مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
آموزش و پرورش
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۲)
205 - 236
حوزه های تخصصی:
در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه انسانی و توسعه آن همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از آموزش هایی که در ایجاد سرمایه انسانی بسیار مهم است، آموزش های عمومی (ابتدایی و متوسطه) است که سرمایه گذاری روی آن توسط بخش عمومی انجام می شود و با توجه به اینکه این آموزش اولیه، نقشی فراگیر دارند از آن به عنوان آموزش عمومی نیز یاد می شود. بنابراین، نقش و مساعدت آموزش های عمومی بر تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی، یکی از پرسش های اساسی برای اقتصاددانان عرصه آموزش است، چراکه همواره این پرسش ها وجود دارد که با توجه به محدویت های بودجه ای، میزان سرمایه گذاری بهینه در حوزه آموزش عمومی چقدر باید باشد؟ رشد حاصل از سرمایه گذاری و اختصاص بودجه به این بخش چه میزان است؟ آیا هزینه کرد در آموزش عمومی توانسته منجر به توسعه سرمایه انسانی شود؟ آیا شرایط آموزش، یعنی بازده آموزش و شرایط جامعه، یعنی ریسک پذیری افراد بر اثرگذاری آموزش عمومی بر توسعه انسانی اثرگذار است؟ این پرسش ها در این مقاله با محوریت اثر سناریوهای مختلف ریسک پذیری و مقیاس بازده آموزش در توسعه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی پاسخ داده می شود. در این تحقیق با توسعه الگوی تلس و آندراده (2008، 354-364) به بررسی مساعدت مخارج عمومی دولت بر آموزش ابتدایی و متوسطه (وزارت آموزش و پرورش) بر رشد اقتصادی کشور در سناریوهای مختلف ریسک پذیری و مقیاس بازده آموزش برای سال 1395، پرداخته شده است. براساس نتایج، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی به طور متوسط 141/1 واحد درصد به دست آمده است که در سناریوهای مختلف ریسک گریزی، مقادیر مختلفی دارد، اما با افزایش ضریب ریسک پذیری، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی، بیشتر می شود. در حالات مختلف، همواره اثر آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی مثبت بوده، اما در زمانی که بازده کاهشی سرمایه انسانی در تولید ملی وجود دارد در افراد ریسک پذیر، این مساعدت منفی است. مساعدت 141/1 واحد درصدی آموزش عمومی بر رشد اقتصادی بیانگر آن است که 7/13 درصد از رشد 8/3 درصدی رشد اقتصادی در سال 1395در نتیجه سرمایه گذاری در آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه) بوده است.
بررسی ونقد کتاب تفکر و سواد رسانه ای(نظری- فنی حرفه ای- کاردانش) پایه دهم دوره متوسطه 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
27 - 42
حوزه های تخصصی:
زندگی بدون سواد رسانه ای در قرن بیست و یکم، قدم گذاشتن در تاریکی و راه رفتن در مسیر باتلاقی است. به عبارتی سواد رسانه ای، با توانمند کردن انسان بر درک نحوه کار رسانه ها و نحوه معنی سازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانه ها و تأثیرات و تکنیک های رسانه های گوناگون، او را از حالت انفعال خارج کرده و در برابر تأثیر رسانه ها فعال، هدفمند و مقاوم می سازد (Hobbs, 2003: 20) . با توجه به اینکه عرصه تعلیم و تربیت امروز، عرصه دانش اندوزی نیست، بلکه عرصه مهارت آموزی به ویژه برای دانش آموزان، به عنوان کُنشگران