مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
آموزش و پرورش
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
885 - 899
حوزه های تخصصی:
آموزش و پژوهش در هر جامعه ای تحت تاثیر جنبه های مختلف توسعه می باشد، از طرف دیگر خود نیز به عنوان متغیر مستقل بر تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر می گذارد. در مطالعه زیر روابط میان آموزش و پرورش، پژوهش و توسعه اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نتیجه گیری شده است که آموزش، پژوهش و توسعه اقتصادی جامعه به مثابه یک مثلث فضایی برروی هم اثر مستقیم و متقابل دارند. با سرمایه گذاری در آموزش، پژوهش و تربیت نیروی انسانی کارآمد و مولد در بازه های زمانی میان مدت و طولانی مدت منجربه توسعه اقتصادی کشور می شود و این توسعه به نوبه خود باعث توسعه بیشتر و انجام سرمایه گذاری بیشتر در امر آموزش و پژوهش می شود. اگر آموزش کلید حل تمام مشکلات توسعه نیافتگی غالب کشورهای توسعه نیافته است. این سوال جایگاه خود را می یابد که چرا کشورهای توسعه نیافته که بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون در نهادینه کردن سیستم آموزش سرمایه گذاری نسبتا موفقی داشته اند هنوز نتوانسته اند فاصله میان خود و کشورهای توسعه یافته را نه تنها کاهش دهند بلکه این فاصله افزایش نیز داشته است حلقه مفقوده این عدم دستیابی چیست؟ مقاله پیش رو بر آن است که در پی آن باشد که نهادینه شدن سیستم آموزش و پرورش به تنهایی جهت کاهش فاصله توسعه نیافتگی کشورها کافی نیست بلکه نهادینه شدن پژوهش بعنوان کلید حل این معماست.
اعتباریابی مدل نظارت آموزشی برای آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مدل نظارت آموزشی برای آموزش و پرورش ایران می باشد که به روش کیفی- کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش از یک سو تمامی کشورهای پیشرو در زمینه نظارت آموزشی و از طرف دیگر تمامی مدیران مقاطع تحصیلی و گروههای آموزشی می باشد. در فاز اول پژوهش (بخش کیفی) نمونه گیری براساس فراوانی مشاهده شده پرتکرار درباره مولفه ها و در فاز دوم پژوهش (بخش کمی) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با تعداد 380 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فهرست های کنترلی و فیش برداری از تمامی اسناد و مدارک بالادستی و پژوهش های کشورهای منتخب و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته نظارت آموزشی می باشد. جهت تعیین روایی و پایایی در بخش کیفی از اشباع نظری و در بخش کمی از آلفای کرانباخ بهره گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا برای دسته بندی مولفه ها و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه 1 و 2 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های رهبری آموزشی، مدیریت آموزشی، کیفیت آموزشی، تدریس و یادگیری، پژوهش محوری و حمایت اجتماعی اجزای اصلی مدل مفهومی نظارت آموزشی هستند و همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل طراحی شده از نظر خبرگان و صاحبنظران آموزش و پرورش دارای اعتبار و از برازش لازم جهت اجرا برخوردار است.
تفکیک نهادی و نابرابری در آموزش و پرورش ایران (مطالعه موردی: دبیرستان های متوسطه نظری شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک نهادی به معنای اختصاص دادن دانش آموزان به مدرسه های متوسطه مختلف و یکی از عامل های بالقوه تعیین کننده کیفیت و برابری در آموزش است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر تفکیک نهادی بر سطح برابری سیستم آموزشی ایران با رتبه بندی و بررسی نابرابری بین مدرسه های متوسطه نظری انجام شده است. با بهره گیری از روش طبقه ای نسبی، 1003 دانش آموز و 307 معلم به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ ولی انتخاب مدیران به صورت سرشماری بود. ابزار گرد آوری داده ها، پرسش نامه هایی بود که در پژوهش های بین المللی برای بررسی نابرابری میان کشورها و درون کشورها استفاده شده بود. داده ها با روش تاپسیس تجزیه و تحلیل شدند و نتیجه های روش ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری، نشان داد بین انواع مدرسه ازنظر شاخص های مربوط به والدین، منبع های آموزشی، جو مدرسه و برون داد نهایی، نابرابری بالایی وجود دارد و نتیجه های رتبه بندی با روش تاپسیس نشان داد ازنظر شاخص های مربوط به والدین و برون داد نهایی، مدرسه های استعدادهای درخشان رتبه اول را دارند.
