مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خانه
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
خانه تعیّنی وابسته به پدیدارهای بشری نیست؛ بلکه شرط امکان ظهور پدیدارهای انسانی است. نوستالوژیایی که در تبعید و دوری یا هجرت از خانه و مکان مادری و یا در صورت رانده شدن اجباری توسط نیرویی بیرونی برای خانه و مسکن و مأوی به وجود می آید، همان مادر و بنیاد بودن خانه برای همه چیز انسانی را می رساند که در غیابش انسان احساسی از بی ریشگی و بی بنیادی پیدا می کند. خانه آثارش را به صورت آشکاری در وجود ما می گذارد به شکلی که توان زدودن این آثار از وجود ناممکن است. از خلال تجربه ی زیسته شده شناخته می شود و از خلال همین تجربه وجودش تحقق می یابد. بدون خانه پریشان و غریب می مانیم؛ انگار که کسی فاقد هویتیم؛ چرا که میعاد گاه عطوفت و مهربانی و زیبایی وجود انسانی است. در خانه پیوند و ارتباط ذات انسانی و مکان برای همیشه خلق می شود و ارتباطش با انسان چون ارتباط روح با جسم است وحضوری مداوم و وجودی لایزال در درون بشری دارد. روش مقاله، تحلیلی – تبیینی است. گستره ی مقاله: اشعاری از شاعر است که در آن خانه را سروده است.
تبیین مکان یابی خانه در واحد همسایگی با تکیه بر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مکانیابی به عنوان روند تصمیم گیری همه جانبه، مستلزم در نظر گرفتن الگو و رعایت اصول و مراحل پیوسته ای می باشد. جهت بررسی مکانیابی در اسلام به مفهوم مکان در اسلام و مکانشناسی قرآن، می پردازیم. ماهیت تحقیق، استقرایی و براساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد معتبر، قرآن و تفاسیر و بررسیهای میدانی خانه مناطق گرم و خشک ایران، سامان مییابد. واحد همسایگی به عنوان زمینه صحت سنجی و دو گروه اساتید معماری و نیز اندیشمندان حوزه علوم قرآنی به عنوان گروه نظرسنجی به روش دلفی انتخاب گردید و نتایج اولیه تحقیق به این افراد ارائه گردید. پس از جمع آوری داده ها و دسته بندی آنها ارزش دهی و اولویت گذاری انجام پذیرفت. بر این عقیدهایم که سه عامل، وحدت واحد همسایگی، هدفمندی در ساخت، طراحی و کارکردهای خانه و نیز بکارگیری اصول محرمیت، طهارت و امنیت درونی و بیرونی در خانه و بافت همسایگی، همپیوندی با پیرامون طبیعی و شهری واحد همسایگی، عوامل مؤثر بر مکان یابی خانه در واحد همسایگی هستند.
تبیین اصول حاکم بر معماری خانه با تأکید بر مبانی دینی و اعتقادی نمونه موردی (خانه های زرتشتیان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
159 - 180
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از مهمترین عوامل زندگی بشری که بیش از نیمی از زندگی انسان در آن می گذرد همواره مفهوم اصلی خود یعنی فراهم کردن شرایط ارامش و اسایش برای افراد خانواده را به خوبی فراهم نموده است آنچه معماری خانه های جوامع دینی و مذهبی را از سایر معماری منازل مسکونی جهان جدا میکند احترام به انسان و فضا در تعریف مفهومی خاص از خانه برای بیان مفوم سکونت می باشد مفاهیمی که برگرفته از مبانی آیینی و دینی ساکنین استفاده کننده از این خانه ها می باشد. از نظر محققین، سبک و شیوه زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایشهای ذهنی و شیوۀ زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر میگذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی زرتشتیان ایران و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. با توجه به همین موضوع پژوهش حاضر در پی تبیین اصول حاکم بر معماری خانه های زرتشتیان شهر یزد می باشد، که بدین منظور با بررسی در منابع دینی و آیینی زرتشتیان و مفاهیم مرتبط با سبک زندگی و معماری خانه و بررسی در نمونه های موردی انتخابی از خانه های زرتشتیان با توجه به اصول مستخرج از مفاهیم دینی و آیینی آنها 5 اصل کلی در ارتباط با شیوه زندگی در خانه های زرتشتی بدست آمد که عبارتند از: 1-اصل عبادت در خانه 2- اصل طهارت درخانه 3- اصل ارتزاق در خانه 4- اصل زندگی جمعی و روابط اجتماعی در خانه 5- اصل نور و روشنایی درخانه
معرفی عناصر معماری بافت قدیم روستای دیهوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
335-314
حوزه های تخصصی:
