مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
روابط بین الملل
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲
63 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش در وهله اول بررسی مفهوم صلح و سازوکارهای دست یابی به آن از منظر رویکرد اسلامی به روابط بین الملل و به ویژه فقه شیعی و در وهله دوم مقایسه رویکرد اسلامی به صلح با دیدگاه هایی همچون رئالیسم و لیبرالیسم، مارکسیسم و نظریه های انتقادی در عرصه روابط بین الملل است. تمرکز اصلی این پژوهش بر فقه شیعی است، زیرا اعتقاد بر این است که این عنصر بینش های جدیدی به رویکرد اسلامی روابط بین الملل می بخشد که ضمن پویاتر کردن آن می تواند در بررسی مفاهیم اصلی روابط بین الملل ازجمله جنگ و صلح راهگشا باشد. سؤال اصلی که پژوهش تلاش دارد به آن پاسخ دهد، عبارت از این موضوع است که رویکرد اسلامی به صلح چگونه است؟ و فقه شیعی به چه صورتی باعث پویایی در رویکرد اسلامی به روابط بین الملل و به ویژه صلح می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رویکرد اسلامی در مقایسه با بیش تر رویکردهای مطرح در روابط بین الملل در نگاه خود به صلح به عواملی نظیر فرد، دولت و نظام بین الملل توجه می کند و بدین لحاظ می توان گفت که این رویکرد جامعیت بیش تری دارد. از طرف دیگر فقه شیعی از طریق ارائه تفسیرهای جدید، به ویژه در حوزه عقل و اجماع، در مقایسه با نگرش اهل سنت، باعث پویاتر شدن رویکرد اسلامی به موضوعات بین المللی ازجمله جنگ و صلح می شود. مستندات مربوط به این استدلال در متن اصلی مقاله آورده شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است
روش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل با تأکید بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان روش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل می باشد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی دراین باره به این سؤال اساسی پاسخ دهد که رروش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه کردن ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل کدم اند؟. راه کارهای معرفتی در یک تقسیم بندی به راه کارهای معرفتی نگرشی، گرایشی و واکنشی تقسیم می شوند. دعوت به توحید، رسالت و معاد از مهم ترین راه کارهای معرفتی نگرشی هستند که نقش اساسی و بنیادی در نهادینه کردن اخلاق در روابط بین الملل دارند و حکومت اسلامی ملزم است در تقویت این باورها تلاش نماید. آگاهی بخشی و دانش افزایی ملّت ها، بیداری وجدان ملّت ها، کاربست حکمت، ترویج فرهنگ عدالت خواهی، ترویج آسان و ساده آموزه های دینی در میان ملّت ها از روش های معرفتی گرایشی. پرهیز از اکراه و اجبار مردم در درعوت به دین، نفی اصالت خشونت در روابط انسانی، مواجهه با بدعت گذاری و مواجهه با اندیشه های آسیب زا همانند؛ بدعت گذاری، التقاط و شبهه پردازی از روش های معرفتی واکنشی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل می باشند.
