مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
موضوع چند فرهنگی در جهان قدمتی دیرینه داشته است هر چند که روح و قالب چند فرهنگی در دنیای معاصر همان روح و قالبی است که در دوره های باستان مورد توجه بوده است، اما چون ارتباطات، الزامات و مواجهات فرهنگی جوامع امروز بسیار گسترده تر از دوره های باستان شده است، طبعاً این مفهوم، گستره معنایی وسیعتری پیدا کرده و چه به لحاظ نظر و چه در مقام عمل، عمق و وسعت بیشتری پیدا نموده است. به طوری که توسعه معنایی این مفهوم متناسب با نیازهای افراد و مقتضیات جامعه کنونی گشته است. اما آموزش چند فرهنگی به معنای اخیر آن در جهان غرب، بحث نو ظهوری است و قدمت آن به کمتر از نیم قرن گذشته باز می گرد. آموزش و پرورش چند فرهنگی در کشورهایی که دارای تنوع قومیتی و ملیتی هستند جزو ضروریات و الزامات نظام های آموزشی است که باید به آنها پرداخته شود. در این راستا کشورهایی نظیر آلمان، انگلستان، کانادا، استرالیا و... سال هاست که فعالیت دارند و زمینه های علمی و آموزشی مناسبی را فراهم ساخته اند. در کشور ما با وجود تنوع قومیتی و خرده فرهنگ های درون نظام فرهنگی چندان توجهی به مقوله آموزش و پرورش چند فرهنگی نشده است لذا دراین تحقیقیبا روش توصیفی – تحلیلی به بررسی فلسفه برنامه درسی چند فرهنگی بر خط مشی های نطام اموزش پرورش ایران ونحوه رویاروی با مسایل ورویدادهای آن پرداخته می شود وسعی به کنکاش و تحلیل این پدیه را برروی نظام آموزش و پرورش ایران داریم. به طور کلی بدین نتیجه می رسیم که در آموزش چند فرهنگی با تاکید بر فرهنگ بومی هر منطقه و احترام به آن و بکار گیری آن در امر آموزش و در عین حال آشنا کردن دانش آموز با فرهنگها و قومیت های دیگر جامعه و ایجاد شرایط شناخت و تعامل با آنها ،احساسی ملی گرایانه همراه با شناخت در دانش آموز ایجاد می شود که دارای پایه های محکمی است.
کارکردگرایی و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توجه به جنبه های اجتماعی تربیت، از وظایف اصلی برنامه های درسی است و توجه به مبانی نظری علوم اجتماعی می تواند برنامه ریزان درسی را در زمینه استحکام بخشی به برنامه های درسی کمک کند. نظریه کارکردگرایی، از جمله نظریات مطرح در این زمینه است و این سؤال درباره آن مطرح است که این نظریه چه دلالت هایی برای برنامه های درسی دارد. در این پژوهش، از روش استدلال استنتاجی استفاده شده است. یافته های پژوهش به طورکلی نشان می دهند که کارکردگرایی اصولاً جدایی مدرسه از بافت اجتماع را رد می کند و بر آمادگی دانش آموزان برای حضور در جامعه تأکید دارد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کارکردگرایی به طور اخص برای هریک از عناصر برنامه درسی، از جمله معلم، دانش آموز، شیوه های یاددهی یادگیری، ارزشیابی و محتوای آموزشی، وظایف ویژه ای قائل است که با جامعه ارتباط درهم تنیده ای دارد.
