مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
آزادی
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله درصددند تا از رهگذر شیوه توصیفی - تحلیلی، به بررسی مفهوم آزادی از نگاه سه دین اسلام، مسیحیت و زرتشتی گری از یک سو و فلسفه سیاسی آیزایا برلین از سوی دیگر، بپردازند و به برآیند دیدگاه او در باب آزادی درگفتمان حقوق بشر نظر افکنند. در ادیان الهی به آزادی انسان توجه چشمگیری شده است. مبنای تمام ادیان الهی بر این اصل استوار است که انسان موجودی آزاد است و توانایی انتخاب دارد. آیزایا برلین، میان مداخله دیگران که به سلب آزادی های سیاسی منجر می شود و ناتوانی از برخورداری از یک خواسته و نیل به هدف، قائل به تمایز است و ناتوانی در راه رسیدن به هدف را فقدان آزادی نمی داند. بر همین مبنا، وی در تحلیل خود از آزادی، دو مفهوم آزادی مثبت و آزادی منفی را از هم متمایز می کند. بحث آزادی منفی و مثبت به سان میراث آیزایا برلین، اندیشه ورزان حقوق بشری را به دو گروه تقسیم نموده است. در ساحت حقوق کلاسیک بشری، مدافعان آزادی منفی ستون فقرات حقوق بشر معاصر را حق ها و آزادی های مدنی و سیاسی خواهند دانست، در حالی که برای مدافعان آزادی مثبت، حق های رفاهی پررنگ تر خواهند بود، البته در این میان، مداخله دولت در توسعه و گاه تحمیل حق های فرهنگی نیز برای مدافعان آزادی مثبت، مداخله حداکثری است. شایسته یادآوری است که برای مدافعان آزادی مثبت، امکان مداخله حتی در نوع کیفری آن از سوی دولت در ساحت پی گیری و تأمین خیرهای مشترک و جمعی وجود دارد و همین می تواند به آن چه برلین آن را مسخ آزادی مثبت می نامد و در نتیجه خودکامگی، بینجامد.
دغدغه های اجتماعی شعر قیصر امین پور
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر، توجّه به مسائل اجتماعی را سرلوحه مضامین خویش قرار داده است وشاعرانی را به تاریخ معرفی کرده است که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حل مشکلات جامعه خویش کوشیده اند. قیصر امین پور، شاعر انقلابی معاصر از جمله ادیبانی است که تعهّد به مسائل اجتماعی بخش بزرگی از دغدغه های ذهنی ایشان بوده است وآثار شعری فراوانی در این موضوع از خود برجای گذاشته است. پژوهش حاضر ، به بررسی بازتاب مسائل اجتماعی در شعر این شاعر بزرگ پرداخته است همچنین ابزار های بیان شاعرانه که توسط امین پور برای نشان دادن مسائل اجتماعی مورد استفاده قرار داده مورد ارزیابی قرار گرفته است. این پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مهمترین درونمایه های اجتماعی شعر قیصر، در قالب چهار عنوان: « آزادی، صلح طلبی، بازتاب ظلم و فساد جامعه وتشویق به مبارزه و جهاد» بررسی شده اند داده های مورد استفاده در این پژوهش: «مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور» که شامل هفت دفتر؛ «دستور زبان عشق»، «گلها همه آفتابگردانند»، «آینه های ناگهان»، «تنفس صبح»، «مثل چشمه مثل رود»، «به قول پرستو»، «منظومه ظهر روز دهم»، به اضافه ی مجموعه «در کوچه آفتاب» است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از آن است که گرچه امین پور در تمام دوره های زندگی ادبی وشعریش تابع اندیشه های محوری و مرکزی انقلاب بوده است و قلم وشعرش در جهت خدمت به ضرورت های این عقیده حرکت نموده است؛ اما با گدر زمان سیر حرکت او به سمت رهایی همه بشریت تغییر کرده است
ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
عدالت اجتماعی و عدالت فضایی؛ بررسی و مقایسه نظریات جان رالز و دیوید هاروی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم بهار ۱۳۸۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
40 - 52
حوزه های تخصصی:
عدالت به عنوان مفهومی عامه پسند و محبوب از معدود مفاهیمی است که همواره مورد بحث و جدل فراوان اندیشمندان و صاحبنظران بوده است؛ و اندیشمندان مختلفی که در زمینه های مختلف علمی فعالیت کرده اند، درباره عدالت اجتماعی اظهار نظرهای متفاوتی ابراز نموده اند. جان رالز یکی از معروف ترین فلاسفه سیاسی قرن بیستم و دیوید هاروی برجسته ترین جغرافیدان نیمه دوم قرن بیستم، آثار و نظریاتی را در مورد عدالت اجتماعی و عدالت منطقه ای ارائه داده اند. در این مقاله بر آنیم تا به بررسی مفهوم عدالت از نظر این دو اندیشمند بپردازیم و وجوه احتمالی اشتراک و تمایز بین نظریات این دو اندیشمند را بازگو نماییم.
