مطالب مرتبط با کلیدواژه

الگوی کالبدی


۱.

تغییرات شیوه زندگی و الگوی کالبدی خانه و تاثیرات متقابل آنها از دوران زندیه تا امروز(مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیوه زندگی الگوی کالبدی سازماندهی فضایی الگوی مسکن مراغه الگوی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۶۵
خانه محیطی برای شکل گیری فعالیت های فردی و اجتماعی به منظور تأمین بخشی از نیازهای مادی و غیرمادی افراد می باشد. در عصر حاضر الگوی فرهنگی و رفتاری در طراحی فضاهای مسکونی به عنوان مؤثرترین مؤلفه شکل گیری فعالیت های عمومی مردم، نادیده گرفته می شود. با بیان این مشکل هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر فرهنگی و به تبع آن شیوه زندگی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای درک رفتار ساکنین بر الگوی کالبدی مسکنمی باشد. با تغییرات فرهنگی، نیازها و شیوه زندگی، الگوی رفتاری ساکنین نیز در خانه ها دچار تحول گشته و سازماندهی فضایی متفاوتی را به وجود آورده است. این پژوهش تغییرات سازماندهی فضایی و شیوه زندگی در مسکن مراغه و تأثیرات متقابل آ نها را از زندیه تا امروز مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق در این تحقیق به صورت ترکیبی بوده که در بخش مرور ادبیات با روش توصیفی-تحلیلی و در بخش مطالعات میدانی با روش کیفی، با بررسی و برداشت 32 خانه و مصاحبه با پنجاه نفر از ساکنین به صورت تصادفی و پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در حوزه مردم شناسانه با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، ارتباط شیوه زندگی با ساختار کالبدی تبیین شده و از آنجا که شهر مراغه برای این کار انتخاب شده است نوع مطالعه موردی در نظر بوده است و نتایج نشان می دهد که در هر منطقه، شیوه زندگی ساکنین آن منطقه شامل الگوهای رفتاری، فعالیت های روزانه و سالانه، الگوی مسکن منطقه و تغییرات آن در طول زمان، رعایت حریم بخش های مختلف خانه، توجه به مفاصل ارتباطی فضاها و ارتباط با طبیعت مؤلفه های تأثیرگذار در طراحی خانه ها هستند.
۲.

بررسی روابط متقابل سبک زندگی و سازمان فضایی خانه، مورد مطالعه: خانه های مسکونی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کالبدی الگوی مسکن خانه رشت سازمان دهی فضایی شیوه زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۷۱
ساخت وسازهای یکسان و بی توجهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری کاربران در بسیاری از شهرهای ایران، در تغییر تدریجی رفتار ساکنان و کاهش رضایتمندی آن ها از محیط زندگی خود تأثیرگذار است. خانه علاوه بر کارکرد زیستی اش به عنوان سرپناه، محلی است برای آرامش انسان. هماهنگی این فضا با شیوه زندگی مردم یک منطقه، به ایجاد حس تعلق در کاربران آن می انجامد. پژوهش پیش رو تغییرات کالبدی و شیوه زندگی و تأثیر متقابل آن ها را در خانه های شهر رشت از دوره قاجار تا امروز بررسی می کند. برای رسیدن به اهداف پروژه با روش ترکیبی، 38 نمونه مطالعاتی از خانه های دوره قاجار تا امروزِ شهر رشت، برداشت و سازمان فضایی آن ها مشخص شد، سپس با روش کیفی، به شیوه پیمایشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار در شیوه زندگی هر دوره شناسایی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با گذشت زمان، فضاهای باز و نیمه باز خانه مانند حیاط و ایوان، کارکردهای خود را از دست داده و عملکردهای مربوط به این فضاها به داخل خانه انتقال یافته است. تغییرات کالبدی و شیوه زندگی تقریباً تا دوره پهلوی ثابت بوده ولی بعد از آن، دچار تغییرات زیادی شده است. درمجموع، ساختار کالبدی تحت تأثیر دانش زمانه، به طور پیوسته و آهسته تغییر کرده و به شدت در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و معیشتی از شیوه زندگی تأثیر گرفته است، ولی در فعالیت های مربوط به بُعد زیستی، لزوماً چنین ارتباطی وجود ندارد و کارکرد یکسانی داشته است.
۳.

ارزیابی کالبد سکونتگاه های خودانگیخته در پیوند با ساختار زندگی ساکنین (نمونه موردی: سکونتگاه های پهنه شمالی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونتگاه خودانگیخته ساختار زندگی اجتماعی الگوی کالبدی تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۵
یکی از عوامل تعیین کننده در سکونتگاه های خودانگیخته مناطق حاشیه نشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیت های روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تأثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین پهنه شمالی شهر تبریز است. رویکرد مدنظر این پژوهش کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته، مشاهده و برداشت های پلانی استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 40 نفر از ساکنین این مناطق مشارکت داشته اند و تعداد 30 نمونه از خانه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساماندهی فضاها و الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته در رابطه با سه ساختار مشروع، معنا و سلطه بیشتر تابع ساختارهای مشروع و معنایی بوده است. در این روند ویژگی های زندگی ساکنین و سیستم شکل گیری کالبدی محیط در رابطه با این ساختارها بر مولفه های محیطی چون حضورپذیری کودکان و ایجاد قرارگاه اجتماعی در محله، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری کالبد، بسط پذیری کالبدی در سکونت گسترده (اشاره به همزیستی نسل ها)، ادغام پذیری فضای زیستی و کار، افزایش زیست پذیری فضای باز و توجه به محرمیت و ارزش های مذهبی(حجاب، مراسمات و ...) اشاره داشته اند. این مقولات از جمله موارد ضروری است که می بایست در طراحی و بهسازی مناطق حاشیه نشین بدان اهتمام داشت تا بتوان کالبد را در همسویی با شکل زندگی ساکنین قرار داد؛ فرایندی که منجر به پایداری و انس با مکان نیز خواهد شد.
۴.