واکاوی مشارکت والدین درباره آگاهی از وضعیت تحصیلی دانش آموزان (دختر) در پایه اول ابتدایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور واکاوی مشارکت والدین درباره آگاهی از وضعیت تحصیلی دانشآموزان (دختر) در پایه اول ابتدایی شهر (یاسوج)، با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را والدین دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در پایهی اول ابتدایی شهر یاسوج که داری مدرک تحصیلی فوق دیپلم و بالاتر بودند که طبق آمار اداره آموزش و پرورش شهر یاسوج تعداد آنها (300) نفر بود، و از این جامعه آماری تعداد (169) نفر با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای به عنوان نمونه آماری انتخاب و دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مشارکت والدین توسط متخصصان و اساتید مورد تأیید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر مجموع متغیرها 76/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگوروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن)، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد بین مشارکت والدین در آگاهی از پیشرفت تحصیلی فرزندانشان در مؤلفههای (نظارت والدین و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، همکاری والدین در فعالتهای مدرسه، ارتیاط بین والدین و معلمان در رفتار و عملکرد دانشآموزان)، رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی سطح مشارکت سیاسی زنان شاغل در آموزش و پرورش ناحیه ۲ اهواز
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۱
63-72
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان یک گروه تأثیر گذار در مشارکت و بالاخص مشارکت سیاسی نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی دارند. پژوهش حاضر در جهت بررسی سطح مشارکت سیاسی زنان فرهنگی (آموزش و پرورش ناحیه ۲ شهرستان اهواز) و عوامل مرتبط با آن می باشد که سعی دارد نگرش زنان فرهنگی به مشارکت سیاسی خصوصا در سطوح تصمیم گیری وتصمیم سازی را بررسی کند. چهارچوب تحقیق نظر"لستر میلبراث" در کتاب مشارکت سیاسی است. در تحقیق حاضر براساس مدل بیان شده، رابطه بین متغیرهای مستقل همچون موقعیت و پایگاه طبقانی، وضعیت اشتغال، وضعیت تأمل، سن، میزان تحصیلات، محل سکونت، اعتماد وتعهد به نظام سیاسی ،پیروی از فرهنگ خانواده ،احساس اثر بخشی ،احساس بی عدالتی وآکاهی سیاسی با متغیر وابسته یعنی میزان مشارکت سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضراز نوع مطالعه میدانی با استفاده از روش پیمایشی ،تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان، مدیران، معاونان، مربیان پرورشی، مشاوران شاغل درآموزش وپرورش ناحیه ۲شهرستان اهواز در هر سه مقطع تحصیلی ابتدایی-راهنمایی-متوسطه در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ می باشد .که طبق برآوردهای انجام شده بالغ بر ۲۸۵۰نفربوده که از طریق فرمول کوکران نمونه بدست آمده برابر با ۳۰۰نفر به عنوان نمونه در نظرگرفته شد.بر اساس یافته های تحقیق نتایج بدست آمده نشان می دهد که مولفه هایی چون وضعیت تأهل،سن،رشته تحصیلی،وضعیت اجتماعی و اقتصادی بر میزان مشارکت سیاسی زنان تاثیرگذار نبوده، در حالیکه متغییرهایی چون اعتماد و تعهد به نظام سیاسی،نگرش مذهبی و احساس بی عدالتی می توانند بر میزان مشارکت سیاسی تأثیرگذار باشد.ست.
ماهیت گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی و ویژگی های آن در برنامه های درسی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی چیستی گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و ویژگی های آن صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیلی است. جامعه تحلیلی کلیه پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تحقیق بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصله حاکی از این است که در این پژوهش ابتدا ماهیت و چیستی گفتمان سازی تبیین و ده ویژگی اساسی با تأکید بر ایدئولوژی، شناسایی دال های شناور نما و متناقض با ایدئولوژی، توجه به فطرت، دارا بودن وجهه اجتماعی، برنامه ریزی، هژمونی سازی، مطالبه گری، قابل دسترس سازی، گفتمان سازی به مثابه فناوری قدرت نرم و توجه به اقتضائات سیاسی-اجتماعی احصا گردید. علاوه بر این پیامدهای نظری حاصل از رویکرد گفتمان سازانه در برنامه های درسی از دو منظر کلان/اساسی و فنی/ویژه و همچنین پیامدهای عملیِ آن از حیث تأثیر رویکرد مذکور بر سه حوزه شناخت، نگرش و عملکرد فراگیران در مواجهه با آموزه های انقلاب اسلامی و افزایش قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق برنامه های درسی بررسی گردید.
بازشناسی و ارائه طرح برنامه درسی مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی برای آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بازشناسی، تبیین مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی و ارائه طرح برنامه درسی مبتنی بر آن مؤلفه است که با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (سنتزپژوهی) و کمی (روش دلفی) با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل در بخش کیفی، کدگذاری و در بخش کمی، روش ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کمی، متخصصان و در بخش کیفی، مقالات در دسترس پیرامون اقتصاد مقاومتی بوده و نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بوده است. در نتیجه پس از استخراج زیرمؤلفه ها و مفاهیم مرتبط با آنها، با بهره گیری از طرحواره سه عنصری برنامه درسی گودلد (عنصر محتوایی- عنصر سیاسی، اجتماعی – و عنصر فنی و حرفه ای) مدل برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی ارائه شد. مدل ارائه شده به آموزش و پرورش جهت پرداختن ویژه به موضوع بسیار مهم و حیاتی اصلاح الگوی مصرف بخصوص در جهان امروز که با کمبود منابع مواجه هستیم پیشنهاد می شود.
