مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
آزادی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
179 - 196
حوزه های تخصصی:
امروزه آزادی و حق دسترسی به اطلاعات جزو حقوقی است که به تحقق مفهوم شهروندی که یکی از موضوع های اصلی در گفتمان دمکراسی مشارکتی است یاری می رساند. به واقع هر قدر بر کمیت و کیفیت اطلاعات در دسترس شهروندان افزوده شود به همان میزان دمکراسی فراگیرتر و مشارکت بیش تر می شود. بنابراین به رسمیت شناختن این حق نه تنها موجب تغییر ساختار حکومت ها که سبب تغییر در نقش سنتی دولت ها نیز می شود به این معنی که دولت ها در پرتو اجرای قوانین آزادی اطلاعات و حق دسترسی ، برخلاف گذشته که مالک اطلاعات بودند به تدریج به واسطه ای اطلاعاتی تبدیل خواهند شد.دسترسی شهروندان به اسناد و اطلاعات موجود در ادارات، سازمان ها و نهادهای دولتی حقی است که برای شهروندان وجود دارد. اما این که این حق توسط نهادهای دولتی مورد توجه قرار می گیرد یا خیر؟ و یا تاثیر دسترسی یا عدم دسترسی شهروندان به اسناد و اطلاعات اداری در کارایی نظام اداری چگونه خواهد بود؟ سوالی است که مطرح می گردد. مطالعات انجام شده به صورت کتابخانه ای و تحلیل مطالب گردآوری شده، صورت گرفت و نهایتا مشخص گردید
واکاوی دیدگاه های سیاسی شهید بهشتی بر اساس روش شناسی توماس اسپریگنز
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
33 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی دیدگاه های سیاسی شهید آیت الله بهشتی است. مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و بر اساس روش شناسی توماس اسپریگنز به این سوال پاسخ دهد که »دیدگاه های سیاسی شهید بهشتی چگونه شکل گرفته است؟» یافته های این مقاله حکایت از این دارد که شکل گیری دیدگاه سیاسی این متفکر، ریشه در شناخت بحران های دوران معاصرخود دارد. بهشتی بحران جامعه معاصر خود را حاکمیت طاغوت می دانست. وی عللی مانند استبداد ، ستم پذیری مردم، رواج اندیشه های مادی و غیر دینی را ایجادکننده حاکمیت طاغوت می داند. وی با در نظر گرفتن علل بحران، جامعه بازسازی شده خود را در قالب نظام امت و امامت طرح ریزی می کند و راه رسیدن به این جامعه آرمانی را در استقرار نهاد ولایت فقیه، کادر سازی و توسعه منابع انسانی متعهد، نهاد سازی و رواج آزادی و تحقق عدالت اجتماعی می بیند.
بررسی تطبیقی مفهوم آزادی در اندیشه امام خمینی و اندیشه غرب
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
75 - 98
حوزه های تخصصی:
بدون شک یکی از مقوله های اساسی ماهیت انسان ها را مفهوم و ارزش آزادی تشکیل می دهد؛ به نوعی توسعه و شکوفایی استعدادهای فردی و جمعی به تحقق یافتن این ارزش بستگی دارد و چنانچه در راه این شکوفایی موانعی ایجاد گردد، به تبع ِآن نیز ممکن است قابلیت های فردی و جمعی نتوانند منصه ظهور پیدا کنند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای مفهوم آزادی در اندیشه امام خمینی و اندیشه غرب به انجام رسیده است؛ با این هدف، نوع تحقیق حاضر از حیث موضوعی، توصیفی؛ روش مورد استفاده به صورت مقایسه ای و ابزار گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است تا به این پرسش که در اندیشه امام خمینی و اندیشه غرب چه تفاوتی در برداشت از مفهوم و معنای آزادی وجود دارد، پاسخ مناسبی ارائه گردد. برای نیل به این هدف، ابتدا مفهوم آزادی از دیدگاه امام خمینی و سپس چند نمونه از اندیشمندان غربی مورد بررسی قرار گرفته و درنهایت دستاورد پژوهش بدین صورت بوده است که آزادی از حیث معنا، مبانی، ماهیت، مرزها، محدوده، قلمرو، موانع و ریشه آن می بایست در بین دو دیدگاه مختلف مورد بررسی و مقایسه قرار بگیرد. بر اساس این هدف، یافته های پژوهش دال بر این بوده است که آزادی در اندیشه غرب ریشه مادی دارد و محدوده آن بر اساس قوانین بشری است، درحالی که آزادی در اسلام بنا به اندیشه امام خمینی ریشه الهی و وحیانی دارد و محدوده آن بر اساس قوانین الهی است.
