مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
وجدان
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
ایـن مقاله، متکفل تبیین و اثبات فطرت خداشناسی و پاسخ به شبهات است. در ابتدای مقاله، بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی فطرت اشاره می شود که دین پژوهان مسأله فطرت را از سه نگاه یعنی فطرت و سرشت انسان، فطرت و دین، و فطرت و خداشناسی مورد توجه قرار دادهاند. در این نوشتار، به شش دیدگاه از خداشناسی فطری اشاره می شود که عبارتند از: 1.معنای افلاطونی؛2. استعداد؛3. فطری منطقی؛4. علم حصولی یا استدلال ساده؛ 5. معرفت شهودی عوالم پیشین؛ 6. علم حضوری.
نویسنده در ارزیابی خود از این دیدگاهها به قابل جمع بودن بعضی از آنها اشاره میکند؛ آنگاه در اثبات فطری خداشناسی بهتبیین پنج دلیل پرداخته،دروسع مجال به نقل و نقد شبهات می پردازد.
بررسى کاربردى واژه رستاخیز در رمان "رستاخیز"ل. ن. تالستوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آخرین رمان لف نیکلایویج تالستوى "رستاخیز" یک اثر فلسفى، عقیدتى و اجتماعى است که نویسنده مدت ده سال روى آن کار کرده است. رمان "رستاخیز" اثرى انتقادى شدید درباره شرح حال قهرمان اصلى دمیترى ایوانویج نخلودف است که با توصیف شخصیت او نویسنده مسائل عقیدتى و اجتماعى سالهاى 90-80 قرن 19 روسیه را براى خواننده به تصویر مى کشد. مقاله إبتدا به تاریخچه شکلگیرى رمان که موضوع آن برگرفته از یک جریان واقعى دادگاهى است و همچنین به علت انتخاب نام رستاخیز براى اثر که با وصف طبیعت آغاز شده است مى پردازد. در ادامه ضمن مقایسه شخصیت قهرمان اصلى اثر با قهرمانهاى رمانهاى "جنگ و صلح"،" آنا کارنینا"، "حاجى مرإد" و" "خوشبختى" خانوادگى " به چگونگى تکامل روحى نخلودف که هدف غائى خود را رسیدن به کمالات انسانى و مبناى سعادت را زیستن براى دیگرى و عشق به همنوع قرار داده بود پرداخته مى شود.
روسو و دین مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
روسو سه «گفتار» مشهور دارد که این سه گفتار به علاوة «قرارداد اجتماعی» در میان آثار او، در حقیقت بیانگر مراحل تکوّن اندیشة او دربارة «جامعه مدنی» است. وی در نخستین گفتار خود به تقبیح و مذمت تمدن و جامعة مدنی که در آن مالکیت پدید آمده و مساوات و عدالت از میان انسانها رخت بربسته زبان گشوده، امّا در دو گفتار دیگر به دنبال گفتار اول کوشیده است تا با لحاظ شرایطی خاص و بر اساس « قرارداد اجتماعی » جامعه مدنی را روایی و جواز بخشد. روسو بر خلاف لاک تشکیل جامعة مدنی را از ابتدا بر اساس قرارداد نانوشته امّا منطوی در روابط میان انسانها نمی داند؛ از طرفی با هابس نیز که حکومت و قدرت را فوق قرار داد قرار می دهد موافق نیست، لیکن مدعی است که می توان جامعة مدنی را بر اساس «وجدان»،«قرار داد اجتماعی» و «ارادة کلی» مستقر کرد امّا در این صورت لازم است مردم به «قرارداد» و «وحدت» ناشی از آن که قوام جامعه بدان وابسته است التزام اخلاقی داشته باشند. در اینجا است که روسو از ضرورت «دین» برای حفظ وحدت جامعه و لزوم حمایت قانونی از آن سخن به میان می آورد. از این معنا به «دین مدنی» تعبیر شده است.
