مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خانه
حوزه های تخصصی:
خانههای دوره قاجار را میتوان یکی از مباحث مهم در معماری ایران دانست چراکه این نوع از عملکرد الگویی برای زندگی انسان آمیخته با هنر و فرهنگ جوامع مختلف با ویژگیهای متنوع در تأثیرگذاری نقش خانههای قاجاری در جذب گردشگری نوعی شناخت در زیباییشناسی–زیباییشناختی با محوریت سلسلهمراتب الگوهای معماری– معماری داخلی توأمان با توسعه پایدار نقش بورژوازی بهسزایی با بهرهگیری پروتکال در ابلاغ این خانهها میتوان بهرهمند گردید. دوران حکومت قاجاری را میتوان یکی از اولین و زیربناییترین الگوها در خلق مسکن در ایران بهشمار آورد و میتوان آن را جزئی از اَصلهای پایه و مهم و مؤثر در فرهنگ و جامعه ایرانی بیان نمود. همچنین از طرفی خانه نیازی برای انسان بوده که آن با وجود آدمی تحققآور میباشد و بهعنوان سرپناه به بشریت جهان عالم هستی هویت میدهد. خانههای تاریخی تبریز در سیر زمانی بسیار موردتوجه قرار داشتهاند چه از نظر میراث ملی چه از لحاظ معماری این نوع حجم از معماری در ساختار کالبدی دانشهای متخصصین با خلاقیت آفرینش بوطیقای فضایی معنی پیدا میکند. بهتعبیری میتوان گفت خانههای قاجاری در تبریز نگین خانههای قاجاری در سرتاسر جامعه ایرانی بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر بااستفاده از روش تبیین توصیفی–تحلیلی، با تجزیهوتحلیل اطلاعات واکاوی شده نقش عملکردی و تأثیرگذاری و تأثرپذیری آن در معماری ایران بوده که با معماری تغییر امروزی مورد بحث و با مطالعه کتابخانهای و اسنادی دادهها استخراج گردیده، درنتیجه میتوان بیان نمود که نقش خانههای قاجاری در زندگی انسان ایرانی نقشی پدیداری داشته که توانسته با صنعت گردشگردی و اکوتوریسم محوریتی در جهت توسعه پایدار ایجاد نماید و نوعی سامانه سیستماتیک در معماری را بهخود اختصاص دهد.
راهبردهای تقویت تعاملات انسانی در طراحی محیط زندگی از منظر اسلامی مطالعه موردی: بررسی بافت کهن کرمان در دو مقیاس محله، خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
31 - 46
حوزه های تخصصی:
اگر چه بررسی و معرفی اصول تقویت تعاملات اجتماعی از موضوعات شایع در تحقیقات امروز جهانی و ایرانی است، ولیکن تاکنون مبانی نظری اسلامی-_ایرانی آن کمتر مورد تحقیقات عمیق قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد، احکام و برداشت های دینی ناشی از آیات و روایات را (با استناد به منابع و تفسیر متفکران شیعی و با توجه به مستندات تاریخ اسلامی-_ ایرانی) در تخصص معماری و شهرسازی مورد بررسی قرار داده و اصول و روش های عملی تحقق بخش برای آنها بیابد. این مقاله به منظوردر جهت شناسایی این اصول، تدوین شده و چون در حوزه مطالعات دینی قرار دارد(که از تنوع روی آورد و تعدد روش تحقیق برخوردارند) لذا برای پاسخگویئی به مسئله پژوهش از الگوی مطالعات میان رشته ای استفاده شده است. نوع روش شناسی حاکم بر پژوهش نیز، روش تحلیلی-_ منطقی است. در این راستا از میان شهرهای سنتی که از نظرجهت تعاملات اجتماعی در عین تنوعات دینی و فرهنگی قابل توجه هستند، شهر کرمان انتخاب شده است. مهمترین اصول برخاسته از مبانی و قابل مشاهده در ساختار محیط های زندگی اسلامی را می توان در کلیت شهر در عرصه هایی همچون؛ لزوم ارتقایء مشارکت مردمی در راستای تقویت تعاملات، مبنا قرار دادن شعائر دینی مانند مراسم هاات و مظاهر نمادینِ اندیشه اسلامی، لزوم رعایت حقوق سایر شهروندان در هر نوع ساخت و ساز، و توجه به اصل عفاف در طراحی فضاهای شهری دانست. در انتخاب محله اسلامی نیز، اصل همسایگی و ارتباطات و همبستگی اجتماعی از مهمترین اصول می باشند. خانه ها نیز در محله و شهر به عنوان محل آسایش و آرامش خانواده بوده و نباید استقلال و حرمت آنها با هر نوع مزاحمتِ همجواری خدشه دار شود، یا متکبرانه خودنمایئی نماید. این مطالعه به بررسی تأاثیر اجرایی راهبردها در تقویت تعاملات انسانی در جامعه دینی می پردازد. و در نهایت اصول فوق در پرتو مصادیق، مورد توجه قرار گرفته است.