واکاوی کرامت و آزادی انسان در عرفان و شریعت اسلامی با تأکید بر حریم خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
387 - 406
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان یکی از موضوعات بسیار مهم در قلمرو فلسفه، حقوق، اخلاق و عرفان است.کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و محور و مبنای حقوق بشر تلقّی می شود که جامعه اسلامی، ملزم به رعایت آن است. براساس آیات قرآن و روایات، اصل اولیّه کرامت انسانی این است که کسی بدون اجازه حق ورود به حریم خصوصی انسان دیگری را ندارد مگر موارد خاصی که دلیل معتبر عقلی یا نقلی بر جواز آن دلالت کند. داشتن حریم خصوصی یا حق خلوت یکی از منزل های مورد تأکید عرفان است و از سرچشمه های خودشناسی و خداشناسی می باشد. از بررسی آیات و روایاتی که جهت اثبات حریم خصوصی انسان بیان گردید به دست می آید که مبانی و خواستگاه های حقوقی در حیطه حریم خصوصی انسان شامل: تأمین امنیت، آزادی، آرامش و حفظ آبرو، کرامت و عزت انسان، احساس مسؤولیت و تکلیف، حرمت انسان، اوامر و نواهی اخلاقی می باشد و از آنجا که براساس آیه شریفه «... إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً... » ( بقره/ ۳۰ ) و آیه ( وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ ... ).( اسراء/ ۷۰) انسان اشرف مخلوقات و شایسته احترام است. طبعاً باید کرامت، عزت و امنیت او حفظ شود از سوی دیگر، حفظ این امور مستلزم آن است که حریم خصوصی او هتک نگردد از این رو، خدای متعال هر کاری را که مستلزم هتک حریم خصوصی انسان باشد ممنوع ساخته است.
دو راهه هژمونی و آزادی در زیست بوم مجازی با تاکید بر دیدگاه های آیزایا برلین و آنتونیو گرامشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست بوم مجازی، واقعیتی است که واقعیت های زندگی واقعی را تحت شعاع قرار داده است. دو حوزه مهم واقعیت مجازی، اجتماع وسیاست هستند که نسبت تنگاتنگی باهم دارند. برای درک نسبت میان این دو، به این پرسش توجه شده است که کدام یک از این دو، از این زیستمان جدید، بیشتر بهره برداری می کند.این نوشتار با روش تحلیلی– تبیینی، نسبتِ برقرار شده میانِ این دو حوزه را از منظرِ دو فیلسوف سیاسی، یعنی آنتونیو گرامشی و آیزایا برلین با محوریتِ دو مفهوم هژمونی و آزادی بررسی می کند. هدف از این نوشتار پاسخ به این پرسش اساسی است که زیست بوم مجازی باعث آزادی بیشتر انسان شده است یا نه؟ در بررسی و پاسخ به این پرسش، این نوشتار نشان می دهدکه دولت ها و حکومت ها از طریق مدل حکومتی جدیدی که با زیست بوم مجازی و جامعه ی اطلاعاتی تناسب وثیقی دارد، به نام هژمونی، باعث ایجاد نوعی وابستگی رضایت در شهروندان شده اند که همین رضایت ناشی از وابستگی باعث ایجاد نوعی توهّم آزادی در ذهن آنان شده است. این مطالعه نشان می دهد دولتها از طریق هژمونی از مجرای زیست بوم مجازی، باعث کنترل جامعه می شوند و اینجاست که شهروندان، در اینکه واقعاً آزاد اند یا اسیر چنبره ی قدرت ها هستند، سرگردان اند؛ با این حال، به نظر می رسد که خروج از این دو راهه ی هژمونی و آزادی در زیست بوم مجازی روز به روز امری غیرممکن می شود و فقط باید از طریق ایجاد شبکه های آگاهی این استلای هژمونیک را کنترل کرد.
