مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
آزادی
حوزه های تخصصی:
نویسنده کتاب نقد قرآن با پیش فرض همسان انگاری قرآن کریم با متون بشری ، خطا و ضعف در آیات الهی را خوانش نمود و در ادامه دلیل این ضعف را در بشری بودن آن دانست. وی با این نگره، آزادی باور را در متن وحیانی انکار کرد. به نظر می رسد نویسند این متن، بدون در نظرگرفتن ناهمسانی گفتمان های لیبرال و اسلام در برداشت مفهوم آزادی باور و مؤلفه های زبانی و فرازبانی درگستره سیاق و قرینه های همبسته به متن و زمینه، روح کلی آیات، فضای گفتمانی و شرایط زیسته در عصر نزول، نبود این مفهوم را درمتن وحیانی را برداشت کرد. این پژوهه با شیوه توصیفی و تحلیلی با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و رهیافت انتقادی در پی پاسخ به چیستی مفهوم آزادی باور در قرآن کریم و نبود آن در برداشت نویسنده کتاب نقدقرآن است. براین اساس دراین جستار تلاش شد، ناهمسانی سنخ آزادی باور در جهان امروزین و چگونگی کاربست و حد مطلوب این مفهوم در گفتمان قرآن بیان شود و با بهره بردن از مؤلفه های زبانی و فرا زبانی درگستره فهم متن وحیانی برداشت نویسنده کتاب نقدقرآن را ناقص و ناموجه نماید.
نقد آزادی شناختی اهانت به باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار شهرآشوب کاریکاتورهای موهن دانمارکی که با قلم هنر و بهره گیری از مرکب اهانت، نفرت علیه پیامبرباوران را نگارگری کرد نسیمی توفنده بود که بر آتش زیر خاکستر مباحث مربوط به آزادی بیان وزیدن گرفت و آن را شعله ور ساخت تا در پرتو فروزانی آن، اندیشه های رقیب به مصاف یکدیگر برخیزند. رواپنداری اهانت به باورهای دینی دین باوران در جوامع غیردینی که سکه رایج بازار آن دیار شده، از آبشخور پندار آزادی تعذیه کرده و فربهی یافته است. در هندسه معرفتی این بینش مختصات آزادی آن سان ترسیم شده است که در گستره گسترده آن اهانت به باورهای دگراندیشان نیز جای گرفته و «آزادی توهین» زاده تألیف مام «آزادی» و باب «بیان» قلمداد شده است. اما تأملی آزادی شناختی در مسأله اهانت به باورهای دگر دیگران، نماینگر آن است که «منظومه آزادی» که مجموعه ای از افراد آزادی است نظامی سلسله مراتبی باشد که در هرم آن «آزادی باورمندی» نسبت به «آزادی بیان» تقدم ارزشی دارد؛ پس اطلاق بیان آزاد نمی تواند به تقیید باورمندی آزادانه بینجامد. این درحالی است که توهین به عقیده و باور باورمندان بستی بر پای سرو آزادی باورمندی ایشان است که گسست آن از منظر آزادی خواهی ضروری است. این نوشتار بر آن است تا با نمایاندن مرتبت مخدومی آزادی باورمندی نسبت به آزادی بیان توجیه گر منع اهانت به باورهای دینی دگراندیشان باشد.
بررسی نسبت میان حاکمیت قانون و حاکمیت شرع در نظام حقوقی مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۹
217 - 241
حوزه های تخصصی:
بررسی نسبت میان حاکمیت قانون و حاکمیت شرع، همواره از مسائل بحث برانگیز و قابل تأمل محسوب می شده است. این امر به ویژه در انقلاب مشروطه که حاصل ائتلاف نیروهای مذهبی و نوگرا است، بیشتر خودنمایی می کند. نیروهای مذهبی با انگیزه هایی همچون نیل به نظام حکومتی مطلوب در جهت اجرای احکام شریعت و قطع دخالت و سیطره اجانب از این سرزمین از نهضت مشروطه حمایت می کردند در حالی که نوگرایان برای تحقق ایده هایی همچون مشروطیت، آزادی و در یک کلام برقراری دولت مدرن مبارزه می کردند. واقعه مشروطه و گردن نهادن قدرت حاکم به خواست عمومی ملت مبنی بر پررنگ تر کردن نقش آنان در فرایندهای تصمیم سازی در عین گذار از دوره سنتی و ورود به سطح خاصی از مدرنیته، خواه ناخواه چالش های فکری فراوانی را به دنبال داشته است، ساخت قدرت قبل از مشروطه کاملاً سنتی بوده است و پس از مشروطه، گرایش به «قانون» و محوریت «پارلمان» در محدود کردن اختیارات پادشاه، دستمایه اختلاف عمیقی گردید که ما حصل آن، تئوری پردازی های مختلف در خصوص امکان یا عدم امکان همزیستی سنت و مدرنیته و در نتیجه، رد یا قبول همزیستی مسالمت آمیز مظاهر آن دو مفهوم- یعنی شرع و قانون- با یکدیگر می باشد. در این مقاله بر آنیم تا به بررسی نسبت میان حاکمیت قانون و حاکمیت شرع در نظام حقوقی مشروطه بپردازیم.
