مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
شاه اسماعیل
حوزه های تخصصی:
پس از تاسیس صفویه در ایران و شکل گیری سلسله گورکانیان در هند، با توجه به پیشینه روابط دو سلسله که تا روزگار امیر تیمور گورکان و خواجه علی صفوی قدمت داشت، رابطه ای استوار و صمیمانه میان پادشاهان صفوی و امپراتوران گورکانی هند به وجود آمد. اما این رابطه گاهی فراز و فرودهایی می یافت که در این میان، قندهار نقش نسبتاً مهمی در این نوسانات ارتباطی پیدا ی کرد. مقاله حاضر، تحولات روابط دو سلسله را در رابطه با قندهار و در روزگار چند تن از پادشاهان صفوی و امپراتوران گورکانی هند بررسی می کند.
شمس الدین گیلانی معلم شاه اسماعیل صفوی واقعیت یا افسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ صفویان همچنان دارای ابهام و نکات تاریک فراوان است و منابع صفوی با رویکردی رسمی و به تبعیت از سیاست صفویان در موارد زیادی از ارائه اطلاعات لازم خودداری می ورزند. در این میان شش سال اختفا و یا حضور اسماعیل صفوی در گیلان از نکات بسیار تاریک اوایل عصر صفوی است. منابع صفوی این مقطع را به ابهام و با کلی گویی بازگو کرده اندکه مواردی از آن را با مسائل ماورایی مرتبط ساخته اند. یکی از موضوعات مبهم و ناشناخته این دوره، تعلیم و تربیت اسماعیل با تأکید بر طرح شمس الدین گیلانی به عنوان معلم او است که به نظر می رسد از موضوعات مبهم است. مسأله این است که منابع متقدم صفوی در خصوص تعلیم و تربیت شاه اسماعیل در این مقطع مطلبی ندارند، اما یک منبع در یک و دو سطر از دانش آموختن اسماعیل در محضر معلمی به نام شمس الدین گیلانی یاد کرده است که همان مبنای گزارش اغراق آمیز مورخان متأخر و محققان معاصر قرار گرفته است. این مقاله در صدد است تا به اتکاء به منابع متعدد صحت و سقم این موضوع را به بحث گذارد.
شاه اسماعیل صفوی و شاهنامه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل حکومتی در ایران تأسیس کرد که شالوده اصلی آن را دیانت وملّیت تشکیل می داد. وی جهت ایجاد وحدت ملّی در ایران، مذهب تشیع را رسمیت بخشید. اوقصد داشت پیوند های ملّی را در ایران مستحکم تر کند. حضور ازبکان در نواحی شرقی و عثمانی درغرب، این ضرورت را ایجاب می کردکه حس میهن دوستی و وطن پرستی در ایرانیان بیش از پیش تقویت گردد. شاه اسماعیل عقیده داشت تقویت روحیه جنگاوری وسلحشوری در رویارویی با دشمن تنها با انگیزه های مذهبی تحقق پیدا نمی کند. آثار فراوانی که در دوره صفویه، به ویژه شاه اسماعیل اول به تأثیر از شاهنامه فردوسی پدید آمده، مؤیّد این است که فردوسی موردتوجه شاهان و درباریان و مهم ترین منبع الهام شاعران و هنرمندان این دوره بوده است. به گواهی تاریخ، شاه اسماعیل حامی اصلی آثاری است که با محوریّت شاهنامه فردوسی شکل گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به چرایی این توجّه هستند. ازآنجاکه شاه اسماعیل شیعه مذهب است و بنا بر پیشینه اعتقادی خود به فردوسی به عنوان شاعری شیعه علاقه فراوانی داشته است، پیش فرض این تحقیق این است که شاهان صفوی به طور عام و شاه اسماعیل به صورت خاص به دلیل شیعی بودن به فردوسی توجه داشته اند. بررسی ها نشان می دهد غیر ازانگیزه های مذهبی، مصالح سیاسی وتمرکزگرایی عامل مهمّ توجه شاه اسماعیل به وحدت ملّی و احیای هویّت ملّی ایران و به تبع آن شاهنامه بوده است.
