مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
آمریکا
حوزه های تخصصی:
گسترش موج بیداری اسلامی در خاورمیانه توانست تا حدود زیادی منابع قدرت نرم قدرت های جهانی و به خصوص آمریکا و قدرت های بزرگ منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خویش قرار دهد. این پژوهش میکوشد تأثیر جنبش های مردمی ـ دینی اخیر را بر تغییر منابع قدرت نرم ایران و آمریکا در منطقه، تجزیه و تحلیل کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که با توجه به ماهیت و اهداف جنبش های اخیر در خاورمیانه، ادامه روند این تحولات به افزایش منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و کاهش منابع قدرت نرم آمریکا در خاورمیانه منجر خواهد شد.
صهیونیسم در فرآیند بحران های گذشته و چالش های پیش رو
حوزه های تخصصی:
واژه صهیونیسم، از آن جهت که به گرایش ها و سازمان هاى سیاسى ناهمگونى اشاره دارد، اصطلاحى است که به دشوارى مى توان از آن، تعریف جامعى ارائه داد. این اصطلاح، معمولاً همراه با یک صفت به کار مى رود که قلمرو معناى آن را محدود مى سازد، مانند: صهیونیسم کارگرى، صهیونیسم مسیحى، صهیونیسم فرهنگى. مشهورترین تقسیم صهیونیسم، طبقه بندى آن به دو بخش سیاسى و مذهبى است. صهیونیسم مذهبى، بیشتر به وسیله عرفاى یهودى بیان شده و به آرزوى بزرگ و انتظار قائم یهودیّت مربوط مى شود. این صهیونیسم، برانگیزنده سنّت زیارت ارض مقدس و حتى سبب ایجاد یک کانون روحانى و نشر اعتقاد و فرهنگ یهودى در سرزمین صهیون بود و هرگز به دشمنى با مسلمانان که خود را به عنوان وابستگان به ذریه ابراهیم و پیرو دین او تلقى مى کردند، برنخاست. صهیونیسم مذهبى، بیگانه و به دور از هر نوع برنامه سیاسى براى ایجاد یک دولت و یا هر نوع سلطه اى بر فلسطین است. آنها هرگز رفتارى که نشان دهنده علاقه به درگیرى با مردم عرب (مسلمان یا مسیحى) باشد از خود نشان ندادند.
امّا صهیونیسم سیاسى که با تئودور هرتسل(هرتصل) شکل گرفت، نسبت به خدا شکاک است و حتى علیه یهودیانى که یهودیّت را به عنوان یک مذهب تعریف مى کنند، مبارزه مى کند. از دیدگاه صهیونیسم سیاسى، یهودیان قبل از هر چیز، یک قوم هستند و از این رو، غیرقابل ادغام و جذب در ملّت هاى دیگر می باشند و باید در یک سرزمین خالى و بى مدّعى، مستقر شوند و این مفهوم، گویاى این مطلب است که نبایستى به مردم بومى(فلسطینی) اهمیّت داد و آنها را به حساب آورد و این موضوع، زمینه بحران های متعددی را برای صهیونیسم فراهم آورده، اما این بحران ها چیست؟ مقاله حاضر مى کوشد تا ضمن بررسی بحران های گذشته، چالش های پیش روی صهیونیسم را معرفی کند.
تلویزیون و توسعه آموزشی؛ جستاری پیرامون روند شکل گیری شبکه های آموزشی آمریکا و ایران
حوزه های تخصصی:
در دنیای معاصر رسانه های جمعی به عنصری اساسی در جامعه مبدل گشته و ایفاگر کارکردهای بسیاری در زندگی انسانی هستند. گسترش بسیار زیاد تولید در گونه (ژانر)ها و موضوعات مختلف در شبکه های تلویزیونی، بسیاری از سازمان ها و مؤسسات رسانه ای جهان را بر آن داشته تا کار تولید برنامه های نمایشی را به طور تخصصی دنبال کنند. تأسیس شبکه تخصصی خبر و پس از آن شبکه آموزش، حرکت به سوی تخصصی شدن شبکه ها را نوید بخشیده است.