بررسی تطبیقی مفهوم آزادی در منشور حقوق شهروندی و اعلامیه جهانی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
95 - 123
حوزه های تخصصی:
در دنیای مدرن امروزی واژه آزادی در عین ساده بودن بسیار مناقشه برانگیز است، به طوری که نمی توان تعریف واحدی از آن ارائه نمود. در مکاتب مختلف اسلامی و غیراسلامی برداشت های متنوعی از آن شده و هر مکتب به فراخور نگرش خود محدودیت هایی برای آن قائل است. بعضی از مکاتب در مبانی نظری خویش آزادی را مطلق انگاشته و برخی دیگر آن را مقیّد به شروطی می دانند. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی مفهوم آزادی و مصادیق آن در منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران و اعلامیه جهانی حقوق بشر به دنبال پاسخ به این پرسش هاست، آیا مفهوم آزادی و مصادیق آن در هردو سند حقوقی به طور یکسان به کار رفته است؟ در هرکدام از این دو سند، آزادی به یک شکل به رسمیت شناخته شده است؟ عوامل محدودکننده آزادی در این دو سند حقوقی چیست؟ پاسخ به این سؤالات در قالب این فرضیه ها اثبات می گردد که مفهوم و مصادیق آزادی در هردو سند متفاوت است هرچند که در هردو سند آزادی را حق مسلّم بشر می دانند اما در منشور، آزادی مشروع و مقیّد پذیرفته شده است درصورتی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، آزادی مقیّد شناخته شده است. عوامل محدودکننده آزادی در اعلامیه حقوق بشر را قانون و رعایت حقوق سایرین مشخص می کند و در منشور علاوه بر دو مورد مذکور عواملی نظیر لزوم رعایت و حفظ مبانی اسلامی، لزوم رعایت شرع و اخلاق حسنه، مشخص می کند.
کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی «آزادی» در استعاره های مفهومی فارسی یازدهم متوسطه
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم، مکتب فکری است که به دغدغه های بودن و هستن آدمی در جهان هستی می پردازد. از مؤلفه های نخستین و اساسی که این افق اندیشگی سعی در تبیین آن دارد، آزادی است. اندیشمندان این رویکرد اندیشگی، آزادی و مسئولیت پذیری انسان را در جهان زیسته خویش از اولین و مهم ترین کارکرد آدمی در جهان بیرون و درون او می دانند. از آنجا که اساس تفکر آدمی در اندیشیدن به جهان خود، استعاری است، استعاره های مفهومی از مهم ترین ابزار و محمل هایی است که می تواند مؤلفه اگزیستانسیالیستی آزادی را در خود جای دهد. پژوهش حاضر بر بنیان رویکرد اندیشه اگزیستانسیالیسم به هستن آدمی و جایگاه مقوله آزادی در آن به متن می نگرد. نظر به اهمیت نقش و تأثیر کتاب های درسی، به ویژه استعاره های آن در ذهنیت و اندیشه خودآگاه و ناخودآگاه دانش آموزان، این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی- تفسیری و با هدف تبیین و چگونگی کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی آزادی به بررسی این درون مایه در لایه های زبانیِ رویین و زیرین استعاره های مفهومی کتاب فارسی یازدهم دوره دوم متوسطه می پردازد. بر اساس یافته ها، در متن های گوناگون فارسی یازدهم به ترتیب سه استعاره مفهومی بنیادین «آزادی، مبارزه است»، «خدا، پادشاه جبار است» و «آزادی، مسئولیت پذیری است» خود را از میان لایه های استعاره های مفهومی دیگر آشکار می کنند. همچنین، مؤلفان کتاب فارسی و آموزشگران در یاددهی متن های درسی این کتاب باید التفات ویژه ای به درون مایه های متن درسی داشته باشند که سویه آزادی و مسئولیت آدمی را کم رنگ یا بر آن تأکید می کنند. آگاهی، نقد و گفت وگوی مؤلفان، آموزشگران و دانش آموزان بر این سویه ها، راهی است برای پرورش ذهنیت خلاق و در نتیجه زیستن و هستنی آگاهانه و شکوفا.