بررسی تطبیقی آثار منتخب سم شپرد و اکبر رادی با رویکرد اگزیستانسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات فلسفی جامعه مدرن از دغدغه های بسیاری از نمایشنامه نویسان بوده است. یکی از علل شهرت اکبر رادی در ادبیات ایران، پرداختن به چنین مسائلی است. در امریکا نیز سم شپرد یکی از فعالان شناخته شده در این امر به حساب می آید. پرسشگری درباره هویت انسان و فردیت وی و نیز در ارتباط شخصیت نمایشی با دیگران، رابطه وی با جامعه، آزادی و میل در بدست آوردن تمایلات، ازجمله موضوعاتی است که در نمایشنامه های شپرد و رادی دیده می شوند. این مقاله به بررسی این مفاهیمِ اگزیستانسیالیستی با مقایسه دو نمایشنامه «غرب حقیقی» و «کودک مدفون « شپرد و «شب روی سنگفرش خیس» و «لبخند باشکوه آقای گیل» رادی می پردازد. در هر گروه از نمایشنامه ها، نویسندگان به بازتاب عدم وجود هویت، اختلال در روابط با دیگران، امیال، مسئولیت های اجتماعی و آزادی عمل پرداخته اند. با بررسی و مقایسه آثار منتخب این دو نویسنده خواهیم دید که در هر دو جامعه کاملاً متفاوت شرقی و غربی، وضعیت اجتماعی در بروز مفاهیم فلسفیِ اشاره شده از جهات گوناگونی مشابه بوده و جز چند مورد استثنای قابل بحث، کاملاً در یک راستا قرار می گیرند. این مقاله بر آن است که با بررسی تطبیقی این دو گروه نمایشنامه با نگرش به فلسفه اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر، و در پایان به اثباتِ از بین رفتن مفاهیم هویت، عدم توانایی در ایجاد ارتباط در جامعه، انزوا و از بین رفتن مفهوم آزادی در جامعه موجود در هر دو گروه از نمایشنامه ها بپردازد. هدف از نگارش این مقاله بررسی و مقایسه تطبیقی فلسفه اگزیستانسیالیسم در آثار منتخب رادی و شپرد و یافتن مضامین مشترک باوجود تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی در آن ها می باشد. این تحقیق بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی صورت گرفته است. استفاده از رویکرد تطبیقی در تحلیل آثار ادبی و نیز دیگر آثار هنری با یکدیگر، منجر به درک عمیق تر آثار و زدودن مرزهای موجود میان آثار ادبی و هنری می گردد.
نسبت عدالت و آزادی در اندیشه سیاسی محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ﻋﺪاﻟﺖ و آزادی از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ و اﺳﺎﺳﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺸﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ راﺑﻄﻪ اﯾﻦ دو ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﻋﻠﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ ﺑﯿﺶ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻮردی اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺳﺎز ﺑﻮده، ﺗﺤﻠﯿﻞ اﯾﻦ دو ﻣﻔﻬﻮم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮوز آراء ﻣﺨتلف و ﻣﮑﺎﺗﺐ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ شده اﺳﺖ. یکی از متفکران عصر حاضر که به مسئله عدالت به عنوان محور اساسی یک جامعه دینی برای نیل به سعادت می نگردد محمدرضا حکیمی است. او که از پیروان مکتب تفکیک است مرکز ثقل اندیشه خود را بر عنصر عدالت قرار داد و تمام مناسبات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی حکومت اسلامی را متاثر و در نحوه تعامل با این عنصر قوام بخش می داند. آنچه مطمح نظر نویسنده است بررسی جایگاه این عنصر نسبت به مفهوم دیگری نظیر آزادی است. چرا ﻫﺮﭼﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد، ﺳ ﺨﻦ از ﻋ ﺪاﻟﺖ، آزادی و راﺑﻄ ﻪ اﯾ ﻦ دو در ﺳﺎﺣﺖ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن زﯾﺴﺖ ﺟﻤﻌ ﯽ و ﺳ ﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﮐ ﻼن اﺟﺘﻤ ﺎﻋﯽ دﺷ ﻮارﺗﺮ ﻣ ﯽ ﺷ ﻮد. اهمیت این مسئله، ضرورت ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ و ﺑ ﻮﻣﯽ را مطرح می سازد که ﻣ ﯽ ﺗﻮاﻧ ﺪ زمینه را بر ترسیم نقشه راه متناسب تر با زیست و حیات سیاسی جوامع اسلامی هموار سازد. بر این اساس در پاسخ به این پرسش که چه نسبتی بین این دو مولفه در دیدگاه علامه حکیمی برقرار می شود؟ می توان گفت در دیدگاه ایشان رابطه مستقیم و قوام بخشی بین دو عنصر عدالت و آزادی وجود دارد؛ به گونه ایی که اگر آزادی نباشد نیل به عدالت امکان پذیر نخواهد بود.