فعال اجتماعی جامعه است؛ به منظور جبران خلأهای آموزشی در حوزه سواد رسانه ای نوجوانان، در برنامه درسی متوسطه دوم، درس دو واحدی “ تفکر و سواد رسانه ای” برای نخستین بار، در سال 1395 از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (شورای برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی) وزارت آموزش و پرورش ارائه شد. جهت گیری بسته آموزشی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم، پرورش توانایی نقد و بررسی هوشمندانه، و تولید مؤثر پیام و مدیریت صحیح و هوشمندانه بهره مندی از پیام های رسانه ای است که از شش فصل تشکیل شده است. در این نوشتار نویسندگان قصد خوانش متن مقدس را ندارند، که قطعاً بی نقص است؛ بلکه هدف ارائه پیشنهادها و ایده های اصلاحی، جهت ارتقای کیفی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای برای فرزندان وطن است. با توجه به استانداردهای طراحی آموزشی، سه نوع تفکر حاکم در این کتاب قابل مشاهده است: تفکر فلسفی، تفکر سیستمی و تفکر انتقادی. رویکرد کتاب مسئله محور بوده و از چهار مرحله آموزش سواد رسانه ای که شامل: 1. دسترسی؛ 2. تحلیل؛ 3. تفکر نقادانه؛ 4. تولید و خلق پیام است؛ به دو بخش تحلیل و تفکر نقادانه پرداخته شده است. همچنین مخاطبان هدف در این کتاب که دانش آموزان هستند، به دو گروه کل نگر و جزئی نگر تقسیم شده اند.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
تبیین تغییر خط مشی آموزشی با بهره گیری از نظریه جریانات چندگانه؛ مطالعه موردی قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدلیل گستردگی عرصه تعلیم و تربیت، هرگونه تغییر و تحول در آموزش و پرروش دارای پیامدهای مستقیم در عرصه اجتماعی است. از این جهت، فهم تغییر مداخله ها و خط مشی های عمومی در این حوزه از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از خط مشی های مهم در این عرصه را می توان قانون «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» دانست که با اهداف مختلفی چون مشارکت مردم، رقابت بین مدارس و رفع مشکلات مالی به تصویب رسیده است. هدف پژوهش حاضر تبیین این تغییر خط مشی با استفاده از نظریه جریانات چندگانه کینگدون است. بدین منظور، این مدل به عنوان یکی از چارچوب های نظری فرآیند تغییر خط مشی مدنظر بوده و عناصر- جریان مسئله( Problem Stream )، جریان سیاست( Politics Stream ) و جریان خط مشی( Policy Stream )- و مفروضات اصلی آن با نگاهی تطبیقی در قانون «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. ازاین رو، روش مطالعه موردی( Case Study ) بعنوان یکی از رویکردهای تحقیق کیفی، محور پژوهش قرار گرفت و در جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد، مصاحبه ها و گزارشات مختلف پیرامون این قانون استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحلیل نشانگر آن است که همزمانی و تقاطع سه جریان فوق با مصادیقی چون مشکل بودجه و تأمین مالی در سطح آموزش و پرورش(جریان مسئله)، روی کار آمدن دولت جدید، ایدئولوژی بازارمحور و تمایل به خصوصی سازی(جریان سیاست)، ارتقای سطح آموزشی و معیشتی در عرصه تعلیم و تربیت(جریان خط مشی) و با محوریت سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی، بعنوان کارآفرین خط مشی، توانسته است قانون فوق را با اتخاذ راهبردهایی متنوع به تصویب برساند.
