سید جلیل موسوی

سید جلیل موسوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

بررسی وجوه پدیدارشناختیِ زندگی در خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه ایرانی سکونت پدیدارشناسی زندگی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۲
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
۲.

ویژگی های معرفتی معماری اسلامی در تطبیق با پدیدارشناسی سکنا گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکناگزینی معرفت شناسی پدیدارشناسی معماری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
 از منظر پدیدارشناسی، سکونت فرایندی است که آدمی در جریان آن «مکانِ بودن» را تبدیل به خانه می کند و با خدا، خود، آسمان و زمین به برقراری هماهنگی می پردازد. رویکرد پدیدارشناسانه به پدیده سکونت مبتنی بر تجربه حضور یا بودن انجام می شود. نگاه این رویکرد به سکونت و خانه در جهت تبیین رابطه آگاهانه انسان و جهان بوده است. در اسلام اصلِ شناخت، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. معرفت اسلامی بازتاب وحدت ذاتی خداوند و سکناگزیدن انسان بر روی زمین در ملک خداوند است که بازتابی از قدر مطلق بودن اوست. مالکیت در سکناگزیدن، در هماهنگی کامل با معرفت شناسی مطلق و به دور از شکاکیت در وجود خدا در اسلام است. بدین لحاظ بودن و جای گرفتن در مکان که از آن به بیت و خانه تعبیر می شود، برخلاف سکناگزیدن در پدیدارشناسی، همراه با تسلیم و پذیرش نیست و مالک شدن بر خانه در معرفت شناسی سکناگزینی اسلامی وجود دارد. این تحقیق با استفاده از روش استدلالی- قیاسی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شد بررسی مقایسه ای نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های مرتبط با سکناگزینی در فلسفه پدیدارشناسی، حول دازاین، مقام تسلیم و رهاکردن مکان، افزودن چیزی مصنوعی به قامت جهان زندگی، هماهنگ شدن با طبیعت می چرخد و در معرفت شناسی اسلامی، سکناگزینی بر شاخصه هایی چون؛ وحی الهی، مالکیت مطلق بر مکان، پرکردن مُلک خدا بر روی زمین و درامان ماندن از گزند طبیعت تکیه دارد.اهداف پژوهش:بررسی مؤلفه ها و شاخصه های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکناگزینی و سکونت.بررسی شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه پدیدارشناسی و معماری اسلامی.سؤالات پژوهش:مقوله های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکونت دربردارنده چه مواردی است؟شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه معماری اسلامی و پدیدارشناسی چیست؟
۳.

بررسی حس دلبستگی در نگرشی پدیدارشناسانه به مکان: تفسیری از تجربیات زیسته افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی پدیدارشناسی مکان حس مکان تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار می گیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری می یابد. دلبستگی به گونه ای فرد را با مکان پیوند می دهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر می گیرد. این حس، رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست می کند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکل گیری حس دلبستگی به خانه، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا می کنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربه زیسته افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبه غیررسمی (گفت و گو) و نیمه ساختاریافته و مصاحبه عمیق (ساختاریافته) به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که دو دسته از عوامل می توانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوه بیرونی خانه، کیفیت خوش نامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه به عنوان مقوله «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و به عنوان هسته اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط است که همه شاخص ها را دربرمی گیرد.
۴.