مفهوم آزادی در اندیشه میرزا فتحعلی آخوندزاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آزادی از مهم ترین مفاهیم عصر جدید است. در مشروطیت ایران نیز از همان ابتدا به اهمیت این مفهوم پی برده شد و در خصوص آن سخنانی گفته شد. از میان افرادی که در مورد آزادی سخن گفتند روشنفکران از اهمیت زیادی برخوردارند. آن ها کوشش کردند ضمن تعریف آزادی به اهمیت آن هم اشاره کنند و از انواع آن نیز سخن بگویند. میرزا فتحعلی آخوندزاده به عنوان یکی از روشنفکران بزرگ آن دوره در خصوص مفهوم آزادی تأملاتی کرده است. نمی توان ادعا کرد که او اندیشه ای منسجم در خصوص آزادی داشته است و به وجوه مختلف آن اشاره کرده است. با این حال او سخنان دقیقی در مورد آزادی گفته است و ضمن اشاره به دو نوع آزادی یا دو اصل آزادی علت فقدان آن ها در ایران و راه کسب و به دست آوردن آن ها را گفته است و به برخی از مصادیق آزادی ازجمله آزادی خیال، آزادی مطبوعات و آزادی زنان پرداخته است.
معنای کهن آزاد، آزادی و نقش آن در ترکیبات وصفی متون کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کثرت کاربردِ «آزاد» در معنی رهایی و عدم تعلق، محققان در گزارش یا تصحیح متون پیشین، وقتی به تعبیر «آزاد» یا گونه های دیگر آن نظیر «آزاده» و «آزادی» به صورت مطلق یا در ترکیباتی چون «سرو آزاد»، «سوسن آزاد» و «آزادمرد» برخورده اند، از معنی اصلی واژه غفلت کرده اند. بررسی کتابخانه ای کاربرد تعابیر آزاد، آزاده، آزادی و آزادگان در متون کهن نشان می دهد این واژه ها، غیر از معنی رهایی و عدم تعلق، به معانی دیگر نظیر بی عیب، یک رنگ، سفید، سالم و بی نقص نیز به کار رفته است؛ بنابراین، وصف آزاده و آزادگی برای ستایش مردم و نامورشدن ایرانیان به آزادگان، مبتنی بر همین مفاهیم بوده است. وصف آزادگی برای ستایش خوبی، چندان کاربرد داشت که آزادی کردن به جای ستودن و شکرکردن نیز به کار می رفت.
دلایل توسعه طنز در دوره ی سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انواع طنزهای ادبی، زبانی، داستانی با موضوعات فکری، فلسفی، اجتماعی و سیاسی از خصوصیات عصر سلجوقی است. در این عهد، از یک سو پادشاهان و اهل تصوف گرایش به جانب داری از فرهنگ عوام پیدا کردند و از سوی دیگر شاعران و نویسندگان، به دلیل رشد سواد جامعه به ارتقای زبانی و ادبی هنر خود پرداختند و آثار دشواری پدید آوردند. از آن جایی که پادشاهان و عامۀ مردم ذهنیت ساده ای داشتند، شاعران از عنصر طنز و داستان های منظوم برای برقراری ارتباط با آنان استفاده کردند. در این میان انواع هزل و هجو نیز که از خواسته های مشترک شاهان و توده های مردم بود به عنوان یکی از انواع تفنن ها و تفریحات و نیز به عنوان یک وسیلۀ داوری دربارۀ دوران، توجه شاعران و شاهان را به خود جلب کرد. کارکردهای دیگر هجو و هزل در این دوره عبارت است از: ابزار نشان دادن ناخرسندی شاعران از بی توجهی حاکمان به هنر آن ها، وسیله ای برای رقابت شغلی بین شاعران و نیز نشان دادن واقعیت های روزگار، انتقاد از خساست ها و تبعیض ها و هم چنین انتقام گیری از پدید آورندگان نابه سامانی ها.
