مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
آزادی
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به منظومه فکری آزادی در قرآن کریم لازم است مبتنی بر چهارچوبی قرآنی به مجموعه ای از مؤلفه ها پرداخت که طرح منسجم تمامی آ ن ها منجر به تصویری کامل از سیمای آزادی در قرآن کریم می شود. یکی از این مؤلفه ها «کارگزار آزادی» است. پژوهش پیشِ رو درپی پاسخ به این سؤال است که در قرآن کریم چه عناصری مسئولیت ایجاد زمینه های لازم برای بهره مندی اعضای جامعه از آزادی های خود را برعهده داشته و چگونه این مهم را محقق می کنند. برای پاسخ ازطریق رویکرد پژوهش موضوعی قرآن کریم و مبتنی بر روش تفسیری قرآن به قرآن، مؤلفه مدار آزادی محورِ هویت بخش دیگر مؤلفه های نظریه قرآنی آزادی شناخته شده و عنصر «حق» مبنای تعیین کننده این مؤلفه شناسایی شد. استقرار و حاکمیت یافتن «حق» در عرصه اجتماع با ایجاد نظم و قاعده در تعاملات انسانی زمینه بهره مندی انسان ها از آزادی را فراهم آورده و استبداد و استثمار را از روابط انسانی می زداید. بنابراین، هر عاملی که مسئولیت طرح، تبیین، استقرار و حفاظت از حاکمیت «حق» را برعهده دارد کارگزار آزادی شناسایی می شود. براین اساس، قرآن کریم «دین، انبیای الهی و جامعه دینی» را کارگزاران آزادی معرفی می کند.
کاوشی تحلیلی و مقایسه ای بر انواع آزادی از دیدگاه اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک اسناد نوشتاری، انواع آزادی از دیدگاه اسلام و غرب جهت افزایش اثربخشی و رشد بهره وری اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از نگاه اسلام، آزادی وسیله ای برای رسیدن به اهداف است و با مفهوم بی بندوباری و لاابالی گری که از خصلت های مذموم اخلاقی به شمار می روند فرق دارد. آزادی در نظام اجتماعی به ویژه جامعه دینی با رعایت حدود و مرزهای آن، فواید و آثار مهمی دارد. برای نیل به چنین آرمانی باید به طور دقیق انواع آزادی از نظر اسلام تحلیل و بررسی شود. پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به آموزه های اسلامی، انواع آزادی کدامند؟ تفاوت دیدگاه اسلام و غرب در مسأله آزادی چیست؟ آزادی های غیرمشروع و غیرمعقول کدامند؟ در این مقاله، روشن شد که برای آزادی، انواع و تعاریف گوناگونی ارائه شده که هر یک از آن ها به بُعدی از ابعاد آن توجه دارد. از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است، نمی تواند آزادی مطلق داشته باشد؛ بنابراین، همیشه آزادی، محدود به قیود و شرایطی خواهد بود و عقل، وحی و قانون از حدود کلی آن به شمار می روند. دین اسلام با ملاحظاتی که اساس آن ها را موافقت با مبانی دین تشکیل می دهد، آزادی اندیشه، بیان و سیاسی را پذیرفته و مورد تأکید قرار داده و ضمن تفکیک آزادی اندیشه از آزادی عقیده، و تأکید بر آزادی اندیشه و آزادی از تفتیش عقاید، آزادی عقیده را نمی پذیرد.