تحلیل و تبیین حیثیت قوه و فعل در قابل و فاعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه و فعل نحوه وجود است که این نحوه وجود صلاحیت آن را دارد که در تحلیل عقلی دو معنی از آن انتزاع شود: به اعتبار اینکه شی خودش خودش است فعلیت و و از آن نظر که می تواند شی دیگر بشود بالقوه نامیده می شود. قوه حالتی است که موجود به واسطه آن آماده پذیرفتن می شود. قبول به اشتراک لفظی به معنی انفعال و اتصاف نیز به کار می رود. قابلیت به معنای اتصاف و فاعلیت به معنای اقتضا نه تنها در یک ماهیت بلکه در وجود واحد نیز قابل جمع است، اما اختلاف حیثیات سبب عدم اجتماع خواهد شد، لذا حیثیت فعل و وجدان با حیثیت قوه و فقدان اجتماع نخواهد نمود. مقاله حاضر به تحلیل و تبیین حیثیت قوه و فعل در قابل و فاعل می پردازد.
ساختار مسایل فلسفه ی اخلاق و دشواری تعیین مسأله ی اصلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
1- اشاره ای مختصر بر دشواری و ابهامی که مسایل فلسفه ی اخلاق دارند؛
2- مروری اجمالی بر اهمّ مسایل فلسفه ی اخلاق؛
3- به نظر می رسد آنچه در فلسفه ی اخلاق مهم است، تنقیح محلّ نزاع و تحریر موضع بحث است؛ زیرا با توجّه به آنچه که از طرف فلاسفه ی غرب و شرق و قدیم و جدید مطرح شده، معلوم نیست که آنها به دنبال چه هستند. از باب مثال، در مسأله ی باید و هست[1] که به عقیده ی برخی تنها مسأله و یا مهم ترین مسأله تلقّی شده، راه حلّی برای مشکلات دیگر، و یا پاسخی برای مسایل دیگر فلسفه ی اخلاق نیست و لذا لازم است قبل از این که تنها به یکی ازآنها به طورمفصّل پاسخ دهیم از دیگر مسایل نیز- ولو به طوراجمال- آگاهی یابیم؛
4- درحقیقت، نتیجه ی نهایی و ثمره ی عملی مباحث فلسفه ی اخلاق، جز این نخواهدبود که ما انسان را به نوعی متعهّد انجام فضایل گردانیم، حال، چه از راه وحی و دین و شرع باشد، یا عقل و منطق و برهان، و یا شهود و اشراق و عرفان.[2]
مبانی اخلاقی مصرف از دیدگاه مکاتب سودگراییف وظیفه گرایی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق، دانشی است که می کوشد انسان بدون تهدید و تنبیه راه درست زندگی فردی و اجتماعی را انتخاب کند؛ کوششی که انسان براساس آن از منابع انسانی و طبیعی جهان بهره برداری شایسته کرده و حقوق دیگران را نیز در استفاده از آنها محترم می شمارد.
براساس مبنای اخلاقی سودگرایی، مصرف نادرست و هدررفت منابع به طور مستقیم در تضاد و تنافی با منافع شخصی و عمومی قرار دارد، بنابراین حکم بر منفی بودن ارزیابی چنین رفتاری چندان دشوار نیست.
از سوی دیگر، هدررفت منابع و مصارف ناروا به علت آنکه اسباب ظلم و تعدی به حقوق دیگران را فراهم می سازد، در این باره می توان به دو نوع ظلم درون و بین نسلی اشاره کرد که به وضوح غیراخلاقی بودن مصرف ناروا را در عرصه وظیفه گرایی روشن می سازد.
در نظریه اخلاقی اسلام نیز براساس حسن و قبح عقلی مصرف نادرست و هدررفت منابع فراهم کننده ظلم به دیگران و تضییع نعمت های الاهی و مذموم است و از سوی دیگر براساس وجدان بشری که اسلام آن را یکی از اسباب تشخیص افعال اخلاقی و غیراخلاقی می داند، ناپسند تلقی می شود.
در تحقیق پیش رو، به روش تحلیلی توصیفی، ابتدا مصرف نادرست، از دیدگاه مبانی اخلاقی وظیفه گرایی و سودگرایی که از جمله مبانی مشهور اخلاقی غرب شمرده می شوند، سپس از دیدگاه مبانی اخلاقی اسلام بررسی می شود.
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و رفتاری نگر در رشد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های هویت ـ شخصیت و دیدگاه های رفتاری در رشد اخلاقی در چارچوب دو سنت متعارض روان شناختی قرار دارند: سنت روان تحلیل گری و سنت رفتارگرا. در حالی که رفتارگرایان به شدت عینیت گرا و متمرکز بر رفتار مشهود هستند، روان شناسان تحلیلی، ذهن ناهشیار و هیجانات را موضوع بررسیهای روان شناختی خود قرار داده اند. این تفاوت اساسی در موضوع و بالتبع روش شناسی، به حوزه تحول اخلاقی نیز کشیده شده است. در این مقاله، تلاش بر این است تا به ماهیت و فرایند تحول اخلاقی از منظر این دو سنت توجه شده و نظریه هایی که در چارچوب این دو سنت قرار میگیرند، مرور شود. البته در نظریه های جدید هر دو سنت، نوعی همگرایی مشاهده میشود؛ روان شناسان تحلیلی، به طور روز افزونی به تأثیر عوامل محیطی و فرهنگی توجه نشان میدهند و رفتارگرایان، به تدریج، نقش عوامل سرشتی را به رسمیت میشناسند. مقایسه این دو سنت میتواند رهیافت های جدیدی را در چارچوب هریک ارائه کند.
بررسی تطبیقی نظریات کانت،آدامز و استاد مصباح در باب نسبت دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نسبت دین و اخلاق و این که آیا احکام اخلاقی از دین اخذ شده اند یا زیربنایی مستقل از دین دارند در طول تاریخ یکی از دغدغه های جدّی اندیشمندان محسوب شده و ثمرات قابل توجّهی بر آن مترتّب گردیده است، این مختصر در جهت تبیین رابطه بین دین و اخلاق از دیدگاه اسلام، نظریات اندیشمندانی چون سقراط، آدامز و کانت از عالم غرب و نظریّه ی عدلیه و استاد مصباح در عالم اسلام را بررسی نموده، و ضمن نقد نظریّه ی سقراط، آدامز و کانت، به تبیین نظریّه ی استاد مصباح به عنوان جامع ترین نظریّه در این باب پرداخته و آن را مطابق با مبانی اسلام دانسته است. هم چنین نظریّه ی اخلاق سکولار نیز به طور مختصر تبیین شده و مورد نقد قرار گرفته است
نهادینه سازی وجدان کاری با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
باوجود تلاش های علمی و اجرایی فراوان، سازمان ها همچنان مجبورند که برای استفادة کارآمد و مؤثر از منابع مادی و معنوی، تحقق اهداف، و جلب رضایت ارباب رجوع و مشتریان خود، از انواع گوناگون کنترل و نظارت بیرونی بر کارکنان استفاده کنند. بنابراین، نهادینه شدن وجدان کاری، یکی از مسائل مهم سازمان هاست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی، چگونگی نهادینه سازی این امر مهم در سازمان ها از منظر قرآن کریم و سنت علوی مطالعه شود. بر اساس این مطالعه، نهادینه شدن وجدان کاری به تحقق یک چرخه نیازمند است که از حاکم شدن ارزش های اساسی مربوط به انسان در سازمان آغاز می شود و به تغییر نگرش افراد بر اساس ارزش های اسلامی نسبت به کار و مسئولیت خود می انجامد. پس از طی این دو مرحله، انجام کارها بر اساس وجدان کاری اتفاق می افتد و از حضور مستمر این چرخه در سازمان، نهادینه شدن وجدان کاری به دست می آید.
آهنگ زمان در فلسفة حیات برگسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم تاریخ فلسفه مسئلة زمان است. فیلسوفان زیادی به این مسئله پرداخته اند، ولی بدون تردید در روزگار ما برگسن نخستین فیلسوفی است که زمان را به جد مورد بررسی قرار داده است، به طوری که فلسفة او را به حق می توان فلسفة زمان نامید. او اساس فلسفة خود، و نقطة آغازین و پایانی آن را شهود زمان و به عبارت دقیق تر شهود دیرند می داند.
مطابق سنت دوئالیستی برگسن در خصوص زمان می توان به دو رویکرد اشاره کرد: رویکرد متافیزیکی و رویکرد معرفت شناختی. مؤلف این نوشتار با تأکید بر رویکرد اول می کوشد تا حقیقت زمان را روشن سازد، اگرچه به نظر می رسد بیان حقیقت زمان در قالب مفاهیم ممکن نیست و با ماهیت تفکر برگسن منافات دارد، زیرا با آوردن زمان در چنگال مفاهیم دیمومت و استمرار را که ذاتی آن است از آن می ستانیم.
به طور کلی برگسن در خصوص زمان دو نکتة سلبی و ایجابی را شرح می دهد؛ نکتة سلبی این که زمان، مفهومی مستقل نیست، و اگرچه میان او و مکان فرق گذاشته می شود ولی درواقع با مکان یکی است. نکتة ایجابی این که زمان امری روحی و روانی است که برگسن آن را دیرند می نامد. به این معنا زمان واقعیتی است مستقل، و درواقع اصل و اساس هر واقعیتی است.
معیار فعل اخلاقی و رابطه دین و اخلاق از منظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه استاد مطهری در باب اخلاق، به طور پراکنده و گسترده در آثار ایشان آمده است و البته احصای اشارات مربوط به آن آسان نیست. هدف در این مقاله بیان نظر ایشان در دو مسأله مهم اخلاقی است: یکی این که معیار فعل اخلاقی چیست؟ استاد با تحلیل و نقد نظریات مهم اخلاقی همچون نظریه عاطفی، نظریه وجدانی و نظریه اراده می کوشد نظریه کرامت را به عنوان مبنای اخلاق اسلامی معرفی کند. مسأله دوم این که نسبت میان دین و اخلاق چیست و آیا اخلاق لزوماً باید بر دین استوار باشد؟ استاد در پاسخ به این پرسش، از یک سو دین را تنها پشتوانه اخلاق معرفی می کند و اخلاق بدون دین را چون اسکناس بدون پشتوانه، بی ارزش می داند و از سوی دیگر فعل اخلاقی انسان بی دین را دارای ارزش می داند. در این مقاله سعی شده است با توسل به معنای موسع دین و خداپرستی در اندیشه استاد و نیز تفکیک میان اخلاق فردی و اخلاق جمعی، تعارض ظاهری در کلام ایشان را برطرف کنیم.
بازخوانی وجدان اخلاقی از نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محوری ترین مباحثی که علامه جعفری در عمده آثار خود، تلویحاً و تصریحاً، به آن اشاره نموده، وجدان اخلاقی است. از منظر وی، مدلول مفهوم وجدان اخلاقی، شامل ندای درونی، قطب نمای وجود انسانی، رهنمون سازی به سوی ایدئال ها می باشد. ایشان در دفاع از وجود وجدان اخلاقی، به شمول این قوه بین تمامی انسان ها صحه گذاشته است و فعالیت این قوه را مکمل فعالیت روش عقلانی می شمارد. در نظر علامه، کارکردهای وجدان اخلاقی می تواند شامل بروز عواملی چون، رشد شخصیت بشری، راهنمای مطمئن انسانی و مواردی از قبیل سرزنش و شکنجه شدن انسان باشد. تحقیقات ایشان در باب وجدان اخلاقی، کوششی بی بدیل است؛ اما با این همه، نظریه ایشان با انتقادهایی نیز مواجه است که از آن جمله می توان به تأثیر قوانین اخلاقی اجتماعی بر وجدان اخلاقی، مستقل دانستن قوه وجدان اخلاقی از سایر قوا، و وجود ایدئال های مختلف در بین افراد و جوامع یاد کرد. علاوه بر این، علامه جعفری عمده اهتمام خویش را بر مفهوم وجدان اخلاقی معطوف کرده و از مصادیق وجدان اخلاقی کمتر سخن گفته است.