واکاوی اندیشه اصلاحی ابن عاشور با تأکید بر تفسیر التحریر و التنویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۹۰-۶۷
حوزه های تخصصی:
ابن عاشور یکی از اندیشمندان و مفسران سلفی اصلاحی در مغرب اسلامی است. باور راسخ وی به مبنای مقاصد شریعت سبب گردید تا او رویکرد ویژه ای را در تفسیر به کار گیرد. استفاده از ساز و کارهای نشأت گرفته از این مبنا به گونه ای است که او را از جرگه مفسران سلفیِ صِرف، به معنای معهود آن خارج ساخته است. اجتهاد و عقل گرایی و آزاد اندیشی این مفسر و عدم قبول هرگونه گزاره عقل ستیز، تلاش در جهت اثبات معقول بودن شریعت و تسامح بر مبنای شریعت سمحه سهله، از نشانه هایی است که می توان او را از زمره مفسرانی در مغرب اسلامی به شمار آورد که کوشش کرده اند تا نسبت و رابطه بین سلفی گری و اصلاح طلبی و نواندیشی را تبیین نموده و در پی آن با گذر از اندیشه های سلفی در تفسیر و تحت تأثیر مبنای عقل گرایی- که تبلور آن در اندیشه مقاصد شریعت قابل ردیابی است – به نوعی اصلاح طلبی آمیخته با انواع احتیاط ها در تفسیر التحریر و التنویر روی آورد. این مقاله با روشی توصیفی – تحلیلی و با قطع نظر از بعد شخصیتیِ سلفی شیخ الإسلام بزرگ تونس به واکاوی برخی مؤلفه های اساسی این رویکرد اصلاحی در تفسیر این اندیشمند پرداخته و ثابت کرده است که از نگاه ابن عاشور، اسلام اصیل، دینی فطری است و آزادی نقش مهمی در رشد و توسعه فطری انسانها دارد؛ از این رو، به باور وی آزادی یکی از مهم ترین مقاصد شریعت به شمار می رود و به مقتضای این امر و نوع نگاه آیات قرآن کریم، همه مردمی که در سرزمین اسلامی یا تحت حاکمیت نظام اسلامی زندگی می کنند به دلیل حضور ایشان در دارالإسلام در انجام تکالیف و دستیابی بر حقوق یکسانند.
بررسی اندیشه های اجتماعی در مطبوعاتِ دینی عصر مشروطیت و پهلوی اول
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
23 - 49
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رواج مفاهیم و اندیشه های جدید اجتماعی در ایرانِ دوره مشروطه، نحله های فکر دینی به انحای گوناگون به محاجه با آن برخاستند. بخشی از این محاجات قلمی در مطبوعات دینی بروز یافت. از این رو، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفاهیم اجتماعی همچون مساوات، عدالت و آزادی چه جایگاهی در مطبوعات دینی عصرِ مشروطیت و پهلوی اول داشت و مواجهه آنان با این عناصر تمدنی چگونه بود؟ روش این تحقیق، توصیفی و با تکیه بر داده های تاریخی است. براساس یافته های پژوهش، گردانندگان مطبوعات دینی به دو گروه تقسیم شده و در دو جریان فکری قرار گرفتند. عده ای سعی کردند برخی از این مؤلفه ها را با دین اسلام تطبیق دهند و در این زمینه مقالات گوناگونی منتشر کردند. مجله الاسلام مازندرانی لاریجانی، که خود از اعضای هیئت اتحاد اسلام رشت بود، نمونه برجسته این دسته است. گروه دوم همچون نشریه جریده اسلامی نمایندگان فکری مکتبی بودند که در برابر ورود اندیشه جدید ایستادگی کردند و مفاهیمی همچون آزادی را مغایر با اسلام دانستند. در عصر پهلوی اول با وجود حاکمیت مطلق رضا شاه، برخی مطبوعات دینی همچون دعوت اسلامی و الاسلام با نفی کامل برخی از این اندیشه ها، روش سلبی در پیش گرفتند.