نظریه لیبرالیستی «عدالت چون انصاف» جان رالز و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
87-100
حوزه های تخصصی:
در نیمه دوم قرن بیستم فیلسوفان معاصر و از همه مهم تر رالز حرف های تازه ای را وارد مباحث لیبرالیسم کردند که بحث از عدالت یکی از این موارد است. این مقاله بر آن است تا نظریه جان رالز درباره مبنای «عدالت چون انصاف» در لیبرالیسم جان رالز را تبیین و نقد کند. رالز نظریه خود را «عدالت چون انصاف» می نامد و بحث را از تعریف عدالت آغاز می کند. اصول عدالت اجتماعی او را بر پایه آزادی و برابری است و عدالت به این معنا نزد او به حوزه نهادهای اجتماعی محدود است و اساسی فردگرایانه دارد. او می کوشد نهادهای موجود در دموکراسی مبتنی بر قانون را تفسیر و توجیه کند. وی برای این کار دو اصل بنیادین تأسیس می کند یکی مربوط به توزیع برابر ارزش های اجتماعی از جمله حق آزادی و دیگری نسبت به نابرابری های موجه که سود همگان در آن است. او سعی دارد با استفاده از این اصول اولاً آزادی های اساسی شهروندان را بر دیگر مؤلفه های سیاسی اولویت دهد و ثانیاً فرصت های منصفانه و یکسانی را در تصدی مناصب و مشاغل در اختیار شهروندانش نهد. در نهایت، با تمرکز بر جوامعی که آرا و نظریات متفاوت و متنوعی در دین، اخلاق و فلسفه دارند مانند جامعه امریکا، مفهومی از عدالت را پایه اتحاد و همبستگی اجتماعی قرار دهد که همه با هر دین و شغل و تفکری بپذیرند. نظریه او را اساساً نظریه ای مساوات طلبانه انگاشته اند که صبغه ای کانتی دارد و متکی بر نظریه قرارداد اجتماعی است. این مقاله پس از تبیین نظریه او به نقد و بررسی آن از دیدگاه فیلسوفان پس از او می پردازد. نگارنده نیز افزونه هایی بر این نقدها وارد کرده است.
دولت اخلاقی یا قرارداد دولت ساز؛ نگاهی پارادایمی به دولت از منظر هگل و نقدهای او به لیبرالیسم کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰
171 - 206
حوزه های تخصصی:
هگل از جمله فیلسوفانی است که با فلسفه چندوجهی و روش شناسی خاص خود به مطالعه مفهوم دولت می پردازد. او از یک سو با نقدهای فراوان به نظریه پردازی مکاتب مختلف در باب این مفهوم، معتقد است که دولت سازوکاری برای حفظ صلح یا اجرای حقوق یا ترویج نفعی فراتر از وجود خود نیست و صرفاً در این صورت می تواند توسط همه بعنوان حق به رسمیت شناخته شود. از طرفی دیگر دولت هدفمند و قائم بر ذات او علی رغم تمام نقدها تلاش دارد تا ویژگی های مطلوب این مکاتب را در درون خود جای دهد. با وجود این پارادوکس، این پژوهش که منابع آن به روش کتابخانه ای و بررسی توصیفی - تحلیلی گردآوری شده، قصد دارد این فرضیه که دولت هگلی به شکلی خاص و متمایز از درون سنت دولت ساز لیبرالیسم و دموکراتیک بیرون می آید را با طرح این پرسش که: در یک نگاه پارادایمی به فلسفه سیاسی دولت، مفهوم مطلوب دولت در نگاه هگل از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ مورد بررسی قرار دهد. نتایج ضمن اثبات فرضیه نشان می دهد برخلاف جمع گرایی افراطی روسویی و فردگرایی انتزاعی لیبرالیسم لاکی، دولت هگل: «یک نهاد معقول و محتوم جامعه است که همگان باید وجودش را قهری فرض بدارند و اطاعت آن را بپذیرند.
