مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
آزادی
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
95-112
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد اکوفمینیست ها میان مسائل زنان و مشکلات طبیعت نوعی ارتباط و تناسب وثیق وجود دارد. برخی از آنها نظیر فرنسواز دوبون، رزماری رویتر و مری دیلی معتقدند یکی از عوامل ستم بر زنان و تخریب طبیعت، فرهنگ مردسالاری و تسلط مردان بر تمامی امور است. به ادعای آنان، الهیات مردسالارانه کتب مقدس، فرهنگ مردسالاری را تقویت و نهادینه کرده، اختیار امور زنان ازجمله حفظ یا سقط جنین را به مردان سپرده است تا زنان را زیر سلطه و نظارت خود نگه دارندکه موجب ظلم جنسیتی به زنان شده است. به علاوه عدم جواز سقط جنین برای زنان به دلیل افزایش جمعیت که از سوی ادیان مقدس تبلیغ و ترویج می شود، موجب تخریب بیشتر منابع طبیعی شده، به محیط زیست آسیب می رساند. آنان دفاع از جواز سقط جنین را به منظور مبارزه با سلطه مردان بر زنان و طبیعت ضروری دانسته اند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد ادله این طیف از اکو فمینیست های رادیکال درباره جواز سقط جنین به روش تحلیلی و علّی است. در نقد ادعای آنان به نادرستی ادعای سقط جنین به دلیل احترام به طبیعت یا روحیه طبیعت دوستی همه زنان پرداخته می شود، همچنین ادعای جواز سقط جنین به دلیل حق تصمیم گیری زن و آزادی مطلق و حداکثری برای زنان نقد می گردد؛ به علاوه ضمن بیان ارزش ذاتی حیات انسان در الهیات قرآن کریم به ارزشمندی حیات جنین نیز پرداخته می شود.
بررسی سیر تطور مفهوم آزادی و اختیار در اندیشه ی غرب و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۲
61 - 84
حوزه های تخصصی:
آزادی و اختیار از نیازهای اولیه و فطری بشر است. این دو مفهوم از جمله مفاهیم اساسی، پیچیده و در عین حال مهم در تاریخ ادیان هستند، که همواره بین اندیشمندان در معنا و مفهوم آن اختلاف فراوان بوده است. مقاله حاضر در مقام پاسخ به این مسأله اصلی است که آیا این دو مفهوم به لحاظ فلسفی و معرفتی و سیر تطورات تاریخی دارای معنایی مترادف اند؛ یعنی انسان موجودی مختار و آزاد است یا اینکه در عین اختیار مکلف است و تکلیف وی با اختیارش منافات ندارد. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی است. نوآوری تحقیق در این مقاله، نقدی بر قرائت رایج از این دو مفهوم مبنی بر ترادف فلسفی آزادی و اختیار و تبیین مرز این دو مفهوم است که موجب مغالطات فراوانی در بین اندیشمندان به ویژه در کلام جدید شده است. دستاورد اصلی مقاله آن است که آزادی در برابر تکلیف از ساحت وجودی انسان بحث می کند و اختیار از ساحت افعال انسانی است که بالطبع دو زمینه متفاوت در بحث از انسان است.
بررسی رابطه کودکان بی گناه و شرور اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی رابطه کودکان بی گناه و شرور اخلاقی، توجه به احسن بودن نظام آفرینش با همه نقایصش و هدف از آفرینش انسان و راه دستیابی به آن اهمیت زیادی دارد. هدف، رسیدن به کمال است و راه دستیابی به آن داشتن اختیار. شروری که کودکان بی گناه با آن مواجه اند، لازمه وجود این اختیار است. اختیاری که هم سبب تکامل است و هم سبب سقوط. خداوند با مجازات ظالمان، تقاص خواهد کرد. از سوی دیگر، سرانجام کودکان در پیشگاه خداوند، سرانجامی نیکو و همراه با آسایش است. ازآنجاکه کودکان در ستم های خود اختیاری ندارند، خداوند رحمان و رحیم، با دادن عوض به کودکان، این ستم ها را جبران می کند. دنیا و همه آنچه در آن وجود دارد، سبب تکامل انسان هاست و کودکان از این قاعده مستثنا نیستند و به تکامل خواهند رسید. این مسئله، با رویکرد تحلیلی توصیفی و از دو منظر کلامی فلسفی بررسی خواهد شد.
