مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نسبیت اخلاقی
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی حوزهای از تفکر است که کاربردی شدن فلسفه در آن به خوبی قابل مشاهده است. از زمان شکلگیری رشتهای علمی به نام اخلاق کاربردی بیش از چند دهه نمیگذرد، اما با وجود، این ریشههای آن را به خوبی میتوان در سخنان فیلسوفان پیشین پیجویی کرد. در اخلاق کاربردی مسئله اصلی این است که آیا میتوان اخلاق و رفتار انسانها را تحت یک قاعده یا اصلِ عام و کلی نظام بخشید یا خیر.
این نبشتار که ترجمه مقالهای تحت عنوان «اخلاق کاربردی و چالشهای آن» است، به بررسی چالشهایی که اخلاق کاربردی با آن مواجه است، میپردازد. مهمترین این چالشها عبارت است از: مسئله شکّاکیت اخلاقی که در آن مسئله نسبیت و ذهنگرایی اخلاقی مطرح میشود. مسئله تخصص اخلاقی امکان حصول چنین تخصصی؛ و تأثیر و جایگاه دلایل در اخلاق نیز از دیگر مسائل مطرح شده میباشند. در انتها نویسنده با اینکه میپذیرد بعضی معضلهای اخلاقی با اصول و قواعد کلی قابل حل نیستند، اما به نوعی ابراز میدارد که این اصول و قواعد عام بر اخلاق انسان حاکم هستند.
نقد و بررسی تئوری خطای جی. ال. مکی در فرا اخلاق (بر اساس مبانی آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جی. ال. مکی، در کتاب معروف خود در باب فلسفه اخلاق به نام اخلاق: جعل درست و خطادیدگاه شک گرایانه ای را مطرح می کند که براساس آن، از آنجا که احکام و گزاره های اخلاقی صدقشان را منوط به عینیت ارزش ها و حقایق اخلاقی کرده اند، و عینیت این حقایق به دو دلیل عجیب بودن حقایق اخلاقی و نسبیت ارزشهای اخلاقی مورد انکار قرار گرفته است، این احکام کاذب هستند. وی در این کتاب عنوان دیدگاه خودش را نظریه خطا گذاشته است که در این نوشتار در تلاش هستیم با استفاده از مبانی متفکران مسلمان از جمله حضرت استاد آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) این دیدگاه را به نقد و بررسی بگذاریم. البته روشن است که نزد متفکران مسلمان، حقایق اخلاقی واقعیت هایی هستند که با مفاهیم انتزاعی از سنخ معقولات ثانیه فلسفی از آنها حکایت می شود و وجود این امور در عالم، همانند وجود حقایقی که با مفاهیم انتزاعی قابل تبیین هستند، قابل بیان می باشند.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
بررسی انتقادی نظریة زایتگایستِ اخلاقیِ داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوکینز در دیدگاه «اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریة تکامل» مدعی است که یک «زایتگایست اخلاقی» یا «روح زمانة اخلاقی» وجود دارد که در جوامع تکامل می یابد. وی با رد اصول اخلاقی مبتنی بر دین و مطلق گرایی اخلاقی معتقد است که ماهیت اخلاقیات بر اساس روح زمانه به سرعت در حال تغییر است و هر دوره ای اصول اخلاقی مختص به خود را می طلبد. به ادعای او دین و اخلاق محصول فرایند زیستی تکامل و انتخاب طبیعی هستند. اخلاقیات نیز ریشه در دین ندارند، بلکه منشأ داروینی دارند. ژن های دگرخواه در خلال فرایند تکامل انتخاب شده اند و ما به طور طبیعی واجد نوع دوستی هستیم و حس ترحم و نیک خواهی و سایر اخلاقیات را می توان بر اساس تکامل تبیین کرد. نه تنها تمام حیات بلکه اخلاق نیز حاصل فعالیت ژن هاست. ژن ها با واداشتن ارگانیسم به رفتار نیکوکارانه و اخلاقی، بقای خود را تضمین می کنند. طبق نظر او عمل اخلاقی عبارت است از عملی که توانایی بقا را در بلندمدت افزایش می دهد و عمل غیراخلاقی عملی است که از این توانایی می کاهد. این مقاله درصدد بیان اشکالات دعاوی داوکینز است. پیش فرض بی مبنای طبیعت گرایی، تقلیل گرایی گزافی، نسبی گرایی فاجعه بار اخلاقی، نابسندگی تحلیل تکاملی از سرعت تحول زایتگایست اخلاقی، تعارض تحلیل داوکینز با شهود اخلاقی انسان ها، ناموجه بودن پاداش و جزا و تعلیم و تربیت با تکاملی دانستن اخلاق، تعبیر نامناسب از مطلق گرایی، جبر ژنتیکی نافی اختیار انسان، خطاهای روشی- مغالطة منشأ، تلقی نادرست از ابتنای اخلاق بر دین و ایدئولوژی گرایی علمی از جملة انتقادات به دیدگاه وی هستند.