زیست مشترک و جهت گیری متفاوت در بافت سیاسی - اجتماعی کردستان (با تأکید بر دهه های شصت و هفتاد میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل زمینه های شکل گیری جریان های اجتماعی_ سیاسی کردستان ایران در با استفاده از نظریه توسعه ناموزون و مرکب است. سوال اصلی پژوهش چنین بوده که کردستان ایران در دوره پهلوی با وجود ضعف شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چگونه امکان شکل گیری جریان هایی در بافت اجتماعی سیاسی را فراهم نمده است؟. دیدگاه غالب در امر توسعه به معنای کلی، حکم می کند که سطحی از توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای شکل گیری جریان های سیاسی اجتماعی لازم است، پس چگونه است که در کردستان ایران در عین وضعیت توسعه نیافتگی، با شکل گیری و تعدد جریان ها مواجه هستیم؟ روش مورد استفاده در این پژوهش، روش جامعه شناسی تاریخی است که متاثر از توالی اصطلاحات درونی خود ایده توسعه ناموزون و مرکب یعنی ناموزونی، ترکیب، توسعه به پیش رفته است. با توجه به مباحث نظری و مطالعات انجام گرفته در مورد کردستان ایران دهه های ۴۰ و ۵۰ ش/ ۶۰، ۷۰م. دست به گزینش داده ها و مباحث زده شده و از اعتبار نظری برآمده از میزان انطباق یافته ها با داده های تاریخی سود جسته ایم. نتایج نشان می دهد که منطق شکل گیری جریان های اجتماعی سیاسی در کردستان ایران نه با ارجاع به تغییرات درون/ بیرونی جامعه کردستان، بلکه براساس تعامل و همزیستی آن با جوامعی شکل گرفت که به لحاظ توسعه ای کردستان ایران وضعیت همزمانی های ناهمزمان قرار داشته است. بنابراین شکل گیری و بعدا تلاقی جریان ها با هم در کردستان ایران در این موقعیت تاریخی را می توان از سویی ناشی از شلاق ضرورت بیرونی در یک وضعیت ناهمزمان با سیار نقاط و امتیاز عقب ماندگی کردستان در یک وضعیت همزمان با امر بین الملل دانست که این امر با ترکیب و جانشینی امر بین الملل با امر درونی کردستان ایران ممکن گشته است.
بازْساختاربندیِ نظریات روابط بین الملل در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
83 - 107
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسیِ تأثیر تغییر بالقوه هوش مصنوعی در روابط بین الملل به خصوص نظریات سیاست بین المللی است. مقاله حاضر با مفروض گرفتن آینده مطالعات روابط بین الملل با محوریت هوش مصنوعی و کاربردهای آن و با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به دنبالِ پاسخِ به این سؤال است که «نظریه روابط بین الملل» چگونه توسط خودانگاره رایانش، حیطه ها و زمینه های مورد بررسی را با دگردیسی های ذاتی روبه رو کرده است؟ دستاوردهای مقاله نشان دهنده آن است که رایانش و سیستم الگوریتمی با بازتولید شاخص های نوآورانه نظریه های روابط بین الملل و استفاده از کارکردهای نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و حقوقیِ هوش مصنوعی، تأثیر قابل توجهی در تحول و تطورِ روابط بین الملل دارد.
عوامل مؤثر بر گسترش تحریم اقتصادی در جهان پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
109 - 133
حوزه های تخصصی:
تمایل فزاینده قدرت های بزرگ به استفاده از تحریم اقتصادی یکی از مهمترین ویژگی های روابط بین الملل در دوره پس از جنگ سرد است. عوامل مختلفی در این روند دخالت داشته اند. تحولاتی در روابط بین الملل رخ داده اند که مجموعاً موجب جذاب ترشدن تحریم اقتصادی به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست های دولت ها و سازمان های بین المللی شده اند. سؤال مقاله این است که چرا استفاده از تحریم اقتصادی در روابط بین المللِ پس از جنگ سرد افزایش چشمگیری یافته است. فرضیه مقاله این است که مجموعه ای از عوامل شامل افزایش شدید هزینه های اقدام نظامی، تجارب موفق در استفاده از ابزار فشار اقتصادی، تغییرات توزیع قدرت در سیستم بین الملل، گسترش ارزش ها و هنجارهای لیبرال در سطح جهانی و رشد تهدیدات امنیتی جدید موجب افزایش استفاده از تحریم اقتصادی در دوره پس از جنگ سرد شده است. این مقاله به لحاظ روشی رویکرد ترکیبی دارد و هدفش ارائه یک تبیین معتبر درباره یک تحول اساسی در روابط بین الملل است. برای دفاع از فرضیه تلاش خواهد شد از شواهد و داده های معتبر موجود استفاده شود.
