مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغه های اصلی نظام های آموزش عالی در اغلب کشورهای جهان است. بررسی ها نشان می دهد به رغم نقشی که دانشگاه ها در توسعه منابع انسانی داشته و دارند و همواره کوشش بر این بوده است که دانشجویان را تربیت کنند که بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند، موضوع آموزش هنوز دچار کمبود ها و نارسایی های فراوانی بوده است. دانشگاه ها به عنوان سازمان هایی که نقش اساسی در رشد و توسعه علمی، فرهنگی و تربیت نیروی انسانی متخصص دارند باید هم گام با تحولات علمی، آموزشی و متناسب با نیاز ها و مقیاس های ملی و جهانی، فرایند کیفیت آموزشی خود را به طور مستمر بهبود بخشند. در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل موثر بر بهبود کیفیت آموزشی پرداخته شده است. این عوامل شامل حمایت از دانشجویان و اساتید، اعضای هیئت علمی، خدمات اداری، خدمات کتابخانه ای، تهیه برنامه آموزشی و مکان، زیرساخت ها و امکانات هستند. برای رتبه بندی عوامل موثر بر اجرای بهبود کیفیت آموزشی با استفاده از رویکرد AHP گروهی از نظرات 130 نفر از اساتید و دانشجویان دانشگاه اصفهان استفاده شده است.با توجه به اطلاعات بدست آمده و تجزیه وتحلیل آنها با استفاده از نرم افزار expert choice تهیه برنامه آموزشی با وزن 0.338 دارای بیشترین تاثیر بر بهبود کیفیت آموزشی است و بعد از آن اعضای هیئت علمی با وزن0.246، حمایت از دانشجویان و اساتید با وزن0.122، مکان، زیرساخت ها و امکانات با وزن 0.103، خدمات کتابخانه ای با وزن 0.102، و خدمات اداری با وزن 0.089در اولویت های بعدی می باشند.
ارزیابی عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، با استفاده از مدل تعالی سازمانی EFQM(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: نظام آموزش عالی هر کشور، نقش اصلی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده دارد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین امتیاز خودارزیابی عملکرد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم براساس مدل تعالی سازمانی EFQM بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 207 نفر از مدیران، کارشناسان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1390 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. از پرسش نامه تعالی سازمانی EFQM تعدیل شده برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پردازش و تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS 16 و آزمون T استودنت استفاده شد.
یافته ها: میانگین امتیاز خودارزیابی دانشگاه در حوزه توانمندسازها 229 و در حوزه نتایج 233 بود. بیشترین امتیاز کسب شده در حوزه توانمندسازها مربوط به معیار رهبری (22/2±80/4) و کمترین امتیاز مربوط به معیار خط مشی و استراتژی (18/2±41/4) بود. معیارهای نتایج جامعه بیشترین (28/2±08/5) و نتایج کارکنان کمترین (18/2±10/4) امتیاز حوزه نتایج را کسب کردند.
نتیجه گیری: از نظر مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم 462 از 1000 امتیاز ممکن مدل تعالی سازمانی EFQM را به دست می آورد و از نظر تعالی سازمانی در وضعیت متوسط ولی مطلوب قرار دارد.
ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: دانشگاه ها و دیگر عرضه کنندگان آموزش عالی نقش مهمی در توسعه جامعه دانایی محور ایفا می کنند. سرمایه فکری عنصر کلیدی در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش و ارتباط سرمایه فکری و عملکرد نظام دانشگاهی بود.
روش ها: این پژوهش پیمایشی در سال 1391 در 6 دانشگاه ایران انجام و دو گروه نمونه در مطالعه وارد شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه محقق ساخته خبرگان دانشگاهی و نظرسنجی وضعیت سرمایه فکری در دانشگاه ها بود. به منظور بررسی داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، T تک نمونه ای و تحلیل واریانس چندمتغیره در قالب نرم افزار آماری SPSS 13 استفاده شد.
