مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابژه


۱.

نذر و هویت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابژه جنسیت هویت طبقه اجتماعی مراسم دینی نذر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۰
"در مقاله حاضر ضمن بیان جایگاه نذر به لحاظ مفهومی و نظری در مردم شناسی دینی، به بیان وضعیت آن به عنوان یکی از اعمال و رفتارهای دینی در میان مردم مسلمان ایران پرداخته می شود. علاوه بر این، شناسایی سهم و نقش آن، در تمایز بین زنان و مردان در انجام مراسم دینی و در نهایت تبیین هویت یابی زنان از طریق انجام آن،مورد نظر است. برای بیشتر زنان ایرانی به دلیل اعتقاد دینی یا آگاهی از ارزش های اجتماعی معطوف به نذر در مقایسه با مردانی که به این سنت دینی باور دارند ولی به گونه ای متفاوت از زنان عمل می کنند یا زنانی که به ادای نذر به عنوان یک وظیفه دینی یا امر اجتماعی باور نداشته و در نتیجه در مراسم دینی مشارکت عمده و فعالی ندارند، موقعیت خاصی فراهم می سازد. فرایند نذر موجب و منشا تمایزدهی آنها از دیگران (زنان و مردان بی توجه به نذر) می شود. این معنی را می توان با تاکید بر نذرهای زنان و مردان در مراسم دینی نشان داد. با وجود اینکه بسیاری از نذورات و وسایل مورد استفاده در مراسم دینی برای این منظور به طور مشترک برای زنان و مردان مورد استفاده قرار گرفته ، ولی بعضی از آنها ویژه مراسم و مناسک دینی مردان و برخی دیگر مختص زنان است. با ملاحظه طبقه اجتماعی، زمان، مکان، جنسیت و موقعیت فرهنگی و اجتماعی زنان و مردان، استفاده متفاوت از نذورات برای این گروه اجتماعی،?هویت آفرین نیز است. "
۲.

اومانیسم سارتر در نگاه هایدگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود دازاین اِگزیستانسیالیسم اومانیسم سوژه ابژه سارتر هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲۳
چکیده در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفى پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودى هستند . اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر مى‏گردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددى داشته است . سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت‏بشر، صورتى از اومانیسم را مى‏پذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است . از نظر هایدگر تمام تقریرهاى پیشین از اومانیسم از نقصى مشترک رنج مى‏برند . رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردى جدید بوده که بر پایه مبانى فلسفى او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است .
۳.

تحلیل روانشناختی شخصیت های بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابژه نظم گاهشمارانه دو نیمه زن زیست شناختى دو تکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴۷ تعداد دانلود : ۲۱۶۱
"در این نظم گاهشمارانه، راوى داستان که بوف کور نام دارد با نقاشى تکرارى روى جلد قلمدان زندگى مى کند و در خانه اى که خلوتگاه یا پناهگاه زمستانى اوست، نقاشى می کند و اغلب لحظات زندگى را در خلسه مى گذراند و به عشقى وسواسى و جنون آمیز، به همسرى که به دست خود کشته، دل مشغول است. لکاته براى بوف کور هیچ نشانى از عواطف عالى انسانی ندارد، در حالى که مادر وى زنى است بسیار مهربان و دلسوز که براى بوف کور مادرى کرده است این دو زن یا ""دو نیمه زن "" جانشین مادر اصلى او یعنى بوگام داسى اند. رابطه بوف کور با مادر و پدر به دو مرحله تقسیم شده است: مرحلهء نخستین رابطهء او با مادر ""زیست شناختى "" است (مادر زاینده) و پدرى ""دو تکه "" که به شکل دو برادر دوقلو است، براى او مادر ابژهء نخستین است، و ابژه هاى دومین نیز شامل پدر و جانشینان پدر و مادرند که آن ها نیز همه دو نیمه شده اند. ننجون- دایه، مادرى مهربان است و لکاته دختر اوست. این دو زن در درون خانهء بوف کور به سر مى برند و در بیرون دو مرد را مى بیند: پیرمرد خنزر پنزرى است و دیگرى مرد قصاب که در انتها، بوف کور احساس مى کند که آمیخته اى از این دو مرد شده است. این طرح دوتایى که در این مقاله به آن پرداخته مى شود، در تمامى سرگذشت گسترده است، بوف کور بر اساس دوگانگى (ثنویت) و جفت و همزاد بنا شده است که پایه اى ترین دوگانگى آن، تقابل زندگى و مرگ و خیر و شر یا اثیرى و رجاله است. "
۴.

