مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
سیاست
حوزه های تخصصی:
فقه اسلامی و ابعاد متعدد آن، به دلیل جامعیت و خاستگاه الهی، نقش بی بدیلی را در حیات فردی و اجتماعی انسان ایفا می نماید. با این وجود، از مدلی کاربردی و جامع از فقه اسلامی برای کاربست در طراحی سیستم های سیاسی و اجتماعی سود نبرده ایم. اهمیت این امر، نگارنده را بر آن داشت، تا به ترسیم فرایند دستیابی به دکترین فقهی امام خمینی(ره) مبادرت نماید. ابتدا به تبیین منظومه فقهی با عنایت به بازشناسی فقه با تاکید بر نگاه حضرت امام(ره) مبادرت می گردد و لایه های سه گانه فقه، یعنی فلسفه و عرفان، اخلاق و فقه متعارف، با عناوین، فقه اکبر، فقه اوسط و فقه اصغر، معرفی می شوند. سپس ترسیم سه نوع دامنه اثرگذاری آنها بر اندیشه و رهبری معظم له با نام های دامنه ساده، دامنه مشترک و مرکب صورت می گیرد. در حقیقت، منظومه فقهی، مشخِّص چارچوب نظری مناسب نیز می باشد. در بخش دوم، چارچوب تحلیلی دکترین، به عنوان مدلی مناسب جهت بیان نتایج بخش اول در قالب دستورالعمل های اداره جامعه، در سه لایه استراتژیکی، عملیاتی و تاکتیکی، تبیین می گردد. این تحقیق کیفی، با مطالعه اسنادی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
رسانه و شخصیت زادیی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت به عنوان اصلی ترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها می باشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل می دهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون و نهادهای قانونی، بر اساس سلیقه و رای خود از قدرت استفاده نماید، این قدرت را قدرت شخصی شده می نامند. نوشتار حاضر در پی آن است تا مشخص کند، رسانه ها چگونه و با چه راهکارهایی مانع شخصی شدن قدرت یا شخصیت زدایی از آن می شوند.
سه دوره تولید و بازتولید سیاست در نظام اجتماعی ارامنه قفقاز (430-303/ 1220-430/ 1501-1220)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرن های 3 تا 15، ارمنستان قفقاز مدام تحت هجوم ملت ها و اقوام مختلف قرار داشت؛ از قرن چهارم تا هفتم عرصه رقابت ساسانیان و رومی ها/بیزانسی ها بود. سپس در طول قرن های 7 تا 11 محل منازعه خلافت اسلامی و امپراتوری بیزانس قرار گرفت. بعد برای دو قرن جولانگاه ترکان و بیزانسی ها شد و سرانجام در طول قرن های 13 تا 15 نیز به میدان تاخت و تاز مغولان و ترکمانان تبدیل شد. پرسش اصلی اینجا است که سیاست ورزی این قومیت کوچک، که در مقایسه با تمام ملت های مهاجم منابع تخصیصی و اقتداری محدودی داشته است را در آن موقعیت جغرافیایی و برهه زمانی چگونه باید فهم کرد. اتکا بر نظریه ساخت یابی و جامعه شناسی تاریخی مکمل آن نشان می دهد که باید پاسخ را در انتشار هرچه بیشتر سیاست ورزی در زمان- مکان دید. سیر تاریخی سیاست ورزی ارامنه، نشانگر حرکتی تاریخی و غیرتکاملی از سوی اتکا بر منابع تخصیصی محدود در زمان- مکان (دژنشینی، مالکیت ارضی، نیروی مسلح) به سمت منابع اقتداری (قانونگذاری، امر قدسی، میانجیگری، ترجمه، تفسیر و بایگانی، بیعت و بیعت نکردن، بیگانگان) و گونه نوینی از منابع تخصیصی (وقف، پول، تجارت) است که ویژگی هر دو گستردگی بی پایانی در زمان- مکان است. این نوشتار، تحول مورد نظر را در قالب سه مقطع تاریخی به تصویر می کشد؛ سال های 330 تا 420، سال های سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی، سال های 420 تا 1220 دوران تکوین سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی کناررفتن گونه کهن سیاست، 1220 تا 1501 دوران تثبیت سیاست ورزی مبتنی بر منابع تخصیصی.
