مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سیاست گذاری مسکن
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
179 - 218
حوزه های تخصصی:
در ایران نیز مانند خیلی از کشورهایی که ورود در حوزه تدارک خدمات رفاهی دارند، تهیه و عرضه مسکن مناسب همواره مورد توجه بوده است. چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه این خدمت رفاهی به عنوان یکی از وظایف دولت ها شناخته شده است. بی تردید ورود و ارائه این خدمت رفاهی در ایران بعد از انقلاب اسلامی افت وخیزهایی داشته است. زیرا سیاست های رفاهیِ مسکن، محصول نیروها و ساختارهای کلان و همچنین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر هر دوره است. بر این اساس هدف این مقاله تحلیل نقش دولت ها در سیاست های مسکن در ایران بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از نظریه تحلیل سیاست انتقادی به شیوه تاریخی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل این وضعیت به روش اسنادی، از برنامه ها و اسناد مرتبط، در بازه زمانی بعد از انقلاب تا پایان برنامه پنجم توسعه، استخراج شده است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که سیاست های توسعه مسکن در ایران بعد از انقلاب متأثر از گفتمان انقلاب در دوره جنگ تحمیلی، غلبه دیدگاه تعدیل ساختاری متأثر از شرایط جهانی در دوره سازندگی، اولویت دادن به بازار و بخش مدنی در دوره اصلاحات، گفتمان عدالت خواهی و گفتمان تدبیر اقتصادی به ترتیب با سیاست های بازتوزیعی مسکن از پایین، رهاسازی بازار مسکن، توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، پاسخ به تقاضا برای مسکن به ویژه در بین اقشار کم درآمد با طرح مسکن مهر و اصلاح رویه طرح مسکن مهر با تأکید بر مسکن اجتماعی مورد توجه بوده است.
دلالت های معنایی خانه در میان ساکنین مسکن مهر: خانه به مثابه امری پروبلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
135 - 161
حوزه های تخصصی:
خانه یکی از مهم ترین فضاهای زندگی روزمره ی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویت بخشی است. در میان خانه هایی که در شهرها ساخته می شود، خانه های طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانه ای درحاشیه، تلقی می گردد. هدف مطالعه ی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خانه در میان ساکنین مسکن مهر است. بدین منظور با بکارگیری پارادایم تفسیری و روش کیفی به توصیف ساکنان مسکن مهر از خانه پرداخته شده است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با 23 نفر از ساکنین مسکن مهر پرند در شهر تهران و فرآیند تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک به شیوه ی گیبسون و براون انجام گرفته است. یافته های میدانی نشان از معنای پروبلماتیکِ خانه دارد؛ معنایی که ذیل چهار معضله ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی برساخت می شود و معنای خانه را به نوعی سرپناهِ صرف و فاقد هویت، تقلیل داده است. در نهایت می توان گفت خانه های مهر برای ساکنین آن، حرکت از معضله ی نداشتنِ خانه به معضله ی داشتنِ خانه معنا شده است.
سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن قابل استطاعت؛ مروری بر تجربه آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای مصرفی و در عین حال سرمایه ای، از اصلی ترین نیازهای اجتماعی به شمار می رود که در بسیاری از جوامع به کالای کمیابی نیز تبدیل شده است بنابراین عرضه مسکن ارزان قیمت در بازار و دسترسی گروه های درآمدی پایین به آن، از اصلی ترین رهیافت های توسعه اقتصادی کشورها به شمار می آید و تمام دولت ها سعی بر تحقق آن را دارند. عرضه این نوع مسکن همواره با چالش مالی و حتی برنامه ریزی روبرو بوده و در بسیاری از کشورهای جهان توفیقی در این زمینه حاصل نشده است با این حال در کشور آمریکا به دلیل کثرت برنامه ها و سیاست گذاری های قابل اجرا و متکی بر سرمایه های اجتماعی، تا حدودی دستاوردهای موفقیت آمیزی داشته و بازار مسکن توانایی پاسخگویی به بخشی از نیاز مسکن گروه های درآمدی پایین را دارد تا جایی که تقریبا در تمامی ایالت های آمریکا چتر حمایتی مسکن ارزان قیمت به روش های گوناگون برای دسترسی اقتصادی گروه های کم-درآمد برقرار شده است. بر همین اساس بررسی تجربیات آمریکا نشان می دهد که ارتقاء کیفیت و افزایش کمیت مسکن قابل استطاعت در کنار اختلاط درآمدی-سکونتی در محلات از کلان سیاست های تامین مسکن است که با برنامه هایی نظیر ناحیه بندی فراگیر، ساد ه سازی کدهای مقرراتی، کوپن انتخاب مسکن و بانک های زمین شرایطی را محیا می سازند که از یک سو قیمت نهایی ساخت مسکن کاهش یابد و از سوی دیگر، یارانه های حمایتی به واسطه توسعه گران بخش مسکن در اختیار گروه های کم درآمد قرار گیرد که از این طریق نیز عرضه را متناسب با نیاز جامعه کم درآمد هدف گذاری می نمایند. در تمامی برنامه های تامین مسکن ارزان-قیمت، چندجانبه گرایی در برنامه ریزی و تامین منابع مالی از اصلی ترین تجربیات آمریکا به شمار می رود که زمینه های بهره گیری از ظرفیت ها و سرمایه های جامعه را محیا ساخته است.