شاه اسماعیل، اُمرای کُرد و از دست رفتن دیاربکر از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
109 - 132
حوزه های تخصصی:
با ظهور صفویه و شکست های حکمرانان آق قویونلو و متواری شدن آن ها به دیاربکر، حوادث سیاسی مهمی در این منطقه روی داد. با وقوع جنگ چالدران که نقطه تلاقی و برخورد سیاست های شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی بود، امرای کُرد دیاربکر نیز درگیر مسائل سیاسی میان ایشان شدند. از سوی دیگر انتزاع همیشگی آناتولی شرقی از قلمرو ایران اسلامی از مهم ترین مسائل مهم تاریخی است که در این میان نقش کردها نیز شایان بررسی است. جایگاه کردهای دیاربکر و نیز جزیره در سیاست شاه اسماعیل و سلطان عثمانی و نیز نقش ایشان درنتیجه و پیامد جنگ چالدران چه بود؟ ای پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی در تلاش است که به پرسش های اخیر پاسخ گوید. به نظر می رسد شیوه تعامل شاه اسماعیل با قبایل کرد در منطقه دیاربکر و جهت گیری سیاسی این قبایل تأثیر قابل توجهی در تحولات سرزمینی میان ایران عثمانی داشته است. این پژوهش نشان می دهد که گرایش کُردها به شاهزادگان آق قویونلو، درگیری آنان با قزلباش ها، سیاست جایگزینی قزلباش ها به جای امرای بومی کرد، شکست چالدران و سرانجام نقش اختلاف مذهبی در انتزاع دیار بکر از قلمرو صفوی نقش داشتند
بررسی عوامل و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نبرد چالدران (920 ه.ق /1514م) براساس گزارش مورّخان ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵)
115 - 148
حوزه های تخصصی:
تکوین و تحوّل قدرت صفویان تا حد زیادی با جغرافیای آناتولی عجین شده است. همزمان با نخستین فعالیت های صفویان برای کسب قدرت، عمده تلاش های آن ها در منطقه مرزی آناتولی متمرکز بود؛ از سوی دیگر عثمانی ها هم از زمان اواسط دوره بایزید دوم، تلاش های زیادی برای تسلط بر این مناطق می کردند. پس با تکاپوی جدّی صفویان برای قدرت گیری از زمان شاه اسماعیل و نگاه ویژه به آناتولی، طبیعی بود که عثمانی ها نیز، تلاش زیادی برای مقابله با صفویان و زیاده خواهی های آنان در این مناطق داشته باشند، حاصل این اقدامات و تلاش ها در دوران سلیم اول منجر به نبرد چالدران (920 ق/1514م) گردید. بر همین اساس، سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که عوامل و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نبرد چالدران در بین ایران و عثمانی از دیدگاه مورّخان و محققان ترک عثمانی چه بوده است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که توسعه طلبی شاه اسماعیل در دیاربکر با توسل به حربه عقیدتی (تشیع) باعث شد سلطان سلیم برای حفظ سلطنت خود با توسل به شیخ الاسلام های عثمانی و پایگاه مذهبی محکم، نبرد چالدران در مرزهای غربی ایران را طراحی نمود، برای اینکه در صورت موفقیت بر راه اصلی تجارت جهانی از شرق به غرب تسلط می یافت، ولی به اهداف اصلی خود دست نیافت.