ارزیابی تاثیر مقیاس مکان بر شدت دلبستگی به سه مقیاس خانه، محله و شهر بر پایه دو متغیر سن و جنسیت مطالعه موردی: شهرهای تهران و ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
3 - 16
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان، رابطه عاطفی مثبت میان فرد و مکان است که در شرایط مختلف نسبت به مکان های مختلف شکل می گیرد. افراد ممکن است نسبت به خانه ، محله و یا شهری که در آن ساکن هستند، سطوح مختلفی از دلبستگی را داشته باشند. عواملی چون ویژگی های ساختاری محیط، جو اجتماعی حاکم بر آن و احساسات و خاطرات یک فرد در آن محیط، از جمله عواملی هستند که بر شدت و یا ضعف این احساس تأثیرگذار می باشند. در همین ارتباط، پژوهش حاضر میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس خانه، محله و شهر به عنوان سه مقیاس مکانی تعریف کننده محل زندگی فرد، دلایل افزایش و یا کاهش دلبستگی به هر کدام از مقیاس های یاد شده و تأثیر دو متغیر سن و جنسیت افراد در این خصوص را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور تدقیق در یافته ها، ساکنان دو شهر تهران و ساری با مقیاس های کالبدی و اجتماعی متفاوت به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید که حجم نمونه در شهر تهران شامل 427 نفر و در شهر ساری شامل 306 نفر ارزیابی شد. در چارچوب نظری تدوین شده، عوامل تأثیرگذار بر دلبستگی به سه دسته عوامل کالبدی ، اجتماعی و احساسی تقسیم شدند. بر همین اساس سه پرسشنامه مجزا به منظور سنجش میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس یاد شده تنظیم و در هر پرسشنامه، عوامل کالبدی، اجتماعی و احساسی که در شکل گیری دلبستگی به مقیاس های مورد نظر تأثیرگذارند، مورد سئوال قرار گرفت. داده های حاصل از پیمایش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس بین آزمودنی، آزمون اندازه های تکراری و تحلیل واریانس مختلط با کمک نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که شدت دلبستگی افراد نسبت به هر کدام از سه مقیاس مورد نظر برای ساکنان هر دو شهر تهران و ساری، متفاوت از یکدیگر است. در این ارتباط دلبستگی افراد به خانه شان در بالاترین سطح و دلبستگی آنها به محله در پایین ترین سطح قرار دارد. همچنین عامل جنسیت در میزان دلبستگی به مقیاس های یاد شده تأثیرگذار نیست؛ این در حالی است که سن افراد عاملی تأثیرگذار در دلبستگی آنها به مکان های مورد نظر به شمار می رود.
بازتاب ساختار اجتماعی در پیکره بندیی فضایی مسکن با تاکید بر تئوری نحو فضا (مطالعه موردی:خانه های سنتی و معاصر بافت فرهنگی تاریخی تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
47 - 64
حوزه های تخصصی:
خانه ها بعنوان اصلی ترین مکان زندگی انسان معاصر، می بایست به نیازها، ﺑﺎورﻫﺎ وارزشﻫﺎی ساکنان آن پاسخ دهند. شکل و کالبد فضا بر شیوه زندگی و رفتار انسان تاثیر می گذارد. دراین تحقیق به واکاوی پیچیدگی های روابط اجتماعی و فرهنگی در ساختار فضایی خانه های دوره سنتی و معاصر شهر تبریز، با استفاده از تئوری نحو فضا پرداخته شده است. تحقیق پیش رو تلاش می کند تا ازمنظر معیارهای نحو فضا، تغییرات عرصه بندی و ساختار فضایی خانه ها را استخراج و معرفی نماید. برای تحقق این هدف، پس از انتخاب نمونه موردی از بافت فرهنگی و تاریخی شهر تبریز، از نرم افزار ای گرف برای ترسیم و دسته بندی نمونه ها و تحلیل ساختار فضایی، و نمودار توجیهی آنها استفاده شده است. سپس شاخص های همپیوندی و عمق نسبی فضاها با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا و شاخص های قابلیت دید، مخروط دید با استفاده از نرم افزار دپس مپ برای هر نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ای مستقیم میان متغیر ساختارهای اجتماعی با متغییر چیدمان فضا وجود دارد.این امر بدان معناست که شاخص های ساختارهای اجتماعی حاکم بر جامعه از جمله تعاملات، سلسه مراتب و محرمیت از ارزش های مهم معماری خانه های سنتی بوده ولی در خانه های معاصر به علت داشتن دیدگاه کالبدی صرف و عدم شناخت کافی از ساکنین و نیازهای آنها، تغییرات زیادی در بحث مسکن به وقوع پیوسته که منجر به عدم تعلق ساکنین به خانه شده است.