بررسی رابطه میان عوامل اجتماعی- فرهنگی و ارتکاب به جرم در بین مراجعه کنندگان به مراجع قضایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
23 - 46
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جرم، فعل یا ترک فعلی است که بر خلاف اخلاق حسنه و نظم اخلاقی انجام می شود، اما باید توجه داشت که شرط اصلی در تحقق جرم، فقط ارتکاب عمل بر خلاف نظم اخلاقی و نظم اجتماعی نیست، بلکه یک پدیده جزایی، عمل ضد اجتماعی است که در قانون جزا برای آن مجازات پیش بینی شده است. در این پژوهش رابطه عوامل خانواده، آداب و رسوم، آموزش و پرورش، دوستان و همالان و آموزه های دینی با ارتکاب جرم در پنج فرضیه بررسی شد. روش شناسی: روش پژوهش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه مراجعه کنندگان به شعب شورای حل اختلاف شهر اصفهان طی شش ماه (شامل 2000 نفر) می باشد. 220 نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسش نامه به منظور بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی در ارتکاب جرم و میزان ارتکاب جرم استفاده شد که پایایی هر دو پرسش نامه با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 84/0 و 99/0 محاسبه برآورد گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر یک از عوامل؛ اجتماعی- فرهنگی، خانواده، آداب و رسوم، آموزش و پرورش، دوستان و همالان و آموزه های دینی در سطح 05/0>p رابطه معناداری را با ارتکاب جرم نشان می دهد.
خشونت علیه زنان و نقش پلیس در پیشگیری از بروز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
47 - 74
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشونت خانوادگی شایع ترین شکل خشونت علیه زنان با بیشترین عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی است. خشونت شوهران مسئله ای است که حیات خانواده و جامعه را تهدید می کند؛ لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهر پاوه، شناخت نقش پلیس در پیشگیری از بروز این پدیده و شناخت موانع پیشرو در ممانعت از بروز این مشکل می باشد. روش شناسی: این مطالعه به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحلیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. جمعیت نمونه مورد مطالعه این پژوهش شامل 82 نفر (زن) است که به دلیل خشونت به مراجع قضایی شهر پاوه شکایت کرده و در آنجا پرونده تشکیل داده اند، هم چنین جهت نقش پلیس در پیشگیری از بروز این پدیده اجتماعی با 20 نفر از نیروهای پلیس واقع در کلانتری های شهر پاوه مصاحبه باز صورت گرفت. یافته ها و نتایج: نتایج نشان می دهد که بالاترین میزان خشونت در بین زنان 25 تا 28 سال می باشد؛ بنابراین با افزایش سن، میزان خشونت کاهش پیدا می کند. یافته ها نشان می دهد که بیشترین خشونت از نوع خشونت های روانی است و بالاترین میزان خشونت مربوط به زنان دارای تحصیلات دبیرستان و دیپلم و کمترین میزان مربوط به زنان بی سواد است. نتایج نشان می دهد که پلیس های مصاحبه شده معتقد بودند که اقدامات پلیس با رویکرد جامع نگر، نقش مؤثری در پیشگیری از وقوع و بروز همسر آزاری دارد و جهت تحقق این امر، استخدام پلیس زن، گزینش صحیح، آموزش کافی، تخصصی کردن پلیس و به کارگیری واحدهای مددکار پلیس و پزشکان پلیس را در جامعه مورد نظر ضروری می دانستند تا بتوان زنان آسیب پذیر را به جامعه بازگردانده و دوباره در آنها تعادل ایجاد کرد.