در این میان و با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی و مشکلات سیستم های سنتی آموزشی از سویی و همچنین، روند تخصصی شدن شبکه های تلویزیونی از سویی دیگر، ضرورت ورود به پارادایمی جدید در عرصه آموزش بیش از پیش احساس می شود؛ ازاین رو، در این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای در پی آن خواهیم بود تا با استفاده از نظریه «سیستمیک» پیرامون ارتباطات توسعه ابتدائاً نحوه به کارگیری و استفاده از رسانه های جمعی به خصوص تلویزیون به منظور پیشبرد اهداف توسعه را بررسی و در ادامه سیاست ها و اولویت های آموزشی- رسانه ای کشور آمریکا و شبکه آموزشی سیما را مورد مطالعه قرار داده و در نهایت، راهکارهایی را برای این شبکه ارائه نماییم. نتایج نشان می دهد ازآنجاکه شبکه های آموزشی آمریکا جزء شبکه های تخصصی آموزشی قرار داشته و برنامه های شبکه آموزش سیما در دسته تلویزیون فرهنگی، ازاین رو، تمرکز بر اشکال اسطوره های نوین، یعنی داستان ها و روایت های رسانه ای می تواند در بهبود برنامه های شبکه آموزش سیما اثرگذار باشد.
روند مواجهه آمریکا و اتحادیه اروپا با تروریسم از ادراکات متفاوت تا همکاریهای مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حملات 11 سپتامبر و اهمیت یافتن بیش از پیش تروریسم برای آمریکا و اتحادیه اروپا، دو طرف را وادار نمود که برخورد جدی تری با این مسأله داشته باشند. این موضوع باعث شد تا دو طرف بر تقویت همکاری در مبارزه با تروریسم تأکید کنند. از سوی دیگر، رویکرد دو طرف به تروریسم کاملاً یکسان نبود و این موضوع اختلافاتی در بین دو طرف برانگیخت. در این پژوهش سعی شده است تا با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و بررسی و مقایسه استراتژی ها و سیاست های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم در یک دهه گذشته، میزان همکاری و اختلاف آنها در این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.یافته ها حاکی از آن است که در ابتدا چون ماهیت تهدید جدید (تروریسم) چندان روشن نبود، اروپا و آمریکا تعریف و درک یکسانی از این تهدید نداشتند و همکاری و اجماع آنها در زمینه مبارزه با تروریسم تا حدودی با دشواری مواجه شده بود، اما با گذشت زمان و بر مبنای اصل واقع گرایی تدافعی که وجود «تهدید مشترک» باعث تقویت همکاری خواهد شد، به تدریج موجب افزایش همکاری اروپا و آمریکا در مقابله با تروریسم و نزدیک شدن رویکردهای آنها به یکدیگر بوده است.
جغرافیای بهداشتی در راهبرد امنیت موسع آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت در دوران بعد از جنگ سرد با شاخص های متنوع تری همراه گردیده است. نظریه پردازانی همانند باری بوزان براین اعتقادند که امنیت موسّع محور اصلی تمامی قالب های تحلیل امنیتی در دوران جدید نظام بین-الملل می باشد. سیاست های بهداشتی و مداخلات بشردوستانه را باید به عنوان دو مؤلفه تشکیل دهندة امنیت موسّع در سیاست راهبردی ایالات متحده دانست. در این مقاله تلاش می شود تا جغرافیای بهداشتی در سیاست امنیتی آمریکا مورد ارزیابی قرار گیرد. لازم به توضیح است که چنین رهیافتی در قالب امنیت موسّع تبیین می گردد.
سیاست امنیتی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد در حوزه موضوعات مکتب انتقادی از جمله سیاست های بهداشتی، محیط زیست و موضوعات مربوط به حقوق بشر مورد پیگیری قرار می گیرد. هریک از مؤلفه های یاد شده بخشی از ضرورت های راهبردی آمریکا را تشکیل می دهد. امنیتی شدن موضوعات جامعه محور، اقتصاد محور و انسان محور در سیاست خارجی آمریکا را می توان به عنوان واقعیت جدید رویکرد امنیتی آمریکا دانست.