امکان آزادی در تجربه زیسته تاریخی ایرانیان: مفهوم انسان رادمنش و بازیابی سوژه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۲
67 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی امروز تأثیر رویارویی سنت و مدرنیسم بر روی نهادهای بنیادین اجتماعی و سیاسی است. «آزادی» نهادی است که دستیابی به آن همواره دستخوش تنازع این دو قرار گرفته است. به نظر می رسد عدم توفیق نیل به آن یا به دلیل عدم توجه به یکی از این دو (سنت یا مدرنیسم) و تکیه صرفاً بر سمت مقابل بوده یا راه حل در تعاملات انتزاعی و با فاصله از عرصه ی زندگی انضمامی یا تجربه زیسته مردم تجویز شده است. در این مقاله از رویکردی بنام «فهم استراتژیک» که مبتنی بر تجربه زیسته ی مردم ایران است برای نگریستن به این مفهوم استفاده می شود. با رجوع به تاریخ و تجربه ی زیسته، مبادی آزادی انسان در ایران زمین چیست و مبانی اعتباری آن کدام است؟ این مقاله به دنبال پاسخ این سؤال بوده و هدف آن تبیین شیوه ای از آزادی با توجه به تجربه زیسته ایرانیان است. از روش تاریخی استفاده می شود و استعاره های مفهومی ابزار ترسیم مشاهدات و تبیین ایده ها می باشد. یافته ها نشان می دهد دستیابی به این هدف بیش از هر چیز به برآمدن انسانی باز می گردد که تحولی اساسی در نگرش اخلاقی و شیوه ی رفتاری خود ایجاد کرده است. این مقاله ترسیمی اولیه از یک سوژه ی آزاد به نام «رادمنش» در ایران زمین را ارائه می دهد.
روبسپیر- کانت: بررسی نسبت آزادی مطلق و ترور با فلسفه اخلاق کانت بر اساس پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
627 - 653
حوزه های تخصصی:
هگل در کتاب پدیدارشناسی روح ساختار دیالکتیکی تاریخ آگاهی انسان اروپایی را به تصویر کشیده است. او در تمام گذارهای آگاهی به برآیند های مختلف، ضرورت و نسبتی دیالکتیکی تشخیص داده است و آن را در تمامی ساحات تاریخ و ساحات اندیشه در جریان های مختلف دنبال می کند. در فصل روح با دو جریان بسیار مهم در تاریخ اجتماعی یعنی انقلاب فرانسه و در تاریخ اندیشه یعنی فلسفه اخلاق کانت مواجهیم که در طی دو بخش به طور متوالی ظاهر می شوند و گویی که هگل نسبتی تنگاتنگ بین حکومت ترورِ روبسپیر و فلسفه اخلاق کانتی یافته است. جایی که آزادی انتزاعی روبسپیر در جهت ایجاد آزادی مطلق در تحقق اراده ی جزئیِ عام یافته خود، هرگونه نهاد یا جزئیتی را به عنوان عامل اخلال تحقق آزادی اراده ی خویش نابود می سازد و دوره ای از استبداد و وحشت آغاز می کند. گویی که چنین ادعای اراده عامی که تحمل هیچ جزئیت و مخالفی را ندارد به استبداد درونی قانون کلی اخلاق کانتی (که تحقق آن یگانه راه دستیابی به آزادی است) در جهت نابودیِ طبیعت، امیال، آداب و رسوم و نهادهای عینی و غیره تبدیل می شود و وحشت و اضطراب به دلیل تناقضات بی پایان ایجاد می کند و فرد اخلاقی همچون فرد انقلابی با رفع همه جانبه عینیت، درون اراده انتزاعی خود اسیر می شود که این امر به اعتقاد هگل تبعات خطرناکی خواهد داشت.