نظریه هرمنوتیکی- اگزیستانسیال رافائل کاپرو درباره اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه هایدگر معرفت شناسی گادامر هرمنوتیک اگزیستانس وجودشناسی پوزیستیویسم راسیونالیسم پارادایم شناختی فن بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۷۴
رافائل کاپورو» از منظری فلسفی اطلاعات را تعریف کرده است. کاپورو پیش فرضهای سوبژکتیویستی حاکم بر دانش اطلاع رسانی را که ریشه در ثنویت سوژه، ابژه دارند نقد کرده و بر اساس هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» و «گادامر» نظریه ای هرمنوتیکی ـ اگزیستانسیال دربارة اطلاعات مطرح میکند. او در این نظریه میکوشد اطلاعات را در پیوند با روال اگزیستانسیال زندگی طرح کند. بر این اساس، اطلاع ساحتی اگزیستانسیال از وجود ـ در ـ عالم ـ با ـ دیگران است. به بیان دیگر، اطلاع عبارت است از صورت بندی یک فهم عملی پیشین از عالم مشترک. با ابتنا به این نگاه هرمنوتیکی، کاپورو به نظریه پردازی درباره جنبه هرمنوتیکی ـ بلاغی دانش اطلاع رسانی میپردازد
۵.

واکاوی مفهوم قدرت در نظریات میشل فوکو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه قدرت حقیقت دانش اقتدار سلطه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
تعداد بازدید : ۲۴۷۴۰ تعداد دانلود : ۹۰۴۱
میشل فوکو، در خصوص مفهوم و چیستی قدرت، درک سلسله مراتبی ساده را رد می کند و معتقد است قدرت یک مفهوم ساده ابلاغی از بالا به پایین و دستوری نیست، بلکه در شبکه ای از روابط در هم پیچیده، ساری و جاری است. همان چیزی که ساختار جامعه را تعیین و آن را مشروع می کند. قدرت در این مفهوم ریشه در لایه های مختلف تعاملات اجتماعی و زبانی (مفاهیم) دارد. به عبارت دیگر اعمال قدرت به شکل یک بردار خطی رو به پایین اجرا نمی شود بلکه به اصطلاح در یک ظرف گفتمانی شکل می پذیرد و معنی می یابد. در اندیشه فوکو «مساله قدرت» در همه جا جاری است، در نسبت ها و اهمیت یافتن مناسبت ها، در روابط و تعاملات زبانی و کلامی میان افراد، طبقات و گروه های اجتماعی که به روش ها و منش های گوناگون ابراز می شود. و آن چه باعث باز تولید نظم موجود می شود، گره خورده با آن نظمی است که مجموعه مفاهیم را در خرد جمعی جامعه تولید می کند و مشروعیت می بخشد. تعریف میشل فوکو از قدرت به لحاظ نظری کمک وافری به جامعه شناسی جدید نموده است و این نکته ای است که نوشتار حاضر به طور مبسوط بدان پرداخته است.
۶.

تفسیر هایدگر از شماتیزم و خیال در فلسفه استعلایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابژه هایدگر کانت تخیل استعلایی شماتیزم نومن و فنومن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۴۰
در فلسفه کانت داده های حسی هنگام ورود به فاهمه اندکی از کثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگی کامل برای اطلاق و اعمال صورتهای پیشین فاهمه را ندارند. از آنجا که صورتهای پیشین فاهمه عملی شبیه به مفهوم سازی دارند، در واقع، به یک واسطه نیاز است که این داده های حسی را برای اعمال صورتهای پیشین فاهمه مهیا کند. کانت معتقد است این واسطه چیزی نیست جز قوة خیال؛ عمل حاصل از این قوه همان است که اصطلاحاً کانت آن را «شماتیزم» (شاکله سازی) میخواند. در حقیقت قوة خیال میکوشد بین دو قوة حس و فاهمه که سنخیت و تجانسی با هم ندارند پیوند و اتصال برقرار کند. بنظر هایدگر در فلسفه کانت همکاری میان حس و فاهمه، یا بعبارت دیگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسینی نیست بلکه بنحو تام پیشینی است. اصلیترین سؤال هستیشناسی از نظر هایدگر این است که چرا اشیاء بجای اینکه نباشند، موجود شده اند؟ شاکله سازی بنحو اصیلی نزد انسان صورت میگیرد و متعلق به ابژه خارجی نیست و این یعنی آنکه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعی پیش شناخت است. از دید هایدگر تخیل، قوة اصلی شناخت است و حس و فاهمه نیز ریشه در تخیل دارند. همچنین تخیل با زمان نیز ارتباط دارد و به این دلیل ریشه و منشأ مابعدالطبیعه است؛ یعنی هم منشأ عقل نظری به تخیل بازمیگردد و هم ریشة عقل عملی. در نتیجه، میتوان گفت تلاش هایدگر بطور کلی ارتقای مباحث معرفت شناسی کانت به درجة هستیشناسی است. از نظر هایدگر ایدة استعلایی به جایگاهی اشاره دارد که شرایط پیشین امکان شناخت را مشخص میکند. هایدگر معتقد است که مفاهیم نمودهای محض هستیشناختی هستند نه صرفاً پدیدارهای ذهنی.
۷.