تحلیل شبکه ای و پیوند معنایی برخی از مهم ترین راهبردهای پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت و کمال طلبی از ویژگی های ذاتی نوع بشر و آرمانی جهان شمول است. بااین همه، اهداف و مقاصدی که آدمیان نیل به آنها را سعادت، مطلوب یا پیشرفت تلقی می کنند، متفاوت است. برهمین اساس، توسعه غربی را از منظر اسلامی نمی توان ذیل مفهوم پیشرفت گنجاند. چون از دیدگاه اسلامی، کامجویی دنیوی به عنوان هدف نهایی تلاش های انسانی نه تنها زمینه ساز تعالی و سعادت انسانی را فراهم نمی سازد؛ برعکس، ریشه اصلی انحطاط بشر به شمار می رود. بنابراین، آنچه ماهیت فرایند پیشرفت را مشخص می کند نظام اهداف و غایاتی است که هرجامعه درصدد تحقق آنهاست. اهداف هم ماهیت یک حرکت استکمالی را مشخص می کند و هم شیوه ها و راهبردهای رسیدن به کمال مطلوب ها را تعیین می کند. با توجه به اهمیت کانونی راهبردها در گفتمان پیشرفت و فقدان اثری معتنابه در این خصوص، جستار حاضر با الهام از روش تحلیل و توصیف مفهومی و معناشناختی، برخی از مهم ترین راهبردهای نیل به پیشرفت را مطمح نظر و پیوند معنایی میان آنها را آشکار شد. یافته ها نشان داد که عقلانیت، نظم اجتماعی، عدالت، آزادی و جامعه پذیری چند راهبرد مهم پیشرفت به شمار می روند که از نگاه اسلامی اگرچه مفاهیم متعدند؛ در مصداق دارای رابطه این همانی اند.
تأملی بر جایگاه حقوق طبیعی در منظومه فکری استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
83 - 106
حوزه های تخصصی:
استاد مرتضی مطهری از فیلسوفانی است که به دیدگاه طبیعت گرایی در فلسفه حقوق گرایش دارند. در طبیعت گرایی به عنوان نظریه ای که در طول تاریخ طرفداران زیادی داشته، طبیعت و حقایق وجودی انسان ملاک استنباط احکام حقوقی و قانون در جامعه است. استاد مطهری در تحلیل حقیقت وجود انسان به یک سلسله ویژگی های طبیعی و فطری معتقد می شود که این ویژگی ها مبنای توجیه حقوق اساسی انسان در اجتماع و تفاوت های حقوقی زن و مرد در زندگی خانوادگی می شود. غایت اندیشی به عنوان شاخصه دیگری در طبیعت گرایی مطهری بسیار بارز است و همین شاخصه است که دیدگاه ایشان را از طبیعت گرایانی مانند هابز جدا می سازد. در منظومه فکری مطهری، آزادی جایگاه خاصی دارد. ایشان به تلفیقی از آزادی مثبت و منفی قائل است و به باور ایشان در صورت تحقق چنین معنایی از آزادی در متن حیات آدمی، کمال واقعی فردی و اجتماعی تضمین می شود.