بررسی نقش آموزش و پرورش در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
69 - 104
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان و جوانان، بخش مهم و پایه ای سرمایه انسانی هر جامعه به حساب می آیند که درعین حال، بیش تر از سایر گروه های جامعه در معرض بزه کاری و بزه دیدگی قرار دارند. آموزش و پرورش بیش ترین تأثیر را بعد از خانواده بر روح و روان نوجوانان می گذارد و شخصیت اجتماعی و فرهنگی نوجوان در این نهاد پایه گذاری می شود. هدف اصلی این پژوهش «بررسی نقش آموزش و پرورش در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان» بوده است.<br /> روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از تحقیقات توصیفی تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1394-95 بوده و برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای سنجش نقش آموزش و پرورش و سنجش متغیر پیش گیری از جرم از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی ابزار با استفاده از روایی صوری و سنجش پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج آزمون فرضیه های اصلی پژوهش نشان داد که «شناخت آموزش و پرورش از عوامل فردی دانش آموزان» و «شناخت آموزش و پرورش از عوامل محیطی دانش آموزان» در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان تأثیر دارند هم چنین آزمون فرضیه های فرعی پژوهش مبین آن است که متغیرهایی مانند «مهارت های اجتماعی مناسب دانش آموزان»، «استقلال و توانایی مقابله با فشارهای روانی»، «داشتن شخصیت و ویژگی های مناسب»، «تمایل به حضور در مدرسه»، «عملکرد تحصیلی مطلوب»، «داشتن افکار و نیات در جهت رفتارهای سالم» و... در پیش گیری زودرس از جرایم دانش آموزان تأثیر به سزایی دارند.
طراحی چارچوبی برای انتخاب آمیخته ابزارهای خط مشی عمومی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوبی برای انتخاب آمیخته ابزارهای خط مشی عمومی در آموزش و پرورش انجام شده است. در این پژوهش از روش مطالعه کتابخانه ای برای شناسایی و استخراج عوامل مؤثر بر انتخاب آمیخته ابزارهای اجرایی خط مشی عمومی و از روش دلفی تعدیل شده برای پالایش و نهایی کردن این عوامل استفاده شد. بر این اساس، طی دو دور دلفی، مهم ترین عوامل، شناسایی و نهایی شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خبرگان و صاحب نظران خط مشی گذاری آموزشی و پرورشی است که عملاً در وزارتخانه آموزش و پرورش، سازمان برنامه و بودجه و مراکز دانشگاهی فعالیت دارند. اعضای گروه دلفی برای این پژوهش به صورت نمونه گیری غیرتصادفی و ترکیبی از روش های هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و تعداد 32 نفر از متخصصان خبره به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه بررسی و تحلیل داده ها، درمجموع، 28 عامل به عنوان مهم ترین عوامل شناخته شدند که عوامل عدالت توزیعی، واقع گرایانه بودن ابزارها، تناسب بین ابزارها و هدف خط مشی، تعامل و همکاری بین نهادها و هم سویی ابزارهای اجرایی با یکدیگر، به عنوان مهم ترین عوامل شناسایی شدند؛ همچنین عوامل در دو طبقه کلی درونی و بیرونی جای گرفتند.
رابطه سبک رهبری اصیل با چابکی نیروی انسانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر رهبری اصیل بر چابکی نیروی انسانی در آموزش و پرورش است.این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی بود که به شیوه همبستگی و پیش بینی انجام،و از نظر نوع هدف، کاربردی می باشد و از روش پیمایشی جهت گردآوری داده ها استفاده گردید.«کارمندان آموزش و پرورش شهرستان قوچان»به عنوان جامعه آماری انتخاب و بدین منظور گروهی متشکل از95کارمند از بین کارمندان اداره آموزش و پرورش به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی ادراک کارکنان از رهبری اصیل، پرسشنامه ی استاندارد الیو و والومبا(2007)برای ارزیابی چابکی نیروی انسانی از پرسشنامه استاندارد شریفی و ژانگ1999استفاده شد. روایی ابزارها به صوت صوری و محتوایی و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب برای پرسشنامه رهبری اصیل(91/0)و برای چابکی نیروی انسانی89/0به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی، رگرسیون چندگانه و آزمونt استفاده گردید. نتایج نشان داد مؤلفه های رهبری اصیل به جز پردازش متوازن در کارکنان آموزش و پرورش بالاتر از جامعه است. در مورد چابکی نیروی انسانی تفاوت معنادار نمی باشد. همچنین مولفه های رهبری اصیل(49)درصد توانایی پیش بینی چابکی نیوی انسانی را دارند و51درصد باقیمانده مربوط به سایر عوامل می باشد.همچنین با توجه به مقادیر به دست آمده از آزمون t، زیرمقیاس پردازش متوازن(یکی از زیر مقیاس های رهبری اصیل)با76/0= β بر میزان چابکی نیروی انسانی در سطح(5) درصد تاثیر معنادار دارند(p<0.05). بنابراین مسئولان و مدیران اداره آموزش وپرورش به عنوان سکان دار تعلیم و تربیت یک جامعه لازم است مولفه-های سبک رهبری اصیل را در عمل به کار گیرند تا در جهت ارتقای چابکی نیروی انسانی گام بردارند.