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و عملکرد سازمانی معلمان و کادر آموزشی مدارس با استفاده از معادلات ساختاری (مطالعه موردی شهر چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
83 - 109
حوزه های تخصصی:
آموزش وپرورش ستون فقرات هر کشور است و در این خصوص معلمان و کادر آموزشی مدارس مهم ترین عامل ارتقاء سطح علمی و تربیتی جامعه می باشند. عملکرد سازمانی مثبت آن ها در واقع یعنی عملکرد صحیح نظام آموزشی، پس ضروری است، عوامل مؤثر بر عملکرد معلمان شناسایی شده و در راستای دستیابی به اهداف از آن ها بهره مند شد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن کمی است و با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و عملکرد سازمانی معلمان انجام گرفته است. از حدود 400 نفر معلم شاغل در مدارس شهر چناران، طبق فرمول کوکران 195 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. آمارهای توصیفی و روابط همبستگی توسط نرم افزار SPSS و پیاده سازی مدل ها از طریق معادلات ساختاری بوسیلهی نرم افزار R انجام شده است. این مقاله برای ارزیابی کیفیت زندگی از پرسشنامه مختصر شده سازمان بهداشت جهانی و برای ارزیابی عملکرد سازمانی از پرسشنامه استاندارد شده عملکرد کارکنان در سازمان، با درجه پایایی و روایی نزدیک به یک استفاده نموده است. نتایج نشان می دهد، تغییر در سطح کیفی زندگی فرهنگیان منجر به تغییر عملکرد سازمانی آن ها می شود، پس لازم است جهت بهره مندی از یک سیستم پویای آموزشی دولت ها نسبت به ارتقاء سطح کیفیت زندگی معلمان اهتمام کافی داشته باشند.
تاثیر آموزش بر سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شاهد ورود واژه سرمایه اجتماعی در گفتمان ها و اسناد علمی در قلمرو های جامعه شناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد بوده ایم. توجیه این تمرکز بر سرمایه اجتماعی مبتنی بر نقشی است که سرمایه اجتماعی در تولید و افزایش سرمایه انسانی، اقتصادی و محیطی ایفا می کند. از طرف دیگر آموزش یک عنصر پایه ای برای انسجام اجتماعی، هویت ملی و مردم سالاری می باشد. مؤسسات آموزشی صرفاً انتقال دهنده سرمایه انسانی نیستند بلکه سرمایه اجتماعی را نیز در قالب قوانین و هنجارهای اجتماعی انتقال می دهند. این پژوهش به دنبال اثبات این فرضیه بوده است که آموزش، منجر به بهبود سرمایه اجتماعی می شود. از همین رو درگام نخست با به کارگیری روش جایگزینی فوکویاما برای متغیر های سرمایه اجتماعی و درقالب روش OLS برای داده های سری زمانی دوره 1393-1363ایران، تأثیر آموزش بر هریک از متغیرهای انتخابی سرمایه اجتماعی برآورد گردید که در این معادله ها اکثر ضرایب آموزش معنادار بود. سپس در گام بعدی برای نشان دادن تأثیر آموزش بر سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی PCA ، شاخص ترکیبی از متغیرهای انتخاب شده برای سرمایه اجتماعی ساخته و تأثیر آموزش را بر روی این شاخص برآورد شد. نتایج در هر دو قسمت تأیید می کند که آموزش یک عنصر کلیدی برای بهبود سرمایه اجتماعی یا کاهش برخی بزهکاری های اجتماعی به عنوان معیاری از سرمایه اجتماعی است.
طراحی الگوی ارتباطی فناوری اطلاعات و سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی ارتباط فن آوری اطلاعات و سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و طراحی الگوی ارتباطی مربوطه می باشد. این پژوهش یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری، مدیران منابع انسانی و دست اندرکاران فن آوری اطلاعات آموزش و پرورش فارس به تعداد 210 نفر و نمونه آماری طبق فرمول کوکران 136 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه ی فن آوری اطلاعات و سیستم برنامه ریزی منابع سازمان استفاده شده است که روایی صوری آنها توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته و پایایی آنها با استفاد از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برابر91/0 و 87/0 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی وتحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزار SPSS و smart PLS استفاده و الگوی تحلیلی پژوهش تدوین شد.بر اساس نتایج حاصله، ضریب مسیر فن آوری اطلاعات به سیستم برنامه ریزی منابع سازمان برابر 677/0 و مقدار آماره t برای این مسیر 793/9 می باشد که با توجه به بزرگ تر بودن این مقدار از 96/1، نشان دهنده ی معناداری ضریب برآورد شده است. در نتیجه فن آوری اطلاعات، تأثیر مثبت و معناداری بر سیستم برنامه ریزی منابع سازمان دارد.