برخورداری ایران از اقلیم های مختلف آب و هوایی موجب شده است که بافت های مناطق مختلف تحت تأثیر اقلیم همان منطقه شکل بگیرد. ملاحظات اقلیم و جغرافیای خاص یک منطقه، عامل اصلی و مهم فرم زایی بافت قدیمی و عناصر معماری است. محیط زیست شهرها و روستاها و حتی تک بناهای مربوط به یک اقلیم خاص، ویژگی های خاص و متناسب با آن اقلیم و جغرافیا را به دست می آورند. از آنجا که بخش عمده ای از مساحت کشور ایران را نواحی گرم و خشک دربرمی گیرد، بافت شهری و روستایی در این مناطق متناسب با اقلیم گرم و خشک به وجود آمده است؛ به گونه ای که پاسخ گوی نیازهای ساکنان آن باشد. از جمله بافت های قدیمی در اقلیم گرم و خشک، بافت قدیمی روستای دیهوک واقع در شهرستان طبس در خراسان جنوبی است که در حاشیه کویر لوت قرار دارد. هدف اصلی نگارش این مقاله معرفی این بافت و عناصر معماری موجود در آن است. بافت قدیم روستای دیهوک شامل مسجد جامع، قلعه، بازار، آب انبار، آرامگاه و فضاهای مسکونی است. در این میان، دلایل مختلفی از جمله موقعیت ارتباطی و منابع آب نسبتاً کافی نقش مهمی در شکل گیری و توسعه بافت قدیم دیهوک داشته است. شرایط آب و هوایی در این منطقه موجب شده است بافت آن با توجه به اقلیم و نیاز ساکنان شکل بگیرد و نقش محیط را در انتخاب مصالح و فضاهای مسکونی و عمومی در نظر بگیرند. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی با رویکرد تاریخی و فرهنگی بوده و جمع آوری یافته های آن به کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی دگرگونی های فضایی خانه های تاریخی شهر کرمان دو گونه قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
59 - 74
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : معماری خانه موضوعی مهم در مطالعات مربوط به سبک های معماری است و مطالعه تحولات آن می تواند آموزه هایی برای اندیشه معمارانه ارائه دهد. این مقاله به شناخت دگرگونی فضایی خانه های تاریخی، از طریق مقایسه گونه های حیاط مرکزی دوره قاجار و پهلوی اول در شهر کرمان پرداخته و دو سؤال مطرح می کند: 1) چه دگرگونی هایی در خانه های دوره قاجار و پهلوی اول در شهر کرمان به لحاظ توده شامل هندسه و چیدمان فضایی رخ داده است؟ 2) نقش ساختاری حیاط در این دو دوره دچار چه دگرگونی هایی شده است؟
هدف پژوهش : هدف از پژوهش تعیین وجوه تمایز بین خانه های قاجار و پهلوی اول در ارتباط با چیدمان فضایی و هندسی فضاها که مبین دگرگونی های بین دو دوره است.
روش پژوهش : متأثر از ماهیت سؤالات، مقاله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده کرده و پس از انتخاب خانه ها، شاخص هایی برای بررسی نظم های موجود در پلان های هر دو گونه (قاجار و پهلوی اول) تعریف می کند. با تحلیل شاخص ها و مقایسه نمونه ها، تشابهات و تحولات فضایی و ساختاری دو گونه از طریق استدلال منطقی در قالب نتایجی کیفی بیان می شود.
نتیجه گیری : بر اساس تحلیل نمونه ها، هرچند تشابهاتی میان خانه های دو دوره از نظر برخی ویژگی های هندسی در نماها و وجود لایه فضایی دوم در پلان وجود دارد، اما در مجموع می توان گفت آزادی عمل بیشتری در طراحی خانه های دوره پهلوی اول نسبت به خانه های قاجار دیده می شود که از نشانه های آن می توان به افزایش تنوع در جایابی لایه فضایی دوم در پلان، چیدمان فضاهای پیرامون حیاط و نیز عدم تأکید بر لزوم هماهنگی نماهای متقابل یا حفظ تقارن اشاره کرد. چرخش محور و تغییر الگوی سازماندهی حول حیاط به معنای دگرگونی و تغییر تدریجی نقش حیاط در خانه های دوره پهلوی اول کمرنگ شدن نقش محوری و مرکزیت حیاط است.
بازخوانی خانه های تهران از ادبیات داستانی معاصر در بازه زمانی 1330 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
91 - 110
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : پژوهش های بسیاری در حیطه فضای خانه جهت شناخت کیفیت این مکان مهم صورت گرفته اند. خانه ایرانی به لحاظ داشتن کیفیت بالا، پاسخ گوی اکثر نیازهای افراد است، زیرا در خانه ایرانی، علاوه بر کالبد، به جنبه های معنایی نیز توجه می شود که متأسفانه امروزه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بدین منظور در طرح و ساخت یک خانه، باید به نیازهای مادی و معنوی افراد اهمیت داده شود.