نقش تربیتى نهادهاى اجتماعى در تحقق جامعه دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر جامعه اى متشکل از نهادهایى است که بر اساس وظایف و کارکردهاى خود، نقش خاصى در مدیریت وحرکت جامعه به سوى رشد و توسعه ایفا مى کنند. این کارکردها در حوزه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى،اقتصادى، و فرهنگى رخ مى دهد. نهادهاى اجتماعى زمانى مى توانند نقش واقعى خود را به درستى ایفا کنندکه با توجه به کارکردها و وظایف نهادهاى خود، در یک نگرش سیستمى و در ارتباط و تعامل با یکدیگرعمل کنند. این پژوهش به روش تحلیلى توصیفى درصدد تبیین اجمالى کارکردها و وظایف هریک از ایننهادهاى اجتماعى به طور مستقل، نقش آنها را در تعامل با یکدیگر براى تحقق جامعه دینى مورد تحلیلقرار داده است. روشن است اگر جامعه اى به دنبال تحقق اهداف متعالى دینى و الهى بود، سیاست ها وبرنامه هاى کلان و خرد آن باید به گونه اى تنظیم و تدوین شوند که با تربیت دینى افراد جامعه، به سوى تشکیل یک جامعه ولایى و توحیدى گام برداشته، به هدف نهایى جامعه دینى، یعنى قرب و رضوان الهى خود را نزدیک نماید. نتایج پژوهش نشان مى دهد که هرچند هریک از نهادها بر اساس وظایف و کارکردهاىخود، بخشى از وظایف جامعه را به عهده گرفته و انجام مى دهند، اما زمانى جامعه در مسیر صحیح تحقق اهداف خود قرار خواهد گرفت و از آسیب هاى درونى و بیرونى مصون خواهد ماند که نهادها با یکدیگرتعامل و همکارى داشته و با هماهنگى امور جامعه را پیش ببرند.
بررسی جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در روند برنامه آموزشی (مطالعه موردی: دبیران ناحیه4 شهرمشهد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در روند برنامه آموزشی انجام گرفته است. بدین منظور، تأثیر متغیر مستقل برنامه ریزی منطقه ای از بعد نابرابری اجتماعی و فضایی شامل شاخص های (امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی، شاخص منابع انسانی، امکانات اقتصادی)، بر متغیر وابسته (برنامه ریزی آموزشی) مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری دبیران ناحیه 4 شهر مشهد به تعداد 1120 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 286 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد. همچنین، در این تحقیق از پرسشنامه برای ابزار جمع آوری داده ها و برای آزمون فرضیات نیز، از روش تی استیودنت به کمک نرم افزار SPSS22.0 استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه ها حاکی از آن است که، برنامه ریزی منطقه ای و ابعاد آن(امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی، شاخص منابع انسانی، امکانات اقتصادی)، در روند برنامه آموزشی دبیرستان ها تأثیر مثبت و معناداری دارد. بعلاوه، نتایج آزمون فریدمن نشان داد، متغیر امکانات اقتصادی بیشترین تاثیر و پس از آن متغیرهای منابع انسانی و امکانات فیزیکی، به ترتیب بیشترین اهمیت را در روند برنامه ریزی آموزشی در دبیرستان ها دارند.
