مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اصلاح الگوی مصرف
حوزه های تخصصی:
جایگاه حقوق مصرف در اصلاح الگوی مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامناسب بودن الگوی مصرف در زمینه های گوناگون به ویژه مصرف ذخیره های تجدیدناپذیر، به موضوع مهم جامعه امروز ایران تبدیل شده و اصلاح الگوی مصرف به صورت راهبردی کلان و ضرورت اقتصاد ملی در دستور کار قرار گرفته است. واقعیت اسراف و هدر دادن منابع و امکانات ملی معلول علت ها و عامل های گوناگونی است که بدون شناخت و کنترل آنها نمی توان به اصلاح الگوی مصرف امید داشت.
مطالعه حاضر با طرح این پرسش که با وجود ارشاد عقل و شرع به مصرف بهینه، چرا الگوی مصرف در ایران غیرمنطقی است، این فرضیه را مطرح کرده که بی توجهی به حقوق مصرف یکی از عامل های مهم در نامناسب بودن الگوی مصرف در ایران است. یافته های تحقیق حاکی است که عدم دسترسی به اطلاعات درباره کیفیت کالاهای عرضه شده، عدم وجود قدرت انتخاب در بازار رقابتی، عدم وجود مقررات سخت گیرانه درباره مسؤولیت تولیدکنندگان کالاهای معیوب، وجود فساد اداری و اقتصادی و در نتیجه عدم کنترل درباره کالاهای نامرغوب و سرانجام عدم استفاده از مشارکت مردمی در ساختارهای مدافع حقوق مصرف کنندگان، از جمله عامل هایی هستند که ضمن اجحاف در حق مصرف کنندگان، مصرف بی رویه و اتلاف منابع و سرمایه های کشور را به دنبال دارد.
نقش رسانه های جمعی در اصلاح الگوی مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اشاره به گسترش فناوری های ارتباطی و افزایش نفوذ رسانه های جمعی در ابعاد گوناگون زندگی، بویژه نقش آنها در شکل گیری و هدایت پدیده های مهم فرهنگی و اجتماعی مانند سبک های جدید زندگی و الگوهای مصرفی، به سازوکارهای تاثیرگذاری رسانه ها بر نگرش ها و رفتارهای مخاطبان پرداخته و با تاکید بر اثرات متقابل فرهنگ و اقتصاد و معرفی الگوی مصرف به عنوان موضوعی دارای وجوه فرهنگی و اقتصادی و همچنین بیان اهمیت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف به منزله وظیفه ای دینی و ملی، رویکردهای رسانه را در الگوسازی اقتصادی و فرهنگی و تعدیل رفتارهای اقتصادی بررسی می کند.
راهبردهای برنامه سازی برای اصلاح الگوی مصرف (با تکیه بر مبانی حقوقی و دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی صورت گرفته آن است که با توجه به مبانی حقوقی و دینی به بررسی «ضرورت اصلاح الگوی مصرف و نقش حکومت و رسانه در تحقق آن» بپردازد. بنابراین، پس از ارائه تحلیلی در این باره، به رسانه ها، بویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران توصیه می کند راهبردهای هفت گانه ای را برای ایفای نقش مهم خود در نظر بگیرند. این راهبردها عبارتند از: ایجاد فرهنگ مسئولیت در برابر مصرف، نمایش آثار زیان بار مصرف زدگی، ترغیب مردم به استفاده از تولیدات داخلی، تبیین حرمت اسراف و معیارهای آن، تاکید بر احترام مضاعف به اموال عمومی، جلوگیری از ساده انگاری در مفهوم منابع و مصارف و سرانجام نظارت بر تبلیغات بازرگانی در جهت بهینه سازی فرهنگ مصرف.
چگونگی اصلاح الگوی مصرف در گروه های درآمدی مختلف خانوارهای تهرانی
حوزه های تخصصی:
الگوی مصرف خانوارها در طول زمان و منبعث از تحولات فرهنگی، اجتماعی و درآمدی دستخوش تغییر و تحول می شود. این تغییرات سبد مصرفی خانوارها را تغییر می دهد و انتظار می رود که به تبع آن تولیدکنندگان و برنامه ریزان اقتصادی هماهنگ با بازار حرکت کنند و نیازهای تولیدی، واردات کالا و به طور کلی نوع نگرش به کالاهای مصرفی را در مجموعه ای واقع بینانه و منطبق با آمار و اطلاعات دقیق ساختارسازی نمایند.