«منطقِ جانشینی» در رویکرد ژاک دریدا و ژاک رانسیر به مبادی فلسفه ی سیاسی: «نوشتار و سیاست»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افلاتون در همپرسه ی فایدروس با تأکید بر گفتارِ لوگوس محور، نوشتار را درحاشیه قرارداده و آن را چونان جانشینی خطرناک برای گفتارِ زنده که حامل معنا و حقیقت است، معرفی می کند. ژاک دریدا با اشاره به «منطق جانشینی»، فرودستیِ نوشتار در سنت افلاتونی را توجیه ناپذیر دانسته و بواسطه ی منطقِ دیفرانس، معنا را امری به تعویق افتاده و همواره متفاوت می داند. منطقِ جانشینی که از ادبیات ژان ژاک روسو وام گرفته شده، در اندیشه ی ژاک رانسیر نیز هویدا شده است. «سیاست»، برخلاف بداهت طبیعی و ضرورتی که در فلسفه ی سیاسی باستان داشت، برای رانسیر موضوعی است «ممکن» و مترادف دموکراسی که بواسطه ی آشکارگیِ دموس (demos) قابلیت وجود می یابد. در این بازنگری، تحقق سیاست/دموکراسی منوط به گذر از پلیس (police )به مثابه دغدغه ی فلسفه ی سیاسی کهن است. در جستار حاضر این سؤال مطرح است که «کاربستِ منطق جانشینی در کار دریدا و رانسیر به چه نحو بوده و کدام نکات، مشترک یا متفاوت هستند؟». بعنوان نتیجه ی بحث می توان بیان نمود «جانشینی برای هر دو متفکر، بازنگرش در ابعادی مهم از فلسفه ی سیاسی را ممکن می سازد. درعین حال، درحالی که نزد دریدا، ابتدا تشریح کننده ی فرودستیِ نوشتار است و سپس بواسطه ی عملکرد دیفرانس و بازی، بی معنا می نُماید، نزد رانسیر، به مثابه فضایی تهی، منش خلاقه داشته و شرطی تاریخی برای ساختِ سیاست/دموکراسی است.»
بازکشفِ مردم در برنامه ریزی هم کارانه (ارتباطی) به میانجیِ انگاشتِ آغازِ سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی هم کارانه به عنوان رهیافتی نوین در نظریه ی برنامه ریزی، به دلیل نادیده گرفتن روابط قدرت و ساز و کارهای آن در جامعه، از سوی برخی صاحب نظرانِ برنامه ریزی به عنوان ابزاری برای تسهیل پیاده سازی اید ئولوژی نئولیبرال مورد انتقاد قرار گرفته است. منتقدین بر این باورند که به دلیل کژشماریِ بنیادین، مردم واقعی یعنی توده های بدونِ سهم در جامعه، از فرآیندِ این نوع برنامه ریزی طرد می شوند. هدف این مقاله کشف عرصه های ناشناخته ی برنامه ریزی هم کارانه، با به کارگیری انگاشت آغاز سیاست به مثابه ی صورت بندیِ جدید از سیاستِ واقعی و رهیافت نوین به منظور بازکشفِ مردم است. با توجه به چارچوب انتخاب شده در این مقاله، معنای حقیقی سیاست در انگاشت آغاز سیاست، استقلالِ سیاست از دولت است. استقلال یاد شده، برسازنده ی پیش بینی ناپذیری در عرصه ی سیاسی و اجتماعی است و سبب ارجاع دوباره به انرژی سیاسی مردم می شود، موضوعی که در برنامه ریزی هم کارانه رُخ نداده و انرژی سیاسی در فرآیند مشاوره و همکاری با گروه های درون قدرت و صاحبان سرمایه مستحیل می گردد.