واکاوی مناسبات سیاسی صارم بیگ موکری با شاه اسماعیل اوّل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه موکریان با داشتن آثار باستانی و تاریخی، از دوران پیش از تاریخ، در بستر حوادث تاریخی غرب ایران، نقشی اثرگذار ایفا کرده است. امارت موکری، در دوره آق قویونلوها، توسط سیف الدین نامی، در شمال غرب ایران پی ریزی شد. با ظهور دولت صفوی، سیاست واگرایی امارت موکری، در تعامل با آن دولت، از زمان صارم بیگ به عنوان دومین حاکم این امارت، آغاز گردید که معاصر شاه اسماعیل اوّل صفوی بود. این مقاله، درصدد بررسی چرایی و چگونگی مناسبات سیاسی امارت موکری و دولت صفوی، در دوران شاه اسماعیل اوّل است که تا کنون در مورد شخصیّت صارم بیگ موکری و مناسباتش با حکومت صفوی، پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر در چهارچوب یک پژوهش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای بررسی می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در جریان حملات شاه اسماعیل اوّل به موکریان، که در درجه اول، ناشی از توسعه قلمرو سیاسی شاه اسماعیل در منطقه آذربایجان و در درجه دوم، معلول سیاست مذهبی وی بود که این موضوع نیز به نوعی توجیه کننده همان سیاست یکپارچه کردن و از بین بردن حکومت های محلی در ایران بود، مناسبات سیاسی امارت موکری با دولت صفوی شکل گرفت. صارم بیگ برای حفاظت و صیانت از قلمرو سیاسی و حکومتی خویش، در مقابل شاه صفوی قد علم و در نهایت، به سوی دولت عثمانی گرایش پیدا کرد.
ناهمخوانی رفتارهای شاه اسماعیل اول با مذهب تشیع در حوادث قلعه استای مازندران
حوزه های تخصصی:
اسکندر شیخی از مریدان قوام الدین مرعشی – میر بزرگ – پسر کیا افراسیاب آخرین بازمانده از خاندان کیا وشتاسف چلاوی هنگام حمله تیمور به خراسان و عراق، ملازم رکاب او شد و پس از گرفتار شدن سادات قوامی مرعشی، از طرف تیمور متصرفات غربی تالار مازندران را دریافت کرد. پس از عصیان اسکندر شیخی بر تیمور، کیاهای چلاو برای جلوگیری از حمله تیمور به مازندران، وی را توسط سید هادی کیا پسر امیر کیای ملاطی و برادر سیدعلی کیا به قتل رسانده و به پاداش آن، حکومت چلاویه مازندران در اختیار ایشان قرار گرفت. بازماندگان اسکندر شیخی مدتی را در کوه چلاو که نزدیک به سمنان است، در قلعه استا باقی ماندند و در وقت ظهور شاه اسماعیل اول به سال 907 هجری قمری، ادعای مقابله با او را نمودند و حاکم ری، الیاس بیک ایغوت اوغلی را کشتند. کار حسین کیای چلاوی همراه پناهندگان خاندان آق قویونلو در قلعه استا به جایی رسید که قفسی آهنین ساخته و اعلام داشت به زودی شیخ اوغلی یا همان شاه اسماعیل را به بند خواهد کشید و در آن زندانی خواهد ساخت. این گفته به گوش شاه رسید و قبل از اینکه حسین کیا به شاه حمله کند، او پیش دستی کرده در سال 909 ه . ق به مازندران حمله و پس از فتح قلاع مازندران و تخریب آنها، مردم آنجا را قتل عام کرد. این مقاله می کوشد که از چگونگی فتح قلعه استا و قتل عام مردم بی گناه توسط قزلباشان پرده برداشته و ناهمخوانی رفتار شاه اسماعیل اول را با مکتب تشیع از منابع دست اول این عهد -که اغلب نسخ خطی هستند- آشکار سازد.
سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول صفوی و تأثیر آن بر مناسبات فکری ایران و عثمانی
حوزه های تخصصی:
بدون تردید رسمیت یافتن تشیع امامی همزمان با اولین پیروزی های شاه اسماعیل صفوی (905-930 ق) رخدادی پایدار و تأثیرگذار در آینده ی ایرانِ آن روزگار بود که موجبات دگرگونی ها و تحولات بسیاری را بویژه در عرصه ی سیاست خارجی فراهم آورد. به بیان دیگر، احیای هویت ملی ایرانی و رسمی کردن مذهب تشیع، صفویان را در مرزها با کشورهای سنیِ همسایه درگیر نمود. در این میان و به رغم اشتراکات دینی، بازرگانی و فرهنگیِ ایران و عثمانی، ظهور شاه اسماعیل و سیاست مذهبی وی، تیرگی روابط دو کشور را که توأم با جنگ و نبردهای شدید بود، به همراه داشت. این شرایط بویژه تفاوت و تباین مذهبی، موجی از مهاجرت ها بخصوص مهاجرت علما از عثمانی به ایران برای کسب دانش و سپس بازگشت به موطنشان و همچنین کوچ دانشمندانی از ایران به عثمانی را در پی داشت. در نتیجه افتِ فعالیت های فکری_علمی در نیمه اول عهد صفوی و به تَبع آن تا حدودی رونق علوم و ادبیات در حکومت عثمانی بوقوع پیوست. پژوهش حاضر با شیوه ی توصیفی تحلیلی، با اتکاء به منابع دست اول و تحقیقات جدید بر آن است تا به بررسی و تحلیل مناسبات فکری ایران و عثمانی تحت تأثیر سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول بپردازد.