لذا نگارندگان با در نظر گرفتن رویکرد شناسایی و اصلاح الگوی مصرف، با استفاده از اطلاعات مذکور به بررسی سبد مصرفی خانوارها در شهر تهران در فاصله سال های 1375 تا 1385 در گروه های مختلف درآمدی پرداخته اند. هدف این است تا با محاسبه هزینه صرف شده، میزان مصرف و تمایل خانوارها در شهر تهران در سبد مصرفی خانوارها در طول 10 سال گذشته معرفی شده، سپس براساس این اطلاعات روند مصرف در آینده و نوع کالاهای مورد نیاز جامعه در گروه کالاهای لوکس شناسایی گردیده تا سیاستگذاران را در جهت اصلاح الگوی مصرف کالاهای فوق یاری نماید.
نگرش مدرسان زبان به ترویج فرهنگ مصرف غربی در کتب آموزش زبان انگلیسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اگرچه زبان انگلیسی همواره به عنوان ابزاری کارآمد در عرصه ارتباطات بین المللی مطرح بوده است، اما آموزش آن می تواند به ابزاری پنهان درجهت ترویج فرهنگ مصرفی غرب تبدیل شود. کتب آموزشی زبان انگلیسی یکی از مهمترین عوامل انتقال فرهنگ غرب به شمار می روند.
هدف: هدف این تحقیق بررسی نگرش مدرسان زبان انگلیسی به ترویج فرهنگ مصرفی غرب در کتب آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاه های زبان است.
چارچوب نظری: پژوهش های اخیر مؤید این مطلب است که با گسترش روزافزون مؤسسات و دوره های آموزش زبان در سراسر کشور، گرایش زبان آموزان به یادگیری فرهنگ و شیوه زندگی جوامع غربی نیز افزایش یافته است. روش های جدید آموزش زبان های خارجی براساس نظریه های ارتباط بین فرهنگی، استفاده از فرهنگ مقصد را نه تنها به عنوان ابزاری برای یادگیری زبان میدانند، بلکه اصل آموزش را بر پایة انتقال اطلاعات فرهنگی می گذارند. مصرف گرایی به عنوان میراث تحمیل شده تمدن غرب بر کشورهای در حال توسعه یکی از مواردی است که می تواند به راحتی و با سرعت از طریق کتب آموزش زبان انگلیسی به زبان آموزان منتقل شود.
روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است. به منظور بررسی نگرش مدرسان زبان انگلیسی نسبت به ترویج فرهنگ مصرف گرایی غرب درکتب آموزش زبان انگلیسی، 60 مدرس زبان شاغل در آموزشگاه های شهر تهران به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخت بود. اعتبار ابزار با روش همسانی درونی با ضریب آلفای 84/0 محاسبه گردید.
نتیجه: مدرسان زبان انگلیسی دراین تحقیق براین باورندکه کتب آموزش زبان نقش اندکی درجهت اصلاح الگوی مصرف ایفا کرده و فرهنگ مصرفی غرب را درقالب دو مشکل عمده منتقل می کنند: (1) انتقال فرهنگ نامناسب تغذیه غرب (استفاده از غذاهایfast food و خوردن غذا در رستوران ها به جای غذاهای خانگی)، (2) کمبود مطالب مرتبط با مصرف صحیح انرژی و صرفه جویی.
بحث: اصلاح واقعی و منطقی الگوی مصرف نه تنها درگرو شناخت مسایل اقتصادی است بلکه درگرو آگاهی از منشأهای فرهنگی و اجتماعی رفتارهای مصرفی افراد است. بنابراین نظارت بر محتوای کتب آموزش زبان و تلاش در جهت تألیف کتبی منطبق بر اصلاح الگوهای رفتاری و مصرفی و کاهش مقولات مصرف گرایی در آنها بایستی در چارچوب برنامه ریزی های آموزشی کشور قرار گیرد.
زنان و اصلاح الگوی مصرف
حوزه های تخصصی:
امروزه، رشد لجام گسیخته مصرف گرایی از معضلات بسیاری از کشورهاست. جامعه و کشور مصرف زده کمتر به خودکفایی خواهد رسید. این گرایش در تمامی اقشار جامعه نفوذ کرده است و زنان نیز با آن رابطه ای دوسویه دارند؛ از سویی جمعیت انبوهی از مصرف کنندگان، زنان اند و از دیگر سو، بر الگوی مصرف دیگران به ویژه افراد خانواده تاثیرگذارند.