فلسفه ویتگنشتاین و پیامدهای سیاسی آن: مبنایی برای نقد ایدئولوژی در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی همواره در مظان اتهام بیرون راندن سیاست از فلسفه قرار دارند. در این میان، ویتگنشتاین از زمره فیلسوفان تحلیلی است که فلسفه ی او را هم به دلیل آنچه «فقدان سویه های تئوریک سیاسی» می نامند، مورد غفلت قرار داده اند. پژوهش حاضر به دنبال اثبات خلاف این گزاره است؛ و در همین راستا، درصدد شناسایی بن مایه ی سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین است. بدین ترتیب، سؤال اصلی این پژوهش این است که «آیا می توان از فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین، سیاست و نتایج سیاسی استخراج کرد؟ آیا این فلسفه با سیاست نسبتی دارد؟» پاسخ ما در این نوشتار آن است که: «فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین می تواند دارای نتایج سیاسی باشد و قابلیت استخراج گزاره ها و آموزه های سیاسی را دارد». برای اثبات این گفته، بعد از اشاره به مقدمات روشی، هستی شناسی و معرفت شناسی ویتگنشتاین، پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین شرح داده می شود. می توان از این پیامدها در دوسطح سخن گفت. سطح اول، سطحی است که با توجه به مباحث ویتگنشتاین در باب زندگی روزمره و فرم زندگی، به نوعی تحلیل از سیاست با توجه به قوام یافتن سوژه در زندگی اجتماعی و توجه به مسائل مربوط به قومیت ها و تنوعات فرهنگی دست می زند. سطح دومی که ما از آن سخن می گوئیم، مربوط می شود به نقد ایدئولوژی ها و آموزه های سیاسی با استفاده از ابزار تحلیلی ای که ویتگنشتاین در اختیار ما قرار می دهد. یعنی با تکیه بر جنبه های نقادانه ی فلسفه ی او می توان به سراغ مکاتب و ایدئولوژی های رایج سیاسی رفت و بنیان دعاوی آن ها را مورد نقد قرار داد. در این مقاله برای اثبات فرضیه و با توجه به محدوده ی بحث، صرفاً به سطح دوم پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین، یعنی نقد ایدئولوژی اشاره می شود.
شکل گیری جریان های فکری رومانتیک در عرصه سیاسی ایران؛ دوره مشروطه تا دهه 1330(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی «شکل گیری جریان های فکری رومانتیک در سپهر سیاسی ایران، از دوران مشروطه تا دهة 1330» می پردازد. اهمیت یافتن رومانتیسم، به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار، در تاریخ معاصر ایران بر تنازع خرد و شاعرانگی-ستایش شور و هیجان و احساس به جای عقل در مواجهه با امور- دامن زد. مشروطیت که قرار بود بزنگاه کاربست عقل و تدبیر خردمندانه در سیاست ایران شود، دست آخر از رومانتیسم سر در آورد که برخی از نمودهای آن را می توان در رازورزی، باستان گرایی، بازگشت به خویشتن و انقلابی گری مشاهده کرد. رومانتیسم سویه های آرمان شهری سیاست ایران را برجسته ساخت و تفکر منطقی را دچار طردانگاری، حذف و انکار کرد. با شدت گرفتن این موج در ادامه، این روند حتی خط مشی نظام سیاسی قرار گرفت و بسیاری از اقدامات را بر پایة باستان گرایی و بازگشت به خویشتن قرار داد. سؤال اصلی این است که «چه جریان های رومانتیکی در دوران مشروطه تا دهة 1330 ظهور کرده و چگونه نضج یافتند». فرض مرتبط با این سؤال نیز چنین است که «باب شدن رومانتیسم و به تبع آن رازورزی، باستان گرایی افراطی، انقلابی گری و توجه به احساسات و تمایلات آنی در سپهر سیاسی ایران، سه جریان عمدة رومانتیک را در دورة مذکور به وجود آورد: نژادگرایی، هویت اندیشی، سوسیالیسم عرفانی.»