رویارویی فرهنگی و قدرت نرم در مناسبات جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، به واسطه ظرفیت های فرهنگی انقلاب اسلامی و امواج منطقه ای و جهانی آن، پیشتر از آمریکا، با اتخاذ و اعمال قدرت نرم و فرهنگی و در عین حال کارساز، منافع ایالات متحده آمریکا را در جهان اسلام و به طور خاص، منطقه حساسِ خاورمیانه به چالش و مبارزه طلبیده است. بیداری اسلامی، اسلام سیاسی و انقلابی که در روزها و ماه های اخیر، دامن گیر کشورهای عربِ خاورمیانه و شمال آفریقا شده است، یکی از نتایج کاربستِ شیوه ها، ابزارها و قدرت نرمی است که ایران با فرهنگ، ایدئولوژی دینی و انقلابی خود، علیه آمریکا به کار گرفته است. در این مقاله، مشخصاً ظرفیت ها، شیوه ها و ابزارهای فرهنگی و قدرت نرم طرفین، تشریح شده و تصویری از آینده این مواجهه ارائه خواهد شد.
ویژگیهای جغرافیایی قلمروهای شیعه نشین «هلال شیعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر واژه «هلال شیعی» از سوی عبدالله دوم پادشاه اردن، مطرح شد که در خلال آن خطر قدرت گرفتن شیعیان را در منطقه مطرح کرد. به عقیده آنها جمهوری اسلامی ایران می تواند، با اعمال نفوذ طبیعی در میان شیعیان عراق، تحولات ژئوپلتیک خاورمیانه را هدایت کرده و موازنه قدرت را به نفع شیعیان و علیه منافع آمریکا و اسرائیل تغییر دهد. این مقاله بر آن است تا به سؤال های زیر پاسخ دهد:
1. مقصود از شیعه چه فرقه ای است؟ 2. نقش هلال شیعی در ژئوپلیتیک خاورمیانه چیست؟ 3. منظور از هلال شیعی، هلال جغرافیایی است یا سیاسی؟ 4. آیا هدف از هلال شیعی، ایران هراسی است؟ 5. دغدغه های استراتژیک آمریکا درباره مؤلفه تشیع در خاورمیانه چیست؟ 6. آیا هلال شیعی شکل گرفته است؟
انقلاب اسلامی ایران، لیبرال دموکراسی غرب و فروپاشی نرم افزاری اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین عوامل فروپاشی شوروی، جنبه نرم افزاری است. برخلاف دیدگاه غرب و آمریکا که فروپاشی اتحاد شوروی را به نام خود و اقدامات به ویژه نرم افزاری و جنگ نرم و رسانه ای خود مصادره می کنند، جنبه مغفول مانده و بسیار اساسی که در وقوع این حادثه تأثیر شگرفی داشته، پدیده انقلاب اسلامی ایران است. لذا در مورد فروپاشی نرم افزاری اتحاد شوروی بایستی دو عامل کلیدی را مورد تدقیق و بررسی قرار داد: 1. امواج متصاعد از انقلاب اسلامی که بیشتر حوزه جمعیتی مسلمانان این اتحاد را دربر می گیرد 2. اقدامات و سازوکارهای جنگ سرد فرهنگی غرب، به ویژه آمریکا که حوزه جمعیتی به خصوص غیر مسلمانان را پوشش می داد. این پژوهش بر این فرضیه که دو مقوله امواج انقلاب اسلامی ایران و جنگ سرد فرهنگی یا جنگ نرم غرب از شاخصه های بنیادین فروپاشی نرم افزاری اتحاد شوروی می باشد، استوار است.
ملاحظات امنیت ملی و غرب گرایی در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال تبیین پیوند ملاحظات امنیت ملی با سیاست خارجی غرب گرایانه ترکیه است. بررسی تحولات سیاسی و روابط خارجی ترکیه و سلف آن امپراطوری عثمانی طی سده های اخیر نشان می دهد دو دغدغه امنیت ملی در جهت دهی به سیاست خارجی این کشور نقش اساسی داشته است: سلطه خارجی و واگرایی داخلی. این دو موضوع که وابستگی نزدیکی به یکدیگر دارند، عمدتاً ریشه در ژئوپولیتیک خاص عثمانی/ ترکیه داشته اند. آنها باعث شده اند گرایش و اتکا به غرب به یک ویژگی غالب و دائمی سیاست خارجی جمهوری ترکیه طی سده اخیر تبدیل شود. برای غرب نیز حفظ ترکیه به مثابه یک متحد استراتژیک به منظور مهار قدرت های رقیب اهمیت اساسی داشته است.