آزادی به مثابه اصل حاکم بر مردم سالاری در اندیشه فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این نوشتار بررسی مفهوم آزادی و مقوله های مختلف آن، به ویژه آزادی بیان در اشعار فرخی یزدی با رویکردی بین رشته ای و از منظری حقوقی است؛ از این منظر، مفهوم آزادی با مفهوم «حق داشتن» گره می خورد و آزادی عبارت می شود از: نبودِ مانع و فقدان محدودیت. آزادی همانند مفاهیمی چون عدالت و نظم عمومی، انتزاعی است که به ویژه در علوم مختلف مورد مناقشه و تفاسیر متعدد قرار گرفته است. از طرفی آزادی به عنوان یکی از اصول حاکم بر مردم سالاری به شمار می رود و از سویی دیگر این آزادی در اشعار شعرا دارای جایگاهی سترگ و والاست؛ پس آدمی در برابر اندیشه ای که خواهان گرفتن حقوق اساسی وی بوده است، دست به رویکردی متنازع می زند؛ از این رو آزادی امری مهم و بنیادین تلقی می شود؛ چراکه انسان را به امری سوبژکتیو بدل می کند. شروع سویه های این تقابل در ایران را می توان در دوره مشروطه یافت. متفکرین عصر مشروطه که تحت تأثیر این نگرش قرار داشتند، سعی در اثبات مفهوم آزادی به عنوان یک حق کردند. یکی از متفکرین دوره مشروطه که در بطن این مناقشه قرار داشت، فرخی یزدی بود. اگرچه فرخی در باب بیان آزادی و ضرورت آن برای دموکراسی در اشعار خود به گونه مستقیم نپرداخته است؛ اما درصدد دست یابی به نوعی از دموکراسی در زمانه خویش بوده است که لازمه تحقق آن، رسیدن به انواع آزادی هایی است که امروزه در اسناد متعدد بشری در زمره آزادی های بنیادین بشری قرار گرفته است. حال پرسش اینجاست که منظور فرخی یزدی از آزادی، کدام مصادیق از آزادی است؟ برای یافتن پاسخی درخور، به استفاده از روشی توصیفی و تحلیلی روی می آوریم و تلاش برای یافتن پاسخ را با پرداختن به مفهوم آزادی و انواع آن در قالبی حقوقی گره می زنیم. این گونه پیوندی نیک و میان رشته ای میان ادبیات و حقوق برقرار می شود.
«جای» منتقد: بررسی انتقادی کتاب مفهوم نقد در نهضت های تجددخواه جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به نقد و بررسی کتاب «مفهوم نقد در نهضت های تجددخواه جهان عرب با نگاهی به نظریه های مدرنیته و پسامدرنیته» می پردازد. مولف قصد دارد مفهوم و پدیده نقد را به بحث بگذارد اما فراموش می کند که نقد یک کنش مدرن است و در نتیجه دچار سنت گرایی و پست مدرنیسمی می شود که یکی مانع نقد است و دیگری مخل نقد. به رغم گزاره هایی از کتاب که امید به پیشرفت را تداعی می کنند مولف گرفتار گذشته گرایی سنت گرایانه و دل مشغول تفنن پست مدرنیستی است. این دو عامل باعث شده است که مولف نقد را مربوط به قلمرو فلسفه آگاهی بداند: گویی اگر اعراب در ذهنیت خود به مرحله نقادی برسند جوامع آنها نیز پیشرفت می کند. این تناقضات به ویژه در آن جا خود را نشان می دهند که مولف در عمل به ارزش های مدرن (آزادی، شادی و انسجام) اهمیتی قائل نمی شود. هر پژوهشی در باب نقد که قدردان نتایج عملی مدرنیته نباشد، نمی تواند پژوهشی جدی و صادقانه تلقی شود. این نکته، محور بررسی کتاب در این مقاله است. من برای اینکه این اختلال در شناخت را به نقد بکشم با روش هرمنیوتیک سوءظن کتاب را مورد بررسی قرار داده ام.
طرح آزادی جمهوری خواهانه و نقد آن بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
165 - 192
حوزه های تخصصی:
آزادی جمهوری خواهانه یکی از مفاهیم برجسته حوزه آزادی است که با وجود ریشه های تاریخی دیرپا، در دو دهه گذشته به صورت ویژه ای مورد توجه آزادی پژوهان قرار گرفته است. این نوشتار مبتنی بر روش تفسیری متن محور در گام نخست به طرح چیستی مفهوم آزادی جمهوری خواهانه می پردازد. سپس از مبانی انسان شناسانه آزادی که علامه طباطبائی در تفسیر المیزان طرح کرده اند بهره برده و با تکیه بر آیات قرآن کریم به ارزیابی انتقادی این مفهوم می پردازد. بر اساس این مفهوم صرف وجود امکان مداخله خودسرانه از سوی عاملی بیرونی، فارغ از آنکه دخالتی در عمل صورت پذیرد یا خیر، به معنای از بین رفتن آزادی اعضای جامعه و به بردگی گماشتن آنها است. مبتنی بر مبانی قرآنی آزادی در دو سطح این مفهوم دارای تناقضاتی اساسی است؛ در سطح مبنایی مبتنی بر درک استقلالی از انسان استوار شده که در تعارض با حقیقت خلافت الهی انسان و لوازم آن قرار دارد. در سطح فرآیندی نیز آزادی جمهوری خواهانه با تکیه بر خواست فردی اعضای جامعه می خواهد ابزارهایی را برای تحقق عینی آزادی و حفاظت از آن طراحی کند. حال آنکه ماهیت تکیه بر خواست فردی انسان در حقیقت تکیه بر فطرت استخدام گر بشر است؛ ویژگی ای که خود عامل پیدایش استبداد و اخلال در بهره مندی اعضای جامعه از آزادی های خود می باشد. این در صورتی است که تنها با تکیه بر عنصر «حق» است که می توان جامعه انسانی را از بند استبداد رهانیده و زمینه بهره مندی انسان ها از آزادی را فراهم آورد.