نقد کازانتزاکیس بر اخلاق مسیحی با تکیه بر مؤلفه های عشق، آزادی و عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق مسیحی از زمان شکل گیری تا کنون تحولات و فراز و نشیب های گوناگونی را از سر گذرانده است. در دوسده اخیر نقدهایی از سوی اندیشمندان، فلاسفه و الاهی دانان غربی به کتاب مقدس و آموزه های آن، شخصیت تاریخی عیسی مسیح، رفتار و عملکرد کلیسا و رهبران آن در قرون میانه، صورت گرفته است. نیکوس کازانتزاکیس، در نوشته های خود، به نقد مسیحیت نهادینه، سیمای ترسیم شده از عیسی مسیح در کتاب مقدس و آموزه های مربوط به او و رهبانیت مسیحی پرداخته است. وی با تکیه بر مؤلفه هایی چون عشق، آزادی و عدالت، مسیحی را ترسیم می کند تا الگوی فراروی بشر در دوران مدرنی باشد که دچار بحران اخلاقی و معنوی است. کازانتزاکیس به نقد مسیحیتی می پردازد که کلیسا و کشیشان با آموزه های جبرگرایانه در صدد توجیه اخلاق منحط جامعه، شکاف فقیر و غنی و سلطه ستمگران و زورگویان بر جامعه است. او رهبانیت مسیحی را تهی از روح خلاقانه ای می داند که انسان امروز را از زمین جدا کرده، ولی او را به آسمان نمی رساند. این پژوهش برآن است که نقدهای کازانتزاکیس بر اخلاق مسیحی را با روش توصیف و تحلیل داده ها در برخی آثار او عرضه نماید.
بازخوانی اندیشه های تربیتی امام موسوی صدر
منبع:
قرآن و عترت سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
125 - 138
امام موسی صدر، فقیه، اندیشمند و مصلحی بزرگ برای جهان اسلام در نیمه دوم قرن بیستم در منطقه غرب آسیا است. عصاره اندیشه امام صادر درمورد دین و ایمان را می توان در ارزش و اهمیتی که برای انسان قائل است دریافت؛ به نحوری که رعایت آزادگی و کرامت انسانی, اساس و بن مایه اصلی حیات فکری و عملی ایشان را تشکیل می دهد. بر همین اساس ملاک و معیار دین و دینداری از منظر ایشان، در رعایت اخلاق و فضائل انسانی همه افراد جامعه محقق می شود. تعریف شهید صدر از دین و ایمان، تعریف انسان گرایانه است که آزادی و کرامت انسانی نیز در آن تحلیل می شود و این مهمترین ملاک تربیت دینی از منظر امام موسی صدر است.
نسبت دستاوردهای انقلاب اسلامی با اهداف پیامبران در قرآن با تأکید بر بیانیه گام دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
مهم ترین ویژگی انقلاب اسلامی، دینی بودن آن است. بنابراین چنانچه بخواهیم میزان توفیق یا شکست آن را در وصول به اهداف اولیه اش ارزیابی کنیم، باید از شاخص های متناسب با دین استفاده کنیم. بر همین اساس مقاله حاضر، دستاوردهای انقلاب اسلامی را با تأکید بر فرمایشات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب با شاخص اهداف پیامبران الهی در قرآن سنجیده و تناسب آنها را بررسی کرده است. نتایج تحقیق پیش رو که براساس منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است نشان می دهد دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی با اهداف اصلی پیامبران در قرآن تناسب کامل دارد. شش محور اصلی که در پژوهش حاضر به عنوان اشتراکات اهداف پیامبران در قرآن و دستاوردهای انقلاب اسلامی بررسی شده اند عبارتند از: توحیدمحوری، اخلاق و معنویت، بلوغ علمی، مردم گرایی، آزادی و عدالت..
طرح مفهوم آزادی منفی و نقد آن بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
نوشتار حاضر در پی آن است تا با تکیه بر روش تفسیر متن محور و بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی به ارزیابی انتقادی مفهوم منفی آزادی بپردازد. در این راستا ابتدا سعی می شود تببینی جامع از این مفهوم ارائه شده و سپس با تکیه بر آیات قرآن کریم به نقد مبنایی آن پرداخته شود. فردگرایی به عنوان اصل اساسی آزادی منفی، ارائه دهنده روایتی استقلالی از انسان است که مبتنی بر آن خواست فردی تبدیل به محور تعیین کننده آزادی های بشر می شود. حال آنکه چنین درکی از انسان در تعارض با حقیقت وی به عنوان خلیفه خداوند متعال قرار دارد. در نگاه قرآنی انسان از آن جهت که خلیفه خداوند متعال است از آزادی و گستره حاکمیتی وسیع بهره مند می شود؛ اما این بهره مندی به نحو استقلال، اولی و فی نفسه نیست، بلکه به نحو ثانوی و تبعی است. تکیه بر خواست فردی(طبع استخدامگر بشر) امری است که حیات اجتماعی انسان را استبدادی می کند. تنها در صورتی انسان از استبداد رهایی یافته و از آزادی های خویش و زیست انسانی متعاون بهره مند می شود که عنصر «حق» در حیات اجتماعی حاکمیت یافته، در منازعات محور داوری قرار گرفته و تعیین کننده چارچوب آزادی های فردی و اجتماعی باشد.