نگره ای تطبیقی بر «مادری» در روان شناسی و ادبیات ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادری روان شناسی ادیان ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۵ تعداد دانلود : ۸۷۲
از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری است. مادری و زنانگی دو مفهومی است که میان آن ها رابطه پیچیده ای وجود دارد. هر چند مادری پایگاه اجتماعی است که به آن بهای زیادی داده می شود و از زنان عمدتاً انتظار می رود که این نقش را بپذیرند، اما عملکرد واقعی آن هنوز نامرئی مانده است. در این میان، مذهب و روان شناسی حوزه هایی اند که در از دو زاویه تشبیه و تفاوت به جایگاه و نقش مادر در زندگی فرد پرداخته اند. مذهب به مثابه نهادی که فرد اعتقادات خود را بر مبنای آن سامان می دهد، نقش تعیین کننده ای در نقطه عطف زن، در قالب مادری، داشته و نگرشی همراه با تکریم را ارائه می کند؛ در عین حال، حیطه روان شناسی به مثابه علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی نگرشی چالشی و اُبژه محور به حضور مادر در زندگی فرد دارد که از طرفی، آن را مؤثر و از طرفی، مخل زندگی فرد و باعث اختلال شخصیتی وی می داند. در این مقاله، برآنیم تا نگاهی تطبیقی بر مادری، در دو حوزه دین و روانشناسی داشته باشیم تا به نقاط تشبیه و تأکید و تفاوت آن ها دست یازیم.
۸.

«هنر» و «حقیقت» در نظریة زیباشناختی آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه عقلانیت رهایی آدورنو نظریة زیباشناختی محتوای معطوف به حقیقت میمسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۶۵
باور ""آدورنو"" به نقش هایی که هنر می تواند در بسترهای مختلف زندگی انسان ایفا کند، متفاوت از جزم اندیشی هایی است که فرهنگ و فلسفة سنتی تاکنون آن را به مثابه کارکردهایی برای هنر در نظر گرفته است. به اعتقاد آدورنو، مهم ترین کارکرد و نقشی که هنر می تواند داشته باشد، کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی بخشی» آن در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب است. از همین رو، باور او به نظریة انتقادیِ هنر دربارة جامعه و نقش هنر در تغییر آگاهی اجتماعی به آن چیزی باز می گردد که وی آن را «محتوای معطوف به حقیقت» هنر و اثر هنری می نامد. مهم ترین چالشی که آدورنو را برای این نقد و تفحص برمی انگیزد، پرسش از رابطه «هنر» و «حقیقت» و نیز نقش اجتماعی و کارکرد معرفتی ای است که هنر می تواند داشته باشد. در این مقاله، برخی از مهم ترین و اصلی ترین ایده ها و مفاهیم اندیشه ورزی آدورنو به منظور روشن تر شدن موضوع «محتوای معطوف به حقیقت هنر»، در کتاب نظریة زیباشناختی وی، مورد بحث قرار می گیرد.
۹.

گِرِمس معناهای گریزان؛ بررسی و نقد کتاب نقصان معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه نشانه معناشناسی گرمس نقصان معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۸ تعداد دانلود : ۷۱۴
در این مقاله، نقصان معنا، نوشتة گرمس، که حمیدرضا شعیری آن را به فارسی ترجمه کرده، معرفی و نقد و بررسی شده است. این کتاب با «سخن مترجم» آغاز شده است که هم نقش مهمی در معرفی گرمس و تحولات دیدگاه های او دارد، و هم زمینه ساز فهم بهتر آن چیزی است که او در این کتاب مطرح کرده است. گرمس، در نقصان معنا، بحث ها و دیدگاه های خود را به گونه ای سامان داده است، که در نهایت در هر بخش، «نقصان معنا» بر خواننده هویدا شود. از این نظر، این کتاب در مطالعات نشانه معناشناختی اهمیت بسیاری دارد، زیرا مسئلة معنا همواره مورد مطالعة پژوهش گران رشته های گوناگون دانش بوده است و دیدگاه ها و تبیین های متفاوتی دربارة آن به دست داده شده که علت اصلی آن ماهیت سیال، تعیّن ناپذیر، و ثبات گریز معناست. در واقع، در نقصان معنا، گرمس نشانه شناسی کلاسیک را پشت سر گذاشته و با ارائة نمونه ها و متن ها و قرار دادن خواننده در شرایط و فضاهای خاص، به سویه های تشویشی، احساس مدار، و زیبایی شناختی معنا توجه نشان داده است؛ و بدین ترتیب و البته با زبانی شاعرانه، زمینة روی نمایاندن سویه های گریزان و پنهان معنای نشانه ها و شناخت آن ها را فراهم کرده است.
۱۰.

خوانش شعر «مرگ ناصری» از منظر آرای لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابژه شاملو دیگری بزرگ نظم سه گانه لکان مرگ ناصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۶۰
یکی از پرکاربردترین رویکردهای نظریه ادبی معاصر، نقد روان کاوانه است. با کاربرد این نظریه در خوانش متون ادبی، می توان به لایه های زیرین آثار ادبی پی برد. این نوشتار، با بهره گیری از مفاهیم بنیادی نظریه روان کاوی ژاک لکان، روان کاو نو فرویدی، کاربرد این مفاهیم را در شعر معروف «مرگ ناصری» شاملو نشان می دهد. ابتدا برای رسیدن به هدف مقاله، چارچوب روان کاوانه لکان توضیح داده می شود که در بردارنده مفاهیمی چون امرخیالی، امر نمادین، امر واقعی، اُبژه دیگری کوچک و دیگری بزرگ است. سپس با کمک این مفاهیم، شعر«مرگ ناصری» شاملو به منظور دستیابی به لایه های پیچیده و مباحث ضمنی، نقد و تحلیل می شود. عیسی در ناصره متولد شد، از این رو شاملو او را ناصری می نامد. ناصری کسی است که می خواهد با گسترش رحم خود، جامعه را در جهت دیگریِ بزرگ نجات بخشد. این ویژگی در امر نمادین رخ می دهد، اما معمولاً رحم و دوست داشتن بعد از دنیای خیالی اتفاق نمی افتد. این بررسی، نوعی تحلیل متنی برای شناخت هرچه بیشتر لایه های ضمنی و پنهان شعر را به دست می دهد.
۱۱.

دیالکتیک روشنگری و اسارت انسان

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه عقلانیت ابزاری دیالکتیک منفی دیالکتیک روشنگری اسارت انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۳۳
عقلانیت خودبنیاد که اساس عصر روشنگری را پایه نهاد، عقلانیّتی ریاضی وار و ابزاری بود. از این رو، کاملاً در خدمت جنبه های مادی و طبیعی انسان قرار گرفت و از ابعاد الوهی او به بهانة نفی اسطوره های حاکم بر سوژة انسانی احتراز جست. این عقلانیت ابزاری و کمیّت محور، که نخست در فلسفة دکارت و نظریة ثنویت گرایانة او (سوژه ابژه) خودنمایی کرد و سپس در فلسفه کانت به اوج والایی خود رسید، عقل آدمی را دارای ساختاری نظام مند می پنداشت که به شناخت منطقی ابژه ها قادر بود، ولی در فرجام عصر روشنگری بواسطة ریاضی وار نگریستن و اندیشیدن، سوژه و ابژه هر دو در چنبرة کمیّت و ابزاروارگی گرفتار شدند و حتی سوژه ای که باید اعمال نظر و عمل می کرد، خود ناخواسته و ناخودآگاه به ابژة عملِ سوژه های گفتمان حاکم (لیبرال سرمایه داری) بدل شد و حتی آزادی و اختیار خویش را نیز کاملاً از کف نهاد. منتقدان مدرنیته، به ویژه متفکران مکتب فرانکفورت، اغلب از این زاویة دید، عقلانیتِ تکنیک محور روشنگری را به نقد کشیده اند. در این مقاله، با تکیه بر آرای دو تن از برجستگان این مکتب انتقادی، یعنی آدورنو و هورکهایمر، اسارت انسان را در نتیجةِ اعمال عقلانیت ابزاری عصر روشنگری به تصویر کشیده ایم.
۱۲.