اولویت بندی کنش های سیاست خارجی دولت اسلامی از منظر فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
215 - 240
حوزه های تخصصی:
برای اینکه سیاست خارجی حکومت اسلامی بتواند به اهداف موردنظر در سعادت و کمال جامعه دست یابد، لازم است تا اقدامات و کنش های سیاست خارجی دولت اسلامی، در پرتو مبانی و اصول برآمده از شریعت اسلام تنظیم شود. وجود یک اولویت بندی صحیح که اساس انتخاب های متعدد و مهم سیاست خارجی کشور را تشکیل می دهد، برای داشتن سیاست خارجی مداوم و مناسب ضروری است. بدیهی است که آن اولویت بندی نیز باید بر اساس اولویت بندی مهم ترین اصول و قواعد فقهی سیاست خارجی باشد؛ امری که پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آن می پردازد و به نظر می رسد تاکنون تا حدودی مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس و با استفاده از روش های رفع تعارض و تزاحمات در علم اصول فقه، همچنین واقعیت های جهان معاصر، مسائل مبتلابه جهان اسلام در عصر حاضر و نقشی که سیاست خارجی در تأمین مصالح و منافع کشورها دارد، ترتیبی برای اولویت بندی مهم ترین اصول و قواعد سیاست خارجی از منظر فقه اسلامی و به تبع آن کنش های لازم برای اجرای هر یک از آن ها پیشنهاد می گردد. همچنین این اصل کلی که وجود تکلیف در اجرای هر یک از اصول اولویت بندی شده منوط به داشتن توانایی انجام آن بوده و اینکه در صورت تزاحمات هر یک از اصول سیاست خارجی با اصل مصلحت، مصلحت خصوصاً مصلحت حفظ اصل نظام اسلامی بر همه چیز اولویت دارد، نتیجه گیری می شود.
ارائه مدل توسعه دیپلماسی از طریق ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
35 - 19
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه دیپلماسی از طریق ورزش انجام گرفت. روش پژوهش: روش شناسی پژوهش از نوع کیفی و نظریه داده بنیاد با استفاده از رویکرد اشتراوس و کوربین بود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر رؤسای فدراسیون های المپیکی، سیاستمداران و صاحب نظران و خبرگان علمی که در امور بین الملل فعالیت داشته اند، بود و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تعیین نمونه های این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و 19 نفر به عنوان مصاحبه شونده در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. مقوله ها، مفاهیم و گویه ها برای شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها در نرم افزار MAXQDA استخراج شد. یافته ها: 297 گزاره مفهومی اولیه با 13 مقوله و 73 مفهوم در قالب پارادایمی در چهار حوزه کارکرد ورزش، عوامل مدیریتی، سیاست خارجی و ساختار ورزش بوده است. نتیجه گیری: کارکرد ورزش (شامل کارکرد سیاسی ورزش، کارکرد اقتصادی ورزش، کارکرد اجتماعی ورزش و توسعه روابط بین الملل)، عوامل مدیریتی (شامل آموزش و تربیت نیروی انسانی، مدیریت دانش و عامل رسانه و روابط بین الملل)، سیاست خارجی (شامل ورزش و سیاست خارجی و عامل سیاست خارجی و ورزش) و آخرین حوزه مربوط به ساختار ورزش (شامل کرسی های بین المللی، سیاستگذاری و برنامه ریزی، ساختار سازمان های ورزشی و عامل جایگاه ورزش کشور در جهان) قابل تقسیم هستند. همچنین روابط بین مقوله های شکل گرفته در داده ها نشان داد که الگوی به دست آمده با شکل اصلی الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین تطابق دارد.