یافته ها: میانگین عملکرد نظام دانشگاهی از نظر اعضای هیات علمی 30/36±87/52 بود و با سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری رابطه مثبت و معنی دار داشت. بین عملکرد نظام دانشگاهی با زیرمولفه های هیات علمی، دانشجو، کارکنان، فرهنگ سازمانی، ارتباط با صنعت و تعاملات علمی رابطه مثبت و معنی دار مشاهده شد. در مولفه سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای بین دانشگاه ها تفاوت معنی داری وجود داشت، اما در سرمایه ساختاری بین دانشگاه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مولفه های سرمایه فکری بر عملکرد نظام دانشگاهی موثر هستند و با توجه به وضعیت متوسط دانشگاه های ایران در این مولفه ها، مدیریت مطلوب تر سرمایه فکری در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی منجر به بهبود عملکرد نظام دانشگاهی می شود.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پذیرش فن آوری آموزش از دور در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پذیرش فن آوری آموزش از دور در کلاس درس دانشجویان دکتری تخصصی مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور بود. این پژوهش، از نوع توصیفی بوده که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از 1384 نفر بوده که از میان افراد مذکور، 248 نفر از روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از جدول مورگان انتخاب و به پرسش نامه ای که با استفاده از نظرات 30 کارشناس و خبره آموزش از راه دور ساخته شده، پاسخ دادند. برای تأمین روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب از نظرات متخصصان آموزش از دور و آلفای کرانباخ (84/0) استفاده شده است. پاسخ های دانشجویان با استفاده از فنون آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS و Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که 5 عامل، به ترتیب: خودکفایی در فن آوری، تبحر در کار با فن آوری، مفید بودن، دسترسی آسان و حمایت همه جانبه در پذیرش فن آوری، دارای بیشترین بار عاملی تعیین کننده بوده است. هم چنین، نتیجه به دست آمده، با استفاده از تحلیل عاملی نشان دهنده مناسب بودن شاخص های برازندگی (97/0CFI=) و (067/0RMSEA=)، (98/0ACFI=) و (98/0=NFI) می باشد. به عبارت دیگر، می توان، از این عوامل به عنوان معیاری برای عوامل تأثیرگذار در پذیرش فن آوری آموزش از دور در دانشگاه پیام نور ایران استفاده کرد.
تأملی بر جایگاه و چگونگی توجه به پرورش معنویت در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف اصلی این تحقیق تأکید بر نقش و جایگاه مغفول معنویت و چگونگی توجه به آن در برنامه های درسی و آموزشی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. از این رو پژوهش حاضر به عنوان یک تحقیق نظری-تحلیلی از طریق بررسی و مقایسه اسناد و منابع مختلف پیشنهاد می کند که پرورش معنویت در دانشگاه ها باید در قالب دو رویکرد موضوع محور و تلفیقی مورد توجه قرار بگیرد. در حالی که در رویکرد اول به معویت مستقیماً از طریق دروس خاص و مرتبطی همچون معارف اسلامی، عرفان و اخلاق اسلامی و تاریخ اسلام توجه می شود، در رویکرد تلفیقی رشد و پرورش توانایی ها و ظرفیت های معنوی و روحانی دانشجویان به روح حاکم و خصلت اصلی برنامه های درسی دانشگاهی تبدیل شده و از ظرفیت های مجموعه دروس تخصصی رشته های مختلف استفاده می شود.
طراحی و آزمون مدل سنجش میزان آمادگی سازمانی برای توسعه راهبردی سیستم های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج مطالعات متعدد انجام شده حکایت از نرخ بالای شکست و عدم موفقیت پروژه های استقرار سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها دارد. این پژوهش ها همچنین نشان می دهند که بسیاری از این شکست ها بیش از آنکه ناشی از جنبه های فنی و فناورانه باشند، ریشه در مسائل سازمانی و عدم توجه به وضعیت سازمان در مرحله طراحی سیستم های اطلاعاتی دارند. به عبارت دیگر، استقرار موفق سیستم های اطلاعاتی، مستقیماً به شرایط جاری سازمان ها بستگی دارد و از آنجا که طراحی و استقرار یک سیستم اطلاعاتی سرمایه گذاری نسبتاً بالایی را می طلبد، توجه به آمادگی سازمان برای استقرار این سیستم ها و ارزیابی شرایط سازمان از حیث میزان آمادگی امری ضروری به نظر می رسد. در پژوهش حاضر ضمن بررسی جامع مدل های مختلف ارزیابی میزان آمادگی سازمان ها برای استقرار سیستم های اطلاعاتی، تلاش شده است مدلی مبتنی بر واقعیت ها و شرایط حاکم بر محیط داخلی سازمان ها و مؤسسات بخش عمومی، با تأکید بر دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور طراحی شود. برمبنای مدل پیشنهادی، آمادگی سازمانی دانشگاه ها به شش بُعد راهبردی، منابع، مدیریتی، فرهنگی، ساختاری و قانونی ارتباط دارد که خود به 28 مؤلفه تقسیم می شوند و برمبنای این مؤلفه ها، 142 شاخص برای ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه ها برای استقرار سیستم های اطلاعاتی پیشنهاد می شود. استفاده از این شاخص ها برای ارزیابی میزان آمادگی سازمانی می تواند طراحی هدفمند و متناسب با شرایط سازمانی این سیستم و درنهایت، پرهیز از هدررفت منابع سازمان را تسهیل کند. مدل پیشنهادی در یک دانشگاه به عنوان نمونه مورد استفاده قرار گرفته و میزان آمادگی آن دانشگاه براساس مؤلفه های مدل در ابعاد موردنظر تعیین و نتایج حاصل برای تهیه برنامه های اقدام به کاربرده شده است.
