آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

توجه به جنبه های اجتماعی تربیت، از وظایف اصلی برنامه های درسی است و توجه به مبانی نظری علوم اجتماعی می تواند برنامه ریزان درسی را در زمینه استحکام بخشی به برنامه های درسی کمک کند. نظریه کارکردگرایی، از جمله نظریات مطرح در این زمینه است و این سؤال درباره آن مطرح است که این نظریه چه دلالت هایی برای برنامه های درسی دارد. در این پژوهش، از روش استدلال استنتاجی استفاده شده است. یافته های پژوهش به طورکلی نشان می دهند که کارکردگرایی اصولاً جدایی مدرسه از بافت اجتماع را رد می کند و بر آمادگی دانش آموزان برای حضور در جامعه تأکید دارد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کارکردگرایی به طور اخص برای هریک از عناصر برنامه درسی، از جمله معلم، دانش آموز، شیوه های یاددهی یادگیری، ارزشیابی و محتوای آموزشی، وظایف ویژه ای قائل است که با جامعه ارتباط درهم تنیده ای دارد.

تبلیغات