بررسی تفاوت دیدگاه نظریه های رئالیسم کلاسیک و ساختارگرا
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۲ شماره ۸۹
59-92
حوزه های تخصصی:
بی تردید نظریه واقع گرایی، مهمترین و پایدارترین نظریه روابط بین الملل می باشد. جاذبه بی بدیل این نظریه به دلیل نزدیکی آن با عملکرد سیاستمداران در عرصه بین الملل و همچنین نزدیکی آن با فهم متعارف از سیاست بین الملل است. نظریات رئالیستی بر روی شیوه عملی برای روابط بین الملل به شیوه «چگونه هست؟»، «نه چگونه باید باشد». تمرکز دارند. براساس دیدگاه واقع گرایی نقش محوری از آن دولت هاست و روابط بین الملل نیز متشکل از همین دولت ها می باشد و دیگر بازیگران بین المللی نظیر اشخاص، سازمان های بین الملل و سازمان های غیردولتی اهمیت چندانی ندارند بلکه تنها ابزاری در دست دولت ها هستند. این پژوهش با هدف بررسی تفاوت دیدگاه های نظریه رئالیسم کلاسیک و رئالیسم ساختارگرا به روش توصیفی و تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای گردآوری شده است و به دنبال پاسخ به این پرسش است که این دو نظریه در مفاهیمی همچون دولت، قدرت، ساختار و سیاست خارجی چه تفاوت هایی دارند؟ فرضیه مقاله این است که نظریه رئالیسم کلاسیک و رئالیسم ساختارگرا ضمن برخورداری از مبانی مشترک دارای تفاوت ها و مناظرت درونی متعددی نیز هستند
غرب و مبانی مادی گرایی در روابط بین الملل روندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
89 - 138
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در نگاهی آسیب شناسانه نخست ریشه های فکری و تاریخی رو آوردن به مادی گرایی در روابط بین الملل غرب را مطالعه نموده و سپس به ناکامی نظریه های مادی گرای روابط بین الملل در تحقق اهداف خود در مهار جنگ ها و برقراری صلح توجه می نماید. به این منظور، زمینه های تاریخی و فکری تقابل انسان محوری در غرب با خداباوری و چگونگی نضج گرفتن روندهای مرتبط با این نوع نگرش مورد توجه واقع می شود. سپس روندها و پیامدهای مادی انگاری در حوزه های اندیشه و عمل با تأکید ویژه بر عرصه روابط بین الملل و مطالعه موردی عملکرد دولت آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
استثنائات حقوقی ممنوعیت توسل به زور در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
113 - 132
حوزه های تخصصی:
صلح از قدیمی ترین آرمان های بشری است و به دلیل آن که همیشه در معرض تهدید و مخاطره قرار داشته، همواره انسان ها چه از نظر تئوری و چه در عمل در تلاش برای چاره جویی به منظور برقراری، حفظ و تعالی آن بوده اند. با این وجود و به رغم مطلوبیت صلح، جامعه بشری در 3500 سال تاریخ مدوّن خود، تنها 205 سال را در صلح و آرامش به سر برده است. با این وجود و در حالی که حافظه تاریخی بشر متألم از زخم های به جا مانده از جنگ و خونریزی است، همواره تلاش هایی برای محدودکردن استفاده از نیروهای نظامی و توسل به زور در روابط ملل مختلف در جریان بوده است که همت خود را بر دستیابی به صلحی پایدار و ماندگار که از آرمان های بشری است گماشته اند. این مهم حاصل نمی شود مگر با اقدام به مهار قانونی بازیگرانی که در پی حصول به منافعشان خود را محق به پایمال حقوق سایرین می دانند. چون اخلاق از تأمین صلح بین المللی عاجز ماند، حقوق بین الملل به امید تحقق بخشیدن به این هدف به وجود آمد. عدم توانایی جامعه ملل در ممانعت از بروز جنگ جهانی دوم باعث گردید سامانه جدیدی برای تأمین امنیت بین الملل تدبیر گردد و منشور ملل متحد در اولین عبارت از مقدمه خود هدف اولیه اش را "محفوظ نگه داشتن نسل های آینده از بلای جنگ" اعلام نماید. قاعده منع توسل به زور در منشور ملل متحد هرگونه اقدام زورمدارانه در مناسبات بین المللی را شامل می شود. در این پژوهش ضمن بررسی تحولات حقوقی در این زمینه، استثنائات وارد بر این قاعده حقوقی را بررسی خواهیم کرد.