مطالعه تطبیقی عملکرد دولت های انگلستان، آمریکا و فرانسه در دیالکتیک امنیت و آزادی در مبارزه با تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۶۱-۱۳۷
حوزه های تخصصی:
در شرایط عادی، امنیت و آزادی به عنوان دو حق بشری باید در هر جامعه ای برقرار باشد تا ارزش ها و اصول انسانی مورد حراست قرار گیرند؛ امّا دولت ها در مواجهه با شرایط اضطرار ناشی از تروریسم ممکن است برای جمع میان دو حق بشری آزادی و امنیت دچار چالش شوند. رویکرد غالب اتخاذی توسط کشورها رویکرد امنیت محورانه است. در این جستار ابتدا، قوانین و آراء قضایی کشورهای انگلستان، فرانسه و آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد و تبیین می گردد که دولت ها در این شرایط، اغلب آزادی را برای برقراری امنیت نادیده می گیرند. در مقابل، رویکرد آزادی محورانه قرار دارد که در مواجهه با تروریسم با برقراری آزادی، امنیت را تا حدودی نادیده می گیرد و این رویکرد به دلیل تمایل به رویکرد امنیت محورانه از سوی دولت ها اصولاً توسط دولت ها قابل اتخاذ نیست و تنها می توان صبغه هایی تاریخی از اتخاذ این رویکرد توسط دولت ها یافت. سرانجام با بررسی های بیشتر در این خصوص می توان به این نتیجه رهنمون شد که در برقراری تعادل میان امنیت و آزادی جانب تعدیل را نگه داشته و در شرایط اضطرار ناشی از تروریسم، حتّی الامکان به محدود سازی حق های بشری تخطی پذیر اقدام نمود؛ به گونه ای که هیچ یک از دو حق بشری امنیت و آزادی به بهانه برقراری دیگری دچار خدشه نشود.
کرامت انسان در اسلام و کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان از مهم ترین پرسش های پیش روی متفکران است. نگرش به این مساله دارای اهمیت و کارکرد خاص خود از منظر الهی و سرمدی است زیرا محدودیت های نگرش های تجربی انسانی را ندارد. براین اساس می توان به مبانی مهم کرامت انسان چون نحوه خلقت و دمیده شدن روح الهی در او، اعطای موهبت عقل، آزادی و اختیار، اعطای امانت الهی و پذیرش آن از سوی انسان و کسب مقام خلیفه اللهی اشاره دارد. نتایج مهم چنین کرامتی متعدد است که از جمله آنها می توان به اشرف مخلوقات بودن، حق برابری، حق آزادی، بهره مندی از همه حقوق فردی و اجتماعی، اصالت ارزش های اخلاقی و نظایر آنها اشاره کرد. اهمیت کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و نتایج مترتب بر آن در بکارگیری آن در همه ابعاد زندگی آدمی، بویژه قانون گذاری ها و برنامه های کلان و رسیدن به میثاق های جهانی همچون اخلاق جهانشمول است. در این مقاله، ضمن تبیین مبانی کرامت انسان از منظر الهی و سرمدی قرآن، نتایج آن در ابعاد گوناگون زندگی و تجلیات آن در قانون اساسی ایران بررسی شده و در نهایت با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می گردد.