توزیع درآمد در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیرامون عوامل مؤثر بر توزیع درآمد از مهمترین اهداف محققین علوم اجتماعی در کشورهای درحال توسعه می باشد. در این میان نقش آموزش در توزیع درآمد ازجمله موضوعاتی است که توجه متفکرین حوزه علوم اجتماعی و توسعه را به خود جلب کرده است.آنچه مسلم است سرمایه گذاری در آموزش وپرورش یک عامل کلیدی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی است. تأمین سرمایه انسانی مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی است. در پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی توزیع درآمد و شاخص های موثر پرداخته شده و نظریه های مربوطه را بیان نموده ایم نتایج نشان داد که تنها راه موثر و پایدار در توسعه و رشد اقتصادی که با عث افزایش درآمد و توزیع عادلانه آن می شود آموزش است بررسی تئوری ها نیز همگی بر سهم بالای آموزش در توسعه انسانی و توزیع عادلانه درآمد دلالت دارند.
نظام نامه اخلاق پژوهش پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوریهای آموزشی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش تولیدات علمی در کشور و گسترش فزاینده موسسات آموزش عالی، خطر شیوع بداخلاقی در انجام پژوهش همه نهادهای پژوهش محور را تهدید می کند. پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوری های آموزشی (یکی از پژوهشکده های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش) از این ضرورت مستثنی نبوده است و به صورت بالقوه در معرض تهدید سرایت بد اخلاقی پژوهشی قرار دارد. این مطالعه با هدف تدوین نظام نامه اخلاق پژوهش پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوریهای آموزشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و در چارچوب رویکرد کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. داده های احصاء شده از جلسات بحث گروه کانونی و مصاحبه رو در رو بوسیله تحلیل محتوای تماتیک تحلیل گردید. تحلیل یافته ها منجر به شناسایی دو مقوله اصلی منش اخلاقی پژوهشگر شامل 4 زیرمقوله تواضع و فروتنی، صبر و بردباری، حساسیت فرهنگی، مشارکت جوئی و اصول اخلاقی حاکم بر پژوهش شامل 9 زیرمقوله سودمندی پژوهش، اصالت علمی، رعایت حقوق همکاران، رعایت حقوق شرکت کنندگان، اجتناب از سرقت علمی، انتشار یافته ها، ساده نویسی گزارش، سپاسگزاری، نقدپذیری و نقادی علمی گردید. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند گامی برای اتخاذ تصمیم های اخلاقی تر در انجام پژوهش و ایجاد فضای اعتماد و احترام در میان ذینفعان پژوهشگاه بازی کند و مبنایی برای گفتگوهای بیشتر و توسعه ی فرهنگ اخلاق پژوهش فراهم نماید
شناسایی مؤلفه های عدالت آموزشی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های عدالت آموزشی برای دانش آموزان بود روش پژوهش کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی اکتشافی که حوزه پژوهش76 مورد مقالات، اسناد و کتب مندرج در پایگاهها، وب سایتها، و کتابخانه ها که به تفکیک 61 مقاله، 6 پایان نامه، 9 کتاب و سند آموزشی بود. با توجه به ادبیات نظری مؤلفه ها و مضامین استخراج گردید. روایی محتوایی پژوهش با استفاده از روش ممیزی کردن از سوی داور تأیید شد و پایایی مضامین با استفاده از روش هولستی ۹۹٪ بدست آمد. یافته ها نشان داد که عدالت آموزشی شامل سه مضمون فراگیر با عنوان بسترسازی عادلانه توزیع منابع، بهره مندی عادلانه از منابع و شایسته پروری، و 12 مضمون سازمان دهنده شامل مشارکت جمعی، همه جانبه نگری برنامه درسی، تصمیم سازی عادلانه، شایسته سالاری، پوشش دادن همه مخاطبان، بهسازی مدارس، مدیریت بهینه منابع مالی، توجه به وضعیت بهداشت یادگیرندگان، توانمندسازی یادگیرندگان، ارتقای کیفیت آموزش، بهبود فرآیند ارزشیابی، تعامل منصفانه و 82 مضمون پایه می باشد. برای تحقق عدالت آموزشی در طراحی و تدوین برنامه ها به این مؤلفه ها باید توجه شود تا کلیه یادگیرندگان در همه مناطق کشور به شکل عادلانه از فرصت های آموزشی و تربیتی بهره برند.