رابطه بین حقوق بشر و محیط زیست از منظر جامعه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
7 - 33
حوزه های تخصصی:
موضوع حقوق بشر به ویژه از اواسط قرن بیستم با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر و به تدریج شکل گیری ابزارهای حقوق بشری بین المللی در سطوح منطقه ای و جهانی مطرح بوده است. موضوع محیط زیست نیز در سطح جهانی مطرح بوده و منجر به تشکیل کنفرانس های مهم بین المللی و تصویب بیانیه ها و نیز چندین ابزار مهم حقوقی زیست محیطی منطقه ای و بین المللی شد. باوجود پیشرفت های به وجودآمده در هنجارسازی با تدوین و تصویب ابزارهای حقوقی بین المللی در زمینه های حقوق بشر و محیط زیست و نیز پیوستن تعداد زیادی از دولت ها، هنوز ضعف های فراوانی در اجرای این گونه قواعد به چشم می خورد. در این راستا، موضوع رابطه بین دو موضوع حقوق بشر و محیط زیست و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر، همواره محل بحث بیشتر و گاه اختلاف یا توافق بین دولت ها در مجامع بین المللی بوده است. اینکه پس از سال ها بحث، جامعه بین المللی در این زمینه تا کجا پیش رفته و تا چه حد توانسته بر پیچیدگی موضوع غلبه کرده و به تفاهم برسد، خود موضوع جالب توجهی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. به نظر می رسد که ازجمله موانع رسیدن به تفاهم، عدم تمایل بسیاری از دولت ها به ایجاد رابطه مستقیم بین حقوق بشر و محیط زیست در اسناد بین المللی با هدف مصونیت از اتخاذ هرگونه تصمیمی در این زمینه می باشد که ممکن است برای آنها پیامدهایی منفی دربر داشته باشد. همچنین برای برخی از دولت ها این بیم وجود دارد که پذیرش این رابطه، زمینه های پایبندی هرچه بیشتر آنها به اسناد حقوقی بین المللی و ایجاد محدودیت های جدید را فراهم کند. به هرحال و با توجه به نیاز، به نظر می رسد طرح موضوع در قالب توسعه پایدار بتواند به نتیجه برسد.
منشور بین المللی انرژی: فرصتی برای دیپلماسی انرژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۰ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
147 - 172
حوزه های تخصصی:
منشور انرژی به عنوان یک فرایند بیست وپنج ساله، تاکنون سه مرحله را پشت سر گذاشته است. تصویب «منشور اروپایی انرژی 1991» را می توان نخستین مرحله از این فرایند دانست که طی آن، اصول همکاری در زمینه انرژی پس از پایان جنگ سرد بین دولت های اروپایی مشخص شد. بر این اساس، گفتگوها بین دولت های علاقمند منطقه برای عملی کردن اصول یادشده ادامه یافت و درنهایت منجر به تصویب «پیمان نامه منشور انرژی 1994» به عنوان یک سند حقوقی الزام آور شد. با بروز تحولات جدید در عرصه جهانی، ضرورت به کارگیری انرژی تجدیدپذیر، ظهور واژه توسعه پایدار، و نیاز به سندی فراگیر، طی مذاکراتی، «منشور بین المللی انرژی» در سال 2015 به عنوان یک بیانیه سیاسی به تصویب رسید. در این مقاله تلاش شده است به این پرسش ها که «مفاد و تفاوت های سه سند فرایند منشور کدامند و کدام یک می توانند، در صورت پذیرش، تأمین کننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشند»، پاسخ داده شود. به نظر می رسد برای جمهوری اسلامی ایران، امضای سند نخست و پیوستن به پیمان نامه، به صلاح نباشد، ولی پذیرش و امضای سند سوم در راستای منافع ملی قرار دارد.