«بررسی دیدگاه سیاسی هانا آرنت بر اساس تئوری استعاره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه سیاست هانا آرنت استعاره ی تئاتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۳ تعداد دانلود : ۶۷۶
هانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم مهانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم می یابند. بدین معنا که سوژه و ابژه نه از یک حیثیت و هویت ذاتی و ثابت بلکه از «شانیت» های گوناگونی برخوردارند که خود بواسطه «فهم» های گوناگون آشکار و هویدا می شوند.  پیامد این مهم در میان فیلسوفان متاخری همچون فوکو و آرنت ناکارایی مفاهیم کلاسیک فلسفی و سیاسی در توضیح و فهم پدیده ها و دگرگونی های اجتماعی/سیاسی بود.  چراکه از نظر این فیلسوفان متاخر، ما دیگر با عینیت ها مواجه نیستیم، بلکه معترفیم که هر عینیت و واقعیتی در قالب یک نظام مقولاتی که خود نیز تابع عوامل دیگری است شکل می گیرد. ما با چیز ها مواجه نیستیم بلکه با فهم و مقوله ای که چیز را تعریف می کند، مواجهیم. این فهم و مقوله را استعاره نامیده اند. استعاره در این رویکرد دیگر یک صناعت ادبی نیست بلکه نشانگر توانایی ما در خلق و آفرینش جهان بیرونی و پدیده های آن بر اساس استعاره و مقوله ای است که به کار می بریم. در این نگاه نظریه پرداز به عنوان کسی که از یک واقعیت گزارشی عرضه می کند تلقی نمی گردد، بلکه نظریه پرداز در ضمن ارائه ی نظریه ی خود نوعی از واقعیت را خلق می نماید. نویسندگان در این مقاله درصدد اند این ادعای اصلی را  که استعاره ی سازنده ی فهم آرنت از سیاست و امر سیاسی و به تبع آن دولت ، استعاره ی تئاتر می باشد، را تبیین و تفسیر کنند.ی یابند. بدین معنا که سوژه و ابژه نه از یک حیثیت و هویت ذاتی و ثابت بلکه از «شانیت» های گوناگونی برخوردارند که خود بواسطه «فهم» های گوناگون آشکار و هویدا می شوند.  پیامد این مهم در میان فیلسوفان متاخری همچون فوکو و آرنت ناکارایی مفاهیم کلاسیک فلسفی و سیاسی در توضیح و فهم پدیده ها و دگرگونی های اجتماعی/سیاسی بود.  چراکه از نظر این فیلسوفان متاخر، ما دیگر با عینیت ها مواجه نیستیم، بلکه معترفیم که هر عینیت و واقعیتی در قالب یک نظام مقولاتی که خود نیز تابع عوامل دیگری است شکل می گیرد. ما با چیز ها مواجه نیستیم بلکه با فهم و مقوله ای که چیز را تعریف می کند، مواجهیم. این فهم و مقوله را استعاره نامیده اند. استعاره در این رویکرد دیگر یک صناعت ادبی نیست بلکه نشانگر توانایی ما در خلق و آفرینش جهان بیرونی و پدیده های آن بر اساس استعاره و مقوله ای است که به کار می بریم. در این نگاه نظریه پرداز به عنوان کسی که از یک واقعیت گزارشی عرضه می کند تلقی نمی گردد، بلکه نظریه پرداز در ضمن ارائه ی نظریه ی خود نوعی از واقعیت را خلق می نماید. نویسندگان در این مقاله درصدد اند این ادعای اصلی را  که استعاره ی سازنده ی فهم آرنت از سیاست و امر سیاسی و به تبع آن دولت ، استعاره ی تئاتر می باشد، را تبیین و تفسیر کنند.
۱۳.