تحلیل جریان علمی حوزه های موضوعی مقاله های فصلنامه نوآوری های آموزشی در سال های 1394-1382 (شماره های: 55-5)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
137 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای موضوعی مقاله های نشریه ای که در دست دارید، یعنی فصلنامه نوآوری آموزشی، طی سال های 1394-1382 است. در این پژوهش 50 شماره از این فصلنامه با روش تحلیل محتوای موضوعی که یکی از روش های انجام پژوهش های علم سنجی است مورد بررسی قرار گرفت و از 14 مقوله اختصاص یافته مدخل نوآوری آموزشی در «اصطلاح نامه اریک» در طبقه بندی موضوع اصلی مقاله ها استفاده شد. جامعه پژوهش مقاله های تألیفی این نشریه از شماره 5 تا 55 و شامل 365 مقاله است. بررسی گرایش های موضوعی نویسندگان مقاله ها مشخص کرد که در چهارده محور موضوع های پژوهشی اعلام شده فصلنامه، موضوع دوم (مبانی نظری و اصول علمی و یافته های دانش روان شناسی تربیتی...) با 32/32 درصد بیشترین و پس ازآن، موضوع های پنجم (نظریه ها و رویکردهای نو در طراحی برنامه های درسی) و هشتم (مدیریت و برنامه ریزی کلاس درس و مدرسه) قرار دارند و به موضوع نهم (آینده پژوهی در آموزش وپرورش) اصلاً پرداخته نشده است. تعداد هفت ویژه نامه موضوعی در این بازه زمانی منتشرشده است. موضوع بهبود آموزش با 35/34 درصد و موضوع آموزش وپرورش با 30 درصد بیشترین حوزه موضوعی فصلنامه است. تعداد 778 نویسنده در تدوین مقاله ها مشارکت داشته اند و 30/46 درصد نویسندگان رشته های تحصیلی خود را اعلام کرده اند و این مقدار تعامل بین رشته ای را نشان می دهد.
بررسی رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین با رضایت شغلی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پردیس
حوزه های تخصصی:
سبک رهبری تعیین کننده جو، فرهنگ و راهبردهای حاکم بر سازمان است. رابطه بین رهبری و رضایت شغلی کارکنان سازمان، یک مسئله مهم می باشد و بعضی از محققان عنوان می کنند که رهبری با رضایت شغلی ارتباط مستقیم دارد. رهبری و تأثیر آن بر سازمان و کارکنان می تواند موضوع مطالعات و تحقیقات زیادی قرار بگیرد، از جمله سبک های رهبری می توان به سبک های رهبری تعاملی، حمایتی، مشارکتی، تحول آفرین، آمرانه و ... اشاره کرد که در این پژوهش تأثیر سبک رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پردیس مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان پردیس به تعداد 61 نفر می باشد. جهت گرداوری اطلاعات از مطالعات کتابخوانی و میدانی استفاده شده است که ابزار مورد استفاده در مطالعات میدانی پرسشنامه استاندارد سبک رهبری تحول آفرین بأس و آولیو (1997) برای سنجش ابعاد رهبری تحول آفرین و پرسش نامه رضایت شغلی هرزبرگ برای سنجش ابعاد رضایت شغلی می باشد که پس از جمع آوری و تأیید روایی و سنجش پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. پرسشنامه ها جمع آوری و داده های حاصله تلخیص، طبقه بندی و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر رابطه معنی دار بین سبک رهبری تحول آفرین و رضایت شغلی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پردیس می باشد.