دلالت های معنایی خانه در میان ساکنین مسکن مهر: خانه به مثابه امری پروبلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
135 - 161
حوزه های تخصصی:
خانه یکی از مهم ترین فضاهای زندگی روزمره ی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویت بخشی است. در میان خانه هایی که در شهرها ساخته می شود، خانه های طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانه ای درحاشیه، تلقی می گردد. هدف مطالعه ی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خانه در میان ساکنین مسکن مهر است. بدین منظور با بکارگیری پارادایم تفسیری و روش کیفی به توصیف ساکنان مسکن مهر از خانه پرداخته شده است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با 23 نفر از ساکنین مسکن مهر پرند در شهر تهران و فرآیند تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک به شیوه ی گیبسون و براون انجام گرفته است. یافته های میدانی نشان از معنای پروبلماتیکِ خانه دارد؛ معنایی که ذیل چهار معضله ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی برساخت می شود و معنای خانه را به نوعی سرپناهِ صرف و فاقد هویت، تقلیل داده است. در نهایت می توان گفت خانه های مهر برای ساکنین آن، حرکت از معضله ی نداشتنِ خانه به معضله ی داشتنِ خانه معنا شده است.
ترسیم ساختار دینی مفهوم مکان در واحد همسایگی با تکیه بر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مکان یابی فرآیند نظام مند و مستقل ارزیابی مبتنی بر واقعیت انتخاب مطلوب ترین مکان است. این فرایند به عنوان یک فرایند تصمیم گیری همه جانبه، مستلزم در نظر گرفتن الگو و رعایت اصول و مراحل پیوسته ای می باشد. جهت بررسی مکان یابی در اسلام به مفهوم مکان در اسلام و مکان شناسی قرآن، می پردازیم. پس از آن مکان یابی به عنوان ابزاری که به وسیله آن ساخت خانه را می توان بهینه نمود، تبیین می شود. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد معتبر، قرآن و تفاسیر و بررسی های میدانی خانه مناطق گرم و خشک ایران؛ به عنوان زمینه آزمون، سامان می یابد. واحد همسایگی به عنوان زمینه صحت سنجی و دو گروه اساتید معماری و نیز اندیشمندان حوزه علوم قرآنی به عنوان گروه نظرسنجی به روش دلفی انتخاب گردید و نتایج اولیه تحقیق به این افراد ارائه گردید. پس از جمع آوری داده ها و دسته بندی آنها ارزش دهی و اولویت گذاری انجام پذیرفت. بر مبنای اولویت ها بدست آمده، خانه عرب ها، نمونه خانه بافت سنتی ایران، بررسی گردید. نگارنده بر این عقیده است که سه عامل، وحدت واحد همسایگی، هدفمندی در ساخت و طراحی و کارکردهای خانه و نیز بکارگیری اصول محرمیت و امنیت درونی و بیرونی در خانه و بافت همسایگی، عوامل موثر بر مکان یابی خانه در واحد همسایگی هستند.
تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی ساکنان خانه بر سازمان دهی فضای داخلی آن (مطالعه موردی: خانه های تک واحدی و آپارتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
۸۵-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
فضایی که انسان در آن زندگی می کند، مکانی است که بخشی از هویت خویش را در آن شکل می دهد. خانه، محیطی برای شکل گیری فعالیت اجتماعی به منظور تأمین نیازهای وی است. در عصر حاضر الگوی رفتاری کاربران خانه نادیده گرفته می شود؛ لذا هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر متقابل رفتار اجتماعی ساکنان بر سازمان فضایی داخلی خانه است. الگوی رفتار افراد و روابط خانوادگی نیز تغییر کرده و بنابراین سازمان دهی فضایی متفاوتی را در آن به وجود می آورد. رویکرد این پژوهش کیفی است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعه موردی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون رفتار اجتماعی، الگوی رفتار، سازمان دهی داخلی خانه و ارتباط رفتار با آن، رفتار اجتماعی مدنظر مؤثر بر الگوی خانه در نمونه های موردی که شامل یک نمونه خانه تک واحدی و یک نمونه آپارتمان واقع در شهر همدان است، موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی و سازمان دهی فضاهای داخلی خانه در هر دو نمونه می باشد. به نظر می رسد که رفتارهای مدنظر بر شکل، ابعاد و چیدمان فضاهای هر دو نمونه تأثیر متقابلی داشته است، به طوری که در نمونه خانه تک واحدی شکل خانه و ابعاد آن در محرمیت و خوابیدن مؤثرتر است و در آپارتمان مدنظر خوردن تأثیر قوی تری برچیدمان فضاها دارد.