دیاسپورا و روابط دوجانبه؛ مطالعه موردی آمریکاییان هندی تبار(مقاله علمی وزارت علوم)
در سال های اخیر، دیاسپوراها به عنوان یکی از بازیگران غیردولتی بین المللی مطرح شده و نقش های مهمی در عرصه بین الملل و روابط خارجی دولتها ایفا کرده اند. نقش و جایگاه آنها در عرصه روابط بین الملل به حدی حائز اهمیت است که امروزه در بسیاری از کشورها به آنها به عنوان ابزار قدرت نرم نگریسته و تلاش می شود از آنها در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فناوری و انتقال دانش بهره برداری شود. دیاسپوراها بسته به نوع رابطه با کشور میزبان و مبدأ تلاش می کنند بر روندهای سیاسی هر دو اثر بگذارند و از این طریق به اهداف مورد نظر دست یابند. سئوال مقاله حاضر اینست که ""دیاسپوراها چگونه بر روابط خارجی کشورها اثر می گذارند؟"" برای پاسخ به این پرسش نقش دیاسپورای هندی و شیوه های مورد استفاده آنها برای اثرگذاری بر روابط دوجانبه هند و آمریکا مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. فرضیه مقاله حاضر عبارتست از «دیاسپورا از روش های مستقیم و غیرمستقیم سیاسی و اقتصادی برای اثرگذاری بر روابط خارجی کشورها استفاده می کند».
راهبرد اوباما در قبال جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
بعد از انقلاب اسلامی ایران تاکنون آمریکا سه رویکرد را در مقابله با جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است: قدرت سخت[1]، قدرت نرم[2]و قدرت هوشمند[3].
نگاهی به تاریخ آمریکا، نشان میدهد که سیاست خارجی این کشور در مقابل ایران در دوران جمهوری خواهان عموماً بر پایه « قدرت سخت» بوده است که دورة جرج بوش پدر و پسر از جمله آنهاست. در مقابل «قدرت سخت»، استراتژى «قدرت نرم» توسط دمکراتها و رؤسای جمهور برآمده از این حزب در برخورد با جمهوری اسلامی به کار گرفته میشود. اما پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با شعار «تغییر»، او واژه «قدرت هوشمند» را به عنوان سیاست جدید کاخ سفید مطرح کرد که برای اولین بار توسط هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجهاش، در کنگره بیان شد که امروز به عنوان مهمترین ابزار در برابر ایران به شمار میآید و به طور حتم سیاست اوباما پیگیری و اجرای این نوع از قدرت خواهد بود. قدرت هوشمند توانایى تلفیق قدرت سخت و نرم براى ایجاد راهبردهاى موفق است. به نظر مىرسد دولت جدید آمریکا براى رویارویى با چالشهاى کنونى و آیندة پیشروى خود، نسبت به تلفیق این دو مقوله براى ایجاد قدرت هوشمند تلاش خواهد کرد. آمریکا که طی سی سال گذشته به اهداف خود در برخورد با ایران دست نیافته، به دنبال روابط نزدیک با ایران در جهت دستیابی به همان اهداف گذشته، به خصوص جلوگیری از دستیابی ایران به دانش هستهای میباشد. با توجه به شرایط حاضر، جمهوری اسلامی باید با تقویت خود در عرصههای گوناگون با قدرت هوشمند، هوشمندانه برخورد کند.
بررسی شاخص های بنیادگرایی مسیحی در آمریکا ( بر مبنای اندیشه های لئو اشتراوس)
حوزه های تخصصی:
دوام و ثبات پدیدههای سیاسی- اجتماعی پیوند عمیقی با مبانی نظری دارد که شالوده آن پدیدهها را پیریزی کرده است. شناخت مبانی نظری یک پدیده، آن را نظاممند، پیشبینیپذیر و قابل برنامهریزی میکند. به همین دلیل برای تبیین صحیح پدیدههای سیاسی- اجتماعی، باید از سطح ابژه عبور کرد و به لایههای زیرین آن یعنی سوژه رسید و این گونه پدیده مورد نظر را واکاوی کرد. بر اساس منطق فوق شاخص های بنیادگرایی مسیحی در آمریکا را باید قبل از هر چیز به لحاظ مفهومی ریشهیابی کرد. به نظر نگارنده بهترین چارچوب مفهومی برای بحث فوق را میتوان در آرای لئواشتراوس یافت. تحقیق پیش رو بر آن است که شاخص های بنیادگرایی مسیحی را تحت عناوین اعتقاد به آخرالزمان زودرس، ادعای کشف حقیقت مطلق و هزارهباوری در چارچوب مفاهیمی چون مطلقگرایی، تمایز بین خیر و شر، جهانگرایی و تبعیت سیاست از اخلاق که منبعث از اندیشههای لئواشتراوس است می توان بررسی کرد.
تعاملات چین و روسیه با آمریکا و تأثیر آن بر پرونده هسته ای ایران
حوزه های تخصصی:
روسیه و چین دو بازیگر مهم در موضوع پرونده هستهای ایران به شمار میروند. در دورههای گذشته این دو کشور علیرغم همراهی نهایی غرب در اعمال تحریمها علیه ایران، همواره از فرمول بند ی های تند و تهدید به اقدامات شدید از جانب شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران جلوگیری کردهاند. اوباما که با شعار تغییر به ریاست جمهوری آمریکا رسید، بر خلاف بوش، در راستای سیاست تعامل با روسیه ، مهمترین چالش چند سال اخیر روسیه و کشورش را که به ایجاد سپر موشکی آمریکا در شرق اروپا مربوط میشد، کنار گذاشت. روسیه نیز که طی سالهای گذشته همواره از پرونده هسته ای ایران برای کسب امتیاز از آمریکا استفاده نموده، این بار با ارائه هویج بزرگتر از سوی آمریکا، همراهی کامل با غرب را در اعمال تحریمها علیه ایران در پیش گرفته است. علاوه بر آن، تاکنون از تحویل موشکهای S-300 به ایران خودداری کرده است. در این میان، روابط چین با آمریکا برخلاف روسیه- آمریکا نه تنها بهبود نیافته بلکه در برخی مواقع تیرهتر نیز گردیده است. با توجه به این اختلافات، چینیها این بار بیش از گذشته با اعمال تحریمها علیه ایران مخالف بودند اما همانطور که سیاست چین در سالهای گذشته نیز نشان داده، این کشور علیرغم اختلافات جدی با آمریکا، به هیچ وجه خواهان ورود به عرصه درگیری و تنش با آمریکا نمیباشد. لذا علیرغم مخالفتهای چین با تحریمهای ایران، این کشور نیز ناچار به همراهی غرب در فشار بر ایران گردید.
مبانی فقهی اندیشه سیاسی آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظلّه العالی) در خصوص رابطه با آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه های سیاسی برپایه مبانی خاصی استوارند؛ اندیشمندان سیاسی در چارچوب این مبانی که همواره ریشه در دین یا مکتب خاصی دارند به ارائه عقاید خود می پردازند.امام خامنه ای به عنوان یک اندیشمند اسلامی دارای اندیشه های سیاسی مبتنی بر دین می باشند که متأثر از ابعاد گوناگونی است. یکی از این ابعاد، جنبه فقهی این اندیشه هاست که کمتر مورد توجه محققین واقع گردیده است. در مقاله حاضر مبانی فقهی سیاست رابطه با آمریکا از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. به موجب این مبانی هرگونه سلطه، ایراد ضرر و یا ظلم از جانب بیگانگان بر مسلمانان بر اساس مبانی چندی چون قاعده نفی سبیل، قاعده لاضرر و قاعده عدم تعاون بر اثم و عدوان منتفی است. در اندیشه سیاسی ایشان این مبانی، از راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران در رسیدن به اهداف والای انقلاب اسلامی محسوب می گردد که سیاست رابطه با آمریکا بر همین اساس چاره اندیشی می شود.
جایگاه نفت ایران در منافع نفتی آمریکا در خاور میانه 1320-1330(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت نفت ایران برای آمریکا بیشتر از منظر کودتای 28 مرداد برای بسیاری شناخته شده است؛ اما با اتمام جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا بر حمایت از بازسازی کشورهای همسو و متحد و مبارزه با گسترش کمونیسم متمرکز شد. در این میان، به دلیل اهمیت نفت برای جهان آزاد و نیاز کشورهای جهان به انرژی برای بازسازی، آمریکا سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای آزاد به هر قیمتی را در سیاست خارجی خود قرار داد؛ از این رو سیاستمداران آن کشور با اینکه به دنبال منافع مستقیم نفتی در ایران نبودند، در دسترس بودن نفت ایران برای کشورهای آزاد را امری لازم قلمداد می کردند و خود بیشتر بر اهمیت ژئوپولتیک جایگاه ایران تأکید می کردند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیل تاریخی و استناد بر اسناد وزارت خارجه ی آمریکا در سال های 1320-1330، درصدد هستیم که تصویری شفاف از جایگاه نفت ایران ارائه دهیم که با مطالعه ی آن، کودتای 28 مرداد 1332 و دخالت مؤثر آمریکا را درک کنیم. سیاست آمریکا در این دوره، بر کسب منافع غیرمستقیم از صنعت نفت ایران استوار بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت، به کسب منافع مستقیم گرایش یافت.