واکاوی سیر تحول و چالش های مشاوره در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
121-150
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل تغییرات پیچیده و سریع در ابعاد گوناگون فردی، اجتماعی و فرهنگی؛ دانش آموزان در دوره های سنی و تحصیلی مختلف از یک سو، دارای نیازها و مشکلات خاصی هستند و از سوی دیگر با تصمیم ها و چالش های متفاوت و متعددی مواجه اند و مشاوران به عنوان کارشناسانی که در حوزه ی خدمات یاورانه تربیت شده اند می توانند هم به دانش آموزان در این امور و هم به همکاران خود (معلمان و مربیان) در تسهیل و بهبود فرآیند آموزشی و پرورشی، کمک نمایند. از این رو، بررسی و بازاندیشی آنچه طرح ریزی شده و آنچه به انجام رسیده در پویایی و شکوفایی حرفه ای در این حوزه تسهیل کننده و راه گشا خواهد بود. لذا پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های مروری است به بررسی روند و سیر تحول نظام راهنمایی و مشاوره در آموزش وپرورش می پردازد.گذشت بیش از دو دهه ارائه خدمات مستمر مشاوره ای در سطح مدارس، وجود برخی چالش ها و تداخل وظایف در سطح مدرسه، بازنگری و تعیین استراتژی های نوین در شیوه و نحوه ارائه خدمات مشاوره ای را هم در بعد کیفی و هم کمی ضروری می سازد. در بررسی سیر تحول راهنمایی و مشاوره در کشور شش دوره مجزا که هر کدام بیانگر فراز و فرودهای خاصی است قابل درک و اثبات می باشد. این دوره ها عبارتند از: دوره ایده پردازی و برنامه ریزی مقدماتی؛ دوره اجرای ناقص برنامه؛ دوره رکود و تعطیلی؛ دوره برنامه ریزی زیرساختی، احیا و بازسازی برنامه مشاوره؛ دوره توسعه، رشد و بلوغ کاری و دوره ی سکون، فرسایش و جا به جایی مشاوران. می توان نتیجه گرفت که برنامه راهنمایی و مشاوره علیرغم ضرورت و اثربخشی از ابتدای اجرا تاکنون با چالش های متعدد و مختلفی مواجه بوده است. انتظار می رفت با توجه به سلامت نگری و اثربخشی آن، خیلی زودتر به سامان می رسید که این امر نیازمند توجه، حمایت و برنامه ریزی علمی هم در تربیت نیروی انسانی و هم در حوزه اجرا می باشد.
نشانه شناسی اجتماعی روپوش مدرسه در روایت های دختران جوان مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی انتقادی شمایی از تجربه تحصیلی دختران جوان است. این واکاوی براساس رویکرد روشی نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون (2005) و با تمرکز بر روپوش مدرسه به منزله یکی از منابع نشانه شناختی حاضر در تجربه زیسته عاملان اجتماعی مدنظر انجام شده است. نتایج نشان دادند قواعد الزام آور مدرسه درباره روپوش، دانش آموزان را در فرایندی قرار می دهد که محصول آن، ایجاد نوعی گسست معنایی در صورت بندی تجربه تحصیلی آنها و درنتیجه، ازخودبیگانگی و انفعال آنها هنگام گذراندن دوران تحصیل در مدرسه است. به یک معنا دانش آموزان فرایند تحصیل در مدرسه را جدا از خود و حاکم بر خودشان ادراک می کنند. به این ترتیب تجربه تحصیلی به جای اینکه روندی قدرت افزا برای زنان باشد، به روندی قدرت زدا تبدیل خواهد شد.