بررسی تعارض کار-خانواده و رابطه آن با رفتار باروری ( مطالعه ای در بین زنان شاغل در اداره آموزش و پرورش شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان شاغل ممکن است در تطبیق کار بیرون و نقش های درون خانه، با مشکلات متعددی مواجه شوند. در این مطالعه ضمن بررسی تعارض کار و خانواده، رابطه آن با باروری زنان شاغل بررسی می گردد. داده های مقاله، حاصل پیمایشی است که در سال 1393 در بین زنان ازدواج کرده شاغل در آموزش و پرورش شهر یزد جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که میانگین نمره تعارض کار و خانواده پاسخگویان 07/46 می باشد که در سطح متوسط می باشد. نکته قابل توجه تعارض نسبتا بالا در محیط خانواده نسبت به محیط کار است. تحلیل دو متغیره ها نشان داد که متغیر تعداد فرزندان با تعارض کار- خانواده رابطه منفی دارد، بالاترین میانگین نمره تعارض متعلق به زنان تک فرزند و برابر با 12/54 می باشد. اکثریت این گروه از زنان کمتر از 9 سال از ازدواج آن ها می گذرد و دارای فرزند خردسال می باشند. در تحلیل چند متغیره متغیرهای طول مدت زناشویی، پست سازمانی و مشارکت مرد در امور خانه شدت تاثیر متغیر تعارض بر باروری را کاهش دادند. با توجه به نقش زنان در تحکیم روابط عاطفی بین اعضای خانواده، افزایش حمایت اجتماعی در خصوص نقش های خانوادگی، ساعت های کاری منعطف و کارهای پاره وقت پیشنهاد می شود.
بررسی میزان آشنایی و علاقه مندی دانش آموزان متوسطه نسبت به فرهنگ بومی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ششم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۲۰
199 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان آشنایی و علاقه مندی دانش آموزان سوم متوسطه نسبت به فرهنگ بومی در استان مازندران است. بنابراین 365 دانش آموز از کل 7286 و 10 نفر از متخصصین فرهنگی در استان به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش کمی و کیفی بوده و از ابزارهایی چون پرسشنامه برای نظرسنجی از دانش آموزان و مصاحبه با کارشناسان استفاده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است میزان آشنایی و علاقه به فرهنگ بومی در استان مازندران در حال کاهش است و در عین حال از لحاظ جنسیت تفاوت معنی داری بین دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر درباره فرهنگ بومی وجود دارد. . نتایج حاصل از مصاحبه با کارشناسان نیز نشان می دهد که عواملی چون جهانی شدن، ضعف منزلت خانواده، ناتوانی مدارس در اجرای وظایف فرهنگی خود، از جمله عوامل مهم چنین وضعیتی محسوب می شوند.
گونه شناسی و تحلیل نظام های ادراک تن در سینمای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تمرکز بر شاخص ها و کارویژه های انحصاری سینما در عصر دیجیتال و رویکردی جامعه شناختی، به گونه شناسی و تحلیل نظام های ادراک تن در سینما بپردازد. برای انجام این کار، نخست با ارائه تعاریف کاربردی از عنصر تن و جایگاه آن در هنر سینما، مسئله اصلی پژوهش در خصوص چیستی مفهوم و معنای تن با تمرکز بر آرای کیت کریگان[1] در سه گونه اصلی تن در نظریه های جامعه شناسی -اَبژه، اُبژه و سوژه[2]- صورت بندی شده و سپس، برپایه گونه های یادشده و تمرکز بر نظام های پیشنهادی و شش گانه ادراکی ویتکین[3] در گستره هنر(نشانه شناختی، اجتماعی، ادراکی، لمسی، دیدمانی و جسمانی) به گونه شناسی تحلیلیِ این عنصر در سینمای دیجیتال پرداخته می شود. در گام سوم، فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر دگرگونی ریخت های سه گانه ادراک تن-اَبژه، اُبژه و سوژه- به واسطه دیجیتالی شدن سینما، با سنجش تطبیقی و تحلیلی مناسبات و تفاوت های کارکردی و ساختاری این عنصر در سینمای دیجیتال و آنالوگ، مورد سنجش قرار گرفته و نهایتا، فهمی کاربردی از چیستی گفتمان و گونه های ادراک تن در سینمای دیجیتال ارائه می شود. برآیند پژوهش حاضر، امکان تحلیلیِ سه نظام نشانه شناختی، اجتماعی و ادراکی را به اثبات رسانده و نظام ادراک لمسی را، در پایین ترین سطح از انطباق و توان برای ادراک تمامیِ گونه های سینمایی قلمداد می کند. همچنین، فرضیه های اصلی پژوهش مبنی بر کارآمدی نظام های ادراکی ویتکین در تحلیل گونه های اصلی و سه گانه تن در سینما-با انگاشت چیرگی گونه سوم: تن سوژه، به ترتیب تایید و رد می شود.
