مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
درونداد
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت درونداد و بروندادهای جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی وابسته به مراکز آموزش عالی کشور از دیدگاه پژوهشگران انجام گرفته است.
روش: برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شد، استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 200 مرکز تحقیقاتی وابسته به وزارت "" علوم، تحقیقات و فناوری"" ، "" وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"" و "" دانشگاه آزاد اسلامی"" بود که در هر مرکز رؤسای مراکز تحقیقاتی، معاونین پژوهشی، مدیران پژوهشکد ه های وابسته به مراکز مذکور، مدیران گروه های علمی، مدیران کتابخانه ها و اعضای هیأت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد و 770 پرسشنامه ارسال گردید و 562 پرسشنامه ( 72.99 درصد) تکمیل شد.
یافته ها: در مرحله درونداد (گردآوری و استفاده از اطلاعات) قال بهای الکترونیکی بیشتر از قال بهای چاپی، در مرحله پردازش (تولید و ذخیره اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی و در مرحله برونداد (اشاعه اطلاعات) قال بهای چاپی بیشتر از قال بهای الکترونیکی مورد استفاده قرار م یگیرد. تحلیل یافت هها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میزان استفاده از انواع مختلف قال بها در هر سه مرحله درونداد، پردازش و برونداد در مراکز پژوهشی مورد مطالعه به صورت معن یداری متفاوت است. در مرحله استفاده، پژوهشگران بر منابع الکترونیکی بیشتر از منابع چاپی تأکید داشتند، اما در مرحله تولید و اشاعه قالب چاپی بیشتر از الکترونیکی مورد تأکید قرار گرفت. به طور کلی، می توان گفت که جریان اطلاعات در مرحله درونداد از وضعیت مناسب تری نسبت به مرحله پردازش و برونداد برخوردار است.
الگوی ساختاری نابرابری آموزشی در مناطق آموزشی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های نابرابری آموزشی از دیدگاه مدیران و دانش آموزان مناطق آموزشی شهر مشهد است. نوع پژوهش کمی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به روش همبستگی است. جامعه آماری شامل 205 هزار و 336 دانش آموز و 2 هزار و 19 مدیر است که با شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی و فرمول کوکران، 384 دانش آموز و 323 مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد، تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تی (t) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مستقیم و معناداری بین شاخص های متغیرهای مستقل «عوامل زمینه خانوادگی»، «فرایند مدرسه»، «برونداد و نتایج» و «درونداد» با متغیر وابسته نابرابری های آموزشی وجود دارد. مهمترین مؤلفه های نابرابری آموزشی عبارت از زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، درونداد و برونداد غیرشناختی است که با ارتقای شاخص های چهارگانه زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، برونداد و نتایج و درونداد، نابرابری آموزشی در مناطق هفت گانه آموزشی کاهش می یابد. همچنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته دارد. باتوجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر آمده یا مدل ساختاری شده با داده ها فراهم آمده است. به عبارتی متغیرهای فوق صلاحیت لازم را برای استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش دارا هستند.
نگاهی تحلیلی بر عملکرد مدارس تیزهوشان دوره متوسطه اول استان خوزستان بر اساس الگوی ارزشیابی سیپ CIPP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
785 - 797
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزشیابی کیفیت ابعاد زمینه و درونداد برنامه آموزشی مدارس تیزهوشان دوره متوسطهاول استان خوزستان بر اساس الگوی ارزشیابی سیپ است. جامعه آماری این پژوهش ، سه گروه دبیران، دانش آموزان و خبرگان بود . تعداد 80 دبیر، 248 دانش آموز پایه سوم با استفاده از جدول مورگان و 9 فرد خبره با روش تمام شماری، نمونه های آماری این پژوهش در رابطه با ابزار پرسشنامه را تشکیل دادند. در رابطه با ابزار مصاحبه نیز از دبیران و دانش آموزان، تا حد اشباع مصاحبه شد. دو چک لیست ساخت دار که اطلاعات خواسته شده در آن بر اساس اسناد و مدارک ، مشاهده و گرفتن اطلاعات از متخصصان تعلیم و تربیت به دست می آید. میزان آلفای کرانباخ پرسشنامه دبیران858/0،پرسشنامه دانش آموزان 901/0، و پرسشنامه خبرگان 862/0 به دست آمد. در این مطالعه ار روش پرسش از همتایان برای تعیین پایایی مصاحبه ها استفاده گردید. برای تعیین اعتبار صوری و محتوا، نظرات 5 نفر از صاحب نظران مرتبط در این خصوص دریافت شد. از روش تجزیه و تحلیل نشانگرها،ملاک ها و عوامل و میانگین و انحراف معیار استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از روش مقوله بندی استفاده شد. و در تجزیه و تحلیل چک لیست ها از ارزیابی تفاوت بین وضع موجود و مطلوب بهره گرفته شده است. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که کیفیت برنامه های آموزشی مدارس تیزهوشان استان خوزستان بر اساس الگوی سیپ در بعد زمینه و درونداد مطلوب بود.