بررسی، مقایسه و تجزیه و تحلیل شاخص های توزیع منابع مالی آموزش و پرورش استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲ و ۶۳
166 - 189
حوزه های تخصصی:
منابع مالی بخش آموزش و پرورش در ایران محدود است؛ از این رو نحوه هزینه کرد این منابع و تناسب شاخص های توزیع با اهداف مورد نظر برنامه ریزان از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر ترکیبی از شیوه های توصیفی و تجربی و جامعه آماری آن، صورت های مالی هزینه کرد اعتبارات اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام در یک دوره نه ساله می باشد. ابزار مورد استفاده جهت کسب اطلاعات، منابع آماری، صورت های مالی و اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای بوده و در بخش تحلیل دلفی از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که حقوق و مزایای کارکنان بالاترین سهم و اموال و دارایی ها کمترین سهم را از بودجه داشته اند. میانگین مجموع نرخ رشد اعتبارات هزینه ای واقعی طی دوره مورد بررسی 64/3 درصد در سال و میزان هبستگی آن با نرخ رشد تعداد دانش آموزان 83/8 درصد، با نرخ رشد تعداد کارکنان 2/19 درصد و با نرخ رشد تعداد اتاق های آموزشی 99/4- درصد بوده است. هزینه تمام شده هر دانش آموز طی دوره مورد بررسی با روش هزینه یابی سنتی از 1/34 میلیون ریال در سال 1387 به 6/52 میلیون ریال در سال 1395 رسیده است. مدل نهایی پیشنهادی برای توزیع بهینه منابع مالی چنین است: منابع کافی در سطح ملی تأمین شود، تخصیص اعتبارات غیرمتمرکز باشد و توزیع اعتبارات بر مبنای شاخص های سرانه دانش آموز، سرانه کارکنان آموزشی و ستادی، سرانه فضای آموزشی، سرانه فضای اداری و ضریب محرومیت با حفظ وزن و اهمیت هر شاخص صورت پذیرد.
مهارت های مقابله با جنگ نرم در مدارس با تکیه بر اصول پدافند غیرعامل
نظام آموزش و پرورش یکی از محوری ترین و تعیین کننده ترین نهاد های اجتماعی در ارتقای فرهنگ جامعه به حساب می آید، ضروری است که برای رویارویی با تهدیداتی که در پیش روی این نظام است، از پدافند غیرعامل بهره گیرد. ار آنجایی که مدارس قلب نظام آموزش و پرورش هستند، اهمیت این موضوع و آموزش چگونگی مقابله با جنگ نرم در مدارس دو چندان می گردد. لذا برآن شدیم تا در این مقاله که به روش مروری و کتابخانه ای نگارش گردیده است، به بررسی راهکارهای پدافند غیرعامل در برابر جنگ نرم و در ادامه به ارائه راهکارهای اجرایی در مدارس بپردازیم .
اقتضائات آموزشی و پرورشی دوره کودکی از چشم انداز «آموزه های اسلامی» و «دانش روان شناسی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متون اسلامی و دانش روان شناسی انجام گرفته است. پرسش اساسی این است که مهم ترین راهبردها و راهکارهای آموزشی و پرورشیِ متناسب با تحولات و ویژگی های دوره کودکی کدام است؟ در این پژوهش از روش توصیفی−تحلیلی و اجتهادی استفاده شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های اسلامی و آموزه های روان شناختی−تربیتی، می توان استنباط کرد که اقتضائات مهم آموزشی و پرورشی دوره کودکی عبارتند از: 1. ارتباط صمیمی و عاطفی با کودک؛ 2. ارتباط مبتنی بر بازی و قصه گویی؛ 3. پاسخ گویی شناختی همتراز با فهم کودکان؛ 4. همتراز سازی مطالب با تحول روان شناختی کودک؛ 5. رعایت اصل تدریج؛ 6. سبک ارتباطی مبتنی بر تحول شناختی و هیجانی−عاطفی؛ 7. بهره گیری از یادگیری الگویی؛ 8. ساده سازی پیام و بهره گیری از آموزش گام به گام و تدریجی در آموزش و پرورش کودک.