دراسه حول اتجاه الشیوخ الصفویین نحو التطورات الداخلیه ل «طریقه» أردبیل حتی إعلان الشاه إسماعیل التشیعَ(مقاله علمی وزارت علوم)
تبحث المقاله عن المقومات المؤثره فی السلوک والرؤیه التاریخیه السیاسیه لشیوخ أردبیل قبل نشأه الصفویه، ومدی تأثرها بالحرکات المعاصره لهم. ففی أواسط القرن الثامن نشاهد نموّ الإتجاه الدینی فی الطریقه الصفویه بسبب الفراغ السیاسی. العقائدی إثر غزو المغول من ناحیه وانهیار الخلافه من ناحیه أخری. ثم مابین القرن السابع حتی العاشر برز دور شیوخ طریقه أردبیل فی الساحه السیاسیه لثلاثه أسباب: أولاً. القرابه السببیه مع طائفه «آق قویونلو» وهی طائفه أریستوقراطیه طالبه للسلطه؛ ثانیاً. استغلال مفهوم الجهاد فی نهضتهم السیاسیه؛ ثالثاً: اعتناق فکره الغلو فی الساحه الدینیه. فهذه الأسباب الثلاثه عوامل تفوّق طریقه أردبیل. إن غزو المغول ساعد علی نموّ النزعه إلی التصوف کنقطه ثقل روحیه بین جماهیر الشعب، کما هیأ المجال لتکوین الحکومه الصفویه السیاسیه فی القرن العاشر. وفی الوقت نفسه، جعل مسار طریقه أردبیل مساراً متجهاً نحو الحصول علی السلطه والتناسق مع الحرکات الصوفیه الأخری فی القرنین الثامن والتاسع. وهذه المقاله هذه والتی تم جمع بیاناتها بطریقه مکتبیه ضمن المنهج التاریخی والوصفی تحاول أن تجیب علی سؤالین هما: أین کانت الفکره الدینیه فی طریقه أردبیل الصوفیه قبل قیام الدوله الصفویه؟ وأی العوامل کان لها تأثیر فی نشوء اتجاه الشیوخ الصفویین؟ فمع أن الفرق الصوفیه والغالیه تحولت تحولاً ذاتیاً إثر الغزو المغولی وتعزیز مکانه التصوف، لکن النقطه الهامه أن الصفویه التی نجحت فی تأسیس حکومه شامله تعدّ أبرز عامل لبروز الحرکات الصوفیه فی الفتره المعاصره لها.
بررسی سه نامه ترکی در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
دولت صفوی (1736-1501 م) در اوایل قرن شانزدهم و با حمایت قبایل ترکمان توسط اسماعیل میرزا تأسیس شد. اسماعیل بهادر خان با اتخاذ عنوان شاه در تبریز و بر روی میراث آق قویونلو حاکمیت خود را اعلام و مذهب شیعی اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی انتخاب کرد. از این تاریخ شاه اسماعیل در تلاش برای یکپاچه کردن ایران در زیر لوای مذهب تشیع به تقابل با عثمانی ها در غرب و ازبکان در شرق پرداخت. این تقابلات در زمان جانشینان شاه اسماعیل یعنی شاه طهماسب و شاه عباس به اوج خود رسید به طوری که منجر به شکل گیری چندین نبرد خونین گردید. با قدرتمند شدن دولت صفوی در سایه اصلاحات اداری و نظامی شاه عباس کبیر (1629-1587)، آن ها برای مدتی در قرن هفدهم در آرامش و راحتی به سر بردند. اما در اواسط قرن هجدهم و با استیلای افاغنه حکومت صفوی به تاریخ پیوست. ما در این مقاله ضمن معرفی سه نامه ترکی مربوط به عصر صفوی به ارزیابی آن ها نیز خواهیم پرداخت.
