مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر کارآمدی سیاسی دولت ها در منطقه غرب آسیا است، زیرا بهبود و کارآمدی حکمرانی موجبِ کارآمدیِ نظامِ اجتماعی و اقتصادی و دستیابی جامعه به رفاه و درنهایت رضایت اعضای آن خواهد شد. روش تحقیق مطالعه حاضر روش تطبیقی تاریخی است که با رویکرد بولی و با استفاده از نرم افزار بولی انجام شده است. یافته های مقاله بیانگر آن است که کنترل فساد و کیفیت مقررات در کشورهای منطقه دو شرط اصلی و ضروری برای حصول کارآمدی سیاسی هستند. دراین بین، کنترل فساد از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر کشورهای این منطقه، برای مقایسه و تحلیل دقیق تر پنج کشوری که دارای بالاترین شاخص کارآمدی دولت ها هستند نیز وارد تحلیل شدند که با ورود آنها دو عامل ثبات سیاسی و حاکمیت قانون بااهمیت کمتری به عنوان عوامل موثر بر کارآمدی سیاسی شناسایی شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد، دولت ها به منظور افزایش کارآمدی سیاسی می بایست به دنبال کاهش فساد باشند که این فساد شامل فساد در میان مقامات دولتی، فساد بین دولت و تجارت داخلی، فساد بین دولت و شرکت های خارجی و بی اعتمادی عمومی به سیاستمداران است.
آینده پژوهی گروههای تکفیری و تاثیر آنها بر منازعات منطقه ای در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۴ (پیاپی ۵۴)
191 - 214
حوزه های تخصصی:
ظهور گروه های تکفیری سلفی بعنوان بازیگرانی غیر رسمی،بر ابهام در آینده منطقه غرب اسیا و شکل منازعات آن افزوده است. سئوالات و ابهامات فراوانی پیرامون چشم انداز وضعیت منطقه غرب اسیا در پرتو وجود گروه های تکفیری تروریستی و آینده منازعات و بحران های این منطقه در هنگامه خارج شدن این گروه ها از صحنه معادلات قابل طرح است. در پژوهش صورت گرفته، با بهره گیری از تکنیک های آینده پژوهی، شامل روند پژوهی (تحلیل کیفی روند)، تجزیه و تحلیل پیشران ها، به عنوان نیروهای تغییر ساز و از طریق برهم کنش روندها و پیشران ها، به خلق سناریوها (مطلوب، محتمل و ممکن) پرداخته شده است. سناریوهای استخراج شده عبارتند از: الف) س ناریو های مطل وب: 1-سناریوی مطلوب اول: ن ابودی کامل گروه های تکفیری و شکل گیری حکومت های دموکراتیک در کشورهای درگیر منازعه بر اساس مدل تقسیم قدرت؛ 2- سناریوی مطلوب دوم: سرکوب موقتی گروه ه ای تکفیری و حاکم شدن مدل حکومتی جمهوری اسلامی عربی (ماندن بشار اسد در مسند ریاست جمهوری) ب) سناریوهای محتمل: 1- سناریوی محتمل اول: خارج شدن گروه های تکفیری از داعیه داری تشکیل حکومت؛ اما تقسیم داخلی قدرت در بین قومیت ها و مذاهب؛2-سناریوی محتمل دوم: تجزیه سوریه، عراق، لیبی و سایر کشورهای درگیر بحران و شکل گیری بازیگران جدید در صحنه معادلات منطقه (تشکیل دولت کردستان در سطح منطقه)؛ ج) سناریوی ممکن: پیشروی نیروهای تکفیری مدعی حکومت اسلامی و تسخیر سرزمین های بیشتر.