بررسی مقایسه ای و انتقادی مفهوم آزادی در اندیشه کانت و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
643 - 657
حوزه های تخصصی:
آزادی به یک معنا از مهمترین مفاهیم تاریخ فلسفه به شمار می رود که نقش بنیادین در اندیشه فلاسفه دارد؛ اما مانند بسیاری از مفاهیم دیگر، برای بقا در شرایط جدید نیازمند بازتوصیف است. بر این اساس مقاله حاضر درصدد است ضمن بررسی مقایسه ای دیدگاه کانت و هایدگر، برخی انتقادهای جدی به آنها را مورد توجه قرار دهد تا گامی هر چند مقدماتی در جهت بازتوصیف مفهوم آزادی برداشته باشد. کانت آزادی را امری فراپدیداری و خصیصه بنیادی سوژه دانسته و آن را بنیاد اخلاق معرفی می کند. او معنای ایجابی آزادی را که در سایه اجتماعی شدن انسان فرصت ظهور می یابد برمی گزیند و آن را پایه اندیشه خویش قرار می دهد؛ اما باید گفت که اولا درست است که قوانین اخلاق از ما صادر می شود، ولی عمل کردن و نکردن به آنها اختیاری است. ثانیا آدمی بیشتر محصولی اجتماعی است تا نتیجه صورت محض قانون اخلاقی و قاعده امتناع اجتماع نقیضین. در مقابل، هایدگر معتقد است دازاین عین فراروی از خویش و برون ایستی و استعلای وجودی است و این اساس آزادی است. از این رو اگزیستانسِ(برون ایستی) دازاین ذاتا عین آزادی است. اما اولا روش هایدگر در توصیف نحوه وجود انسان نسبت به شیوه زندگی خنثی است. ثانیا دیدگاه هایدگر در باب آزادی نه کمکی برای آزاد زیستن می کند و نه راهکاری برای آن نشان می دهد. ثالثا این دیدگاه نقش دیگری و جامعه در آزاد زیستن را نادیده گرفته و تنها بر فرد دازاین تکیه می کند. رابعا آزادی نسبتی با خشنودی و شادی ندارد.بنابر این آزادی نه به معنای رها شدن از جبرگرایی علی معلولی، بلکه به معنای ناپوشیده ساختن است.
پیوند حق و اخلاق در فلسفۀ کانت: آموزۀ وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
423 - 457
حوزه های تخصصی:
فلسفه ی حقوق یکی از علائق اصلی مطالعاتی کانت به شمار می آید و او حتی پیش از طرح فلسفه ی انتقادی به آن پرداخته بوده است. لیکن برای مطالعه ی مفصل تر آراء او در این زمینه باید به «متافیزیک اخلاق» مراجعه کرد. شاید مهم ترین مسئله در تفسیر این اثر پیوند میان اخلاق و حق باشد. ساختار این اثر، عبارات موجود در آن و موضع گیرهای دیگر کانت در آثار پیشینش مانند «بنیاد متافیزیک اخلاق» و «نقد عقل عملی» دریافت رویکرد کانت درباره ی این پیوند را با دشواری هایی روبه رو کرده است. در این میان می توان برحسب آنکه «الزام اخلاقی» جزئی از مفهوم حق است یا خیر، مفسران کانت را به دو دسته ی باورمندانِ به وابستگی حق به اخلاق (آموزه ی وابستگی) یا مخالفانِ این وابستگی (آموزه ی ناوابستگی) تقسیم کرد. از بین این دو مکتب، مکتب وابستگی رویکرد رایج تر و همخوان تر با ساختار «متافیزیک اخلاق» است. هواداران آن کوشیده اند از طریق یافتن بنیادی مشترک برای هر دو حوزه ی اتیک و حقوق از آن دفاع کنند. بدین ترتیب، هوفه امرِ مطلقِ عام، کرستینگ و گایر آزادی و پائر اشتودا فرمول قلمروی غایات را به عنوان اصل برین عقل عملی پیشنهاد داده اند. سورین بائیازو نیز با جدا کردن اعتبار عینی و ذهنی قواعد حقوقی، تلاش کرده است به انتقادهای ویلاشک به عنوان مهم ترین مدافع نظریه ی ناوابستگی پاسخ دهد. این مقاله می-کوشد با بررسی انتقادی نامدارترین چهره های این جریان، همچنین بیانِ تعارض های متنی «متافیزیک اخلاق»، نشان دهد که هیچ کدام از آنان نمی توانند تفسیری آنچنان یکدست از فلسفه حق کانت ارائه دهند که بتواند به همه تعارض های نام برده پاسخ دهد.