معرفی کتاب تحریک آزادی میں اردو کا حصه
حوزه های تخصصی:
کتاب تحریک آزادی میں اردو کا حصہ، اثر محقق نامور معاصر معین الدین عقیل، می باشد. کتاب مذکور چاپ سال 2008، یکی از آثار ارزنده این پژوهشگر است که در آن، تاریخچه زبان اردو از حیث اسلام گرایی، ملی گرایی، آزادی طلبی و تاثیر آن در تقویت ذهنیت اسلامی و ارتقا شعور اجتماعی مسلمانان، ارائه داده است. نگارنده، در اینجا، تمامی ریخت ها و گونه های ادبی و غیرادبی اردو اعم از شعر و نثر ادبی حتی سخنرانی ها،خطبه ها و قراردادها را مورد مطالعه قرار داده است. معرفی نهضت های مذهبی، سیاسی و ادبی در باب این مقوله، ارزش علمی و داده های این پژوهش را افزوده است.
نسبت امر عرفی و شرعی در حقوق عمومی ایران: تأملی تاریخی از انقلاب مشروطه تا جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
661 - 685
حوزه های تخصصی:
حکومت قانون و نظام آزادی از محوری ترین مباحث در فلسفه حقوق عمومی است که با انقلاب مشروطه در ایران مورد توجه جدی قرار گرفت. در این میان، جدال بر سر برقراری نسبتی میان عرف و شرع از یک سو و التفات به نظام آزادی با شروع تحول خواهی در عصر مشروطه، از سوی دیگر، همواره کانون مباحث فلسفه حقوق عمومی در ایران بوده است. پرسش اصلی این است که نظریات فقهی و حقوقی در یکصد سال گذشته چه منطقی را از سر گذرانده و این منطق در ملاحظه با امر عرفی-عقلی از چه نسبتی برخوردار است؟ فرضیه اساسی این نوشتار ناظر بر حرکت نظریات فقهی و حقوق از ثنویت عرف-شرع به شریعت تام است که بر امر عرفی-عقلی سیطره یافته است. اینکه کیفیت و بسط این مباحث مهم در نظام حقوقی ما به شکل بوده و چه منطقی را از سر گذرانده است، «بن و بنیاد» مقاله حاضر است. روش پژوهش، تحلیلی- انتقادی است. نتایج نیز بیانگر این است که با سیری در اندیشه مهم ترین متفکران این دوره و نمایش تجلی اندیشه آنان در ارکان حقوقی، به طور خاص در قوانین اساسی و حقوق عمومی کشور، می توان به این نتیجه رسید که اگرچه کوشش هایی که در آغاز مشروطه برای تمییز دادن حقوق عرفی و شرعی در جهت بسط آزادی های اساسی و حاکم شدن قوانین عرفی به عمل آمد که تا حدودی راه را برای حکومت قانون مبتنی بر عرف هموار کرد، اما با گذر زمان و ورود متفکران شریعت خواه نه تنها این راه مسدود شد، بلکه تمامی شئون دیگر که تاکنون در ذیل عرف قرار می گرفتند، رنگ شرعی به خود گرفت. این شرعی شدن تمامی امور که آن را «شریعت تام» می خوانیم، امور عقلی و عرفی را یکسره در قوانین عمومی به فراموشی سپرد.