نقش آموزش و پرورش در توسعه اجتماعی و فرهنگی
حوزه های تخصصی:
هر امروزه بشر هر تعریفی که از توسعه داشته باشد، برای رسیدن به آن تمامی تلاش ها بر دوش انسان هایی است که باید بار این قافله را به سر منزل مقصود برسانند. از آن جایی که در جهان معاصر، نهاد آموزش و پرورش مسئولیت تربیت نیروی انسانی در جامعه را بر عهده دارد، پس بنیان توسعه در گرو تربیت نیروی انسانی توسعه مند است. در گذشته پیشگامان و اندیشمندان بر این باور بودند که توسعه یعنی ایجاد و گسترش منابع مادی و کالبدی و بر بسترسازی فراگیر و گسترش همه جانبه منابع مادی تاکید داشتند. در حالی که امروزه از آموزش و پرورش به عنوان سرمایه گذاری بنیادی یاد می کنند. شواهد نشان داده است در جوامعی که تغییرات و اصلاحات آموزشی با تغییرات اجتماعی و اقتصادی همراه بوده است، آموزش و پرورش برنامه ریزی شده به موفقیت بیش تری نایل شده است. در این نوشتار سعی شده است نقش آموزش و پرورش در توسعه اجتماعی و فرهنگی را مورد بررسی قرار داده و بازگو کند.
تحلیل محتوای «کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی» براساس «مؤلفه های هوش های چندگانه»: روش آنتروپی شانون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های درسی هدیه های آسمانی، دوره ابتدایی براساس مؤلفه های هوش های چندگانه است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» است. نمونه آماری آن کلیه کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی می باشد؛ به این منظور از «چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه» (گاردنر و فلیتهم) استفاده شد که روایی محتوایی آن را پنج نفر از متخصصان احراز کرده اند. نتایج به دست آمده، ضریب اهمیت هرکدام از مؤلفه ها را به این ترتیب نشان داد: هوش هستی گرایانه (121/0)، هوش جنبشی−بدنی، زبانی−کلامی و طبیعت گرایانه (119/0)، هوش تصویری−فضایی (118/0)، هوش میان فردی (116/0)، هوش درون فردی (115/0)، هوش ریاضی−منطقی (108/0) و هوش موسیقیایی (064/0) بود. بیشترین ضریب اهمیت مربوط به پایه های چهارم و ششم ابتدایی با ضریب اهمیت (206/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به پایه پنجم ابتدایی با ضریب اهمیت (191/0) است؛ بنابراین در تنظیم محتوای کتاب های هدیه های آسمانی، دوره ابتدایی توازن رعایت نشده است
تحلیلی بر الگوهای فرهنگ سازمانی و کاربرد آنها در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
سازمان های بالنده و طلایه دار همواره در تلاش اند تا با آگاهی از ارزش های بی بدیل فرهنگی خود در نیل به عملکردهای ممتاز، از ساز و کارهای گوناگون علمی برای سنجش وضعیت و اعتلای فرهنگ سازمانی خویش بهره جویند. هدف از هر آموزشی، یادگیری است. در مورد فرهنگ سازمانی نظریه های متعددی مطرح شده که هر کدام سعی کرده اند در مورد چگونگی سنجش و اندازه گیری مدل ها، الگوها و گونه شناسی های مختلف توضیحاتی ارائه دهند. الگوهای فرهنگ سازمانی درکیفیت بهتر سرمایه های انسانی، تولید بهتر، عملکرد مطلوبتر و آموزش کمک شایانی می کند. با توجه به اهمیت الگوهای فرهنگ سازمانی در امر آموزش این مطالعه با هدف بررسی کاربرد الگوهای فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش انجام شد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی (تحلیل اسنادی) می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات فرم های فیش برداری و کتابخانه ای است. در این مقاله درباره سه الگوی مهم فرهنگی، شامل الگوی چارلز هندی، ادگار شاین و دنیسون مورد بحث قرار گرفت. از آنجا که این نظریه های یادگیری کامل نیستند و هر کدام نوع خاصی از یادگیری را مورد تاکید قرار می دهند، بنابراین تسلط اساتید بر همه این نظریه ها و کاربردهای آموزشی و تربیتی آن ها لازم و معقول به نظر می رسد.