گفتمان راهبردی عنصر «حق حاکمیت» درآمدی روش شناسانه برمیثاق قانون اساسی (رجحان رویکرد اصلاحی حاکمیت قانون)
قانون اساسی عالی ترین سند سیاسی حقوقی ملت، به عنوان میثاق ملی و مبین اراده ملت، دربردارنده قواعد اساسی و بنیادین در خصوص قدرت سیاسی، روابط زمامداران با شهروندان می باشد که متولی، متجلی و مظهر اندیشه ها و آرایی است که سبق بر آن شکل گرفته اند. به منظور دفع استبداد و خودکامگی، روابط دولت و شهروندان باید براساس قانون باشد فلذا قانون اساسی باید طوری تدوین شود که تنظیم روابط قوای حاکم با مردم براساس قانون صورت پذیرد. باری، قانون اساسی و حاکمیت آن بر دستگاه های حکومتی یکی از ملزومات تحقق حکومت مردم سالارانه امروز و صورت قانونی شده نمادهای سیاسی و پدیده های سیاسی موجود در جامعه است. یکی از مهم ترین رگه های حقوقی و قانون اساسی و اصل حاکمیت، تعریف و منشأ آن است. حاکمیت و به تعبیر فارابی «افضل الرّیاسه» یا «اقتدار تام» سنگ زیرین روابط بین دولت و شهروندان، اساسی ترین «ارزش بنیادین سیاسی» محسوب می شود. حاکمیت قانون به عنوان ارزشی که مبنای آن باید امور عمومی و قواعد عام، واضع و معطوف به آینده اداره شود از نخستین گام های تئوری برای دستیابی به عدالت، به منزله قلب و مرکز ارزش های سیاسی است. اصل حاکمیت قانون به عنوان سنت سیاسی حقوقی رایج در هر کشور ریشه در تاریخ و فرهنگ سیاسی آن سرزمین دارد و از جمله مقوله هایی است که به شدت متأثر از ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی است. بنا علی هذا پرسش این است: رویکرد تقنینی مقنن در تنظیم تعامل آزادی و حاکمیت قانون چگونه است؟ این نوشتار که به صورت توصیفی تحلیلی و در عین حال کتابخانه ای انجام شده است بر آن است که ضمن تبیین حق حاکمیت، به مفهوم شناسی اصل حاکمیت قانون به مثابه یکی از اصول حاکم بر محدودیت حقوق و آزادی ها، چیستی و آسیب شناسی مدل های کنترل قضایی می پردازد.
عدالت اجتماعی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عدالت، از پرسابقه ترین اندیشه هایی است که همواره در طول تاریخ کانون تأملات و دغدغه های نوع بشر بوده است. این فضیلت اخلاقی و اجتماعی با جایگاه ممتازی که در میان مفاهیم دیگر داراست، بنیان بسیاری از اصول دیگر بوده که هیچ امری نه مانع آن است و نه بر آن اولویت دارد؛ به طوری که اعتبار و ثبات هر جامعه به میزان گسترش همه جانبه آن وابسته است. این اصل در آیات مختلف یا به عنوان مقدمه نیل به اهداف والاتر و یا خود به عنوان هدف بیان شده به طوری که بدون تأمین و تحقق این آرمان مهم، گویا تصور از دین داری نیز ممکن نمی باشد. قرآن رابطه ناگسستنی این اصل مهم با حق و آزادی را همواره مورد ملاحظه قرار داده است؛ حق به عنوان معیار مهم عدالت و آزادی، تأمین کننده زمینه های گسترش آن است. کارآمدسازی نظام به آن شکلی که انبیا دنبال کرده اند از کارکردهای اساسی عدالت اجتماعی است و مهم ترین زمینه برای تحقق آن، اصلاح و الزام درونی آحاد جامعه می باشد که بالمآل اصلاحات ساختاری منطبق با عدالت را به دنبال خواهد داشت. مهم ترین هدف این جستار بررسی نقش این اصل مهم در اصلاح اجتماع، نسبت آن با مفاهیم دیگر و زمینه های تحقق آن از نگاه قرآن است که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به بحث پرداخته شده و با روش اسنادی داده های لازم استخراج و یافته های آن مورد تحلیل، توصیف و تفسیر واقع شده است.