نقش بازنمایی مکان در رسانه های برخط بر شکل گیری تصویر ذهنی اقامت گاه های سنتی (مطالعه موردی اقامت گاه های کاشان به شیوه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر مقصد تجربه با واسطه مکان بازنمایی مکان محور رسانه برخط معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۷
تأثیر مؤلفه های معمارانه و درک و تفسیر گردشگران از شرایط، فرایندها و پیامدهای روند شکل گیری مقصد بسیار مهم است. این مطالعه با بهره گیری از رویکردی کیفی با هدف فهم تصویر ذهنی گردشگران از اقامت گاه های سنتی کاشان در رسانه برخط تلاش کرد اهمیت بازنمایی مکان در این رسانه ها و طراحی مدل برای آن را تبیین کند. این پژوهش از نوع کیفی است و برای ارائه نظریه نهایی از رویکرد نظریه زمینه ای ابداعی کوربین و استراوس استفاده کرده است. داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 نفر از گردشگران داخلی و خارجی، راهنمایان مجرب گردشگری و کارشناسان تولید محتوا و مدیران اقامت گاه های سنتی و نیز مشاهدات میدانی گردآوری شد. داده ها براساس تحلیل ساختارمند نظریه زمینه ای و براساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه وتحلیل شدند. درنهایت، یافته های تحقیق ترسیم و در قالب مدلی پارادایمی متشکل از سه بُعد شرایط، راهبردها و پیامدها ارائه شد. یافته های به دست آمده شامل 9 مقوله فرعی متشکل از فضای مجازی، بازنمایی مکان محور، گردشگری فرهنگی، بستر جغرافیایی مقصد، عوامل مدیریتی، گردشگر، ارزیابی مکان، تعامل و تبادل برخط و ارتقای گردشگری معماری است. مقوله اصلی این تحقیق تجربه با واسطه مکان است که مقولات فرعی را دربر می گیرد. مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات طراحی شد. شناخت مؤلفه های معماری مؤثر در بازنمایی بناها با تبیین چگونگی شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامت گاه های سنتی کاشان در رسانه های برخط انجام شد. نتایج این مطالعه می تواند به متخصصان گردشگری و معماران در فهم ادراکات و نیازهای گردشگران از اقامت گاه های سنتی در رسانه های برخط کمک کند
۵.

نقش بازنمایی معماری بر شکل گیری تصویر ذهنی مقصد گردشگران (مطالعه موردی: اقامتگاه های سنتی به شیوه نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی از مقصد بازنمایی معماری فضای مجازی بناهای تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
این مطالعه، با هدف تبیین نقش بازنمایی مکان در شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی انجام شد. بازنمایی معماری اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی موثر در شکل گیری تصویر مقصد گردشگران از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه اقامتگاه های سنتی به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری شهرهای تاریخی، مورد توجه گردشگران است. این گردشگران به طور وسیعی از اطلاعات بصری و کلامی مندرج در رسانه های برخط برای شناسایی و انتخاب مقاصد خود بهره می برند. با بهره گیری از رویکردی کیفی، داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 نفر از گردشگران داخلی و خارجی، راهنمایان مجرب گردشگری و کارشناسان تولید محتوا و مدیران اقامتگاه های سنتی و نیز مشاهدات میدانی، گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه داده بنیاد ابداعی کوربین و استراوس استفاده شد. بر مبنای این شیوه، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی، یافته های تحقیق، ترسیم و در قالب یک مدل پارادایمی متشکل از سه بعد شرایط، راهبردها و پیامدها، ارائه گردید. یافته های به دست آمده شامل 9 مقوله فرعی، متشکل از فضای مجازی، بازنمایی مکان محور، گردشگری فرهنگی، بستر جغرافیایی مقصد، عوامل مدیریتی،گردشگر، ارزیابی باواسطه مکان، تعامل و تبادل برخط و ارتقا تصویرذهنی است. مقوله اصلی این تحقیق، تجربه باواسطه مکان است که مقولات فرعی را در بر می گیرد. ارائه مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات نشان می دهد که مقوله بازنمایی مکان محور، به عنوان مهمترین علت ایجاد تجربه باواسطه مکان، امکان توسعه ادراکات از محیط را فراهم می آورد که در سه دسته بازنمایی معمارانه، بازنمایی وجوه معنایی و بازنمایی فعالیت ها و رویدادها طبقه بندی می شود. نقش بازنمایی معماری با تبیین چگونگی شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی، انجام شد. نتایج این مطالعه می تواند به معماران در فهم ادراکات و شناخت گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی و همچنین چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی در رسانه کمک کند.
۶.

