مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
روابط بین الملل
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
۱۷۷-۲۰۰
حوزه های تخصصی:
انقلاب ها در تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها تأثیرگذار هستند. انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و به عنوان منبع تحولات اجتماعی و سیاسی کشورهای دور و نزدیک به شمار می رود. آنچه در این پژوهش به عنوان سؤال اصلی دنبال می شود، آن است که انقلاب اسلامی ایران موجب چه تحولاتی (نوآوری فکری و فیزیکی) در آرژانیتن شده است؟ فرضیه پژوهش نیز به این شکل تعریف شده است که انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف، تأثیراتی هم بر مسلمانان و هم بر پیروان سایر مذاهب و نیز نحله های سیاسی آرژانتین گذاشته است. همچنین یافته های پژوهش حاضر در چارچوب نظریه پخش و مبتنی بر 9 محور: مبدأ، مقصد، زمان، موضوع، محیط، انواع، مجاری، موانع و دستاوردهای پخش با عنایت به تقویت موقعیت اجتماعی و سیاسی مسلمانان، و تمایل اقلیت های اجتماعی و سایر نحله های سیاسی به ج. ا. ایران در آرژانتین سامان یافته است.
Quantum Politics New Methodological Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
89 - 102
حوزه های تخصصی:
The unpredictability nature of politics has made it fit to marry with quantum theory which by definition stands upon this characteristic. In recent years, “chaos and quantum theories” have attracted academics and scholars as alternative research methodology across a wide range of social science discipline including politics and international relations. Traditionally, we understand political phenomena and international relations in terms of positivist approaches based upon Newtonian worldview, which is mechanistic and reflecting “systemic determinism” governed by eternal universal laws. This is how we used to explain for instance the concept of “Balance of Power” and a host of other theories during the cold war. The post cold war period, and most particularly the unpredictability of the September 11 events, proved the methodological insufficiency and inadequacy of this approach. In recent years many authors have questioned the wisdom of continuing to rely on the Newtonian philosophy to deal with the emerging problems in world affairs and domestic issues which no longer respond to the conventional epistemological and ontological views of the past. Reliance on mere cause and effect, two dimensional “space and time,” political determinism, structure, interaction, order, sovereignty and the like are not responsive to our present methodological requisites. This paper is an attempt to explain the matter through a new methodological approach built on chaos and quantum theories
تامل و نقدی بر مطالعات حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق بشر زمانی به درستی در عرصه عمل پیاده می شود که مطالعات آن دقیق باشد. به عبارتی برای ضمانت و ترویج حقوق بشر نیازمند مطالعات و پژوهش های دقیق در این حوزه حقوقی- سیاسی هستیم. نگارنده بر این باور است که اصحاب دانش و یاران خرد می توانند در نقد و تصحیح مطالعات حقوق بشر موثر و کارآمد باشند. به همین دلیل در این مقاله با تکیه بر اندیشمندان و نخبه گان ابزاری در تلاش برای نقد مطالعات حقوق بشری هستیم. بدین منظور مطالعات حقوق بشر در جامعه ایرانی و در دانشگاه های ما مورد بررسی قرار می گیرند. در این زمینه رشته حقوق بشر و سر فصل های آن به علاوه انگیزه های دست اندرکاران آموزش و پژوهش حقوق بشر در کنار نظام آموزش عالی مورد نقد جدی واقع می شوند. فرضیه مورد آزمون در این پژوهش بر پایه ساختار شکنی دیوان سالاری وزارت علوم و دانشگاه قرار دارد. گذار از معیارهای بروکراتیک به معیارهای دانش محوری، تعامل اصحاب اندیشه و یاران خرد، توجه به اثر گذاری هر اثر علمی و ارج نهادن به تفکر حل المسائلی که توان بازگشایی گره های بومی و جهانی را داشته باشند، در پی یک هم اندیشی فراگیر امکان پذیر است.