آسیب شناسی سیستمی آموزش و پرورش و ارائه راه کارها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی در این مقاله، فهم عملکرد موجود و مطلوب نظام آموزش و پرورش به مثابه سیستمی اثرگذار در تعامل با دیگر سیستم هاست. در این جستار، با استفاده از نظریه «سیستم ها» و با تأکید بر میزان تناسب ورودی و خروجی این سیستم و بازتاب های مستقیم و غیرمستقیم آن بر دیگر سیستم های پیرامونی، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که آموزش و پرورش چه آسیب های درون سیستمی و برون سیستمی ایجاد می کند و راه کار برون رفت از آنها چیست؟ تعلیم دانش غالباً ناپایدار و ناکارآمد و با صبغه غالب علوم طبیعی و به تبع آن، طولانی بودن دوره آموزش و پرورش، از آسیب های عمده این سیستم محسوب می شود. حل بنیادین مشکلاتی همچون بیکاری، بزه کاری، انحرافات جنسی، بدحجابی، کم کاری، کاهش زادوولد و نیازهایی مانند تشکیل بهنگام خانواده، نیازمند اصلاح سیستم کنونی آموزش و پرورش به مثابه کارخانه انسان سازی است. یکی از مهم ترین راه حل های برون رفت از وضع موجود، تغییر در محتوای آموزشی است که در نتیجه آن، سنوات تحصیل به قریب شش سال تقلیل یافته، رضایت عمومی از نظام سیاسی و درآمد ناخالص ملی افزایش چشمگیر خواهد داشت.
مدیران عالی آموزش و پرورش: شناسایی شایستگی ها و توانمندی های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد پژوهش آمیخته استفاده گردید. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
جایگاه مدارس در کیفیت آموزش ولایت قهستان (از سلجوقی تا صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
222 - 253
حوزه های تخصصی:
قهستان منطقه ایی است در جغرافیای تاریخی ایران زمین که پیوندی عظیم و ناگسستنی با خراسان بزرگ دارد. گرچه که، امروزه بخش عمده ایی آن را خراسان جنوبی نامیده اند و برخی نواحی شمالی آن نیز جزء خراسان رضوی است، اما با این وجود، قهستان در سیر تاریخی خود شاهد وقایع مهم تاریخی بوده است. ولایت قهستان با توجه به موقعیت جغرافیایی و بافت فرهنگی اش در زمینه آموزش و تعلیم و تربیت نقش ویژه ایی در فرهنگ و تمدن اسلامی از سلجوقیان تا پایان صفویان داشته است، به گونه ایی که عالمان بزرگی از این ولایت سر برآوردند و عوامل مهمی چون سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر وضعیت آموزشی قهستان در این دوره تاثیرگذار بوده است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق که بر پایه روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، به شیوه جمع آوری منابع و اسناد کتابخانه ایی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت آموزش قهستان تابع وضعیت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آن است که زمینه ساز تعالی و پیشبرد نهاد آموزشی شده است. به گونه ایی که از نظر سیاسی تاسیس مدارس دولتی و از نظر اقتصادی، شاهراه بودن آن و به لحاظ فرهنگی تکثر فکری و قومی از عمده عوامل ترقی وضعیت آموزشی قهستان و ثبات در این ناحیه محسوب می شود. لذا، جایگاه مدارس در کیفیت آموزش ولایت قهستان در ارتقاء بینش فرهنگی این ولایت از دوره سلجوقی تا صفویه نقش بسیار مهمی ایفاء کرده تا آنجا که بزرگان و علمای دینداری را در خود پرورانده است. اهداف پژوهش: بررسی عوامل سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر وضعیت آموزشی قهستان از دوره سلجوقیان تا صفویان. شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت مدارس از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت و بررسی وضعیت موجود کیفیت مدارس در قهستان و تبیین نقش ولایت قهستان در بالندگی بزرگان و علمای دینی. سوالات پژوهش: چه عواملی بر وضعیت آموزشی قهستان از دوره سلجوقیان تا صفویان تاثیر گذار بوده است؟ ولایت قهستان چه نقشی را در بالندگی بزرگان و علمای دینداری در طول تاریخ ایفاء کرده است؟