چگونگ ی آگاه ی از معدوم ات از منظر فلسفه اسلام ی و فلسفه هوس رل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم آگاهی معدوم ابژه متعلِّق معنا اضافه هوسرل صدر المتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۷ تعداد دانلود : ۴۱۶
مسیله مورد بحث در نوشتار حاضر این است که علم و آگاهی آدمی چگونه به امور معدوم و ممتنع و ناموجود در خارج تعلق می گیرد؟ باور به یک شیء ناموجود چگونه ممکن است؟ این معضل معرفت شناختی برای متفکران اسلامی و فیلسوفان غربی با اهداف و انگیزه های مختلف مطرح بوده است و هر کدام با تکیه بر مشرب فلسفی و فکری و زیرساخت تفکر خویش راه حل برون رفت از مشکل را ارایه داده اند. فرضیه این نوشتار آن است که با قطع نظر از مبانی فکری و بسترهای اجتماعی و فرهنگی شرقی و غربی و ماده و محتوای بحث، می توان نوعی مشابهت در صورت مسیله میان متفکران غربی و اسلامی تشخیص داد. و مهم تر این که طرح نوشتار برای یافتن صرف مشابهت و اختلاف میان متفکران نیست، بلکه درصدد بررسی و مطالعه راه حل های ارایه شده به معضل مورد بحث است. از فیلسوفان شاخص فلسفه اسلامی به آراء ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و بالاخره صدرالمتألهین اشاره می شود و پس از نقل آراء برنتانو، بولتسانو، ماینونگ و هوسرل از فلسفه غرب، میان آن ها تطبیق خواهد شد.
۱۴.

آلن بدیو و هستی شناسی تفریقی در کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیو کانت هستی شناسی تفریقی سوژه استعلایی ابژه استعلایی تهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۸۷۲
کانت را بی هیچ تردید باید از تأثیر گذارترین چهره ها در تاریخ فلسفه غرب دانست؛ طرح انقلاب کپرنیکی و نیز ارتباط در هم تنیده سوژه و ابژه، تحولی شگرف را پدید آورد. نقد عقل محض از بااهمیت ترین آثار معرفت شناختی در دوره جدید است که به تعیین حدود و ثغور معرفت پرداخته است و توصیفی نوین و بی بدیل از نحوه حصول شناخت در فاعل شناسا به دست می دهد. بر همین اساس، غالب تفاسیر معرفت شناسانه هستند که تا به امروز از نگاه فلسفی کانت عرضه شده اند؛ اما برخلاف تفاسیر رایج، آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، تفسیری هستی شناسانه از کانت ارائه می دهد. او که خود عرضه گر قسمی از هستی شناسی تحت عنوان هستی شناسی تفریقی است. از نظر آلن بدیو باتوجه به نحوه تبیین سوژه و ابژه استعلایی، صور شهود حسی و مقولات در اندیشه کانت، می توان وی را نیز واجد هستی شناسی تفریقی دانست. به همین دلیل او در دو اثر خود با نام های کوته نوشت هایی در باب وجود و نوشته های نظری، به ویژگی های هستی شناسی تفریقی در کانت اشاره می کند. نویسندگان این مقاله چنین ادعایی دارند که ضمن معرفی ویژگی های هستی شناسی تفریقی، به بررسی ادعای بدیو در خصوص وجود آن در کانت بپردازند و در نهایت، باذکر دلایلی چند، نقد هایی را در این خصوص مطرح سازند.
۱۵.

ابژه غایب و نگاه مخاطب: ابژه غایب ژاک لکان و نقد روانکاوانه فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر روان کاوی لکانی غیاب میل ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۱۹۶۹
تصویر بر میل نگریستن مخاطب مبتنی است. فیلم داستانی با امکانات بصری خود، میل به تماشا را به سمت موضوع اصلی روایت می برد؛ به این معنا که موضوع را در قالب ابژه ای بصری ارائه می کند، آن را تماشایی می سازد تا پاسخگوی تمنای نگریستن مخاطب باشد . این ابژه بصری، بسته به مطلوب میل متنی فیلم، می تواند- از چهره و شمایل کاراکتری خاص گرفته تا مکان ها، اشیا و عناصر بصری تجریدی که یک مفهوم خاص را نمادین می کنند- صورت های گوناگون بپذیرد. با وجود این،گروهی از فیلم ها، از جمله فیلم هایی که به امور دینی می پردازند و اشخاص مقدس را به تصویر می کشند، ابژه مورد تمنا؛ یعنی کاراکتر مقدس را از تصویر حذف  و تمنای نگریستن مخاطب را حول محور غیاب شمایل او سازمان دهی می کنند.ین امر، موقعیت ویژه ای در مورد مخاطب و وضعیت روانی او در مواجهه با تصویر ایجاد می کند که توضیح و تحلیل آن، در چارچوب نقد روانکاوانه لکانی با محوریت ابژه a ، مدّنظر پژوهش حاضر است؛ به این صورت که پس از توضیح مفاهیمی همچون میل متنی، نگاه و ابژه a ضمن یک قیاس تطبیقی، وضعیت مخاطب  و رویارویی با ابژه حاضر و غایب؛ و در نهایت، تاثیر غیاب ابژه بر مخاطب، بررسی می شود.
۱۶.