Qatari Foreign Policy and the Exercise of Subtle Power(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
91 - 135
حوزه های تخصصی:
Small states are generally assumed to be on the receiving end of power in the international arena rather than a source of it. But from the late 1990s up until mid-2013, when Sheikh Hamad Al-Thani ruled the country, Qatar became endowed with a form of power. This form of power did not conform to traditional conceptions of “soft,” “hard,” or “smart” power but was a composite form of power that could be best described as “subtle power”. Qatari foreign policy at the time was comprised of four primary components. These included hedging, military security and protection, branding and hyperactive diplomacy, and international investments. Combined, these four foreign policy components bestowed Qatar with a level of power and influence that was far beyond its status as a small state and a newcomer to regional and global politics. This type of power was neither rooted in the attraction of norms (soft power) nor in military ability (hard power). It instead consisted of a form of often behind-the-scenes agenda setting that could be best described as subtle power
International Relations Begin at Home: A Humanitarian Learning Lesson from the Kingdom of Denmark(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
116 - 172
حوزه های تخصصی:
Extreme measures to reduce the number and cost of refugees and immigrants belong among the recent examples of the Kingdom of Denmark’s illiberal responses to crises in the wake of third party armed conflict. Politically, the process of tightening the law and having a transparently unwelcoming attitude towards foreigners began in 2001, at least according to some experts on Danish foreign policy, e.g. Thomas Gammeltoft-Hansen. While the causes are controversial, the effects are clear. Denmark is undercutting its own history. However popular the current VLAK-coalition government’s Minister of Immigration, Integration and Housingmay be among the Danes, the ongoing series of restrictive policies cannot but result in Red Flags. Irrespective of any motivationally deeper or underlying reasons for their adoption, the relevant legal and other measures constitute international relations events and changes; and, as such, they affect the order among states. In terms of regional and global politics, the question is whether there is an analogy between post-2013 Qatar and post-2001 Denmark? More precisely, the question is whether Denmark should be listed under past as opposed to present “small and influential states”? By using Mehran Kamrava’s work on Qatar as a platform for a role reversal claim, the authors present a muted subtle power argument for the need to downgrade Denmark, too. Furthermore, a tension between the official Danish image and the climate of cultural values in Denmark creates a complex us versus them disconnect which, in turn, makes it possible to provide or, more to the point, explain some aspects of the evidence for the state’s precarious human rights capacity. Part of the argument derives from pre-2001 literary whistleblowing concerning Danishness – a strategy that accords with the popular Danish Minister’s own use of satire as a truth-recognition methodology.
موج روانشناسی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
49 - 64
حوزه های تخصصی:
رابرت جرویس در کتاب ادراکات و سوء ادراکات در سیاست بین الملل نقطه تمرکز خود را بر مطالعات روانشناسی و عوامل تأثیر گذار روانی بر رفتار تصمیم گیرندگان سیاست خارجی قرار می دهد. این موضوع یک دیدگاه ترکیبی و انتقادی جدید در تئوری های روانشناسی است که نتایج و یافته های به دست آمده توسط بررسی ادراکات و سوءادراکات بازیگران بین المللی را به روشنی بیان می کند. همچنین این دیدگاه مسیر ارتباط میان آن ها (ادراکات و سوء ادراکات) را برای فهم این موضوع که چگونه تصمیم گیرندگان سیاست خارجی به آن پی برده و در شرایط اضطراری با آن روبرو می شوند را مورد بررسی قرار می دهد. جرویس در این کتاب به شرح ادراکات تصمیم گیرندگان در مورد جهان و دیگر بازیگران بین المللی پرداخته که چگونه این مسئله می تواند تصمیم گیرندگان را از حقایق بین المللی دور کرده و مانع رسیدن آن ها به درکی درست نسبت به آنچه هست شود. نویسنده با توجه به وقایع تاریخی بسیاری که در روابط بین الملل رخ می دهد به خوبی نشان می دهد که چگونه این علم می تواند نه تنها به شرح تصمیمات خاص تصمیم گیرندگان، بلکه به شرح رفتار، کنش ها و واکنش های دیگر بازیگران در شرایط اضطراری پرداخته و به طور کلی به بالا بردن فهم بازیگران از رفتار خود، سایر بازیگران و جهان خارج کمک شایان توجهی کند.