سیاست گذاری سواد رسانه ای در ایران: چالش ها و ظرفیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مقوله سواد رسانه ای که این موضوع در سال های اخیر در عرصه سیاست گذاری نیز مورد توجه قرار داشته است و با توجه به تعدد نهادهای تصمیم گیر و سیاست گذار در این زمینه در ایران، این امر با چالش های مختلفی مواجه است. پژوهش حاضر با این هدف که چالش ها و ظرفیت های سیاستگذاری سواد رسانه ای در ایران را مورد تحلیل قرار دهد، انجام شده است. ضمن مصاحبه با مسئولین و کارشناسان متخصص در چهار نهاد موثر در این زمینه (شورای عالی فضای مجازی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما) به روش مصاحبه گلوله برفی، به دنبال پاسخ به این سوال است که نهادهای متولی سواد رسانه ای در ایران چه سیاست هایی برای ارتقای سواد رسانه ای در ایران تدوین و اجرا کرده اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بعلت تعدد نهادهای تصمیم گیر در این زمینه، تمایز روشنی میان آموزش سواد رسانه ای و فرهنگ سازی در این زمینه دیده نشود و عدم تعادل در برنامه ریزی ها، به سیاست گذاری های ناموفق رهنمون شود. بر این اساس، لازم است یک نهاد فرادستگاهی (مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی) بعنوان مرجع سیاست گذاری در این زمینه تعیین شود و سیاست گذاری در کلیه حوزه ها (شامل آموزش و فرهنگ سازی و ..) در آن صورت پذیرد.
عوامل آموزشی در شاهنامه فردوسی وتأثیر آن بر ادبیات غرب دیدگاهی تطبیقی بر فردوسی و بالتاسار گراسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۸۴)
149-165
این مقاله، به تأثیرات شاهنامه فردوسی بر نویسنده و ادیبِ اسپانیایی بالتاسار گراسیان می پردازد، تأثیراتی که در طی تاریخ به آن کمتر پرداخته شده و یا اصلاً به آن توجهی نشده است. همچنین در ادامه این پژوهش از طرفی بازتاب آثار فردوسی بر تفکر مدرن غرب که از طریق برخی فلاسفه و متفکران اروپایی خاص نمایان شد، مورد بررسی قرار می گیرد و از طرف دیگر در یک دیدگاه مقایسه ای از جنبه های آثار هر دو نویسنده ، تلاش خواهد شد تا میراث فردوسی در اندیشه غربی، به ویژه در جنبه های آموزشی و اخلاقی آن بازنمایی شود.
تحلیل اهمیت – عملکرد مفاهیم راهبردی اعتلای معلمان و ارائه توصیه های سیاستی برای نهادهای سیاستگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۶
125 - 152
حوزه های تخصصی:
معلمان نقطه آغاز و اساسِ گذار هر تحولی در نظام آموزش وپرورش به شمار می روند. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی مؤلفه های مهم اعتلای معلمان و ارائه توصیه های سیاستی به نهادهای سیاست گذار با توجه به تحلیل شکاف وضع مطلوب و وضع موجود، شکل گرفته است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، بیانات مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی مرتبط در آموزش وپرورش بررسی شده و مؤلفه های راهبردی اعتلای معلمان استخراج شده و در مرحله کمّی با استفاده از روش تحلیل اهمیت-عملکرد، وضع مطلوب در مقابل وضع موجود مؤلفه های شناسایی شده از منظر سه گروه معلمان، محققان و مجریان ارزیابی و مقایسه شده است. با تحلیل پرسشنامه های سه گروه پاسخ دهنده ضمن تعیین اولویت هر یک از مؤلفه های دوازده گانه از منظر هر یک از طبقات، مشخص شد اگرچه در ارزیابی وضع موجود برخی مؤلفه ها اختلاف نظر مشاهده می شود، اما جایگاه ویژه عوامل مربوط به توانمندسازی معلمان، بعد از مقوله های معیشتی و منزلتی، مورد وفاق نسبی هر سه گروه مخاطب قرار دارد. از سوی دیگر مؤلفه توسعه مشارکت معلمان با اتفاق نظر، هم به لحاظ اهمیت و هم به لحاظ عملکرد در سطح بالاتر از متوسط ارزیابی شده است که از توجه متناسب با جایگاه این مؤلفه از سوی مسئولان حکایت دارد. هر سه گروه، نقش دانشگاه فرهنگیان در اعتلای معلمان را در سطح پایین ارزیابی کرده و بر این باورند که منابع تخصیص یافته در این حوزه فراتر از جایگاه و نقش این مؤلفه بوده و به نوعی اتلاف منابع رخ داده است. بهبود نظام پاداش مبتنی بر تخصص نیز از منظر هر سه گروه دارای اولویت پایین ارزیابی شده است.