ضرورت پژوهش : زمینه های تأثیرگذار بر خانه های گذشته به لحاظ معنا و کالبد، به منظور به کارگیری و ارتقای کیفیت خانه های امروزی بررسی شوند. همچنین می توان معماری خانه را با خوانشی دیگر نیز بررسی کرد که در این میان بستر داستان ها سرشار از وقایع و حوادث زندگی روزمره افراد است. داستان های توصیفی شهر تهران از دهه 30 به بعد دوره پهلوی دوم انتخاب شده اند که اوج فعالیت نویسندگان است.
هدف پژوهش : بررسی مؤلفه های تأثیرگذار معنا و کالبد در فضاهای مختلف خانه های تهران در دهه 30 تا 50 که به آرامش و احساسات فردی اهمیت داده اند.
روش پژوهش : این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن و فهم و اکتشاف، پلان های کلی از خانه ها با توجه به مؤلفه های استخراج شده، شبیه سازی شده اند.
نتیجه گیری : روند تغییرات تدریجی معنایی و کالبدی در خانه های دوره مذکور شامل حذف تدریجی اتاق های گوشه حیاط، حذف هشتی و تبدیل شدن به دالان و راهروی ورودی و در نهایت به یک سطح جداکننده، تبدیل حوض به استخر، ایجاد حیاط خلوت در ورودی، تراس در طبقات بالای خانه های مدرن، وجود مؤلفه هایی چون شفافیت، تنوع رفتاری، خلوت به دلیل تنوع فضایی، احترام به طبیعت، وجود انواع فضاهای بسته، نیمه باز و باز در اکثر خانه هاست.
تاملی بر تنوع مضامین و منشاء نقاشی های قاجاری شمال ایران با تکیه بر خانه حاج قاسمیِ نوا (آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
75 - 93
حوزه های تخصصی:
چکیده در سالهای اخیر آسیب ها و خطرات بسیاری نقوش و تزیینات ابنیه دوره قاجار را در کشور مورد تهدید قرار داده است. از این رو توجه به حفاظت از این نقوش اهمیت می یابد. در مطالعه حاضر بررسی تزیینات و نقاشی های خانه حاج قاسمی در منطقه نوای لاریجان به انجام رسیده است که نمونه ای مشخص از مسکن دوره قاجار به شمار می آید. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل سبک تزیینات ، موضوعات و ارائه تحلیل پیشنهادی به شکلی مقایسه ای با نمونه هایی از این دوره است. مهمترین پرسش طرح شده در این پژوهش شناخت پیشینه، وجوه اشتراک و تمایز نقوش و همچنین عوامل شکل گیری آن بوده است. از این رو توصیف خانه، شرح نگاره ها و شیوه اجرای تزئینات و همچنین مقایسه ی آن با نمونه های مشابه مورد بررسی قرار گرفت. گاهنگاری پیشنهادی، بحث و استدلال موضوعی نقوش و دلیل انتساب آن به اواسط دوره قاجار نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفت. رویکرد مقاله از نوع تاریخی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی، با تحلیلی از نوع مقایسه ی تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد نقوش مورد بررسی با دوره قاجار قابل تطبیق و متاثر از فرهنگ ایرانی، باورهای دینی و طبقات اجتماعی این دوره است. با توجه به کارکرد مسکونی بنا، نقش مایه هایی با مضامین متنوع گیاهی، جانوری و تک چهره های مرد و زن و خورشید خانم قاجاری در آن مشاهده گردید. نتایج نشان داد که بین نقوش این بنا با دیگر بناهای هم دوره موجود در این منطقه و شهرستان آمل، شباهت قابل ملاحظه ای مشاهده نگردید که این امر می تواند نشان از منشا متمایز پدید آورندگان این نقوش باشد. در پایان پیشنهادهایی به منظور فرهنگ سازی و حفاظت از این بناها ارائه گردید.