ورزش، سیاست و روابط بین ا لملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
185 - 220
حوزه های تخصصی:
گستره مفهومی ورزش فارغ از متغیرهای بیرونی تاثیرگزار و تاثیرپذیر قابل شناخت نبوده و تنها در حوزه فعالیت های جسمانی و یا ذهنی نمی گنجد. ورزش در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تاثیر گذاشته و متعاقباً تاثیر می پذیرد. با توجه به اهمیت بررسی علمی و شناخت کارکردهای ورزش در عرصه سیاست و روابط بین دولت ها و سایر بازیگران بین المللی، در این پژوهش به مطالعه رابطه ورزش، سیاست و روابط بین الملل پرداخته شده و ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده تحلیلی- توصیفی بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. مطالعات و بررسی های صورت گرفته، بیان گر تاثیرگذاری حوزه ورزش با تکیه بر قابلیت های نرم افزاری خود، در مولفه های اصلی سیاست و روابط بین الملل مانند امنیت، صلح، منافع ملی، قدرت، دولت- ملت سازی، اقتصاد، پذیرش سیاسی، همبستگی و همگرایی، ایدئولوژی، دیپلماسی ورزشی و قدرت نرم است. از سوی دیگر، حوزه ورزش همواره تحت تاثیر جهت گیری ها و رویکردهای حاکم بر سیاست و روابط بین الملل از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی این عرصه قرار دارد.
مفهوم جامعه بین الملل و تلاش برای پیوند میان حقوق بین الملل و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های روابط بین الملل حتی اگر صراحتاً به موضوعات حقوق بین الملل نپردازند، به صورت ضمنی با آن در ارتباط بوده که به شکل بهره گیری از رویکردها، زبان و اصطلاحاتی متفاوت اما نزدیک به حقوق بین الملل همچون هنجارها، نهادها و رژیم ها منعکس می شود. در این میان، سنت جامعه بین الملل از ظرفیت های بیشتری در اتصال میان دو رشته حقوق بین الملل و روابط بین الملل برخوردار است. پرسش محوری مقاله این گونه مطرح شده است که «دلیل اصلی موفقیت سنت جامعه بین الملل در برقراری پیوند میان روابط بین الملل و حقوق بین الملل در چیست؟» فرضیه ای که مقاله حاضر در صدد آزمون آن برآمده این است که «دلیل اصلی اساسی موفقیت سنت جامعه بین الملل در ایجاد سازگاری میان حقوق بین الملل و روابط بین الملل، تمرکز بر مفهوم جامعه بین الملل (به مثابه نمود عینی کاربست مباحث هنجاری مورد علاقه حقوق بین الملل در عرصه ی روابط بین الملل) بوده که با اتخاذ موضع میانه این سنت بین واقع گرایی (با تأکیدش بر مسایل روابط بین الملل) و آرمان گرایی (با تأکیدش بر مسایل حقوق بین الملل) همراه شده است.» نوع پژوهش طی این مقاله، توصیفی-علی بوده و از روش شناسی استنباطی و رویکرد میان رشته ای استفاده شده است. یافته های مقاله نیز درستی فرضیه پژوهش را نشان می دهند.
