مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
روح مکان
حوزه های تخصصی:
در طی سده اخیر، واژه مکان همراه با طیف وسیع معانی، تقریباً در تمامی فضاهای معماری مطرح شده است. ساخت مکان، به معانی و باورهای انسان تجسد بخشیده و ارتباط عمیقی با ساحت های وجودی انسان و ارتباط وی با محیط اطراف خود دارد. از این رو پرداختن به چگونگی ارتباط انسان با طبیعت به صورت تحدید شده در حوزه منظر و شناساندن نوع ارتباط شکل گرفته، گام اولیه در بررسی مفهوم مکان است. از سویی دیگر، باغ ایرانی به عنوان نمونه متعالی از منظر ایران، تصویر باورهای انسان ایرانی ـ اسلامی در بطن تاریخ است که علی رغم ناملایمات، همچنان به عنوان الگویی موفق از آن یاد می شود.
بدین منظور، پژوهش حاضر در تلاش است تا با بررسی عناصر باغ ایرانی، و تطبیق آنها با مفاهیم و اجزای مکان کیفیت هایِ واجدِ معنایِ روح مکان در باغ ایرانی را شناسایی کند.
نگارندگان این مقاله، به سبب باور به ارتباط ناگسستنی انسان و محیط، از رویکرد پدیدارشناسانه نسبت به مفهوم مکان و باغ ایرانی استفاده کرده اند. روش تحقیق در این کار، روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است.
نتایج، حاکی از آن است که هر کدام از اجزای باغ، علاوه بر دارا بودن کیفیت هایی شناخته شده، به سبب داشتن کیفیت های لاهوتی و قدسی به انضمام بار معنایی و تاریخی، در جهت القای حس مکان به مخاطب نقش به سزایی دارند. مفاهیمی چون محصوریت، گستردگی، هندسه و فضا که از ارتباط بین عناصر باغ ایرانی به وجود آمده اند، دارای کیفیت هایی مادی و معنایی هستند که باغ ایرانی را واجد حس مکان (روح مکان) می کنند.
بازشناسی جایگاه روح مکان در طراحی فضای کودکان؛ بر مبنای آراء پدیدارشناختی نوربرگ شولتز(مقاله علمی وزارت علوم)
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشه های مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویت بخشی به مکان را ایجاد محیط های واجد معنا دانسته است. شولتز را می توان از جمله نظریه پردازانی به شمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرش های نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینه های علمی را لازمه دستیابی به ماهیت واقعی معماری دانست. در واقع رویکرد پدیدارشناسی را می توان یکی از گونه های میان رشته ای دانست که در راستای تبیین هستی و معرفت در دیگر زمینه ها همچون طراحی فضاهای مختلف گام برمی دارد. بر این اساس تأکید بر گرایش ها و مطالعات میان رشته ای می تواند شناخت و فهم موضوعات چندوجهی را میسر نموده و با بررسی راهکارهای گوناگون، بسط و گسترش علمی ابعاد مسئله را امکان پذیر سازد. مقاله حاضر در رویکردی میان رشته ای و پدیدارشناسانه و با تأثیرپذیری از نظریه های نوربرگ شولتز، به بررسی مفهوم مکان و فضا و لزوم توجه به آن در فضاهای کودکان پرداخته است. در این میان ابتدا شناخت مختصری راجع به کتاب نوربرگ شولتز در رابطه با رویکرد پدیدارشناختی به دست آمده و با بررسی ایده های دیگر نظریه پردازان، نتایجی پیرامون اهمیت القاء مفهوم روح مکان در فضاهای معماری حاصل می شود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از ابزار گردآوری اطلاعات، همچون مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، سعی شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با ارتقای کیفیت فضاهای کودکان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس می توان گفت، معانی، فرهنگ و تاریخ یک مکان از جمله عوامل هویت بخش آن بوده که باعث ایجاد خاطرات و حس تعلق افراد به مکان و در نتیجه شکل گیری شخصیت افراد در دوران کودکی می گردد. لذا یکی از وظایف اصلی معماران امروز، ایجاد معانی در فضاهای کودکان و یادآوری سنت ها و هویت فرهنگی آن ها از این طریق می باشد، تا در نتیجه آن کودکان بتوانند ارتباطی تنگاتنگ میان گذشته، حال و آینده خود برقرار نمایند.
