آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در طول قرن های 3 تا 15، ارمنستان قفقاز مدام تحت هجوم ملت ها و اقوام مختلف قرار داشت؛ از قرن چهارم تا هفتم عرصه رقابت ساسانیان و رومی ها/بیزانسی ها بود. سپس در طول قرن های 7 تا 11 محل منازعه خلافت اسلامی و امپراتوری بیزانس قرار گرفت. بعد برای دو قرن جولانگاه ترکان و بیزانسی ها شد و سرانجام در طول قرن های 13 تا 15 نیز به میدان تاخت و تاز مغولان و ترکمانان تبدیل شد. پرسش اصلی اینجا است که سیاست ورزی این قومیت کوچک، که در مقایسه با تمام ملت های مهاجم منابع تخصیصی و اقتداری محدودی داشته است را در آن موقعیت جغرافیایی و برهه زمانی چگونه باید فهم کرد. اتکا بر نظریه ساخت یابی و جامعه شناسی تاریخی مکمل آن نشان می دهد که باید پاسخ را در انتشار هرچه بیشتر سیاست ورزی در زمان- مکان دید. سیر تاریخی سیاست ورزی ارامنه، نشانگر حرکتی تاریخی و غیرتکاملی از سوی اتکا بر منابع تخصیصی محدود در زمان- مکان (دژنشینی، مالکیت ارضی، نیروی مسلح) به سمت منابع اقتداری (قانونگذاری، امر قدسی، میانجیگری، ترجمه، تفسیر و بایگانی، بیعت و بیعت نکردن، بیگانگان) و گونه نوینی از منابع تخصیصی (وقف، پول، تجارت) است که ویژگی هر دو گستردگی بی پایانی در زمان- مکان است. این نوشتار، تحول مورد نظر را در قالب سه مقطع تاریخی به تصویر می کشد؛ سال های 330 تا 420، سال های سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی، سال های 420 تا 1220 دوران تکوین سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی کناررفتن گونه کهن سیاست، 1220 تا 1501 دوران تثبیت سیاست ورزی مبتنی بر منابع تخصیصی.

تبلیغات