آینده پژوهی در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
شناخت و درک هرچه بیشتر آینده و ناشناخته هایی که فراروی انسانها و جوامع بشری قرار دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. این شناخت به ما کمک می نماید که از خطر رویارویی با ناشناخته هادوری ننماییم. همچنین آینده شناسی این امکان را به انسانها می دهد که یک قدم پیشتر از حال گام بردارند. اطلاع نسبی از آنچه که ممکن است در آینده اتفاق افتد و وقوع آن محتمل است، ضروری به نظر میرسد. این شناخت به برنامه ریزان و دانشمندان کمک می نماید تا در عرصه های مختلف با اطمینان خاطر برنامه ریزی نمایند.نظریه پردازان معتقدند آینده پژوهی، آینده شناسی است که دریچه ورود ما به آینده را میسر می سازد با توجه به اینکه وظیفه اصلی آموزش و پرورش توسعه نسل آینده است همچنین آموزش و پرورش از پیش دبستان تا دانشگاه ضرورتا بایستی آینده مدار باشد زیرا کارکرد آن در واقع تجهیز دانش آموزان و دانشجویان به دانش و مهارت های لازم برای مشارکت موثر در جامعه در زمان حال و بالاخص برای آینده می باشد.
بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و سلامت سازمانی در دبیرستانهای شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین خویشتن شناسی م دیران و س لامت س ازمانی در دبیرستانهای ش هر بجن ورد در س ال تح صیلی 68-85 م یباش د. ب ه هم ین منظ ورخویشتن شناسی مدیران بعنوان متغیر پیشبین و سلامت سازمانی بعن وان متغی ر م لاک مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر 29 نفر از م دیران دبیرس تان های شهر بجنورد در سال تحصیلی 68-85 می باشد نمونه آماری از طریق روش نمونه گی ری ساده به تعداد 26 نفر از آنها انتخاب شدند و تعداد دبیران که 700 نفر بودند که از طری ق نمونه گیری س اده 285 نف ر انتخ اب ش دند روش تحقی ق توص یفی، اس تنباطی و از ن وع همبستگی میباشد. برای تعیین خویشتن شناسی مدیران از پرسشنامه دیوید. وتن و ک یم. کامرون4 از کتاب رویکردهای پژوهشی محمد مقیمی ک ه ش امل ی ازده گزین ه م یش د وبرای سلامت سازمانی از پرسشنامه استاندارد سلامت س ازمانی (OHI)5 ک ه ش امل44 سؤال بسته پاسخ بر اساس مقیاس 4 درج های لیکرت استفاده شده است. جه ت تجزی ه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل شاخصهای آماری (رس م ج دول، فراوان ی، درص دفراوانی، نموداره ا) و همچنین از آم ار اس تنباطی ش امل ج دول افق ی، آزم ون خ یدو و فرمول آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می ده د ک ه ب ین خوی شتن شناسی مدیران و سلامت سازمانی رابط ه وج ود دارد. بن ابراین ب ا توج ه ب ه مطالع ات محقق و نتایج حاصل از پژوهش هر اندازه میزان آگاهی مدیر و ش ناخت آنه ا ن سبت ب ه خود افزایش یابد همین شناخت باعث افزایش تفکر منطقی و استفاده مناسب از استراتژیهای مدیریت می گردد. هر اندازه مدیر رفتار خود را متناسب وضعیت خاص و ب انیازهای زیردستانش انطباق پذیر سازد به همان اندازه در سلامت س ازمان م ؤثر خواه دبود.