علامه جعفری و معیار آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۴
147 - 162
حوزه های تخصصی:
علامه محمدتقی جعفری (رضوان الله تعالی علیه) از جمله عالمان زمان شناس است که در کشاکش مناقشات نیروهای مذهبی و غیرمذهبی درباره بافت آزادی در بین انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی به تأملات فلسفی مهمی پرداخته است. مهم ترین پرسشی که او دراین باره دارد، آن است که آزادی از منظر ادله عقلی و درون نصی در برابر آنچه در غرب به آزادی مثبت و منفی بیان می شود، چیست و بر چه قلمروهایی دلالت دارد؟ او با تفاوت نهادن میان سه مفهوم «رهایی»، «آزادی» و «اختیار» تلاش می کند آزادی را «اختیار شایسته» تعریف نماید و فضاهای چنین تعریفی را در چند قلمرو آزادی عقیده، آزادی بیان تبیین نماید. علاوه بر این او کوشیده است محدودیت های نظری و عملی این آزادی را بررسی و راهی به سوی تحقق آن در جامعه دینی فراهم آورد. در پایان این مقاله مؤلف می کوشد امکانات و مشکلات رویکرد علامه جعفری به آزادی گفته شده را بررسی کند تا شاید برای اکنون ما به کار آید.
ارزش اختیار از دیدگاه اسلام و اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم که در اواسط قرن بیستم به عنوان اعتراضی به تمامی گرایش های کل نگر شکل گرفت، محور نگرش خود را محدود به وجود آدمی ساخت و بر این باور شد که یگانه ابزار ساخت وجود، آزادی است. از دید فیلسوفان اگزیستانسیالیست چون پیدایش انسان، همراه با چیستی و فطرت خاص، انکار شده، پس انسان مجبور است با اراده و اختیار خود هویت خود را بسازد. ازآنجاکه از دید فلسفه اگزیستانسیالیسم ارزش عینی وجود ندارد و ارزش ها صرفاً در سایه سار اختیار و انتخاب شکل می گیرند و مهم نیست به چه غایت و هدفی می انجامند، انسان وقتی حقیقتاً موجود می شود که کارهایش را از روی اختیار و آزادی انجام دهد؛ اما پرسش این است که آیا هر نوع عملی، به صرف اختیاری بودن دارای ارزش است، یا ارزش اختیار به امور دیگری غیر از اختیار مرتبط می شود؟ واضح است که پاسخِ این پرسش در مبانی ارزش شناختی اگزیستانسیالیسم نهفته است. به باور آنها هر فرد باید ارزش های خود را به صورت فردی انتخاب کند. بنابراین وقتی ارزشی ورای «انتخاب» وجود نداشته باشد، پس صرف اختیار و انتخاب دارای ارزش است و چون از گزینش گریزی نیست و وجه عقلایی ندارد و از اصل علیت هم پیروی نمی کند، هیچ معیار و ارزش عینی و فراگیری هم برایش وجود ندارد؛ اما اختیار از نظر اسلام به رغم ایجاد برتری وجودی صاحبش نسبت به دیگر موجودات، به خودی خود ارزش ندارد و به عبارت فنی، مطلوب ناوابسته نیست؛ بلکه مطلوبیت و منشأ ارزش کارهای اختیاری انسان در کمال انسان است.
گذار کانت از وضع اخلاقی-مدنی به وضع حقوقی-مدنی و ایجاد اجتماع اخلاقی/سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
101 - 132
حوزه های تخصصی:
کانت در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به وضع اصطلاحات استراتژیکی همچون اراده آزاد، خودآیینی، قانون عقل، وظیفه و نسبت پیچیده میان آن ها می پردازد که بنیاد آموزه اخلاق، حق و سیاست کانت را شامل می شوند. در این بین نه تنها اخلاق خود بر اساس کشمکش میان اراده و قانون ایجاد می شود بلکه اخلاق در نسبتی دوسویه و دیالکتیکی بنیاد شکل گیری اراده آزاد، خودآیینی و متحقق کننده ی مابعدالطبیعه درون انسان به عنوان غایت نیز هست. اما زمانیکه این موجودات خودآیین سعی به ایجاد اجتماع و تشکیل وضع اخلاقی-مدنی با قوانین مشترک براساس ضمانت اخلاقی می گیرند در ساحت بیرونی اسیر دیگری ای خواهند شد که خویش را دارای آزادی مطلق می داند و در این ساحت، آزادی من هیچ ضمانتی نخواهد داشت. بنابراین آدمی بایستی پای به وضعی دیگر گذارد که تمامی حقوق او در آن دارای ضمانت خارجی باشد که آن چیزی جز وضع حقوقی-مدنی نیست. بنابراین آدمی برای حفظ اخلاق( و به تبع آن خودآیینی و آزادی خویش) از وضع اخلاقی-مدنی که صرفاً تحت نظارت الزام درونی است به وضع حقوقی-مدنی وارد می شود که تمامی تکالیف دارای الزام و قانونگذاری خارجی هستند.
تحلیل و نقد اندیشه های آمارتیا سن درباب توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۵۸)
103-125
فرضیة اصلی آمارتیا سن در کتاب توسعه یعنی آزادی این است که غلبه بر مشکلات توسعه مستلزم رسمیت بخشی به آزادی های فردی است. برطبق نگرش لیبرالیستی او، آزادی هم ابزار و هم هدف توسعه است. اساساً، توسعه ازدیدگاه سن همان فرایند گسترش آزادی های واقعی ازقبیل افزایش طول عمر و امید به زندگی، یعنی درواقع آزادی ادامۀ حیات و افزایش کیفیت زندگی است. در نقد رویکرد توسعه یعنی آزادی سعی شد به نقدهایی ازقبیل سازگاری و انسجام نداشتن میان مؤلفه های اصلی توسعه ازدیدگاه سن ازقبیل تعارض عقلانیت ابزاری با آزادی، نقد رابطة دموکراسی با توسعه، نقد رویکرد او به جمعیت، و ... پرداخته شود. رویکرد سن ازآن جاکه هیچ الزام ارزشی ذاتی و ازپیش معیّنی به جز نفس آزادبودن ندارد، نتیجتاً، با نظام های ارزشی ازجمله دین سازگار نیست. هم چنین، رابطة ساختاری کل نگرانه و تاریخی افراد و دولت ها با نظام جهانی در رویکرد سن مورداهتمام جدی قرار نگرفته است.
هم سرشتی و هم سرنوشتی آزادی و سرمایه داری در اندیشۀ فرید زکریا نقد کتاب آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۵۸)
235-253
فرید زکریا در کتاب آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی برای حفظ آرمان آزادی و پیش برد آن در آینده دموکراسی کم تر و لیبرالیسم بیش تر را پیش نهاد می کند. او تأکید دارد که نقد «دموکراسی زیادی» به معنای تلاش برای بازگرداندن نظم کهن نیست، بلکه ضمن پاس داشت سنت دموکراسی در کشورهایمان باید به دنبال احیای دموکراسی لیبرال، آن گونه که مناسب قرن بیست ویکم است، باشیم. ازدیدگاه زکریا، برای رسیدن به آرمانی به نام آزادی انسان قدرت دولت که قدرت برتر در جامعه است باید تاحد امکان محدود شود. برای حفظ و پاسداری از این آزادی باید زمینه های رشد و توسعة نظام سرمایه داری فراهم شود و از بسط قدرت دولت در مناسبات بازار ممانعت به عمل آید. مهم ترین نقطة قوّت این کتاب تأکید وافر بر داده های موثق تاریخی و ابتنای تحلیل ها بر موقعیت های انضمامی است و مهم ترین نقاط ضعف آن گرفتارشدن نویسنده در دام نوعی مغالطة زمان پریشی برای اثبات فرضیة خود عنوان شده است. دیدگاه های زکریا در این کتاب، و البته دیگر آثار او، اگرچه کاملاً پذیرفتنی نیست و با انتقادات متعددی مواجه است، گزارش موجز و نسبتاً متقنی از روند ظهور و گسترش لیبرال دموکراسی با نگاهی به وضعیت آن در آینده ازطریق شناسایی پیش ران ها و فرصت ها و تهدیدات فراروی آن به مخاطب ارائه می دهد.