تأثیر آموزش ضمن خدمت بر عملکرد کارکنان(مطالعه موردی: وزارت تجارت افغانستان)
حوزههای تخصصی:
آموزش ضمن خدمت یکی از موضوعات اساسی و مهم برای سازمان های پویا در محیط در حال تغییر است که در جهت رشد منابع انسانی نقش کلیدی داشته و به عنون موتور محرک سازمان از آن یاد می شود. متأسفانه در افغانستان چه در سازمانهای دولتی و خصوصی در این رابطه توجه نشده است. هدف این تحقیق تبیین تأثیر آموزش ضمن خدمت با ابعاد (زمینه، درونداد، فرایند و بیرونداد آموزش) بر عملکرد کارکنان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از جهت شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است که برای مشخصات پاسخ دهندگان با ۴ سؤال دموگرافکی(چند گزینه ای) و ۲۶ سؤال برای متغیرهای، زمینه، درونداد، فرایند، بیرونداد و عملکرد کارکنان از نوع (طیف ۱ تا ۵ لکرت) ترتیب شده است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان وزارت تجارت افغانستان بوده که نگرش آنهان نسبت به تأثیر آموزش ضمن خدمت بر عملکرد کارکنان سنجیده شده است. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده در نظر گرفته شده است. از پرسشنامه های توزیع شده در میان جامعه آماری این پژوهش به تعداد ۱۰۹ پرسشنامه جمع آوری شده بعد از تنظیم، کد گذاری و ترتیب، وارد برنامهSpss22 گردیدن برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از دو نوع آمار استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل مشخصات دموگرافی پاسخ دهندگان از آمار توصیفی توسط نرم افزار Spss22 استفاده شده و برای تجزیه تحلیل داده های جمع آوری شده جهت رد یا تأید فرضیه ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار Smart Pls3 استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ، ضریب ترکیبی، شاخص متوسط واریانس استخراج شده و روایی واگرایی مورد بررسی قرار گرفته، نتایج بدست آمده روایی و پایایی ابزار را مناسب تعریف کرده است. و نتایج بیان می دارد که متغیر های زمینه، درونداد و فرایند بر عملکرد کارکنان تأثیر معنی داری نداشته و این فرضیه ها رد شده است. تنها فرضیه بیرونداد بر عملکرد کارکنان تأثیر معنی داری داشته و مورد تأیید قرار گرفته است.
اندیشه حکومت در سیاست نامه خواجه نظام الملک بر اساس تحلیل رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
153 - 177
حوزههای تخصصی:
نظام سیاسی طراحی شده در "سیاست نامه" خواجه نظام الملک دارای ساختارها و کارکردها و اصولی مانند؛ به مظالم نشستن و تدبیر پادشاه، احوال عّمال و وزرا، باب قاضیان و خطیبان و محتسب، پژوهش و بر رسیدن از کار دین وشریعت، فرستادن نظام جاسوسی و تدبیر کردن بر صلاح مملکت و رعیت، مشاورت کردن پادشاهان در کارها با دانایان و پیران، لشکر داشتن، شایسته سالاری و مقام دادن به مردان پاک و اصیل و خزانه داشتن است. که می توان آن را در قالب رویکرد تحلیل سیستمی ردیابی نمود. این مدل تحلیلی از چند متغیر مهم تشکیل شده است: درونداد(حمایت و تقاضا)، برونداد، اجرا شامل(تصمیم گیری، کنش و نظام سیاسی ، ساختارها و بازیگران اجرائی) و بازخوران این فرایند در محیط اجتماعی است. با وجود تطبیق بالای اندیشه حکومت خواجه با این رویکرد، در نظام طراحی شده توسط او؛ هم طراح و هم مجری و حتی ارزیابی بازخوران تصمیات متخذه توسط نظام به یک جایگاه و فرد یعنی پادشاه مقتدر بر می گردد. و به نوعی تفکیک ساختاری و کارکردی توسط خواجه انجام نگرفته است هرچند خواجه تلاش کرد با تعبیه نهاد وزارت در چنین سیستمی بین حوزه اجرا و طراحی تفکیک ایجاد نماید. اما به دلایل متعددی همچون سنت های قدرتمند پادشاهی-عرفی -مذهبی، رقابت های نخبگانی، عقب ماندگی های تاریخی در حوزه سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... این کار عقیم ماند.
بررسی بازخورد آموزش حروف اضافه ساده (با، به، از، در) به زبان آموزان غیرایرانی با رویکرد شناختی
حوزههای تخصصی:
آموزش حروف اضافه، یکی از مباحث چالش برانگیز در حوزه آموزش زبان است. حروف اضافه فارسی، به طور کلی به دو دسته ساده و مرکب تقسیم می شوند. در این پژوهش، آموزش چهار حرف اضافه ساده «از، به، با، در» مطالعه و بررسی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی بازخورد های زبان آموزان خارجی به آموزش این حروف اضافه، با رویکرد شناختی بوده است. دو گروه زبان آموز غیرایرانی در این تحقیق شرکت داشته اند: گروه اول: گروه شاهد؛ گروه دوم: گروه مداخله. پس از آموزش این حروف به گروه مداخله با رویکرد شناختی و بررسی و تحلیل خطاهای زبان آموزان دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون، مشخص شد که عملکرد زبان آموزان در سه سطح درک، تشخیص و تولید چهار حرف اضافه «از، با، به، در» یکسان نبوده و گروه مداخله، نمره بیشتری از گروه شاهد در پس آزمون کسب کرد.