آمریکا و بازتعریف قواعد حقوقی در اعمال رفتارهای غیرانسانی نسبت به اسیران جنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از وقایع 11 سپتامبر 2001 و به دنبال آن، حمله آمریکا به خاک افغانستان و بروز مخاصمه مسلحانه در آن کشور، مقامات آمریکایی با تفسیر خاصی که از این وضعیت و عوامل درگیر در این مخاصمه داشتند، اعلام کردند که مقررات کنوانسیون های ژنو را در رفتار با اسیران جنگ علیه تروریسم اعمال نخواهند کرد. در این راستا، آنها برای تخطی از قوانین و مقررات بین المللی و حتی قوانین ملی خود، به بازتعریف قواعد حقوقی در رابطه با مفهوم «اسیرجنگی» و مفهوم «شکنجه» پرداختند تا راه برای اعمال رفتارهای غیر انسانی ازجمله شکنجه علیه اسیران جنگی هموار گردد. مقاله حاضر ضمن بررسی باز تعریف این دو مفهوم از سوی دولت آمریکا، به نقد این رویکرد و پیامدهای منفی آن در چارچوب حقوق بین الملل و به ویژه حقوق بشردوستانه بین المللی می پردازد
آمریکا و چین و چشم انداز نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اقتصادی و قدرت یابی چین و آغاز فرایند ترجمه قدرت اقتصادی این کشور به موقعیت و نفوذ سیاسی در نظام بین الملل متغیر، سیال و انتقالی معاصر از رخدادها و پدیده های شاخص دوره پساجنگ سرد به شمار می رود. چین به مثابه نماینده قدرت های نوظهور و آمریکا به عنوان نماینده قدرت های سنتی نمادهای دو فرایند رقیب و متعارض در سیاست جهانی سده بیست ویکم محسوب شده و روابط آن ها به مهم ترین گزاره ادبیات سیاست بین الملل این دوران تبدیل گشته است. باتوجه به نسبت معنادار تحول در روابط آمریکا و چین با چرخش قدرت در روابط بین الملل، فهم ماهیت و مولفه های اثر گذار بر روابط این دوکشور می تواند در فهم مشخصه ها و چشم انداز نظام بین الملل هم سودمند و روشنگر باشد.
تردیدی نیست که اهمیت مناسبات چین و آمریکا و به ویژه نقش این دوکشور در نظام بین الملل دوره انتقالی و پیامدهای آن بر بازتوزیع قدرت، نقش و جایگاه بازیگران اقتصاد و سیاست جهانی، پرسش مهم مناظره های بین المللی جاری را تشکیل می دهد. نوشتار حاضر با طرح این پرسش که روابط چین و آمریکا چه تاثیری بر نظام بین الملل دوران انتقالی دارد؟ در صدد است تا با بررسی و واکاوی موضوعات و مباحث مهم روابط این دو کشور به تحلیل و ارزیابی پیامدهای آن بر نظام بین الملل بپردازد. برمبنای یافته های این مقاله ، چین و آمریکا پیش تر نوعی ""سیاست همکاری توام با رقابت"" را در پیش گرفته بودند. این سیاست اینک در دهه دوم سده جاری و در دوره انتقالی نظام بین الملل درحال تبدیل شدن به ""سیاست رقابت توام با همکاری"" است.