دکترین کندی از نظریه تا عمل: بررسی پیامدها برای آمریکای لاتین و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۴
49 - 72
حوزه های تخصصی:
جان اف کندی با شعار«آزادی» در آمریکا به قدرت رسید. هدف اعلامی دکترین کندی اشاعه «آزادی» از طریق انجام اصلاحات در آمریکای لاتین و ایران بود؛ اما با توجه به اینکه اصلاحات مورد نظر او منافع کشورهای هدف را در نظر نمی گرفت، با مخالفت نیروهای مردمی در آمریکای لاتین و امام خمینی در ایران روبرو شد. هدف این نوشتار بررسی اهداف و علت تناقض های به وجود آمده در اجرای دکترین کندی است. سئوال پژوهش: اهداف دکترین کندی چه بود و به چه علت در اجرا دچار تناقض گردید؟ فرضیه پژوهش: دکترین کندی برای حفظ منافع نظام سرمایه داری در پارادایم جنگ سرد صورتبندی شد، از اینرو در عمل موقعیت ژئوپولیتیکی متحدین آمریکا از یک طرف و مخالفت ناسیونالیست ها در آمریکای لاتین و امام خمینی در ایران از طرف دیگر، باعث شد که کندی موفق به اجرای دکترین خود نشود. روش تحقیق: در این پژوهش از روش تحلیل متن استفاده شده و بدین منظور نطق ها و پیام های کندی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از آنجا که دکترین کندی منافع کشورهای هدف را مد نظر نداشت، در عمل برای حفظ منافع نظام سرمایه داری آزادی را فدای منافع ژئوپلیتک کرد.
آزادی مقاومت در اندیشه فقه سیاسی انقلاب اسلامی ایران با رویکرد بر نظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۴
151 - 171
حوزه های تخصصی:
مفهوم آزادی یکی از ضروریات حیاتی و تکامل بخش زندگی انسان به شمار می آید. آزادی مقاومت به عنوان یکی از انواع آزادی به دنبال آگاهی بخشیدن و مشروعیت دادن این حق در برابر مبارزه با دولت های داخلی استعماری و استبدادی و استقلال در زندگی مقابل قدرت هاست. در حقیقت مبنای آزادی مقاومت همانا عدالت بوده که اسلام در تمام شئون خود بر آن تأکید نموده است. لذا اندیشه فقه سیاسی به عنوان مدبر شئون جامعه عمل کرده و حقوق و تکالیف انسان را بر اساس شریعت در مسائل سیاسی و اجتماعی بیان می کند. آزادی مقاومت در اشکالی چون نافرمانی مدنی و انقلاب، ظهور و بروز پیدا می کند. به طوری که خاستگاه و زیربنای آن را می توان در سه دسته دینی، جامعه شناختی، انسان شناسی جستجو نمود. رد پای حق بر آزادی مقاومت در ادله نقلی کتاب و سنت و قواعد فقهی مصلحت، عدالت، اهم و مهم، حرمت بدعت، تقیه و نفی سبیل یافت می شود. البته شایان ذکر است که دایره جواز آزادی مقاومت هرگاه منجر به اختلال نظام اجتماعی، اضرار به غیر، تضعیف اسلام یا دولت اسلامی شود با شرایطی محدود می گردد.