رویکرد وجدان محور در زمینه مسئولیت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلیعه حقوق جزای نوین به عنوان یک حقوق انسان مدار با ورود و جذب اصطلاح مسئولیت کیفری، اولین گام برای توجه به شخصیت مجرم بوده است. با وجود اهمیت بنیادین موضوع مسئولیت کیفری در قلمرو سیاست کیفری، رهاورد انسان شناسی دینی، جذب و تلفیق مسئولیت وجدانی در همه فرایندهای حقوق کیفری اعمّ از جرم انگاری، مسئولیت کیفری و اجرای مجازات هاست.
به نظر می رسد استفاده حداکثری از ظرفیت سیاست کیفری، با مبانی انسان شناسی دینی که مقتضی کرامت انسانی و لزوم شکوفایی استعداد مهم و حیاتی نظارت بر خویشتن (توسط نیرویی به نام وجدان) بدون عوامل بیرونی است، تعارض جدی دارد. این نوشتار با تعریف و توصیف وجدان و بیان اهمیت، کارکردها و لوازم شکوفایی مسئولیت وجدانی، لزوم تلفیق مسئولیت کیفری با مسئولیت وجدانی را با تأکید بر عناصری از نظام عقیدتی و اخلاقی اسلام اثبات نموده است.
بررسی رابطه عواطف و وجدان با قضاوت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تشخیص تفاوت وجدان، عاطفه مثبت و منفی در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی و بررسی اثر همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی است. در این مطالعه مقایسه ای، 160 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 92-1391 مقیاس های آزمون تحول اخلاقی «ما»، پرسشنامه پنج عاملی گردون و مقیاس تجربه مثبت ومنفی را کامل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که وجدان در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد نمی کند؛ ابتدا عاطفه منفی و سپس عاطفه مثبت بین سطوح قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد می کند؛ در رابطه همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در پیش بینی سطوح قضاوت اخلاقی، عاطفه منفی بیشترین نقش را دارد و عاطفه مثبت و وجدان توان تشخیص خود را از دست می دهند. یافته های فوق بر اساس دیدگاه های صفت، نظریه کلبرگ درباره ویژگی هر یک از سطوح اخلاقی و نقش عواطف در پیش بینی رفتار قضاوتی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
بررسی رابطه بین مولفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مؤلفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران دبیرستان های متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 بود. پژوهش بر حسب هدف از نوع توصیفی بود که از روش همبستگی استفاده شده است، جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران بود که با نمونه آماری که بر حسب جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین و سپس بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نسبتی به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه وجدان کاری (کاستا و مک 1998) شامل 47 گویه و تعهد سازمانی (آلن ومایر 1992) شامل 24 گویه که پایایی این دو پرسش نامه به ترتیب 89% و 85% بود. شیوه گرد آوری داده ها از آمار توصیفی و برای نتیجه گیری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف اسمیرنف و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد که نتایج محاسبات نشان داد که بین وجدان کاری و تعهد سازمانی دبیران در سطح اطمینان 99% (میزان خطا برابر با 001/0) با ضریب همبستگی 429/0 ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت؛ مؤلفه های (کفایت، نظم و ترتیب، وظیفه شناسی، تلاش برای موفقیت) دارای همبستگی بیشتر و مولفه های (خویشتن داری و احتیاط در تصمیم گیری) دارای همبستگی کمتر بودند و در ارتباط بین مناطق مورد بررسی از نظر «وجدان کاری» هیچ گونه تفاوت معناداری وجود نداشت.