کارکرد فرهنگ در روابط بین الملل
منبع:
پژوهش ملل آبان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
47-71
روابط بین الملل بعنوان یک پدیده علمی، دارای ارکان متعددی است که یکی از رکن ها، فرهنگ بعنوان اعتقادها، سنت ها و عادت-های هر ملت می باشد. بنحویکه گروهی از تئوری پردازان روابط بین الملل همچون هانتینگتون، فرهنگ را عامل تنش های بین المللی می دانند و در مقابل آنها گروهی دیگر فرهنگ را عامل همگرایی های بین المللی می دانند. پس هم اکنون که حیطه فرهنگ و مسائل فرهنگی بعنوان یک رکن مهم از ارکان روابط بین الملل در عرصه نظام بین الملل، مورد توجه می باشد واجب است تا با نگاهی علمی به مداقه در باب کارکرد فرهنگ در روابط بین الملل بپردازیم؛ پس در این مقاله، هدف، یافتن پاسخ این سوال است که فرهنگ بعنوان بنیادی ترین شاخصه هر ملت، در بستر نظام بین الملل و عرصه روابط بین الملل چه کارکرد و کارویژه ای دارد؟ لذا به شیوه کتابخانه ای مطالب گردآوری گشته و به روشی توصیفی_تحلیلی به بررسی آنها پرداخته ایم و سرانجام دریافتیم که فرهنگ به دلیل داشتن تاثیر متقابل بر جهانی شدن موجب تقویت قدرت نرم، تسهیل تجارت بین الملل، تبادل سریع و بین المللی شدن علوم، انتقال سریع اخبار و ... در روابط بین الملل گشته است.
مبانی فقهی «عزّت»، «حکمت» و «مصلحت» در تعاملات بین المللی دولت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مثلث الزامی عزّت، حکمت و مصلحت به عنوان چارچوب و خط مشی حاکم بر تعاملات بینالمللی دولت اسلامی، از جمله مباحث مطرح در فقه سیاسی است و علیرغم تأکیدات فراوان بر آن، مبانی فقهی این سنجهها و تبیین نسبت آنها با هم، چندان هویدا نیست؛ به جهت آنکه تحقیقی موسّع و یکپارچه در این باره صورت نگرفته است! ازاینرو، پرسش از مبانی فقهی سنجههای عزّت، حکمت و مصلحت و نسبتشان با هم در تعاملات بینالمللی دولت اسلامی، مسألهای است که نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی درخور است. با تکیه بر تحلیلِ برآمده از داوری عقل و در پرتو آموزههای وحیانی، سنجههای مذکور به عنوان بنیادیترین اصول و ضوابط در عرصه تعاملات بینالمللی، بعد از مبانی نظری و معرفتی اثبات میشود و اهمیت و جایگاه اصل عزّت از استواری آن در نوک هِرم و بر پایه دو اصل حکمت و مصلحت حکایت دارد. این تحقیق با هدف شناخت حدود و ثُغور ادله و تبیین و تحلیل مبانی فقهی عزّت، حکمت و مصلحت و گستره دلالی آن انجام شده و نیل به این مَقصد در سایه توصیف و تحلیل گزارههای فقهی با گردآوری دادههای کتابخانهای میسّر است که نتیجه آن، تحلیل مستندات فقهی سنجههای مذکور و تبیین نسبت آنها با هم است.
زبان و حوزه اعتبار تمدنیِ جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
199 - 224
حوزه های تخصصی:
در سه دهه اخیر سطح تحلیل تمدنی در در روابط بین الملل ظهور یافته و سبب تولد مسئله های جدیدی در این حوزه مطالعاتی شده است. از جمله مسئله های نوپدید بازخوانی نقش تمدنی زبان به عنوان یک متغیر فعال در روابط بین الملل است. در این قلمرو توانمندی زبان برای کنشگری در قدرت سازی، ایجاد موازنه و رقابت، ایجاد ارتباط و همکاری و همگرایی مورد توجه قرار می گیرد. در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده می شود که بر اساس تجربه زیسته مسلمانان، زبان در روابط تمدنی (حوزه جهان اسلام) و برون تمدنی (جهان اسلام و سایر تمدن ها) ایفا نموده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که: نقش زبان در تمدن اسلامی ایجاد «حوزه اعتبار تمدنی» بوده است. این نقش هم در گستره درون تمدنی و هم در روابط با محیط بیرونی ( به ویژه در روابط بین الملل در دو سده اخیر) محقق شده است. حوزه اعتبار تمدنی کارکردهای زبان در ایجاد فهم بین الاذهانی در تمدن اسلامی در عین تکثر زبانی، تسهیل ارتباطات علمی در درون امت اسلامی، قرار گرفتن در کانون مواجهه و رقابت با تمدن غربی در سده اخیر، مهمترین شواهدی است که در این بررسی مورد بازخوانی قرار می گیرند. بازخوانی عناصر تمدنی و متغیرهای کلیدی در تمدن اسلامی یا در تجربه زیسته مسلمانان این امکان را فراهم می آورد که فهم روشن تری از ارتباط بین عناصر و فرایند تولید و بازتولید تمدن اسلامی به دست آوریم. با تبیین این روابط می توانیم به قواعد تمدن سازی و یا نحوه بهره برداری از عناصر تمدنی در دوره معاصر بیاندیشیم.