مطالعه ای در باب جایگاه و ضرورت آزادی در معرفت شناسی نزد هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
27 - 43
حوزه های تخصصی:
اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و عقلانی است و در هر منزل از تاریخ ما شاهد تعامل روح با تاریخ واقعی و عینی از یک سو و تاریخ فردی و آزادی فرد از سوی دیگر هستیم. تعامل این دو، سرانجام در روح مطلق که همان آزادی است، تحقق می یابد. بنابراین می توان صورت بندی حقیقی روح مطلق را در تاریخ مشاهده کرد. روح مطلق از نظر هگل، منزلگاهی است که همه حقایق ازلی تاریخی در آن به شکوفایی و تحقق غایی خود می رسند. به عبارت دیگر، روح مطلق، همان پرنده ای است که آزادانه بر دشت ها و تپه های تاریخ پرواز می کند. در فلسفه هگل، روح مطلق بدون آزادی امکان تحققِ ذات حقیقی اش را از دست خواهد داد. در واقع آزادی عنصر حیاتی و قوام بخش فلسفه روح هگل است. بی گمان در فلسفه هگل، همه امور، نسبتی با آزادی در مقام پدیدارکننده روح مطلق در دیالکتیک تاریخ دارند. بنابراین در تحقیق حاضر که بر اساس روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، ضمن تلاش برای تشریح فلسفه روح هگل، به ویژه روح فردی، عینی و مطلق، به جایگاه و ضرورت آزادی در فلسفه روح هگل اشاره خواهد شد.
بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی- سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
792 - 814
حوزه های تخصصی:
نگارندگان این مقاله می کوشند تا در بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی سیاسی نشان دهند که باروخ اسپینوزا با آنکه در پی جداسازی دو نهاد دین و سیاست از هم نیست، هم هنگام، می کوشد دین رسمی را تحت قیمومت اقتدار سیاسی درآورد. از این رو، رابطه دین و سیاست را از یک سو، با جدایی دین رسمی از باورهای باطنی و از دیگر سو، با تبیین چرایی تفوق اقتدار سیاسی بر سلسله مراتب دین رسمی برمی رسیم. اسپینوزا با قائل شدن به آزادی دینی و عبادت مذهبی ذیل آزادی اندیشه و بیان، رساله الهیاتی سیاسی را تبدیل به منظومه ای برای ترویج مدارا کرده است. دین رسمی نزد اسپینوزا باید ناظر به غایتی عملی و شکل گیری فضایلی چون مدارا باشد. مدارا آن ابزارِ کارسازی است که بالمآل در خدمت ثبات سیاسی و اعتلای اجتماعی قرار می گیرد. در دفاع از این نتیجه، اسپینوزا استدلال می آورد که نخست، اقتدار دینی بایستی تحت قیمومت قدرت سیاسی باشد. یعنی تنها یک اقتدار حاکم در دولت می تواند وجود داشته باشد و آن بایستی اقتدار سیاسی باشد نه اقتدار دینی. دوم، او معتقد است که دامنه قدرت اقتدار حاکم مسلماً تا اعمال شهروندان ادامه می یابد نه تا اعتقاد آنها. حاکم صرفاً حق انجام آن چیزی را دارد که در حیطه قدرت او باشد، هیچ قدرتی نمی تواند دیگران را به موجب باورها و عقایدش مجازات کند. سوم، در نظرگاه اسپینوزا دموکراسی طبیعی ترین نوع حکومت است که می تواند حافظ آزادی های طبیعی آدمیان از جمله آزادی اندیشه و بیان باشد. در مقابل و در بررسی دوگانه دین و سیاست، حکومت تئوکراتیک با تقویت انفعالات و کم فروغ کردن نور طبیعی عقل در میان آدمیان می تواند آنها را به بندگی کشاند.
رابطه صلح با عدالت و آزادی در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو می کوشد تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و طراحی الگوی ترکیبی از «آزادی»، «صلح مثبت و منفی»، «عدل مصلحانه» و «صلح عادلانه»، رابطه ی مفهومی صلح را در این ترکیب در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی(ع) بررسی کند. پرسش اصلی این است که آیا صلح با دو مفهوم عدالت و آزادی در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی(ع) و مبتنی بر یک ساختار دینی، همپوشانی دارد یا نه؟ نتایج حاکی از آن هستند که صلح در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی(ع) یک مفهوم مهم و موازی و هم سو با دو مفهوم عدالت و آزادی است. صلح طلبی در رفتار سیاسی آن حضرت، به موازات ایجاد و احقاق دو ارزش عدالت و آزادی پیش رفته و با قید رضایت خدا و در جهت خیرات انسانی همراه بوده است. آن چه مورد قبول امام علی(ع) است «صلح عادلانه» است و نه مطلقاً عدل مصلحانه؛ چراکه صلح عادلانه باعث اعتلای ارزش های دینی در یک ساختار و جامعه ی دینی می شود.