تبیین و تحلیل شهرهای بندرگاهی، روند شکل گیری و الگوی کالبدی (نمونه موردی: کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرهای بندرگاهی روند شکل گیری الگوی کالبدی کنگان نفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
بیان مسأله: امروزه میزان رشد و گسترش فیزیکی شهر در جهات عمودی و افقی و میزان تناسب آن با رشد جمعیت به یکی از عوامل مهم مورد توجه مدیران و برنامه-ریزان شهری تبدیل شده است، چرا که به واسطه شناخت میزان و جهات رشد شهری، برنامه ریزی های شهری دقیق تر و سرانه های شهری متناسب با نیاز شهروندان خواهد بود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل روند شکل گیری و الگوی توسعه کالبدی شهر کنگان با تأکید بر فعالیت های بندرگاهی است. روش: بر اساس تقسم بندی های ارائه شده از روش شناختی پژوهش های علمی، این پژوهش کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیل است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و بررسی آمارهای مربوط به میزان رشد جمعیت و گسترش شهری صورت پذیرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که روند رشد و توسعه شهری کنگان بر اساس مدل هلدرن در فاصله سال های 95-1345، 61/1 درصد مربوط به رشد جمعیت بوده و در مقابل درصد رشد فیزیکی شهر 61/0- بوده است. همچنین، با توجه به استاندارد مدل آنتروپی شانون می توان گفت که شهر کنگان در این بازه زمانی دارای رشد پراکنده (اسپرال) بوده است. همچنین در سنجش پراکنش جمعیت شهر کنگان با استفاده از ضریب جینی، در مجموع در توزیع جمعیت به نسبت مساحت در شهر کنگان برای سال های مختلف ناهماهنگی وجود دارد اما ضریب جینی محاسبه شده برای شهر کنگان 09/0 بوده است که نشان دهنده تعادل نسبی در توزیع جمعیت در بازه زمانی سال های 1345 تا 1395 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در روند رشد و توسعه شهری کنگان، فعالیت ها و نقش های بندرگاهی می تواند تأثیرگذار باشد، لذا سیاستگذاران و مدیران شهری کنگان در برنامه ریزی های شهری این شهر نباید از نقش و اهمیت این فعالیت ها در توسعه و رشد شهری کنگان غافل شوند.
۵.

ارائه الگوی کالبدی مسکن امروز با بهره گیری از کیفیات مطلوب خانه های تاریخی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کالبدی مسکن کیفیات مطلوب خانه های تاریخی کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
گسترش مطالعات در عصر جدید موجب شکل گیری مباحث گسترده ای در مبانی و اصول نظری معماری مسکن همچون موضوعات روان شناختی، فرهنگی و پدیدارشناسی شده و به این نکته تأکید دارد که خانه والاتر از یک سرپناه و سکونت مفهومی فراتر از تأمین نیازهای کالبدی و عملکردی دارد. نگاه مفهومی به خانه، معماری مسکن حاضر را به کیفیاتی در خانه متوجه می کند که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عملکردی خود، در پی حل نمودن نیازهای برتر ساکنین می باشند. با آغاز دوران معاصر این کیفیات و مفاهیم در معماری مسکن ایران کمتر و کم رنگ شدند همچنین سرعت و تغییر سریع دوران نیز اجازه به وقوع پیوستن این کیفیات را در بناهای معماری ایرانی کم کرد. در این تحقیق هدف اصلی، دستیابی به الگوهای کالبدی –فضایی مسکن امروز با بهره گیری از کیفیات مطلوب خانه های تاریخی کرمان و هدف فرعی، دستیابی به فرایند چگونگی استخراج و کاربرد الگوهای فضایی- کالبدی به دست آمده می باشد. این پژوهش با بررسی خانه های تاریخی کرمان و با نگاهی کالبدی و پدیدارشناسانه در معماری آن ها، به استخراج کیفیات مطلوب پرداخته است. این پژوهش از موضع هدف کاربردی، با روش کیفی و از طریق مشاهده، حضور میدانی در بافت تاریخی و امروزی، مطالعات میدانی (مشاهده و حضور در بافت تاریخی) و کتابخانه ای به گرد آوری داده ها پرداخته است. روش تجزیه وتحلیل به صورت تطبیقی و با استدلال منطقی می باشد. درنتیجه کیفیات مطلوب به دست آمده شامل گشودگی، انعطاف پذیری، کم رنگی، سکوت، ایستایی، باز، زنده، مستور، تهی، زمینه ای و یکپارچه می باشند. این کیفیات به همراه مؤلفه هایی کالبدی از خانه های تاریخی همچون فن ساخت، مصالح و بافت، رنگ، تناسبات و مقیاس، هندسه، سازمان دهی فضایی و نحوه چیدمان داخلی فضا، فضای سبز در جدولی ارائه شده اند؛ در پایان این کیفیات به همراه مؤلفه های کالبدی در ترکیب متوازنی از نور، بافت و صدا، تناسبات، تلفیق با محیط طبیعی، آسمان و زمین انتخاب شده اند و در قالب شش الگوی کالبدی مسکن که با بهره گیری از کیفیات مطلوب حاصل شده از مطالعات (معنایی و کالبدی) خانه های تاریخی انجام گرفته اند، طرح و امروزی سازی شده اند.