طراحی فرصت های یادگیری در آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فناوری های جدید الکترونیکی عامل بسیار مهمی در شکل گیری بافت های اجتماعی و فرهنگی جدید به شمار می رود و بافت های جدید، محیط های جدید آموزشی و راه های جدید طراحی آموزش را ایجاب می کند. متخصصان آموزشی باید تجارب یادگیری را متناسب با این وضعیت طراحی کنند. آموزش و پرورش وسیله ای مهم در انتقال فرهنگ جامعه و نشر آن است. قسمت عمده ای از آن چه دانش آموزان درباره اختیارات و امکانات زندگی خود می آموزند مربوط به تجاربی است که متخصصان آموزشی طراحی کرده اند. باید به خاطر داشت که هیچ گاه یادگیری دانش آموزان به صورت تصادفی اتفاق نمی افتد، بلکه نتیجه مستقیم تجارب و فرصت های یادگیری آنان است. در این مقاله برخی از الگوهای طراحی آموزشی، مدل کارآیی و عقاید ساختگرایان درباره یادگیری مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
ارزشیابی کارآیی ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی _ آموزش و پرورش منطقه 10 تهران از دیدگاه معلمان و مدیران، والدین و دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کارآیی رویکرد ارزشیابی توصیفی به عنوان یکی از رویکردهای جدید در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و مطالعه و بررسی تاثیر این رویکرد در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 10 تهران بوده است. روش تحقیق در این پ ژوهش روش توصیفی به شیوه ی پیم ایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. نمونه آماری پژوهش مجموعا 280 نفر می باشند و جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان منطقه 10 تهران در سال تحصیلی 91-90 می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته که شامل 33 سؤال پنج گزینه ای با استفاده از مقیاس درجه بندی لیکرت و همچنین پنج سؤال تشریحی است. به طور کلی آموزگاران با اجرای طرح ارزشیابی توصیفی موافقند و اعلام کرده اند که اجرای این طرح در کاهش اضطراب دانش آموزان مؤثر بوده است و موجب افزایش خلاقیت، انگیزه ی آموزشی، مهارتهای تحقیق و پژوهش، شناخت دانش آموز نسبت به توانایی های خود، تعامل بیشتر دانش آموزان با همدیگر و با معلم، تقویت روحیه انتقادپذیری در دانش آموزان شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که: در دانش آموزان ابتدائی منطقه 10 تهران، ارزشیابی توصیفی در سطح بسیار بالایی در مدارس ابتدائی آن منطقه کارائی دارد که اجرای این طرح در بهبود یادگیری دانش آموزان، در تعامل اولیاء دانش آموزان با مسئولین مدرسه، بهبود رفتار دانش آموزان، دشواری کار معلمین، سلامت روحی و روانی دانش آموزان تاثیر مهمی را ایفاد نموده است که بر کیفیت آموزش و اهداف مورد نظر آموزش و پرورش توجه ویژه ای دارد.
تأثیر تکنولوژی آموزشی در فرآیند آموزش و یادگیری
حوزه های تخصصی:
بسیاری از معلمان و مربیان اعتقاد دارند که در امر آموزش و تدریس، بسیاری از موارد و موضوعات را نمی توان به روش سنتی و قدیمی به خوبی به دانش آموزان و فراگیران انتقال داد. لذا امروزه برای شفاف کردن امر آموزش، متنوع کردن وسایل فرآیند تدریس و روشن کردن مطالب درسی، استفاده از وسایل کمک آموزشی توسط معلمان امری اجتناب ناپذیر است. دانش آموزان با استفاده از وسایل کمک آموزشی به فرآیند یادگیری و تدریس عینیت می بخشند و به آسانی به در جریان تدریس به فراگیری آموخته های جدید می پردازند. در این نوشتار سعی داریم تا ضمن بررسی وسایل و امکانات تکنولوژی که می توان به عنوان ابزار هایی برای کمک به فرآیند آموزش از آنها استفاده کرد بپردازیم و میزان تأثیر پذیری دانش آموزان در امر یادگیری به کمک تکنولوژی را بررسی و مطالعه نماییم. مطالب موجود در این مقاله به شیوه مروری جمع آوری شده اند و از منابع معتبر کتابخانه ای نیز بهرمند شدیم.