قصه شاه اسماعیل و عرب زنگی از دیدگاه تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
۲۵۱-۲۸۲
حوزه های تخصصی:
برساخته شدن قصه های عامه از جهتی برآمده از تاریخی است که عامه مردم سعی دارند تا تلخی ها و گزندهایش را پس زنند و در دل قصه ها آن را به صورتی دلخواه مبدل کنند و خود را تسکین دهند. درپی چنین کشش و کوششی است که روایتی پدید می آید که دارای عناصری از گفتمان های تاریخی و فراتاریخی/ آرمانی است. چنین مطالعه ای در عرصه متنیت پژوهی قصه ها را می توان با نظریات مطرح نقد ادبی و در اینجا با کاربست نظریه تاریخ گرایی نو تقویت کرد. تاریخ گرایان نو با مجموعه ای از کاربست ها گفتمان های مختلف ازجمله قدرت در عرصه سیاسی، گفتمان های خاموش و مغلوب یا گفتمان های فرهنگی و غیره را بررسی می کنند. در اینجا قصه «شاه اسماعیل و عرب زنگی» براساس رویکرد تاریخ گرایی نو و با روش تبیین تاریخی مطالعه شده است. این متن افزون بر سویه های مختلف گفتمان قدرت سیاسی تاریخ ایران که در عصر صفویه در پیوند با گفتمان ایدئولوژیک مذهبی قرار دارد و با نماد ذوالفقار رخ نموده است، از گفتمانِ اقلیت کرد در آن روزگار و دیگر گفتمان های اجتماعی و فرهنگی در زیست عامه در آن مقطع و ورای آن زمان نیز سخن می گوید.
واکاوی انگیزه های شاه اسماعیل اول صفوی برای ترویج تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
143 - 176
حوزه های تخصصی:
بازتاب گسترش تشیع به وسیله شاه اسماعیل اول صفوی، آن چنان گسترده است که آثار آن تا به امروز در صحنه فرهنگی و اجتماعی ایران باقی مانده است. یکی از مسائل مهم برای صفویه پژوهان، آگاهی از انگیزه های مؤسس جوان این سلسله برای رسمیت بخشی به مذهب تشیع اثناعشری و ترویج آن است. این آگاهی ما را در رسیدن به تصویری صحیح از بنیان فکری صفویان و علل اقداماتی که در بُعد فرهنگی و مذهبی انجام دادند، یاری می رساند. در این پژوهش سعی می شود، دیدگاه هایی که ترویج تشیع از سوی شاه اسماعیل را متأثر از انگیزه هایی مانند قدرت طلبی، ثروت اندوزی، ادعای الوهیت، ادعای مهدویت و نیابت، ملی گرایی و نژادگرایی، تقابل با دولت عثمانی و تأثیرپذیری از عقاید غالیانه قزلباش معرفی کرده اند، نقد گردد. سپس این مدعا اثبات شود که ایمان درونی و اعتقاد راسخ و خالصانه شاه اسماعیل به تشیع به دور از مصلحت اندیشی های سیاسی، عامل اصلی اهتمام او به گسترش تشیع بوده است. هرچند خلوص او در این باورها به معنای درستی همه باورهای او نیست.