بررسی و بازکاوی مفاهیم اخلاق در کار
امروزه اخلاق یکی از موضوعاتی است که از بدو تولد بشر وجود داشته است و گذر زمان نه تنها ضرورت وجود آن را کم رنگ و کم اهمیت ننموده است، بلکه بر اهمیت و لزوم آن در این برهه زمانی افزوده است، تا جایی که امروز بحث از مسئولیت های اجتماعی و استانداردهای جهانی اصول اخلاق انسانی از موضوعات چالش برانگیز کلیه سازمان های اداری می باشد. از طرفی پیچیده تر شدن روزافزون سازمانها و افزایش میزان کارهای غیراخلاقی، غیرقانونی و غیرمسئولانه در محیطهای کاری توجه مدیران و صاحبنظران را به بحث اخلاق کار و مدیریت اخلاق معطوف ساخته است. بطور کلی می توان گفت که امروزه مولفه های اخلاق به عنوان مجموعه ای از اصول و ارزش ها که درستی یا نادرستی (خوبی و بدی) رفتارها و تصمیم های فرد یا سازمان را تعیین می کند، در حالی که ادیان و مذاهب اسلامی به کرات بر حسب رشد تکاملی جوامع بشری و پذیرفتن کرامت انسانی، به جنبه های انسانی مولفه های اخلاقی و اصول حاکم بر آن اشاره کرده اند. از این رو در تحقیق حاضر، به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی مفاهیم و مولفه های مختلف اخلاق در کار پرداخته شده است.
بررسی کار و فعالیت اقتصادی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱, Issue ۱, Winter ۲۰۱۵
58 - 86
حوزه های تخصصی:
کار یکی از مقوله های اساسی در فرهنگ جامعه انسانی است. کار از نظر لغوی به معنای فعل و عمل و کردار انسان است. در اصطلاح- کار- هر فعالیتی است که باعث می شود تغییر در ارزش کالا یا ارائه خدمتی به وجود آید و جهت آن رسیدن به هدفی است. با نگاهی به سیره معصومین علیهم السلام در می یابیم که تلاش و پرداختن به فعالیت های اقتصادی از برجسته ترین ویژگی های آن بزرگواران است. معصومین علیهم السلام نه تنها مردم را به کار و فعالیت دعوت می کردند، بلکه اسوه هاى عملى کار و تلاش بودند. بیکاری و تنبلی در دین اسلام امری نکوهیده است. بیکاری نه تنها ضربه اقتصادی به فرد و جامعه می زند، بلکه ضرر و خطر بزرگ تر آن، آسیب های روحی و روانی است. یکى از ملاک ها و معیارهاى اسلامی پیرامون کار و شغل، داشتن آگاهى و شناخت لازم از کار است. در اسلام نه تنها کار و تلاش جایگاه بلندی دارد، بلکه تلاش برای کارآفرینی نیز عمل نیک و پسندیده ای است. در دین مبین اسلام فواید فراوانی برای کار برشمرده شده که برخی از آنها عبارتند از: احساس لذت، عزت نفس و کرامت نفس، تمرکز قوه خیال، تندرستی و کسب نورانیت و رضوان الهی. از دیدگاه اسلام در کار و فعالیت باید جانب اعتدال را رعایت کرد و دچار افراط و تفریط نشد. از دیدگاه این دین الهی، وجدان کاری یکی از مسایل مهم در انجام کار است، یک شخصِ عاِمل بدون تعهد، یک عامل خوب نیست. هر کدام از زن و مرد می توانند کار کنند و حاصل دست رنج آن ها متعلق به خود آن هاست؛ البته زنان باید از اختلاط با مردان بپرهیزند. دین اسلام برای کار و کارگری مقام و جایگاه بالایی قائل بودند. یکی از مسایل مورد توجه اسلام، رعایت حق کارگر است. تأمین اجتماعی کارگران نیز مورد توجه بزرگان دین اسلام است. از دیدگاه اسلام کسی که در جامعه تلاش و کوشش می کند، باید آینده اش تأمین باشد و با از کار افتادگی نباید از معیشت خود ساقط شود. در نگاه اسلامی هر درآمدی حلال نیست بلکه در آمدی حلال است که به حقوق الهی و انسانی ضربه نزند. در این مقاله تلاش شد تبیینی از مسایل مورد اشاره انجام شود.