دوگانه صلح و عدالت در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی و نئوگرامشین های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
317 - 346
حوزه های تخصصی:
(مساله): مفاهیم صلح و عدالت در اندیشه سیاسی رهبران انقلاب اسلامی جایگاهی کانونی دارد. در نگاه رهبران انقلاب نسبتی وثیق میان این دو مفهوم برقرار است. ایشان معتقدند صلح پایدار تنها زمانی ایجاد خواهد شد که نظامی عادلانه در جهان برقرار گردد. به عبارت دیگر مبنای صلح، عدالت است. مروری بر آثار متفکرین انتقادی روابط بین الملل به خصوص نئوگرامشین هایی چون رابرت کاکس نشان می دهد که آنها هم در ظاهر امر چنین اعتقادی دارند. (سوال): همین شباهت ظاهری این سوال را مطرح می نماید که این دو مکتب چه تشابهات و چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند. (فرضیه): به رغم وجود تشابه این دو مکتب در اعتقاد به پیشینی بودن عدالت نسبت به صلح و برخی موارد دیگر، اما به دلیل تفاوت های مهم فرانظری، این دو مکتب تفاوت های قابل توجهی با یکدیگر دارند. موضوعی که در ذیل سه محور «صلح و عدالت در عالم نظر»، «وضعیت صلح و عدالت در عصر کنونی« و «راه کارهای تغییر در نظام کنونی» واکاویده شده است. (تاریخچه): با توجه به اینکه آثار قابل توجهی در بررسی تطبیقی این دو مکتب وجود ندارد، (روش): این مقاله با بهره مندی از روش تطبیقی به بررسی تفاوت ها و تشابهات این دو مکتب پرداخته است. (یافته): یافته های مقاله حکایت از آن دارد که با توجه به نگرش همزمان رهبران انقلاب اسلامی به دو ساحت معنایی و مادی روابط بین الملل، می توان با بهره مندی از آموزه های ایشان خلاء های موجود در رویکردهای انتقادی روابط بین الملل را که عموماً نگرشی مادی به روابط بین الملل دارند را پُر نمود.
فقهِ روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
39 - 57
حوزه های تخصصی:
گرچه روابط بین المللی،قدمتی چند سده دارد اما علم روابط بین الملل، امری واقعی و جدید است و اینک، در قواره یک دانش و رشته علمی خاص به نام روابط بین الملل،تجلی یافته و به جهت همین تازگی، زوایا و ابعاد آن به ویژه در عرصه فقه، آشکار نشده، عرصه ای که مورد واکاوی های علمی قرار نگرفته و در نتیجه با این پرسش مواجه هستیم که آیا می توان از فقهِ روابط بین الملل سخن گفت؟(سئوال)نگارنده با توجه به ظرفیت های فقه معتقد است که امکان پرداختن فقه به روابط بین الملل وجود داشته، البته این امر به مفهوم نادیده انگاشتن نیاز به دانش روابط بین الملل نیست.(فرضیه) بنابراین،نگارنده می خواهد نشان دهد: فقه روابط بین الملل شاخه ای از فقه است که با تکیه بر مبانی خاص و با به کارگیری الگوی روشی معینی عهده دار تنظیم روابط بین الملل امت اسلامی است(هدف) که تنها با عرضه تعریف فقه روابط بین الملل،روش و غایت آن، قابل دسترسی است.(روش)برخورداری جایگاه خاص فقهِ روابط بین الملل در نظریه پردازی اسلامی، امکان نامیدن آن به عنوان قواعد و قوانین شرعی ناظر به روابط امت اسلامی و انحصاری دانستن آن برای فقه بدون نادیده انگاشتن دیگر دانش های سیاسی اسلامی در نظریه پردازی اسلامی روابط بین الملل نکات مورد تأکید مقاله حاضر است. (یافته)
