مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
جندی شاپور
حوزه های تخصصی:
نگاهی نو به شهری کهن (مطالعه موردی: شهر جندی شاپور در روستای شاه آباد (شاه ابوالقاسم) حومه دزفول(
حوزه های تخصصی:
یکی از ضوابط ساخت شهرها در عصر باستان، انتخاب محل مناسب احداث شهر بود. چنین محلی می بایست دارای آب فراوان، خاک حاصل خیز، اقلیمی مناسب و دور از عوامل بیماری زا می بود؛ به طوری که سیل گیر و زلزله خیز هم نباشد. همچنین، می بایست در مسیر راه های تجاری بوده، دفاع از آن هنگام حمله دشمن امکان پذیر می بود.اکنون پرسش این است که چنین ضوابطی در انتخاب محل و ساخت شهری به نام جندی شاپور که بنای آن به شاپور یکم ساسانی منسوب است، وجود داشته است؟ به عبارتی دیگر، آیا شاپور که مصمم شد این شهر را بسازد، از مردم منطقه و آگاهان دربار خویش درخصوص اقلیم بسیار گرم خوزستان پرسش ننمود؟ بویژه که گویا شهر را برای سکونت همسر خود، دختر امپراتور روم ساخته بوده است.البته، بنای آن شهر بسیار کهنتر از عصر ساسانیان بوده و شواهدی در دست است که در عصر ایلام، شهری مهم بوده است. نام کهن شهر جنتاشاپیرتا یا جنتاشاپیر، نامی هندی است که اشاره به توطن هندیان و نامگذاری شهر توسط آنان دارد. نظر به آنکه هندیان، بویژه بزرگان و فرهیختگان، آگاهی هایی در خصوص پزشکی، داروسازی، نجوم و فلسفه داشته اند، احتمالا بنای شهری علمی توسط آنان پایه گذاری شده که با مهاجرت علمای یونانی و رومی، پذیرای آنان شده است.البته، شباهت نام جنتاشاپیر که با جایگزینی واژگان، به جنداشاپور مبدل می شود و نیز شباهت نام اخیر به گنده شاپور یا گندی شاپور، می تواند معرف دو شهر با نامی نسبتا یکسان باشد. شایبه وجود شهر کهن جندی شاپور، در محل روستای شاه ابوالقاسم که مقبره یکی از مریدان شیخ اسماعیل قصری به نام شیخ ابوالقاسم بوده است، از آن جا ناشی می شود، که مرحوم سیدمحمد علی مرتضوی در سال 1316، در محل بقعه این عارف کتیبه ای مشاهده کرد که بر آن ابیاتی منسوب به یعقوب لیث حک شده بود و چون یعقوب در جندی شاپور وفات یافته بود، پس جندی شاپور می بایست در محل روستای شاه ابوالقاسم واقع شده باشد، اما بررسی دقیق منابع، حاکی از این است که گویا تنها یک شهر می توانسته جندی شاپور کهن باشد و آن هم شوشتر است، که در طی تاریخ طولانی اش به نامهای اَوان، تیشتر، تشتر، تستر، شاپورگرد، گندشاپور و گندی شاپور خوانده شده است.
سرچشمه های دانش در عهد باستان و تاثیر ایرانیان بر انتشار علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن ترین پایگاه تفکر علمی پیش از پیدایی حوزه علمی آتن، انجمن های فلسفی و علمی مغان ایران بود. به نظر می رسد که مغان ایرانی با روحانیون دروه ماد با آموزش علوم ریاضی و نجوم از بابل و دیگر سرزمین های همسایه ایران به گسترش دانش های زمانه پرداختند و آنگاه که پایه های جهان بینی و فلسفه ایرانی را استحکام بخشیدند، به انتقال آن به دیگر ملل همت گماشتند.ایران در عهد هخامنشی از نیروی سیاسی،نظامی ،اقتصادی و علمی کافی برخوردار بود.بنابراین، توانایی انتقال علوم را به دیگر سرزمین ها داشت.انواع علم رایج آن روزگار ،بویژه فلسفه ،پزشکی و نجوم پس از رشد و تعالی در مشرق زمین و در میان ایرانیان، به سرزمین های دیگر راه یافت و پس از برخورداری از تکامل بیشتر دوباره به مشرق زمین بازگشت. درعهد اسلامی ،ایرانیان با ایجاد مراکز علمی و بیت الحکمه در بغداد به ترجمه آثار علمی از زبان های علمی نظیر سنسکریت ، فارسی میانه، سریانی و یونانی به زبان عربی ، و تکامل دانش های معاصر خود پرداختند و سپس آنها را به جهان غرب سپردند.