تأثیر افکار عمومی در نظارت سیاسی بر دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1317 - 1334
حوزه های تخصصی:
افکار عمومی، از ابزارهای نظارت عمومی بر دولت است. نظارت عمومی بر دولت از سازوکارها و بسترهای تضمین حقوق شهروندی و ضامن ثبات دولت است. در صورت شکل گیری افکار عمومی به معنای واقعی کلمه و نادیده گرفتن آن توسط دولت، افکار عمومی قابلیت تبدیل به نافرمانی مدنی را دارد. بهره مندی شهروندان از آزادی های اجتماعی، شکل دولت، کارکرد و نحوه انتخاب اعضای دولت از جمله عوامل مؤثر در شکل گیری و اثرگذاری افکار عمومی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر کنترل قدرت در هر کشورند. در این پژوهش با تشریح جایگاه افکار عمومی در کنترل قدرت به مبانی شکل گیری و تأثیرگذاری افکار عمومی پرداخته شده و اعمال قدرت نظارتی افکار عمومی از منظر حقوق عمومی بررسی شده است.
حبس و حبس زدایی در فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آزادی یکی از مهم ترین موهبت ها و یکی از بارزترین حقوق طبیعی و اولیه انسان ها است که در طول قرون و اعصار ازجمله بحث برانگیزترین نهادها به شمار می رفته است. یکی از انواع آزادی، آزادی تن است که بر اساس آن انسان می تواند هرآن چه را که اراده کند انجام دهد. این نوع آزادی از دیرباز موردحمایت بوده و امروزه نیز اعلامیه های جهانی مربوط به حقوق بشر و قوانین اساسی و عادی کشور های مختلف به طرق گوناگون از آن حمایت می کنند. از طرفی برقراری امنیت عمومی و حفظ حریم و حقوق مردم در مقابله با تهدیدها و تجاوز احتمالی اشخاص نابهنجار و متجاوز به حقوق دیگران همواره از دغدغه های اصلی متولیان نظام عدالت قضایی بوده است. در همین راستا، اعمال مجازات زندان به عنوان یک واکنش سلب کننده آزادی علیه مجرمین و قانون شکنان از روش های معمول و رایج در اکثر کشورهای جهان است. تصور اینکه اعمال این مجازات مجرم را اصلاح و جامعه پذیر نموده و از تکرار جرم جلوگیری می کند و از سویی واجد خاصیت ارعابی و بازدارندگی عام نیز بوده و بزهکاران بالقوه را از تکرار جرایم بازمی دارد از مهم ترین مبانی توجیه کننده مجازات زندان است. گرچه اساتید و علمای حقوق طی مقالات پراکنده ای به موضوع آسیب شناسی کیفر حبس پرداخته اند؛ اما آن گونه که اهمیت موضوع ایجاب می کند و چنان که بایدوشاید، جنبه های مختلف موضوع موردبررسی قرار نگرفته است ازاین رو ضرورت پرداختن بیشتر به این امر احساس شد. هدف اصلی از انجام این پژوهش، ضمن استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای، شناسایی خلأهای قضایی و اجرایی این مجازات و ارائه پیشنهاد هایی جهت جبران کاستی ها و نیل به اهداف مربوطه است.
آزادی در اندیشه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
107 - 124
حوزه های تخصصی:
مفهوم آزادی در دیدگاه کانت مفهومی عام است که نقدهای سه گانه و بسیاری از رساله ها و نوشته های او را در بر می گیرد. وی آزادی را بنیاد اخلاق معرفی کرده و آن را ویژگی بنیادی سوژه می داند. در نظر کانت آزادی به دو معنای سلبی و ایجابی وجود دارد که وی از میان این دو معنا، معنای دوم را برمی گزیند و آن را پایه اندیشه خویش قرار می دهد. این نوع آزادی به صورت فردی قابل تحقق نیست، بلکه در سایه اجتماعی شدن انسان ظهور می یابد. همچنین کانت تحقق آزادی را به تاریخ حواله داده و آن را تقدیری تاریخی به شمار می آورد. نویسندگان مقاله پیش رو را با هدف توصیف مفهوم آزادی در اندیشه کانت و اشاره به برخی کاستی های آن، با روش تحلیلی_انتقادی تدوین کرده اند. نگارندگان در نهایت با تحلیل مفهوم آزادی در اندیشه کانت به این نتیجه دست یافته اند که چند مسئله مهم در تحلیل مفهوم آزادی وجود دارد که کانت در تحلیل خود از مفهوم آزادی به آنها توجه نداشته است؛ از جمله معانی متنوع آزادی، جنبه های تاریخی و فرهنگی و زبانی عقلانیت، التزام مفهوم آزادی با رضایت و شادی.