بررسی نقش استعاره ها در زبان شناسی سیاسی دانلد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با تمرکز بر متن سخنرانی افتتاحیه ی 20 ژانویه 2017 و برخی از توئیت های مهم دانلد ترامپ تا ژوئن 2018، مقارن با ملاقات و توافق با رهبر کره شمالی، با استفاده از روش شناسی ترکیبی تفسیری، متکی بر روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمانی در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین، به این سؤال پاسخ دهد که «زبان شناسی سیاسی دانلد ترامپ، واجد چه استعاره هایی است؟ همچنین، این استعاره ها ازحیث شکل، محتوی، سنت تاریخی، نحوه ی کاربرد و مکانیزم های زبانی، چگونه قابل تحلیل و تفسیرند و در سیاست خارجی و داخلی ایالات متحده، به عنوان جوامع مخاطب، چه بازتاب های احتمالی در پی داشته و خواهند داشت؟» در پاسخ به این سؤال، فرضیه ی این پژوهش چنین است که «استعاره های ترامپ با بهره گرفتن از محتوای تفکر محافظه کاری کلاسیک، در قامت پدر سخت گیر، جهت دار، تقابلی و ساختاری است. از حیث نوع، استعاره ها، ترکیبی و آنافوریک با کاربرد زبان خصوصی در حوزه عمومی هستند. از حیث شکلی، غیریت سازانه و دوقطبی و بازتاب آن درسیاست داخلی، ملی گرایی تهاجمی با وجهه ی ناسیونالیسم اقتصادی است. در سیاست خارجی، مغایر با جهانی شدن، سخت افزاری، اقتصادمحور و از حیث تأثیر بر جوامع مخاطب، متکی بر استعاره های نگران کننده و نوستالژیک، قابل تحلیل و تفسیر به نظر می رسد». لذا به لحاظ دامنه ی تأثیرات داخلی و بین المللی این زبان استعاری، همچنین افزایش تنش زبانی میان ایران و ایالات متحده در سال 2018، اهمیت بررسی و پژوهش را داراست.
اصالت اقتدار: افلاطون و هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افلاطون و هابز از برجسته ترین فیلسوفان سیاسی هستند هستند که بر ضرورت تشکیل حکومت مقتدر تأکید کرده اند. تفوق حکومت مقتدر و ویژگی های آن در فلسفة سیاسی این دو فیلسوف برخاسته از اوضاع زمانه شان و مبتنی بر مبانی مابعدالطبیعی اندیشة آن ها است. افلاطون حکومت مطلقِ علمی- اخلاقی را به قصد پایان دادن به هرج و مرج های علمی-اخلاقی، حکومتی مطلوب و عملی شمرده است و هابز حکومت مطلق سیاسی- امنیتی را به انگیزة پایان دادن به نا امنی های سیاسی- امنیتی مطرح کرده است. پرسش اصلی ما در این مقاله این است که: افلاطون و هابز چگونه بر پایة مختصات نظام مابعدالطبیعی شان، حکومت های مقتدر خود را تدوین کرده اند؟مدعای اصلی مقاله این است که نگرش های هابز دربارة سرشت انسان تقلیل گرایانه و بدبینانه است و هابز برخلاف افلاطون تلاشی برای ارائه و طرح زندگی مدنی نیکو و بهتر برای انسان نکرده است.این در حالی است که فلسفة افلاطون به دلیل آرمان های تربیتی اش انسان گرایانه تر است و افلاطون حکومتی را ترجیح می دهد که شهروندانش را نه در طراز بهایم و در مرتبة شهوت و غضب، بلکه در مرتبة آدمیت می خواهد. یعنی او انسان را به طراز فضیلت انسانی که همان فعالیت عقلی است ارتقا دهد.