روابط شاه اسماعیل صفوی با سلطان قانصو غوری مملوکی به روایت ابن ایاس، مورخ ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفویه از جهت روابط خارجی بدون شک از مهم ترین ادوار تاریخ ایران است. شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفوی، به دنبال سرکوب ملوک الطوایف و بقایای آق قویونلوها درغرب ایران با دولت ممالیک هم مرز گردید. ممالیک دولتی بزرگ ولی رو به اضمحلال مستقر در سرزمین های مصر، شام و حجاز بود که حاکمیتش ابتدا از طرف پرتغالیان و سپس عثمانی ها و صفویه مورد تهدید بود. روابط صفوی با ممالیک به دلیل توسعه طلبی ارضی شاه اسماعیل در شام، ابتدا خصمانه و با درگیری های مرزی همراه بود، سپس به دلیل دشمنی دولت عثمانی با آن دو، روابط آن ها بهبود یافته و متحول گردیده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، درصدد پاسخ به این سؤال است که روابط شاه اسماعیل صفوی با ممالیک چگونه، و به چه علت بوده است؟ در نتیجه مشخص شد که روابط شاه اسماعیل با ممالیک به مدت چهارده سال و در دو مرحله بوده است. روابط آنان ابتدا خصمانه آغاز شد ولی با به قدرت رسیدن سلطان سلیم در عثمانی و رویکرد تهاجمی او نسبت به آنان، روابطشان دوستانه و منجر به اتحاد نظامی بین طرفین گردیده است.
نقد و بررسی نظریه ادعای مهدویت شاه اسماعیل اول صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
21 - 42
حوزه های تخصصی:
در آستانه ظهور صفویان افکار غالیانه گسترش زیادی یافته بودند. به موازات این شرایط، انتشار اخبار آخرالزمانی مبنی بر وقوع یک رستاخیز شیعی، زمینه را برای ادعاهای مهدوی مساعد می ساخت. با به قدرت رسیدن صفویان به نظر می رسد در بخش موعودگرایی، گفتمان شیعی به یک ثبات قابل قبول رسیده و کمتر مهدی دروغینی پا به عرصه نهاد. اما در این بین، نظریه ای مطرح شده که خودِ مؤسس سلسله صفوی را به عنوان مدعی مهدویت معرفی می کند. این پژوهش با استفاده از داده های کتابخانه ای این موضوع را مورد بررسی بیشتری قرار داده و سعی خواهد داشت در مورد اصل وجود یا عدم وجود چنین ادعایی از سوی شاه اسماعیل و چرایی مطرح شدن این نظریه توسط محققان به نتیجه برسد. به نظر می رسد صادرکنندگان این نظریه، صفویه شناسان غربی باشند که از روی عدم شناخت کافی نسبت به مذهب تشیع، تصوف و ظرافت های موجود در اشعار و ادبیات فارسی و ترکی در این زمینه ابراز عقیده کرده اند.
سفرنامه ها و فرآیندهای تأثیرگذار بر چگونگی اعمال قدرت در دوره ی استقرار صفویه از دوره شاه اسماعیل تا روی کار آمدن شاه عباس (996-907 ه - ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
298 - 323
حوزه های تخصصی:
نگرش سفرنامه ها به مسئله ی اعمال قدرت در دوره ی نخست حکومت صفویه، عمده مؤلفه های مذهبی- سیاسی- اجتماعی و اقتصادی دخیل در نوع سیاست ورزی و اعمال حکومت صفویان را دربر می گرفت. عطف توجه سفرنامه نویسان به مسئله اعمال قدرت در دوره ی نخست حکومت صفویه به گونه ای است که بخشی از مهم ترین الگوها، روش ها و بن مایه های سیاست و حکومت در این دوره را شامل می شود. پژوهش حاضر درصدد ارزیابی بررسی روایت سفرنامه نویسان از مسئله اعمال قدرت در دوره نخست حکومت صفوی است و می کوشد با اتکا به داده های سفرنامه های موجود و با روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های تأثیرگذار بر چگونگی اعمال قدرت سیاسی در ایران عصر صفوی (دوره ی نخست) از نگاه سفرنامه نویسان کدام ها بوده اند و تأثیر این مؤلفه ها بر این ساختار سیاسی چگونه بوده است؟بررسی ها نشان داد برای سفرنامه نویسان مذهب و نهاد دین، اقتصاد و تحولات مربوط به آن و شخص شاه و نیروهای طرفدار وی، به مثابه مهم ترین مؤلفه ها در ساختار سیاسی عصر صفوی در دوره موردبحث در اعمال قدرت همبستگی چندجانبه داشت و این مؤلفه ها و چگونگی تأثیرگذاری آنان بر مسئله اعمال قدرت، ذهن و زبان سفرنامه نویسان را به خود معطوف می ساخت.