بررسی عملکرد انقلاب اسلامی در حوزه نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
207-232
حوزه های تخصصی:
در توصیف انقلاب اسلامی همین کفایت می کند که امام خمینی & از انقلاب اسلامی با عنوان هایی مانند «معجزه قرن» و «انفجار نور» یاد کرده اند. در شرایط فعلی که هجمه های مختلف غیرمنصفانه ای به کشور وارد می شود، اهمیت تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی به عنوان یک وظیفه، معین می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد انقلاب اسلامی در حوزه نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی و با روش تحلیل اسنادی و تحلیل کیفی صورت گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش عمومی در چهار دهه انقلاب اسلامی در بسیاری از شاخص ها، توسعه ای چشمگیر و در مواردی بالاتر از میانگین جهانی رشد داشته است، ازجمله: برابری جنسیتی در دسترسی به آموزش، نرخ باسوادی زنان، نرخ باسوادی روستاییان، تأمین امکانات آموزشی بالاخص در مناطق محروم، پوشش تحصیلی دانش آموزان، نسبتِ معلم به دانش آموز، اهمیت دادن به کتاب های درسی اقلیت های مذهبی، و ... درنهایت برای تحقق یافتن اهداف متعالی انقلاب و آرمان های امام خمینی & ، آسیب های مترتب بر عملکرد نظام آموزش و پرورش نیز احصاء گردید.
نقش زنان در شکل گیری آموزش و پرورش جدید دختران ایران: مطالعه موردی بی بی خانم استرآبادی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال چهارم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
87 - 106
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در سال های اخیر، برجستگی چشمگیری یافته، نقش عمده و پر رنگ زنان در ایران است. امروزه زنان ایرانی در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور نقش عمده ای را بر عهده گرفته اند. در این میان، یکی از مهم ترین عواملی که زمینه ساز چنین پیشرفتی برای زنان در جامعه به شمار می رود، تحصیلات و امکانات آموزشی است. در گذشته، زنان ایرانی به سبب مشکلات و محدودیت های بسیار از چنین امکاناتی برخوردار نبودند و بالطبع نقش بسیار کمرنگی در امور گوناگون جامعه ایفا می کردند که دلیل آن را بی شک باید در عدم تقسیم عادلانه امکانات آموزشی میان زنان و مردان دانست. شاید بتوان، نخستین اقدام گسترده و بنیادی در راستای بهبود این شرایط برای زنان را در دوره قاجار جستجو کرد. در این دوره، مردمان و به ویژه زنان بسیاری، برای دست یابی به جایگاه و نقشی مطلوب برای زنان به عنوان افرادی مفید و خدمت رسان به جامعه تلاش فراوان کرده اند و از آنجایی که تحصیلات و سواد آموزی یکی از شروط لازم برای تحقق این نکته محسوب می شود، آموزش و پرورش زنان و دختران ایرانی را در مرکز توجه خود قرار دارند. از جمله این زنان اندیشمند و مبارزی که در راه برقراری حقوق زنان در جامعه قدم های مهمی برداشت، بی بی خانم استرآبادی است. او پیش و پس از نقلاب مشروطه سهم عمده ای در توزیع عادلانه امکانات آموزشی، میان زنان و مردان ایفا کرد که همین مسئله زمینه موقعیت های گسترده تری برای زنان را فراهم آورد. در زیر می کوشیم تا به ارائه چشم اندازی کلی از پیشینه و جایگاه زنان در ایران با تأکید بر آموزش و پرورش بپردازیم و سپس نقش و اهمیت عوامل مؤثر در این فرایند را مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی سیر تحول برنامه درسی تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۸
151-174
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیر تحول برنامه درسی تربیت معلم در ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع تحلیلی- اسنادی است. جامعه آماری پژوهش مجموعه کتابها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهشهای حوزه نظام تربیت معلم ایران است که در چهل سال اخیر نگارش شده اند. برخی از منابع به شکل هدفمند به عنوان نمونه مورد استفاده قرارگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش در دو بُعد قابل جمع بندی است. از یک بعد، با تأسیس دارالفنون و ترجمه آثار و منابع علمی معتبر اروپایی و اعزام محصلان به اروپا، شرایط برای شکل گیری نظام برنامه درسی تربیت معلم و بهره گیری از منابع علمی و تجربیات جوامع دیگر در تعلیم و تربیت فراهم شد و