بایسته ها و خواسته های مدنی در اشعار ملک الشعرا بهار و نمود ان در گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
395 - 412
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی و مدنی مجموعه ای از حقوق عمومی است که به شهروندان یک کشور با در نظر گرفتن دو اصل کرامت انسانی و عدالت تعلّق می گیرد. آثار ادبی در هر دوره تاریخی بیان کننده نگرش ها، آرمان ها و ارزش های یک قوم می باشند و خواسته های مدنی یکی از آموزه های اخلاقی و اجتماعی است که کم و بیش در این آثار دیده می شود. ملک الشعرا بهار یکی از شاعران مهم و تأثیرگذار در ادبیّات دوره مشروطه و پهلوی اول می باشد. اهمیّت این جستار در بررسی موشکافانه شاخص های خواسته های مدنی در دیوان اشعار بهار است که می تواند در تبیین الگوهای مناسب برای حاکمان مؤثّر باشد و همه اقشار جامعه را نسبت به شناخت حقوق و تکالیف خود آشنا سازد. مطالبه حقوق شهروندی در ایران از دوره مشروطه به شکل جدّی آغاز شد و ملک الشعرا بهار در کنار دیگر شاعران آن زمان، این خواسته ها را در اشعار خود انعکاس داده است. این پژوهش با هدف بررسی برجسته ترین خواسته های مدنی در اشعار محمدتقی بهار و نمود آن در گردشگری فرهنگی به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص ترین خواسته های مدنی در دیوان بهار یعنی آزادی، عدالت و حقوق زنان در کنار دیگر مقوله ها نظیر رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی، بخشش، علم آموزی، امنیّت و ... بیانگر اندیشه حق جویانه ی ملک الشعرا می باشد.اهداف پژوهش:بررسی آشنایی ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی.بررسی اهمیت حقوق شهروندی در رونق گردشگری فرهنگی.سؤالات پژوهش:آیا ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی آشنا بود؟رعایت حقوق شهروندی چه نقشی می تواند در توسعه گردشگری فرهنگی داشته باشد؟
رورتی درمقابل کانِنت، «آزادی» بدون «حقیقت»: خوانش رورتی از اورول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
157 - 178
حوزه های تخصصی:
آیا «آزادی» بدون «حقیقت» معنای محصلی دارد؟ فریب مردم حمله به آزادی آنها تلقی می شود؛ اما بدون «حقیقت» چگونه می توان فریب را تشخیص داد؟ پاسخ مشهور رورتی این است که اگر ما مراقب «آزادی» باشیم، «حقیقت» مراقب خود خواهد بود. نزد او «آزادی» مقدم بر «حقیقت» است. کاننت، برخلاف رورتی، عقیده دارد «حقیقت» مبنای اساسیِ «آزادی» است. وی به رمان 1984 اورول اشاره می کند. کاننت «قساوت[1]» جهان 1984 را نتیجۀ حذف «حقیقت» در این جهان می داند. کاننت، در پی طراحی راهبرد ویژه ای برای واردساختن انتقاداتش بر رورتی است. او برخلاف منتقدان رئالیست رورتی، قصد ندارد به معنای «متافیزیکی» «حقیقت» استناد کند. کاننت با رورتی موافق است که «رئالیسم متافیزیکی» نمی تواند مبنای «آزادی» باشد؛ اما ازنظر او «حقیقت»، کارکردی «غیر متافیزیکی» در «عرف عام» دارد که نقشی اساسی در شکل گیریِ «آزادی سیاسی» ایفا می کند؛ اما کاننت در طراحی راهبرد انتقادی خویش موفق نیست. وی نه تنها گزارش دقیقی از اندیشۀ رورتی ارائه نمی دهد، بلکه برخلاف ادعایش، نمی تواند بدون توسل به رئالیسم متافیزیکی، کارکردهای غیررئالیستی حقیقت را برای دفاع از «آزادی» به کار گیرد؛ ازاین رو، ناچار، رئالیسمی نهفته[2] را وارد استدلال هایش می کند که منافی رویکرد غیرمتافیزیکی او است. [1] Cruelty [2] Crypto Realism
مفهوم شناسیِ «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
656 - 676