واکاوای آرامش معنوی در معماری بر اساس مفهوم آرامش در متون اسلامی ( نمونه موردی: خانه های اواخر قاجار در ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیل به آرامش، هدف نهایی تلاش های آدمی محسوب می شود. در قبال این نیاز فطری، مکاتب الهی و بشری، به ارائه ی راهکارهایی پرداخته اند اما پاسخ به این سوال که خانه به عنوان یکی از اساسی ترین فضاهای زندگی چگونه به انسان جهت نیل به این مهم کمک می کند هنوز جای کار دارد. هدف این تحقیق واکاوی مفهوم آرامش در متون اسلامی و نمود و ظهور این مفهوم در معماری اسلامی می باشد. جهت نیل به این منظور با روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از ساکنین تعدادی از خانه های اواخر قاجار شهر ارومیه انجام گرفته و برای ارزیابی نهایی و تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات در بخش مبانی نظری، کتابخانه ای و در بخش نمونه موردی، میدانی و از طریق خاطره نگاری و مصاحبه با ساکنان است. با توجه به ادبیات تحقیق، در مقایسه با اصطلاحات قرآنی به نظر می رسد اطمینان و طمأنینه، سکینه، اخبات و قلب سلیم از نوع آرامش معنوی و اعتقادی، أمنه و وقار و در برخی آیات سکینه از نوع آرامش روانی و جسمانی می باشند، نفس مطمئنه نیز بالاترین حد آرامش معنوی و بهترین حیات برای انسان، حیات طیبه می باشد که برای بندگان شایسته خداوند، انواع آرامش را به همراه دارد؛ همچنین ارزیابی و نتایج تحلیل نشان می دهد که روح مکان، مکان مقدس، وحدت، ترجیح و زیبایی از ویژگی های محیطی، معماری و شهری، موجب آرامش معنوی می شوند.
انگاره اثر تاریخی معماری بمثابه "پیر"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.
تحلیل نشانه-معناشناختی مکان و فضا در سریال های تلویزیونی (مطالعه موردی: سریال «خانه سبز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
163-188
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سریال های تلویزیونی مکان محور، تنها دارای یک لوکیشن اصلی هستند. در برخی از آثار موفق این گونه نمایشی، به نظر می رسد عدم تنوع و تغییر مکان (لوکیشن)، نه تنها مانعی برای روایت پردازی و زایش امکانات معنایی مرتبط با مکان نشده، بلکه فرصت های تازه ای را نیز فراهم آورده است. هدف مقاله حاضر، واکاوی جلوه های استحاله مکان و فضا در سریال های تلویزیونی با رویکرد نشانه معناشناختی است. بر اساس یک انتخاب هدفمند، سریال «خانه سبز» از میان سریال های مکان محور به عنوان نمونه مطالعاتی مورد خوانش قرار می گیرد تا به این پرسش پاسخ داده شود که یک مکان ثابت در سریال های تلویزیونی چگونه دستخوش تغییرات معنایی گوناگون می شود. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل نشانه معنا شناختی بوده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش برداری از منابع مکتوب و متنی کردن نمونه مطالعاتی است. نتیجه ای که از تحلیل یافته های مقاله حاصل گردیده، نشان می دهد که یک مکان واحد علی رغم ثابت بودگی می تواند وجوه استعاری متعدد بیابد و تغییرات معنایی گوناگونی را تجربه کند. همچنین مکان در این قبیل سریال ها می تواند تا رسیدن به وضعیت استعلایی پیشروی کند و در فرآیند تبدیل مکان به فضا، جلوه های معنایی گسترده ای از جمله کیفیت «روح مکان» را به اثر ببخشد.