تبیین اصول کهن الگوهای خانه های ایرانی از دیدگاه اسلامی با رویکرد سلامت روان ساکنان
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
71 - 88
حوزه های تخصصی:
استفاده از اصول حاکم بر کهن الگوها به عنوان الگوهای ذهنی و ناخودآگاه جمعی بشر، به عنوان راهکارهایی با پشتوانه عمیق و مؤثر اجتماعی و کالبدی می تواند در سیاست گذاری نحوه تأمین مسکن در قالب اصول حاکم بر برنامه ریزی و طراحی مسکن ایرانی اسلامی، نقش مؤثری داشته باشد. کهن الگوها در میان انسان ها، طی قرن ها مشترک بوده و به عنوان میراثی انسانی و فارغ از تجربه های فردی با حفظ الگوهای تکرارشونده و ایجاد فضایی مطلوب از لحاظ روانی در حفظ سلامت روان ساکنین تأثیرگذار هستند. بررسی های صورت گرفته با کلیدواژه کهن الگو در منابع گذشته نشان می دهد که تلفیق و وجه اشتراک کهن الگوها از دیدگاه بینش اسلامی و تأثیرات آن در سلامت روان کاربران، بررسی نگردیده است، درحالی که شناخت مؤلفه های مؤثر مشترک بین کهن الگوها، بینش اسلامی و سلامت روان کاربران می تواند در دستیابی به الگویی برای برنامه ریزی ساخت مسکن ایرانی راهگشا باشد. هدف از تحقیق حاضر تبیین اصول مشترک کهن الگوهای خانه های ایرانی از دیدگاه اسلامی و منطبق بر مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت روان ساکنان است. پژوهش کیفی حاضر، اطلاعات حاصل از اسناد معتبر علمی در 11 سال اخیر را به صورت نظام مند مورد تحلیل محتوا قرار داده است. نتایج نشان می دهد که ۱۰ اصل مشترک در کهن الگوهای خانه های ایرانی از دیدگاه بینش اسلامی، در حفظ سلامت روان ساکنان تأثیرگذار هستند که سلسله مراتب با بیشترین و تقسیم فضایی با کمترین میزان تأثیرگذاری، از جمله آنها هستند. با تدوین این اصول در سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی و قوانین موضوعی مرتبط با تأمین مسکن می توان گامی بلند در راستای دستیابی به الگوی خانه ایرانی، اسلامی برداشت.
تبیین جامعه شناختی سیاست گذاری های ﺗﻮﺳﻌﻪای دولت در بخش مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین جامعه شناختی سیاست گذاری های توسعه ای دولت در بخش مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و روستایی در استان اردبیل است. پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نوع نظریه میدانی است. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن در استان اردبیل است که به صورت نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. تحلیل اطلاعات، در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) با استفاده از نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی تحقیق سیاست گذاری های موفق در حوزه مسکن اجتماعی شامل مدیریت مقرون به صرفگی، مکان یابی با محوریت برابری اجتماعی و بهره مندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقوله محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامه های توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسائل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تأکید بر بهره وری، انبوه سازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخله گر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخص های بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبک های معماری نوین، واگذاری امور به مردم در اجرای طرح است.
سیاست گذاری های توسعه ای دولت در بخش مسکن و نقش آن در ارتقای مؤلفه های هویت، حس تعلق، امنیت و مشارکت اجتماعی اقشار آسیب پذیر استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی است. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن و در کمی، 71913 نفر از شهروندان که از طرح های دولتی بهره مند شده اند، می باشند. از نرم افزارهای مکس کیو دی ای، اس پی اس اس و آموس در پژوهش استفاده گردید. یافته های بخش کیفی نشان داد که شرایط علی سیاست گذاری های موفق شامل مدیریت مقرون به صرفگی، مکان یابی با محوریت برابری اجتماعی و بهره مندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقوله محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامه های توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسائل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تأکید بر بهره وری، انبوه سازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخله گر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخص های بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبک های معماری نوین و واگذاری امور به مردم در اجرای طرح می باشد. یافته های بخش کمی نشان داد اثر مستقیم سیاست گذاریهای توسعه ای دولت در بخش مسکن بر ارتقای مؤلفه های هویت، حس تعلق، امنیت و مشارکت در بین اقشار آسیب پذیر استان اردبیل مثبت و معنی دار است.