بررسی مقایسه ای دروندادها و بروندادهای جریان اطلاعات در پژوهشکده های آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت درونداد و بروندادهای جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی وابسته به مراکز آموزش عالی کشور از دیدگاه پژوهشگران انجام گرفته است.
روش: برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شد، استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 200 مرکز تحقیقاتی وابسته به وزارت "" علوم، تحقیقات و فناوری"" ، "" وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"" و "" دانشگاه آزاد اسلامی"" بود که در هر مرکز رؤسای مراکز تحقیقاتی، معاونین پژوهشی، مدیران پژوهشکد ه های وابسته به مراکز مذکور، مدیران گروه های علمی، مدیران کتابخانه ها و اعضای هیأت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد و 770 پرسشنامه ارسال گردید و 562 پرسشنامه ( 72.99 درصد) تکمیل شد.
یافته ها: در مرحله درونداد (گردآوری و استفاده از اطلاعات) قال بهای الکترونیکی بیشتر از قال بهای چاپی، در مرحله پردازش (تولید و ذخیره اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی و در مرحله برونداد (اشاعه اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی مورد استفاده قرار م یگیرد. تحلیل یافت هها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میزان استفاده از انواع مختلف قال بها در هر سه مرحله درونداد، پردازش و برونداد در مراکز پژوهشی مورد مطالعه به صورت معن یداری متفاوت است. در مرحله استفاده، پژوهشگران بر منابع الکترونیکی بیشتر از منابع چاپی تأکید داشتند، اما در مرحله تولید و اشاعه قالب چاپی بیشتر از الکترونیکی مورد تأکید قرار گرفت. به طور کلی، می توان گفت که جریان اطلاعات در مرحله درونداد از وضعیت مناسب تری نسبت به مرحله پردازش و برونداد برخوردار است.
تحلیلی نقادانه از روند تاریخی آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف ارائه تحلیلی نقادانه از روند تاریخی آموزش عالی در ایران، تنظیم و در آن تلاش شده است که به این سؤال پاسخ داده شود که تحولات فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی چه نقشی در توسعه مراکز آموزش عالی ایران داشته اند؟ تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی (مروری) است. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. مقالة حاضر با توجه به ماهیت موضوع، سیر تاریخی آموزش عالی را در سه دورة باستانی، عصر میانه، و عصر حاضر بررسی و با رویکردی نقادانه شرایط و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی هر دوره را تحلیل و تبیین کرده است. یافته های این مطالعه نشان داد که ثبات و پایداری حکومت مرکزی نقش مؤثری در شکل گیری و توسعه مراکز آموزش عالی داشته است؛ به طوری که، هم زمان با حاکم شدن این وضعیت بر فضای سیاسی و اجتماعی، ضمن توسعه مراکز یادشده، کتاب خانه های مجهز راه اندازی و برای آسان سازی دسترسی به این مراکز شبکة راه ها توسعه و اصلاح شدند. این وضعیت تمایل دانشمندان دیگر کشورها به خصوص یونانی ها را به حضور در مراکز آموزش عالی ایران افزایش داد. هم زمان با تشکیل دانشگاه جندی شاپور در دوره ساسانیان، رشد مراکز آموزش عالی به اوج خود رسید. در عصر میانه که با ظهور اسلام آغاز شد، مراکز آموزش عالی غیر دولتی شکل گرفت و ورود زنان به مراکز آموزش عالی آزاد شد. عصر جدید با شکل گیری «دارالفنون» در دوره قاجار آغاز شد. دارالفنون با رویکرد حرفه ای و کاربردی به دانش جدید و به منظور پاسخ گویی به نیازهای تخصصی، خصوصاً در عرصه نوسازی ارتش و مقتضیات زمان شکل گرفت. از مهم ترین وقایع علمی دوره جدید تأسیس دانشگاه تهران در 1313 است
