مطالب مرتبط با کلیدواژه

رانسیر


۱.

«منطقِ جانشینی» در رویکرد ژاک دریدا و ژاک رانسیر به مبادی فلسفه ی سیاسی: «نوشتار و سیاست»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاتون ارستو دریدا رانسیر روسو جانشینی نوشتار سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۷۴۳
افلاتون در همپرسه ی فایدروس با تأکید بر گفتارِ لوگوس محور، نوشتار را درحاشیه قرارداده و آن را چونان جانشینی خطرناک برای گفتارِ زنده که حامل معنا و حقیقت است، معرفی می کند. ژاک دریدا با اشاره به «منطق جانشینی»، فرودستیِ نوشتار در سنت افلاتونی را توجیه ناپذیر دانسته و بواسطه ی منطقِ دیفرانس، معنا را امری به تعویق افتاده و همواره متفاوت می داند. منطقِ جانشینی که از ادبیات ژان ژاک روسو وام گرفته شده، در اندیشه ی ژاک رانسیر نیز هویدا شده است. «سیاست»، برخلاف بداهت طبیعی و ضرورتی که در فلسفه ی سیاسی باستان داشت، برای رانسیر موضوعی است «ممکن» و مترادف دموکراسی که بواسطه ی آشکارگیِ دموس (demos) قابلیت وجود می یابد. در این بازنگری، تحقق سیاست/دموکراسی منوط به گذر از پلیس (police )به مثابه دغدغه ی فلسفه ی سیاسی کهن است. در جستار حاضر این سؤال مطرح است که «کاربستِ منطق جانشینی در کار دریدا و رانسیر به چه نحو بوده و کدام نکات، مشترک یا متفاوت هستند؟». بعنوان نتیجه ی بحث می توان بیان نمود «جانشینی برای هر دو متفکر، بازنگرش در ابعادی مهم از فلسفه ی سیاسی را ممکن می سازد. درعین حال، درحالی که نزد دریدا، ابتدا تشریح کننده ی فرودستیِ نوشتار است و سپس بواسطه ی عملکرد دیفرانس و بازی، بی معنا می نُماید، نزد رانسیر، به مثابه فضایی تهی، منش خلاقه داشته و شرطی تاریخی برای ساختِ سیاست/دموکراسی است.»
۲.

زیبایی شناسی سیاستِ رادیکال؛ اخلاق و رهایی کنش گر حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی‏شناسی اخلاق سیاست رانسیر کنشگر حاشیه اي

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
زیبایی شناسی سیاست، نپذیرفتن مرز میان نظم هاست که این امر منجر به فرآیند زیبا شناسانه بازپیکربندی در ساحت سیاست می شود . این مقاله با هدف طرح استتیک اخلاق - برخاسته از این نوع نگرش- به دنبال چرخش اخلاقی و تأثیر آن بر سیاست است و در صدد است با تغییر موقعیت و فرم های طبقه بندی و تمایز، هنجارهای بازنمایی محیط پیرامون و شرایط موجود را تغییر می دهد. زیبایی شناسی اخلاقی با اتکا به «برهم زدن قواعد و ارزش ها»، «انقلاب در زمان»، «منطق تفاوت یا اختلاف» و مردم - سوژه و دیگری- رژیم اخلاقی رهایی بخش را نوید می دهد که این رهایی بخشی رخداد همواره پیش روی ماست. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از رویکرد زیبایی شناسانه رانسیر به سیاست به بازآفرینی ارتباط میان سیاست و اخلاق اندیشید که توزیع مجدد امر محسوس را موجب می شود و با ایجاد اشکال مختلف ابداع و نوآوری، بدن ها را از جاهای تخصیص یافته به آنها جدا می سازد و به مدد آزادی انتقادی، تحول رابطه سوژه و دیگری به همراه عدالت شرایط کنشگریِ به حاشیه رانده شدگان مهیا می شود. با ورود کنشگران حاشیه ای به مثابه سوژه به ساحت سیاست، شاهد قلمروزدایی از نظم «پلیسی» و رژیم بازنمایی اخلاقی حاکم و همزمان بازقلمروسازی در این عرصه خواهیم بود
۳.

نگاهی انتقادی به مکتب سقاخانه، مبتنی بر رژیم بازنمایانه از دیدگاه ژاک رانسیر (بررسی موردی اثر: نقاشی خط فرامرز پیلارام)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب سقاخانه نقاشی خط فرامرز پیلارام نوسنت گرا رژیم بازنمایانه نظم پلیسی رانسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۸
در دهه 1340، آثار انتزاعی برخی هنرمندان نوگرای ایران، نظیر فرامرز پیلارام، با مکتب سقاخانه پیوندی ناگسستنی برقرار کرده است. مکتب سقاخانه که پیرو سیاست های «بازگشت به خویشتن» دهه های 40 و 50 شکل گرفته، اصطلاح «نو سنت گرا» به آثاری اطلاق می شود که در حین همگن سازی خود با تکنیک های مدرن هنر غرب، به المان های بومی و ملی آمیخته است،. از همین رو، کلیشه های تقلیل گرایانه در تفسیر آثار سقاخانه ای در راستای بازنمایی هویت ملی، ضرورت بازاندیشی نقش این مکتب در غالب شدن برداشت های تک ساحتی از اثر هنری را ایجاب کرده است. هدف از پژوهش پیش رو، پاسخ به سوال هایی است که به واسطه آن ها روشن شود که تحلیل بازنمایانه اثر هنری چگونه می تواند از اثر سیاست زدایی کند و آن را به خدمت نظم پلیسی حاکم در مقطعی تاریخی درآورد. در این تحقیق، تفاوت میان سیاست و نظم پلیسی و جایگاه اثر هنری در ارتباط با هریک از آن ها، با تکیه بر آرای ژاک رانسیر در این باب، به روش توصیفی تحلیلی بررسی و روشن شد که تأثیر هنر سیاسی، نه در انتقال پیام، بلکه در برکندن نظام معنایی مسلط، زیرسؤال بردن امر بدیهی و خلق معناها و روابط جدید میان چیزها است و مبتنی بر این خصوصیات در تقابل با نظم پلیسی که نمود آن نگاه بازنمایانه به اثر باشد، قرار می گیرد. در گام بعدی، عوامل شکل گیری مکتب سقاخانه و جایگاه آثار هنری ذیل آن مورد بازنگری قرار گرفت و نمایان شد که حروف مُنتزَع در نقاشی خط های پیلارام، تلاش در رساندن پیام تصویری مرتبط با عرفان اسلامی/ایرانی، به شکلی «نوین» دارد که بدین طریق هنر ایران با نمایی فاخر از آثار جریان سقاخانه، بتواند جایگاهی در هنر جهانی شده برای خود بیابد.