تأثیر بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی بر شکل گیری تصویر مقصد گردشگران (مطالعه کیفی در اقامتگاه های سنتی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر مقصد فضای مجازی بازنمایی معماری منابع اطلاعاتی اقامتگاه سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۳
فهم مؤلفه های بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی و تأثیر آن بر تصویر ذهنی گردشگران، عامل مهمی در شناخت ادراک و رفتار آنها است. بخشی از این موضوع، تأثیری است که بازنمایی مکان بر تصویر ذهنی گردشگر از مقصد می گذارد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر بازنمایی بناهای تاریخی در فضای مجازی بر تصویر مقصد گردشگران است. این پژوهش جزء اولین پژوهش ها در زمینه گردشگری معماری است که اقامتگاه های سنتی را موضوع و مقصد گردشگران قرار داده است. این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. با 18 گردشگر داخلی و 7 گردشگر خارجی که از طریق فضای مجازی برای اولین بار با یکی از اقامتگاه های سنتی کاشان آشنا شده و آن مکان را برای اقامت انتخاب کرده بودند، مصاحبه شد. جمع آوری داده ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری، توسط مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. با تحلیل مفهوم بازنمایی مکان محور، 4 مقوله اصلی استخراج شد: 1) بازنمایی معمارانه، 2) بازنمایی وجوه معنایی، 3) بازنمایی فعالیت ها و رویدادها، 4) روش بازنمایی. نتایج این مطالعه نشان داد بازنمایی مکان محور، علاوه بر تأکید بر بازنمایی مؤلفه های فیزیکی، ابعاد مختلف تعامل میان انسان و محیط را در سطوح معنایی تعریف می کند. غنای بازنمایی مکان محور به معماران و متخصصان گردشگری کمک می کند تا به شناخت بهتری از تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی از طریق فضای مجازی دست یابند و از این طریق به معماران در چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی کمک می کند. همچنین، راهنمایی برای مدیران گردشگری در جهت ارتقا تولید محتوا و بازاریابی مکان در فضای مجازی است.
۷.

ﮔﻔﺖ وﮔﻮى درون و ﺑﺮون در ﻧﮕﺮﺷﻰ ﭘﺪﯾﺪارﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﮑﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی پدیده مکان ساختار مکان گفت وگوی درون و برون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۶
این مقاله باهدف شناخت و درک یکی از  ویژگی های مکان، یعنی گفت و گوی درون و برون، با نگرش پدیدارشناسانه که مکان را پایگاه وجودی انسان در هستی معرفی می نماید، تحلیل ریشه های این موضوع و یافتن جایگاه آن در پدیده مکان و بررسی آراء محققین، به چگونگی ماهیت این مقوله می پردازد. راهبرد تحقیق با رویکرد پدیدارشناسی، ابتدا از نظریه به پژوهش، سپس به طور اکتشافی از پژوهش به نظریه سپس ترکیبی از این دو با تأکید بر تحقیق کیفی شکل گرفته است. مطالعات کتابخانه ای شیوه اصلی جمع آوری داده ها، با تأکید بر آرای مهم ترین  نظریه پردازان مکان در این موضوع، جهت توصیف و تفسیر مقوله درون و برون مورداستفاده قرارگرفته، نتیجه بررسی مدل مفهومی گفت و گوی درون و برون است که بر پایه چگونگی حضور و تجربه انسان از مکان شکل گرفته که با استفاده از این مدل می توان به امکانی در مراتب مختلف برای فهم و دریافت مفهومی و عملیاتی ارتباط درون و برون دست پیدا نمود.
۸.

تحلیل نقش حیاط در ساختار فضایی خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (Space Syntax)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیاط خانه ایرانی ساختار فضایی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۷
استفاده از حیاط الگوی بسیار کهنی در ساخت و ساز مسکن بوده و به طور قابل ملاحظه ای در شهرهای مختلف ایران مورد استفاده قرار گرفته است، فضاهای سکونتی با بهره گیری از تدابیر مختلفی در اطراف حیاط ها شکل گرفته اند نتیجه این نگرش، به حیاط جایگاه ویژه ای به آن داده است. در این پژوهش ساختار فضایی چند نمونه خانه های ایرانی بررسی، وجه اشتراک و مولفه هایی از خانه ها که بیانگر بیشترین ویژگی حیاط در فضای معماری این خانه ها است تبیین می گردد. باتوجه به موضوع پژوهش که به صورت مطالعه خانه ها صورت گرفته است. داده های کسب شده با استفاده از روش تفسیری و تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت تحلیل و بررسی ساختار فضایی نمونه های موردی پژوهش از روش اسپیس سینتکس"نحو فضا" و از نرم افزار های Depthmap و Pajek در این راستا استفاده می شود. نتایج حاصل از تحلیل در قالب آیتم هایی برای معماری حیاط در خانه معاصر بیان می گردد.
۹.