بررسی معیارهای تعیین دار الاسلام، دار الکفر و دار الحرب و انطباق آن با شرایط فعلی نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
113 - 140
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظرات فقهای شیعه در چهار دوره: قبل از صفویه، صفویه، مشروطه و انقلاب اسلامی (در هر دوره، سه یا چهار فقیه) در خصوص معیار و ملاک برای تعیین دار الاسلام، دار الکفر و دار الحرب که سه مفهوم اساسی و بنیادی در فقه روابط بین الملل می باشند، مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده در مجموع می توان نظرات فقهاء شیعه را در قالب سه گروه، دسته بندی کرد: 1- فقیهانی که معتقدند ملاک برای تعیین دار الاسلام و دار الکفر اجرا یا عدم اجرای احکام اسلامی است (شهید اول) 2- فقهایی که معتقدند ملاک برای تعیین دار الاسلام و دار الکفر اکثریت یا عدم اکثریت جمعیت مسلمان است (آیت الله منتظری) 3- فقهایی که معتقدند ملاک برای تعیین دار الاسلام و دار الکفر استقرار حکومت و حاکمیت اسلام و کفر است (شیخ طوسی، علامه حلی، امام خمینی و ...) همچنین مشخص شد که فقهای دوره مشروطه و انقلاب اسلامی عمدتاً قائل به معیار سوم یعنی استقرار حکومت برای تعیین دار الاسلام و دار الکفر هستند و این معیار بیشتر با شرایط امروز نظام بین الملل و روابط بین الملل که مبتنی بر نظام ملت- دولت می باشد هماهنگی و تطابق دارد. بنابراین، در فقه روابط بین الملل شیعه، ملاک و معیار سوم برای تعیین دار الاسلام و دار الکفر، هم طرفداران بیشتر و هم قابلیت تطابق با شرایط امروز نظام بین الملل را دارد به نحوی که می تواند هم روابط دولت های اسلامی با یکدیگر و هم روابط آنها با سایر دولت های کافر را تبیین کند.
رابطه بین حقوق بشر و محیط زیست در پرتو تحول در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
119 - 160
حوزه های تخصصی:
طی قرن ها، دو موضوع حقوق بشر و محیط زیست در بستر زمان در ذهن بشر به صورتی جداگانه و ضعیف مطرح بوده اند. دوموضوع، با تاسیس سازمان های بین المللی در دستورکار آنها قرار گرفته و باگنجانده شدن در هنجارهای جدید، دچار تحول بی سابقه ای شدند. انجام تحقیقات و گسترش اندیشه بشری باعث روشن ترشدن ابعاد رابطه انکارناپذیر و ناگسستنی بین آن دو گردید و جایی در اسناد حقوقی بین المللی و احکام قضایی دادگاه های ملی و بین المللی چون دادگاه اروپایی حقوق بشر و دیوان بین المللی کیفری باز کرد. هرچند شناسایی رابطه بین حقوق بشر و محیط زیست و قضاوت پیرامون آن درمرحله آغازین خود بسر می برد، پیش بینی می شود که سیاستمداران فعال درگوشه وکنار جهان چاره ای جز به رسمیت شناختن این رابطه و نادیده گرفتن مرزهای سیاسی ندارند. باوجود پیچیدگی های ذاتی این رابطه، دیپلمات ها باید با گفتگو، تحقیق و بررسی بیشتر در گردهمایی های بین المللی نظیر شورای حقوق بشر و مجامع محیط زیستی و با کنارگذاردن ملاحظات سیاسی، حقوق انسانی مربوط به محیط زیست همچون حق استفاده همگان از محیط زیست سالم با همه ویژگی های آن را تعریف و برسمیت بشناسند.