روزمرگی و غرابت تشویش آور آن در خودنگاره سبز نوشته ماری ایندیای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماری ایندیای نویسنده زن مشهور ادبیات معاصر فرانسه است که به بازنمایی تصویر ادبیات فانتستیک در دنیای امروز پرداخته. رمان های او دربردارنده ی عناصر خیالی و فراطبیعی و درون مایه های وهم انگیز اند. در داستان های او حقیقت زندگی با دنیای غیر واقعی ترکیب می شود و درخواننده حسی غریب بر می انگیزد. خودنگاره ی سبز یکی از رمان های اوست که با ساختاری پیچیده این حس را در ذهن تداعی می کند، حسی که فروید از آن به عنوان «شگرف» یاد کرده و در مقاله ای به همین نام به تعریفش می پردازد . این مقاله تحلیلی است از رمان خودنگاره ی سبز از منظر ادبیات شگرف و شگردهای ایندیای در خلق این نوع ادبیات. ایندیای از مفهوم شگرف برای به تصویر کشیدن غرابت زنانگی شخصیت های زن استفاده کرده تا نشان دهد که چگونه ساختارهای جنسیتی و هنجارهای اجتماعی که در ابتدا امری طبیعی به شمار می روند به تدریج تبدیل به مسئله ای ناخوشایند شده و حسی شگرف ایجاد می کنند.
چگونه با استفاده از مدیریت خود می توانیم نقش انجمن و اولیاء را در امور مدارس ابتدایی افزایش دهیم؟
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
171 - 162
حوزه های تخصصی:
خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند خانه مدرسه ی اول فرزند و مدرسه ، خانه دوم اوست و اگر این دو نهاد روش ها و برنامه های هماهنگ نداشته باشند ، در روند رشد کودک اختلال به وجود می آید . دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند .بین روش ها و منش های خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون ، کار دیگری را خنثی نکند ، بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند . مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانه باشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند . فرزند در خانه و در دامان والدین رشد می کند و آماده ی ورود به مرحله ی دیگری می شود . خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد اصلی تعلیم و تربیت هر جامعه ای محسوب می شود .وضعیت موجود هر جامعه ای نتیجه یادگیری دیروز افراد در خانه و مدرسه است و وضعیت فردای هر جامعه در نتیجه سرمایه گذاری هایی است که امروز روی دانایی افراد در خانه ، مدرسه و جامعه انجام می گیرد . والدین وظیفه دارند به طور مرتب با مدرسه ارتباط داشته باشند و با کسب اطلاعات کافی از وضع درس و اخلاقی دانش آموزان تصمیم معقولی برای مشارکت در تربیت اتخاذ کنند .مقاله حاضر مقاله ای کتابخانه ای است که در ابتدا با ارائه تعریفی از خانواده و اهمیت نقش خانواده در تربیت فرزندان پرداخته و سپس ضرورت ارتباط خانه و مدرسه را بررسی کرده و در ادامه به موانع مشارکت اولیا در مدرسه پرداخته و به ارائه راهکارهایی برای افزایش تعامل والدین با مسئولان مدرسه پرداخته است.