تحلیلی نقادانه از روند تاریخی آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف ارائه تحلیلی نقادانه از روند تاریخی آموزش عالی در ایران، تنظیم و در آن تلاش شده است که به این سؤال پاسخ داده شود که تحولات فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی چه نقشی در توسعه مراکز آموزش عالی ایران داشته اند؟ تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی (مروری) است. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. مقالة حاضر با توجه به ماهیت موضوع، سیر تاریخی آموزش عالی را در سه دورة باستانی، عصر میانه، و عصر حاضر بررسی و با رویکردی نقادانه شرایط و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی هر دوره را تحلیل و تبیین کرده است. یافته های این مطالعه نشان داد که ثبات و پایداری حکومت مرکزی نقش مؤثری در شکل گیری و توسعه مراکز آموزش عالی داشته است؛ به طوری که، هم زمان با حاکم شدن این وضعیت بر فضای سیاسی و اجتماعی، ضمن توسعه مراکز یادشده، کتاب خانه های مجهز راه اندازی و برای آسان سازی دسترسی به این مراکز شبکة راه ها توسعه و اصلاح شدند. این وضعیت تمایل دانشمندان دیگر کشورها به خصوص یونانی ها را به حضور در مراکز آموزش عالی ایران افزایش داد. هم زمان با تشکیل دانشگاه جندی شاپور در دوره ساسانیان، رشد مراکز آموزش عالی به اوج خود رسید. در عصر میانه که با ظهور اسلام آغاز شد، مراکز آموزش عالی غیر دولتی شکل گرفت و ورود زنان به مراکز آموزش عالی آزاد شد. عصر جدید با شکل گیری «دارالفنون» در دوره قاجار آغاز شد. دارالفنون با رویکرد حرفه ای و کاربردی به دانش جدید و به منظور پاسخ گویی به نیازهای تخصصی، خصوصاً در عرصه نوسازی ارتش و مقتضیات زمان شکل گرفت. از مهم ترین وقایع علمی دوره جدید تأسیس دانشگاه تهران در 1313 است
جایگاه فرهنگی و علمی شهر گندی شاپور در زمان ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی ساسانی (224 652 م) که با پیروزی اردشیر بابکان بر اردوان چهارم اشکانی بنیان گذاری شد، از درخشان ترین ادوار تاریخی ایران باستان محسوب می شود. عصر ساسانیان در تاریخ ایران، نه تنها از لحاظ سیاسی و نظامی، بلکه از نظر فرهنگی و علمی نیز اهمیت بسیار دارد. تلاش ساسانیان در احیای فرهنگ ملی، توسعة علوم و نیز ایجاد مراکز علمی از جمله شهر دانشگاهی گندی شاپور، نمونه ای آشکار برای این موضوع به شمار می رود. شهر گندی شاپور یکی از مراکز مهم علمی و آموزشی در ایران باستان بود و شهرت زیادی در دنیای کهن داشت و بعدها سرمشقی برای مراکز پزشکی ایران پس از اسلام شد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از منابع مورخان قدیم و جغرافیانویسان دورة اسلامی و هم چنین پژوهش ها و تحقیقات جدید و با استفاده از شیوة پژوهش های تاریخی و ضمن بررسیِ فرایندِ شکل گیری و توسعة این شهر مهم دورة ساسانی، به این سؤال پاسخ داده شود که شهر گندی شاپور در دولت ساسانی چه جایگاه و موقعیت فرهنگی علمی داشته است.
نقش جندی شاپور در پیشرفت پزشکی در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
دانش پزشکی از دیرباز در تاریخ کهن ما ریشه دوانیده است. در متون کهن مذهبی مؤثرترین شیوهٔ درمان خواندن اوراد مذهبی ذکرشده است. در متون فارسی میانهٔ زردشتی آگاهی های مختصری دربارهٔ پزشکی و درمان آمده است؛ بااین وجود همین آگاهی های اندک و ناچیز چشم انداز گسترده ای را پیش رو قرار می دهد و با کمک آن می توان تااندازه ای به چگونگی پزشکی و درمان درآن روزگار پی برد. نام گندی شاپور در اصل به معنی (وِ اندوشاه پور) بهتر از انطاکیه شاپور است و به همین نام محلی در حوالی شوش و دزفول و شوشتر کنونی قرار داشته است که بعد از اشاعهٔ مذهب نسطوری محل تجمع علمای مسیحی گردید و به احتمال قوی اردشیر بابکان آن را به نام پسرش بنا نهاد. شاپور اول آن را تکمیل نمود و به روزگار انوشیروان شهرت جهانی یافت. نگارنده در این مقاله سعی دارد تا به پزشکی در ایران باستان و در ادامهٔ به چگونگی به وجود آمدن جندی شاپور و تحولات آن بپردازد.
کارکرد سیاسی پزشکی در عصر اول عباسی (237 132)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهیابی پزشکان به دربار برای درمان خلیفه و درباریان، زمینه ساز ورودشان به عرصه قدرت و سیاست بود. بررسی نحوه ارتباط خلفا و پزشکان، جایگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباریان، تأثیرگذاری در عرصه سیاست و موقعیت مالی آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسی است. این مقاله می کوشد بر اساس رویکرد ارتباط سلامت،[1] در نگاهی کارکردی به توضیح و تبیین حضور پزشکان در دربار خلفای عباسی بپردازد و نشان دهد پزشکان چگونه بر برنامه های سیاسی خلفا تأثیر می گذاشتند. نیز نشان دهد به رغم نفوذی که پزشکان در دربار داشتند و گاه فرامینی صادر می کردند، یا به مناصبی دست می یافتند، از گزند منازعات سیاسی به دور نبوده و نفوذ سیاسی شان فارغ از همدلی و همراهی با خلیفه، ناپایدار و بسته به نظر شخص حاکم بوده است.
جایگاه علمی مکتب پزشکی جندی شاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش گاه پزشکی جندی شاپور جایگاه بالایی در تاریخ پزشکی جهان دارد. دست آوردهای درخشان این دانش گاه و استادان و دانش آموختگانَش به گونه ای در تاریخ طب جهان تأثیر گذارد که می توان آن را مکتبی ویژه خواند. گزارش های تاریخی درباره کارکردهای آموزشی فراوان و مؤثر آن در انتقال علم پزشکی، نقش درمانی ممتاز و تاریخی اش در ایران و جهان و افتخاراتَش در زمینه پژوهش و عرضه محصولات ارزش مند علمی؛ به ویژه کتاب های پزشکی مرجع، بر جایگاه علمی برجسته این دانش گاه دلالت می کنند. این پژوهش با طرح پرسشی کانونی درباره جایگاه این مکتب در زمینه های آموزشی، پژوهشی و درمانی در سنجش با جایگاه دیگر دانش گاه ها و مراکز علمی ایران و جهان، به روش توصیفی تحلیلی و به کمک منابع معتبر علمی، به بحث و بررسی می پردازد و علل و زمینه های افول آن را پس از قرن ها مرجعیت علمی در جهان می کاوَد. نگاه فراگیر به جایگاه علمی مکتب پزشکی جندی شاپور از قوت های این پژوهش به شمار می رود و نه تنها بر هویت ممتاز ایرانی اسلامی تأکید می کند که دست مایه ای برای برنامه ریزان علمی و مجریان سیاسی در عرصه احیای الگوی موفق و مفید تمدن اسلامی است.
خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دورة ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکوفایی فرهنگ و تمدن یک سرزمین پیوند تنگاتنگی با خردمندی و فرهیختگی فرمانروایان آن دارد و اگر این ویژگی ها با بردباری و آزاداندیشی یک فرمانروا همراه شود، نخبگان و اندیشمندان به سوی او روی خواهند آورد. خسرو انوشیروان (531-579 م.) پادشاه فرهیخته و خردمند ساسانیان، چنان که منابع تاریخی ایرانی و ناایرانی گواه اند، هم دانش دوست بود و هم آکنده از بردباری دینی و آزاداندیشی. ازاین رو، در دوره فرمانروایی او دانشمندانی از دیگر سرزمین ها به ایران آمدند که یک نمونه آن، ورود فیلسوفان و پزشکان بیگانه به شهر جندی شاپور در خوزستان بود. خسرو انوشیروان که شیفته دانش و فلسفه بود و همیشه با فیلسوفان و اندیشمندان گفت وگوها و هم اندیشی داشت، تلاش زیادی هم برای گردآوری کتاب های علمی هندی و یونانی و ترجمه ی آنها به زبان پهلوی (= فارسی میانه) انجام داد. همچنین خسرو انوشیروان برای گستراندن امنیّت در ایران، نهادینه کردن فرهنگ کار و کوشش و ایجاد همدلی و یکپارچگی در کشور، که همگی از زمینه های پیدایش و شکوفایی فرهنگ و تمدن ها بوده اند، فعالیت های زیادی کرد. در این پژوهش، کوشش خواهد شد با سودجستن از منابع تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی، به اقدامات خسرو انوشیروان برای شکوفایی فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته شود
تاریخ رصدگری در ایران و جهان اسلام تا رصدهای ممتحن (213 قمری / 828 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
169 - 186
حوزه های تخصصی:
به رغم تأکید شماری از اخترشناسان دوره اسلامی بر نبود رصدی میان رصدهای بطلمیوس (حدود 130-141 میلادی) و «رصدهای ممتحن»، در منابع مختلف گزارش هایی پراکنده از رصدهایی در همین بازه، چه در روزگار ساسانی و چه در دوره اسلامی به چشم می خورد. جستار حاضر دربردارنده تحلیل آگاهی های موجود درباره این رصدها است: سه مجموعه رصد ایرانی در دوره ساسانی (در حدود 470، 556 و حدود 633-634 میلادی)، رصدهای رصدگری ناشناس در 90 -100 قمری / 709 -718 میلادی در بُست (شهر لشکرگاه امروزی در افغانستان)، رصدهای احمد بن محمد نهاوندی حاسب در جندی شاپور در 170 و اندی قمری / 787 -795 میلادی، و رصدهایی احتمالاً در مرو توسط یحیی بن ابی منصور در 202 ق / 817 میلادی یا اندکی پیش از آن. همه این رصدها در محدوده جغرافیایی ایران جای داشته اند. گویا پژوهشگران عموماً توجهی به رصدهای بُست و مرو نداشته اند..
جندی شاپور در روزگار ساسانیان؛ به روایت منابع اسلامی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اطلاعاتی که از منابع تاریخی به دست می آید، جندی شاپور به عنوان یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی از نظر علمی شناخته می شده است. با توجه به این جایگاه در دوران پیش از اسلام در این پژوهش سعی شده است تا دیدگاه مورخان نخستین اسلامی در مورد شهر جندی شاپور شناسایی شود؛ از جمله اطلاعات مهم منابع درباره جندی شاپور اشاره به چگونگی شکل گیری این شهر است. هم چنین منابع اطلاعات قابل توجهی از وضعیت علمی جندی شاپور تا پیش از فتح آن توسط اعراب ارائه کرده اند. فرضیه این پژوهش بر این موضوع استوار است که از جمله دلایل توجه مورخان اسلامی به این شهر مرکزیت علمی آن بوده است. بنیان این پژوهش بر روش بررسی تاریخی و رویکرد توصیفی - تحلیلی استوار است که برای گردآوری داده های مورد نظر به بررسی منابع تاریخی نخستین اسلامی پرداخته است. با توجه به اطلاعات حاصل از بررسی منابع این نکته آشکار می شود که مرکزیت علمی شهر جندی شاپور در حفظ نام این شهر در منابع اسلامی مؤثر بوده است، ضمن آنکه نبایست از رونق آن در دوران پادشاهان نخستین ساسانی غافل بود.