ژئوپلیتیک انتقادی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۴۶-۲۷
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک انتقادی که با تلاش تئوریسین های مکتب فرانکفورت، از سال 1975 وارد ادبیات روابط بین الملل گردید، هویت، رویکرد گفتمانی و اهمیت بازیگران غیررسمی دولتی، از جمله مؤلفه های اساسی این رویکرد محسوب می گردد. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا امکان و توانمندی استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد؟ یافته ها و گمان نویسندگان نشان دهنده آن است که مؤلفه های موجود در نظریه ژئوپلیتیک انتقادی مانند هویت، مشروعیت بازیگران غیر دولتی و غیر رسمی می تواند در تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله واکاوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی بوده (هدف) که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ظرفیت نظری رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی در روابط بین الملل به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی این موضوع می پردازد
امکان یا امتناع حقوق بشر در علوم سیاسی و روابط بین الملل: قرائت فرانظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
199 - 221
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اصلی پیش روی حقوق بشر به امکان یا امتناع اجرای آن برمی گردد. در عرصه ی داخلیِ کشورها، وجود اقتدار سیاسی برآمده از لویاتان به ضمانت اجرای حقوق بشر کمک می کند اما در عرصه ی بین المللی با شرایط نسبتاً آنارشیکی مواجه هستیم که چشم انداز تحقق حقوق بشر را مبهم می کند. این مشکله را می توان از منظر پارادایم های مسلط در این دو عرصه بررسی کرد. بنابراین، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که پارادایم های برجسته علوم سیاسی و روابط بین الملل چه سازوکارهایی را برای اجرای حقوق بشر پیش نهاده اند. در این مقاله با چارچوب پارادایم و سامانه های معرفتی تبارشناسی، حقوق بشر در پارادایم های علوم سیاسی و روابط بین الملل بررسی می گردد. بنابراین، پارادایم های بالا را می توان در یک پیوستار قرار داد که دیدگاه های مختلف از امکان تا امتناع اجرای حقوق بشر را پوشش دهد. در یک سر این پیوستار، رویکردهای لیبرال و تکنولوژی گرا قرار می گیرند که اجرای حقوق بشر را در عرصه های داخلی و بین المللی امکان پذیر می دانند و در سوی مقابل، پارادایم های انتقادی و پدیدارشناسی قرار می گیرند که حقوق بشر و اجرای آن را در شرایط فعلی ناممکن می دانند. در بین این دو نیز می توان از پارادایم واقع گرایی یاد کرد که اجرای حقوق بشر را در چارچوب دولت قابل اجرا می داند اما تحقق آن را در عرصه بین المللی دشوار می پندارد.
نقش ایالات متحده آمریکا درروند تکوین نظریه پردازی روابط بین الملل: بررسی نظام ارزشی-هنجاری و مطالعه ی موردی فردگرایی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
56-93
حوزه های تخصصی:
ارتباط علّی میان ایالات متحده آمریکا و دانش روابط بین الملل موضوعی است که در تحول پژوهی با رویکرد برون رشته ای به یکی از مسائل فرعی، اما با اهمیت در دیسیپلین تبدیل شده است. باید توجه داشت که پرسش در مورد امکان تسلط و یا تاثیرگذاری عمیق یک کنشگر متعهد و پذیرنده ی نقش هژمون بر یک حوزه ی دانشی در سایر رشته های علوم اجتماعی مسبوق به سابقه است. در پژوهش حاضر به تبیین جایگاه و نقش نظام ارزشی-هنجاری آمریکا در مکانیسم تاثیرگذاری بر تئوری پردازی روابط بین الملل پرداخته ایم. چارچوب نظری پژوهش بر زمینه ی پروردگی تاکید داشته و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شاخص های برخاسته از لیبرالیسم از جمله فردگرایی و عملگرایی پرداخته و ارتباط معناداری میان این شاخص ها و پیش فرض های تئوری پردازی در روابط بین الملل تشخیص داده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، طبیعی است که با عینک و زمینه ی پروردگی لیبرال و بر مبنای روش زندگی آمریکایی اگر به جهان بین الملل نگریسته شود، این جهان قطعا باید آنارشیک باشد. همچنین گرایش افراطی به واقعگرایی و زیرشاخه های آن در روابط بین الملل آمریکایی امری قابل درک خواهد بود
حضور زنان ایرانی در عرصه های بین المللی در دوره ی پهلوی اول: تأثیرات و تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران حکومت رضاشاه نقطه عطفی در تحولات خارجی ایران تلقی می شود.وی همواره در صدد بود که موازنه ای بین قدرت های خارجی ایجاد کند و نوسازی را از ملزومات این مسیر قلمداد می کرد. برنامه های نوسازی او زنان را به عنوان نیمی از جامعه مورد هدف قرار داد و اصلاحاتی در این زمینه صورت گرفت.به همین منظور غرب بهترین الگو برای زنان شد و روابط با کشورهای دیگر مورد توجه دولت و فعالان زن قرار گرفت.مسئله ی اصلی پژوهش این است حضور زنان در عرصه های بین المللی چه دستاوردهایی برای زنان و دولت داشته است؟این ارتباطات چه تاثیری در جایگاه زنان ایرانی ایجاد کرده است؟پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر اسناد و نشریات در صدد تبیین روابط زنان با کشورهای دیگر و برگزاری کنگر های بین المللی زنان و تاثیر این تعاملات می باشد.یافته های پژوهش نشان می دهد حضور زنان در عرصه های بین المللی باعث می شد ضمن دستیابی به الگوی مناسب پیشرفت خود، به تغییر دیدگاه غربی ها نسبت به زنان ایرانی کمک کنند.همچنین ارتباط زنان ایران با زنان کشورهای دیگر و قوانین تصویب شده در کنگره ها در بهبود وضعیت زنان تأثیرگذار بود و زنان ایرانی در تعامل با این کشورها تحث تاثیر اقدامات زنان غربی در صدد به دست-آوردن حقوق فردی و اجتماعی خود قرار گرفتند.