تبیین نسبت رابطه انسان و مکان در فرآیند طراحی معماری با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحان در صورت استفاده مؤثر از رابطه انسان و مکان در خلق فضا می توانند محیط های با معنا و با هویت بیافرینند. پدیدارشناسی به دلیل داشتن قابلیت شناخت رابطه انسان و مکان می تواند به طراحان در فرآیند طراحی کمک کند. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. هدف این تحقیق چگونگی استفاده از نگرش «پدیدارشناسی» در فرآیند طراحی است. پدیدارشناسی مکان دو رویکرد هستی شناسی و شناخت شناسی را در بر می گیرد، هستی شناسی بیشتر دید مکانی دارد و به دنبال معنای مکان یا زیست جهان (روح مکان) می باشد، و شناخت شناسی بیشتر نظرگاهی انسانی به موضوع دارد و به دنبال چیستی مکان یا تجربه زیسته (حس مکان) است. نتایج تحقیق نشان می دهد در مراحل اولیه فرآیند طراحی (شناخت مسئله) از هر دو رویکرد «پدیدارشناسی مکان» می توان استفاده کرد. در این مرحله به کارگیری روح مکان به عنوان راهنمای طراحی در فرآیند طراحی هم امکان پذیر و هم الزامی می باشد؛ و از حس مکان می توان با مشارکت ذی نفعان برای ایجاد ظرفیت ارتباط مؤثر بین فرد و مکان در فرآیند طراحی استفاده کرد. علاوه بر این، برای آموختن از فرآیند طراحی و همچنین بهبود ارتباط طرح با کاربر واقعی، می توان رویکرد شناخت شناسی پدیدارشناسی را بکار گرفت. در این حالت، میزان موفقیت طرح در آفرینش حس مکان پس از بهره برداری مورد سنجش قرار می گیرد.
تبیین مدل مفهومی براساس روش گراندد تئوری متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان، و اولویت بندی و وزن دهی زیرشاخص های آن در آثار فرهنگی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
517 - 540
امروزه در معماری معاصر ایران، مؤلفه های بی شماری در راستای زیبایی سازی مطرح است. با این حال، بررسی دقیق و مستند این مؤلفه ها می تواند زمینه را برای بررسی و ارائه دقیق یک الگوی کارآمد فراهم سازد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، کمی-کیفی و در بخش کیفی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد است که در ارتباط با کدگذاری محوری از روش استراوس و کوربین استفاده کرده است. جامعه در بخش کیفی شامل معماران مطرح معاصر ایران است که از میان آن ها تعدادی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی از نظرات و بیانات 11 نفر از معماران معاصر استفاده شد. همچنین جهت بررسی پایایی در بخش گراندد تئوری و کدگذاری، از یادداشت های دامنه، نکته های تئوری و استفاده از رویه های ویژه کدگذاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل معماران و نیز اساتید دانشگاهی است که به موضوع تحقیق آگاهی دارند و تعداد آن ها با توجه به گستردگی در سطح کشور نامشخص است. با استفاده از فرمول کوکران و حجم جامعه نامشخص، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. روش نمونه گیری نیز در دسترس است. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 785/. به دست آمد و جهت بررسی روایی از روایی صوری استفاده شد و تأیید شد. جهت تحلیل داده های کیفی نیز در این پژوهش از گرانددتئوری استفاده شد. در نهایت مدل مفهومی با شش بُعد شرایط علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و استراتژی ها و پیامدها تدوین شد. همچنین از خروجی حاصل از مرحله کدگذاری انتخابی یک پرسشنامه 85 سؤالی تشکیل شد که در اختیار 384 نفر از نمونه آماری جامعه دانشگاهی و معماران قرار گرفت. نظرات آنان از طریق آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS رتبه بندی شد. اولویت بندی نهایی از زیرشاخص ها ارائه شد تا در کنار مدلی مفهومی پژوهش جهت پاسخگویی به نیازها راهگشا واقع گردد. اهداف پژوهش: آشنایی با نظرات معماران معاصر در باره زیبایی شناسی محیطی و روح مکان در معماری معاصر ایران. تبیین مدل مفهومی متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان آثار فرهنگی معماری معاصر ایران. سؤالات پژوهش: از دیدگاه معماران معاصر ایران زیبایی شناسی محیطی و روح مکان چه تأثیری در معماری معاصر ایران دارد؟ مدل مفهومی متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان آثار فرهنگی معماری معاصر ایران چیست؟