تبیین مفهوم مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی شهید آیت الله سید محمد بهشتی
حوزه های تخصصی:
قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران(1357 ش)، مردم سالاری دینی در ادبیات حکومت داری جهان جایگاهی نداشته و چندان باوری هم بر این مقوله استوار نبوده وصفت دینی برای مردم سالاری،تحقق نایافتنی به شمارمی آمد.اما از آنجایی که مبانی فکری شهیدبهشتی ریشه الهی داشته،ومتکی برباور های دینی ایشان بود؛ واین باوروجوهره قلبی، از وی انسانی راسخ ومصمم ساخته،وچنان باوری داشت، که امکان تاسیس چنین حکومتی چندان هم مشکل نبوده ونیست؛ولی اراده،انگیزه وهمت همگانی خواص وحمایت عامه مردم را می طلبدورمز این مهم را درحضور چشم گیر مردم در صحنه های انقلاب دانسته.و مردم سالاری دینی را ضامن پیشبرد آرمان های انقلاب اسلامی می دانست وبر این اعتقاد استوربود که بدون مردم در این مسیر،راهی از پیش نخواهد برد وایمان داشت که اطاعت ازدستورات امام انقلاب، وتبعیت پذیری از فرامین راهبردی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) تنهاراه تثبیت وبقاء نظام اسلامی است.این تحقیق با روشی توصیفی وتحلیلی برآن است تا به این پرسش پاسخ دهدکه مولفه های مردم سالاری دینی ازنگاه تئورسین قانون اساسی اتقلاب اسلامی یعنی شهید بهشتی کدامند؟واین نوشتار،درپاسخ به سئوال تحقیق؛ واژه های مانند:آزادی مدنی وبیان،عدالت(عدم فاصله طبقاتی) ،توسعه اجتماعی(پیشرفت اجتماعی)،تحزب(رقابت سالم) واخلاق سیاسی(رفتار اسلامی وسعه صدر ) راازمولفه های مردم سالاری دینی می داند.
تعارض ماهیتی تفسیر اندیشه های شهید مطهری با الگوی اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
922 - 934
حوزه های تخصصی:
روشنفکری، حرکتی است در شکاف سنت و مدرنیته و از ایجاد شکاف و تزلزل میان این دو جهان است که اساساً زاده شده است. اندیشه روشنفکری و اصول گرایی شهید مطهری، از درون سنت دینی حاکم بر عامه مردم، نشأت گرفت که در نهایت باعث بروز حرکت های عملی در تداوم انقلاب شد. روش تحقیق، به صورت تحلیلی-توصیفی و تجزیه وتحلیل اطلاعات در قالب کیفی بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی و ماهیت تفکر اسپرینگر، از محیطی لیبرال و رادیکال نشأت گرفته که در تضاد نسبی با تفکر مطهری است که از محیطی نیمه سنتی و مذهبی؛ متبلور شده است؛ از این رو ماهیت آن نمی تواند در قالب الگوی اسپرینگر به صورت کامل، تعریف و تفسیر گردد. نتیجه تحقیق نیز نشان می دهد که به دلیل ماهیت پلورالیسم ارزشی اندیشه های اسپرینگر در مفاهیمی مثل آزادی، دموکراسی، تطبیق نظریات مطهری در قالب الگوی اسپرینگر، به صورت ناقص قابل اعمال است. کلید واژگان: شهید مطهری، توماس اسپریگنز، آزادی، ولایت فقیه.