اخلاق جنسیتی از منظر اسلام و رابطه آن با نسبیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
33 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل نوپدید در تحقیقات تفسیری و حدیثی معاصر، بازخوانی اخلاق اسلامی از جنبه «جنسیت» و استناد «اخلاق جنسیتی» به منابع وحیانی اسلام است. مسئله اصلی این نوشتار، در گام نخست، اثبات اصل گزاره های اخلاقی خطاب به یکی از دو جنس انسانی در آیات و روایات و در گام دوم، یافتن مبانی و مبادی استنباط اخلاق جنسیتی از معارف وحیانی اسلام و ابطال اشکال نسبیت اخلاقی درباره آن است. براساس یافته های این تحقیق، وجود گزاره های اخلاق جنسیتی در آیات و روایات انکارناپذیر است و تناظر دو مبنای قرآنی «زوجیت» و «تطابق نظام تشریع و نظام تکوین»، بستر نفس الامریِ صدور این گزاره ها را از جانب شارع مقدس نمایان می سازد. در نهایت، بعد از پاسخ دادن به اشکال نسبی شدن احکام اخلاقی در صورت پذیرش «اخلاق جنسیتی» در اسلام، این نتیجه حاصل شد که ادعای اطلاق کامل گزاره های اخلاقی به دو جنس انسانی در شریعت اسلامی، قابل استناد به منابع دینی نیست. بدین ترتیب، در استنباط گزاره های اخلاقی اسلام در نظام خانواده، توجه به بُعد جنسیتی زن و مرد، امری ضروری است و در بعضی موارد موجب تفاوت یا تعارض احکام اخلاقی زنانه و مردانه می شود. روش این پژوهش، ترکیبی از رویکردهای درون دینی و برون دینی است.
شناسایی و نقد نسبیت گرایی در اخلاق مورد نظر نیچه با تاکید بر مفهوم منظرگرایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
193 - 217
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است تا به «نسبیت گرایی» در اخلاق بپردازد که یکی از چالش های مهم تربیت اخلاقی در عصر حاضر است، و مسئله را با توجه به نظریه منظرگرایی (پرسپکتیویسم) نیچه که مبتنی بر نفی «امر مطلق» و اصول ثابت و جهانی است با رویکردی انتقادی بررسی نماید. طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش بر خلاف اعتقاد گروهی از مفسرین، منظر گرایی عملا به نسبیت در اخلاق منجر می شود. تربیت «انسان برتر» فراتر از خوب و بد، غایت هدف اخلاقی نیچه می باشد که با خواست قدرت و در سایه مبارزه با ارزش های مطلق و خلق ارزش های جدید قابل دسترسی است. عدم ارائه الگوی اخلاقی، سودا گرانه و خیالی بودن اخلاق نیچه ای، اختراعی بودن، عدم سازگاری نسبیت اخلاقی با نتایج عملی و عدم ارائه مکتب اخلاقی از طرف نیچه به عنوان موارد نقد درونی و بیرونی اخلاق نیچه ای برشمرده شده است.