انتقال معنای اثر نقاشی در معماری بازگویی معنای اثر نقاشی مادام دوسون ویل و مجموعه استودیو در معماری خانه دیوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا استعاره نقاشی معماری جان هیداک خانه دیوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۴۲۸
معماری می تواند جدا از وجهه کارکردی خود واجد معنا بوده و معنای آن را به روشنی بیان کند . معماری و سایرهنرها همچون نقاشی می توانند واسطه و رسانه هایی برای عرضه معنا باشند، معنا می تواند بین عرصه ها و رسانه های مختلف مشترک باشد . بسیاری از معماران معاصر پیوسته در تلاش برای انتقال معنای متداعی از یک اثر هنری به رسانه معماری بوده و در این راستا به بازگویی ایده ها و مفاهیم در محیط های نمادین می پردازند . بدون تردید ، معنای اثر هنری می تواند با اجزا یا نمادهای بیانی دیگر وارد روابط استعاری شده، به این ترتیب معانی متداعی از یک اثر هنری به سایر آثار هنری انتقال یابد. در این راستا از جمله مسایلی که جای آن در حوزه معماری خالی است، بحث انتقال معنا از سایر رسانه های هنری به رسانه معماری است . این مقاله با طرح فرضیه های زیر تلاش می کند چگونگی انتقال معنا از رسانه نقاشی به رسانة معماری را تبیین کند : الف . انتقال معنااز سایر رسانه های هنری به رسانة معماری، می تواند معماران را درراستای خلق معنا یاری رساند. ب . بهره گیری از راهبردهایی مانند استعاره ، نقش اساسی در انتقال معنا از سایر رسانه های هنری همچون نقاشی به معماری دارد . جهت تبیین فرضیه ها در این مقاله نحوه بازگویی جان هیداک از نقاشی مادام دو سون ویل اثر جان اگوست دومینیک اینگرس و مجموعه استودیو اثرژرژبراک در معماری خانه دیوار2 بررسی می شود . روش تحقیق این مقاله براساس روش توصیفی _ تحلیلی و استدلال منطقی پایه ریزی شده و مبتنی بر بررسی و تحلیل اطلاعات کتابخانه ای است . در نهایت این پژوهش نشان می دهد انتقال معنا از یک واسطه هنری به واسطه دیگر می تواند موجب توسعة ایده ها از سایر هنرها همچون نقاشی به معماری و بالعکس شده و در ارتقاء هر دو رسانه هنری تاثیر گذار باشد .
۱۰.

نگرش پدیدارشناسانه به بررسی نقش مرز در مکان های طبیعی و مکان های انسان ساخت

کلیدواژه‌ها: مرز محصوریت مکان مکان طبیعی مکان انسان ساخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۲
این پژوهش در پی بررسی موضوع مرز در مکان های انسان ساخت و مکان های طبیعی و بررسی موضوع میان فرد با زیست - جهانش هست. با توجه به نقش کلیدی مرز در مکان ها ابتدا به شناخت این پدیده (مرز) و سپس به بررسی آن در مکان ها پرداخته شده، همچنین در پی آن کیفیت مکان های حاصل از وجود این پدیده موردبررسی قرار خواهد گرفت. شیوه پژوهش به طریق مطالعات و کتابخانه ای هست و با استناد به مطالعات موجود توسط پیشگامان رویکرد پدیدارشناسی، این پژوهش در خصوص مرز شکل گرفته است. تا از این طریق فرد به شناخت نسبی از مکان و جهان اطرافش نائل آمده و در مداخلات محیطی اش موفق تر بوده و مکان هایی ایجاد کند که حس مکان و هویت در آن ها حفظ شود. تا شاید این گونه در کنترل زیست - جهانش موفق تر بوده و از پیشرفت مکان های بی هویت و بدون حس مکان حاصل از معماری مدرن پیش گیری کند و مکان هایی را باکیفیت و هویت مشخص ایجاد نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان