مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
نفس مطمئنه
حوزههای تخصصی:
در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلال الدین محمد بلخی به جنبه های روان شناختی رفتار انسان توجه کرده باشد؛ تا آنجا که در جایجایِ آثار منثور و منظوم او ـ به ویژه در مثنوی معنوی ـ تحلیل های عمیق روان شناسی و حتی برخی از مسائل و مفاهیم نوین این دانش نظیر «فرافکنی»، «توجیه» (دلیل تراشی)، «خودفریبی»، «ضمیر ناخودآگاه»، «تقابل بخش های مختلف شخصیت»، «والایش» (تصعید) و امثال آن... به کرات مشاهده میشود. در این میان، آنچه به خصوص معرفِ نبوغ استثنایی و شایانِ تحسینِ این متفکرِ سُتُرگ است، ژرف نگری و نازکاندیشی او در بررسی و تحلیل پیچیدگیها و تضادهای روح آدمی و سختکوشی وی برای راهیابی به خفایا و تاریکخانه های شخصیت انسان است. از این رو، مبالغه نیست که مولانا را یکی از پیشگامان «روانکاوی» ـ به مفهوم عام کلمه ـ تلقی کنیم.در این مقاله، انعکاس چندین مفهوم جدید روان شناختی در آثار مولانا ـ به ویژه در تمثیل های نمادین او در مثنوی ـ ردیابی و بررسی شده است؛ به این ترتیب که نخست با مراجعه به متون نوین روان شناسی تعریف یا توضیحی اجمالی از هر یک از مفاهیم مورد بررسی ارائه گردیده و سپس به استنادِ شواهدِ مستخرج از آثار مولانا، از طریق تطبیق و مقایسه، به بررسیِ وجوهِ تشابه (و یا احیاناً وجوه افتراق) آنها پرداخته شده است.
تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.
رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، که رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی است به بررسی عملکرد نَفْس در حالات، مراتب و موقعیتهای مختلف و در ترکیب با سایر ابعاد وجودی انسان مانند روح، عقل، قلب و فطرت می پردازد. این مطالعه، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این سؤال است که نَفْس چگونه به ایفای نقش می پردازد. با بررسی اسناد، کتابها و متون دینی، مشخص شد که نَفْس تحت تأثیر نیروهای درونی و بیرونی انسان در موقعیتهای گوناگون، حالات مختلفی می یابد و بر اساس نظریه ای به نام نظریه زمینه ای، رویکرد تربیتی نَفْس در حالات امّارگی، لوّامگی و مطمئنگی به ترتیب تذهیبی/ تزکیه ای، تأدیبی و تعالی گرایانه است و کارکرد ریزشی، پایشی و رویشی/ پرورشی خواهد داشت.
فرهنگ از منظر عرفان اسلامی (فرهنگ؛ تجلی ارتباط درون فردی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ چیست؟ مؤلفه های آن کدام است؟ خاستگاه فرهنگ چیست؟ اینها و پرسش هایی از این دست، تأملات فلسفی در شناخت فرهنگ را تشکیل می دهند که در محافل علمی معاصر جدی انگاشته شده اند. از طرف دیگر، هر فرهنگی محمول ارتباط است و بدون ارتباط اصلاً فرهنگ وجود ندارد. در ضلع سوم، ارتباط درون فردی مبنای انواع ارتباطات انسانی است. بدین سان تبیین خاستگاه فرهنگ با عزیمت از ارتباطات درون فردی، مسئله ای مهم می نماید که پرسشی این چنین را در پیش روی محققان می نهد: رابطه فرهنگ با ارتباطات درون فردی چیست؟ در راستای تبیین این مسئله، پژوهه فرارو با روش تحلیل اسنادی، آموزه های عرفان اسلامی را دست مایه قرار داده است تا فرهنگ را از منظر ارتباط درون فردی و با رویکرد عرفان اسلامی بکاود. نتیجه نشان داده است فرهنگ به عنوان یکی از محصولات انسان در قوس صعود، فرآورده ارتباط انسان با نفس مطمئنه یا اماره است که اولی را فرهنگ طیب و دومی را فرهنگ خبیث می نامند و در صورت اول، نفس اماره عامل اخلال گر است و در صورت دوم، نفس لوامه عامل مانع است؛ همان طور که این دو فرهنگ هریک دارای ماهیتی تشکیکی (طیف وار) هستند.
معرفت نجات بخش با نظر بر احوال نفس مطمئنه و جیون موکتی در مکتب ودانته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های نجات شناسانه در متون مقدس اسلام و هندو، بیانگر ویژگی ها و احوال وارستگان است. توصیف احوال نفس مطمئنه در قرآن، دلالت بر امکان نجات پیش از مرگ دارد. مفهوم «اوپه نیشدی» زنده آزاد (جیون موکتی) نیز بر فرزانه ای اطلاق می شود که نجات رهایی از رنج هستی را درحال زنده بودن تجربه می کند. منابع معتبر هر دو سنت، حکایت از برخورداری وارستگان از تجارب و احوال مشابه و نقش محوری معرفت در نیل به رهایی دارند. این مقاله، با هدف شناسایی موضوع معرفت نجات یافتگان، به مقایسة ویژگی ها و احوال «زنده آزاد» و «نفس مطمئنه» می پردازد. بنابراین، پژوهش، سرور و آگاهی زنده آزاد، سرور و آگاهی محض بوده، واقعیتی متمایز از نفس او محسوب نمی شود. اما معرفت و بهجت نفس مطمئنه، واقعیتی متمایز و چون دیگر تجارب و احوال او، محصول تجلی صفات جمالیه و جلالیه حق در آینه نفس است.
تحلیل داستان «گنبد فیروزه ای » از هفت پیکر نظامی و افسونگری نفس امّاره
حوزههای تخصصی:
واکاوای آرامش معنوی در معماری بر اساس مفهوم آرامش در متون اسلامی ( نمونه موردی: خانه های اواخر قاجار در ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیل به آرامش، هدف نهایی تلاش های آدمی محسوب می شود. در قبال این نیاز فطری، مکاتب الهی و بشری، به ارائه ی راهکارهایی پرداخته اند اما پاسخ به این سوال که خانه به عنوان یکی از اساسی ترین فضاهای زندگی چگونه به انسان جهت نیل به این مهم کمک می کند هنوز جای کار دارد. هدف این تحقیق واکاوی مفهوم آرامش در متون اسلامی و نمود و ظهور این مفهوم در معماری اسلامی می باشد. جهت نیل به این منظور با روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از ساکنین تعدادی از خانه های اواخر قاجار شهر ارومیه انجام گرفته و برای ارزیابی نهایی و تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری، کتابخانه ای و در بخش نمونه موردی، میدانی و از طریق خاطره نگاری و مصاحبه با ساکنان است. با توجه به ادبیات تحقیق، در مقایسه با اصطلاحات قرآنی به نظر می رسد اطمینان و طمأنینه، سکینه، اخبات و قلب سلیم از نوع آرامش معنوی و اعتقادی، أمنه و وقار و در برخی آیات سکینه از نوع آرامش روانی و جسمانی می باشند، نفس مطمئنه نیز بالاترین حد آرامش معنوی و بهترین حیات برای انسان، حیات طیبه می باشد که برای بندگان شایسته خداوند، انواع آرامش را به همراه دارد؛ همچنین ارزیابی و نتایج تحلیل نشان می دهد که روح مکان، مکان مقدس، وحدت، ترجیح و زیبایی از ویژگی های محیطی، معماری و شهری، موجب آرامش معنوی می شوند.