خوانش پدیدارشناسانه معماری خانه های مسکونی دوره پهلوی دوم در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران از ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه های ظاهری و معنایی مورد مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به عنوان یک سرپناه برای پاسخ گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می باشد که نیاز به پژوهش های بسیاری دارد، زیرا خانه های امروزی در مقایسه با گذشته فاقد بسیاری از مفاهیم محتوایی و ظاهری می باشند. از طرفی خانه به عنوان یک نیاز اجتماعی مهم شکل گرفته می تواند با دیگر هنرها نیز بررسی و مقایسه گردد. رویکرد کیفی پدیدارشناس ی از رویکردهای مهم ادبی ات نظ ری معم اری در رابطه با خان ه ه ای مسکونی ایران ی است که مطالعات کمت ری در این زمینه صورت گرفته است. ه دف پژوهش بررسی معنا و کالبد خانه های شهری تهران در دوره پهلوی دوم با دیدگاه پدیدارشناسانه از دیدگاه یک نویسنده ادبی است تا بتوان ب ه ابع اد کش ف نش ده ای از خان ه ایران ی دس ت یاف ت. این پژوه ش به روش تحلیل محتوا و با کاربست شیوه هرمنوتیک، ب ه بررس ی معانی و کالب د خان ه ه ای دوره پهلوی دوم ب ا رویکرد پدیدارشناسی از متون کتاب های مورد بررسی پرداخته است. نتایج نش ان م ی ده ن د ک ه مفاهیم معماری خانه های مسکونی در متون داستانی جمال میرصادقی، واقع در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران، به لحاظ معنایی و کالبدی دارای غنای حسی بالا و قابل تحلیل از منظر پدیدارشناسی می باشند. مولفه های یافت شده نظیر «تنوع ادراکی، تمایل در ورود به مکان، تداوم آشنایی در تعلق فضایی، تجربه فضایی، آرامش با ادراک حسگانی، حس اعتماد به فضا، تنوع رفتاری در رویدادها، ذهنیت آشنا به فضا، ارتباط فردی با محیط پیرامون، تعدد فضای احساسی، کیفیت در تنوع بافت» می باشند که نشان دهنده افزایش کیفیت هریک از اجزای مکان در فضاهای مسکونی آن دوره می باشند.
سیر تحول حیاط در خانه های یزد از دوره آل مظفر تا صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
225 - 247
حوزه های تخصصی:
یزد شهری تاریخی است که قدیمی ترین ساختمان های مسکونی را در خود جای داده است. در دوره 77 ساله حکومت آل مظفر، یزد به عنوان مرکز حکومتی وسیع با قلمروی گسترده شد و شکوه و رونق برای این شهر به وجود آمد. در دوره صفوی نیز به مانند حکومت مظفری به واسطه امنیت و آرامش شهر یزد، شاهد افزایش ساخت وساز خانه ها هستیم. یکی از اجزای لاینفک خانه ها در دوران آل مظفر و صفوی، حیاط است. در لابه لای تحولات معماری مسکونی در این دوران شاهد گونه های متفاوت و متنوعی از فضای حیاط در این خانه ها هستیم؛ به گونه ای که تحول حیاط یکی از جلوه های عملی و نظری دگرگونی اندیشه های معماری است. به واسطه تنوع خانه در دوران آل مظفر و صفوی و صورت نگرفتن پژوهشی جداگانه درباره کرونولوژی حیاط و سیر تحول آن از دوره آل مظفر تا صفوی، در این تحقیق به آن پرداخته شده است. این پژوهش بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات میدانی صورت گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد برای دوره آل مظفر و جامع مفیدی و جامع جعفری برای دوره صفوی است. در این پژوهش ابتدا به تبیین ویژگی های خانه در متون تاریخی و سپس سعی در معرفی اجمالی معماری خانه های موجود شده است. مقایسه تطبیقی بین حیاط ها از جنبه های کالبدی، مرحله بعدی تحقیق است که به صورت گزارش های کمی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دوره آل مظفر سه گونه حیاط به صورت های اندرونی، باغچه پشتی (باغ خلفی) و سرابستان به کار می رفته است. در دوره صفوی حیاط های اندرونی و سرابستان به حیات خود ادامه دادند و خبری از حیاط های مشجر کوچک در پشت ایوان نیست. در نهایت می توان بیان کرد که حیاط خانه باغ های صفوی برگرفته از الگوی سرابستان مظفری و وفادار به طرح خانه باغ های مظفری بوده و با تغییرات درون آن به روزشده الگوهای پیشین خود است.
جلوه های سنت و تجدد در فضاهای ورودی خانه های تهران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره قاجار، دوره تضاد در ارزش ها و اندیشه های معمارانه، و تنوع در گرایش ها و شیوه های معماری شهری است. این تنوع و تضاد که متأثر از عوامل گوناگون و رویکردهای مختلف سنت و تجدد است، بیش از همه، در حوزه معماری مسکونی نمود پیدا می کند و ساختار یکنواخت خانه های شهر را به عرصه تفاوت می کشاند. تفاوتی که در تمامی اجزاء تشکیل دهنده یک خانه، از فضای ورودی تا فضاهای داخلی رخ می نماید؛ اما بدین خاطر که فضاهای ورودی، نمودی بیشتر در معماری دارد، تحولات رخ داده در این بخش، ملموس تر و بررسی ویژگی های ساختاری و تزیینی آنها از اهمیتی دو چندان برخوردار است. در این میان، موضوع قابل توجه این است که تحول مذکور، بر فضاهای ورودی خانه های گروهی از جامعه تأثیرگذار بوده و حتی نوع این تأثیرگذاری، از محله ای به محله دیگر متفاوت بوده است؛ گرچه از این طریق، شاید بتوان شاخصه های بارزی را برای انواع فضاهای ورودی تعیین نمود و سبک غالب ورودی ها را ارزیابی کرد. بدین ترتیب می توان گفت خانه های تهران دوره قاجار، سبک های گوناگونی در فضاسازی ورودی داشته که هر یک، جلوه هایی از سنت، تجدد یا تلفیقی از آنها را به نمایش گذاشته است.