بررسی تأثیر توسعه پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا بر امنیت نظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۵
75 - 91
حوزه های تخصصی:
امروزه آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم تلاش می نماید تا امنیت منطقه ای در غرب آسیا را بی ثبات و ناامن نشان دهد و حضور خود را در کشورهای منطقه غرب آسیا توجیه نماید. در این راستا سعی نموده بخش عمده بودجه نظامی خود را صرف ایجاد و توسعه پایگاه های نظامی نماید. مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا در زمینه توسعه پایگاه های زمینی، هوایی و دریایی به منظور تأثیر آنها بر امنیت نظامی ج.ا.ایران انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و تبیین آن از طریق مصاحبه با تحلیل گران جامعه اطلاعاتی آجا و ستاد کل نیروهای مسلح و مطالعه اسناد و مدارک معتبر به روش توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. پرسش نامه حاوی 12 سؤال بسته با جامعه نمونه 40 نفری است و پایایی آن از طریق آزمون فرض خی2 با ضریب آلفای کرونباخ 9٪ تأیید شد. نتیجه تحقیق نمایان می سازد که مهمترین دلایل توسعه پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا، در مرحله اول امنیت مسیر حمل و نقل انرژی و در مرحله دوم ایجاد امنیت برای متحدین آمریکا از جمله رژیم صهیونیستی می باشد و جمهوری اسلامی ایران باید با افزایش قابلیت های نظامی، بازدارندگی در عرصه های مختلف را افزایش دهد.
امکان سنجی شکل گیری جامعه امن در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه جامعه امن از جمله تئوری های مبتنی بر همکاری و همگرایی می باشد که در حوزه امنیت، مخصوصاً امنیت منطقه ای ارائه شده است. بر اساس این تئوری کشورها چنان وارد فرآیند همگرایی می شوند که اصولاً راه های غیر مسالمت آمیز در حل و فصل اختلافات میان آنها رنگ می بازد و تعامل سازنده میان بازیگران موجبات پیروی از قوانین و اجرای تعهدات فی مابین را فراهم می سازد. با توجه به روابط ناپایدار میان بازیگران منطقه غرب آسیا و تنش های فزاینده میان آنها، سوال اصلی پژوهش حاضر ناظر به کاربست تئوری جامعه امن در این منطقه می باشد و در پی پاسخ به این سوال هستیم که «بر اساس نظریه جامعه امن، امکان شکل گیری این جامعه در منطقه غرب آسیا به چه صورت می باشد؟» و در پاسخ به این سوال، فرضیه اصلی نیز بر اساس روش کیفی یا رویکرد توصیفی-تحلیلی است که «منطقه غرب آسیا، با توجه به زمینه های بالقوه تنش و واگرایی آن در بهترین شکل می تواند شاهد شکل گیری جامعه امن سست پیوند و نوظهور باشد». رویکردهای چند جانبه جهت حل وفصل مسائل منطقه ای، درک مشترک از تهدیدات، مقابله با معضلات منطقه ای بدون توسل به زور در روابط فی مابین، گسترش همکاری های چندجانبه با احترام به حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر از الزامات شکل گیری انواع دیگری از جامعه امن است که می تواند کشورها را به سمت هویتی مشترک سوق دهد. درحالی که در منطقه غرب آسیا امروزه از این ظرفیت ها به نحو شایانی استفاده نشده است
بررسی ساختار قدرت در منطقه غرب آسیا، با تأکید بر پنج کشور پیرامونی جمهوری اسلامی ایران (بحرین، قطر، امارات متحده عربی،کویت و عمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۲
31 - 66
حوزه های تخصصی:
سنجش قدرت ملی، مستلزم ارزیابی و محاسبه مؤلفه ها و عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی، فرهنگی و ... کشورهاست. شناخت و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین وزن و منزلت ژئوپلیتیک آنها همواره مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران علوم سیاسی بوده است. می توان گفت بین قدرت ملی یک کشور و میزان نقش آفرینی آن در صحنه بین المللی، رابطه مستقیمی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی قدرت ملی پنج کشور پیرامونی ایران، شامل امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان و بحرین در ابعاد قدرت(قدرت سخت و قدرت نرم) است. در این میان، پرسش اصلی آن است که ساختار قدرت در پنج کشور پیرامونی ایران چگونه است؟ فرضیه تحقیق، بیان داشته که: «به نظر می رسد مؤلفه های قدرت ملی، کشورهای منتخب منطقه غرب آسیا را به ترتیب در سه سطح امارات- قطر، کویت- عمان و بحرین قرار می دهد.» این نوشتار، که نتیجه یک طرح پژوهشی است، از حیث هدف، تحقیقی-کاربردی، از حیث سطح تحلیل برخوردار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از حیث رویکرد و طبقه بندی روش، متکی به روش کتابخانه ای- محاسباتی و مطالعات کتابخانه ای است. داده های مورد نیاز، از راه مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به تارنماهای اینترنتی با استفاده از ابزار فیش، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت بین پنج کشور مورد نظر، آنها را در سه سطح از قدرت قرار می دهد: در سطح اول قدرت، کشورهای امارات و قطر، در سطح دوم، کشورهای کویت و عمان و در سطح سوم، کشور بحرین قرار می گیرند.