پس اصلاح الگوهای مصرف در هرآنچه نگه داری و حفظ آن در اقتصاد فرد و جامعه اثر مثبت دارد، ضروری به نظر می رسد. در این ارتباط زنان می توانند فرهنگ صرفه جویی را درون خانواده نهادینه کنند که این خود به فرهنگ سازی در کل جامعه منجر خواهد شد.
بخش مهمی از آموزه های دینی در رابطه با مسائل اقتصادی، ناظر به بیان الگوهای مصرفی مطلوب از نظر شرع مقدس است. در این نوشتار در ابتدا معیار کلی اسلام در این زمینه معرفی شده، سپس با طرح مباحث اجتماعی مرتبط با بحث «مصرف گرایی»، تاثیر تبلیغات بر مصرف گرایی زنان مورد بررسی قرارگرفته است. آسیب های مصرف گرایی در جامعه زنان نیز از نکات مورد توجه نگارنده بوده که در قالب دو آسیب تجمل-گرایی و مدگرایی بررسی شده است.
از آنجا که شناخت مصادیق زهد، قناعت، ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی در زندگی حضرت زهرا می تواند انگیزه کافی به ویژه در زنان مسلمان ایجاد کند، ذیل هر بخش نمونه هایی از ساده زیستی و پرهیز از مصرف زدگی در زندگانی آن بزرگوار پرداخته شده است.
ضرورت بازنگری شیوه های تولید و مصرف انرژی در اقتصاد ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ابعاد مختلف مصرف انرژی در بخش های مختلف خانگی و تجاری، حمل ونقل، صنعت، نیروگاهی و پالایشگاهی و پیش بینی مصرف این بخش ها در افق چشم انداز ۲۰ ساله (1404) پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که هدر روی در حوزه انرژی کشور نه تنها در بخش مصارف خانگی و تجاری بلکه در پالایشگاه ها، نیروگاه ها و خطوط انتقال برق در مقایسه با استاندارد جهانی در سطح قابل قبولی نیست و درجهت نیل به اهداف سند چشم انداز باید تغییرات اساسی در حوزه تولید و مصرف انرژی صورت پذیرد. در غیر این صورت با توجه به روند نزولی تولید و روند افزایشی مصرف در افق 1404 (سال پایانی چشم انداز) اقتصاد ایران به یک واردکننده خالص انرژی تبدیل خواهد شد.
بررسی پویای رفتار تولیدکنندگان در استفاده از نهاده ها بر مبنای تابع تولید دو مرحله ای CES، با تاکید بر اصلاح الگوی مصرف انرژی در تولید و ارتقای اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش قیمت نسبی انرژی، انتظار بر کاهش میزان استفاده از آن و جایگزین کردن سایر نهادها با نهاده مذکور می باشد که در انجام این فرآیند میزان جایگزینی بین نهاده ها و سرعت جایگزینی دارای اهمیت خواهد بود. برای این منظور تابع تولید کشش جانشینی ثابت دو مرحله ای پویا برای کارگاه های بزرگ صنعتی (بیش از ده کارکن) با استفاده از مشاهدات دوره (1386-1346) برآورد شده است. این برآوردها نشان می دهد که سرمایه و انرژی رابطه مکملی و نیروی کار رابطه جانشینی با هر دو عامل تولید (سرمایه و انرژی) دارد هم چنین سرعت جایگزینی نیروی کار به انرژی (54%) نسبت به سرعت جایگزینی نیروی کار به سرمایه (42%) بالاست.
از سویی بررسی عوامل تعیین کننده تقاضای انرژی (قیمت انرژی و تولید) در دوره قبل و پس از افزایش قیمت واقعی حامل های انرژی، حاکی از کم رنگ شدن نقش تولید و پررنگ شدن نقش قیمت در توضیح تغییرات میزان مصرف انرژی در دوره افزایش قیمت انرژی است، لذا افزایش قیمت انرژی در بلندمدت با بالا بردن کشش قیمتی و جایگزینی، سبب انعطاف بیش تر تولیدکنندگان در جایگزینی عوامل (نیروی کار به انرژی) شده و اشتغال را افزایش می دهد.
اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصلاح الگوی مصرف و تصحیح رفتار اسراف گرایانه دغدغه حدود دو دهه مقام معظم رهبری است که بارها نسبت به این موضوع هشدار داده و سرانجام سال 1388 را به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف مطرح کردند. اینک در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامی، که به شعار پیشرفت و عدالت مزین گشته، بیش از پیش نیازمند اصلاح الگوی مصرف جهت نیل به ایجاد عدالت و پیشرفت هستیم؛ اصلاحی که میتواند نقش اساسی در ایجاد عدالت و پیشرفت در کشور داشته باشد.