رویکردهای بین المللی و موانع سیاستی و راهبردی توسعه روستایی در ایران
حوزه های تخصصی:
واقعیت های آشکاری نشان می دهد که طی چهار دهه اخیر هم در تدوین سیاست ها و راهبردها و هم در اجرای برنامه های توسعه روستایی اشتباهات راهبردی زیادی مرتکب شده ایم که به مانعی برای توسعه این مناطق مبدل شده است. شناخت این اشتباهات و بررسی علل بروز آنها و درس گرفتن از آنها برای رفع خطاها و اصلاح نمودن مسیر توسعه از ضروریات قطعی است. در مقاله حاضر با ارائه رویکردهای اصلی توسعه روستایی در عرصه بین المللی، مهم ترین سیاست ها و راهبردهای توسعه روستایی با نگاهی آسیب شناسانه مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد و بر مبنای نتایج حاصله پیشنهاداتی جهت تصحیح وضعیت توسعه روستایی در کشور ارائه می گردد.
بررسی ارتباط بین ادراک فضای سیاسی سازمان با رضایت شغلی کارکنان (مطالعه موردی: معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ادراک فضای سیاسی سازمان با رضایت شغلی کارکنان معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای نگرش سیاسی به سازمان است. در این پژوهش، وجود رابطه به جای ضابطه، جوّ عدم همکاری در بین کارکنان و وجود باندهای قدرت در سازمان به عنوان مولفه های ادراک فضای سیاسی سازمان مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی _کاربردی، و از نظر گردآوری اطلاعات، پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از روش همبستگی استفاده شده است. پرسشنامه پژوهش به طور مجزا ادراک فضای سیاسی سازمان و رضایت شغلی را مورد سنجش قرار داده و ارتباط بین متغیر ها با آزمون همبستگی بررسی شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نیز نشان داد که اولاً ادراک فضای سیاسی سازمان ارتباط معکوس با رضایت شغلی کارکنان دارد دوماً ادراک فضای سیاسی کارمندان معمولی بیشتر از مسؤلان است. همچنین یافته های این پژوهش از وجود جوّ سیاسی نسبتاً زیاد و رضایت شغلی کم در سازمان مورد بررسی حکایت می کند.
مناسبات دین و دولت در آیین مسیح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
243 - 265
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین موضوعات در ادیان و جوامع دینی، مناسبات دین و دولت و نحوه مواجهه و تعامل این دو با یکدیگر است. این مناسبات در طول تاریخ مسیحیت دارای فراز و فرود است. بر اساس مبانی نظری و عملی مسیحیت، که برگرفته از کتاب مقدس و نظر و عمل شخص عیسی (ع) و رسولان است، مسیحیت برنامه کلان اجتماعی و سیاسی ندارد، دین از سیاست جداست، مسیحیان ملزم به اطاعت از حکومت ها هستند و مسیحیت اولیه دارای سکوت گرایی سیاسی و انزواگزینی اجتماعی است؛ اما پس از رسمی شدن مسیحیت در قرن چهارم، این قاعده به هم ریخت و مسیحیان، به رغم مبانی خود، به صورت جدی وارد اجتماع و سیاست شدند و تا آنجا پیش رفتند که بر سر حق حاکمیت با پادشاهان به نزاع و جنگ پرداختند و آیین «دو شمشیر» را به وجود آوردند. این نوشتار به شیوه مطالعه منابع و تاریخ مسیحیت و با هدف آگاهی بخشی درباره مناسبات میان مسیحیت و سیاست، از آغاز تا پایان قرون میانه، مناسبات دین و دولت در این آیین را به تصویر کشیده است.