تبیین جایگاه جمهوری اسلامی ایران در امنیت منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا در نیم قرن اخیر شاهد تحولات متفاوتی بوده که این تحولات مبتنی بر نزاع میان دولت های منطقه ای و نقش آفرینی قدرت های فرامنطقه ای از طریق تعیین ژاندارم برای منطقه غرب آسیا بوده است؛ اما با توجه به نقش مهمی که ایران در تحولات صورت گرفته اخیر در منطقه غرب آسیا داشته، شاهد شکل گیری نظم جدید منطقه ای هستیم که در این نظم، یک قدرت منطقه ای مانند ایران، از نظر میدانی قدرت بازگشت ثبات به سایر کشورهای درگیر با جنگ داخلی را داشته و توانسته تا حدودی امنیت را به منطقه غرب آسیا بازگرداند و هم چنین از نظر دیپلماتیک به چنان قدرتی رسیده که می تواند سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای مانند ترکیه و یا روسیه را با خود همراه کند. البته نباید از نظر دور داشت که هیچ کشوری در منطقه و حتی در جهان به اندازه ایران تحت فشار و ظلم قدرت های جهانی قرار نداشته است و محدودیت هایی که اربابان زر و زور جهان به ایران تحمیل کرده اند، مطمئناً با آگاهی از قدرت بالقوه ایران و تلاش برای محقق شدن آن در شکل مناسبات امنیتی سیاسی جدید در منطقه بوده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای، تلاش کرده است تا مفهوم سازی درست و قابل قبولی از تبیین جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران در امنیت منطقه غرب آسیا ارائه دهد. هدف این پژوهش مشخص کردن جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا است و بر این مبنا، نتیجه های پژوهش نشان داد که ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای تا حد زیادی توانسته است با ایجاد اتحاد و همگرایی در کشورهای منطقه، امنیت منطقه غرب آسیا را تأمین نماید.
نقش سردار قاسم سلیمانی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم به مثابه یکی از ارکان سیاست بین الملل در عصرحاضر جایگاه رفیعی یافته است؛ علت آن را می توان در کارآمدی و موفقیت قدرت نرم نسبت به اشکال کلاسیک قدرت(قدرت سخت) جستجو کرد. جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر واحدهای سیاسی، نیازمند بازشناسی، تقویت و کاربست قدرت نرم است تا به این وسیله توان قدرت نرم ملی خویش را در سیاست بین الملل و مخصوصا منطقه غرب آسیا ارتقاء بخشد. در این میان نقش سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک گفتمان مردم گرایانه و اندیشه های مبارزه طلبانه در راستای کانونی سازی فرهنگ شهادت و برجسته سازی قدرت نرم علیه نابسامانی های سیاسی و نظامی موجود در غرب آسیا در پیوند با تروریسم حائز اهمیت است، در همین راستا این مقاله درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای و از روش تکنیک فیش برداری از اسناد و مدارک علمی، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم به این پرسش اساسی پاسخ دهد که سردار حاج قاسم سلیمانی چه نقشی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) دارد؟ بنابراین جامعه آماری با توجه به سطح مدیریتی سردار حاج قاسم سلیمانی، منطقه ای و فرامنطقه ای است؛ با این هدف که نشان دهد مکتب حاج قاسم سلیمانی در ابعاد مدیریتی- فرماندهی و نظامی، طبق منابع و عناصر قدرت نرم، تاثیرگذاری عمیقی در ارتقاء قدرت نرم ایران در منطقه غرب آسیا به عنوان نمونه آماری داشته است. نتیجه اینکه با بررسی مکتب شهید سلیمانی به عنوان مکتب جهان شمول و به عنوان یک الگوساز در دستگاه دیپلماسی کشور می تواند در جهت افزایش اقتدار کشور به عنوان یک ضرورت اساسی در جامعه امروزی مطرح شود
تحلیلی بر امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان (2010- 2018)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
103 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان است. مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی به این نتایج دست یافته است که در فاصله سال های 2010م. تا 2018م. تغییراتی در عمل کارگزاران مقامات سعودی ایجاد شد که این تغییرات پیش از هر چیز متوجه مهار جمهوری اسلامی و جلوگیری از نقش برتر و تعیین کننده جمهوری اسلامی در منطقه پرآشوب غرب آسیا بوده است. رقابت های راهبردی ایران و عربستان، منطقه غرب آسیا را به بحرانی ترین مناطق جغرافیایی در آینده رقابت های منطقه ای و رقابت های ژئوپلیتیک تبدیل خواهد کرد که آثار آن پیش از هر چیز متوجه بحران امنیت در حوزه های ملی و منطقه ای است. تا هنگامی که این رقابت ها ادامه داشته باشد، عرصه های امنیت ملی نیز با بیشترین مخاطره های امنیتی همراه خواهد بود. نقطه عطف این سیاست با توجه به نظریه جنگ و صلح میلر، تغییر در ادراک تصمیم سازان است. اگر ادراک تصمیم سازان، ناظر به محیط عملیاتی تغییر کند، ممکن است از الگوی هژمونیک به الگوی مشارکت گذار کرده و فضای امنیتی غرب آسیا را به فضای هم گرایانه و مشارکتی تبدیل شود.
تحلیل کارکردهای مقاومت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به پیامدهای چشمگیر اتخاذ راهبرد مقاومت توسط جمهوری اسلامی ایران، در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، در پژوهش حاضر کارکردهای این راهبرد در سیاست خارجی ایران به بحث گذارده شده است. ایده این است که با توجه به مفصل بندی گفتمان انقلاب اسلامی، ایران توانست که گفتمان مقاومت را در منطقه پررنگ نموده و همچنین محور مقاومت را در مقابل نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای، به عنوان یک کنشگر مؤثر مطرح نماید. نتیجه این راهبرد تقویت و ارتقای ضریب امنیتی کشورهای عضو این محور بوده است. محقق ضمن تحلیل سیاست های مقاومت طراحی و اجرا شده در مناطقی چون سوریه، عراق، لبنان و یمن نشان می دهد که چگونه این راهبرد توانسته تأمین منافع ملی ایران و تقویت منافع راهبردی کشورهای محور مقاومت و منطقه را به صورت توأمان در پی داشته باشد.
فرهنگ استراتژیک و مشارکت روسیه در روندهای تسلیحاتی غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۶
121 - 152
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی و دفاعی-امنیتی روسیه از فرهنگ استراتژیک این کشور متأثر است و مؤلفه های فرهنگ استراتژیک، به مثابه پیش ران های سیاست خارجی، موجب شکل گیری چشم انداز بین المللی این کشور شده اند. ایفای نقش «قدرت بزرگ جهانی»، از محورهای چشم انداز بین المللی روسیه است که تقویت توان تسلیحاتی این کشور در داخل و توجه به بازارهای صادرات تسلیحات را در راستای کسب منافع اقتصادی و افزایش نفوذ سیاسی در پی داشته است. رخداد جریان موسوم به بهار عربی در سال 2011، نقطه عطفی در سیاست خارجی و به تبع آن، سیاست تسلیحاتی روسیه در منطقه غرب آسیا بود و موجب شد توسعه روابط با کشورهای این منطقه در دستور کار جدی دستگاه سیاست خارجی این کشور قرار گیرد. در حوزه تسلیحاتی، روسیه سیاست حفظ و توسعه همکاری های نظامی و تسلیحاتی موجود با برخی کشورهای منطقه مانند ایران، احیای بازارهای تسلیحاتی سنتی شوروی سابق مانند عراق و ایجاد روابط نظامی و تسلیحاتی با کشورهای محور غربی مانند ترکیه در این منطقه را پیگیری خواهد کرد. سؤال اصلی مقاله این است که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر سیاست تسلیحاتی روسیه در غرب آسیا و مهم ترین پیامد امنیتی آن در دو دهه اخیر چیست؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه فرهنگ استراتژیک روسیه مهم ترین عامل مؤثر بر تقویت مشارکت این کشور در روندهای تسلیحاتی منطقه غرب آسیاست که از شکل گیری نظام بین الملل مداخله گر (تحت سلطه امریکا) در منطقه جلوگیری می کند و شکل گیری نظام چندقطبی
بررسی پیامدهای ترور شهید سلیمانی در منطقه غرب آسیا
منبع:
پژوهشنامه ایرانی روابط بین الملل سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
133 - 150
حوزه های تخصصی:
پیامدهای ترور شهید سلیمانی و تأثیر آن بر منطقه غرب آسیا از منظرهای مختلفی میتواند بررسی شود که در این مقاله سعی شده است به مهمترین آنان پرداخته شود. سوال اصلی مطرح شده در این تحقیق عبارت است از مهمترین پیامدهای ترور شهید سلیمانی در منطقه غرب آسیا کدام است. نقش فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در توسعه محور مقاومت و ساختارسازی از خصوصیات برجسته ایشان است که در این مقاله به خوبی به آن پرداخته شده است، نقشه راه و سیاست گذاری آینده جبهه مقاومت با تدابیر اندیشمندانه ایشان کاملاً روشن در حال اجرایی شدن است و نبود ایشان باعث ضعف محور مقاومت نمی شود و آن محور را در هدف به زانو آوردن دشمن مشترک یعنی آمریکا هماهنگ تر از سابق نموده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از روش کتابخانه ای و اسناد و مدارک برای گرد آوری پیامدهای ترور شهید سلیمانی است. با ترور شهید سلیمانی آمریکا برای بار دیگر دچار اشتباه فاحش راهبردی در سالهای اخیر شد چراکه این ترور ناجوانمردانه ساختار ابداعی شهید را انسجام بخشید و اولویت مبارزه را در امریکا هدف گذاری کرد و مقدمات حملات مکرر و پیوسته به مواضع و منافع آمریکا را در سطح منطقه فراهم کرد. ترور شهید سلیمانی از اشتباهات محاسباتی رییس جمهوری سابق آمریکا به شمار می آید.
امکان سنجی استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا در دوران پساآمریکا؛ موانع و چالش های موجود (2024- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
93 - 115
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا بعد از حمله امریکا به افغانستان و عراق و همچنین بعد از تحولات بیداری اسلامی موسوم به بهار عربی غرب آسیا است. بدین منظور در ابتدا الزامات مدل امنیتی هژمونی گرایی مطرح گردیده است. مواردی مانند پویایی داخلی، تمایل به ایفای نقش هژمونی، ظرفیت و توانایی رهبری منطقه ای، نفوذ بالای منطقه ای، توانایی مقابله با ائتلاف سایر کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر کشورهای منطقه و توانایی بالقوه رسیدن به قدرت جهانی از مهم ترین الزاماتی است که کشورهای منطقه ای برای رسیدن به مرحله هژمونیک باید آن را محقق سازند. برای سنجش این الزامات در قبال کشورهای قدرتمند غرب آسیا مانند جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه، این پرسش طرح شده است: با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، آیا در دوران پساآمریکا در منطقه غرب آسیا امکان استقرار این الگو وجود دارد؟ با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، فرضیه این است که کشورهای قدرتمند غرب آسیا اغلب این الزامات، بویژه توانایی مقابله با ائتلاف کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر اعضا و امکان بالقوه رسیدن به قدرت جهانی را دارا نیستند. نتایجی که با روش اسنادی و رویکرد توصیفی-تحلیلی دست آمده حاکی از آن است که اگرچه کشورهای ایران، عربستان و ترکیه نفوذ منطقه ای بالایی دارند، ولی این نفوذ با مخالفت و رقابت سایر قدرت ها مواجه شده و بنابراین از جانب سایر کشورها قابل پذیرش نیست. هم چنین در صورت بروز جنگ، یک کشور به تنهایی توانایی مقابله با ائتلافی از کشورها را ندارد، بعلاوه اینکه این کشورها قابلیت تبدیل شدن به قدرت جهانی را نیز دارا نیستند. بنابراین الگوی هژمونی گرایی قابلیت اجرایی اندکی در غرب آسیا دارد.