راهبرد تطبیقی پیشگیری در امنیت بین الملل؛ رهیافت های عرفی گرا و شریعت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
59 - 76
حوزه های تخصصی:
پیشگیری پیشینه ای دراز دارد و، ازاین رو، همچنان از راهبردهایی است که به دلیل هزینه اندک و تأثیرِ بسیار، مورد توجه تحلیل گران استراتژیک قرار دارد. با این حال، بداهت موضوعی و کثرت منابع مانع از آن شده که مطالعات بومی در خصوص آن شکل گیرد. مقاله حاضر، در نخستین گام، برای تولید ادبیات غنی علمی در عرصه پیشگیری، با پرسش چیستی و ارکان راهبرد پیشگیری در مقایسه تطبیقی اسلام و غرب روبرو است. (سئوال)برای پاسخ گویی به این سؤال، ضمن نقد نظریه های موجود و تقسیم آنها به دو دسته عرفی گرا و شریعت مدار (اسلامی)، این گمانه ارائه شده است که راهبرد پیشگیری در اسلام - به دلیل توجه به بنیان های معرفتی تهدید - الگویی سه وجهی از پیشگیری را مدنظر دارد که بر سه رکن اصلی زیر استوار است: مقاومت، دعوت و عبودیت. (فرضیه)نگارنده درصدد عرضه ارکان راهبرد پیشگیری در اسلام و تمایزبخشی به آن با نمونه های غربی و انتقال این تجربه نظری به جامعه جهانی است. (هدف) شیوه مطالعه این مقاله تفسیری است. (روش) ناکافی بودن راهبردهای موجودِ پیشگیری، از سویی، و توانایی الگوی اسلامی به دلیل ابتنای آن بر عبودیت و تأییدات آسمانی، از سوی دیگر، دکترین الهی را در مقوله پیشگیری پیشِ رو می گذارد. (یافته)
تئوری های روابط بین الملل و خلأ نظریه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
77 - 104
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط بین الملل نشان می دهد که دو عرصه از آن(چالش تئوری های موجود در تحلیل واقعیات بین المللی و کاستی هائی آن به لحاظ نظری) همچنان معرکه آراء اندیشمندان این حوزه است، در حالی که کاوش های مؤثری با تأکید دین و به ویژه اسلام، برای رفع چالش ها و دفع کاستی های آن صورت نگرفته است بنابراین، طرح نظریه اسلامی روابط بین الملل این سؤال را فرارو می نهد که نقصان های عینی و ناتوانی های تحلیلی تئوری پردازی در حوزه روابط بین الملل چیست؟(سئوال) نگارنده بر این گمان است: نظریه اسلامی از توان ترمیم خلاء معرفتی موجود، برخوردار است.(فرضیه) علی رغم موفقیت انگاره گرایی در نقد مادیت حاکم بر تئورهای بین الملل، خود دچار مادی گرای رقیق شده و از این رو، معرفی و رویکرد به ظرفیت نظام معرفتی اسلام در عرصه بین الملل اجتناب ناپذیر است.(هدف) ایننوشتار با تشریح چالش های نشأت یافته از جداسازی دین در این حوزه دانشی، به بیان کاوش های صورت گرفته جهت پر نمودن این خلاء معرفتی پرداخته و با نقد انگاره گرایی به عنوان آخرین تلاش در مناظره جاری روابط بین الملل، بر ضرورت روی آوری به اسلام تأکید می کند.(روش)ارتقاء توان تحلیلی تئورهای روابط بین المللی و خروج آن ها از بن بست موجود تنها با کاربست دین میسر است.(یافته)
درآمدی بر معنا و مفهوم صلح در روابط بین الملل؛رویکرد اسلام سیاسی فقاهتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
105 - 134
حوزه های تخصصی:
تمامی ادیان و مذاهب بزرگ درباره صلح به تأمل و به عرضه آموزه پرداخته اند.در این زمینه، اسلام نیز آموزه ها و ایده هایی دارد اما صورت بندی گفتمانی جامع از آن، به میان نیامده است.از این رو، تولید آثار نظری آکادمیک در این عرصه، مورد توجه جدی صورت نگرفته است. پرسش این است:گفتمان اسلامی در ایران پیرامون مفهوم صلح در عرصه روابط بین الملل چگونه مفهوم سازی کرده و چه آموزه هایی دارد؟ (سؤال)گمان این است که گفتمان اسلامی، با استناد به مبانی مورد نظر خود، انگاره های سلبی و ایجابی را در زمینه مفهوم صلح ایجاد کرده که هدف اصلی آن تحقق صلح پایدار به مرکزیت توحید و امت است. (فرضیه) نوشتار حاضر، در واقع، به دنبال تبیین، تدوین، استنباط و، در نهایت، ارائه تئوریک بخشی از این آموزه ها در یک حوزه مفهومی معین در عرصه روابط بین الملل است. (هدف)نگارندگان درصددند تا، با توجه به روش تحلیل و چارچوب نظری گفتمان، دیدگاه گفتمان مسلط در جمهوری اسلامی ایران در قبال مفهوم و متغیر کلیدی صلح،آن را در عرصه روابط بین الملل را بررسی کنند. (روش) عرضه مفهومی جدید از صلح در قالب گفتمان اسلام سیاسی- فقاهتی مبتنی بر دو پایه عدالت و معنویت که به صلحی پایدار جهانی می انجامد از نتایج این مقاله است.(یافته)
درآمدی بر متدولوژی نظریه اسلامی در روابط بین الملل با تأکید بر روش شناسی لاکاتوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۸
133 - 153
حوزه های تخصصی:
در علوم اجتماعی بحث از روش، همواره حائز اهمیت بوده؛ زیرا نظریه پردازی و تولید دانش بدون آن، ممکن نیست. (تاریخچه) اما مواضع هستی شناسانه و معرفت شناسانه گوناگون موجب جهت گیری های روشی متمایزی شده اند؛ لذا نظریه بومی (اسلامی) روابط بین المللی، روش شناسی ویژه ای را می طلبد که علاوه بر علمیت، بتواند در صورت بندی آن، مؤثر باشد؛ (مسئله) ضرورتی که حداکثر با توصیف، تبیین و برشمردن محدودیت روش های مختلف غیربومی، متوقف مانده است. (پیشینه) از این رو، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که کدام روش شناسی برای صورت بندی نظریه اسلامی در روابط بین الملل از کارایی بهتری برخوردار است؟ (سؤال) گمانه نگارندگان آن است که روش شناسی لاکاتوشی که به دلیل همخوانی با مبانی نظریه اسلامی، امکان اصلاح طولی/ زمانی نظریه را نیز به همراه دارد، بهترین شیوه برای صورت بندی نظریه اسلامی در روابط بین الملل است، (فرضیه) لذا ارائه روش شناسی ویژه ای که دسترسی به نظریه اسلامی در روابط بین الملل را تسهیل کند، غایت این مقاله است. (هدف) تحقق این امر، با توصیف و تبیین داده های کتابخانه دنبال می شود. (روش) به اعتقاد نویسندگان، نظریه ای که به نام نظریه اسلامی روابط بین الملل شکل خواهد گرفت، گرچه نظریه ای مستقل با معیارهای کاملاً علمی نیست، اما در صورت شکل گیری، شباهت های اندکی با نظریه هایی علمی این حوزه خواهد داشت. (یافته)
مطالعه سازه انگارانه سازمان های بین المللی و امکانات پژوهشی
حوزه های تخصصی:
نگرش های نظری به سازمان های بین المللی زمینه های اصلی را برای طرح پرسش های مناسب و تحقیقات معنادار و منتظم فراهم می سازند. رویکرد سازه انگاری به عنوان چارچوبی تحلیلی و مفهومی، یکی از زمینه های مناسب برای مطالعه سازمان های بین المللی است. این مقاله با تمرکز بر مبانی نظری سازه انگاری و برنامه پژوهشی آن نشان می دهد که چگونه این رویکرد می تواند هدایتگر تحقیقات در زمینه سازمان های بین المللی باشد. سازه انگاری با توجه به بحث هایی چون قوام متقابل کارگزار و ساختار ، بیناذهنیت ، رابطه میان قواعد و قیادت ، قاعده آفرینی ، بازتولید و تغییر قواعد ، هویت سازی و فرهنگ سازمانی می تواند زمینه هایی برای پژوهش در سازمان های بین المللی بگشاید. این نوشته نشان می دهد که چگونه برخی از این امکانات پژوهشی در عمل زمینه تحقیقات تجربی شده اند و در عین حال تا چه حد زمینه های ناب برای مطالعه سازمان های بین المللی وجود دارد. واژگان کلیدی:
مناظره ساختار - کارگزار در روابط بین الملل از منظر امام خمینی (ره) و گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناظره های اصلی در حوزه معرفت شناسی علوم انسانی، مناظره ساختار – کارگزاراست که طبعا در حوزه تئوریک رشته روابط بین الملل نیز همین گونه می باشد. در این حوزه مطالعاتی، اساسا نظریات را می توان بر مبنای نوع نگاه و ابتناء آنها بر ساختار یا کارگزار، به سه دسته تئوری های ساختارگرا، کارگزارمحور و تلفیقی تقسیم بندی کرد. حال اگر بنا باشد بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی، نظریه پردازی بومی صورت گیرد؛ طبعا می بایست رویکرد و مبنای نظری این گفتمان نسبت به مناظره مذکور، تبیین و مشخص گردد. هدف نگارنده از این نوشتار، نگاه سازندگان گفتمان انقلاب اسلامی بویژه امام خمینی در این موضوع و ثانیا تبیین مابه ازای این نوع نگاه در حوزه تئوری پردازی روابط بین الملل است. در این زمینه، آثار و دیدگاه محققین اصلی این حوزه بررسی و مورد نقد قرار گرفته و تبیین می شود که علی رغم نگاه عمده این آثار که دیدگاه اسلامی را تلفیقی دیده اند، به نظر می رسد در نگاه امام خمینی و گفتمان انقلاب اسلامی، ضمن ملاحظه و پذیرش وجود محدودیت های ساختاری، محوریت کارگزار و اراده انسانی در اولویت است.
نقد رئالیسم ساختاری با مداقه در سیاست خارجی و واقع گرایی ساختاری
نظریه واقع گرایی پس از جنگ جهانی دوم به عنوان اندیشه مسلط در روابط بین الملل جایگاه ویژه ای یافت و توجه پژوهشگران روابط بین الملل را به خود معطوف داشت. اما با ظهور انقلاب رفتاری در حوزه روابط بین الملل و چالشی روش شناسانه بر واقع گرایی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰ و سپس چالش هستی شناسانه مکتب وابستگی متقابل بر واقع گرایی در دهه ۱۹۷۰، این نظریه با مشکلات عمده ای روبرو شد و تا حدودی به حاشیه رفت و به بازسازی خود مشغول شد. در سال ۱۹۷۹ کنت والتز" نظریه پرداز مشهور واقع گرا با نگارش کتاب نظریه سیاست بین الملل، واقع گرایی را از انزوا خارج ساخته و نظریه نوواقع گرایی یا واقع گرایی ساختاری را عرضه کرد. در واقع نظریه نوواقع گرایی که محصول چالش نظریه رفتاری و نظریه وابستگی متقابل است به رغم انتقاداتی که از منظرهای گوناگون بر آن شده است، توانسته است هژمونی خود را در روابط بین الملل همچنان حفظ نماید.