مصداق «نفس مطمئنه» در روایات تفسیری فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
426 - 449
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم گاهی از طریق شأن نزول یا تطبیق روایاتی که ذیل آیات بیان شده، صورت گرفته است. مفسران فریقین در بعضی از آیات، مصادیق مختلفی بیان کرده اند.«نفس مطمئنه» در آیه بیست وهفتم سوره فجر یکی از مصادیقی است که مفسران، افراد متفاوتی از جمله: پیامبرJ، خلیفه اول، خلیفه سوم، ابن عباس وغیره را تطبیق داده اند. در صورتی که سوره فجر مشهور به سوره امام حسین(ع) است. بعضی از مفسران افزون بر روایات فضیلت سوره، سیاق آیات آخر این سوره را به ایشان تطبیق داده اند.در این مقاله، به روش توصیفی - تحلیلی تمام روایات تفسیری ذیل آیات 27 و 28 سوره فجر مورد تحلیل و ارزیابی انجام گرفته و مشخص گردید که بعضی از این روایات از جهت سندی ضعیف هستند.برخی دیگر از روایات اگرچه از نظر سند صحیح هستند، اما از جهت مفهومی با «نفس مطمئنه» تطبیق نمی کنند. تعداد دیگری از مصادیق به سبب مکی بودن سوره مردود می شوند و در آخر تعدادی از مصادیق با وجود سیاق سوره و استناد به تفسیر قسمت های دیگر سوره اثبات می گردند.
تفسیر تطبیقی نفس مطمئنه از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
479 - 500
حوزههای تخصصی:
سوره فجر در مکه نازل شده و همانند بسیاری دیگر از سوره های مکی، آیاتش کوتاه، تکان دهنده، پر محتوا و همراه با هشدارهای فراوان و خطاب است؛ از جمله این خطاب ها ﴿یَأَیَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّه﴾ می باشد. مفسران فریقین در مورد معنای نفس مطمئنه و تطبیق این مفهوم بر مصادیق خارجی، نظرات مختلفی بیان نموده اند. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نظرات مفسران فریقین در این موضوع پرداخته است، که در راستای آن به اقوال متفاوتی در مورد «نفس مطمئنه» دست یافته، که هر کدام به یکی از خصوصیات نفس مطمئنه اشاره داشته و همه آن ها به همان معنای لغوی؛ یعنی آرامش قلب بدون اضطراب یا سکونت پس از اضطراب بازگشت می کند و نیز به هشت مصداق رسیده که برخی مصداق آیه را حمزه ، برخی حبیب بن عدی ، بعضی دیگر عباس ، عموی پیامبر(ص) و عده ای نیز رسول خدا(ص)، گروهی امام حسین(ع) و شیعیان ایشان و یا قائلین به ولایت علی(ع) و در مقابل گروهی هم مصداق آیه را «خلیفه اول» و «خلیفه سوم» می دانند.
فرآیند رسیدن به نفس مطمئنه در سوره فجر بر پایه دانش تناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
159 - 178
حوزههای تخصصی:
سوره های قرآن کریم مجموعه به هم پیوسته ای از آیات است که هر کدام متناسب با دیگر اجزاء مجاور خود در جهت هدف اصلی سوره می باشد، علم تناسب از جمله موضوعات علوم قرآنی است که در درک بهتر سخن وحی جایگاه ویژه ای دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی سوره فجر را بر پایه دانش تناسب مورد بررسی قرار داده است، هر چند در ظاهر سوره از موضوعات مختلف بحث به میان آمده است، اما وجود قسم های ابتدایی و سپس اشاره به بازدارنده ها، سیر تکاملی نفس با یک تسلسل منظم و مقدمه چینی هدفمند در رسیدن به نفس مطمئنه را نشان می دهد، که اگر بر سر این راه موانعی چون فساد، فقدان ثبات شخصیت در فرد و عدم توجه به اکرام یتیم و اطعام مسکین نباشد، سیر منطقی و معقول آن همان گونه که در قسمت ابتدایی و پایانی سوره نمایان است به فجر و پیروزی که همان دست یابی به نفس مطمئنه می باشد، منجر خواهد شد.