تبیین اصل آزادی و برشماری برخی از حقوق برآمده از آن از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
آزادی یکی از اصول بنیادین حقوق بشر است که خداوند به انسان اعطا کرده است. انسان دارای قدرت انتخابگری است و کسی حق ندارد بر او استعلا یابد و آزادی او را محدود کند. تنها خدایی که خالق انسان است، حق دارد آزادی او را در راستای سعادت و کمال او تحدید کند. براساس اصل آزادی، در بستر اجتماع، حقوقی برای انسان در نظر گرفته می شود. هدف این پژوهش، تبیین آزادی به عنوان یکی از اصلول بنیادین حقوق بشر و برشماری برخی مصادیق آن از دیدگاه علامه طباطبائی به شیوه تحلیلی توصیفی با تأکید بر تفسیر «المیزان» است. آزادی هایی مانند آزادی تن، حق مالکیت و آزادی تجارت، حق رفاه و حق استفاده از مواهب طبیعی، در این پژوهش بررسی می شود.
نقد دیدگاه کلارک پیناک در باب «علم پیشین خداوند به آینده» از منظر متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
کلارک پیناک (از مؤسسین الهیات گشوده) معتقد است، اگرچه همه الهی دانان (اعم از سنتی و گشوده) متفق اند که خداوند دارای «علم مطلق» است و بر مبنای علم به گذشته، اکنون و آینده است که می داند چه خواهد کرد، لکن الهی دانان گشوده معتقدند که هیچ موجودی (حتی خداوند) نمی تواند به نحو «پیشین» بداند که انسان آزاد دقیقاً در آینده چه فعلی انجام خواهد داد؛ زیرا: اول، علم به آینده منطقاً ناممکن است (چون یا ناموجود است یا بکلی مبتنی بر امکان است)؛ دوم، «از پیش دانستن فعل اختیاری» در تعارض با آزادی انسان و خداست؛ سوم، این امر در تعارض با دو آموزه «تدبیر الهی» و «اعتماد به خداوند» است. در مقابل، با نگاهی بر آثار متکلمان امامیه درمی یابیم که نقدهایی جدی بر دیدگاه پیناک وارد است؛ ازجمله به دلایل متعدد منطقی و روایی، خداوند عالم به خود و غیر خود است و این علم موجب سلب اراده او و انسان نیست و با دیگر آموزه های وحیانی، ازجمله «تدبیر» و «اعتماد»، تعارضی ندارد. در این مقاله، مؤلف با روش توصیفی تحلیلی درصدد نقد دیدگاه پیناک درباره «علم پیشین خداوند به آینده» از منظر متکلمان امامیه است.
رخداد زن، زندگی، آزادی و نبرد بر سر تسخیر فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
65 - 100
مقاله حاضر در آبان 1401 و در میانه رخداد زن، زندگی، آزادی نوشته است. نوشتن در میانه رخداد امکان نوشتن درباره وضعیت اکنون است وقتیکه جریان معمول تاریخ از مسیر خودش خارج شده است و وضعیت آینده در هاله ای از ابهام به سر می برد. بنابراین نوشتن در میانه رخداد برای وضعیت اکنون امکان ایجاد تحلیل احتمالی را می دهد و منحصربه فرد بودن نوشتن در میانه رخداد همین دادن جنبه احتمالی به نوشته تحلیلی است. در میدان رخداد انبوهی از نیروهای مختلف برای پیشنهاد و ساختن موقعیتی جدید کارکرد پیدا می کنند. بنابراین، هدف اصلی این مقاله بررسی کارکرد رخداد زن، زندگی، آزادی است. برای این منظور ما از استدلال ابداکتیو استفاده کردیم تا کارکردی احتمالی را برای رخداد زن، زندگی، آزادی پیشنهاد دهیم. بر این اساس، مقاله استدلال های داده محور و نظری را جمع آوری و ارائه می دهد تا مبتنی بر آنها احتمال کارکرد رخداد زن، زندگی، آزادی را در تسخیر ملاء عام اسلامی تفسیر و تبیین کند.