تحلیلی بر امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان (2010- 2018)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
103 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان است. مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی به این نتایج دست یافته است که در فاصله سال های 2010م. تا 2018م. تغییراتی در عمل کارگزاران مقامات سعودی ایجاد شد که این تغییرات پیش از هر چیز متوجه مهار جمهوری اسلامی و جلوگیری از نقش برتر و تعیین کننده جمهوری اسلامی در منطقه پرآشوب غرب آسیا بوده است. رقابت های راهبردی ایران و عربستان، منطقه غرب آسیا را به بحرانی ترین مناطق جغرافیایی در آینده رقابت های منطقه ای و رقابت های ژئوپلیتیک تبدیل خواهد کرد که آثار آن پیش از هر چیز متوجه بحران امنیت در حوزه های ملی و منطقه ای است. تا هنگامی که این رقابت ها ادامه داشته باشد، عرصه های امنیت ملی نیز با بیشترین مخاطره های امنیتی همراه خواهد بود. نقطه عطف این سیاست با توجه به نظریه جنگ و صلح میلر، تغییر در ادراک تصمیم سازان است. اگر ادراک تصمیم سازان، ناظر به محیط عملیاتی تغییر کند، ممکن است از الگوی هژمونیک به الگوی مشارکت گذار کرده و فضای امنیتی غرب آسیا را به فضای هم گرایانه و مشارکتی تبدیل شود.
بازاندیشی فلسفی – انتقادی صورتبندی مفهومی پدیده های بین المللی؛ موردکاوی مهاجرت و پناهجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش فراخوانی برای بازخوانی مفاهیم مورد استفاده در سنت های نظری رشته روابط بین الملل است. این فراخوان با توجه به این ادعای نگارنده صورت گرفته که فرایند صورتبندی مفهومی پدیده ها و نحوه ارتباط نظریه و عمل(کردار) در این رشته بایستی بازمفهوم پردازی شوند. اگر رشته روابط بین الملل می خواهد برای پیشبرد این ادعا همچنان جیره خوار یک یا چند حوزه دیگر باشد، بهتر است برای این بازمفهوم پردازی از فلسفه سیاسی کمک بگیرد، زیرا فلسفه سیاسی قابلیت افزایش ظرفیت صورتبندی مفهومی این رشته را در تحلیل و تبیین پدیده ها و رخدادهای بین المللی دارد. اما بایستی در نظر داشت که این بازمفهوم پردازی نه با ماهیتی صرفا علمی و شناختی که مبنای سنت اثبات گرایی این رشته است، بلکه بایستی با رویکردی که ضمن التزام به اصول تعمیم پذیر شناخت پدیده های بین المللی، بتواند زمینه فهم ابعاد عاطفی و احساسی بخش بیشتری از واقعیت روابط بین الملل را صورتبندی کند، انجام پذیرد. یعنی رویکردی در صورتبندی مفهومی که بتواند علاوه بر توان به فهم درآوردن واقعیت ها و ابژه های بین المللی با ماهیتی دیالکتیکی، با کمترین میزان از حذف و برون گذاری واقعیت ها، شناختی انتقادی- انسانی را در اختیار اجتماع علمی این رشته و مخاطبانش قرار دهد.