کرامت انسانی و حقوق بشر؛ بررسی مقوله کرامت در اسناد بین المللی حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
یکی از ایده های اساسی در اسناد حقوق بشر، اصل کرامت انسانی است که بعد از جنگ جهانی دوم، در تمامی اسناد حقوق بشر به آن توجه و اشاره شده، ولی در خصوص معنا، مصادیق و رویه های قضایی و تفسیری آن، اجماع عمومی بین المللی وجود ندارد؛ لذا مقاله حاضر تلاش دارد با بهره گیری از مطالعات اسنادی – کتابخانه ای و روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی مقوله کرامت انسانی درگفتمان حقوق بشر بپردازد. سؤال اصلی مقاله این است که آیا مفهوم و اصول کرامت انسانی در اسناد بین المللی حقوق بشر، با مصادیق شرافت انسانی مغایر است؟ مفروض مقاله نیز این است که کرامت انسانی به مثابه یک اصل مهم در اسناد حقوق بشری، فاقد اجماع عمومی بوده و دلالت های معنایی مختلفی از آن در رویکردهای تفسیری حقوق بین الملل مشاهده می شود. برخی یافته ها نشان می دهند که کرامت انسانی مبتنی بر اصولی چون آزادی، برابری، حق توسعه، امنیت و حراست از هسته بنیادین زندگی افراد، کیفیت زندگی و رفاهیات اجتماعی است و برخی اعمال در جامعه بشری با اصل کرامت، شأن و عزت انسانی مغایرت دارند که از آن جمله می توان به شکنجه، تحقیر، تبعیض دینی و مذهبی، نقض حقوق زنان، بی توجهی به کودکان و اقشار آسیب پذیر، نفی حقوق سیاسی اقلیت ها و غیره اشاره کرد. این اعمال و رفتارها با اصل کرامت انسانی در تضاد هستند و اسناد حقوق بشر در سطح بین المللی و منطقه ای بر طرد این رفتارها توسط دولت ها تأکید دارند.
بررسی مقایسه ای مفهوم آزادی از منظر مکاتب فلسفی و دین اسلام
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای مفهوم آزادی از منظر مکاتب فلسفی و دین اسلام می باشد. اینکه آزادی چیست و چه اهمیتی دارد، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است زیرا مشخص شدن مفهوم آزادی تعیین کننده مفاهیم بسیار مهمی چون آزادی سیاسی، آزادی علمی، تربیت و ... است. از سویی دیگر مشخص شدن این مفهوم باعث عدم سوء استفاده از این واژه توسط افراد مختلف می شود. از جمله سوء استفاده های از آزادی، یکی دانستن آن با آنارشیسم یا هرج و مرج طلبی است. یکی دیگر از شایع ترین سوء استفاده های از آزادی را سیاسیون هر کشور انجام می دهند تا تحت لوای نام آزادی، منافع نامشروع خود را به دست آورند. از این رو و با توجه به هدف پژوهش، روش تحقیق کیفی از نوع مقایسه ای است و در همین راستا نظر برخی متفکران مکاتب فلسفی ایده آلیسم، رئالیسم، ناتورالیسم، پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، ماركسیسم، اومانیسم و لیبرالیسم به عنوان مکاتب شاخص فلسفی مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه نظر برخی متفکران اخیر دین اسلام و مذهب تشیع ارائه می گردد تا در نهایت به کمک این نظرات یک تعریف قابل قبول از این مفهوم تعیین گردد.
قلمرو آزادی زن پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
133 - 151
حوزه های تخصصی:
خانواده قدیمی ترین و مهم ترین گروه اجتماعی، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است. زن و مرد براساس قواعد حقوقی و با رعایت احکام اخلاقی این نهاد را تشکیل می دهند. یکی از ارکان اصلی خانواده را زن تشکیل می دهد. حقوق فردی زن در وسیع ترین تعبیر به آزادی ها، توانایی ها، مصونیت ها و مطالباتی گفته می شود که جامعه آن را برای رشد و اعتلای فرد ضروری می داند. در نظام حقوقی اسلام به شخصیت و جایگاه زن و نقش های وی در زندگی فردی و اجتماعی توجه خاصی شده است. این پژوهش تلاش می کند، ضمن بیان مبانی و دلایل آزادی و محدودیت، وضعیت و میزان محدودیت ها و آزادی های زن در عرصه های مختلف عبادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را پیش و پس از ازدواج مقایسه و بررسی کند. یافته ها نشان داد که از یک سو، در بسیاری از موارد در وضعیت و میزان آزادی و محدودیت ها ی زن پیش و پس از ازدواج تفاوتی ندارد و از سوی دیگر در شرایطی خاص، برای کاهش یا حذف محدودیت های احتمالی و تضمین آزادی عمل و اختیار زن پس از ازدواج راهکارهای شرعی و قانونی پیش بینی شده است.