این پژوهش نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی کشور را به عنوان یکی از مؤلفه های تحقق بخش اصلاح الگوی مصرف در کنار مؤلفه های آگاهسازی و اطلاع رسانی از وضعیت میزان تولید مصرف انرژی در کشور، فرهنگ سازی، طراحی برنامه های آموزشی مصرف انرژی در مقاطع گوناگون آموزشی، مدیریت مصرف، پرهیز از تجمل گرایی و مصرف زدگی را مورد بحث قرار داده است.
تبیین مبانی، اصول و روش های اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روند افزایش سریع جمعیت در دهه های اخیر و درنتیجه تمایل بیشتر به بهره برداری از منابع و نیز مصرف بیشتر، تدوین الگوی مصرف متناسب با وضع جامعه و افراد آن، امری ضروری به نظر می رسد. در دین اسلام برخلاف برخی نظریات غربی، مصرف به خودی خود اصالت نداشته و بلکه در جهتی قرار گیرد که انسان را به سوی اهداف غائی خلقتش سوق دهد. با توجه به نگاه همه جانبه ای که اسلام به مسئله مصرف دارد، می توان براساس متون اسلامی، دستورالعمل جامعی برای اصلاح الگوی مصرف تدوین نمود. در این مقاله تلاش شده است تا با در نظر گرفتن جامعه دینی، به عنوان جامعه هدف، و با تحلیل اسنادی قرآن کریم و روایات معصومان(ع)، مجموعه ای از مبانی، اصول و روش های اصلاح الگوی مصرف استخراج شود. که درنهایت پنج مبنا، یازده اصل و بیست روش در رابطه با اصلاح الگوی مصرف به دست آمده بدین شرح:
مبانی: نیازمندی، عزت و استقلال، ایمان، اندیشه ورزی، تفاوت افراد و جوامع مختلف؛
اصول: نیازسنجی، آینده نگری، اعتدال، زهدورزی، جهان را عرصه نعمت های خدا دیدن، مسئولیت، آخرت گرایی، دیگرگرایی، توجه به تعقل و تفکر، فرهنگ سازی، تذکر، توجه به اقتضائات فردی و اجتماعی؛
روش ها: اولویت بندی، مدیریت منابع، رعایت میانه روی در مصرف، قناعت، شناخت سنت های الهی، ادای حقوق شرعی، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح انگیزه ها، محدود و مشروط نمودن مصرف، انفاق و ایثار، آگاه سازی، استفاده از تجربیات دیگران، الگوسازی، یادآوری محرومیت ها، توجه به کفو و شأن هر فرد و جامعه.
نقش اجتماعی مادران در اصلاح الگوی مصرف (مطالعه موردی شهر کرج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق نقش اجتماعی مادران دراصلاح الگوی مصرف در شهر کرج است. جامعه آماری این پژوهش متشکل ازمادران شهر کرج می باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس دیدگاه های اسلام وفمینیسم است. روش تحقیق، از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابزار اندازه گیری از نوع پرسشنامه با طیف لیکرت (شاخص پنج قسمتی از خیلی زیاد تا خیلی کم) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر حاصل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های تحلیل واریانسANOVA، همبستگی پیرسون) انجام گرفته است. متغیرهای مستقل این تحقیق برای سنجش میزان تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، طبقه اجتماعی، نظام اقتصادی اجتماعی، برخورد یا تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و اصلاح الگوی مصرف به عنوان متغیر وابسته بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، برخورد یا تهاجم فرهنگی، نظام اقتصادی اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد و فقط بین متغیرهای طبقه اجتماعی وسبک زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد
نهادینه سازی الگوی مصرف بهینه در جهت رویارویی با تهدید نرم اقتصادی علیه نظام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش و چارچوب تحلیلی سازگاری ـ تناقض، ویژگیهای ساز و کارهای موجود برای نهادینه سازی با ویژگیهای ابعاد اصلاح الگوی مصرف تطبیق داده شده است. در پایان، تحلیل ساز و کارها و ابزار مناسب برای اصلاح الگوی مصرف عرضه شده است. اصلیترین یافتههای مقاله چنین است: برای نهادینه کردن الگوی مصرف بهینه میتوان از هر سه ساز و کار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استفاده کرد. در کوتاه مدت با وضع قوانین و مقررات و تنبیه و تشویقهایی برای اجرای الگوی مصرف بهینه و در میان مدت با ایجاد هنجارهای منطبق با این الگو، رفتارهای افراد را با استفاده از نیروی انگیزه درونی و اجتماعی به سمت الگوی مطلوب هدایت، و در بلند مدت نیز با ایجاد شناخت و آگاهی بیشتر، افراد را به سمتی هدایت کرد که خود مایل به حرکت در جهت الگوی مطلوب و بهینه باشند. در این وضعیت موفقیت نهادینه کردن قطعیتر خواهد بود. برای نهادینه شدن الگوی مصرف بهینه در همهَ بخشها، لازم است ابزارهای مختلفی بهکار گرفته شود.