مقایسه حق بر عقیده در حقوق اساسی ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
1308 - 1326
حوزه های تخصصی:
حق بر عقیده از جمله حقوق بنیادینی است که مورد پذیرش جهان قرار گرفته است. عقیده برخاسته از یک سلسله امور پیچیده سیاسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است که ممکن است خود به خود ایجاد آن بینش اساسی نداشته باشد. تحمیل عقیده و اندیشه امر مرسوم در همه آیین ها و فرهنگ ها است و اسلام خردورزی و عقیده همراه با انتخاب و تحقیق را مورد تأکید قرار داده است. از این رو سؤال اصلی پژوهش به این صورت است که حق بر عقیده در حقوق اساسی ایران و رویه قضایی انگلستان به چه صورت است؟ لذا با توجه به روش تحقیق به صورت توصیفی–تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و مداقه در قوانین حقوقی ایران و انگلسان به این نتیجه رسیدیم که حقوق اساسی ایران برای هرگونه تفتیش عقیده ممنوعیت مطلق را قائل است و ابزار آن را از طریق قانون به شرط عدم تعارض با مبانی قانونی و شرعی مجاز دانسته و قوانین و رویه قضایی انگلستان آزادی عقیده را به رسمیت شناخته و با آزادی عقیده در حقوق ایران تفاوت و محدودیت هایی وجود دارد. محدودیت های آزادی عقیده در انگلستان عدم تعارض با امنیت ملی و نظام سیاسی می باشد.
مقایسه نگرش کانت و مطهری در خصوص مفهوم حق و تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب سرشت، ماهیت و همچنین کارکرد مفاهیمی همچون «حق» و «تکلیف» در طول تاریخ تأملات نظری زیادی صورت گرفته است. این دو مفهوم در بطن معنایی خود نشانی از اجتماعی بودن بشر دارند. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی رویکرد کانت و مطهری در باب نسبت حق و تکلیف است. حاصل این بررسی که با روش هرمنوتیک مولف محور انجام یافت نشان می دهد که هر دو متفکر در زمینه های تاریخی نسبتا مشابهی یعنی دوره روشنگری و انقلاب اسلامی ایران مباحثی قابل تامل مرتبط با حق و تکلیف در آرای خود انعکاس داده اند. کانت تلاش می کند تا با اتکا برعقل خودبنیاد و بسط مفهوم عقلانیت و اولویت دادن به مقوله حق، مسئله تکلیف را نیز تعریف کند، اما مطهری با بهره گیری از دو نیروی عقل و آموزه های دینی این دو مقوله را به شکل توامان و متوازن مطرح می کند. با این حال، دستاوردهای کانت در زمینه تعریف مقولاتی چون آزادیبه مثابه حق و نسبت آن با امر مطلق زمینه ای مهم است که بسیاری از متفکران غربی و شرقی ازجمله مطهری از آن تأثیر پذیرفته اند.
ارزیابی وظایف نظارتی قوه ی قضاییه جمهوری اسلامی ایران در راستای تحقق و صیانت از حقوق و آزادی ها
حوزه های تخصصی:
به گواه تجربه ی تاریخی بشر، نتیجه ی تقابل قدرت و آزادی، استیلای قدرت حکومتی و تضییق حقوق و آزادی افراد بوده است؛ بنابراین قوانین اساسی به ویژه قوانین اساسی کشورهای متمدن در جهت حمایت از حیثیت و منزلت انسانی با این منطق که قدرت را باید تنظیم و حقوق و آزادی ها را تضمین نمود ابتدا در مقام بیان، احیای و تضمین آزادی ها و سپس در مقام تلفیق و آشتی بین قدرت حکومت و حقوق و آزادی های مردم بوده اند و در همین راستا وظایف نظارتی متعددی را در جهت صیانت از حقوق و آزادی های افراد برای قوای حکومتی مورد تصریح و تأکید قرار داده اند. در جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک نظام مردم سالار، حقوق و آزادی های اساسی به عنوان حیطه ی مورد پذیرش عقل و شرع، در رأس توقعات اجتماعی قرار گرفته و در همین راستا علاوه بر جرم انگاری، تضمین حکومتی مختلف در جلوه های گوناگون به منظور حفظ حقوق مزبور و پیگیری قانونی در صورت نقض آن ها، پیش بینی شده است؛ در همین راستا و با در نظر گرفتن اهمیت کانونی آزادی و تصریح مکرر قانون گذار اساسی و عادی جمهوری اسلامی ایران به ضرورت صیانت از حقوق و آزادی ها و با امعان نظر به نقش اصیل قوه ی قضائیه در صیانت از حقوق و آزادی ها، ضمن بحث پیرامون آزادی و مفهوم کلی نظارت، ارزیابی وظایف نظارتی قوه ی قضائیه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حقوق و آزادی ها مطمح نظر نگارنده قرار می گیرد.