ابژه غایب و نگاه مخاطب: ابژه غایب ژاک لکان و نقد روانکاوانه فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر روان کاوی لکانی غیاب میل ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
تصویر بر میل نگریستن مخاطب مبتنی است. فیلم داستانی با امکانات بصری خود، میل به تماشا را به سمت موضوع اصلی روایت می برد؛ به این معنا که موضوع را در قالب ابژه ای بصری ارائه می کند، آن را تماشایی می سازد تا پاسخگوی تمنای نگریستن مخاطب باشد . این ابژه بصری، بسته به مطلوب میل متنی فیلم، می تواند- از چهره و شمایل کاراکتری خاص گرفته تا مکان ها، اشیا و عناصر بصری تجریدی که یک مفهوم خاص را نمادین می کنند- صورت های گوناگون بپذیرد. با وجود این،گروهی از فیلم ها، از جمله فیلم هایی که به امور دینی می پردازند و اشخاص مقدس را به تصویر می کشند، ابژه مورد تمنا؛ یعنی کاراکتر مقدس را از تصویر حذف  و تمنای نگریستن مخاطب را حول محور غیاب شمایل او سازمان دهی می کنند. [1] این امر، موقعیت ویژه ای در مورد مخاطب و وضعیت روانی او در مواجهه با تصویر ایجاد می کند که توضیح و تحلیل آن، در چارچوب نقد روانکاوانه لکانی با محوریت ابژه a ، مدّنظر پژوهش حاضر است؛ به این صورت که پس از توضیح مفاهیمی همچون میل متنی، نگاه و ابژه a ضمن یک قیاس تطبیقی، وضعیت مخاطب  و رویارویی با ابژه حاضر و غایب؛ و در نهایت، تاثیر غیاب ابژه بر مخاطب، بررسی می شود. <br clear="all" />    
۱۷.

مطالعه نسبت پوشش و امر جنسی با استفاده از رویکرد کیفی (نظریه مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابژه حجاب سکسوالیته نظریه مبنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۴۷۷
از دلالت های اصلی وجوب حجاب اسلامی در آرای فقهی استحکام بنیان خانواده و جلوگیری از بی بندوباری و هیجان های جنسی و ارزش و احترام و جلوگیری از ابژگی زن ذکر می شود، با توجه به اهمیت ابعاد جنسی مساله پوشش، در این پژوهش با اتکا به رویکردی استقرایی در بستر پیچیده و متلاطم و متناقض موجود در زمینه پوشش  که هنجارهای نانوشته و مقررات رسمی آن را تنظیم می کنند، دریافت زنان و مردان از نسبت حجاب و امر جنسی مطالعه شده است. پژوهش با استفاده از نظریه مبنایی انجام شد. داده ها به وسیله مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری شدند. جمعیت هدف مطالعه را مردان و زنان ۲۵ تا ۴۰ ساله ساکن تهران تشکیل می دهند و نمونه ها شامل ۱۶ زن و ۸ مرد هستند که بر مبنای نمونه گیری نظری انتخاب شدند.      بر اساس نتایج پژوهش، مضمون اصلی که توضیح دهنده رابطه حجاب و سکسوالیته باشد"انواع مواجهه با امر جنسی" نام گذاری شد. نحوه تجربه امر جنسی، نگرش به امر جنسی و جذابیت های جنسی، تفسیرهای افراد را حول رابطه حجاب و سکسوالیته شکل می دهد که همین امر خود تحت تاثیر عوامل علی و زمینه ای قرار دارد. به عبارتی عوامل علی از قبیل تغیبرات اجتماعی، ویژگی های حجاب اسلامی و  تبعیت از همسالان و عوامل زمینه ای اعم از میزان تعلق مذهبی، تربیت خانوادگی، موقعیت جغرافیایی، آنومی نشانه شناختی و جامعه مردسالار بر مواجهه افراد با امر جنسی تاثیرگذار است. از پیامدهای تنوع در مواجهه با امر جنسی، تفاوت در معیار های انتخاب پوشش، طبقه بندی تیپ های پوششی بر اساس درک و دریافت از سکسوالیته، دیگری سازی و قضاوت های اخلاقی است. استراتژی هایی که افراد برای اداره پوشش خود و مسائل مربوط به آن اتخاذ می کنند، هم نوایی با تعاریف موجود و یا بازاندیشی در مفاهیم غیرت و حجاب است.
۱۸.