تحلیل گفتمان میرزا ملکم خان پیرامون مفهوم آزادی در انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
انقلاب مشروطیت در ایران، بعنوان یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی کشور علاوه بر تحولات گسترده سیاسی-اجتماعی مفاهیم نوینی همچون عدالت، قانون و آزادی و.. را وارد ادبیان سیاسی ایران نمود. دراین بین «آزادی»، که مفهوم و ابعاد آن همواره در علوم انسانی از چالش برانگیز ترین مباحث علمی بوده، در دوران مشروطیت نیز رهیافت های گوناگونی در مطالعه، معنا، برداشت و ابعاد آن پدید آمد و اندیشمندان و رهبران مذهبی و کنشگران سیاسی کشور، نگاه متفاوتی به این مفهومِ اساسیِ فلسفه سیاسی ابراز داشتند و هرکس بر حسب مبانی فکری خویش و با گرایشی که ملتزم به آن بوده، آزادی را تعریف کرده و برداشت خود از آزادی را بیان می داشت. با این وصف تحلیل گفتمانِ اندیشمندان مختلف پیرامون مفهوم آزادی می تواند ما را به درک و شناخت دقیقتر از مبانی فکری طیف مربوط به آن اندیشه آگاه تر سازد. بر این مبنا در این مقاله کوشش شده تا گفتمان یکی از شخصیت های برجسته دوران مشروطیت، از طیف روشنفکران غربگرا پیرامون مفهوم و ابعاد «آزادی» یعنی «میرزا ملکم خان» مورد تحلیل قرار گیرد. در تحقیق حاضر که به روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف به انجام رسیده این نتایج به دست آمد که دال مرکزی تفکر میرزا ملکم خان در رابطه با گفتمان آزادی، قانون، امنیت ونظم خواهی است.در بررسی و تحلیل گفتمان میرزا ملکم خان پیرامون آزادی در انقلاب مشروطیت این گفتمان را با مفاهیمی همچون «ممانعت از استبداد»، «دستیابی به حکومت قانون»، «محدود شدن سلطنت»،«آزادی زبان و خیال» و «آزادی جماعت» می توان مفصل بندی نمود
اشتغال زن و نقش اجازه شوهر در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
با وقوع ازدواج، رابطه ی زوجیت بین زن و مرد به وجود آمده و بدین طریق نهاد خانواده شکل می گیرد. همچنین با ایجاد این عقد طرفین در مقابل یکدیگر از حقوق وتکالیفی برخوردار می شوند که ممکن است در آغاز و یا در ادامه ی زندگی مشترک بین برخی از این حقوق و تکالیف تزاحم به وجود آید. یکی از مصادیق این تزاحم در ارتباط با اشتغال زن می باشد چرا که لازمه ی اشتغال به ویژه اشتغال در خارج از خانه، خروج زن از منزل است در حالی که خروج زن از منزل ممکن است با تمکین او از شوهر و حفظ مصالح خانواده مغایرت پیدا کند. البته چنانچه بین زن و شوهر در خصوص اشتغال زن، توافق وجود داشته باشد، مشکلی متوجه آنان و خانواده نخواهد بود اما اگر شوهر با اشتغال زن مخالفت نماید، حل این مشکل می بایست با مراجعه به قانون، موازین فقهی و عرف صورت پذیرد. اگرچه قانون اساسی و قانون مدنی اصل آزادی اشتغال زن را پذیرفته اند امّا تعیین محدودیت هایی در قانون مدنی، سبب شده تا در عمل، اصل مذکور با مخاطراتی مواجه شود که این مقاله به این اصل و محدودیت موضوع می پردازد.