ارزشیابی کیفیت گروه های آموزشی مؤسسه آموزش عالی علمی-کاربردی هلال ایران: کاربست الگوی سیستمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره چهارم زمستان ۱۳۹۱ (۲۰۱۳ م) شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
مقدمه: ارزشیابی کیفیت مؤسسات علمی کاربردی ضروری است، چراکه منجر به بهبود مستمر کیفیت آنها خواهد شد. این پژوهش با کاربست الگوی سیستمی، در صدد ارزشیابی کیفیت درونداد ها، فرایند ها و برونداد های چهار گروه آموزشی در مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران برآمده است. روش ها: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی قرار دارد. در بخش کیفی، همه متخصصان در زمینه آموزش عالی، آموزش عالی علمی کاربردی، ارزشیابی آموزش عالی، استانداردسازی در آموزش عالی، اساتید مؤسسه هلال ایران و اعضای هیأت علمی، تصمیم سازان و مدیران، صاحبان تألیف و ترجمه در حوزه آموزش عالی جامعه مورد مطالعه در مرحله کیفی پژوهش را تشکیل داده است. در این مرحله نمونه ها (20 نفر) با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب گردید. در بخش کمّی، مدیران گروه، اعضای هیأت علمی، همه دانشجویان، همه دانش آموختگان و همه کارفرمایان بلافصل (مستقیم) دانش آموختگان شاغل گروه های مورد ارزشیابی، جامعه آماری را تشکیل داده اند. در این مرحله برای انتخاب نمونه ها (341 نفر) از روش نمونه گیری «در دسترس» استفاده گردید. در مرحله کیفی از ابزار «مصاحبه نیمه هدایت شده» و در مرحله کمّی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کمی از نرم افزار PASW Statistic 18 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که دروندادهای گروه های مورد ارزشیابی در سطح «نسبتاً مطلوبی» از کیفیت قرار دارند. همچنین کیفیت تنها عامل فرایندی تقریباً در تمام گروه ها در سطح «مطلوب»؛ و کیفیت عوامل بروندادی نیز در سطح «نسبتاً مطلوب» ارزشیابی شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر وجود فاصله تا وضع مطلوب به ویژه در دروندادها و بروندادهاست. فهرست عوامل، ملاک ها و نشانگر های ارزشیابی شده سند بسیار مهمی برای مؤسسه هلال ایران و گروه های مورد ارزشیابی می باشد. وضعیت نسبتاً مطلوب و نامطلوب عوامل، ملاک ها و نشانگر ها در این سند به معنای نقاط مهم برای برنامه ریزی و بهبود می باشد
ارزیابی دروندادهای برنامه درسی راهنمای گردشگری شاخه کاردانش (مطالعه موردی: هنرستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
راهنمایان گردشگری یکی از اصلی ترین بازیگران صنعت گردشگری هستند که برای برآوردن انتظارات این بخش و رونق بخشیدن به آن لازم است آموزش ها ی مناسب را دریافت و مهارت های لازم را کسب کنند. از طرفی، یکی از روش های تعیین اثربخشی و کارآمدی بخش آموزش ارزیابی برنامه های درسی آن است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی دروندادهای برنامه درسی رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش با رویکرد برنامه درسی پیامدمحور بوده است. این پژوهش به روش ترکیبی - اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل 13 هنرآموز، 171 هنرجو و 63 دانش آموخته رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش شهر اصفهان بوده اند. برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش سرشماری و در بخش کمّی از دو مرحله طبقه ای نسبتی و تصادفی ساده استفاده شد. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند. روایی سؤالات مصاحبه و پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی سؤالات پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (89/0 ≤ α ≤ 79/0) تأیید شد. یافته ها در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و در بخش کمّی با کمک نرم افزار 23SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هنرآموزان محتوای برنامه درسی امکانات و تجهیزات و ویژگی های ورودی ها را نامطلوب و ویژگی ها و توانمندی های هنرآموزان را در حد متوسط ارزیابی کرده اند. همچنین، بین دیدگاه هنرجویان و دانش آموختگان در بُعد دروندادها (محتوای برنامه درسی و توانمندی های هنرآموزان) تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری کلی آن است که بُعد درونداد برنامه درسی رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش در مؤلفه توانمندی های هنرآموزان در حد متوسط پیامدمحور است و در سایر مؤلفه های آن پیامدمحور نیست.