همگام با تأسیس مراکز متعدد تربیت معلم و تدوین ضوابط و شرایط حاکم بر آنها، برنامه درسی تربیت معلم علاوه بر آنکه تحت تأثیر عوامل گوناگون مانند ساختار سیاسی، اداری، تألیف کتابهای درسی، تأسیس شورای عالی معارف، تأسیس سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی و دانشگاه تهران قرار گرفته بود، از نظر عناوین درسی، به ویژه دروس تربیتی دچار تغییراتی شد. از بُعد دوم، در برنامه درسی تربیت معلم کنونی، بر اساس واقعیتهای عینی، نسبت به تغییر نگرش و تفکر در مشارکت مؤسسات آموزش عالی در تدوین و اجرای برنامه درسی تربیت معلم تلاش شد و برای ترسیم چشم انداز مناسب با رویکرد تعاملی و پژوهش- محوری، به بازتعریف معلم اثربخش و پژوهنده بر اساس شاخصها و مؤلفه های ملی و بین المللی در برنامه درسی تربیت معلم اقدام شد.
بررسی مؤلفه ها و شاخص های اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود سیستم آموزشی مدارس
حوزه های تخصصی:
نارضایتی از عملکرد نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه امروز و قابلیت های ضعیف خروجی های آن در دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده، آموزش وپرورش امروز را با چالش های جدی مواجه کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه ها و شاخص های اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود سیستم آموزشی مدارس انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کمی-کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود که در بخش کمی شامل تمامی مدیران، دبیران و هنرآموزان مدارس در استان هرمزگان در سال تحصیلی 1396-1397 (6800=N) بود. همچنین در بخش کیفی نیز حجم جامعه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 364 نفر برآورد شده و برای انتخاب نمونه نیز از نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینه ای بود. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان به تأیید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 16 مؤلفه و 65 شاخص منجر شد که نامگذاری آنها بر اساس مبانی نظری شکل گرفت.
ارزیابی و بسترسازی مولفه های موثر بر نهادینه کردن ارزش های اخلاقی ( مطالعه موردی: دبیران مدارس متوسطه منطقه دهلران)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵ (پیاپی ۳۷)
82 - 107
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی و بسترسازی مولفه های موثر بر نهادینه کردن ارزش های اخلاقی ( مطالعه موردی: دبیران مدارس متوسطه منطقه دهلران) است. این تحقیق از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده، که با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است، جامعه آماری شامل 136 نفر از دبیران مدارس متوسطه منطقه دهلران در سال 1393 است، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 101 نفر تعیین شد، و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 52 مرد و 49 زن انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر جمعی از دبیران و کارشناسان آموزش و پرورش به دست آمده، و اعتبار پرسشنامه 82/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که به طور کلی در وضعیت موجود مولفه های موثر بر نهادینه کردن ارزش های اخلاقی در بین دانش آموزان مدارس متوسطه منطقه دهلران در سطح مطلوبی نمی باشد. از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه منطقه دهلران در وضعیت موجود فضای فیزیکی مدارس متوسطه و فعالیت های سازمان های بیرون از مدرسه با نهادینه کردن ارزش های اخلاقی در دانش آموزان مطابقت دارد. اما محتوا درسی کتب موجود مدارس متوسطه، فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان پرورشی، شیوه های تربیتی والدین دانش آموزان، فعالیت های رسانه ها با نهادینه کردن ارزش های اخلاقی در دانش آموزان مطابقت ندارد. و در وضعیت موجود درونی شدن ارزش های اخلاقی در بین دانش آموزان در سطح مطلوبی نمی باشد. و همچنین آخرین یافته پژوهشی نشان داد که از نظر رتبه بندی مهمترین عامل تاثیر گذار بر نهادینه کردن ارزش های اخلاقی دانش آموزان در وضعیت موجود معلمان و مربیان پرورشی با میانگین رتبه (85/3) و کمترین عامل فضای فیزیکی مدارس با میانگین(22/2)شناخته شده است.