قرائت هایدگر از انسان شناسی و تأثیر آن بر فلسفه حقوق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1865 - 1880
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار نسبت اندیشه های هایدگر و تأثیر آن بر گفتمان فلسفی حقوق عمومی تحلیل و ارزیابی شده است. هایدگر تفسیر متفاوتی از سایر فیلسوفان از انسان در جهان دارد. آنچه می تواند وجه مشترک اندیشه های هایدگر و فلسفه حقوق عمومی باشد، مباحث مربوط به انسان است که بر قرائت مبتنی بر شأن وجودی و ذات انسانی حقوق استوار است. در واقع، اگر بخواهیم قائل به تأثیر اندیشه هایدگر بر حقوق عمومی باشیم، باید به سراغ مباحثی رفت که از شأن وجودی انسان صحبت می شود. جایی که نقطه آغاز مباحث مربوط به حقوق و آزادی های فردی است. از نظر هایدگر بحران کنونی انسان در غفلت از گوهر و ذات وی است که از حقیقت وجود وی قوام می گیرد. در نهایت باید بر تأثیر نوع خاصی از انسان شناسی هایدگر بر شکل گیری قرائت هایی از انسان و جایگاه آن در جامعه و نظام حقوقی صحبت کرد. بر این اساس ابتدا به جایگاه انسان در اندیشه هایدگر خواهیم پرداخت و سپس تأثیر قرائت هایدگری از انسان را در فلسفه حقوق عمومی در چارچوب مفاهیمی چون اومانیسم، حقوق بشر، حاکمیت در عصر مدرن، آزادی، دموکراسی و فنناوری بحث خواهیم کرد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار (MUT)؛ پیش بینی بهزیستی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
249 - 225
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار و پیش بینی بهزیستی بر اساس انگیزه های آشکار بود. روش کار: روش پژوهش همبستگی بود . جامعه آماری کلیه زنان و مردان بالای 18 سال ایرانی در سال 1399 بودند. 595 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به پرسشنامه 99 سؤالی پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار با 24 خرده مقیاس و پرسشنامه نیازهای اساسی گلاسر، پرسشنامه بهزیستی و سؤالات جمعیت شناختی پاسخ دادند. یافته ها: روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان روان شناسی، تأیید شد. پایایی مقیاس های اصلی پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار با آلفای کرونباخ محاسبه شد (تعلق= 79/0؛ قدرت= 71/0؛ پیشرفت= 67/0؛ آزادی= 83/0). بررسی روایی سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل 24 عاملی پرسشنامه در جامعه ایرانی برازش خوبی دارد. شاخص های برازش در مدل 24 عاملی 05/ 0= RMSEA؛ 72/0= GFI؛ 91/0 = CFI؛ 91/0 = IFI؛ 83/2= x2 /df به دست آمد. روایی همگرا با همبستگی بین پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار و پرسشنامه نیازهای اساسی گلاسر محاسبه شد. یافته های رگرسیون گام به گام نشان داد که خرده مقیاس های انگیزه های آشکار پیشرفت (یکپارچه، شهودی، اضطرابی) و آزادی (یکپارچه و شهودی) توانستند 24 درصد از واریانس بهزیستی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد نسخه فارسی پرسشنامه تحقق انگیزه های آشکار دارای ویژگی های روانسنجی خوبی است و می تواند در تحقیقات و مداخلات بالینی استفاده شود. همچنین نتایج نشان داد انگیزه های پیشرفت و آزادی مهمترین پیش بینی کننده های بهزیستی بودند.