انتخاب سبک زندگی در پرتو راهبردهای سیاست جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
221 - 251
حوزه های تخصصی:
انتخاب سبک زندگی حقّ طبیعی هر شخصی است، امّا مطلق آزادی در چگونه زیستن باعث هنجارشکنی و پشت پا زدن به ارزش های جامعه می گردد. در جوامع لیبرال چنین انتخابی حقّ بنیادین افراد و جزء حقوق طبیعی است، البتّه مادامی که نقض حقوق دیگران یا اخلال در نظم را در پی نداشته باشد، در غیر این صورت، دولت بنا بر اصل ضرر، مداخله خود را در آزادی های افراد توجیه می کند. در جوامع غیر لیبرال، حکومت به لحاظ ایدئولوژی گرایی، آزادی در انتخاب سبک زندگی را به شدّت محدود کرده و حقّ «چگونه زیستن» را سلب می نماید. این قبض و بسط در انتخاب، متأثّر از راهبردهای متفاوت سیاست جنایی است. برآمد این پژوهش توصیفی-تحلیلی این است که آنچه می تواند مطلوب جوامع باز و متکثّر امروزی و در راستای حمایت و تضمین حقوق و آزادی افراد باشد، وجود سیاست جنایی با راهبردی حداقل محور و پس رونده است. تنها در پرتو چنین راهبردی است که «عدالت اجتماعی» محقّق شده و همه افراد و گروه ها، با هر نوع سبکی از زندگی، ضمن حفظ هویّت واقعی خود، مادامی که در تعارض با حقوق دیگران و نظم عمومی قرار نگرفته اند، در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی حضوری سازنده پیدا می کنند.
بررسی تطبیقی حقوق شهروندی افراد در جغرافیای زیستی به استناد نهج البلاغه و انجیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1242 - 1253
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی حقوق شهروندی نهج البلاغه و انجیل صورت گرفته است .روش مورد استفاده به صورت توصیفی –تحلیلی بوده و نتایج و یافته ها حاکی از آن است که بر اساس بررسی های که در این پژوهش صورت گرفت مشخص گردید مساله حقوق شهروندی به صورت پر رنگی در آموزه های دو دین بزرگ و جهانی اسلام و مسیحیت بیان شده است.از دیدگاه آموزه های اسلامی شهروندان دارای حقوق سیاسی، معنوی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی می باشند که حاکمیت و دولت اسلامی موظف است در راستای احیای این حقوق و ارج نهادن به آنها در ساخت های گوناگون قانونگذاری و اجرا و اداره امور مختلف بدان توجه داشته باشد.از دیدگاه آموزه های مسیحیت نیز شهروندان دارای حقوق اساسی می باشند که در این میان می توان به حقوقی همچون کرامت انسانی، آزادی و عدالت اشاره کرد.همچنین باید گفت هم در نهج البلاغه که دومین کتاب معتبر در بین مسلمانان و برترین تغیر از تعالیم والأی قرانی و وحیاتی است و هم در انجیل که به اعتقاد مسیحیان، کتابی آسمانی و الهی و مهدی خدایی برای نجات انسان ها از طریق پیامبری راستین حضرت عیسی (ع) است، به مؤلفه های اساسی در حقوق شهروندی اشاره و تصریح شده است و این بیانگر یگانگی دیدگاه این دو دین و این دو کتاب، درباره حقوق اساسی زندگی و حقوق شهروندی است.