نسبت طول به عرض حیاط و اتاق ها در خانه های سنتی یزد: آزمونی برای نظر استاد پیرنیا درباره مستطیل طلایی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آموزه های استاد پیرنیا درباره معماری سنتی ایران، آنگاه که سخن از معماری خانه به میان می آید، به «مستطیل طلایی ایرانی» و کاربرد گسترده آن توسط معماران سنتی اشارات صریحی می شود. ایشان مستطیل محاط در شش ضلعی منتظم را مستطیل طلایی ایرانی نامیده اند و اظهار داشته اند که معماران ایرانی در طرح حیاط مرکزی و اتاق های خانه ها از این مستطیل یا مستطیل نصف آن استفاده می نمودند. این موضوع توسط نویسندگان دیگری نیز تکرار شده است. مقاله حاضر این نظر را درمورد شهر یزد، زادگاه استاد پیرنیا، به آزمون می گذارد. با بررسی آماری نقشه تعدادی از خانه های شهر یزد که در منابع معتبری موجود بودند، همچنین عکس های هوایی مربوط به سال 1336 این شهر، فرض های استاد پیرنیا درمورد شهر یزد تائید نشدند. استنباط نگارندگان این است که با نگاهی به شرایط واقعی که در آن طراحی خانه ها صورت می پذیرفت، تأکید بر کاربرد این چارچوب "هندسی" پنهان در پلان این ساختمان ها دور از انتظار می باشد، اما با بررسی نمودارهای حاصل از این پژوهش، می توان پذیرفت که طراحان این خانه ها می کوشیدند تا نسبت ابعاد فضاهای مهم خانه را حدوداً به نسبت های «حسابی» ساده ای نزدیک نگاه دارند. این رویکرد «حسابی» در طراحی پلان، با مراجعه به برخی شواهد تاریخی نیز تأیید می شود.
طراحی خانه در بافت سنتی شهری؛ مطالعه موردی: طراحی در بافت سنتی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان قرارگاه رفتاری خانواده، از لحاظ عملکردی و کالبدی، مکان شکل گیری رفتار، فرهنگ و اخلاق واحد اجتماع است. خانه ی سنتی ایران مکانی سازنده و مناسب برای این مهم بود. اما معماری مسکن امروز ایران، ظرف مناسبی برای این مهم نیست! چرا که خصوصیت ایرانی بودن خود را از دست داده و به تبع آن قابلیت پرورش فرهنگ ایرانی از آن سلب شده است! لذا از الزامات معماری ما در عصر جدید، توجه به معماری اصیل سنتی و احیای معماری و بافت های تاریخی، ارزشمند، مردمی و دیرپای ایران است. زیرا زندگی، تمدن و فرهنگ زیست ما، اعم از شهری و روستایی در آنها متبلور شده و یکی از ضروریات تامین زندگی سالم و آرام، بازگشت به ارزش های زندگی پر معنی گذشته و احیا و به روز کردن معماری با هویت و ارزشمند سنتی ایران است. این مقاله با نیم نگاهی به معنای سنت، خانه و معماری سنتی و یادآوری ارزش ها و معیارهای آن، به بررسی و تحلیل طراحی یک مجموعه ی مسکونی در بافت قدیم شهر قم می پردازد. با تکیه بر مبانی و معیارهای طراحی سنتی و نیازمندی های زندگی امروز، الگویی ارائه شده، تا ضمن اقتباس از معماری سنتی، پاسخ گوی نیازهای امروز جامعه در کالبدی شایسته برای فرهنگ ایرانی باشد.