زمینهیابی ادراک تلفیق فناوری آموزشی در فعالیت های علمی-آموزشی و پژوهشی دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، علوم و فنی– مهندسی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه اصفهان در حیطه های گوناگون ( آموزشی، پژوهشی و ارتباطات) بود. جامعه آماری پژوهش، بر گرفته از دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی، علوم و فنی مهندسی دانشگاه اصفهان بود که نمونه آماری با روش طبقه ای تصادفی به تعداد 400 نفر از میان دانشکده های مذکور انتخاب گردید. روش پژوهش به شیوه توصیفی- پیمایشی بود. به منظور بررسی میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات، پرسشنامه ای محقق ساخته با نام تفاوا (تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات) استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و کارشناسان در حد مطلوب گزارش گردید. پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که میزان به کارگیری دانشجویان از فناوری اطلاعات و ارتباطات، در حیطه های آموزش، پژوهش و ارتباطات اجتماعی در حد مطلوبی قرار ندارد . نتایج همچنین نشان داد که میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه جنسیت تنها در مؤلفه ارتباطات اجتماعی تفاوت بین زنان و مردان معنادار است ( 05/0 ≤ p ). از نظر رشته و مقطع تحصیلی هم تفاوت هایی در چگونگی استفاده از فناوری در آم وزش، پروهش و ارتباطات بین دانشجویان وجود دارد ( 05/0 ( P ≤ .
شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها در آموزش عالی: عوامل و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوریت دانش در حیات اجتماعی، پیچیدگی مسائل و نیازهای جامعه، انتظار خدمات اجتماعی و نوآوری و کارآفرینی علمی از دانشگاهها، مساله گشایی و غنی سازی وظایف آموزشی و پژوهشی، توسعه و گسترش فعالیتها و رشته های میان رشته ای را به یک ضرورت راهبردی در آموزش عالی و نظام دانشگاهی تبدیل کرده است. در نیم قرن اخیر، گسترش و توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی میان رشته ای دستاوردها و نتایج مناسبی برای نظام آموزش عالی، دانشگاهها، صنعت و جامعه در کشورهای توسعه یافته داشته است. علاقه مندی و تمایل دانشگاه ها، صنایع، دولت، استادان، محققان و دانشجویان به طراحی و اجرای فعالیتها و رشته های میان رشته ای یکی از مهمترین دستاوردهای فعالیت های میان رشته ای در نظام دانشگاهی و آموزش عالی است. در آموزش عالی و نظام دانشگاهی ایران، شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای نسبت به اهداف و برنامه، توفیق چندانی نداشته است. در راستای جبران عقب ماندگی های گذشته و فراهم کردن شرایط مطلوب برای شکل گیری و توسعه میان رشته ای ها، هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و الزامات کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیتهای دانشگاهی میان رشته ای، است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی ترکیبی شامل مرور اسناد، فراتحلیل یافته های پژوهشهای دیگر و پیمایش محدود، استفاده شده است. در نهایت، با جمع بندی تحقیقات انجام شده، شش عامل عمده و دوازده الزام کلیدی برای شکل گیری و توسعه فعالیت ها و رشته های دانشگاهی میان رشته ای، استخراج و ارائه شده است.
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعه ی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته ی 42گویه ای و چک لیست محقق ساخته ی 42 گویه ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهده ی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه گیری در بخش مشاهده، کلاس های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمون هایتی تک نمونه ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرا بهره نمی گیرند و به صورت سنتی تدریس می کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده گرا تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازنده گرا تر در کلاس های موردنظر بودند.