آرامش در خانه جستاری به آرامش در خانه از منظر اسلام در دو الگوی مسکن آپارتمانی و مستقل حیاط دار در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
5 - 24
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مهم ترین کارکردهای خانه ایجاد آرامش برای ساکنان آن است. اهمیت این موضوع به حدی است که آیه 80 سوره نحل، به صراحت بر لزوم سکینه بودن خانه برای ساکنان آن تأکید کرده است. اما این در حالی است که چگونگی حصول این معنا در خانه، کمتر در متون تخصصی به ویژه در حوزه معماری بررسی شده است. این موضوع در ارتباط با خانه های معاصر، که ساکنان آن به خاطر مشکلات متعدد زندگی شهرنشینی، خانه را بیش از همیشه مکانی برای استراحت و آرامش قلمداد می کنند، از اهمیت ویژه تری برخوردار است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی نظریات محققان و نظریه پردازان معماری وروانشناسی محیطی، سعی در استخراج عوامل ایجاد آرامش از دیدگاه اسلام وتطبیق آن با الگوهای فضایی-رفتاری جاری ساکنان خانه دارد. بر همین اساس در این پژوهش چگونگی نمودپذیری آرامش در دو الگوی رایج خانه های معاصر شامل خانه های آپارتمانی و خانه های مستقل حیاط دار بررسی خواهد شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. فرایند تحقیق به این شکل است که در مرحله نخست، از طریق مصاحبه با ساکنان خانه ها، به استخراج ویژگی های فضایی، قابلیت های محیطی و نیز الگوهای رفتاری جاری در آنها پرداخته شد. در مرحله بعد با روش استدلال منطقی، منظومه های معنایی برگرفته از ویژگی های فضایی هر کدام از الگوها استخراج و نحوه نمودپذیری سه سطح آرامش شامل آسایش جسمی، آرامش روانی و آرامش معنوی در الگوهای مورد نظر تبیین شد.نتیجه گیری: این نوشتار در نهایت به این موضوع دست یافت که ابرمعنای آرامش و سطوح مختلف آن (آسایش جسمی، آرامش روانی و آرامش معنوی) در الگوی خانه های مستقل حیاط دار بیش از الگوی آپارتمانی نمود می یابد که این امر نیز متأثر از تنوع ویژگی های فضایی و قابلیت های محیطی است که در این الگوی خانه نسبت به گونه آپارتمانی وجود دارد.
واکاوای آرامش معنوی در معماری بر اساس مفهوم آرامش در متون اسلامی ( نمونه موردی: خانه های اواخر قاجار در ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیل به آرامش، هدف نهایی تلاش های آدمی محسوب می شود. در قبال این نیاز فطری، مکاتب الهی و بشری، به ارائه ی راهکارهایی پرداخته اند اما پاسخ به این سوال که خانه به عنوان یکی از اساسی ترین فضاهای زندگی چگونه به انسان جهت نیل به این مهم کمک می کند هنوز جای کار دارد. هدف این تحقیق واکاوی مفهوم آرامش در متون اسلامی و نمود و ظهور این مفهوم در معماری اسلامی می باشد. جهت نیل به این منظور با روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از ساکنین تعدادی از خانه های اواخر قاجار شهر ارومیه انجام گرفته و برای ارزیابی نهایی و تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری، کتابخانه ای و در بخش نمونه موردی، میدانی و از طریق خاطره نگاری و مصاحبه با ساکنان است. با توجه به ادبیات تحقیق، در مقایسه با اصطلاحات قرآنی به نظر می رسد اطمینان و طمأنینه، سکینه، اخبات و قلب سلیم از نوع آرامش معنوی و اعتقادی، أمنه و وقار و در برخی آیات سکینه از نوع آرامش روانی و جسمانی می باشند، نفس مطمئنه نیز بالاترین حد آرامش معنوی و بهترین حیات برای انسان، حیات طیبه می باشد که برای بندگان شایسته خداوند، انواع آرامش را به همراه دارد؛ همچنین ارزیابی و نتایج تحلیل نشان می دهد که روح مکان، مکان مقدس، وحدت، ترجیح و زیبایی از ویژگی های محیطی، معماری و شهری، موجب آرامش معنوی می شوند.