اثر آموزش کارکنان بر بهره وری سازمان آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
در گذشته سرمایه های مهم یک سازمان سرمایه های فیزیکی آن بودند. مدیران بر آن باور بوده اند که سرمایه ها و دارایی های فیزیکی آنها مهم ترین کلید برای بهروری و اثربخشی است و منبعی مهم برای کسب مزیت رقابتی است. اما با گذشت زمان و پیدایش مفاهیم جدیدی چون سرمایه های انسانی منابع اصلی رقابتی سازمان به انسان ها و وجود و عملکرد شان در سازمان تغییر یافت. در زمان کنونی هیچ سازمان موفقی را نمی توان یافت که برای منابع انسانی و توسعه و بهره وری آن برنامه و رویه مشخص نداشته باشد. انسان ها مانند روحی هستند که به سازمان زندگی می بخشند و منحصربه فرد ترین عامل رقابت هستند. سازمان های آموزشی که مهم ترین آنها آموزش پرورش است بیش از هر سازمان دیگری با توجه به ماهیت آن وابسته به نیروی انسانی و عملکرد و بهروری آن است. جوامع هوشمند توسعه آموزش و پرورش را به عنوان پیش نیاز برای تحول و پیشرفت جامعه خود می داند. یکی از مهم ترین ارکان توسعه نیروی انسانی، آموزش و بهسازی کارکنان است که باید به نحوی اجرا شود که به بهبود سازمان و ایجاد حداکثری بهره وری منجر شود. در این پژوهش به صورت مروری و توصیفی به بررسی اثر آموزش کارکنان بر بهره وری سازمان آموزش و پرورش می پردازیم.
نقش بازاریابی آموزشی در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
هرگاه واژه رقابت در یک صنعت پررنگ تر شود، موضوع بازاریابی نیز در آنجا از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد. صنعت آموزش کشور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با افزایش پتانسیل آموزش در سال های اخیر، رقابت نیز میان بازیگران این صنعت بیشتر شده است. رقابت ایجاد شده بر سر حفظ سهم بازار خود و کسب سهم بیشتر از بازار رقیب، کشور را نیز به ارتقا کیفیت آموزش های ارائه شده امیدوار کرده است. معلمان، آموزشگاه ها، دانشگاه ها و سایر ارائه دهندگان خدمات آموزشی به صورت مستمر در تلاش هستند تا به نحوی با معرفی برند خود به مخاطبان بالقوه، دانش پذیران بیشتری را برای دوره های آموزشی خود جذب کنند و با افزایش نرخ ثبت نام به جایگاهی بالاتر از رقبا در این صنعت دست یابند. ورود تکنولوژی های مختلف آموزشی و سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی، به حوزه آموزش و پرورش نیز بازار آموزشی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. تمام موسسات آموزشی اعم از مدارس دولتی، آموزشگاه های حضوری و غیر حضوری، مدارس غیر انتفاعی و آموزشگاه های آنلاین هریک به نحوی برای جذب دانش آموزان بیشتر با یکدیگر رقابت می کنند؛ بنابراین بازاریابی تنها به معنای فروش و یا تبلیغ نیست بلکه در آموزش که نوعی خدمت می باشد، بازاریابی خدمات، بازاریابی آموزشی است که با راهبرد های خود می تواند باعث افزایش بهره وری و رشد و توسعه صنعت آموزش شود. تحقیق حاضر به مقاله ای مروری است که به شناسایی نقش و جایگاه بازاریابی آموزشی در آموزش و پرورش و در مؤسسات خدمات آموزشی میپردازد.