ای که با آنها در تناوب است، از آواهای شایان توجّه هورامی است. توصیف این همخوان هم جنبه ای منحصر به فرد از نظام آوایی زبان های ایرانی را به زبان شناسان معرفی می کند، هم پرتوی تازه را بر جغرافیای [d] زاگرسی می اندازد. پژوهش حاضر، توصیفی است از [d] زاگرسی در هورامی پاوه، که به شکل یک ناسوده لثوی نرم کامی شده مشاهده می شود. استدلال های ارائه شده که در چهارچوب واج شناسی زایشی معیار و براساس پیکره ای برگرفته از گفتار گویش وران این گونه از هورامی تدوین شده اند، نشان می دهند که این آوا با انفجاری های لثویِ بی واکِ دمیده و واک دار تناوب دارد و در هر یک بازنمایی آوایی ای است که با دخالت قاعده ای واجی ناظر بر نرم شدگی تولید می گردد.