قانون اساسی مدرن و الزامات مفهومی آن در رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسأله تقابل و تعامل سنت و مدرنیته، در ایران پس از گذشت بیش از یکصد سال از جنبش قانون خواهی مشروطه ظاهراً هنوز حل نشده و همچنان بحث های مختلفی را به خود اختصاص می دهد. به نظر می رسد در نظام جمهوری اسلامی ایران، علی رغم پذیرش وصف جمهوریت برای نظام و اخذ قالب حقوقی مهم «قانون اساسی»، لوازم و اقتضائات وصف و قالب مذکور به طور دقیق و کامل مورد اعتنا قرار نگرفته و با ترقیق مفاهیم، پنداشته شده است می توان هم خوانی لازم را به راحتی ایجاد کرد. لکن مروری بر تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی نشان می دهد بسیاری چالش ها نتیجه چنین رویکرد آسان گیرانه ای است. در این نوشتار برآنیم تا نشان دهیم قانون اساسی، یک سند خنثی و انعطاف پذیر در اختیار قدرت حاکم نیست و الزامات مبنایی و مفهومی آن در بستر حقوق عمومی مدرن باید فهم و در نظر گرفته شود. بر این مبنا قانون اساسی، یکی از مفاهیم بنیادین حقوق عمومی مدرن است و از همین روی، به عنوان عین یا نتیجه «قرارداد اجتماعی» و دالّ بر تقدم آزادی بر قدرت، و یک سند و متن «حال» تلقی می گردد که در زمان تفسیر باید به صورت پویا و روزآمد، با در نظر گرفتن افکار عمومی تفسیر گردد. در عین حال، نمی توان آن را طوری تفسیر کرد که اصول بنیادین حقوق عمومی مدرن مانند قانونی بودن جرم و مجازات، یا محدودیت قدرت و عدم صلاحیت مراجع عمومی، نادیده یا کم رنگ انگاشته شود.
ویژگی های مکتب اگزیستانسیالیسم در داستان های مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
97 - 126
اگزیستانسیالیسم به معنای «اصالت وجود» یا «تقدم وجود» است. این مکتب با سورن کی یرکگارد در دهه 1830 میلادی روی کار آمد؛ گرچه زمینه های آن وجود داشت. تقدم وجود بر ماهیت، مسئولیت، آزادی، دلهره، انتخاب و... از ویژگی های این مکتب است. در اگزیستانسیالیسم، انسان غریب است، چرا که از جنس طبیعت نیست. در مکانی رها شده که نه از جنس اوست و نه برای او ساخته شده. او ویژگی فطری ندارد و ماهیت خود را خودش به وجود می آورد. نخستین هدف اگزیستانسیالیسم آن است که انسان را از هویت خود باخبر سازد و او را نسبت به وجودش و وجود همه انسان ها مسئول کند. او باید با انتخاب آزاد، سرنوشت خود را رقم بزند. اگزیستانسیالیسم در ایران در دهه های چهل و پنجاه با تلاش های سید احمد فردید و علی شریعتی بر سر زبان ها افتاد. مصطفی مستور یکی از داستان نویسان بنام معاصر است. اولین کار ادبی او، دو چشم خانه خیس، در سال 1369 و اولین مجموعه داستانی وی، عشق روی پیاده رو، در سال 1377 به چاپ رسید. در داستان های مستور که بیشتر به اندیشه های ایمانی سورن کی یرکگارد می انجامند به ویژه روی ماه خداوند را ببوس، استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم، پاره ای از ویژگی های اگزیستانسیالیستی همچون اصالت وجود، تنهایی، یأس، دلهره، بدبینی و... دیده می شود که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
مؤلفه های مکتب رمانتیسم در شعر تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1199 - 1223
شهرت اصلی رابیندرانات تاگور(1941-1861) در شاعری است و نخستین آسیایی برنده جایزه نوبل به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، فلسفی و سیاسی و تأثیر پذیری از مکتب های فکری و ادبی غربی قابل تحلیل و بررسی است. هرچند درآثار منثور تاگور، بیشتر ویژگی های مکتب رئالیسم وجود دارد اما در اشعارش بیشتر از مکتب رمانتیسم تأثیر گرفته است. در این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی و ارزیابی کمی به مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، فردیت، هیجان و احساسات، مرگ، آزادی، سفر، تخیل، نوستالوژی، اسطوره، عشق و زن در شعر تاگور پرداخته شده است. طبیعت به صورت تشبیه و جان بخشی در شعر وی توصیف شده است. تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. مرگ در شعر وی بسامد دارد و از اینکه خود با مرگ روبه رو شود، ترسی ندارد. به طورکلی شاخصه ها و مضمون های: طبیعت با فراوانی 79 درصد، فردیت 61 درصد، رابطه میان رفتارهای بشری با عناصر طبیعی 56 درصد، عشق 38 درصد و تخیل 17درصد از بسامد بیشتری در اشعار وی برخوردارند.