بررسی رابطه سیاست و سعادت در اندیشه ارسطو و ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگونگی رابطه این دو موضوع و وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان در این زمینه بپردازد. هم ارسطو و هم ابن مسکویه، غایت سیاست و جامعه سیاسی را دستیابی به سعادت می دانند و مولفه های دستیابی به جامعه مطلوب سیاسی را همان عناصر وصول به سعادت مطرح می کنند. با توجه به تأثیر آراء ارسطو بر اندیشه های ابن مسکویه، تفاوت در جهان بینی این دو متفکر، تفاوت در برخی مباحث را موجب شده است. ارسطو معیار مطلوب بودن جامعه سیاسی و وصول به سعادت را زندگی بر طبق فضیلت می داند. اما با توجه به جهان بینی توحیدی ابن مسکویه، او شریعت را عنصر لاینفک سیاست می داند و بهترین نوع سیاست را سیاست الهی معرفی می کند.
واکاوی مناسبات سیاسی صارم بیگ موکری با شاه اسماعیل اوّل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه موکریان با داشتن آثار باستانی و تاریخی، از دوران پیش از تاریخ، در بستر حوادث تاریخی غرب ایران، نقشی اثرگذار ایفا کرده است. امارت موکری، در دوره آق قویونلوها، توسط سیف الدین نامی، در شمال غرب ایران پی ریزی شد. با ظهور دولت صفوی، سیاست واگرایی امارت موکری، در تعامل با آن دولت، از زمان صارم بیگ به عنوان دومین حاکم این امارت، آغاز گردید که معاصر شاه اسماعیل اوّل صفوی بود. این مقاله، درصدد بررسی چرایی و چگونگی مناسبات سیاسی امارت موکری و دولت صفوی، در دوران شاه اسماعیل اوّل است که تا کنون در مورد شخصیّت صارم بیگ موکری و مناسباتش با حکومت صفوی، پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر در چهارچوب یک پژوهش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای بررسی می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در جریان حملات شاه اسماعیل اوّل به موکریان، که در درجه اول، ناشی از توسعه قلمرو سیاسی شاه اسماعیل در منطقه آذربایجان و در درجه دوم، معلول سیاست مذهبی وی بود که این موضوع نیز به نوعی توجیه کننده همان سیاست یکپارچه کردن و از بین بردن حکومت های محلی در ایران بود، مناسبات سیاسی امارت موکری با دولت صفوی شکل گرفت. صارم بیگ برای حفاظت و صیانت از قلمرو سیاسی و حکومتی خویش، در مقابل شاه صفوی قد علم و در نهایت، به سوی دولت عثمانی گرایش پیدا کرد.
ماهیت قوانین برنامه توسعه در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۱
101-124
حوزه های تخصصی:
نظام برنامه ریزی توسعه آمیخته ای از مفاهیم توسعه، برنامه ریزی و مقررات گذاری است که در نهایت در قالب یک ماهیت حقوقی واحد بروز و ظهور می یابد. از جمله ابهامات نظام حقوقی قوانین برنامه توسعه در ایران این است که آیا قوانین مذکور ماهیت مستقلی از قوانین عادی مجلس شورای اسلامی دارند یا خیر؟ از جمله آثار ماهیت مستقل این قوانین، این است که صرفاً گزاره های منطبق با این ماهیت، قانون گذاری گردد و بالتبع، در صورت تخطّی از آن با پیش بینی ابزار کنترلی نظیر آنچه در مورد احکام غیربودجه ای وجود دارد، مانع ورود اینها به نظام حقوقی گردد. برخی، قوانین برنامه توسعه را دارای ماهیت قانونی نظیر سایر قوانین و برخی آن را نوعی سیاست گذاری تلقی می کنند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ثابت شده است که این قوانین دارای ماهیت بینابینی هستند به نحوی که هم قانون اند و هم سیاست؛ از یک سو بسیاری از ویژگی های قانون را دارند و از سوی دیگر، واجد اوصاف سیاست گذاری می باشند و علاوه بر آنها، دارای ویژگی های منحصر به فردی نیز می باشند. قوانین برنامه به مثابه سیاست هایی کمّی و سنجش پذیرند که در ظرف قانون، حقوقی شده اند لذا به آن «ماهیت برنامه ای» اطلاق می گردد. اقتضای ماهیت برنامه ای این قوانین، برنامه ریزی در راستای اسناد بالادستی و اجتناب از تقنین و مداخله در قوانین دائمی دیگر است.