بازخوانی نمایشنامه پایان بازی اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
173 - 200
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است مبتنی بر آزادی، انتخاب و مسئولیت که در پی رسیدن به تعریفی برای اصالت بشر است. این نگرش فلسفی در نمایشنامه های ساموئل بکت، نویسنده فرانسوی ایرلندی تبار سده بیستم و برنده جایزه نوبل ادبی 1969م، ازجمله پایان بازی بازتاب یافته است. بکت موضع سیاسی چپ یا راست نداشت و همواره مستقل بود. او درباره آثارش سخن نمی گفت؛ ازهمین رو هرکس از دید خود، آثارش را تفسیر می کند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی مأیوس و آثارش را مبهم می انگارند. مقاله حاضر با تکیه بر روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، در صدد است نشان دهد که بکت در نمایشنامه پایان بازی با توصیف موقعیت انسانی، به دنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال آدمی است. بیشتر انسان ها در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش در جهت پیش بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند؛ بدون هیچ اراده ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار می شوند. بکت همچون دیگر اگزیستانسیالیست ها، رستن و رهایی آدمی را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب می داند.
نقش فقه در تربیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
فقه و تربیت از عرصه هایی هستند که نقش برجسته ای در زندگی هر فرد مسلمان دارد. تربیت اجتماعی نیز عرصه ای مهم از مسائل جدید فقهی است که بیان حکم فقهی آن لازم است. پژوهش حاضر تلاش می کند نقش فقه در تربیت اجتماعی را بررسی کند و به این پرسش پاسخ دهد که علم فقه در تربیت اجتماعی مسلمانان آنچه نقشی دارد. نتایج بررسی نشان می دهد که فقه به عنوان بعد عملی شریعت، جایگاه ویژه ای در تربیت انسان مسلمان دارد؛ زیرا فقه مجموعه ای از بایدها و نبایدهای زندگی است و تربیت نیز یکی از نیازهای بنیادین در زندگی انسان است. ازاین رو فقه در بسیاری از عرصه های زندگی انسان مسلمان دخالت دارد. در تحقیق حاضر به سبک زندگی، آزادی، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد پرداخته شده است. نقش علم فقه در ایجاد سبک زندگى اسلامی امری روشن است؛ زیرا فقه نیز یک علم رفتارگراست که درصدد تبیین رفتارهاى صحیح انسان مسلمان است. مسئله دیگر بحث آزادی است که فقه در توسعه و محدود ساختن این مفهوم نقش برجسته ای دارد و همین طور فقه در تبیین دو مفهوم امر به معروف و نهی از منکر و فریضه جهاد نقش پررنگ به عهده دارد.
تفسیر هیدگر از اصل این همانی به مثابه امکان نظام آزادی نزد شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله پژوهش های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیان گذاری نظام آزادی است. محوری ترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «این همانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغه اصلی او در نظریه ایدئالیسم مطلق توجیه می شود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل گیری نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می جوید این همانی به معنای صحیح آن است که در همه خدا انگاری به عنوان تنها نظام ممکن عقل ممکن می گردد. تمرکز هیدگر بر تفکر شلینگ با نگارش رساله شلینگ در باب ذات آزادی انسان و تفسیر چندین باره او در سال های 1936 و 1941 اهمیت این رساله در تاریخ اندیشه غربی را آشکار کرد. هیدگر چگونگی امکان نظام آزادی را مطابق با تفسیری از اصل این همانی که نشان دهنده اتصال و پیوند درونی موجودات در بنیاد هستی است، ممکن می داند و این به معنای اندیشیدن در ذات هستی است. در این پژوهش نشان داده می شود که بنا بر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعبیرهای مختلف همه خداانگاری فراهم می آورد و تفسیر هیدگر از این اصل چگونه راه به پرسش از چیستی اصل واحد و بنیادین موجودات [تئوس] می برد.
واکاوی مفاهیم بنیادی فلسفه تربیتی اپیکتتوس به روایت آنتونی لانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
1 - 15
حوزه های تخصصی:
در فلسفه معاصر به فلسفه اخلاق و تاریخ فلسفه توجه زیادی می شود، در این دوره با رجوع به فیلسوفان پیشین، تلاش دارند به غنای فلسفه بیفزایند. یکی از دوره هایی که هم اکنون بسیار به آن پرداخته می شود فلسفه رواقی است. فلسفه رواقی بیشتر به مسائل اخلاقی و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی می پردازد. با توجه به اهمیت مسئله اخلاق و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی در دوره معاصر، اکنون تحقیقات زیادی در باب فلسفه رواقی در جریان است. در مکتب رواقیان فیلسوفان زیادی وجود دارد و یکی از مهم ترین آنان اپیکتتوس است. در باب اندیشه اپیکتتوس کتاب های زیادی نوشته شده است. یکی از بزرگ ترین مفسران فلسفه رواقی آنتونی لانگ است که کتاب های زیادی در باب آراء و افکار رواقیان و نیز شرح و تفسیر اندیشه اپیکتتوس به نگارش در آورده است. لانگ وحدت و انسجام فلسفه اپیکتتوس را در چهار مفهوم بنیادی می داند که این چهار مفهوم با رویکرد تربیتی او پیوندی ناگسستنی دارند. آن ها عبارتند از: آزادی، اراده، داوری و بزرگ منشی. در این مقاله این مفاهیم بنیادی فلسفه تربیتی اپیکتتوس به روایت آنتونی لانگ مورد واکاوی قرار می گیرد.