راهبردهای جذب نخبگان در نظام آموزش عالی ج.ا.ا با استفاده از مدل گسترش عملکرد کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن بررسی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان، به ارائه راهبردهای بهبود وضعیت موجود با استفاده از مدل گسترش عملکرد کیفیت می پردازد. عوامل مورد بررسی در این تحقیق در قالب دو بعد عوامل کششی و رانشی دسته بندی شده اند. پس از اولویت بندی عوامل موثر بر فرار مغزها از کشور با استفاده از تکنیک تاپسیس، شاخص «عدم احساس وجود یک جامعه شایسته سالار» در بالاترین اولویت از نظر سطح اهمیت قرار دارد و شاخص «پایین بودن حقوق و دستمزد» دارای اهمیت کمتری نسبت به سایر شاخص ها می باشد. با مصاحبه عمیق مدل گسترش عملکرد کیفیت از 11 نفر از مدیران دانشگاه مورد بررسی در تحقیق، در نهایت 12 راهبرد بهبود، استخراج شده است. مهمترین ابزار رتبه بندی راهبردها در این قسمت استفاده از وزن مطلق و نسبی می باشد، که بر این اساس راهبرد «استفاده از الگوهای موفق خارجی» در اولویت اول و «وجود فضای مطلوب اجتماعی برای توجه به منزلت نخبگان» در اولویت دوم قرار می گیرد که با عملیاتی کردن آن ها می توان انتظار بهبود در شرایط کلی جذب نخبگان را در کشور داشت.
آسیب شناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اجتماعی شاخه ای از پژوهش های تاریخی مبتنی بر مطالعه تاریخی جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی عامه مردم است که مطالعات مستمر آن، از حدود نود سال پیش با شکل گیری مکتب آنال آغاز شد. به رغم مطالعات گسترده در اروپا و ایالات متحده، در ایران کمتر به مباحث نظری و علمی تاریخ اجتماعی پرداخته شده است. این امر در حالی است که تاریخ اجتماعی از مباحث واحدهای درسی رشته های تاریخ، علوم اجتماعی، کتابداری و ایران شناسی به شمارمی رود. از این رو، در پژوهش حاضر، با اتخاذ روش تحقیق اکتشافی بر مبنای گردآوری داده های مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر شاخص های کمّی و کیفی، ضمن بازشناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، با استفاده از روش SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها معرفی و در نهایت روند آتی، راهکارها و تحلیل راهبردی برای نیل به وضعیت مطلوب آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران ارائه شده است. نتایج این پژوهش، مبیّن ضعف موجود در مطالعات نظری و علمی تاریخ اجتماعی در سطح آموزش عالی است. اما، توجه روزافزون مجامع علمی رشته تاریخ به اهمیت این حوزه، ایجاد نخستین گروه تاریخ اجتماعی ایران در نظام آموزش عالی و پرداختن به مباحث نظری بومی از نقاط قوت و فرصت های پیش رو است که باید برای تقویت آن برنامه ریزی شود.
بررسی و طراحی الگوی آمادگی پداگوژیکی در نظام آموزش عالی مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طراحی الگوی آمادگی پداگوژیک در آموزش عالی مجازی، به منظور ایجاد تمرکز بیشتر، انجام پیش بینی لازم، تدارک و سرمایه گذاری مناسب و تهیه برنامه استراتژیک در سیستم یادگیری، اقدامی لازم و ضروری به نظر می رسد. لیکن هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی آمادگی یاددهی و یادگیری در آموزش عالی الکترونیکی بوده است. این مطالعه در سال تحصیلی 92-1391 به صورت آمیخته (کیفی، کمی) با پرسش نامه محقق ساخته 29 سؤالی، با پایایی 91/0 اجرا شده است. جامعه تحقیق شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه اهواز (517 نفر) بود که از بین آنها، 220 نفر، مطابق جدول کرجسی و مورگان، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با توجه به تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل توصیفی و محتوایی نتایج حاکی از معنی دار بودن عواملی هم چون، مدیریت برنامه و منابع، یادگیرنده محوری، انعطاف پذیری و ابزارهای برقراری ارتباط، ارزیابی، روش ها و راهبردهای یادگیری، سازمان دهی، شیوه طراحی، تحلیل اهداف، تحلیل رسانه، تحلیل یادگیرنده و تحلیل محتوا، اصول، فن آوری، ابزار ارزش یابی،کیفیت مجازی، مدیریت زمان، مدیریت بازار کار، تفکر و اخلاق مجازی، اولویت آموزش و تجارب مجازی بوده است که در یافته ها به صورت الگوی توصیفی ارایه شده است.