افشای کلیت نهفته در تکینگی: تحلیل بخش یقین حسی از کتاب پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل یقین حسی وساطت قدرت نفی سوژه ابژه صورت معقول کلیت در امر جزئی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۵۴۳
هگل در نخستین بخش از کتاب پدیدارشناسی روح ، ادعاهای مهمی از یقین حسی را مورد نقد قرار داده است که دارای اهمیت استراتژیک در کل فرایند کتاب خویش است. یقین حسی مدعی است که شناختی تکین و جزئی از ابژه بلاواسطه خود دارد؛ و از ادعای خود در سه گام و از طریق سه پناهگاهِ ابژه محض، سوژه محض و شهود محض دفاع می کند. با توجه به متن پدیدارشناسی روح، سعی به توضیح و تفسیر این مبحث شده است که چگونه هگل با استفاده از این چند اصطلاح کلیدی فلسفه خویش (که برای نخستین بار در بطن بخش یقین حسی مطرح شده و تا پایان کتاب نقش محوری ایفا می کنند)، یعنی وساطت، تلاقی سوژه و ابژه، صورت معقول کلیت در امر جزئی و همچنین قدرت نفی، می تواند به درون ادعاهای یقین حسی نفوذ کند و آن ها را به تناقض درونی دچار کند و نشان دهد که یقین حسی در طی مراحل خویش بااینکه به دنبال اثبات امر تکین بوده، با این وجود در تمام تلاش های خود، به واقع، به اثبات امر کلی نزدیک می شده است.
۱۹.

سوبژکتیویته در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته سوژه ابژه دکارت من انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۲۱
سوبژکتیویته عبارت است از اصالت من انسان در قلمروهای معرفت شناسی، جهان شناسی، اخلاق، زیبا شناسی، هنر، دین و علم. شکاکیت عمومی دکارت اورا به سوبژکتیویته رهنمون شد، زیرا او بعد از شک در همه چیز، وجود خود را به صورت اولین و تنها موجود یقینی یافت و بر همین پایه، قضیۀ« می اندیشم پس هستم» را شالوده هر نوع شناختی و هرگونه موجودی در عالم، از جمله وجود خداوند و اشیای جسمانی، قرار داد. دکارت عقل آدمی را در مسئله شناخت،بی نیاز از غیر خود دانست و در این راستا برای شکل دادن به ساختمان علم، فقط به سراغ مفاهیم فطری ذهنی می رود، مفاهیمی که تنها با قاعده ی وضوح و تمایز، که خود برگرفته از ذهن آدمی است، می توان بدانها دست یافت.اصالت سوژه (من انسان)، تمام بخش های فلسفه دکارت را دربرگرفته و در این فلسفه تمام جهان، به صورت مجموعه ای از ابژه ها، خودنمایی می کند و عالم جز تصویری که آدمی از آن ساخته است، حقیقت دیگری ندارد. بنابراین، یگانه سوژه حقیقی، چیزی نیست جز من انسانی و لذا گستره سوبژکتیویته در فلسفه دکارت کاملاً مشهود است. فلسفه دکارت با چنین نگاه سوبژکتیوی فلسفه جدید غرب را به مسیری نو انداخت. از این رو دوران جدید را، دوران سوبژ کتیویسم نامیده اند.
۲۰.

نگاهی نو به فلسفه و روش آموزش بزرگ سالان در دیدگاه پائولو فریره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاه سازی انتقادی دیالکتیک خدایگان بنده ارتباط سوژه ابژه تحلیل اجتماعی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
هدف مقاله حاضر معرفی فلسفه و روش «آگاه سازی انتقادی» در آموزش بزرگ سالان و تحلیل اجتماعی انتقادی است. مروری بر برخی از مقالات پژوهشی که در داخل کشور درباره دیدگاه تربیتی فریره تحریر شده حاکی از آن است که گرچه برخی از مضامین تربیتی و اجتماعی او در جامعه ما آشناست و تا حدی در مقالات مختلف به آن پرداخته شده است، اما کمتر به شکل یک نظام فکری معرفتی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. در راستای هدف فوق خاستگاه های فکری معرفتی فریره بر حول چهار محور عمده فلسفه هگل، دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت، ساختارگرایی گلدمن و اندیشه ویگوتسکی تبیین شده است. علاوه بر آن مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی او نیز در چهارچوب هرمنوتیک انتقادی و رئالیسم انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است.