واکنش کیفری در برابر نافرمانی مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۴
257 - 286
حوزه های تخصصی:
قدرت و آزادی، دو مقوله اند که همواره در تقابل با یکدیگر قرار دارند. قدرت طلبان با تأکید بر قانون مداری، به دنبال بسط سلطه خود بر شهروندان هستند و شهروندان از طُرُق گوناگون درپی افزایش آزادی خویش اند. هنگامی که قوانین، ناعادلانه تلقی شوند و راه-های قانونی برای تغییر آن به نتیجه نرسد مرتکبین با انجام نافرمانی مدنی به صورت عامدانه، غیرخشونت آمیز، و بر اساس وجدان قانون را نقض کرده تا نیاز اصلاح قانون را ابراز نمایند. هرچند نافرمانی مدنی، تخطی از قانون است، اما آن را نمی توان همانند رفتار مجرمانه ارتکابی توسط مجرمین عادی در نظر گرفت؛ وانگهی نمی توان از اِعمال مجازات بر چنین افرادی چشم پوشی کرد. تمایز اصلی نافرمانی با شورش و مقاومت مسلحانه نیز در پذیرش کیفر از سوی مرتکبین آن است؛ گرچه با توجه به انگیزه اخلاقی و هدف آرمانی آنان مبنی بر استقرار قانون عادلانه، مجازاتشان را می توان مشمول تخفیف، تعلیق و حتی معافیت از کیفر دانست.
نقش مادر در شکل گیری وجدان اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
11 - 31
حوزه های تخصصی:
فلاسفه اخلاق همواره به موضوع وجدان اخلاقی و چگونگی شکل گیری آن توجه داشته اند. آن ها در پی پاسخ به این پرسش هستند که آیا وجدان یک نیروی اخلاقی مستقل است یا هر آنچه به وسیله آن ادراک می گردد همان احکام عقل عملی است؟ روان شناسان نیز درباره اینکه چگونه قواعد و دستورهای بیرونی، برای فرد، درونی می شوند، بسیار سخن گفته اند. با فرض پذیرش حقیقتی با عنوان «وجدان اخلاقی»، پژوهش حاضر نقش مادر را با رویکرد دینی و با بهره از یافته های روان شناسی اخلاق بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای پیدایش صفات پایدار منش در کودک، پرورش وجدان اخلاقی است. در این مقاله، وجدان اخلاقی یعنی توانایی تشخیص خیر و شر که محرکی برای عمل به نیکی ها و قوانین است. شکل گیری وجدان اخلاقی، براساس بنیان های دینی و فطرت اخلاقی انسان، حاصل تأثیر رشد شناختی و تحول انگیزش و عوامل برانگیزاننده تکرار رفتار مطلوب است تا هنگامی که آن رفتار ملکه و معیار درونی گردد. این مقاله بر آن است نقش مادر را در موضوع شکل گیری وجدان اخلاقی تبیین کند و با ارائه راهکارهایی در سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری (براساس اعطای بینش، تعمیق باورها و اصلاح رفتار)، الگوی جدید برای شکل گیری وجدان اخلاقی ارائه دهد.