تحریم؛ ابزار آمریکا برای تغییر محاسبه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده در دوره اوباما، در سیاست اعلامی خود، به دنبال تغییر محاسبات راهبردی رهبران جمهوری اسلامی ایران در برنامه هسته ای بوده و در این رابطه از تحریم با هدف فلج کردن اقتصاد ایران استفاده کرده است. بنابراین، سؤال اساسی این است که انتظار واشنگتن از کارکرد رژیم تحریم ها بر ضد جمهوری اسلامی ایران چیست و نتیجه نهایی آن که تغییر محاسبه است بر اساس چه مکانیسمی محقق می شود؟ این مقاله با بررسی سیاست های تحریمی، ایجاد تردید و شکاف سیاسی میان مسئولین نظام و شورش مردمی را مهمترین هدف مورد نظر آمریکا از تحمیل رژیم تحریم ها بر ضد ایران می داند و از دیپلماسی اجبار به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده است.
موازنه قوا و روابط راهبردی چین با ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه موازنه قوا یکی از مهمترین نظریه های مربوط به نظم یافتگی سیاست بین الملل می باشد «شخصیت» و «نقش» قدرت های بزرگ در ایجاد، استمرار و حتی تزلزل نظم در زندگی اجتماعی بین المللی توسط نظریه های متفاوت منجمله نظریه انتقال قدرت و موازنه قوا مورد توجه قرار گرفته است. نظریه موازنه قوا ادعا می کند که الگوهای جاری در سیاست بین الملل بر اساس منطق موازنه شکل می گیرند. رشد و افزایش قدرت موجب شکل گیری کنش های استراتژیک بازیگران عمده بین المللی شده و این امر ثبات و تغییر در نظام بین الملل را سبب می شود. در نتیجه، عامل «رشد قدرت» نقش مهمی در پژوهش ها پیدا کرده است. در شرایط کنونی بین المللی «رشد قدرت» چین به عنوان مهمترین متغیر در مطالعات سیاست بین الملل به شمار می آید. رشد قدرت چین به طور مستقیم با موقعیت و کارکرد و نقش بین المللی ایالات متحده آمریکا گره خورده و موجب در هم تنیدگی روابط راهبردی این دو کشور می شود. در نتیجه، تعامل استراتژیک چین با ایالات متحده آمریکا به گونه ای روزافزون به کلیدی ترین پرسش سیاست بین الملل یعنی ثبات و تغییر در نظم یافتگی سیاست بین الملل تبدیل شده است. مقاله حاضر به چگونگی روابط این دو قدرت در دوره پس از جنگ سرد می پردازد. از منظر نویسنده، چهارچوب مفهومی موازنه قدرت، به ویژه در خوانشی که کنت و التز و جان مرشایمر از آن صورت داده اند، از بیشترین قابلیت توضیح دهندگی در تبیین تعاملات استراتژیک دو کشور برخوردار است. بر این مبنا، نویسنده شیوه های موازنه سازی ایالات متحده در برابر چین و چین در برابر آمریکا را مورد بحث قرار داده است.
دیپلماسی تحریم اتحادیة اروپا در برابر برنامة هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های هسته ای ایران یکی از مهم ترین چالش هایی است که بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی سایه افکنده و علاوه بر مناسبات سیاسی، جنبه های دیگر روابط ایران و اروپا را هم تحت الشعاع قرار داده است. ارزیابی روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی نشان می دهد که اختلافات دو طرف طی سال های اخیر پررنگ تر و منجر به رادیکال شدن موضع اتحادیة اروپا در قبال ایران شده است. در این مقاله، به بررسی تأثیر چالش های ناشی از فعالیت های هسته ای ایران بر روابط جمهوری اسلامی و اتحایة اروپا می پردازیم. پرسش اصلی این نوشتار عبارت است از این که چرا اتحادیة اروپا در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران از گزینة آمریکا یعنی «کاربرد زور» حمایت و با آن همراهی نکرده است. فرضیة اصلی مقاله آن است که اتحادیة اروپا با ردّ گزینة توسل به زور، دیپلماسی تحریم شدید ایران را جایگزین کرده و آمریکا را با خود همراه ساخته است. در این راستا، اعمال فشار، مجازات های اقتصادی و تحریم های فراگیر و حمایت از صدور قطعنامه های ضد ایرانی توسط «شورای امنیت»، در هماهنگی کامل با آمریکا مورد توجه اتحادیة اروپایی است. مقطع مورد نظر این مقاله، عمدتاً ده سال اخیر و به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم در ایران است. همچنین به نقش برجستة آمریکا در این رابطه، اشاره می شود.