رابطه بین سرمایه اجتماعی با رفتار کاری ابتکاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سایبری (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین سرمایه اجتماعی با رفتار کاری ابتکاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سایبری (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران) می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی و توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 326 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 181نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن (2000)، رفتار کاری ابتکاری جانسن (2000) و رفتار شهروندی سایبری یونسکو (2016) بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (سرمایه اجتماعی برابر 86/0، رفتار کاری ابتکاری برابر 82/0 و رفتار شهروندی سایبری برابر 87/0درصد) محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی با رفتار کاری ابتکاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سایبری کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران رابطه وجود دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴۳
۲۹-۵۲
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی بستری برای ارتقای عملکرد سازمانها و توسعه مشارکت کارکنان در فرایندهای سازمانی متناسب با شرایط و اقتضائات محیطی در راستای کسب بهره وری سازمانی به شمار می آید. اهمیت موضوع کارافرینی سازمانی در مدیریت سازمانها تا جایی پیش رفته است که علاوه بر مجموعه های صنعتی و تولیدی، مجموعه های غیرانتفاعی و خدمات- محور نیز توجهی ویژه به عوامل ایجادکننده توسعه کارآفرینی سازمانی دارند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی و ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی انجام شده که از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی پیمایشی با جهت گیری اکتشافی است. پس از انجام 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان کارآفرینی، اشباع نظری حاصل شد و با روش داده بنیاد، عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در هشت مفهوم کلان، شناسایی شد. به منظور سنجش اهمیت عوامل، پرسشنامه ای با 41 سؤال طراحی و براساس جدول مورگان میان 180 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی در هشت معاونت توزیع شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی با تأیید خبرگان و نیز روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأیید شد. داده ها بر اساس آزمونهای فریدمن و تحلیل عاملی و با نرم افزار لیزرل تحلیل شدند. در پایان، مدل توسعه کارآفرینی سازمانی، مبتنی بر نظر خبرگان، در قالب مدل سه شاخگی مشتمل بر سه بعد ساختار (ساختار کارآفرینانه، استراتژی سازمان، سیستم تحقیق و توسعه و سیستم ارزیابی عملکرد)، رفتار (مدیریت کارآفرینی یکپارچه و شرایط کارکنان) و زمینه (محیط کارآفرینانه و حمایت اسناد بالادستی) ارائه شد.
تاثیر مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه مدل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
41 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه مدل بود این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و معاونین ادارات آموزش و پرورش و مدیران دبیرستان های استان مازندران در سال 1397 که دارای حکم رسمی بوده و تعداد آنها 1412 می باشند که با استفاده از جدول کرجسی مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای بر اساس سمت، تعداد 306 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. که آمار آنها به تفکیک برای جامعه مدیران 58 نفر، معاونین 116 نفر و مدیران دبیرستان ها132نفر می باشد. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد بود. به منظور محاسبه پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (نفوذ سازمانی برابر 76/0 و برای استراتژی های تصمیم گیری برابر 87/0) پایایی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با توجه به سؤال های پژوهش از روش-های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارهای Excel وSpss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی3 بعد اصلی مهارت های نفوذ سازمانی شامل، توانایی شبکه سازی، نفوذ بین فردی، هوشیاری اجتماعی و 2 بعد اصلی استراتژی های تصمیم گیری، منطقی بودن و احساسی بودن شناسایی شد. همینطور ابعاد مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری اثر قابل توجهی دارد و بخش مهمی از استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران مربوط به ابعاد مهارت های نفوذ سازمانی می باشد.