واقع گرایی و اخلاق لیبرال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
7 - 30
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی اخلاقی بدین معناست که گزاره ها از اموری واقعی، ورای سلیقه و میل یا قرارداد حکایت می کنند. لیبرالیسم به عنوان جریانی تاریخی، مکاتب و نظریه های متفاوتی را دربرمی گیرد. بررسی واقع گرایی یک دیدگاه، نسبت آن دیدگاه را با امکان ارزش سنجی براساس استدلال و دانش نمایان می سازد. برپایه این پژوهش، همه مکاتب لیبرالی، اعم از واقع گرا و غیرواقع گرا، نتیجه گرا یا وظیفه گرا و همچنین نوفضیلت گرایان، و نیز معتقدان به خردگرایی وحدت گرا و مخالفان ایشان، در حوزه خیرات معنوی، اخلاقی و خیرات اخروی، غیرواقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را از حوزه استدلال و دانش خارج کرده و به حوزه دلخواه افراد واگذاشته اند؛ درمقابل در خیرات دنیایی، واقع گرایان معیاری واقعی ارائه می کنند، اما غیرواقع گرایان به لحاظ نظری ارزش گذاری را به سلیقه یا قرارداد وامی گذارند؛ هرچند همه لیبرال ها در حوزه خیرات دنیایی، در عمل واقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را براساس استدلال و دانش قرار می دهند
آزادی چون بنیاد علت و دلیل در «متافیزیک دازین» هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
67 - 85
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفصیل این قول هیدگر است که «آزادی بنیاد علت و دلیل است». مفهوم آزادی مفهومی کلیدی در دوره ای از اندیشه هیدگر است که او خود آنرا «متافیزیک دازین» خوانده است. آزادی به نزد وی در وهله نخست نه مسأله ای سیاسی و نه صورتی از علیت است، بلکه اصلی وجود شناختی است، پاسخی است به این پرسش که گشودگی عالم بر دازین از چه راهی ممکن می شود و چرا چیز ها برای انسان پرسش برانگیز می شوند و جستجوی او براییافتن علت و دلیل بر چه بنیادی استوار است. آزادی «بنیاد» فکر کردن با دلیل و استدلال و شکل دادن به ساختار تجربه به مدد دلایل و علل است. هیدگر برای دستیافتن به این بنیاد با فهم پیشینی دازین از وجود شروع می کند که شرطِ امکان برقراری نسبت با دیگر موجودات است. اما خود امکان فهم ماتقدم وجود موکول به تعالی (برگذشتن) از همه موجودات است. در تعالی جستن، دازین از موجودات برمی گذرد و به سمت تمامیت آنها که عالم باشد، می رود. خصوصیت اساسی عالم از بهرِ (Umwillen) است. میان از بهرِ که خصوصیت اولیه عالم است و در عالم بودن و آزادی دازین بهم بستگی درونی وجود دارد.
نقش مؤلفه های نفسانی در پی ریزی تمدن در اندیشه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب پژوهش ها پیرامون چگونگی شکل گیری تمدن به فرایند تکاملی ارتباطات، امتیازات و اختراعات بشری متمرکز شده اند؛ در حالی که بیشتر تمرکز علامه جعفری، بررسی حالات روحی است که انسان ها را به سمت تمدن سازی، سوق می دهد؛ لیکن وی نظام واحدی در این باب ارائه نمی دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی اندیشه علامه جعفری می پردازد تا تعاملی را که میان حالات روحی صیانت ذات، آزادی، اختیار و قدرت، در فرایند تمدن سازی برقرار می شود، به صورت نظام مند معرفی کند و میزان تأثیر مؤلفه های نفسانی در پی ریزی تمدن مورد مطالعه قرار دهد و این نتیجه حاصل می آید که انسان در مسیر رشد و تکامل با تعدیل مثبت صیانت ذات، آن را از حالت خودمحوری خارج می کند. در این حالت با تعدیل آزادی و تبدیل آن به اختیار، روابط عالی میان انسان ها را هدف قرار می دهد و با به کارگیری قدرت در این راستا، به تدریج نمودهای تمدنی شکل می یابد و پروسه تمدن پی ریزی می شود.