بررسی روایت آیه نگارانه ی تاریخ نگاری صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
82 - 105
حوزه های تخصصی:
قدرت گیری شاه اسماعیل صفوی (930-907ق) و تشکیل سلسله صفویان، یکی از مهم ترین حوادث تاریخ ایران محسوب می شود. مورخان دوره صفوی به طور ویژه به این حادثه توجه کرده اند و درنتیجه، به یکی از محورهای مهم تاریخ نگاری صفویان تبدیل شده است. مهم ترین و غالب ترین دیدگاه حاکم بر بازتاب این حادثه در جریان تاریخ نگاری صفویان، ارائه روایت دینی و مذهبی از این رویداد بوده است. این نوع نگاه، متأثر از نگرش دینی حاکم بر جریان تاریخ نگاری ایران به طور عام و ماهیت مذهبی صفویان به صورت خاص بوده و در همین راستا، استفاده از آیات قرآن کریم مهم ترین محور روایت مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل قرار گرفته است. مسئله اصلی این پژوه، بررسی نقش آیات قرآن در روایت تاریخ نگاری صفویان از قدرت گیری شاه اسماعیل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روایت آیه نگارانه مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل در پنج مؤلفه انعکاس یافته است: مشروعیت بخشی به حکومت، روایت آیه نگارانه از پیروزی های شاه اسماعیل، توصیف مخالفان، ایجاد شباهت میان احوال شاه اسماعیل و پیامبران الهی و درنهایت، توجیه اقدامات اغلب خشن شاه اسماعیل. مشروعیت بخشی مهم ترین دغدغه مورخان صفوی بود و دو محور داشت: نخست مشروعیت دادن به کلیت حکومت صفویان و دوم مشروعیت بخشی به حکومت و اقدامات شاه اسماعیل. مورخان صفوی در همین جهت تلاش داشتند از آیات همسو با این اهداف استفاده کنند.
نهاد وکالت در دوره سلطنت شاه اسماعیل اول صفوی (907- 930ق./1501-1524م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
179 - 201
حوزه های تخصصی:
با تأسیس دولت صفوی در سال 907 ق، حسین بیگ لَلِه شاملو در مقامِ وکیل شاه جوان و بالاترین مقام نظامی، یعنی امیرالامرا، در عمل در جایگاه قدرتمندترین فرد در دولت صفوی مطرح شد. از سوی دیگر، زکریا کججی، از وزرای سابق آق قویونلو، وزیراعظم شد. بنابر سنت دیوانی و در سلسله مراتب رسمی، نهادی که بعد از پادشاه بالاترین مقام را داشت، جای خود را به نهاد وکالت داد. در حالی که در این دوره، نهاد وزیراعظمی همچنان وجود داشت، اما اهمیت خود را از دست داده و عملاً به یک دایره دیوانی تبدیل شده بود. حسین بیگ لَلِه، پس از هشت سال وکالت، شاه او را از این مقام برکنار کرد، اما نهاد وکالت همچنان باقی ماند. شاه اسماعیل پس از حسین بیگ لَلِه، پنج نفر تاجیک را به عنوان وکیل منصوب کرد. شاه اسماعیل با انتصاب پیاپی دیوانسالاران تاجیک به وکالت، تلاش کرد تا قدرت امرای قزلباش را که تهدیدی جدی برای اقتدار نهاد شاهی می دید، محدود کند. اما، سران قزلباش با این سیاست شاه مخالف بودند و در هر فرصت، مخالفت خود را با این سیاست نشان دادند. پژ.هش حاضر با بررسی کارنامه شش وکیلی که دوره شاه اسماعیل بر سر کار آمده اند، سعی دارد جایگاه، ویژگی ها و تغییرات نهاد وکالت را در دولت صفوی آن دوره تبیین کند.