فلسفه عمل سیاسی در اندیشه امام خمینی و انقلاب ایران با تکیه بر نظریه هانا آرنت
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
7 - 30
بازتوصیف دولت سازی در ایران و تبیین نقش عمل سیاسی، اراده جمعی و آزاد انقلابیون با توسل به نظریه های کلاسیک دولت بهتر نمایانده می شود. زمینه های اندیشگی و فرهنگی شکل گیری انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری ویژه آن، همخوانی با نظریه کلاسیک «کنش سیاسی» هانا آرنت دارد. تبیین های راست گرایانه آرنت از انقلاب و روند شکل گیری آنها در زمره تبیین های اخلاقی و اندیشه ای شناخته شده است که می کوشد نوعی تبیین و تفسیر از اندیشه کنش جمعی منتج به انقلاب را ارائه دهد. این پژوهش چگونگی شکل گیری و تداوم منطقی و تاریخی عملِ سیاسی در انقلاب ایران را با کمک بیانات امام خمینی(ره) پیگیری می کند و اینکه چگونه عاملیت خلاقانه جمعی، هدف تأسیس آزادی را تعقیب می کرد. بر پایه یافته های این مطالعه، کنش سیاسی امری همدلانه، خودجوش و تجلی اراده متعهدانه افراد برای تأسیس آزادی، مقاومت در برابر سلطه و رسیدن به رهایی است. کنش سیاسی بر شیوه عمل و چهارچوب یک جامعه سیاسی و الگوی یک دولت اثر می گذارد، عرصه سیاست و قدرت را موازنه می بخشد و عمل کنشگران در عرصه عمومی را به مثابه حرکت اراده جمعی به سوی فضایی آرمانی معرفی می کند. دولت در چنین تعریفی، هویتی متکامل در راستای میل درونی انسان ها است.
استقلال و آزادی در انقلاب اسلامی؛ رهاوردها و بایسته ها: تحلیلی در افق گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
308 - 334
پرسش مقاله این است که به منظور ایجاد و زمینه های پیشرفت و تمدن، استقلال و آزادی در گام دوم انقلاب اسلامی چه اهمیتی دارد و چه سطوح و عرصه هایی را شامل می شود که باید تحقق یابد؟ ایده مقاله آن است که، تعمّق در باب اهمیت استقلال و آزادی و نقش کلیدی این دو در پیشرفت و توسعه جامعه و به ویژه نقش آفرینی در پیدایش تمدن است. از این رو، موتور محرکه انقلاب، استقلال و آزادی است و هر مقدار که این دو در جامعه به صورت مطلوبی توسعه یابد می توان امیدوار بود که انقلاب به سمت پیشرفت گام نهاده که مقدمه ای برای نیل به تمدن نوین است و هر مقدار استقلال و آزادی تهدید و تحدید شود انقلاب از اهداف اصیل خود دور شده است. دو خواست اصیل در استقلال و آزادی نهاده شده است که در بیش از یک صد سال اخیر مورد مطالبه بوده است یعنی نفی استعمار و نفی استبداد که دو لایه استقلال و آزادی به شمار می روند و در بیانیه گام دوم نیز به نحو آشکاری برجسته شده است. مباحث این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، مروری خواهد بود بر مفهوم آزادی و آزادی های سه گانه اجتماعی از جمله تصمیم گیری و عمل کردن و اندیشیدن. سپس به مسأله استقلال ملی که شامل آزادی ملت و دولت است می پردازد. این اهتمام، افزون بر آن که جزء مبانی نظری انقلاب اسلامی و مسؤولیت انسان به شمار می رود، از آن رو است که وجه مردمی و نقش آفرینی مردم در تداوم انقلاب امری حیاتی است.