بررسی مهم ترین چالش ها و راهبرد های جذب دانشجویان خارجی در ایران (با استفاده از تکنیک گروه های کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی در قرن 21، از عوامل مهم تأثیرگذار بر جامعه به شمار می آید و از مهم ترین چالش های آموزش عالی در هزاره جدید، موضوع سیاست های جذب دانشجویان خارجی در کشور های میزبان است. هدف این مقاله، بررسی چالش ها و راهبرد های جمهوری اسلامی ایران در جذب دانشجویان خارجی از دیدگاه متخصصان، از طریق یک مطالعه کیفی و با استفاده از روش گروه های کانونی است. جامعه مورد مطالعه شامل مسئولین، متخصصین، افراد حرفه ای و اعضای هیئت علمی درگیر فعالیت های اجرایی و علمی مربوط به دانشجویان خارجی می باشد. نمونه مورد مطالعه، شامل دو گروه؛ 18 نفر مشارکت کننده به عنوان مسئولین و کارشناسان مرتبط با حوزه دانشجویان خارجی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مؤسسات مهم آموزش عالی؛ و 16 نفر مشارکت کننده به عنوان پژوهشگران و اعضای هیئت علمی صاحب اثر در حوزه دانشجویان خارجی می باشد. نتایج تحقیق منجر به شناسایی 7 چالش و 11 راهبرد شده است. مهم ترین چالش ها به ترتیب اولویت عبارت است از: تعدد نهاد های تصمیم گیرنده در عرصه سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ مشخص نبودن اهداف و جهت گیری اصلی؛ فقدان مراکز مشاوره تخصصی برای راهنمایی و هدایت دانشجویان؛ معرفی زبان فارسی به عنوان تنها زبان برای آموزش و یادگیری؛ پایین بودن سطح امکانات آموزشی و رفاهی؛ جذب حداقلی دانشجو از کشور های پیشرفته و عدم وجود فرهنگ تعامل و همدلی بین دانشجویان ایرانی و غیر ایرانی.
رابطه ی نوع ساختار و مطلوبیت جوّ کلاسی در دانشگاه (مطالعه موردی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ی بین نوع ساختار و مطلوبیت جوّ کلاسی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه شیراز بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل
کلّیه ی دانشجویان دانشگاه شیراز در مقطع کارشناسی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 201 نفر انتخاب و ابزارهای پژوهش بین آنان توزیع و در نهایت 188پرسش نامه ی قابل استفاده عودت داده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته، تی تک نمونه ای، روش تحلیل مسیر، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد: 1) از نظر دانشجویان، نوع ساختار غالب در دانشگاه قلمرو پژوهش از نوع بازدارنده است؛ 2) میزان مطلوبیت کلی جوّ کلاسی در سطحی پایین تر از متوسط قرار دارد، 3) ساختار تواناساز پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار و ساختار بازدارنده پیش بینی کننده ی منفی و معنادار مطلوبیت جوّ کلاسی هستند؛ 4) بین میزان مطلوبیت ابعاد جوّ کلاسی در دانشگاه شیراز تفاوت معناداری وجود دارد؛ 5) بین میزان مطلوبیت ابعاد جوّ کلاسی در گروه های مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
سیاست های رفاهی اعضای هیات علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد آموزش عالی ضمن تامین زمینه دستیابی به آموزش دانشگاهی، بخشی از سیاست های اجتماعی را با هدف تامین خدمات رفاهی و حمایتی برای گروه های ذی نفع از جمله دانشجویان، مدیران، کارکنان و اعضای هیات علمی دنبال می کند. این پژوهش به بررسی و تحلیل اسناد (قوانین، آیین نامه ها و مصوبه ها) به عنوان درون داد قانونی سیاست های اجتماعی مرتبط با تامین رفاه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران طی سال های 1360 – 1390 ش. می پردازد. با کاربرد روش کیفی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا سیاست های رفاهی اعضای هیأت علمی، در دوره یاد شده ذیل دو مفهوم «سیاست های رفاه شغلی» و «سیاست های ارتقا و امنیت شغلی» بازنمایی و روند و رویه این سیاست ها مورد بازشناسی قرار گرفت. صرف نظر از برخی سیاست های «پیش بینی کننده» مطابق آیین نامه استخدامی اعضای هیأت علمی و عمدتاً مرتبط با رفاه شغلی و ارتقای حرفه ای، سایر سیاست ها و به طور مشخص سیاست های رفاهی در چارچوب برنامه های ستاد رفاهی و صندوق حمایت از اعضای هیأت علمی، بیشتر خصلتی «واکنشی» دارند. این بدان معنا است که با وجود اعمال برخی سیاست های رفاهی، همچنان درک جامع و روشنی از مفهوم رفاه برای سیاستگذار و حتی مجریان این سیاست ها در ارتباط با اعضای هیأت علمی وجود ندارد. در پرتو چنین برداشت نامنسجمی برخی سیاست های رفاه اجتماعی از سوی سیاستگذار مغفول مانده، و اجرای سیاست های نیم بند موجود نیز تحت تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی و نیز رویکرد دولت ها به رفاه اعضای هیأت علمی، دستخوش روزمرگی و اعمال سلیقه سیاستگذاران و مجریان می باشد.
عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت نیروی کار در بازار کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش دانش آموختگان آموزش عالی بویژه حضور گسترده زنان در مؤسسات آموزشی و پژوهشی و افزایش تعداد فارغ التحصیلان زن نسبت به مرد در دانشگاه های کشور، یکی از مسائل جدی بازارهای آموزش و کار در دوران کنونی می باشد. درصورت فراهم نبودن شرایط اشتغال نیروی کار بویژه در سطح تحصیلات عالی ممکن است از انگیزه جوانان برای ادامه تحصیل در دانشگاه ها کاسته شود.
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت منابع انسانی در بازار کار ایران است.برای بررسی اثر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی بر نرخ مشارکت نیروی کار، مدل نرخمشارکت با استفاده از مدل لوجیت و داده های بودجه خانوار سال های 1380 تا 1386، به صورت مقطعی و ترکیبی برای مردان و زنان برآورد شده است.
نتایج برآورد نشان می دهد که نرخ مشارکت در گروه های سنی میانی بیشترین است، افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد و مجرد قبلاً ازدواج کرده در بازار کار مشارکت دارند، با افزایش مدرک تحصیلی، احتمال مشارکت بویژه در زنان افزایش می یابد، و درآمد سایر اعضای خانواده احتمال مشارکت در بازار کار را کاهش می دهد.
سیاستهای گسترش آموزش عالی در سالهای اخیر : توسعه ظرفیت یا اتلاف منابع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خالی ماندن ظرفیتهای کاردانی و کارشناسی در دو سال گذشته از سوی مسئولان نظام آموزش عالی، نشانگر پیروی از الگوی نامناسب توسعه آموزش عالی و بیانگر اتلاف منابعی است که از چند عامل ناشی شده است. بیان این حقایق از سوی مسئولان نظان آموزش عالی و تداعی نتایج پژوهشهای انجام شده در ده سال قبل در مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، ما را برآن داشت تا با مروری بر آن نتایج و اشارهای به حقایق موجود، این حقیقت را واکاوی و برای توجه به روندها و اعتماد و دقت در کاربست نتایج پژوهشها، دوباره توصیه هایی را بیان کنیم. این بررسی نشان داد که اولین و بارزترین انحراف صورت گرفته در سیاستهای توسعه بخش، گسترش بی رویه جریان های موازی آموزش عالی دولتی حضوری بدون رعایت ساختار پیشنهادی بر حسب گروه و مقطع و اثربخشی ضعیف دوره های علمی کاربردی است. پس از آن، عدم حمایت عملی از دورههای تحصیلات تکمیلی در قطبهای کیفی آموزش عالی، ابقای تمرکز و مداخله غیر عادی، مسیرهای موازی با عملکرد فراقانونی و تداخل در وظایف، فقدان یک نظام ارزشیابی کیفیت و اعتباربخشی آموزش عالی در سطح ملی است و تداوم روندهای نامطلوب توسعه بخش خصوصی، همچنان مانع تحقق نقش کارا و رقابتی آنها در قالب یک الگوی نخبهگرای پاسخ گو به نیازهای توسعه پایدار است. در پایان، اصول کلی توسعه ظرفیت متوازن و کارآمد شرح داده شده است.