بررسی روابط متقابل سبک زندگی و سازمان فضایی خانه، مورد مطالعه: خانه های مسکونی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۱۳-۱۹۳
حوزه های تخصصی:
ساخت وسازهای یکسان و بی توجهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری کاربران در بسیاری از شهرهای ایران، در تغییر تدریجی رفتار ساکنان و کاهش رضایتمندی آن ها از محیط زندگی خود تأثیرگذار است. خانه علاوه بر کارکرد زیستی اش به عنوان سرپناه، محلی است برای آرامش انسان. هماهنگی این فضا با شیوه زندگی مردم یک منطقه، به ایجاد حس تعلق در کاربران آن می انجامد. پژوهش پیش رو تغییرات کالبدی و شیوه زندگی و تأثیر متقابل آن ها را در خانه های شهر رشت از دوره قاجار تا امروز بررسی می کند. برای رسیدن به اهداف پروژه با روش ترکیبی، 38 نمونه مطالعاتی از خانه های دوره قاجار تا امروزِ شهر رشت، برداشت و سازمان فضایی آن ها مشخص شد، سپس با روش کیفی، به شیوه پیمایشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار در شیوه زندگی هر دوره شناسایی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با گذشت زمان، فضاهای باز و نیمه باز خانه مانند حیاط و ایوان، کارکردهای خود را از دست داده و عملکردهای مربوط به این فضاها به داخل خانه انتقال یافته است. تغییرات کالبدی و شیوه زندگی تقریباً تا دوره پهلوی ثابت بوده ولی بعد از آن، دچار تغییرات زیادی شده است. درمجموع، ساختار کالبدی تحت تأثیر دانش زمانه، به طور پیوسته و آهسته تغییر کرده و به شدت در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و معیشتی از شیوه زندگی تأثیر گرفته است، ولی در فعالیت های مربوط به بُعد زیستی، لزوماً چنین ارتباطی وجود ندارد و کارکرد یکسانی داشته است.
تحلیل جنسیتی پیام های تصویری قرنطینه خانگی برای مقابله با کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر خانه و روابط موجود در آن، پیام های فراخوان قرنطینۀ خانگی در مقابل همه گیری کرونا را به لحاظ جنسیتی بررسی کرده است تا شناختی از مناسبات جنسیتی به نمایش درآمده و نیز روابط قدرت و ایدئولوژی پدرسالارانۀ نهفته در آن به دست آورد. تحلیل محتوای ۱۲۰ پیام با موضوع «در خانه می مانیم» و «در خانه بمانیم» نشان می دهد که خانوادۀ به نمایش درآمده در مجموعه پیام ها، خانوادۀ هسته ایِ دارای دو فرزند دختر و پسر است. تعداد خانواده های دارای فرزند تک پسر و نیز دارای دو فرزند پسر در جایگاه های بعدی قرار دارند. مردان در ۴۸درصد موارد، بلندتر از همسرانشان ترسیم شده و در 66/11 درصد موارد، تنها یا اصلی ترین شخصیت انسانی پیام را تشکیل می دهند، سوژه هایی تاریخی مانند عمو نوروز، حاجی فیروز را بازنمایی می کنند، کادر درمانی هستند یا درحال نواختن و شنیدن موسیقی، خواندن کتاب، تماشای تلویزیون، ورزش کردن، یا جنگیدن با ویروس، قدرتمند و موفق به نظر می رسند. تنها در یک تصویر، شاهد حضور یک زن به تنهایی و به عنوان نیروی فعال اقتصادی هستیم و درمجموع، مردان هستند که به لحاظ کمی و کیفی حضور فرادست خود را به لحاظ جایگاه نقشی در ذهن مخاطب حک می کنند. روابط به تصویر درآمده، در امتداد کلیشه های جنسیتی بوده و با غفلت از نقش اجتماعی زنان در حوزۀ عمومی و نیز اهمیت کارکردهای نقشی آنان در حوزۀ خصوصی، به ویژه در دورۀ همه گیری کرونا، نظم جنسیتی سنتی را ترویج می کنند.
سیر دگرگونی فضای بسته، فضای سرپوشیده و فضای باز در خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و شهرسازی ایران و به تبع آن معماری خانه در دو دوره قاجاریه و پهلوی اول دچار دگرگونی های زیادی شده است. بی شک معماری مسکونی هر دوره ای با تغییرات نیازها و خواسته های ساکنین تغییر می کند و این تغییرات بطور ویژه ای بر ابعاد و روابط فضایی خانه تاثیر می گذارد. همانند سایر نقاط ایران، معماری شهر گرگان نیز پذیرای تحولات گوناگونی بوده که ساختار خانه های تاریخی در دو دوره را متمایز نموده است. این تحولات در عرصه کالبدی منجر به تغییر در فضای بسته(توده)، فضاهای سرپوشیده(ایوان) و فضای باز(حیاط) خانه ها شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییرات عرصه و اعیان خانه های بومی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول صورت گرفته است. بنابراین پرسش های اصلی پژوهش اینگونه تدوین شده اند: 1- روند تغیرات نسبت های عرصه و اعیان در بین خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاری به پهلوی اول چگونه بوده است؟ 2- چیدمان ارتباطی فضایی مسکن از قاجاریه به پهلوی اول چه تغییری کرده است؟ بدین ترتیب با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، از آزمون مقایسه میانگین ها در نرم افزار spss استفاده شده تا با تعیین خطای 5% معناداری تغییرات میانگین ابعاد فضایی داده ها ثابت شده و پس از آن روند تغییرات فضایی (فضای باز، سرپوشیده و بسته)از طریق توابع، تحلیل گردندکه نتایج به صورت نمودار تشریح شده اند. برای این منظور تمام خانه های ارزشمند و تاریخی گرگان با شرط اینکه از لحاظ کالبدی و برداشت میدانی قابل بررسی باشند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تعداد 10 خانه در گروه خانه های قاجاری و 8 خانه از دوره پهلوی اول انتخاب و ابعاد فضایی عرصه و اعیان آنها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نه تنها معناداری روند تحولات ابعاد فضایی عرصه و اعیان خانه ها را طی دو دوره ثابت می کند بلکه تابعی ریاضی را نشان می دهد که می تواند روند تغییرات فضایی مسکن را از دوره قاجاریه به پهلوی اول تبیین کند.