مناسبات «کرامت» و «آزادی انسان» از منظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
185 - 208
از منظر کانت، آزادی به عنوان خودقانونگذاری اراده، خصوصیت کلی انسان است. او با قانون گذاری عقل عملی، اخلاق را بر پایه آزادی بنا می نهد. در فلسفه کانت، آزادی، مبنایی است که بر اساس آن انسان به عنوان شخص و فرد انسانی، دارای کرامت است. مفهوم آزادی، ملازم با قانون اخلاقی و عقل عملی است و در بستر طبیعت یافت نمی شود. قانون اخلاقی از آن نظر که آزادی است انسان را از قلمرو طبیعت تعالی می بخشد و به او ارزش و شأنی می دهد که بر پایه آزادی و خودقانون گذاری است. انسان اخلاقی برای جهان ارزش می آفریند و همو غایت خلقت است. واسطه ارتباط انسان به عنوان موجودی اخلاقی و غایت نهایی طبیعت، مفهوم آزادی است. آزادی امری عینی و موضوع شناسایی نیست، زیرا مفهوم آزادی به جهان معقول ارتباط دارد و در رفتار و منش انسان واقعیت می یابد. در مملکت غایات کانت، هر چیزی یا قیمت دارد یا کرامت. آنچه دارای قیمت است، می تواند مورد دادوستد و معامله قرار گیرد ولی آنچه از هر ارزشی برتر است و به هیچ عنوان معادلی ندارد که معاوضه شود، «کرامت» است. انسانیّت انسان تا جایی که به داشتن اخلاق تواناست، تنها موجودی است که «کرامت» دارد. مقاله بر محور دیدگاه کانت درباره "مناسبات کرامت و آزادی انسان " و با روش استنتاجی نوشته شده است.
ارزیابی جرم انگاری تکدّی در پرتو معیار پالایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرم انگاری فرآیندی خِرَدمحور و مبتنی بر اصول، موازین و ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر هر جامعه است که برآیند آن اعلام ممنوعیت انجام یک رفتار یا ترک آن توأم با واکنش کیفری است. تکمیل این فرآیند و جرم انگاری یک رفتار متضمن عبور از مراحل گوناگون است. «جاناتان شُنشک[1]»، به عنوان یکی از فلاسفه حقوق کیفری، سه صافی اصول، پیش فرض ها و پیامدهای عملی جرم انگاری را به عنوان موانع پیشِ روی قانونگذاران کیفری ذکر می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر در مقام ارزیابی جرم انگاری تکدّی در پرتو دیدگاه «شنشک» است؛ رفتاری که به موجب ماده 712 قانون مجازات اسلامی 1375 جرم محسوب شده است.
یافته های حاصل از این پژوهش گویای آن است که تصمیمِ قانونگذار در جرم پنداشتنِ تکدّی از پشتوانه نظری قوی برخوردار نیست و هیچ یک از اصول جرم انگاری (به عنوان نمونه اصل زیان، پدرسالاری، اخلاق گرایی و کمال گرایی) نمی توانند توجیه کننده ممنوعیت این رفتار باشند. به علاوه تجریمِ آن با تعهدات حقوق بشری دولت ها در تضمین حداقل های رفاهی مغایر است. در واقع تکدّی مصداق یک جرم وارداتی است که با تقلید محض از قوانین برخی کشورها و بدون توجه به واقعیت های جامعه ایران، وارد زرادخانه حقوق کیفری شده است. در این راستا پیشنهاد می شود 1) این رفتار صرفاً در صورتی جرم محسوب شود که با بهره کشی از اطفال و نوجوانان توأم باشد؛ و 2) قانونگذار ضمن جرم زدایی از تکدّی، این رفتار را در قلمرو سیاست گذاری اجتماعی و نه کیفری بگنجاند.