فراتحلیلی در خصوص مسئله شکل گیری سوژه و اهمیت آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه, حقوق, جامعه شناسی, روانشناسی, علوم سیاسی, و حتی اقتصاد هر یک به انسان پرداخته و شأن وجودی شان مطالعه و بررسی پیرامون انسان به دلایل مختلف بوده و امروزه نیز هست. هر یک در تلاش به فهم بخشی از وجود انسان از نگاه و منظر رشته خود بوده اند. ازاین رو, نگاه یکسانی به انسان ندارند و از واژه یکسانی برای انسان استفاده نمی کنند. موضع گیری این رشته ها و نظریه های هر رشته در سه دسته یا به تعبیر کوهن سه پارادایم تقسیم می شوند. پارادایم نخست, انسان را کاملاً منفعل در مقابل قدرت نهادهای اجتماعی دانسته و از مفهوم فرد استفاده می کنند. پارادایم دیگر, انسان را فردی خودمختار و سوژه کامل در مقابل نهادهای اجتماعی و فرهنگ می دانند و مفهوم سوژه یا سوبژکتیویته واژه موردپسند آنان است که بر واژه فرد, برتری دارد. درحالی که, پارادایم سوم بر این باورند که انسان در نوسان بین اصالت جامعه (انسان مطیع و منفعل) و اصالت فرد (سوژه کامل) می باشد و واژه بازیگر از مفاهیم مورد علاقه این دسته می باشد. به هرروی, فرد متفاوت از سوژه است و سوژه اعلم تر از فرد است و فرد طی فرایندی به کمک عواملی به سوژه تبدیل می شود. درنتیجه, سوژه شدن امری اکتسابی و برساخته ای اجتماعی است. یکی از عوامل یا نهادهایی که در ساختن سوژه نقش مهمی ایفا می کند, آموزش عالی است.
حیثیت ذاتی، عقل و امانیسم؛ اسلام و غرب با تأکید بر "مطهری و هابز،لاک، اسپینوزا، برلین"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۲
129 - 148
حوزه های تخصصی:
پس از طرح آزادی به صورت مساله بعد از قرون وسطی در مغرب زمین و اهمیت دادن به آن به عنوان یک ارزش مهم، نسبت دین و آزادی در اسلام مورد بررسی فلاسفه و اندیشمندان اسلامی قرار گرفت. در این مقاله به زیربنای مساله آزادی میان فرق مختلف فکری اسلامی پرداخته شده است و به صورت استدلالی فرقه امامیه به عنوان فرقه موجود و دارای زیربنای تفکر آزادی معرفی گردیده است و ادله مختلف مکتب فکری اسلام در وجود داشتن حق طبیعی آزادی مورد بررسی قرار می گیرد.در این مقاله سعی نویسنده بر آن است تا با مطالعه تطبیقی، ضمن بررسی مشابهت دو مکتب فکری فلسفی اسلام و غرب بر حق طبیعی و ذاتی آزادی، به اختلاف نظر این دو مکتب در منشاء حیثیت ذاتی انسان بپردازد. منشا این حق ذاتی در غرب، امانیسم است و در اسلام عقل انسانی است که بوسیله آن قابلیت تعالی و تکامل وجود دارد و این همان است که خداوند در خلقت انسان از دمیدن روح خود به وی یاد کرده است و نکته مهم آنکه در دیدگاه اسلامی، آزادی جزئی از هندسه سعادت می باشد و مساله به صورت پازل و هندسه دیده شده است و اینگونه نیست که ارزشهای آزادی، عدالت، امنیت، ثروت و غیره به صورت مستقل و هم عرض دیده شوند. تفاوت نگاه اسلام و غرب در منشا حیثیت ذاتی به تفاوت دیدگاه در حدود و ثغور آزادی می انجامد. در نگاه غربی بر پایه مبنا بودن امانیسم حد و مرز آزادی، آزادی دیگران است. اما در نگاه تفکر اسلامی بر پایه مبنا بودن عقل برای حیثیت ذاتی، حد و مرز آزادی علاوه بر آزادی دیگران، مصالح فرد و اجتماع و خروج از مرز عقل نیز در نظر گرفته می شود. همچنین عوامل نگهداشت آزادی مورد مطالعه قرار می گیرد.