تحلیل تحولات کالبدی خانه های گرگان در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
51 - 62
حوزه های تخصصی:
معماری قاجار بخشی مهم از تاریخ معماری ایران است و این اهمیت به واسطه ی شکل گیری جریان برجسته ی تحول و تغییر در فضای اجتماعی و همچنین در مفهوم کالبد و فضا است. خانه های این دوران را نیز می توان به لحاظ کمی و کیفی مهمترین دسته از خانه های تاریخی ایران به حساب آورد. این پژوهش به تحلیل تحولات کالبدی خانه های گرگان در عهد قاجار پرداخته است و در پی آن است که چیستی این تحولات را در فن ساختمان و کیفیات معماری پیگیری نموده و تاثیرپذیری احتمالی تحولات معماری این خانه ها را از تحولات بیرونی نمایان ساخته است. روش تحقیق تفسیری-تاریخی بوده و به شواهد و مستنداتی از بناها و خارج از آنها استناد شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تحولات معماری این خانه ها عمدتا در گرایش به برونگرایی و افزایش ارتباط با محیط رخ داده است و این تحولات با سبک زندگی، فضای اجتماعی و همچنین سلائق روزگار پیوستگی داشته است.
مطالعه کمّی و کیفی نقش ایوان در خانه های سنتی و احیاء آن در کالبد تراس (مطالعه موردی: آپارتمان های میان مرتبه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
21 - 32
حوزه های تخصصی:
گرچه روزگاری، خانه تلفیقی بود از فضاهای متنوع با کیفیت های مختلف مانند؛ اتاق، حیاط، ایوان، رواق و مهتابی، که می توانستند به خوبی جوابگوی نیازهای عملکردی و روانی آدمی بوده و بر غنای معماری بیفزایند. اما امروزه با حذف حیاط و ایوان در طراحی واحدهای آپارتمانی و جایگزین کردن آنها با تراس های نامناسب، کارایی کیفی مسکن کاهش یافته است. هدف این پژوهش احیای ایوان های پیشین، در قالب تراس است. این پژوهش کیفی- تفسیری با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و مطالعه موردی، در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چگونه می توان با مکانیابی صحیح، ابعاد بهینه و رعایت اصول طراحی، تراس را به عنوان یک فضای زنده، کارامد، چند عملکردی و کیفی در طراحی واحدهای آپارتمانی جدید در نظر گرفت. و اثبات می کند با اتخاذ راهکارهای مناسب طراحی، تراس می تواند عملکرد حیاط، نشیمن، غذا خوری، فضای خواب، مطبخ، جای بازی بچه ها و عامل ارتباطی با طبیعت را در بطن خود داشته باشد.
پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین، نمونه موردی: خانه امینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
97 - 115
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاشی است جهت شناسایی و تشکیل پالت رنگ در خانه های دوره قاجار قزوین؛ آخرین حلقه از آداب و رسوم ساخت و ساز در شهری که یکی از دروازه های اصلی ورود زندگی مدرن به ایران بوده، در مکانی که بازتاب مستقیم زندگی در مکان است و در فرهنگی که صاحب یکی از رنگین ترین معماری های جهان است. بازسازی رنگی از حیاتی ترین بخش های بازسازی مکان های تاریخی است و نیازمند تشخیص دقیق پالت های رنگی. کاربرد دیگر این پالت ها در ترکیب بندی های جدید رنگی در فضاهای داخلی امروزی است. اما آیا پیشینه رنگین معماری ایران می تواند پشتوانه رنگ های معماری معاصر ایران باشد؟ آیا معمار می تواند در فضاهای داخلی از این رنگ ها بهره جوید و هنوز امروزی و هنوز ایرانی باشد؟ در همین راستا، روش تحلیلی-توصیفی و مطالعات کتابخانه ای جهت شناخت نقش رنگ در معماری و پیشینه روش های شناسایی پالت رنگ مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیقات میدانی شامل شناسایی رنگ در خانه های قاجار در قزوین و متمرکز بر یک نمونه موردی یعنی خانه امینی ها بوده و شناسایی رنگ های پالت های عمومی و نقطه ای در فضاهای باز، بسته و نیمه باز صورت گرفته است. ترکیب بندی ها و تناسبات بین رنگ های مکان یا به بیان ایتن کانترست وسعت در آنهاست که رنگ های فضاهای ایرانی را می سازد و تمامی این رنگ ها قابلیت استفاده در فضاهای امروزین را دارند.