تبیین صفات تأثیرگذار خانه در شکل گیری دلبستگی انسان به آن {ارایه یک مدل فرآیند علّی}(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی میان انسان و خانه است که افزایش کیفیت زندگی انسان ها و سکینه خاطر آنان در خانه را در پی دارد. این مقاله با هدف شناسایی نقش معماری خانه در ایجاد و یا ارتقای این پیوند عاطفی، به دنبال شناخت ویژگی ها و صفات مؤثر خانه در این زمینه می باشد. لذا در پی پاسخ به این پرسش است که «از میان صفات و کیفیات متعدد ملازم با مفهوم خانه، کدام یک نقش مؤثری در دلبستگی انسان به خانه دارد؟» از آن جایی که این صفات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای شناخت عوامل کالبدی تأثیرگذار بر دلبستگی انسان به خانه ارائه نماید. این پژوهش روش فرآیند علّی در خلق نظریات را به کار می گیرد و با برقراری ارتباط علّی میان مفاهیم حوزه های مورد مطالعه، در چند گام به پاسخ پرسش پژوهش نزدیک می گردد. بر این مبنا لنگرگاه بودن، شاخصی برای شأن اجتماعی، بستری برای شکل گیری خاطرات شیرین و بستری برای رفع نیاز رفتارها، صفاتی از خانه هستند که ارتباط علّی با دلبستگی به خانه داشته و دستیابی به راهکارهای خلق و تعالی این صفات در خانه، احتمال دلبستگی انسان به خانه را افزایش می دهد
بررسی میزان دلبستگی به مکان نسبت به سه مقیاس خانه، محله و شهر (نمونه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
95 - 106
حوزه های تخصصی:
تحقیقات متعددی درباره ی حس دلبستگی به یک یا چند مکان در سراسر دنیا ارائه شده است که هر کدام به نتایج متفاوتی نیز دست یافته اند. این پژوهش سعی بر آن دارد که با نگاهی نو به این مسئله، ارتباط میان شدت دلبستگی به مکان و مقیاس مکان را مورد سنجش قرار دهد. بر همین اساس، عوامل تاثیرگذار بر دلبستگی به مکان را در سه بُعد "کالبدی"، "اجتماعی-جمعیتی" و "احساسی-تجربی" مورد بررسی قرار داده است. عوامل کالبدی به سه مقیاس خانه، محله و شهر تقسیم شده اند. عوامل اجتماعی-جمعیتی به متغیرهایی نظیر سن، جنسیت، سطح تحصیلات و غیره تعمیم داده شده اند و عوامل احساسی- تجربی نیز، در قالب 12 شاخص از ادبیات مربوط به مفاهیم مکان و دلبستگی به مکان استخراج شده اند. در روند پژوهش، 12 شاخص احساسی- تجربی نامبرده، برای هر سه مقیاس مکانی مورد نظر در شهر شیراز مورد سنجش قرار گرفت. تحقیق در محلات مختلف شهر و با انتخاب تصادفی شهروندان از طریق ارائه پرسشنامه انجام گرفت و نتایج نیز به صورت توصیفی و تحلیلی ارائه گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که احساس دلبستگی افراد نسبت به مقیاس شهر در بالاترین سطح و پس از آن خانه و در نهایت محله قرار دارد.
بررسی تاثیر پذیری مفهوم خانه از تحولات کالبدی آن در دوران معاصر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، شرح تحولاتی است که در روزگار معاصر بر مفهوم خانه نزد ساکنان تهران گذشته است. خانه ی ایرانی که در روزگار سنتی به پایایی و پویایی رسیده بود، در روزگار معاصر، قواعدی نو برخود یافت. این قواعد، گاه بر پیکر خانه تغییر ایجاد کرد و گاه در ذهن و شیوه ی زیست ساکنانش. بدین ترتیب مفهوم خانه نزد ساکنان تغییر یافت. در این مقاله، برای درک این تغییر، پس از پرداختن به مفهوم خانه، دو عامل تغییرات کالبدی و تغییر ذهنیت ساکنان به روشی کیفی ازطریق تحلیل محتوای مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش نشانگر آن است که خانه، فراتر از کالبد مسکن، معانی مختلفی را در خود جای می دهد و به نوعی ترکیبی تجربی و انتزاعی از زمان و مکان است. همچنین نتایج روشن می سازد که معنای خانه، بیشتر تجلی گر مفاهیمی معنایی بوده است تا مادی و کالبدی. همچنین کیفیات موجود در خانه از نظر ساکنان در دهه های گذشته تنزل یافته و مفهوم خانه از کیفیات به کمیات وابسته شده است؛ بخشی از این موضوع، به دلیل تغییرات کالبدی بوده است که در شیوه ی تفکیک فضایی، مرزبندی فضاها و مرکزیت و فضای جمعی پدید آمده و امکان خاطره آفرینی فضای خانه را کمتر نموده است. اما بخش دیگر، به تغییر ذهنیت ساکنان و نوع نگرش نسل های مختلف به عالم، وابسته بوده است.