از مسیح شبان تا پاپ حاکم و از پاپ حاکم تا پاپ معلم اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیحیت، هرچند تا قرن چهارم امکان حضور نظری و عملی در سیاست و اجتماع را نداشت، اما بر اثر عواملی وارد عرصة اجتماع و حاکمیت شد و این حاکمیت تجربة ناخوشایندی برای جوامع مسیحی به بار آورد. در نهایت، موجب طرد کلیسا از اجتماع شد. این نوشتار، به بررسی علل و عوامل حضور ناگهانی و این طرد ناخوشایند می پردازد. به نظر می رسد، علت اصلی این امر ناشی از عدم برخورداری مسیحیت از بنیان های نظری سیاسی اجتماعی است. هرچند همة پیامبران، در صورت وجود زمینه، برای حکومت گام برمی داشتند، اما چنین زمینه ای برای حضرت عیسی علیه السلام به وجود نیامد. نظام دوگانة دنیوی و اخروی موجود در الهیات مسیحیت، نظیر آنچه در کتاب شهر خدای آگوستین شاهدیم و این رویکرد آکوئیناس، که باید میان دو حوزة تدبیر امور سیاسی و رستگاری و سعادت اخروی تمایز نهاد، شاهدی بر این مدعاست. بنابراین، هرچند مسیحیان، علاوه بر ورود به اجتماع و سیاست، به نظریه پردازی سیاسی نیز پرداختند، اما ازآنجا که این ورود، به صورت عارضی و ناگهانی رخ داد و نیز از آن سوءاستفاده کردند، به همان اصل خود، یعنی کنج کلیسا و معلم صرف اخلاق بودن بازگشتند.
ظرفیت فلسفة سیاسی و متعالی و حکمت محض و اجتماعی علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حکمت محض و اجتماعی علامه طباطبائی شامل نظریه و نظام فلسفی سیاسی متعالی است که با استنباط یا امتداد دیدگاه ایشان از آثار و آراء وی قابل استخراج است. علامه طباطبائی بسان بسیاری از حکمای اسلامی، به تأسی از رویکرد و آموزه های توحیدی قرآنی و روایی مکتب دینی مدنی اسلام، انسان را مستخدم بالطبع می دانند. وی بر جامعه گرایی انسان تأکید دارد و طبع اجتماعی انسان را سیاست نگر و سیاست گرا می داند. ایشان از این ویژگی، ریاست و مرئوسیت با تعبیر به اعتباریات بعد از اجتماع یاد می کند. می توان علامه طباطبائی را در قیاس با حکمای مدنی و سیاسی برجسته همانند فارابی، خواجه نصیر، صدرالمتألهین یا علامه جعفری، حکیم اجتماعی تلقی نمود. حکمت اجتماعی علامه، ظرفیت بسیاری برای تداوم، تکمیل و تولید یا بازتولید حکمت اجتماعی سیاسی دارد. این مقاله صرفاً بر حکیم اجتماعی بودن علامه طباطبائی تأکید می کند.