[1]. Jonathan Schonsheck
تحلیل مفهوم و ابعاد «قانون» در پرتو اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قانون» پایه و اساس ایجاد یک نظام حقوقی محسوب می گردد. از عصر مشروطه تاکنون، همواره متفکران و اندیشمندان مسلمان تلاش خود را مصروف این امر داشته اند تا قانون و مسائل مرتبط با آن را مورد کنکاش قرار داده و نسبت میان تقنین و تشریع را بررسی نمایند. در بین این اندیشمندان، دیدگاه های شهید سید محمد بهشتی به دلیل توانمندی بالای علمی و فقهی و نیز ایفای نقشی فعال در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ارزنده ای برخوردار است. پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که قانون و مسائل مرتبط با آن از چه جایگاهی در اندیشه شهید بهشتی برخوردار است؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که از نظر شهید بهشتی، وجود «قانون» در جامعه برای مدیریت آن ضروری بوده و صرفاً عامل «تربیت» نمی تواند جامعه را به سعادت واقعی برساند و به همین جهت ایشان قانون را قاعده ای الزام آور از سوی یک منبع دارای قدرت می دانند که تکالیفی برای جامعه وضع می کند که در صورت سرپیچی افراد از آن، مشمول مجازات خواهند بود. از نگاه ایشان قانون بر تمامی روابط میان افراد حاکم بوده و همگان در مقابل آن به شکل برابر خواهند بود و نیز در نگاه وی، قانون به سه قسم استبدادی، ملی و جهانی تقسیم می شود. ایشان بر این اعتقاد است که نسبت قانون و آزادی در جامعه اسلامی بدین نحو است که قانون، حدود آزادی را معین می کند و روند تقنین در نظام اسلامی عرصه تلاقی مکتبی بودن و مردمی بودن است و در روند نگارش قوانین باید به سه اصل مهم حاکمیت اسلام، رعایت مصالح عمومی جامعه و عدالت محوری توجه شود.
مقایسه مفهوم، ابعاد و حدود آزادی در اندیشه مرتضی مطهری و عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجه ایرانیان با مفهوم آزادی به دوران مشروطه باز می گردد، اما تامل فلسفی در باب آن پدیده ای متاخرتر است. مرتضی مطهری و عبدالکریم سروش رو از جمله متفکرانی هستند که درگیری فکری عمیق تری با پدیده آزادی داشته اند. نحوه مواجهه این دو متفکر با آزادی چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ و به صورت خاص مطهری و سروش چه تعریفی از آزادی به دست می دهند؟ از منظر این دو متفکر، ابعاد و حدود آزادی کدام ها هستند؟ یافته های این مقاله حاکی از آن است که مطهری با مفروضات الهیاتی با پدیده آزادی مواجه می شود، از همین رو آزادی را به معنای وجود اختیار و اراده آزاد در انسان می داند که لازمه تعالی معنوی وی می باشد. در حالی که سروش با مفروضات علمانی مدرن (و به صورت خاص روش شناسی پوزیتیویستی و هستی شناسی پلورالیستی) با آزادی مواجه می گردد، در نتیجه آزادی را بالاترین ارزش انسانی برمی شمرد. در عین حال هر دو متفکر تحت تاثیر باورهای اسلام و عرفانی دو بعد برای آزادی (درونی و بیرونی) قائل می شوند. البته مطهری بیشتر بر آزادی درونی و سروش بیشتر بر آزادی بیرونی تاکید دارند. ضمن این که هر دو متفکر شریعت و اخلاق را خطوط قرمز (حدود) آزادی می دانند. روش این مقاله مقایسه ای است.