بررسی نظام معماری و تناسبات هندسی حیاط مرکزی و جداره های آن در خانه های تاریخی کاشان (مورد مطالعه: ده خانه تاریخی دوره قاجار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از پیمون و هندسه در طراحی ساختمان ها از گذشته در معماری ایران رواج داشته است. در معماری مرکز فلات ایران، خانه از اجزای گوناگونی تشکیل شده است که از مهم ترین آن ها می توان به حیاط مرکزی اشاره کرد. خانه های واقع در محدوده تاریخی شهر کاشان نیز از این امر مستثنی نیست و اکثر قریب به اتفاق آن ها حیاط مرکزی دارند که بر اساس مطالعات انجام شده، این حیاط ها بر اساس هندسه و تناسبات شکل گرفته اند. هدف از این پژوهش، استخراج نظام های معماری و تناسبات هندسی به-کار گرفته شده در طراحی حیاط مرکزی خانه های تاریخی کاشان و بررسی میزان فراوانی آن ها است. این پژوهش بر پایه روش تحلیل نظام های معماری و تناسبات هندسی، حیاط مرکزی و جداره های مشرف به آن را در ده خانه تاریخی کاشان مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. ابتدا با بررسی نظام های معماری و تناسبات هندسی، سه نظام معماری چهار و پنج و شش و سه تناسب هندسی √2، √3 و √4 به عنوان اصول هندسی شاخص برگزیده می شوند؛ سپس با توجه به این اصول، نقشه حیاط مرکزی ده خانه دوره قاجاریه کاشان، مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که در طراحی و ساخت حیاط خانه های کاشان از نظام های معماری و تناسبات هندسی یادشده با فراوانی متفاوت استفاده شده است. نظام معماری چهار و شش با فراوانی 15 و تناسب √3 با فراوانی 9 بیشترین کاربرد را داشته اند و حیاط خانه عباسیان با بهره گیری از 14 نظام معماری و تناسب هندسی، غنی ترین خانه به لحاظ به کارگیری اصول هندسی محسوب میشود.
جای نام شناسیِ آبادی های شهرستان بیرجند؛ نمونه موردی واژه های خان و ماه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
201-226
حوزه های تخصصی:
جای نام شناسی ازجمله شاخه های علم زبان شناسی تاریخی است، که قدمتی بیش از 200 سال دارد؛ معمولاً با مطالعات شرق شناسان و باستان شناسان همراه بوده و به مرور زمان، این دانش تغییر کرده و ساختاری علمی یافته است. شهرستان بیرجند در خراسان جنوبی ازجمله مناطقی در کشور است که به دلیلِ دوربودن از کانون های جمعیتی و راه های اصلیِ مواصلاتی، برخلاف مناطق شمالی خراسان، کمتر مورد تهاجم اقوام بیابانگرد قرار گرفته است. از این رو، جای نام های این منطقه کمتر دستخوش دگرگونی شده و در تعداد قابل توجهی از جای نام ها، ازنظر مورفولوژی ساختار زبان پهلوی حفظ شده است. هدف از این پژوهش بررسی و معناشناختی واژه های «خان» و «ماه» و مشتقات آن در جای نام های شهرستان بیرجند است. نتیجه این پژوهش آن است که واژه پهلوی «خان» در زبان کردی «کانی» و در تالشیِ کنونی و تبریِ باستان «خونی» به معنای چشمه است؛ این واژه در خراسان جنوبی به معنای چشمه مصنوعی، چاه یا قنات است و معادل فارسی آن پس از اسلام چهکند می شود. واژه دیگر «ماه» است که در زبان پهلوی به معنای دِه است و با مشتقات دیگری در جای نام های توابع بیرجند مشاهده می شود.
تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
196 - 215
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.