سبک زندگی دینی (مطالعة موردی؛ تحلیلی بر عوامل اسراف و مصرف گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1392 از سوی مقام معظّم رهبری به عنوان سال «حماسة سیاسی و حماسة اقتصادی» نامگذاری شده است. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف به منظور یکی از ابعاد تحقّق حماسة اقتصادی برای جامعه از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است، به طوری که فرهنگ مصرفی مناسب، امکان سرمایه گذاری را فراهم می کند و از این طریق می تواند موجب رشد و توسعة اقتصادی جامعه شود.آنچه پدیدة اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف را اولویّت بخشیده، همانا اهمیّت فاصله گرفتن از روند شکل گیری نوعی جامعة مصرفی است که الگوی مصرف در آن جامعه از شکل مصرف بهینه و منطقی منحرف شده است و فرهنگ مصرفی سیری ناپذیر مبتنی بر تجمّل گرایی، اسراف و لذّت طلبی بر آن حاکم گردیده است، به گونه ای که در چنین جامعه ای، انسان ها با مصرف، تنها به امید مصرف کردن زندگی می کنند. لذا پدیدة مصرف زدگی که ویژگی آشکار چنین جوامعی است، ارمغان پیامدهای مصرف گرایانة نظام سرمایه داری، همسو با روند جهانی شدن در ابعاد اقتصادی و فرهنگی است که به واسطة رسانه های پرشتاب، دیجیتال و تکنولوژی های پیشرفتة ارتباطاتی در گسترش اقتصاد جهانی و توسعة بازارهای مصرف ملّی و بین المللی به ترویج فرهنگ مصرف گرایانه و تغییر رفتارهای مصرفی مردم پرداخته است. با توجّه به اهمیّت موضوع، هدف این پژوهش بررسی ابعاد گوناگون اصلاح الگوی مصرف (مدیریّت مصرف) به عنوان یکی از عرصه های تحقّق حماسة اقتصادی است. لذا نخست اهمیّت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف مورد بحث قرار می گیرد و پس از آن، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف از دیدگاه قرآن و روایات آورده شده است و در ادامه، نحوة شکل گیری و ترویج مصرف گرایی بررسی شده است و در پایان نیز پس از بحث دربارة مصادیق اسراف و تبذیر و آثار آن، نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه گردیده است.
چگونگی اصلاح الگوی مصرف در حوزه اداری جهت پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در دانشگاه افسری امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهایی که علاوه بر آنکه راه های آسیب رسان به اقتصاد ملی را مسدود می کند، و از طرفی با تهاجمی کردن اقتصاد به جای تدافعی بودن آن، باعث بهبود شاخص فضای کسب وکار و کارآمدی نظام اقتصادی کشور در شرایط تحریم و غیر آن می شود، اقتصاد مقاومتی است؛ به طوری که بر اساس آن می توان نقشه ای جامع و علمی در مدیریت منابع مالی و انسانی تنظیم نمود. یکی از راه های اجرایی نمودن این راهبرد، اصلاح الگوی مصرف یا به عبارتی تغییر روش استفاده از منابع مالی به سمت مصرف بهینه است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تعیین راه های اصلاح الگوی مصرف در حوزه اداری در جهت پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در دانشگاه افسری امام علی (ع)است. روش کار پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از قالب تحلیل آمیخته (کیفی و کمی) بوده و جامعه آماری آن تعداد 80 نفر تمام شمار از کارکنان متخصص، صاحب نظر و باتجربه در حوزه های مختلف دانشگاه می باشد که با استفاده از توزیع پرسشنامه و انجام مصاحبه، یافته های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با ترکیب شاخص ها و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کمی و کیفی، 16 راهکار اصلاح الگوی مصرف مشخص و اولویت بندی شده و پیشنهادهای لازم ارائه گردیده است. نتایج حاکی از آن است که اصلاح الگوی مصرف در حوزه اداری بر اساس راهکارهای به دست آمده، در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی تأثیر مستقیم دارد
پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی بود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری 17108 نفر ساکنان شهر دهاقان بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف با آلفای کرونباخ 76/0 و پرسشنامه الگوی مصرف انصاری و طیبی با آلفای کرونباخ 74/0 صورت گرفت. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید. بین سبک زندگی مبتنی بر پیشگیری از بیماریها و سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با اصلاح الگوی مصرف(01/0p<)، سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با الگوی مصرف مدگرایانه(05/0p<) و سبک زندگی مبتنی بر معنویت و سلامت جسمی و روانی با الگوی مصرف مبتنی بر تبلیغات(01/0p<)، رابطه وجود دارد. اصلاح الگوی مصرف مستلزم ارتقاء سبک زندگی در ابعاد مختلف (بعد معنوی، روانشناختی و تندرستی و...) می باشد.