بررسی ادله نظریه امر الهی؛ با تأکید برنفی قوانین نفس الامری و وجود احکام به ظاهر غیر اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه امر الهی، یکی از نظریات مهم و پرسابقه در باب چیستی ارزش های اخلاقی است. علل و ادله مختلفی موجب پیدایش چنین دیدگاهی شده است. وجود برخی احکام به ظاهر غیر اخلاقی در متون دینی، ازجمله دستور قتل کودک بی گناه، استناد به مالکیت مطلق الهی، استناد به اختیار مطلق خداوند متعالی و محدود نبودن وی در اوامر و نواهی خود به چارچوب های اخلاقی، استناد به عدم توانایی عقل، در درک حسن و قبح اعمال بدون کمک شرع و نسخ برخی احکام اخلاقی و نسبیت آنها، دلایلی است که موجب شده برخی متکلمان طرفدار این نظریه شوند. بررسی این امور نشان می دهد که عدم درک درست از وجه اخلاقی احکام دینی و نیز درک ناقص از صفات خداوند متعالی و تأثیری که بر نحوه آفرینش می گذارند، موجب چنین رویکردی شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل عقلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، نشان می دهد که اخلاق دینی با تفسیر نظریه امر الهی نادرست است، گرچه می توان تفسیر درستی از آن ارائه داد که برتری قابل توجهی نسبت به اخلاق سکولار دارد.
تبیین اعتبار حسن و قبح در نظام اعتباریات علامه طباطبائی و راهکاری درون ساختاری برای گریز از نسبیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
111-128
نظریه اعتباریات علامه طباطبائی از آغاز طرح آن، به عنوان امری بدیع مورد توجه محققان قرار گرفت، اما از همان ابتدا با اشکالاتی نیز روبه رو بوده است. یکی از اساسی ترین اشکالات مطرح شده که تلاش های فراوانی برای رفع آن شده، اشکال نسبیت اخلاقی به این نظریه است. حسن و قبح که دو عامل مؤثر و تعیین کننده در هر قضاوت اخلاقی اند طبق این نظریه، از اموری اعتباری به شمار می آیند. یکی از ویژگی های اصلی امور اعتباری تغییرپذیری است. بنابراین می توان گفت که حسن و قبح یا خوبی و بدی امور نسبی اند و در نتیجه ما حکم اخلاقی ثابت نداریم. در این مقاله می کوشیم بدون تغییر چارچوب و محکمات نظریه اعتباریات و با تمسک به راهکارهای درون ساختاری موجود در این نظریه، از جمله راهکار فطرت و غایات عام و مشترک که موجب ثبات می شوند، عدم ارتباط نسبیت اخلاقی با اعتباریات را ترسیم کنیم و در کنار آن به برخی سوء برداشت ها از نظریه اعتباریات نیز پاسخ بگوییم.
کاوشی قرآنی در اطلاق و نسبیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
اطلاق و نسبیت اخلاقی با این پرسش آغاز می شود: آیا احکام اخلاقى با تغییرِ شرایط، زمان، مکان، افراد و ج وام ع، تغییر می کند و یا همواره، ثابت اند و بی هیچ تقیید و تخصیصی، شامل همه افراد، در همه زمان ها و مکان ها می شوند؟ برخی مکاتب، اخلاق را امری نسبی دانسته که قوانین آن با تغییر شرایط، زمان، مکان، افراد و جوامع، دگرگون خواهد شد؛ در حالی که شماری از مکتب ها، قوانین اخلاقی را اموری ثابت، جاودانه و ناوابسته به زمان، مکان، شرایط و افراد می دانند. پژوهش پیش رو کاوشی در باب اطلاق و نسبیت اخلاقی در گستره وحی قرآنی است و به روش کتابخانه ای- اِسنادی و تحلیل محتوایی، توصیفی و استنباطی انجام شده است. نتایج نشان می د هد براساس داده های قرآنی نظام اخلاقی اسلام، بر قوانین و احکامی ثابت و مطلق استوار است و دلایل و شواهد قرآنی پرشمار از اطلاق اصول اخلاقی حمایت می کند و نسبیت اخلاقی را مبانی و نتایج نسبیت اخلاقی را بر نمی تابد و آن را مردود می داند.