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر تفکر هایدگر دربارۀ مفهوم «نظام» در رسالۀ شلینگ با عنوان پژوهش های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809) را در نظر می آورد. رجوع متأملانۀ هایدگر به رسالۀ شلینگ، در قالب دو درسگفتار و تفسیر چندین بارۀ او در سال های 1936 و 1941، پژوهش در اصل شکل گیریِ نظام و پرسش از امکان نظامِ آزادی به مثابۀ پرسش در باب ذات هستی است. در تفسیر او، ضرورت استقرارِ آزادی در نظام، در چارچوب این اصل اساسیِ اندیشۀ ایدئالیسم مطرح می شود که لازمۀ برپاییِ یک نظام، جستجوی اصلِ شکل دهندۀ هستی و پژوهش در چگونگی امکانِ وجود یک اتصال در بنیاد هستی است. به این ترتیب، هدف این مقاله ایضاح و پرتوافکنی بر تفسیر هستی شناسانۀ هایدگر است. پرسش های راهنمای مقالۀ حاضر این است که چرا نظام در ایدئالیسم آلمانی به محور اصلیِ مجادله و ضروری ترین مطالبه بدل می شود؟ و مطابق تفسیر هایدگر، شلینگ تا چه اندازه در بنیان گذاریِ نظام سازگار با آزادی موفق بوده است؟
تحوّلات پارادایمی و پیدایش دولت- ملّتِ مدرن غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
125-142
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به دنبال بازخوانی مسیرهای متفاوتی هستیم که در نهایت به ایجاد و پیدایش دولت- ملت مدرن و تضمنات آن در ساختارهای سیاسی امروز جهان منتهی شده اند. آنچه امروز به عنوان دولت- ملت مدرن می شناسیم و در قالب اشکال گوناگون نظام های سیاسی به حیات خود ادامه می دهند، ریشه در تحولاتی دیرینه و تدریجی در غرب (اروپا) دارد؛ تحولاتی که می توان آنها را در قالب یک روایت پارادایمیک از دیالکتیکِ نیاز و پاسخ به تصویر کشید. روایتی که از یونان باستان و دلدادگی به عقلانیت و آزادی آغاز می شود و در مسیرهای متفاوتی از یکسو با سنت های نوپدید انجیلی و بازجویی ساختار حقوقی رم همراه می شود و از سوی دیگر با عبور از بافت تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ غربی (انگلستان، فرانسه، آلمان و ایالات متحده)، مسیرهای متفاوتی از ظهور و پیدایش دولت مدرن را رقم می زند. در بازخوانی این مسیرهای متفاوت، از رهیافت پارادایمی «کوهن» بهره برده ایم.
نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب
حوزه های تخصصی:
دین اسلام همواره برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بوده و بخصوص سفارش های فراوانی از ائمه علیهم السلام در مورد زن در متون دینی و روایات وارد شده است و یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش زن در عرصه خانواده و اجتماع است. در روایات اسلامی دختران و زنان بعنوان حسنات الهی ذکر شده اند و این در حالی است که حسنات در اسلام مورد پاداش خدا هستند و نعمت ها مورد بازخواست و سوال خداوند قرار می گیرند با سیری در منابع اسلامی می توان فهمید که زن در اندیشه اسلامی چه جایگاه والایی داشته و دارد اما در غرب و در شعار«زن،زندگی،آزادی» بالعکس این است. میتوان اینگونه بیان کرد که هر چه میزان تعهد به اسلام و زندگی اسلامی بیشتر باشد تداوم آن زندگی بالاتر خواهد بود و به عکس هر چه میزان تعهد کمتر آرامش روانی و اسایش فرد در محیط زندگی و اجتماع کمتر خواهد بودهمچنین باید اینگونه بیان کرد که فروپاشی نظام غرب براساس آزادی نامحدود است. این تحقیق،از روش آمیزه ای و به کمک اسناد نوشتاری وسامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی وتحلیلی بهره می برد. هدف با رجوع به منابع دینی، نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق عبارتند از این که با رجوع به قرآن، روایات ، جایگاه و نقش زن در خانواده و در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و بالعکس غرب را که موجب آرامش و... می شود، مورد بررسی قرار می دهد.