بررسی راهبردها و راهکارهای مناسب جهت تحقق اقتصاد مقاومتیبا رویکرد سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی اسلامی از مباحثی است که در سالیان اخیر توسط صاحب نظران اقتصادی و فرهنگی کشور و به ویژه رهبر معظم انقلاب مطرح شده است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که الگوی اقتصادی متناسب با نظام سیاسی و فرهنگی ایران اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزه های فشار و تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است؛ و همچنین رویکردی مبتنی بر تلاش جهت کاهش وابستگی ها و تأکید بر مزیت های تولید داخلی و تلاش برای رسیدن به خوداتکایی است؛ لذا تأکید آن بر اقتصاد تولیدمحور است و مردم در این اقتصاد نقش محوری دارند. سبک زندگی عبارت از شیوه زندگی کردن است. در حال حاضر سبک زندگی مردم در بسیاری از موارد منطبق با اقتصاد مقاومتی و تعالیم اسلامی نیست. لذا در این مقاله ضمن بررسی سیاست ها و برنامه های اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران، مؤلفه های مرتبط با سبک زندگی مردم شناسایی می شود و سپس راهکارهای مناسب جهت تحقق آن با توجه به مهم ترین مؤلفه های سبک زندگی، یعنی مدیریت مصرف و اصلاح الگوی مصرف، مصرف کالاهای داخلی، افزایش بهره وری و اقتصاد دانش بنیان، ارائه می شود.
ارزیابی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بهینه سازی مصرف آب کشاورزی با رویکرد سیستمی نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
وابستگی بخش کشاورزی به آب، غیرقابل انکار است. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام دارد، با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع آب، بهره گیری از دانش و فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات برای تأمین غذای مردم، امری ضروری است. این مقاله با رویکردی میان رشته ای و با نگاهی به علوم کشاورزی، فناوری اطلاعات، مدیریت، و جغرافیا، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات را در بهینه سازی مصرف آب کشاورزی با بهره گیری از روش «سیستم های نرم» که از روش های تفکر سیستمی در علم مدیریت است، تحلیل کرده است. مسئله آب مصرفی در کشاورزی، دارای پیچیدگی ساختاری بوده و ذی نفعان مختلف، دیدگاه های متفاوتی درباره آن دارند؛ ازاین رو جزء مسائل نرم به شمار می آید. در این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ داده شده است که ICT از چه راهی و با چه سازوکاری می تواند به اصلاح الگوی آب مصرفی در کشاورزی کمک کند. جامعه آماری پژوهش، همه بهره برداران حوضه آبریز گاوخونی (145381N=) است و تعداد نمونه با فرمول کوکران برابر با 383 کشاورز برآورد شد. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه، گردآوری، و دیدگاه های موجود و نظرات ذی نفعان مسئله با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان و مسئولان سازمان های مربوطه، شناسایی شدند. نتایج بیانگر این بود که از دیدگاه ذی نفعان، ایجاد یک سامانه آبیاری می تواند از طریق اطلاع رسانی به کشاورزان و کمک به آن ها در تصمیم گیری های مربوط به آبیاری، در میزان مصرف آب توسط کشاورزان، اثرگذار باشد. بی تردید راه اندازی چنین سامانه ای نیازمند هماهنگی بین دستگاه های ذی ربط و آموزش و فرهنگ سازی بین مخاطبان اصلی است.