مطالب مرتبط با کلیدواژه

روح عینی


۱.

دیلتای و بنیادگذاری فلسفه علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هرمنوتیک ابژکتیویته دیلتای فلسفه علوم انسانی روح عینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
تعداد بازدید : ۴۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۰۹
۱۹۱۱ )، فیلسوف آلمانی و از بنیانگذاران فلسفه قارهایِ علوم انسانی در غرب، طرح - ویلهلم دیلتای ( ۱۸۳۳ دانسته است. این طرح دارای دو بخش سلبی و ایجابی « نقد عقل تاریخی » ، فکری خود را به پیروی از کانت است. در بخش سلبی، دیلتای ضمن اذعان به کانتی بودن پروژه فکری خود و تصدیق تلقّی کانتی از ماهیّت و کارکرد فلسفه به نقّادی معرفت شناسیِ غیرتاریخی، نظریه سوبژکتیویته و مقولات و عدم کارآمدی آن در فلسفه علوم انسانی میپردازد. بخش ایجابی اما در دو گام به طرح روانشناسی و طرح هرمنوتیکِ حیات تاریخی اجتماعی به عنوان بنیاد فلسفی علوم انسانی میپردازد. وی ضمن نقادی پوزیتیویسم و هیستوریسم را از هیستوریسم به عنوان « تاریخمندی » را از پوزیتیویسم و « عینیّت » ، (تاریخیگری) در فلسفه علوم انسانی هگل و قرار دادن آن در بستری « روح عین ی » نقاط قوت این دو بر میگیرد. دیلتای با بهرهگیری از ایده تاریخی تجربی فرهنگی، در کنار تبیینی که از رابطه سهگانه تجربهزیسته، عینیّتیافتگیهای حیات و تعابیر حیات ارائه داده، به دفاع فلسفی از عینیّت علوم انسانی میپردازد.
۲.

مطالعه ای در باب جایگاه و ضرورت آزادی در معرفت شناسی نزد هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی روح فردی روح عینی روح مطلق هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۲۷۵
اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و عقلانی است و در هر منزل از تاریخ ما شاهد تعامل روح با تاریخ واقعی و عینی از یک سو و تاریخ فردی و آزادی فرد از سوی دیگر هستیم. تعامل این دو، سرانجام در روح مطلق که همان آزادی است، تحقق می یابد. بنابراین می توان صورت بندی حقیقی روح مطلق را در تاریخ مشاهده کرد. روح مطلق از نظر هگل، منزلگاهی است که همه حقایق ازلی تاریخی در آن به شکوفایی و تحقق غایی خود می رسند. به عبارت دیگر، روح مطلق، همان پرنده ای است که آزادانه بر دشت ها و تپه های تاریخ پرواز می کند. در فلسفه هگل، روح مطلق بدون آزادی امکان تحققِ ذات حقیقی اش را از دست خواهد داد. در واقع آزادی عنصر حیاتی و قوام بخش فلسفه روح هگل است. بی گمان در فلسفه هگل، همه امور، نسبتی با آزادی در مقام پدیدارکننده روح مطلق در دیالکتیک تاریخ دارند. بنابراین در تحقیق حاضر که بر اساس روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، ضمن تلاش برای تشریح فلسفه روح هگل، به ویژه روح فردی، عینی و مطلق، به جایگاه و ضرورت آزادی در فلسفه روح هگل اشاره خواهد شد.