نقش تربیتى نهادهاى اجتماعى در تحقق جامعه دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر جامعه اى متشکل از نهادهایى است که بر اساس وظایف و کارکردهاى خود، نقش خاصى در مدیریت وحرکت جامعه به سوى رشد و توسعه ایفا مى کنند. این کارکردها در حوزه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى،اقتصادى، و فرهنگى رخ مى دهد. نهادهاى اجتماعى زمانى مى توانند نقش واقعى خود را به درستى ایفا کنندکه با توجه به کارکردها و وظایف نهادهاى خود، در یک نگرش سیستمى و در ارتباط و تعامل با یکدیگرعمل کنند. این پژوهش به روش تحلیلى توصیفى درصدد تبیین اجمالى کارکردها و وظایف هریک از ایننهادهاى اجتماعى به طور مستقل، نقش آنها را در تعامل با یکدیگر براى تحقق جامعه دینى مورد تحلیلقرار داده است. روشن است اگر جامعه اى به دنبال تحقق اهداف متعالى دینى و الهى بود، سیاست ها وبرنامه هاى کلان و خرد آن باید به گونه اى تنظیم و تدوین شوند که با تربیت دینى افراد جامعه، به سوى تشکیل یک جامعه ولایى و توحیدى گام برداشته، به هدف نهایى جامعه دینى، یعنى قرب و رضوان الهى خود را نزدیک نماید. نتایج پژوهش نشان مى دهد که هرچند هریک از نهادها بر اساس وظایف و کارکردهاىخود، بخشى از وظایف جامعه را به عهده گرفته و انجام مى دهند، اما زمانى جامعه در مسیر صحیح تحقق اهداف خود قرار خواهد گرفت و از آسیب هاى درونى و بیرونى مصون خواهد ماند که نهادها با یکدیگرتعامل و همکارى داشته و با هماهنگى امور جامعه را پیش ببرند.
فلسفة سیاسی از نگاه قرآن؛ با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فلسفة سیاسی» به معنای بررسی سیاست از چشم اندازی فلسفی است. می توان «فلسفة سیاسی» را نگاهی فیلسوفانه به سیاست دانست که درصدد مکان یابی سیاست در نظام وجودی خلقت است. اساساً پرسش ها در علم سیاست بر دو گونه است: سؤالات روزمره و گذرا که با توجه به زمان و مکان و اوضاع و شرایط خاص ، پاسخی متفاوت می یابد؛ و سؤالات پایدار که همواره در میان ملل و در ادوار گوناگون تاریخ فکر و اندیشه، مطرح بوده است. فلسفة سیاسی درصدد پاسخ به سؤالات همیشگی، بنیادین و پایدار علم سیاست است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی مفهوم «فلسفة سیاسی» و جایگاه آن در قرآن است و سپس گذری به دیدگاه علامه طباطبائی در این خصوص می پردازد و در این زمینه در پی پاسخ به این سؤال است که علامه چه دیدگاهی در خصوص فلسفة سیاسی دارد؟ فرضیة پژوهش عبارت است از اینکه در میان متفکران مسلمان ، علامه از نادر کسانی است که در فلسفة سیاسی و نظام اجتماعی اسلام، صاحب دیدگاه مستقلی است که آن را از نصوص آیات و روایات استخراج کرده و سپس با براهین عقلی، مدعا خویش را به اثبات رسانده است .
استلزام های سیاسی «هدف انگاری هستی» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
119 - 137
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه «هستی» به معنای دنیای مادّی، اهمیت ویژه ای در هدف انگاری یا ابزارانگاری آن در سیاست دارد. آیا دستیابی به ابعاد مختلف هستی، هدف سیاست است یا وسیله ای که سیاست مداران با آن به اهداف سیاسی می رسند؟ در این تحقیق، نشان داده می شود که گروهی نگاهی مستقل به هستی دارند و آن را «هدف سیاست» می دانند، گروهی هستی را بی ارزش می انگارند و گروه سومی نیز آن را «ابزار» رسیدن به اهدافی فراتر، یعنی سعادت حیات اخروی می دانند. این تحقیق با بررسی آیات قرآن کریم ، تلاش دارد نشان دهد که کدام مبنا در قرآن پذیرفته و کدام مورد انتقاد است.