اعتبارسنجی مدل مفهومی متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان آثار فرهنگی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
579 - 595
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی و از نظر ماهیت، کمی است. جامعه آماری شامل معماران و اساتید دانشگاهی است که به موضوع تحقیق آگاهی دارند و تعداد آن ها با توجه به گستردگی در سطح کشور نامشخص است. با استفاده از فرمول کوکران و حجم جامعه نامشخص، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. در این پژوهش از پرسش نامه 85 سؤالی استفاده شد. جهت بررسی پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 785/. به دست آمد و جهت بررسی روایی از روایی صوری استفاده و تأیید شد. در ادامه از آزمون k-s، تحلیل عاملی تأییدی برای اعتبارسنجی مدل با کمک نرم افزار smart pls و spss استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از روایی برخوردار بوده و مدل با 6 متغیر اصلی و 85 بعد تأیید شد. و همچنین یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که ابزار ایجاد روح مکان همان عناصر فیزیکی محیط هستند که باید ویژگی های آن ها را براساس احترام حواس انسانی درست در کنار هم تبدیل به فضای محاط کننده انسان ساخت نمود تا ایده هایی که در ذات پیکره های عینی مستتر هستند در احساس مخاطب به منصه ظهور برسند. چون ایده پردازی از کیفیات انتزاعی و استعاری با بهره گیری از حس خیال و خاطر، اهمیت نقش زمان و مکان در بروز فضای معین و تغییر ابعاد در بستر زیبایی شناسی محیطی می تواند در وجود سناریوی حرکتی تعریف شده با دسترسی مناسب و حس آمیزی بصری و حسی حجم در مقابل نور با ورود نور تلطیف شده از نورگیرها اثر بگذارد. همچنین ابداع نوین ترکیب استعاره های هویت تاریخی و پدیده های دنیای مدرن با الهام از روح مفاهیم گذشته اثر متقابلی در این همانی سوژه و ابژه در برخورد پیچیده و متغیر با ابعاد نمادین فرهنگی و تمثیلی دارد. اهداف پژوهش: آشنایی با اعتبارسنجی مدل مفهومی متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان آثار فرهنگی معماری معاصر ایران. آشنایی با عوامل مؤثر در ایجاد روح مکان در آثار فرهنگی معماری معاصر. سؤالات پژوهش: اعتبارسنجی مدل مفهومی متأثر از زیبایی شناسی محیطی در روح مکان آثار فرهنگی معماری معاصر ایران به چه صورت است؟ چه عواملی در روح مکان در آثار فرهنگی معماری معاصر نقش دارند؟
ظهور معناگرایانه ی "معماری کشفی- شهودی" از واکاوی اندیشه ها و نظرات معماران مطرح معاصر ایران در آثار فرهنگی، برپایه ی بازتاب زیبایی شناسی محیطی در روح مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
145-182
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین مدل مفهومی معناگرایانه ی "معماری کشفی-شهودی" از واکاوی اندیشه ها و نظرات معماران مطرح معاصر ایران در فضای فرهنگی برپایه ی بازتاب زیبایی شناسی محیطی در روح مکان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و با رویکرد استقرایی به واکاوی موارد پرداخته است. از لحاظ ماهیت به صورت کیفی به توصیف اطلاعات موجود و تحلیل استقرایی جزء و کل در موضوعات مبانی نظری پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای با تکیه بر اسناد معتبر با بهره گیری از روش تحلیل منطقی، به توصیف و تحلیل گزاره های نظری پرداخته است. سپس گزاره های از نقطه نظر تعدادی معماران معاصر ایران و آراء صاحبنظران حوزه پژوهش استخراج، دسته بندی و تحلیل گشته است. از یافته ها مطرح نمود که روح مکان ارتباط با عوالم روحانی و لایه های زیرین روح انسان را میتوان ممکن سازد. چرا که شهود از مولفه های معناگرایانه به واسطه ی تنوع طلبی حسی و کثرت طلبی در جزئیات ساده در عین پیچیدگی، در قالب یک کل وحدت یافته دغدغه ی زیبایی شناسانه ی کاربران است. که در راستای آن کشف و شهود با امکان قابلیت پیش بینی امن در عین حال هیجان انگیز، در جهت یکسان سازی الگوهای اشتراکی از عواطف و حواس انسانی تاثیر گذار است. که معیارهای مطروحه در تببین مدلی نوینی از زیبایی شناسی محیطی در راستای دستیابی به روح مکان به واسطه ی "معماری کشفی- شهودی" منجر به "درک فراحسی" در آثار فرهنگی معماری معاصر نقش بسزایی دارد.