نقش خانه در گسترش روابط اجتماعی اسلامی در الگوهای معاصر معماری براساس سه گانهٔ سورهٔ مبارکه نور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
197 - 229
خانه و خانواده از همدیگر تأثیر می پذیرند؛ به بیانی دیگر امر بین دو راه دائر است؛ اول، مفروض گرفتن خانه و تأثیرپذیرفتن خانواده از آن؛ دوم، تعریف خانوادهٔ مطلوب و طراحی خانه مبتنی بر آن. نظر به خاستگاه غربی الگوهای رایج مسکن در ایران و تعارض آن با شکل خانوادهٔ مطلوب اسلامی، ورود به راه دوم ضروری می نماید. در این نوشتار، نخست رویکردهای غربی معماری معاصر که بر خانواده تأثیرگذارند، در دو سر طیفِ فردگرا و جمع گرا ترسیم می شود و سپس ویژگی های نگاه اسلامی در میان این طیف تعیین می گردد. به این منظور، با مراجعه به سوره مبارکه «نور» و بررسی آیات مربوط به خانواده، مبتنی بر روش تحقیق موضوعی در قران کریم، مدلی جهت تحلیل و تبیین روابط مطلوب در مسکن معرفی می شود؛ بر این اساس رابطهٔ افراد خانواده با یکدیگر و با دیگران در سه نوع تبیین می شود: 1. بهره مندی 2. با هم بودن 3. رابطهٔ مستقیم. نقل های مربوط به مسکن در منابع اسلامی در ادامه این سه گانه ارائه می شود و مبتنی بر آن، حد مطلوب روابط در هر یک از سه نوع رابطه، ترسیم می گردد؛ بر اساس این سه گانه، الگوهای مطلوب مسکن مبتنی بر روابط اجتماعی اسلامی شناسایی می شود و امکان قیاس مسکن مطلوب اسلامی، با دیگر الگوهای مسکن فراهم می آید.
تبیین برهم کنش عوامل اقلیمی و فرهنگی در شکل گیری حیاط خانه های سنتی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
در الگوی خانه های حیاط دار سنتی، حیاط هسته حیاتی خانه را تشکیل می دهد و بر اساس نیازهای مادی و معنوی و رعایت سلسله مراتب، انواع حیاط سنتی شکل گرفته است. مطالعه در زمینه تأثیر عواملی چون جغرافیا و اقلیم، اجتماع و فرهنگ، بینش های فکری نظام خانواده، بر ساختار ابنیه، ضروری به نظر می رسد. بخش عمده بافت های شهرهای تاریخی ایران را خانه های حیاط دار سنتی تشکیل می دهند. این خانه ها در معرض تخریب قرار دارند، لذا مطالعه بر کالبد حیاط ها حائز اهمیت است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت تأثیر محیطی و فرهنگی خانه های سنتی حیاط دار در رابطه با اصلی ترین فضای خانه (تالار) و ورودی در معماری مسکونی منطقه سرد و خشک همدان است. اهمیت پژوهش این است که خانه های حیاط دار سنتی همدان بخشی از هویت تاریخی معماری کشور هستند. لذا حفاظت و الگو برداری، آنها مورد توجه می باشد. با توجه به گستردگی اقلیم سرد در ایران، توجه به طراحی بناها که از مصرف کنندگان عمده انرژی های فسیلی به شمار می روند، می تواند بخش عمده ای از مصرف انرژی را کاهش دهند. همچنین از جهت حفظ فرهنگ و تحقق آنها در خانه های امروزی نیز مورد توجه قرار می گیرند. در این پژوهش از روش تحلیل محتوایی و با کمک نظریه داده بنیاد از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل نمونه برای تولید معنا به ترتیب ارائه و توصیف در کدگذای باز، مقایسه و تحلیل از طریق کدگذاری محوری و تبیین الگو از طریق کد گذاری انتخابی صورت می گیرد. راهبرد این مقاله در مرحله تحلیل و داوری، روش کمی و کیفی توأمان است. در روش کمی از نرم افزار اقلیمی کلایمت کانسالتنت، مدل آسایش حرارتی اشری 55 و مطالعات پهنه بندی اقلیمی ایران و در روش کیفی از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. اهم نتایج نشان می دهد که در بررسی تغییرات اقلیمی در یک بازه زمانی حدود 40 ساله، تعداد ماه هایی که شرایط آسایش در آن برقرار بوده کمتر و ماه هایی که در آن ها باید تدابیر گرمایشی و سرمایشی اندیشید به سمت بیشترین مدت خود سیر کرده است. دو دسته کلی مؤلفه ها را در حوزه فرهنگ شامل شیوه های معماری ایرانی، عناصر فرهنگ ساز در شکل گیری الگو معماری خانه های حیاط دار سنتی مؤثر می داند. در راستای دستیابی به اهداف اقلیمی هم مشاهده می شود گونه های درونگرای قاجاری و التقاطی وضعیت مطلوب تری از نظر دریافت تابش های خورشیدی، محافظت در برابر جریان بادهای نامطلوب در تالارها و موقعیت قرارگیری ورودی ها و تأثیر جریان باد در حیاط ها را دارند.
قلمروهای خانه و تغییرات آن در میان مهاجران کاکاوندی در دهه های "1370"، "1380" و "1390"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۶
163 - 201
این مقاله به بررسی وضعیت خانه و قلمرو در میان مهاجران کاکاوندی در دهه های 1370، 1380 و 1390 می پردازد. رویکرد نظری مبتنی بر آراء دورشمیت درباره خانه در فضای جهانی است. روش پژوهش مردم نگاری و فنون گردآوری مشاهده، مصاحبه و تجربه زیسته هستند. یافته ها نشان می دهند که مشکلات زندگی مهاجران در شهرهای هرسین و کرمانشاه به همراه سیاست های دولت که در راستای عمران روستایی بود سبب ساز دو پویش شد. نخست، بازگشت به روستا بود که تغییراتی مانند «بوروکراتیزه شدن زندگی روزمره روستایی»، «کارکرد زدایی از خانه روستایی» و «شهری شدن روستا» را به همراه داشت. دوم، مهاجرت به استان تهران و البرز بود. این مهاجران در مناطقی ساکن شدند که فضاهای شهری مناسب برای تحقق امر اجتماعی نداشتند. دوری از جماعت و تک افتادگی در مقصد جدید، قلمرو خانه را برای آنان به درب آپارتمان فروکاست. سرانجام، کاکاوندها برای تحقق امر اجتماعی از مناسک سوگ و شبکه های اجتماعی به دلیل سیالیت و فضامندیِ آن ها کمک گرفتند. آنان خانه خویش را در فضای اجتماعی مبسوط تعریف کردند. افرادی که در عالم واقع ارتباط خویش با پیشگاه کاکاوند را از دست دادند به مرور با فرسایش هویت روبرو گشتند.
واکاوی آینده های بدیل از انگاره خانه ایرانی- اسلامی متناسب با ارزش های نوین سبک زندگی شهری مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
569 - 614
مفهوم خانه و مسکن در سبک نوین زندگی شهری متحول شده و ارزش های آن به گونه ای دیگر تفسیر گردیده و هر روزه مفهومی نوین می گیرد. ازاین رو انگاره خانه و تغییرات آن در انطباق با دوران معاصر، مسئله ای است که باید موردتوجه شهرسازان، برنامه ریزان، طراحان شهری و معماران قرار گیرد و باید به دنبال الگو و انگاره ای جدید از مفهوم خانه بود تا علاوه بر داشتن سازگاری لازم با نیازها و خواسته های جامعه نوین، با خواسته ها و سبک زندگی گذشته و آینده جامعه ایرانی- اسلامی نیز تطابق داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به آینده های بدیل بر مبنای استعاره های بدیل از خانه و شناسایی سناریوهای محتمل خانه و مسکن در آینده، به منظور حفظ و صیانت از ارزش های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی خانه می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش تحلیل لایه ای علت ها(CLA)، تغییر انگاره خانه را در چهار لایه ی تحلیل شامل لیتانی، علل کلان اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره، مورد واکاوی قرار داده و بر آن است تا ضمن دستیابی به درک روشن از علت های این تغییرات، سناریوهای بدیلی را برای مفهوم خانه و مسکن در آینده بر مبنای استعاره های بدیل این مفهوم ارائه دهد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با صاحب نظرانی که در زمینه موضوع موردبحث، دارای دانش و تجربه کافی بودند، صورت گرفته و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. بر اساس نتایج تحقیق ، چهار سناریوی خانه هوشمند، خانه به عنوان یک ابر دیجیتال، خانه انسانی، خانه متحرک ارائه شده اند.
تحلیل ویژگی ها و سایه اندازی ایوان های خانه های قاجاری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
90 - 112
ایوان شاخص ترین عنصر معماری خانه های یزد است. خانه های قاجاری شهر یزد بیشترین نمونه های خانه های قاجاری دارای ایوان جنوبی را در مقایسه با دیگر شهرهای ایران واقع در اقلیم گرم و خشک دارا هستند. هدف پژوهش، بررسی ویژگی های مختلف ایوان و بیان چگونگی سایه اندازی آن در خانه های قاجاری شهر یزد است. پژوهش درصدد پاسخ گویی به سوال های ذیل است: ویژگی های ایوان در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره ی قاجار چیست؟ - ایوان ها در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره قاجار تحت تأثیر چه عواملی شکل می گرفتند؟ - نقش اقلیمی (سایه اندازی) ایوان در معماری ابنیه ی مسکونی یزد در دوره ی قاجار چیست؟ یکی از راهکارهای اقلیمی برای نیل به آسایش حرارتی در شهرهای اقلیم گرم و خشک مانند یزد، استفاده از سایه و کاهش تأثیر تابش خورشید بود. با توجه به شرایط اقلیمی و جهت شکل گیری شهر تاریخی یزد، از عنصر ایوان به منظور ایجاد سایه و آسایش حرارتی استفاده می کردند. در نتیجه ایوان ها در خانه های قاجاری یزد به ترتیب تعدد در سمت جنوب غربی، جنوب شرقی و جنوبی قرار می گرفت. این در حالیست که قرارگیری ایوان در ضلع جنوب، بالاترین کارایی و بیشترین سایه اندازی در انقلاب تابستانی را دارد و به نظر می رسد دلایل دیگری در شکل گیری خانه های یزد مؤثر بوده که نسبت به سایه اندازی ارجحیت داشته است.